eitaa logo
پیشینه
184 دنبال‌کننده
61 عکس
5 ویدیو
15 فایل
مرکز رسام، گروه پیشینه، تاریخ ایران و مطالعات استعماری ارتباط با سردبیر @alireza_azizgol
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بازنشر به مناسبت کودتای انگلیسی رضاخان در 🔸️چرا رضاخان بیست سال می‌تواند شاه بماند اما امیرکبیر را سه سال هم تحمل نکردند و او را به شهادت رساندند؟ 🔸جان لاک که در غرب به پدر آزادی مشهور است، در کتابش درباره آزادی انسان‌ها چه می گوید؟ 🔸چگونه ممکن است که کسانی که بدترین رفتارهای استبدادی و غیرانسانی را دارند، علم آزادی را به دست می گیرند و شعار تجدد و زندگی می دهند؟! 📚منبع: 🆔 @saeedjalily 📌مرکز_رصد_و_مطالعات_فرهنگی_و_اجتماعی 🆔 @m_rasad
ریشه‌ها و زمینه‌های فکری اصلاحات ارضی(۲) به چند دلیل محمدرضا شاه با توصیه و پیگیری آمریکا سیاست اصلاحات ارضی را در ایران پیاده سازی و پیگیری کرد. سه دلیل برای این اقدام برشمرده‌اند. اولا ممانعت از بروز انقلاب‌های چپ در کشورهای تحت نفوذ آمریکا، دوم خرد کردن قدرت سیاسی و اقتصادی زمین‌داران بزرگ که گرایش‌ مذهبی و سیاسی متفاوت و مخالف با پهلوی نیز داشتند و در نهایت نابودی اقتصاد کشاورزی و وابسته‌شدن کشور به آمریکا و کشورهای توسعه‌یافته‌ی کشاورزی فارغ از این دلایل که برای بسیاری از سیاست‌مداران، مدیران و مردم آن روزگار و حتی امروز نیز قابل لمس و درک نیست. امروزه ما حتی پس از سالیان دراز از مشکل کشاورزی بومی در ایران رنج می‌بریم.‌ در این بخش با مروری بر خاطرات مدیر اجرایی این پروژه با ابعاد دیگری از این ماجرا آشنا خواهیم شد. عباس سالور از سویی خود را تنها مدیری اجرایی می‌داند که طبق قانونی عمل کرده است و به دفاع از اجرای مرحله‌ی اول طرح می‌پردازد. از سوی دیگر از ابعاد و نتایج این طرح و ارتباط آن با سیاست‌های استعماری ابراز بی‌اطلاعی می‌کند. نکته‌ی جالب دیگر آن که عباس سالور با سادگی خاصی خود را مبری از غصب اموال مردم می‌داند به نظر من اصلاحات ارضی در ایران موضوعی اجتناب ناپذیر بود. با اشغال ایران در میان جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰ه.ش و تاسیس حزب توده فکر تقسیم زمین در روستاهای ایران توسط اندیشه‌های کمونیستی شوروی ریشه دوانیده بود. البته در ایران ما فئودال نداریم زیرا فئودال باید برای خود قشون و نیروی نظامی داشته باشد که ما در کشورمان چنین چیزی نداشتیم. اما مالک و زمین‌دار داشتیم.( ص ۱۹) در ماجرای پیشه‌وری در آذربایجان یکی از کارهای او الغای مالکیت بود. مالکین هم یک عده تسلیم شدند و یک عده از روستای خود فرار کردند. این مشکل هم بیشتر در آذربایجان و زنجان بود. این اتفاق برای بار دوم در ایران موجی از اندیشه‌ی الغای مالکیت را ترویج کرد. مرحله‌ی سوم در دولت مصدق بود که صحبت از لغو عوارض مالکین بود. یعنی در بعضی از دهات مالکین از هر خانوار روستایی چیزی به صورت نقدی و یا جنسی می‌گرفتند و روستائیان مجبور بودند در طور سال مقداری روغن، برنج، مرغ، پول یا هیزم و بیگاری به مالکین بدهند و در بعضی از مناطق که ارباب می‌خواست ساختمان بسازد زارعین بایستی علاوه بر پرداخت اقلام فوق بدون دریافت حقوق به عنوان کارگر بیگاری بدهند. در زمان مصدق این عوارض ملغی شد و به طور کلی از بین رفت.( ص ۲۱) ‌
نحوه اجرای اصلاحات ارضی(۳) مرحله‌ی اول اصلاحات ارضی این بود که هر مالک می‌توانست یک ده داشته باشد. یعنی ۶ دانگ فقط یک ده را مالک باشد و اگر در چند ده املاک داشت مجموع آن‌ها بیشتر از ۶ دانگ نباشد. ابتدا دولت قرار بود که از طریق وزارت کشاورزی ملک را از مالک بخرد و سپس آن را به زارع واگذار می‌کرد. ابتدا قرار شد مالکین پول خود را در اقساط ده ساله دریافت کنند ولی بعد این مدت ۱۵ ساله شد. یعنی مالکین پس از فروش املاک خود سر سال به بانک کشاورزی مراجعه می‌کردند و قسمتی از اقساط خود را دریافت می‌نمودند. بانک کشاورزی با اعتباری که در اختیارش قرار گرفته بود تعهد کرده بود طلب مالکین را بپردازد. زارعین هم قرار شد پس از خرید زمین بدهی خود را ۱۵ ساله به بانک کشاورزی پرداخت کنند. مالکین و زارعین هر دو با بانک طرف بودند. ( ص ۳۲) بر طبق قانونی زمین به زارعی که عضویت شرکت تعاونی را قبول کرده بود تعلق می‌گرفت. قبل از تقسیم اراضی مامورین بانک کشاورزی به مناطق روستایی می‌رفتند و شرکت تعاونی تشکیل می‌دادند. زارعین پس از عضویت در آن سهیم می‌شدند و بعد از سوی سازمان اصلاحات ارضی به آن‌ها زمین داده می شد. بقیه‌ی زمین‌های بایر و موات به دولت تعلق گرفت. علاوه بر این تسهیلات کشاورزی را شرکتهای تعاونی موظف بودند انجام دهند. تهیه‌ و فروش بذر، تراکتور، وسائل سنتی، پارچه، قند و شکر، نفت و سوخت و هم‌چنین مایحتاج زارعین را فراهم کنند.( ص ۳۵)
