eitaa logo
استاد مرتضی جوادی آملی
533 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
280 ویدیو
45 فایل
استاد حوزه و دانشگاه فهرست: https://eitaa.com/m_vaezjavadi/904 لینک اولین مطلب کانال: https://eitaa.com/m_vaezjavadi/3
مشاهده در ایتا
دانلود
70-68. المظاهر الإلهیة في أسرار العلوم الكمالیة.mp3
9.53M
💠 صوت درس ⬅️ خوانش و شرح کتاب – جلسه 68 ✅ با حضور اساتید مطرح فلسفه سیاسی تحدّس من هذا الفرق بين الأجل الطبيعي و الاخترامي، المسمّيان عند المحدّثين ب‍الأجل الحتمي و الأجل الموقوفي. تاریخ نشست: 1400/05/26 ✍️ نشست های علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 زمامدار جامعه اسلامی ▪️ یکی از مواردی که سالار شهیدان هم خود به این امر اقدام کرد و هم این را به عنوان یک سنّت اصیل از رسول گرامی اسلام بیان داشت این بود که رهبران و چه کسانی هستند؟ جامعه نمی تواند نسبت به زمامدار و اندیشه و انگیزه ای که برای او وجود دارد بی تفاوت باشد، غافل باشد، بی توجه باشد؛ بلکه چون زمامدار راهبری جامعه را به عهده دارد و بر اساس نقشه ای که در ذهن و در اندیشه و فکر اوست بخواهد که جامعه را هدایت کند، بنابراین همه افراد و آحاد جامعه باید متوجه باشند که این زمامدار کیست؟ دارای چه هویتی است؟ چه ویژگی ها و مختصاتی برای او هست و در مسیر راهبری جامعه چگونه رفتار می کند؟ بنابراین غافل بودن از این امر اصلی و اساسی برای یک امت و یک جامعه نقص محسوب می شود بلکه همواره توجه به نقطه تصمیم گیری در امر سیاست و حکومت، از اموری است که دین از افراد و آحاد جامعه خواسته است. ▪️ رسول گرامی اسلام در یک بیان بسیار عرشی این نکته را تذکر دادند و جامعه را به این امر توجه دادند که متوجه باشند چه کسانی آنها را در مسیر زندگی و برنامه های زندگی خودشان راهبری می کنند. اگر انسانی به عنوان حاکم و به عنوان سلطان باشد و این سلطان را رعایت نکند، را توجه نکند، به حرام و حلال خدا توجه نداشته باشد، به سنت های الهی اهتمام نداشته باشد و جامعه را در مسیر راهبری به سمت این سنت ها حرکت ندهد، باید که با آن سلطان برخورد عادلانه شود و او متوجه شود که این حرکت، حرکت ناصوابی است و إلا انسان اگر رها شود به سمت طغیان حرکت خواهد کرد. طبق بیان الهی، انسان ها اگر رها شوند به طغیان و سرکشی کشیده می شوند: ﴿إِنَّ الْإِنْسانَ لَیطْغی ٭ أَن رَآهُ اسْتَغْنَی﴾.[1] لذا رسول گرامی اسلام فرمود که اگر جامعه اسلامی دید که سلطانی در مسیر راهبری جامعه و زمامداری جامعه، افراد و جامعه را به سمتی می برد که نسبت به حُرمات الهی اهتمام لازم نیست، حلال الهی مورد توجه واقع نمی شود و سنّت های الهی پایمال می شود اگر با آن سلطان مقابله نکند او را به جای خود ننشاند، او را و افکارش قرار ندهد، او با همان سلطان محشور خواهد شد زیرا این همفکری و هم رأیی با سلطان خواهد بود و این شایسته یک انسان مؤمن نیست. ▪️ بر اساس همین بیان، خود حرکت کرد و هم جامعه را و امتی که با او همراه بودند به این سخن عرشی رسول گرامی اسلام توجه داد که باید همواره بکوشند تقلید نکنند از ظواهر و صورت سازی هایی که از ناحیه حاکمان می شود و کسانی که خودشان را به عنوان خلیفه یا زمامدار جامعه اسلامی می دانند به این صورت