🍁بیان آیه (۲) سوره توحید🍁
الله الصمد2⃣
✳️تفسیرالمیزان
🔹اصل در معناى كلمه (#صمد) #قصد كردن و يا قصد كردن با #اعتماد است، وقتى گفته مى شود: (صمده، يصمده، صمدا) معنايش اين است كه فلانى #قصد فلان كس يا فلان چيز را كرد، در حالى كه بر او اعتماد كرده بود. #بعضى از #مفسرين اين كلمه را - كه #صفت است - به معانى #متعددى تفسير كرده اند كه #برگشت بيشتر آنها به معناى زير است:
(#سيد و بزرگى كه از #هر_سو به جانبش #قصد مى كنند تا حوايجشان را برآورد) و چون در آيه مورد بحث #مطلق آمده همين معنا را مى دهد، پس خداى تعالى سيد و بزرگى است كه #تمامى_موجودات عالم در تمامى #حوائجشان او را قصد مى كنند.
🍁🍁🍁🍁🍁
آرى وقتى #خداى تعالى پديد آورنده همه عالم است، و هر چيزى كه داراى #هستى است هستى را خدا به او داده، پس هر چيزى كه نام (#چيز) صادق بر آن باشد، در #ذات و #صفات و آثارش #محتاج به خدا است، و در رفع حاجتش او را #قصد مى كند، همچنان كه خودش فرموده:
(الا له الخلق و الامر)، و نيز به طور #مطلق فرموده:
(و ان الى ربك المنتهى )، پس خداى تعالى در هر #حاجتى كه در عالم وجود تصور شود #صمد است، يعنى #هيچ چيز قصد هيچ چيز ديگر نمى كند مگر آنكه #منتهاى مقصدش او است و بر آمدن حاجتش به وسيله او است.
🍁🍁🍁🍁🍁
از اينجا روشن مى شود كه اگر #الف و #لام بر سر كلمه (#صمد) در آمده، منظور #افاده_حصر است، مى فهماند #تنها خداى تعالى صمد #على_الاطلاق است، به #خلاف كلمه (احد) كه الف ولام بر سرش در نيامده، براى اينكه اين كلمه با معناى #مخصوصى كه افاده مى كند در جمله #اثباتى بر احدى غير خداى تعالى اطلاق نمى شود، پس حاجت نبود كه با آوردن الف و لام حصر #احديت را در جناب حق تعالى افاده كند، و يا احديت #معهودى از بين احديت ها را برساند.
🍁 بیان آیات (۳و۴) سوره توحید🍁
لم یلد و لم یولد3⃣
ولم یکن له کفوا احد4⃣
✳️ تفسیرالمیزان
⬅️ و اين معناى از #كفو بودن در #غير آلهه مشركين نيز تصور دارد، نظير #استقلالى كه #بعضى براى موجودى از موجودات ممكن بپندارند، اين نيز #مصداقى است براى كفو بودن، چون #برگشت اين فرض نيز به اين است كه انسان بپندارد مثلا فلان #گياه خودش #مستقلا بيمارى ما را شفا مى دهد و در #بهبودى از بيماريمان احتياجى به خداى تعالى نداريم، با اينكه گياه مذكور از هر جهتى #محتاج به خداى تعالى است، و آيه مورد بحث اين را نيز #نفى مى كند.
🍁🍁🍁🍁🍁
بيان اينكه #نزائيدن، زاده نشدن و #كفو نداشتن خدا #فرع بر صمد بودن و يگانگى او در #ذات و #صفات و افعال است. و صفات #سه گانه اى كه در اين سوره #نفى شده، يعنى #متولد شدن چيزى از خدا، و تولد خداى تعالى از #چيز ديگر، و داشتن كفو، هر چند ممكن است نفى آنها را #متفرع بر صفت #احديت خداى تعالى كرد، و به وجهى گفت #فرض احديت خداى تعالى كافى است در اينكه او هيچ يك از اين #سه صفت را نداشته باشد، و ليكن اين معنا #زودتر به نظر مى رسد كه #متفرع بر #صمديت خدا باشند.
🍁🍁🍁🍁🍁
اما اينكه #متولد نشدن چيزى از خدا فرع صمديت او است، #بيانش اين است كه ولادت كه خود نوعى #تجزى و قسمت #پيرى است به هر معنايى كه تفسير شود، بدون #تركيب تصور ندارد، كسى كه مى زايد و چيزى از او #جدا مى شود بايد خودش داراى #اجزايى باشد، و چيزى كه جزء دارد #محتاج به جزء #خويش است، چون بديهى است موجود #مركب از چند چيز وقتى آن موجود است كه آن چند جزء را داشته باشد، و خداى سبحان #صمد است هر محتاجى در حاجتش به او منتهى مى گردد، و چنين كسى #احتياج در او تصور ندارد.
🍁 بیان آیات (۴) سوره توحید🍁
و لم یکن له کفوا احد4⃣
✳️تفسیرالمیزان
⬅️و اما اينكه #كفو نداشتنش متفرع بر #صمديت او است، #بيانش اين است كه كفو چه اينكه كفو در #ذات خداى تعالى فرض شود و چه كفو در #فعل او، وقتى تصور دارد كه كفو #فرضى در عملى كه در آن عمل كفو شده #مستقل در ذات خود و #بى نياز از خداى تعالى باشد، و گفتيم كه خداى تعالى #صمد است و صمد #على_الاطلاق هم هست، يعنى همان كفو فرضى در آن عمل كه كفو فرض شده #محتاج او است و بى نياز از او نيست، پس كفو هم نيست.