اصلاحات ارضی (۴) قیمت‌گذاری زمین هیاتی مامور این کار بود. نماینده‌ای از سازمان اصلاحات ارضی، نماینده‌ای از بانک کشاورزی و نماینده‌ای از سوی رئیس کشاورزی منطقه به روستاها می‌رفتند و پس از بررسی زمین و آب و عایدات هر ملک و در نظر گرفتن جوانب آن ضریبی معین می‌کردند که از ۱۰۰ کمتر نباشد. به این ترتیب مالیاتی که مالک پرداخت می‌کرد در عدد ۱۰ ضرب می‌شد و قیمت ملک به دست آمد. به عبارت دیگر معمولا ۱۰ برابر عایدات یک سال هر ملک قیمت آن ملک محسوب می‌شد. قیمت زمین در آن زمان و حتی قبل از اصلاحات ارضی به همین منوال قیمت‌گذاری می‌شد. ولی چون مالیاتی که مالک پرداخت می‌کرد در آن زمان چندان حقیقی نبود بنا بر این هیات مزبور مسئول رسیدگی به این موضوع بود و ضریب معین می‌کرد.براساس آن چه تا پایان مرحله‌ی اول اصلاحات ارضی بررسی شد ضرایب از ۱۷۰ تجاوز نکرد.(‌ به عبارتی می‌شود ۱۷ برابر کشت یک سال یک زمین) (‌ص ۳۳) تصمیم مالکان مالکان به موجب قانون مجبور بودند املاک خود را به دولت بفروشند. دولت نیز برای تشویق آن‌ها اعلام کرده بود که سهام کارخانجات را بخرند و از این طریق وارد بخشهای صنعتی شوند. مالکینی که حاضر نبودند املاک خود را بفروشند دولت هیچ‌گاه از حربه‌ی خشونت استفاده نمی‌کرد.زیرا ما اصلا ما مالک طرف نمی‌شدیم. در چنین مواردی دادستان از طرف مالک اسناد مربوط به زمین‌های تقسیم شده را امضا می‌کرد. بعدا دادستان این اختیار را به مامورین سازمان اصلاحات ارضی داد که از طرف مالک امضا کنند.(‌ ص ۳۶) در اراک مالکین مقاومت کردند و اظهارنامه‌ها را امضا نمی‌کردند اگر هم امضا می‌کردند می‌نوشتند به حکم اجبار این کار را کردم.در آذربایجان این کار سریع و خوب پیش رفت. در شاهین‌دژ، میان‌دوآب، ابهر و بویراحمد استان فارس نیز گروه‌هایی مخالفت کردند. (‌ص ۴۲)
اصلاحات ارضی ( بخش پایانی) در مرحله‌ی اول قسمت اعظم اصلاحات ارضی را که می‌بایست با کمال قدرت انجام شود ما هم با نهایت قدرت به پایان رساندیم. یعنی آن سد مالکیتهای بزرگ شکسته شد و از بین رفت. مراحل بعدی بایستی ملایم‌تر پیش می‌رفت. ما کارهای مرحله‌ی دوم را مطالعه کرده بودیم و اشکالات عمده آن را روی کاغذ آوردیم و پیش‌بینی کرده بودیم این کارها باید انجام گیرد ولی در عمل بسیاری از برنامه‌ها اجرا نشد. در مرحله نخست ما با مالکیت‌های عمده مواجه بودیم که متعلق به تعداد ملاکین محدودی بود ولی در مرحله‌ی دوم و سوم افراد بیشتری مشمول تقسیم اراضی می‌شدند. بسیاری از آن‌ها افراد ضعیفی بودند و از همین طریق امرار معاش می‌کردند و ادامه‌ی اصلاحات ارضی و تقسیم اراضی از این پس کار مشکلی بود... ( ص ۵۱)
معرفی تشیع در سفرنامه‌های اروپایی در دوران صفوی سفرنامه‌های اروپاییان در چند قرن اخیر نقش مهمی در معرفی سرزمین‌ و مردمان مسلمان داشته است. افراد گوناگونی اعم از مبلغان مسیحیت، تجار، ماموران سیاسی، دریانوردان و نظامیان به منظور مطالعه و بررسی وضعیت سرزمین و مردم به سفر در میان کشورها می‌پرداختند. در پی این سفرها جهانگردان در متونی به نام سفرنامه به معرفی و توضیح مردم و سرزمین مسلمانان می‌پرداختند. این رخداد تا به امروز نیز ادامه داشته و دارد. یک نمونه‌ي‌ معاصر آن انتشار کتابهای خاطرات سفرای غربی در کشورهای اسلامی پس از پایان دوران ماموریت خود است. نمونه‌ی دیگر سفرنامه‌های برخی غربیان از پیاده‌روی اربعین هست. در سفرنامه‌های مختلف مطالبی درباره‌ی شیعیان، اعتقادات و آداب و رسوم آن‌ها و دیگر امور مربوط به تشیع وجود دارد. مطلبی که در بخش اصول عقاید توجه سـیاحان اروپایی و نویسندگان سفرنامه‌ها را به خود جلب کرده، موضوع امامت و اختلاف نظـر شـیعیان و اهل‌سنت در این باره است. اگر چه سفرنامه‌نویسان در شرح کلیـات اعتقـاد شـیعیان در امامـت کمتر اشتباه کرده‌اند، ولی در جزئیات،خطاهاي بسیار داشته‌اند، چنـانکـه در شـمارش ائمـه و ترتیب امامت ایشان یا تاریخ زندگانیشان موارد نادرستی را ثبت نموده‌اند. موضوع مهدویت نیـز اغلب مورد توجه بوده و بر عقیده شیعیان بر اقامه عدل و داد توسط امام دوازدهـم تأکیـد شـده است. در برخی از آنها آثار ظهور مهدی با علامات و نشانه‌های قیامت در هم‌آمیخته و خلط شده است. موضوع زیارت و توجه شیعیان به این مقوله در بیشتر سفرنامه‌ها آمده و به همـین مناسـبت از مشاهد مشرفه و قبور امامان وامامزادگان یاد شده است.گاه مشاهدات عینی سیاحان از این مکانها که مشتمل بر تشریح ساختمان و معماري آرامگاه و تزئینات و جزئیات آن میباشد، ذکـر شـده است. همچنین برگزاري مراسم روز عاشورا و سوگواري بـراي امـام حسـینو شـهداي کـربلا از موضوعات پر رنگ در سفرنامه‌هاست که اظهار نظرات مختلفی را نیز به همراه داشته است. انتقال این اطلاعات در کیفیت شناخت و آگاهی اروپاییان و نویسندگان بعدي آنهـا تأثیر داشته و از این رو توجه به نقاط ضعف و قوت این آثار، مهم است. اگر چه ذکـرمشـاهدات عینی از سوي سفرنامه‌نویسان از نقاط قوت کار آنها می‌تواند باشد، ولی گـاه برداشـتهـاي غیـر واقع آنها ذهن خواننده را از واقعیت منحرف میسازد. همچنین تکیه بر منابع شفاهی غیر معتبر و تعمیم قضایا از اشکالات دیگر کار سفرنامه‌نویسان شمرده می‌شود. سهم سفرنامه‌های اروپایی در معرفی تشیع ایرانیان در غرب حسن حسین‌زاده شانه‌چی،‌ تاریخ در آیینه پژوهش، سال هفتم، شماره دوم، تابستان ۱۳۸۹
13950518_0133947.jpg
6.42M
🖼 | بیش از ۲۰۰سال تهاجم فرهنگی 🏷 نسخه باکیفیت و قابل چاپ 📡فرهنگ و کار فرهنگی 🆔 eitaa.com/Q_Farhangi
🖼 | بیش از ۲۰۰سال تهاجم فرهنگی «تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، قتل عام فرهنگی، ناتوی فرهنگی و ...» بخشی از کلیدواژه‌هایی هستند که رهبر انقلاب برای تبیین جزئیات و ظرافت‌های تهاجم فرهنگی دشمن تاکنون به‌کار برده‌اند. یکی از رویکردهای ایشان در پرداختن به موضوع تهاجم فرهنگی، بررسی روند تاریخی این هجوم بی‌رحمانه در ۲۰۰ سال اخیر بوده است. در این اینفوگرافیک آراء و نظرات رهبر انقلاب در این باره مرور شده است. 📡قرارگاه فرهنگی 🏷 فرهنگ و کار فرهنگی در کلام امام خامنه‌ای 🆔 eitaa.com/Q_Farhangi