خودشان را معرفی می‌کنند گوش فرا ندهند و دقّت کنند آنچه را که گفته می شود چیست و لذا توجه به حرکت های سلطان و حاکم لازم است. ▪️ اینجا بیانی را حضرت در منزل «بیضه» این گونه فرمودند: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَدْ قَالَ فِی حَیاتِهِ مَنْ رَأَی سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّه» اگر کسی او را هدایت نکند «كَانَ حَقِیقاً عَلَی اللَّهِ أَنْ یدْخِلَهُ مَدْخَلَه»[2] کما اینکه خود حضرت هم با همین بیان و همین سنت این مسیر را ادامه دادند و بر اساس این بیان پیغمبر، مقابله با جریان ظلم و حاکمیت و زمامداری ظلم داشتند. [1]. سوره علق، آیات 6 و 7. [2]. بحارالانوار(ط ـ بیروت)، ج44، ص382. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ویژگی های جبهه حق ▪️ گرچه ما از و جبهه باطل سخن می گوییم، اما تا و خصائص جبهه باطل مشخص و شاخص گذاری نشود، برای نوع مردم و توده مردم قابل تشخیص نیست؛ گاهی اوقات حق به صورتی نمایان می شود که باطل جلوه می کند و باطل گاهی اوقات به شکلی ظاهر می شود که حق نمایان می شود. جامعه ما نیاز دارد کاملاً به صورت روشن و مشخص این دو جبهه از یکدیگر ممتاز شود. ▪️ سالار شهیدان با بیان ویژگی های جبهه حق و بیان خصائص جبهه باطل، این دو جبهه را نمایان کرد و یکی از ویژگی های نهضت کربلا و و این جریان است؛ هم جبهه باطل را به درستی ترسیم کرد و خصائص آنها را بیان داشت، هم از ویژگی ها و ظرافت هایی که در جبهه حق وجود دارد سخن گفت. ▪️ در جبهه باطل که دشمنان اسلام هستند ما می توانیم این دشمنان را به سه دسته تقسیم کنیم: دسته اول کسانی هستند که د از اسلام و از حقیقت ایمان هیچ بهره ای نبردند و هیچ بویی را استشمام نکرده اند و کاملاً در صحنه کفر و الحاد و شرک زندگی می کنند. تردیدی نیست که جریان اموی ها از رأس آنها اباسفیان تا معاویه و تا یزید انکار صد درصد داشتند و در هیچ مقطعی از مقاطع تسلیم اسلام نشدند و نپذیرفتند. بنابراین اینها جبهه اولی دشمنی سالار شهیدان و نهضت ابی عبدالله هستند که در لباس کفر و عین حقیقت کفر و الحاد و شرک هستند. ▪️ بخش دیگری از جبهه دشمن کسانی هستند که اینها به ظاهر اسلام را پذیرفتند و تمکین کردند و نسبت به پیامبر و وحی قبول داشتند و انکار نکردند اما و به اصطلاح حکومت ری و گندم ری را خوردن، برای آنها خیلی اساسی بود و اینها فکر می کردند که با دنیاگرایی می شود حقیقت دین و جلوه های دینی را حفظ کرد. اینها گرچه در ظاهر احیاناً خود را به صف اسلام و مسلمان ها نزدیک کرده بودند اما به جهت و غلبه حسّ دنیادوستی، آنها از صحنه حق دور شدند و در مقابل موضع گرفتند. افرادی همانند عمر سعد و شمر در لباس اسلام بودند و بعضاً در بسیاری از صحنه ها هم صف بودند و در یک رکاب می جنگیدند، اما دنیاگرایی آنها را در حقیقت به این صحنه کشاند، همان طوری که دسته اول همانند یزید و کسانی که در آن دربار زندگی می کردند در درگاه کفر بودند. ▪️ دسته سوم کسانی هستند که نه کفر ذاتی داشتند همانند دستگاه اموی و نه دنیاگرایی خاص عمر سعدی داشتند، بلکه و بی توجهی به شاخص ها و معیارهای حق و توجه به اینکه باید اهل تحقیق باشند و نه اهل تحقیق و نظایر آنها، این فریب و نیرنگ شیطانی آنها را در حقیقت