🍁🍁🍁🍁🍁
بنابر اين روشن شد كه #نفى در دو آيه، متفرع بر صمديت خداى تعالى است، و مال #صمديت خداى تعالى و #فروعات آن به اثبات #يگانگى خدا در #ذات و #صفات و #افعال او است، به اين معنا كه خداى تعالى در ذاتش #واحد است و چيزى #شبيه به او نيست، نه در ذاتش و نه در صفات و افعالش، پس ذات خداى تعالى به ذات خود او و براى ذات خود او است، بدون اينكه #مستند بغير خودش باشد و بدون اينكه محتاج #بغير باشد، به خلاف #غير خداى تعالى كه در ذات و صفات و افعال خود #محتاج خداى تعالايند، و او است كه به #مقتضا و #لياقت ساحت كبريايى و عظمتش موجودى را با صفات و افعال #معين خلق مى كند، پس حاصل مفاد سوره اين است كه، خداى تعالى را به صفت #احديت و #واحديت توصيف مى كند.
🍁 بحث روایتی سوره توحید🍁
✳️تفسیرالمیزان
⬅️ در اصول #كافى به سند خود از #داوود بن قاسم جعفرى روايت آورده كه گفت: به امام ابى جعفر دوم #جواد الائمه (ع) عرضه داشتم: كلمه #صمد چه معنايى دارد، فرمود به معناى #سيد_مصمود_اليه است، يعنى #بزرگى كه #تمام موجودات عالم در #حوائج كوچك و بزرگ به او #مراجعه ميكنند و #محتاج اويند.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و در #تفسير كلمه (صمد) معانى ديگرى از #ائمه اهل بيت (ع) روايت شده، از آن جمله امام #باقر (ع) فرمود: #صمد به معناى #سيد و #بزرگى است كه سايرين او را #اطاعت كنند، سيدى كه #مافوق او هيچ آمر و ناهى نباشد.
و از #حسين بن على (ع) روايت شده كه فرموده است: #صمد كسى و چيزى را گويند كه #جوف ندارد، و نيز به كسى گويند كه #نمیخوابد، و همچنين به كسى گفته مى شود كه #لم_يزل بوده و لا يزال خواهد بود. و از امام #سجاد (ع) نقل شده كه فرمود: #صمد كسى است كه هر گاه #بخواهد چيزى را #ايجاد كند تنها بگويد: #باش آن چيز موجود شود. و باز صمد به معناى كسى است كه موجودات را #بدون الگوى قبلى خلق كرده، آنها را #اضداد و به #اشكال مختلف و ازواج خلق كرده، كسى است كه در #يكتايى و #ضد نداشتن يگانه است، و نيز در نداشتن شكل و مثل و شريك #يكتا است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و اصل در معناى #صمد همان معنايى است كه از #ابى جعفر دوم (ع) نقل كرديم، چون در معناى آن #لغتى از مفهوم قصد گرفته شده بود، و بنابراين، معانى ديگر و #مختلفه اى كه از #ساير_ائمه (ع) نقل شد تفسير به #لازمه معناى اصلى است، چون همه آنها از لوازم #مقصود بودن خداى تعالى است، آرى خداى تعالى #مقصودى است كه هر موجودى در هر #حاجتى كه دارد به سوى او رجوع دارد، و خود او دچار #هيچ حاجتى نمى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در كتاب #توحيد از #وهب بن وهب قرشى از امام #صادق (ع) از آباى گرامى اش (ع) روايت آورده كه اهل #بصره به #حسين بن على (ع) #نامه اى نوشته، و در آن از كلمه(#صمد) پرسيدند، حضرت در پاسخشان اين نامه را به ايشان نوشت:
بسم الله الرحمن الرحيم
اما بعد، مبادا در #قرآن كريم #خوض كنيد. و در آن #جدال راه نيندازيد، و بدون #علم و از روى #مظنه و #سليقه درباره آن چيزى مگوييد، كه از #جدم رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شنيدم كه مى فرمود:
كسى كه بدون #علم در باره قرآن سخن بگويد، #نشيمنگاه او پر از #آتش خواهد بود، و خداى سبحان #خودش كلمه (#صمد) را تفسير كرده، بعد از آنكه فرمود: (الله احد الله الصمد)، آن را با #دو آيه بعد تفسير نموده، فرمود:
(لم يلد و لم يولد و لم يكن له كفوا احد).
🍁🍁🍁🍁🍁
و باز در آن كتاب در #خطبه_ديگر از #امير المومنين(ع) آمده كه فرمود: #خداى عزوجل كسى است كه از كسى #متولد نشده تا در #عزت شريكى داشته باشد، و خود #فرزنددار نمى شود تا موروثى از بين رفتنى باشد.
و در #همان كتاب در #ضمن خطبه اى از آن جناب آمده كه فرمود: #خداى تعالى #بزرگتر از آن است كه #كفوى داشته باشد تا به آن كفو #تشبيه شود.
#مؤلف: در اين معانى كه تاكنون از روايات نقل كرديم روايات ديگرى نيز هست.