❇️ الگوهای عدالت‌طلبی در ایران معاصر| بخش اول. ✅ جریان‌ها در بستر تاریخی و منطق موقعیت اجتماعی کانون‌هایی را مورد توجه قرار داده‌اند که در بسیاری از موارد منجر به بروز گفتمان‌های چالش زا و آشفتگی‌های زبان‌شناختی در جوامع شده‌است. یکی از این کانون‌ها بحث عدالت است که همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و مفاهیم و مصادیق آن به‌روشنی مشخص نیست، ازاین‌رو تعبیرها و تفسیرهای مختلفی برای آن ارائه‌شده و مولدان فکری جریان‌های مختلف هرکدام بر اساس مکتبی که به آن تعلق دارند به تفسیر آن پرداخته‌اند: 1⃣ لیبرالیسم کانون اصلی را در شعار آزادی مطرح کرده و درحالی‌که از حل معضل آزادی و برابری درمانده و در نظر دم از تساهل و تکثر می‌زند، در عمل آن را قبول نداشته و قرائتی مبتنی بر توتالیتاریسم را دنبال می‌کند؛ درحالی‌که توماس هابز اقتدار را تجلی عدالت می‌دانست و مدعی بود هر کس که حاکمیت را بدست گیرد صاحب عدالت است. 🔹 رابرت نوزیک در ردیف اندیشمندان متأخر ضد عدالت توزیعی بود. کانت مدعی شد هر فردی غایت به ذات است و هیچ انسانی را نمی‌توان طعمه قرار داد. جان رالز نیز در همین راستا نگاه‌های خود را براساس نظرهای کانت مطرح می‌نماید. فون هایک عدالت را ناشی از نظم خودجوش دانسته و همانند نوزیک ضد عدالت توزیعی است. وی به نظم خودجوش جامعه که تابع نیروهای طبیعی و غیرارادی است اعتقاد داشته و عدالت را مبتنی بر توافق و قراردادهایی که صرفاً جنبه منفعت‌طلبانه دارد مطرح می‌کند و البته عدالت اجتماعی را سراب می خواند. 2⃣ از نظر سوسیالیسم مفهوم عدالت در قالب عدالت توزیعی بر اساس نظریه ارسطو و بیشتر با تاکید بر موضوع اقتصاد است. این جریان به توزیع عادلانه ثروت مبتنی بر نیاز افراد و نفی مالکیت خصوصی معتقد بوده و آزادی‌های انسانی را تا حدی نفی می‌کند. معروف‌ترین نظریه‌ها دراین‌باره مطرح‌شده براساس دیدگاه‌های کارل مارکس در جوامع حامی تفکرات سوسیالیستی رواج یافته‌است. 🔹 در ایران اندیشه مارکسیستی در آستانه انقلاب مشروطه و در پی فضای باز سیاسی ناشی از تحولات حاکم بر ایران و فراهم شدن زمینه‌های فکری انقلاب اکتبر روسیه وارد فعالیت‌های سیاسی شد، اما واقعیت آن است که این تفکر نیز همانند لیبرالیسم در عرصه نظر و عمل به لحاظ برداشت‌های ماتریالیستی پاسخی برای حل نیاز جامعه را نداده و در این راه توفیقی به دست نیاورد و بهترین شاهد این ادعا شکست سوسیالیسم در مهد پیدایش خود بعد از هفتاد سال بوده‌است. 🔹 اگرچه بعد از این تحول با الهام از اندیشه‌های مارکسیستی و پیدایش مکتبی به نام نئومارکسیسم تلاش برای بقای این اندیشه و حل پاسخ‌ها از طریق دیگری دنبال شد، اما به‌لحاظ قفل شدن در همان چارچوب نظری مارکسیسم و ماتریالیسم دیالکتیکی در عمل توفیقی بدست نیاورد. 3⃣ ناسیونالیسم نیز که با شقه شدن دولت‌های ملی شکل گرفت، مانند دو جریان دیگر دارای معضلات اساسی است. شاکله اساسی ناسیونالیسم و روح تشکیل‌دهنده آن را می‌توان در ضدیت با امپریالیسم مورد توجه قرار داد. ازاین‌رو مبنایی برای عدالت ندارد. 🔹 در ایران تفکر ناسیونالیستی در آستانه انقلاب مشروطه در افکار افرادی مانند آخوندزاده و آقاخان کرمانی بروز یافت. مسئله اصلی ناسیونالیسم اقدام‌های استقلال‌خواهانه و ملی‌گرایانه بود که از زمان مصدق و بازرگان قوت گرفت اما هیچ مرکز ثقلی پیدا نکرد و بیشتر در همان ایده‌های استقلال‌طلبانه و ملی‌گرایی باقی ماند، درعین‌حال دارای اختلاف‌های چشمگیری در تقسیم‌بندی خطوط خود بود. دغدغه اصلی در آن روح ملت‌سازی و باورهای ملی و نگاه به اسطوره‌سازی بود و نه عدالت. 4⃣ اسلام‌گرایان نگاهی متفاوت با مکاتب دیگر دارند. در این جریان نگاه به عدالت بین شق های مختلف از تفاوتی ماهوی برخوردار است. اهل‌سنت اشعری با اعتقاد به جبرگرایی در عمل به نفی عقل در تصور و درک از عدالت رسیده و مرجئه نیز با تفکر ایمان منهای عمل به نوعی در برابر ظلم کوتاهی می‌کند. شیعه با پذیرش اصل عدالت به‌عنوان یکی از اصول مذهب، عقل و اختیار انسانی را بر اساس قرآن، سنت و سیره پیامبر و ائمه از طریق آموزه‌های دینی دنبال می‌کند. ✅ تفاوت مهمی که در نگاه مکتب‌ها به موضوع وجود دارد در سخن گفتن از عدالت نیست بلکه بیشتر در روش رسیدن به عدالت است که آن را به مسئله تبدیل نموده و به تحرک‌بخشی در جامعه منجر شده‌است و رواج نظرهایی مانند دولت رفاه، سوسیالیسم اروپایی، دولت حداقلی و مواردی مانند آن در همین راستا قابل‌بررسی است. تکرار جنبش عدالت‌خواهان در برهه‌های زمانی مختلف و قیام در برابر استبداد و تلاش برای عدالت‌خواهی ناظر بر همین فراز و فرود اندیشی عدالت‌طلبی بوده‌است. ♻️ ادامه دارد... ✳️ برگرفته از کتاب "الگوهای عدالت‌طلبی در ایران معاصر" آقای مصطفی ساوه‌درودی. ❇️ علوم اجتماعی اسلامی ❇️ @Isocials
❇️ الگوهای عدالت‌طلبی در ایران معاصر| بخش دوم. ▪️ لیبرالیسم. 🔹 نقطه کانونی عدالت در نگاه جریان لیبرالیسم در حوزه نظر و عمل به‌ترتیب بر قانون‌گرایی و دفاع از حقوق شهروندی قرار داشته و این جریان تلاش دارد با توجه به شرایط جامعه و تحولات اثرگذار بر روند آن و اندیشه متفکران، مبتنی بر ایدئولوژی مکتب لیبرالیسم برای جذب طبقات و حاکمیت گفتمان لیبرالیستی در جامعه کنش سیاسی احزاب و گروه‌های سیاسی و جناح‌های حاکم بر جامعه را به نفع خود سامان‌دهی نماید. 🔹 جریان لیبرالیسم با تکیه‌بر آموزه‌های غربی در هر سه دوره اثرگذار در تحولات ایران یعنی مشروطه نهضت نفت و انقلاب اسلامی حضور فعال داشت و تلاش محوری خود را برای جلب نظریات طبقات حامی به کار گرفت که این روند متناسب با هر دوره از فراز و فرودی خاص خود برخوردار بوده‌است. توفیق لیبرالیست‌ها در عرصه تحولات سیاسی ایران در دوران مشروطه بیشتر مربوط به حمایت حاکمیت و در درجه دوم طبقات حامی آن بوده که در مشروطه و نهضت نفت نمود یکسانی داشت. 