احاطه کرد. لذا در سالار شهیدان ما این معنا را داریم که حرکت سالار شهیدان برای این بود که «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلَالَة»؛[1] آنهایی که دنیاگرا هستند که هیچ! و آنهایی هم که در حقیقت کفر را برای خود انتخاب کردند آنها منحرف هستند؛ اما دسته سوم اینها هستند و در این کتاب هم که کتاب هست و از حضرت است، این آیه را که حسین بن علی در روز 3عاشورا خواندند را در صفحه 243 ملاحظه می فرمایید که حضرت به استناد این آیه که «لَقَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَیكُمُ الشَّیطَانُ فَأَنْسَاكُمْ ذِكْرَ اللَّهِ الْعَظِیمِ فَتَبّاً لَكُمْ وَ لِمَا تُرِیدُونَ»[2] خواستند این جبهه سوم و بخش سوم این جبهه را معرفی کنند و آن جهال و گمراهانی هستند که به صورت توده ای از انسان های پلیدی هم تبعیت می کنند. [1]. تهذیب الأحکام، ج6، ص113. [2]. بحارالانوار(ط ـ بیروت)، ج45، ص6. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عشق و ارادت ▪️ جریان نهضت ابی عبدالله (علیه السلام) و کربلا خصوصاً روز با قطع نظر از ملاحظات فراوان علمی و عملی که وجود دارد، است و هرگز با هیچ ظرفیت عقلی و معیارهای ذهنی و فکری به نصاب در نمی آید. هیچ کس نمی تواند با ترازوی عقل و با میزان فهم و فکر و اندیشه، این حقیقت والا را توزین کند و بیابد و به بدی یا احیاناً خیر آن بخواهد از جایگاه عقل برهانی فتوا و نظر بدهد. اگر کسی به و ارادت نیامده باشد، و دوستی و قلب نباشد نمی تواند جریان را آن گونه که هست تحلیل کند. ظرف و کاسه عقل کمتر از آن است و کوچک تر از آن است که دریای بیکران و قیام را به ترازو بگیرد و بخواهد آن را وزن کند و لذا باید با ، با ارادت و با همه وجود به میدان آمد تا یک بهره ولو اندکی انسان از این دریای بیکران ببرد. ▪️ بزرگانی که نگاه آنها نسبت به جریان یک نگاه از جایگاه ارادت و عشق و قلب بود، بهره های فراوانی بردند. در روزگار ما، (رضوان الله علیه) با جریان کربلا ضمن اینکه از منظر مباحث عقلی و بررسی آن نهضت به لحاظ مسائل تاریخی و نظایر آن داشتند اما روح و اصل جریانی که امام (رضوان الله تعالی علیه) با قصه داشت از جایگاه قلب و دل بود. او که می گفت ما هر چه داریم به است او می دید آنچه خیر است در قالب یک عشق و ارادتی که نسبت به است برای جامعه ما می آید و اگر اکنون جامعه ما مصونیت پیدا کرده و به عزت رسیده است برای این است که با نسبت به سالار شهیدان حسین بن علی حرکت می کند. ▪️ این بیانی که در زیارات وجود دارد «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص» ‏‏ این فراتر از ذهن و فکر و عقل و هوش و نظایر آن است البته همه اینها در رکاب و در رکاب هستند که با تمکین این معنا را پذیرفته است. عقل می فهمد که جایگاه و سفر جز از راه عشق و ارادت نیست. شخصیت های ممتازی همانند زیست ارادتمندانه ایشان نسبت به سالار شهیدان از آثار، رفتار، گفتار و کردارشان مشخص است. به هر حال شخصیتی که در حدّ یک مرجع تقلید هستند کنار منبر نمی نشینند بلکه بالای منبر می روند، نه تنها بالای منبر می روند از می گویند، از نهضت او می گویند، بلکه به شدت می گریند و عشق و ارادت خودشان را در قطرات اشکی که از ایشان صادر می شود بیان می کنند. در یکی از بیانات خود فرمودند که فرمود: «وَ قَتِیلِ الْعَبَرَات»‏، «عبرات»؛ یعنی آن قطره های اشکی که از چشم جاری می شود به روی گونه می ریزد و عبور می کند، نه «قَتِیلُ العَبَرَة» بلکه «قَتِیلِ الْعَبَرَات»‏. حضرت این گونه برای آقا ابی عبدالله (علیه السلام) اشک می ریختند و در گفتار و رفتار و کردار خود این گونه می زیستند که «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»‏. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 نور خدا ▪️ خدای عالم خود را به عنوان حق مطلق و نامحدود معرفی می کند: ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقّ﴾ و در مقابل حق یعنی خدای عالم هیچ حقیقتی وجود ندارد هر چه که هست محکوم به عدم و نیستی است، او است و در مقابل او جز نیستی چیز دیگری نیست. اما آنچه از او صادر می شود به عنوان نماینده، ظهور و جلوه حق، اموری است که باید آنها مورد توجه باشد و هر چه که از حق (سبحانه و تعالی) صادر نشده است و جدا نشده است می شود باطل و امر ناصحیح. ▪️ خدای عالم می فرماید که ﴿الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ﴾ آن امری است که از ناحیه خدای عالم صادر شود، چون جز خدا حق نیست و جز خدا مصدر حق نیست و خدای عالم حق را در نظام هستی در دو بال تکوین و تشریع قرار داده است و وحی را و قرآن را به عنوان ظهور حق معرفی کرده است که تردیدی در آن نیست. برای اینکه حق مستقر و ثابت شود و جامعه از حق برخوردار شود و در مسیر حق به حقانیت برسد و متحقق به حق شود، باید مبارزه بین حق و باطل شکل پیدا کند. یکی از بارزترین مبارزه های بین حق و باطل مبارزه ای است که سالار شهیدان در جریان مبارزه علیه ظلم و ستم و بیدادگری در عصر و روزگار خودشان انجام دادند. ▪️ مبارزه با ظلم و اثبات حق طبعاً با دشواری هایی همراه است با صعوبت هایی همراه است احیاناً مظلومیت هایی، محجوریت هایی، قتل و غارت هایی همان گونه که نسبت به سالار شهیدان حسین بن علی انجام شد بدترین و زشت ترین و قبیح ترین حرکت هایی که از جبهه باطل علیه حق می شود که انجام شود انجام شد؛ یعنی وقتی عمر سعد ملعون تصمیم گرفت که بدن مطهر ابی عبدالله را زیر سمّ ستوران بگیرد می خواست آن بدن خاکمال شود. اندیشه باطل امویان این بود برای اینکه این فکر و اندیشه حسین بن علی با خاک یکسان شود بدن را با خاک یکسان کنند. فکر می کردند که اگر سر از بدن جدا شود و بدن زیر سمّ اسب برود، این باعث می شود که این اندیشه هم از بین برود، در حالی که اراده الهی این است که نور خداست و نور خدا خاموش شدنی نیست. ▪️ نکته ای که قابل توجه است این است این حرکت که علیه ظلم و ستم بوده، با همراه است با محجوریت همراه است با سوزاندنِ درِ خانه همراه است با سیلی زدن همراه است همه اینها وجود دارد و ما که پیروان حسین بن علی و مکتب علی بن ابیطالب (علیه السلام) هستیم این مبارزه با ظلم را به عنوان یکی از روش های اصلی در حیات خودمان داریم و در سایه این مبارزه با ظلم هر گونه مظلومیت و محجوریت را که می بینیم در مقابل آن حزن و اندوه و عذاب و ماتم داریم. ▪️ جامعه اسلامی ما باید بداند که عزاداری منهای و ظلم ستیزی معنا ندارد. یک نوع گریه عاطفی کردن و عزاداری کردن و احیاناً در جبهه حق خود را در مسیر حزن و اندوه قرار دادن بدون اینکه مقاومت را بتوانند در خود ایجاد کنند این یک امر کم اجر و کم ثوابی است. فرهنگ عزاداری ما با ما عجین و همراه است و آمیخته است همان گونه که در ما می بینیم از یک طرف نفرین و لعن نسبت به دشمنان، از آن طرف هم گریه و اشک و آه است. امیدواریم که جامعه ما فرهنگ عزاداری را در متن اصل اصیل ببینند و تقویت کنند. