شبهه ی سوم:
📝اصلا اهلبیت خودشان برای حضرت محسن علیه السلام گریه کرده اند⁉️
✍پاسخ: بله؛ کسانیکه برای حضرت محسن و مصیبتش روضه خوانده و گریه کرده اند:
1⃣ خدا:
وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿٨﴾بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ ﴿٩﴾تکویر
قال : يا مفضل والموؤدة والله محسن ، لانه منا لا غير ، فمن قال غير هذا فكذبوه.¹
ترجمه: امام صادق علیه السلام فرمود: منظور از مووده بخدا قسم محسن است، زیرا او از ماست و نه غیر ما. پس هرکس غیر از این را گفت تکذیبش کنید.
2⃣ پیامبر:
...فرمود: وقتی او را دیدیم آنچه بعد از من سرش می آورند یادم آمد. وارد خانه اش میشوند،هتک حرمتش میکنند،حقش را غصب میکنند، ارثش را منع میکنند،پهلویش را میشکنند و جنینش را سقط میکنند.....اولین کسی میباشد از اهلبیتم که به من ملحق میشود در حالیکه محزون و گریان و غصب شده و مقتول است. و من در این هنگام میگویم: خدایا کسیکه به او ظلم کرد را لعنت کن و عقوبت کن کسیکه حقش را غصب کرد و ذلیل کن کسیکه ذلیلش کرد و جاودان کن در آتش کسی را که به پهلویش زد تا پسرش را سقط کرد...²
3⃣حضرت زهرا سلام الله علیها:
قنفذ را به همراه عمر بن خطاب و خالد بن ولید به خانه ما فرستادند تا پسرعمویم علی را به سقیفه بنی ساعده به خاطر بیعت باطل خود خارج کنند، او هم نزد آنها خارج نشد و خود را به وصیتی که رسول خدا او را راجع به همسرانش و جمع آوری قرآن و پرداخت هشتاد هزار درهم قرض که او را به پرداخت آن سفارش کرده بود مشغول کرد. آنها هیزم زیادی در برابر در خانه ما جمع کردند و آتش آوردند تا خانه و ما را به آتش بکشند، من پشت در ایستادم و آنها را به خدا و پدرم قسم دادم که از ما دست بکشند، ولی عمر تازیانه را از دست قنفذ غلام ابوبکر گرفت و با آن بر بازوی من زد
و تازیانه بر بازویم پیچید، گویی که دستبندی شد، و با لگد بر در زد و آن را بر روی من برگرداند و حال آن که من حامله بودم. من به صورت بر زمین افتادم و آتش صورتم را میسوزاند، او به من سیلی زد که از شدت آن گوشوارهام از گوشم شکست و افتاد، من درد زایمان گرفتم و محسنم بدون هیچ جرمی کشته و سقط شد، وآیا این امت بر من نماز میخواند؟! حال آن که خدا و رسولش و من از آنها بیزاری جسته ایم.³
4⃣ امام صادق علیه السلام: حضرت ماجرای دادخواهی از ظلم وارده به محسن در روز قیامت را مطرح میکنند سپس فبكى الصادق حتى اخضلت لحيته بالدموع ، ثم قال : لاقرت عين لا تبكي عند هذا الذكر ، قال : وبكى المفضل بكاء طويلا ثم قال : يا مولاي ما في الدموع يا مولاي؟ فقال : ما لا يحصى إذا كان من محق⁴
چنان گریه میکنند که ریش ایشان خیس میشود.
📚منابع:
📕۱) بحار الأنوار ج۵۳ ص۲۳
📕۲) الأمالي الصدوق ج۱ص۱۷۶
📕۳) بحار الأنوار ج۳۰ص۳۴۹
📕۴) بحار الأنوار ج۵۳ص۲۳
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
شبهه ی چهارم:
📝یک دهه عزاداری برا حضرت محسن باعث کمرنگ شدن مراسمات اباعبدالله الحسین علیه السلام میشود. و مردم از عزاداری خسته میشوند‼️
✍پاسخ:
شاید در نگاه اول این جمله درست به نظر بیاید اما در حقیقت چنین نیست.
حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم در بیانی فرمودند: إن لقتل الحسين حرارة في قلوب المؤمنين لا تبرد ابدا...¹
یعنی از کشته شدن حسین حرارت و آتشی در قلبهای مومنان می افتد که ابدا سرد نمیشود.
و حق هم همین بوده است و تاریخ نشان داده هرچه میگذرد مراسمات اباعبدالله الحسین پرشور تر از قبل میشود. و اصلا گرفتن این مراسمات باعث کمرنگ شدن دیگری نمیشود.
و از آن گذشته کسی وجوبی برای شرکت در عزاداری و سیاه پوشی قائل نشده است که باعث اذیت عوام و مردم شود.
📚منابع:
📕۱) مستدرک الوسائل ج ۱۰، ص ۳۱۸
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
شبهه ی پنجم:
📌قدمت عزاداری برای محسن بن علی بین شیعیان‼️
📝 آیا گریه و عزاداری برای محسن بن علی سابقه ای بین شیعیان داشته است⁉️
✍پاسخ:
در پست قبلی گریه ی اهلبیت برای محسن بن علی و روضه خوانی آنان را آوردیم. در اینجا به دو مورد اشاره میکنیم که نشان میدهد شیعیان نیز برای حضرت محسن عزاداری میکردند.
1⃣ ابوبکر بن ابی دارم در محرم سال۳۵۲ فوت شد.
محمد بن حماد حافظ گفت: روزهای زندگی اش را در راه درست و مستقیم بود. اما در آخرین روزهایش بیشتر در نزدش مثالب خوانده میشد.
و مردی برایش میخواند عمر چنان لگدی به حضرت زهرا زد که جنینش سقط شد.¹
🖇ایام فوت ابن ابی دارم همین ایام محرم و ایام منتهی به محسنیه میباشد با اندکی اختلاف و در آن به خواندن مثالب و عزاداری برای محسن بن علی اشاره شده است. فوت او در قرن سوم بوده است و به قدمت این جریان در قرن سوم اشاره میشود.
2⃣ قاضی عبدالجبار معتزلی متوفای قرن۴ مینویسد: و در این زمان از روافض کسانی مانند ابی جبله و جابر المتوفی و ابی الفوارس و احمد بن محمد بن کمیت و ابی محمد طبری و ابی الحسن حلبی و ابی یتیم و اباالقاسم النجاری و ابی الوفاء دیلمی و ابن ابی ادیس و خزیمه و ابی خزیمه و ابی عبدالله محمد بن نعمان در مصر و صور و رمله و عکاء و عسقلان و دمشق و بغداد و جبل البسماق میباشند. و تمام این نواحی ادعای تشیع و محبت رسول خدا و اهلبیتش را دارند. و گریه میکنند برای فاطمه و پسرش محسن که گمان میکنند عمر او را کشت.²
📚منابع:
📕۱) سير اعلام النبلاء ج۱۲ص۱۲۶
📕۲) تثبيت دلائل النبوه ج۲ص۵۹۵
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
شبهه ی ششم:
📝آیا محسنیه بدعت است⁉️
✍پاسخ:
خیر؛ ابتدا به معنای بدعت میپردازیم.
بدعت یعنی دخل و تصرف و اضافه و کم کردن قوانین اللهی.
آیت الله سبحانی برای بدعت سه شرط عنوان میکنند:
1- تصرف در شریعت، نسبت دادن یک مطلب به شریعت.
2- در حالی که در شریعت دلیلی بر آن نباشد، نه دلیل عام و نه دلیل خاص. مثل مسئلهی تجهیزات نظامی نباشد، که این را میشود به شریعت نسبت داد، چون دلیل بالعموم دارد.