🔹 واقعیت امر آن است که در هر دو تحول قبل‌از انقلاب اسلامی ایران اصولاً ایدئولوژی این جریان جایگاهی برای طرح در فضای جامعه نداشت و با وجود تلاش رهبران فکری لیبرال اندیشه لیبرالیستی نفوذی بین آحاد ملت پیدا نکرده بود و حتی شعار جذاب قانون و قانون‌گرایی تنها برای قشر خاصی از طبقات تعریف‌شده بود و توجه به حقوق ملت تنها دستاویز این جریان برای جلب توجه طبقات حامی بود که ازاین‌رهگذر فقط موفق به جلب نظر بخشی از طبقات دانشجو و نیروهای آموزشی پیدا کرد. 🔹 درحالی‌که قبل‌از انقلاب اسلامی ایدئولوژی لیبرال در جامعه جایگاهی نداشت، این روند بعد از انقلاب اسلامی و با توجه به تغییرات حاصله در فضای بین‌الملل نقش محوری در دگرگونی ذهنی و رواج این اندیشه داشته‌است. ازاین‌رو اندیشه لیبرال را باید بیشتر در فضای بعد از انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار داد تا شکل امروزی این جریان و طبقات حامی آن بهتر و بیشتر مورد بررسی قرار گیرد. 🔹 به‌هرحال این جریان درحالی‌که با تأکید بر آموزه‌های غربی، موضوع قانون و قانون‌گرایی را دنبال می‌کرد در آستانه انقلاب اسلامی به دلیل ضعف حاکمیت و ناتوانی در حمایت از این جریان که با روی‌گردانی ملت از تفکر لیبرالیستی همراه شده بود شکست در منازعه رقابت را پذیرفت. از این جریان بخشی که در ردیف لیبرال‌های ملی‌گرا و همچنین لیبرال‌های ملی مذهبی قرار داشتند، در سال‌های پس‌از انقلاب در ایران به حضور خود ادامه دادند. ♻️ ادامه دارد... ❇️ علوم اجتماعی اسلامی ❇️ @Isocials
❇️ الگوهای عدالت‌طلبی در ایران معاصر| بخش سوم. ▪️ سوسیالیسم. 🔹 فلسفه وجودی ظهور اندیشه سوسیالیسم در حمایت از طبقه کارگر و دهقان، مبنای محوری شعار این جریان بوده و بر این اساس تفکر عدالت‌طلبی در حوزه نظر و عمل به‌ترتیب مبتنی بر مساوات و دفاع از حقوق کارگران و دهقانان تفسیر می‌شد. این هدف در نقطه کانونی الگوی سه محوری اسکینر شامل ایدئولوژی، رهبران فکری و طبقات حامیان قرار داشته و این جریان نیز تلاش کرد حاکمیت این گفتمان را مبتنی بر اندیشه‌های عدالت‌طلبی مکتب سوسیالیستی تحکیم بخشد. 🔹 مهم‌ترین مشکل ایدئولوژی سوسیالیستی نچسب بودن مبانی فکری این جریان با اندیشه‌های اسلامی حاکم بر تفکر مذهبی جامعه ایران بوده‌است. بیان سخن درباره ماتریالیسم و ماده‌گرایی به‌طور معمول به‌دور از فهم عامه مردم در عصر مشروطه بوده و به‌همین دلیل این جریان در زمان مشروطه و حداقل تا دهه بیست تلاش خود را به‌دور از بیان مبانی تئوریک در شعار جذاب مساوات و دفاع از خلق دنبال کرد که این مهم در مرامنامه‌های احزاب کمونیستی ایران در صدر مشروطه و بعد از آن به‌طور مستقیم و غیرمستقیم آمده‌است. 🔹 جریان مذکور در فضای دهه بیست و بعد از آن به واسطه فراهم بودن شرایط نشر اندیشه‌های سوسیالیستی در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی تلاش کرد این اندیشه را به‌صورت علمی بین این طبقه از جامعه ایران رواج دهد که در همین راستا توفیق‌هایی نیز در جلب نظر این طبقه و گرایش آن‌ها به سمت اندیشه‌های سوسیالیستی پیدا کرد و با سازماندهی برخی گروه‌های دانشجویی به نشر افکار و اندیشه‌های الحادی سوسیالیستی در عرصه تحولات ایران به‌خصوص در دهه سی و چهل پرداخت. 🔹 انشقاق درون‌گروهی در جریان سوسیالیستی و شقه شدن این جریان تحت تاثیر تحولات حاکم بر اردوگاه سوسیالیسم در دهه چهل مهم‌ترین ضربه به اندیشه‌های ناپایدار سوسیالیستی را در جامعه ایران رقم زد. در همین دوران نفوذ اندیشه‌های سوسیالیستی بین طبقات دانشجویی که هم‌زمان با خیزش مجدد جریان اسلام‌گرایی با رهبری امام‌خمینی در اواسط دهه چهل و اوایل دهه پنجاه را شده بود باعث شد صحنه منازعه‌های فکری به نفع اسلام‌گرایان تغییر جهت داده و سوسیالیست‌ها با وجود شعار عدالت‌طلبی در این صحنه با شکست مواجه شود. 🔹 بعد از انقلاب اسلامی نیز این جریان به همان دلایلی که در گذشته با آن مواجه بود با قرار گرفتن در تنگنای تضاد ایدئولوژیکی با مبانی نظری و عملی نظام جمهوری اسلامی ایران در صحنه منازعه‌های فکری با قبول شکست در دهه اول از صحنه سیاسی و اجتماعی ایران خارج و حرکت خود را در دهه دوم و سوم با الهام از تفکر سوسیالیستی اروپایی به سمت نوع جدیدی از سوسیالیسم ایرانی سازمان داد که بیشتر از طریق حضور در انتخابات و البته حوزه‌های فرهنگی و علمی نمود یافت. ♻️ ادامه دارد... ❇️ علوم اجتماعی اسلامی ❇️ @Isocials
✅ تجربه‌ی استعمار ‌و آینده‌پژوهی آن ✅ فکر و اندیشه‌ی حضور جمهوری اسلامی ایران در نقاط مختلف جهان به کمک دریانوردی و به منظور بهره‌برداری از منابع و ذخایر مختلف طبیعی یکی از اندیشه‌های مغفول جامعه ایرانی است. بهره‌برداری از تجارب روزگار استعمار برای جمهوری اسلامی و مردم ایران فواید بسیاری می تواند داشته باشد. رقابت استعماری در چهارصد سال اخیر در جهان تنها در میان برخی کشورها رواج داشته است. حضور ایران به منظور پیگیری حقوق خود از منابع به ودیعه نهاده شده در زمین و آسمان یکی از فعالیت‌های مهمی است که بیش از پیش باید بر روی آن تامل داشت. بر این اساس کتابی که در ادامه معرفی می‌شود به اهمیت این موضوع پرداخته است. امیدواریم مورد استفاده مخاطبان نیز واقع شود. کتاب « تاریخ استعمار و اهمیت قدرت دریایی در قرون معاصر» اثر آقای محمدرضا فقیهی توسط انتشارات شرکت چاپ و نشر بازرگانی در سال ۱۴۰۱ منتشر شده است. نویسنده دریادار دوم بازنشسته‌ی نیروی دریایی ارش و بنیانگذار مرکز مطالعات و تحقیقات