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حیات حسینی ▪️ نگاه به از منظرهای مختلف امکان پذیر است. انسان های عارفی که عاشقانه و عارفانه قضایا را می نگرند نسبت به جریان ابی عبدالله (علیه السلام) از راه عشق و قلب دارند. آنانی که از منظر عقل تحلیل می کنند قصه کربلا و داستان نمیر و زنده و پاینده کربلا را از مورد تحلیل و بررسی قرار می دهند، عده ای هم نگاه عاطفی و احساساتی با جریان کربلا دارند. اما شخصیت های ممتاز جامعی که هم جهت قلبی و شهودی برای آنها برجسته است، هم جهت عقلی و برهانی و تحلیلی برای آنها ظاهر و بارز است و هم در نهایت عاطفه و احساس و قریحه هستند، نگرش های جامعی دارند. ▫️ الله_جوادی_آملی با توجه به جامعیت نگاهشان و جامعیت وجودی شان نسبت به این مسئله، با از منظرهای مختلفی نگرش دارند و بینشی که نسبت به جریان کربلا دارند یک جریان عاطفی در عین حال در نهایت عقلانیت و تحلیل های عقلی عمیق و در عین حال از نگرش های عرفانی و در نهایت هم آن ذوق الهی سالار شهیدان که در قتلگاه می گفت: «إلهِی رِضًی بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ»[1]‏ همه اینها برای حضرت دارای وجاهت است. آنچه که از آثار ایشان در کتاب و در کتاب یا یا و سایر آثاری که آیت الله جوادی آملی داشتند، چون شخصیت جامعی هستند هم از جایگاه انسان شناسی به مسئله می نگرند، هم از به مسئله می نگرند، هم از جایگاه اجتماعی و نگرش های فرهنگی و اجتماعی و هم از جایگاه سیاسی اجتماعی می نگرند و همچنان که خود صاحب نگرش و بینشی جامع هستند نسبت به کربلای ابی عبدالله از منظرهای مختلف می نگرند و آنانی که نگرش عارفانه و عاشقانه دارند آن منظر را برای آنها باز می کنند و آن بوستان و گلستان عشق و ارادت در صحنه توحید را در حقیقت برای آنها نمودار می کنند. آنانی که به دنبال تحلیل و بررسی عقلی مسئله کربلا هستند، با تحلیل های عقلی و بیان عقلانی واضح و روشن این مسائل را باز می کنند. آنانی که نگرش های کلامی دارند و در مباحث اعتقادی بحث ها را دنبال می کنند، آیت الله جوادی آملی در آثارشان خصوصاً در کتاب این بُعد را باز می کنند که نهضت ابی عبدالله (علیه السلام) از آن جهت بوده است که سنّت پیامبر گرامی اسلام را و عترت را کنند و نظام امامت که عبارت است از حفظ و بقای دین و پایداری امت و جامعه که اینها شئون امامت هست را رعایت می کنند. ▪️ به هر حال آثار چون بر اساس جامعیت و نگرش جامعه خودشان هست، از یک سو؛ و ظرفیت نهضت کربلای ابی عبدالله هم این جهات را دارد، از سوی دیگر؛ یعنی این نهضت برای همه از کرّوبیان گرفته تا ملکوتیان تا جبروتیان تا مُلکیان و ناسوتیان، حتی اشک و آهی که در این نهضت وجود دارد از حضرت آیت الله جوادی آملی الهام گرفته می شود و همگان این چهره آیت الله جوادی آملی را، هم در عکس و تصویر و فیلم دیده اند و هم در آثار