نیروی دریایی بوده است که در زمینه‌های ناوبری، هیدروگرافی و مدیریت اجرایی نیز سابقه و تخصص دارد. او علاوه بر این در زمینه‌ی فرهنگ بومی مردم دریانور کرانه خلیج فارس نیز از سال ۱۳۵۰ فعالیت‌هایی داشته است. از وی پیش از این نه عنوان کتاب با موضوعات دریایی و تاریخ دریانوردی منتشر شده است. علاوه بر این وی سابقه‌ی عضویت در کمیته و شوراهای گوناگونی را نیز داشته است. نویسنده با تمرکز بر تاریخ معاصر ایران از دوره قاجار و ظرفیت‌های دریانوردی ایران در شمال و جنوب به ضرورت حضور جدی ایران در دریاهای آزاد پرداخته است.. نگاه نویسنده به تاریخ اگر چه کامل و جامع نیست و نقدهای مختلفی را به آن می‌توان وارد دانست اما از نظر کاربردی و مدیریتیکتاب روایت خوب و جذابی را ارائه کرده است. نکته جدید و نوین کتاب تلاش نویسنده به منظور استفاده از تاریخ در راستای آینده‌پژوهی و تبیین استفاده از ظرفیت‌های مغفول است. بدین ترتیب نویسنده در بخش‌های پایانی کتاب به اهمیت فضاهای جدید و قلمروهای فضا و قطب جنوبگان به منظور بهره‌برداری پرداخته است که در نوع خود قابل استفاده است. ✅ سیر محتوای کتاب ✅ نویسنده در متن خود با استفاده از تصاویر و ادبیات حماسی جذابیت‌های زیادی را ایجاد کرده است. او در ابتدا با ذکر پیشرفت‌های دریایی در قرون جدید شرایط ایران را در قرن نوزدهم و بیستم مورد توجه قرار می‌دهد. او از صفحات ۵۵ تا ۱۰۷ به خلیج فارس در صفویه می‌پردازد. پس از آن تا صفحه ۱۵۷به سیاست‌های داخلی به منظور نوسازی در دوره‌ی قاجار می‌پردازد و در نهایت ۳۱۸ به صورت فهرست‌وار به وقایع مهم سیاسی این دوران تا سال ۱۹۱۹م می‌پردازدو در اداامه از ص ۳۲۲ تا ۳۵۳ کتاب به جنگ‌جهانی اول و شکل‌گیری دولتهای جدید، جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن، استقلال کشورهای منطقه قفقاز و سقوط شوروی می‌پردازد. هم‌چنین از صفحه ۳۵۴ تا ۳۷۱ به طرح‌های آمریکا در زمینه‌ی خاورمیانه‌ی جدید و ایجاد واحدهای سیاسی جدید اشاره می‌کند. فصل چهارم کتاب که نوآوری و پیشنهاد این پژوهش می‌تواند به شمار آید با عنوان « فضاسازی‌ها و قلمروسازی‌ها جهت تعامل با راهبردهای استعمار نوین» در ۹۰ صفحه به ضرورت و پیشنهاد حضور ایران از سواحل مکران در آبهای آزاد، اقیانوس هند و قاره جنوبگان می‌پردازد. یکی از نکات قابل توجه این کتاب بحث ابعاد قاره جنوبگان و کارهای انجام شده در زمینه‌ی استفاده از منابع این سرزمین توسط کشورهای جهان است.
امام خمینی و استعمار انگلیس (۱) پیشگفتار حضور انگلیس در ایران از دوره قاجار تا انقراض سلسله پهلوی مدتی نزدیک به ۱۸۰ سال می‌شود. موضوعی تاریخی که ذهن و فکر مورخان را به خود مشغول کرده است. این حضور که با اهداف اقتصادی آغاز شد با مرور ایام به نفوذ و سلطه سیاسی انگلیس در ایران انجامید. اگر چه ایران مستعمره این دولت نبود. اما حالتی نیمه مستعمره داشت. با شکل گرفتن جنبش تنباکو و نهضت مشروطیت این سلطه کاهش نیافت و انگلیس در یکی از مهم‌ترین رویدادهای سیاسی ایران در قرن بیستم یعنی انقراض قاجاریه و تأسیس سلسله پهلوی نقش اول را داشت. این سلطه در سراسر دوران پهلوی ادامه داشت با این تفاوت که پس از کودتای ۸ مرداد سال۱۳۳۲ه.ش وظیفه درجه اول انگلیس به دولت آمریکا انتقال یافته و انگلیس قدرت دوم مداخله‌گر در ایران نام گرفت. زندگی و زمانه امام امام خمینی چهار سال پیش از نهضت مشروطیت در سال۱۲۸۱ش/۱۳۲۰ق/ ۱۹۰۲ م به دنیا آمد. دوره‌ی نوجوانی او در خمین هم‌زمان با حوادث و رویدادهای سیاسی مهم پس از مشروطه است. دوران استبداد صغیر محمدعلی شاه، فتح تهران، اعدام شیخ فضل الله نوری، بازگشت مستبدین به حاکمیت، ناامنی عمومی، دخالت روس و انگلیس در ایران و انعقاد قرارداد ۱۹۰۷م، اولتیماتوم سال ۱۹۱۱م روسیه و تزلزل دولتها و ضعف نفس دولتمردان، آغاز جنگ جهانی اول و تاثیرات منفی و خسارت‌های آن و مبارزات مردمی در گوشه و کنار کشور در مخالفت با حضور انگلیسی‌ها در ایران هم‌زمان با دوران نوجوانی و جوانی امام است. پیامد جنگ جهانی اول تسلط کامل انگلیس بر ایران و بسیاری از مناطق خاورمیانه و دنیای اسلام بود که در ایران منجر به انعقاد قرارداد ۱۹۱۹م شد که با مخالفت رجال وطن‌دوست و ملت ایران مواجه گردید و مدتی بعد کودتای ۱۹۲۱م/۱۲۹۹ه.ش با حمایت آشکار و برنامه‌ریزی شده انگلستان به وقوع پیوست. در این مقطع امام از حدود ۲۰ سالگی وارد مرحله دوم زندگی خود شد و از خمین به اراک و قم برای ادامه تحصیل سفر کرد.
امام خمینی و و انگلیس(۲) ✅ تکوین دیدگاه ضد انگلیسی امام خمینی ارتباط امام با رجال ملی و ضد انگلیسی از قبیل مدرس و نگرش منفی ایرانیان به انگلیسی‌ها پس از مشروطه را باید در نظر داشته باشیم. استاد امام شیخ عبدالکریم حائری استاد امام که مشهور به دوری از یک بار با تأثر گفته بود انگلیسی‌ها حلقوم اسلام و مسلمین را گرفته‌اند و تا آن را خفه نکنند دست بردار نیستند. اشارات امام خمینی در سخنرانی های دوران مبارزه نشان می‌دهد که مطالب مربوط به تاریخ معاصر را مطالعه می‌کرده و به علاوه چون خود فرزند دوران مشروطه بوده بسیاری از مسائل را لمس کرده است. امام در مقطع دوم زندگی خود در قم با آیت‌الله سید محمدتقی خوانساری آشنا گردید که پیش از آن در جریان مبارزات ضد انگلیسی روحانیون برای استقلال عراق فعالیت می‌کرد. در همین سالها حضور علمای مهاجر از عتبات عالیات در عراق(بین‌النهرین) از جمله حضرات آیات سید ابوالحسن اصفهانی و میرزا حسین نایینی آشنایی شد. آشنایی امام با ایشان به شناخت بیشتر امام از سیاستهای انگلیسی منجر شد.
امام خمینی و استعمار انگلیس(۳) ✅ امام و سلطه انگلیس در دوران پهلوی مطابق سخن و نظر امام در کتاب کشف‌الاسرار درباره کودتای رضاخان این کودتا اقدام انگلستان به منظور قبضه‌ی ایران و تسلط کامل انگلیس بر ایران تحلیل كىرده است. دیدگاه ضد انگلیسی در اشعار امام در این شعر امام از ستمگری انگلیس به امام زمان (عج) شکایت می‌برد. پرده بردار از رخ و ما مردگان را جان ببخشا ای که قلب عالم امکانی و جان جهانی تا به کی این کافران نوشند خون اهل ایمان چند این گرگان کنند این گوسفندان را شبانی تا به کی این ناکسان باشند بر ما حکمرانان تا کی این دزدان کنند این بی‌کسان را پاسبانی تا به کی بر ما روا باشد جفای انگلیسی آن که در ظلم و ستم فرد است و او را نیست ثانی آن که از حرصش نصیب عالمی شد تنگدستی آن که بر آیات حق رفت از خطایش آن چه دانی خوار کن شاها تو او را در جهان تا صبح محشر آن که می‌زد در بسیط ارض کوس کامرانی تا بدانند از خداوند جهان این دادخواهی تا ببینند از شه اسلامیان این حکمرانی دیوان امام چاپ ۱۳۸۱ صفحه ۲۲۶ گرگ در ادبیات امام بارها برای استعمارگران به کار رفته است. در بیت دوم گرگان اشاره به استعمارگران است.
امام خمینی و استعمار انگلیس(۴) ✅ تداوم نگاه ضد انگلیسی پس از شهریور ۱۳۲۰ش ✅ سلطه سیاسی انگلستان بر ایران از نظر امام چنان محرز است که به عملکرد این دولت استعماری چه در روی کار آوردن رضاخان و چه سرنگونی او اشاره‌هایی مکرر دارد. ایشان عملکرد انگلیس و متفقین در تداوم سلطنت پهلوی را گوشزد و به اخبار رادیو دولتی انگلیس و نیز اعتراف محمدرضا پهلوی استناد می‌کند. اشاره به سلطه سیاسی و اقتصادی و فرهنگی انگلستان در این دوران به ویژه موضوع غارت نفت ایران در بیانات امام بسیار زیاد است. همکاری انگلیس و شوروی که به دو اردوگاه کاپیتالیستی و کمونیستی تعلق داشتند در جنگ جهانی دوم از درسهای مهم تاریخ است که اصطلاح «توده‌ای انگلیسی» را در ادبیات سیاسی ایران رواج داد. امام خمینی نیز به این مسأله در چند مورد اشاره کرده است. علاوه بر این نفوذ انگلیس در رجال سیاسی ایران نیز مورد اشاره ایشان قرار گرفته است.
امام خمینی و استعمار انگلیس(۵) دیدگاه ضداستعماری و ضد انگلیسی امام در دوران مبارزات سیاسی علیه رژیم پهلوی(۱) در نیمه مهر سال ۱۳۴۱ که مبارزه علنی امام خمینی با رژیم پهلوی آغاز شد، در کنار محکوم کردن سیاستهای داخلی رژیم مبارزه با حامیان خارجی آن به ویژه آمریکا، انگلیس و اسراییل از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بود. از این لحاظ نهضت امام خمینی بر خلاف جنبش‌های گذشته هم چون نهضت مشروطه یا جنبش ملی شدن نفت از ابتدای حرکت خصلت ضداستبدادی خود را در کنار خصلت‌های ضداستعماری آشکار ساخت. یکی از مهم‌ترین هشدارها و روشنگری های امام در آغاز مبارزه با رژیم شاه اشاره به حضور اجانب در ایران و خطراتی بود که از ناحیه آنان وجود داشت. در ابتدا اشاره‌های امام با عنوان کلی «اجانب» بود. مثلاً در سخنرانی نهم آذر ۴۱ هشدار دادند:« اجانب و دشمنان دین...فهمیدند که علمای اسلام و مسلمین زنده و بسپارند و با کمال توانایی جلو تجاوزات آنها را خواهند گرفت لذا مانند مار تیر خورده در فکر این هستند که در اولین فرصت مسلمین را غافل نموده و زهر خود را به اسلام و مسلمین بریزند» ایشان در ۱۱آذر در سخنانی عملکرد روحانیت در استقلال کشور را مورد تاکید قرار دادند و به فتوای میرزای شیرازی در قضیه تنباکو اشاره کردند( صحیفه امام، ج۱ ص۱۱۴) آن گاه به عقب‌افتادگی های فرهنگی و علمی و نیز سلطه بیگانگان بر اقتصاد ایران تاکید نمودند( همان ص۱۱۷) از اواخر سال ۱۳۴۱ امام با صراحت نام کشورهای آمریکا، انگلیس و اسرائیل را ذکر کرد و در فاصله شش ماه از آغاز نهضت روحانیون سمتگیری نهضت را از رویکرد ضداستبدادی آن با رویکرد ضداستعماری توام ساخت. امام پس از ماجرای حمله کماندوهای رژیم به مدرسه فیضیه و ضرب و شتم طلاب امام در اعلامیه‌‌ای در ۱۶ فروردین ۱۳۴۲ش با ابراز تشکر از مردم سیاستهای ضد اسلامی و ضدروحانیت دوران رضاشاه را با هدایت انگلستان به همگان یادآوری می‌کند.ایشان صفت دشمن سابقه‌دار اسلام و شرق را برای انگلیس به کار بردند:« روحانیت باید زجر ببینند، هتک شود. این لباس درخور سوختن است. در بیست و چند سال قبل به دست عمال انگلیس - دشمن سابقه‌دار اسلام و شرق- چه اهانت‌ها و زجرها و شکنجه‌ها گردیدند. جوانها از سالخورده ها بپرسند» (صحیفه، ج ۱ص ۱۸۱) صبغه ضد استعماری نهضت روحانیت با تلاش امام در فرصتهای بعدی مبارزه نیز مورد تاکید قرار گرفت. حمایت و پشتیبانی مادی و معنوی رژیم پهلوی و دولت انگلیس از فرقه بهاییت از موارد مهمی بود که امام خمینی نسبت به آن حساسیت داشتند و چندین بار در طول دوران نهضت اسلامی این مسأله را مورد اشاره قرار دادند. بدین ترتیب امام تا عاشورای سال ۴۲ که منجر به دستگیری ایشان شد امام استعمار را نیز وارد مبارزه کردند.