و کتاب های ایشان. ▫️ امیدواریم که خدای عالم حقیقت را برای همه ما آن گونه که هست نمایان بسازد و همه ما بر اساس «اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیای مَحْیا مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَمَاتِی مَمَاتَ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ص»‏،[2]‏ زیست و مرگ و حیات و دنیا و برزخ و قیامت خود را بر اساس زندگی حضرت بسازیم. [1] . مقتل الحسین، مقرم، ص 367. [2] . مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج2، ص775. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوانش-کتاب-المظاهر-الالهیة-فی-اسرار-العلوم-الکمالیة-جلسه-یازدهم.mp3
12.32M
💠 صوت درس ⬅️ خوانش و شرح کتاب – جلسه 11 ✅ با حضور اساتید مطرح فلسفه سیاسی و اعلم أنّ شمول الوجود للأشیاء لیس كشمول الكلّی للجزئیات، بل شموله من باب الانبساط و السریان على هیاكل الماهیات سریانا مجهول التصوّر. و هو فی ذاته لیس بجوهر و لا عرض، لأنّ كلاّ منهما «عنوان» لماهیة كلّیة. و 27 تاریخ نشست: 1393/01/21 ✍️ نشست های علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🆔 @m_vaezjavadi
💠 هدف اصلی قیام آزادسازی دین از دستگاه ظالمانه اموی بود. 👇👇👇👇👇
💠 حجت الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی: هدف اصلی قیام آزادسازی دین از دستگاه ظالمانه اموی بود. ▫️ حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در مصاحبه با ، بیان داشت: سالار شهیدان چون عین دین است آنچه را که عمل می‌کند به عنوان یکی از منابع دین و نه مبانی (چون مبانی را از منابع می ‌گیرند) شناخته می ‌شود. ▫️عملکرد سالار شهیدان به عنوان یک منشأ اصیل برای دین شناخته می ‌شود و فقها و دانشمندان و کارشناسان علوم اسلامی بر اساس اعمال و رفتار و سخنرانی‌های مبانی دین را استخراج می ‌کنند. ▫️ آنچه را می‌ توانیم بیاموزیم این است که دین اقتضایش آن است که هرگز یک با حاکمیت ظلم و ظالم سازگاری ندارد بلکه با او در ستیز است. ▫️ به عینیت دین، رسالت خود را انجام دادند. دین برای اهل بیت علیهم السلام و برای امام دو رسالت و وظیفه اصلی تعیین کرده است. نخست صیانت و پاسداری از که تفسیر دین، تبیین از دین، صیانت دین، حفاظت از یکی از رسالت‌های آنان برشمرده می‌ شود و دیگر حفظ جامعه و وحدت امت اسلامی انسانی و برای رشد و شکوفایی امت اسلامی تلاش کردن. این دو هدف عمده‌ ای است که از ناحیه الهی به عنوان وظایف و رسالت بیان شده است. ▫️ جهت اصلی قیامش، است. دین در مقام تجلی و ظهور به وجود وابسته است همان طور که در مقام متجلی و فاعل، دین اراده تشریعی از حق تعالی است. متن کامل مصاحبه : https://b2n.ir/d09115 news.esra.ir 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
71-69. المظاهر الإلهیة في أسرار العلوم الكمالیة.mp3
10.26M
💠 صوت درس ⬅️ خوانش و شرح کتاب – جلسه 69 ✅ با حضور اساتید مطرح فلسفه سیاسی تذنیب اعلم أنّ الروح إذا فارق البدن العنصری، یبقى معه أمر ضعیف الوجود من هذا البدن، قد عبّر عنه فی الحدیث ب‍ «عجب الذنب». و قد اختلفوا فی معناه. . و 103 تاریخ نشست: 1400/06/01 ✍️ نشست های علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🆔 @m_vaezjavadi