امام خمینی و استعمار انگلیس (۶) موضع امام در دوران مبارزه سیاسی علیه رژیم پهلوی (۲) مقطع دیگر مبارزه امام از ۱۶ فروردین ۱۳۴۳ پس از آزادی از زندان و بازگشت به قم تا ۱۳ آبان ۴۳ و تبعید به ترکیه است. در این دوره مواضع ضداستعماری امام ادامه یافت و ایشان تعابیر تندتری مانند تعبیر نوکر و ارباب نسبت به وابستگی رژیم پهلوی به بیگانگان به کار بردند.در سخنرانی مورخ ۲۶ فروردین امام به اوج رسید. بخش مهمی از دیدگاه ضداستعماری امام در این سخنرانی را استعمار فرهنگی و مظاهر آن تشکیل می‌داد. سخنرانی ۱۸ شهریور ۴۳ امام خمینی یکی دیگر از نقاط برجسته مبارزات ایشان است که وجه ضداستعماری آن حتی بر جنبه ضداستبدادی آن غلبه دارد. آغاز این سخنرانی تذکر به مقامات کشورهای اسلامی و پایان آن دعا برای قطع دست استعمار است. فهرست مطالب این سخنرانی به قرار زیر است: ۱. سیاست تفرقه‌اندازی استعمار میان فرقه‌ها و مذاهب گوناگون از جمله در هند ۲.اختلاف شیعه و سنی با هدایت استعمار به منظور دسترسی به ذخایر مسلمین ۳. تجزیه دولت عثمانی ۴. سیاستهای استعماری در تبلیغ مسأله نژادی و ملی‌گرایی ۵. عملکرد استعمار در جنگهای میان مسلمانان ۶. عملکرد دولتهای استعمارگر در بد معرفی کردن پیامبر اسلام(ص) ۷. عملکرد دولتهای استعمارگر در کهنه خواندن احکام اسلامی ۸. پیوند میان استعمار دولتهای استعماری دست‌نشانده سرانجام آخرین مطالب امام که تا قبل از تبعید به ترکیه از سوی امام در مخالفت با استعمار و استعمارگران مطرح شد پیام و سخنرانی تاریخی ایشان در ۴ آبان ۴۳ در مخالفت با لایحه کاپیتولاسیون بود. اگر چه به لحاظ امتیازی که دولت ایران به آمریکایی‌ها داد لبه تیز حملات امام علیه آمریکایی‌ها بود اما اشاره‌هایی نیز به سایر دولتهای استعماری مانند انگلستان و شوروی در سخنرانی و پیام ایشان وجود دارد. در بخشی از پیام آمده است:« دنیا بداند که هر گرفتاری‌ای که ملت ایران و ملل مسلمین دارند از اجانب است، از آمریکاست. ملل اسلامی از اجانب عموما و از آمریکا خصوصا متنفر است.... اجانب‌اند که مخازن و قیمت زیرزمینی ما را به یغما برده و می‌برند. انگلیس است که سالیان دراز طلای سیاه ما را به بهای ناچیز برده و می‌برد.اجانب‌اند که کشور عزیز ما را اشغال کرده و بدون مجوز از سه طرف به آن حمله کرده و سربازان ما از پای درآوردند. دیروز ممالک اسلامی به چنگال انگلیس و عمال آن مبتلا بودند،امروز به چنگال آمریکا و عمال آن.» در سخنرانی امام در این تاریخ استعمار انگلیس در کنار آمریکا از حملات امام مصون نماند. ایشان با اشاره به عملکرد روحانیت در استقلال مملکت و تلاش رژیم برای حذف نفوذ روحانیت چنین گفتند:« اگر نفوذ روحانیت باشد نمی‌گذارند این ملت اسیر انگلیس یک وقت باشد، اسیر آمریکا یک وقت باشد. اگر نفوذ روحانیت باشد نمی‌گذارند که اسرائیل قبضه کند اقتصاد ایران را.» سرانجام جمله تاریخی امام:« آمریکا از انگلیسی بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر. همه از هم بدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست با آمریکاست...»
امام خمینی و استعمار انگلیس(۸) تخریب مبارزات امام با روشن شدن موضع امام درباره رژیم و حامیان خارجی آن تخریب شخصیت و انگیزه مبارزات ایشان در دستور کار قرار گرفت. نمونه‌هایی از گزارش‌های دستگاه امنیتی و اطلاعاتی فقط بخشی از این فضای تخریبی را نشان می‌دهد. برای نمونه در گزارشی به تاریخ ۴۲/۱/۲۰ ادعا شده که اقدامات آیت‌الله خمینی به تدریج بین مردم اثر خود را از دست می‌دهد و در محافل مختلف صحبت از این است که ایشان از طرف انگلیسی‌ها تقویت می‌شود.(سیر مبارزات امام خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ج۱۶؛ص۱۱۲) با کمال تأسف زمینه‌هایی این موضوع در میان برخی از محافل روحانی نیز وجود داشت. در گزارشی به تاریخ ۴۲/۴/۲۰ به نقل از یک روحانی گفته شده که غائله ۱۵ خرداد را انگلیسی‌ها برپا کردند.(همان، ج۲؛ص۱۱۰) پس از آزادی امام از زندان در فروردین ۴۳ در گزارشی به تاریخ ۴۳/۱/۲۴ این موضوع مطرح شده که عده‌ای آزادی خمینی را موفقیتی برای سیاست دولت انگلستان و مخالفین اصلاحات ارضی می‌دانند.( همان،ج۱۸؛ ص۱۰۱) جریان تخریب نهضت اسلامی امام خمینی از سوی برخی از نویسندگان وابسته به ساواک نیز دنبال می‌شد. از جمله این وابستگان اسماعیل رائین بود. که در کتاب جنجالی حقوق بگیران انگلیس در ایران که با حمایت کامل رژیم و در راستای اهداف استعماری در سال ۱۳۴۷ منتشر شد به طور تلویحی سعی کردحوادث دوران نهضت اسلامی را وابسته به انگلیس معرفی کند.( رائین، ۱۳۵۶؛ ص۱۱۰) اتهام رائین مبنی بر وابستگی مالی روحانیون حوزه نجف به انگلیس موجب شد که امام در درسهای حکومت اسلامی در نجف او را فردی بی‌آبرو بنامد و نسبت به او به شدت موضع‌گیری کند. ایشان تأکید کردند که:« استعمار خیلی مایل است که همه علما را جیره خوار خودش معرفی کند تا علمای اسلام را در میان مردم بدنام ساخته مردم را از آنان روگردان و منصرف کند.( امام خمینی، ۱۳۶۰؛ ص ۱۹۵)
امام خمینی و استعمار انگلیس(۹) آخرین شماره دیدگاه ضد انگلیسی امام در دوران انقلاب و پس از پیروزی در دوران تبعید امام در عراق و در لابه‌لای بیانات و سخنرانی های ایشان مطالبی در تقبیح نفوذ استعماری انگلیس در ایران ملاحظه می‌شود. نفوذ و سلطه اقتصادی انگلیس در ایران و کمکهای نظامی به رژیم پهلوی از موارد مهمی است که امام در تبیین وابستگی رژیم پهلوی به بیگانگان مطرح کرده است. در ایام حضور امام در فرانسه دیدگاه ضداستعماری امام کماکان بدون پرده پوشی ادامه یافت.بعد از آمریکا،سیاستهای استعماری انگلیس، شوروی، چین و حتی فرانسه مورد انتقاد شدید امام قرار گرفت. امام در تبیین علل انقلاب انزجار مردم ایران از سلطه اجانب از جمله انگلستان بر کشور را به عنوان علت نارضایتی نام می‌بردند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دلیل آن که انقلاب موجب قطع منافع دولتهای استعماری شده بود امام در توطئه‌های ضدانقلابی انگلیس را بسیار موثر می‌دانستند و در رهنمودهای امام نسخه‌ی رهایی‌بخش از بیماری استعمارزدگی به همه اقشار ملت ایران به ویژه جوانان بارها ذکر شده است. منبع: مقاله امام خمینی و انقلاب اسلامی احمید بصیرت‌منش استادیار گروه تاریخ پژوهشکده کالبد شکافی سیاست انگلیسی‌ها در ایران به کوشش حسین احمدی، صص۲۱ تا ۴۱
تماشای مستند: نگاه سرمایه‌داری به انسان و ثروت در دنیای استعمار در قرون هفدهم و هجدهم یک نزاع و شکاف رخ داد. این شکاف در قرن نوزدهم در عرصه اندیشه نیز خود را نشان داد و جریان چپ و سوسیالیسم رونق یافته و پشتوانه نظری خاص خود را نیز پیدا کرد. دنیای غرب و جریان منتقد آن یعنی مارکسیسم و کمونیسم یکی از فصلهای بلند تاریخ معاصر در جهان است. این دو جریان هر دو ریشه در ماتریالیسم و ماده‌گرایی دارد اما طرف‌داران خود را در کشورهایی که زیر فشار جریان مقابل بود به ارمغان آورد. به صورتی که در سالهای پس از جنگ اول جهانی نظامی دو قطبی در بخشهای زیادی از جهان و به طور خاص دنیای مستعمرات دیده می‌شد. جریان اسلام‌گرا در برهه‌ای از زمان در دام کمونیسم و مارکسیسم گرفتار شد که دامنه‌ی آن هنوز در کشورهای مختلف اسلامی دیده می‌شود. انقلاب اسلامی ایران با رهبری امام خمینی (ره) از نقطه‌ی آغاز خود بر اندیشه‌ی اسلامی تاکید داشت و بیشترین ضربه‌ها را به همین دلیل از پیروان این دو جریان مادی خورده است. اما جریان اسلامی به دلایلی از جمله تاخر تاریخی همواره سعی داشته از تجربیات درگیری میان غرب و شرق به منظور رویارویی و مواجهه با دیگری استفاده نماید. به همین دلیل مطالعه و آشنایی با انتقادات جریان چپ با غرب لیبرال می‌تواند قابل استفاده باشد. به شرط آن که اولا با نظرات اسلامی به صورت عمیق آشنا شویم و در ثانی نصیحت‌های امام خمینی و متفکران بزرگ اسلامی را آویزه گوش خود داشته باشیم. چه آن که با درگیری‌های اخیر در مساله‌ی مهم تمدنی در اسلام یعنی حجاب ثابت شد که جریان اسلامی استقلال خاص خود را از چپ و راست یا کمونیسم و لیبرالیسم دارد. مستند ضد به نگاه‌های استعماری غرب به خواب انسان و برنامه‌ریزی به منظور بهره‌برداری از وقت و توان انسان توجه خوبی داشته است و برخی مفاهیم غرب از جمله اصالت سرمایه، سود و روابط اقتصادی میان آن را ترسیم کرده است. بر این اساس دیدن این فیلم می‌تواند مفید باشد. یادآور می‌شویم که فیلم در بخشهایی مبالغه‌ کرده و از دقت پژوهشی برخوردار نیست. به عنوان نمونه صنعت قهوه را بعد از نفت پرسودترین دانسته است. این جمله که در ابهام قرار دارد اگر به معنای حجم تجارت باشد اصلا درست نیست و مبالغه‌آمیز است. اما اگر به معنای درصد سود باشد شاید قهوه در زمره‌ی سه محصول کشاورزی پر سود باشد. پیوند تماشای فیلم https://www.doctv.ir/Program/242217
✅ادبیات ضد استعماری✅ در سالهای پس از جنگ جهانی دوم و برآمدن جریان ضداستعماری با دو گونه‌ی ملی‌گرا و چپ‌گرا ادبیات محفلی وسیع برای مبارزه قلمی علیه استعمار و امپریالیسم بود. این تلاش ها در ایران نیز انعکاس بسیاری داشت. در این بخش به مرور برخی از این کتاب‌ها و نویسندگان مطرح آن می‌پردازیم. ✳گفتاری در باب استعمار اثر امه سزر✳ این کتاب در دهه‌ی پنجاه و پیش از انقلاب به زبان فارسی ترجمه شده و توسط انتشارات آگاه در ۹۰ صفحه منتشر شده است. نویسنده‌ی کتاب فردی سیاه‌پوست هست که در یکی از جزایر تحت استعمار فرانسه در دریای کارائیب یعنی آمریکای لاتین به دنیا آمده است. او در این کتاب با بیانی ادبی به شرح بهانه‌های استعماری غرب و به طور خاص فرانسه برای استعمار می‌پردازد. به عنوان نمونه فرضیه‌ی برتری نژادی را این گونه به چالش کشیده و نظریات برخی از نویسندگان فرانسوی را به سخره می‌گیرد. رنان در کتاب « اصلاح فکری و اخلاقی» چنین می‌گوید :« احیای نژادهای پست یا فاسد شده توسط نژادهای عالی در نظم مقدرات بشر است. آدم عادی در سرزمین ما تقریبا همیشه نجیب‌زاده‌ای است که از محیط خود بیرون آمده است. دست سنگینش به مراتب بیشتر به درد شمشیر زدن می‌خورد تا کار با افزبار نوکر‌ باب. او به جای کار کردن جنگیدن را برمی‌گزیند. یعنی به حالت اولیه خود برمی‌گردد. چنین است استعداد فطری ما... طبیعت یک نژاد کارگر آفریده است. این نژاد چینی است. با مهارت بسیار در کار دست و تقریبا بی هیچ احساس بزرگی. بر او دادگرانه حکومت کنید و برای خدمت به چنین حکومتی اموال بسیار از او برای نژاد فاتح بگیرید. او راضی خواهد بود. نژاد کارگر زمین سیاه پوست است.با او خوب و انسانی رفتار کنید همه چیز منظم خواهد بود. نژاد آقا و سرباز نژاد اروپایی است. چنین نژاد شریفی را مثل سیاهان و چینی‌ها وادار به کار در دخمه‌ها کنید فورا قیام خواهند کرد... آن زندگی که کارگران ما را عاصی می‌کند یک چینی را یا یک کشاورز عرب را خوشبخت می‌کند. باید هر کس کاری را بکند که برای آن ساخته شده است و به این ترتیب اوضاع خوب خواهد شد.» (‌گفتاری در باب استعمار ص ۲۰)‌
✳گفتاری در باب استعمار اثر امه سزر(۲)✳ او در ادامه به خونریزی و قتل و جنایت فرانسوی‌ها در الجزایر اشاره کرده و توصیفی از آن ارائه می‌دهد. او البته به صورت تلویجی تمدن اروپایی را تایید می‌کند و استعمار آن‌ها را تنها سرزنش می‌کند.استعماری که با تمام وحشی‌گری انجام شده است. هزاران انسان در کنگو قتل عام شدند. ( ص ۲۲) سزر به بیان رایج آن سالها از موضعی چپ‌گرایانه چنین نقد می‌کند:« بورژوازی به عنوان طبقه خواهی نخواهی محکوم است که تمام بار وحشی‌گری تاریخ را به دوش بگیرد. از شکنجه‌های قرون وسطایی گرفته تا تفتیش عقاید از مصالح دولتی گرفته تا زورگویی. از نژادپرستیی تا بردگی.»(ص ۶۲) او در پایان تجاوزگری‌های استعماری اروپا را به ضرر خود او دانسته و می‌نویسد:«‌ بومی‌ها را که قتل عام کردند. دنیای مسلمانی را که از محتوای خود خالی کردند. دنیای چینی را که به مدت یک قرن کثیف و مسخ کردند. دنیای سیاه‌پوستانی را که کنار گذاشتند. صداهای رسایی که تا ابد خاموش کردند. کانون‌هایی که بر باد داند...تمام این خراب‌کاری‌ها و حرام کردن نعمت‌ها و این بشریتی که به آن‌جایش رساندند که فقط یک حرف حق سخن گفتن داشت. شما خیال می‌کنید که تمام این‌ها را می‌شود ماست‌مالی کرد. حقیقت آن است که در این سیاست از دست رفتن خود اروپا هم قلم زده شد است و اروپا اگر مواظب نباشد در این فضای خالی که در اطراف خود ایجاد کرده تلف خواهد شد. » ( ص ۷۵)
کتاب گفتاری در باب استعمار اثر امه سزر