3- در میان مردم اشاعه بدهیم و تبلیغ کنیم و در رسانهها پخش کنیم و کتابها بنویسیم و سخنرانی کنیم، با این سه شرط هر عملی که چنین باشد، ما آن را بدعت میگوییم.¹
🖇نتیجه: نسبت دادن محسنیه به دین با دلایل خاص نیست اما با دلایل عام هست.(دستور اهلبیت برای برگزاری جلساتشان و تعظیم شعائر و...)
و عمومیت آن هم به شکلی که تمام رسانه ها و کشور درگیر این مسئله بشوند نه لازم است و نه واجب و نه اصراری بر این مطلب داریم.
فلذا محسنیه این ۳ شرط را دارا نیست و بدعت نمیباشد.
🌐منبع:
۱)درسهایی در مورد وهابیت آیت الله سبحانی جلسه ۶
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
شبهه ی هفتم:
📝حضرت زهرا سلام الله علیها چهل روز به درب خانه ی مهاجر و انصار رفت، پس در آن زمان سالم بودند و هجوم و سقط حداقل تا چهل روز رخ نداده بود‼️
✍پاسخ:
ابتدا متن عربی روایت را با دقت بررسی میکنیم:
در متن روایت میگوید : ثُمَّ خَرَجَتْ وَ حَمَلَهَا عَلِيٌّ عَلَى أَتَانٍ عَلَيْهِ كِسَاءٌ لَهُ خَمْلٌ فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فِي بُيُوتِ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع مَعَهَا....
سپس خارج شد و علی او را بر الاغ ماده ای حمل میکرد که روی آن پوشش پرز داری بود. و با آن چهل صبح درب خانه مهاجر و انصار میرفت و حسن و حسین با او بودند....
یک گروه چهار نفره که فقط یک نفر از آنها سوار بر مرکبی رام و با پوششی نرم باشد چه چیزی را میرساند؟
آنچه فهمیده میشود این است که حضرت توان راه رفتن نداشتند و با مرکبی نرم توسط امیرالمومنین علیه السلام جابجا میشدند برای اتمام حجت نزد مهاجر و انصار.
پس نه تنها این روایت دلالت بر عدم هجوم و زخمی شدن ندارد، بلکه ضعف و بیماری حضرت زهرا سلام الله علیها را میرساند.
و حضرت لااقل پس از لگدی که شیخ مفید در همین کتاب نقل میکند پس از دریافت قباله ی فدک(پس از چهل روز یاری طلبیدن)، جنین خود را سقط کردند.²(ضربه ی دوم و تیر خلاص)
اما در ادامه ی روایت متنی هست که قابل تامل میباشد. میگوید بعد از این واقعه، حضرت ۷۵ روز بیمار بودند.
۴۰صبح و ۷۵روز بیماری مجموعا میشود۱۱۵روز.
۱۰ روز هم از فوت پیامبر تا غصب فدک، میشود ۱۲۵ روز
و قول وفات حضرت زهرا پس از ۱۲۵ روز قولی شاذ و غیر قابل اعتماد است.
فلذا اعتماد به تمام این روایت کمی سخت میشود و باید با سایر روایات و قرائن نتیجه گیری کرد.
📚منابع:
📕۱) الإختصاص ج۱ ص۱۸۴
📕۲) الاختصاص ج۱ ص۱۸۵
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
شبهه ی هشتم:
📝حضرت زهرا سلام الله علیها تا مدت زیادی به قبرستان میرفتند و گریه میکردند. یک فرد بیمار چگونه توانایی دارد به قبرستان برود و گریه کند⁉️
✍پاسخ:
وقتی به متن عربی و کامل این روایت نگاه میکنیم چنین سوالی پیش نمی آید.
در متن عربی آمده است:فجلست سبعة أيام لايهدأ لها أنين...فلما كان في اليوم الثامن أبدت ما كتمت من الحزن¹
هفت روز گریه ی حضرت تمام نشد...و روز هشتم آشکار کرد حزنی را که پنهان کرده بود.
ثم رجعت إلى منزلها وأخذت بالبكاء والعويل ليلها ونهارها²
سپس به خانه بازگشت و شب و روز گریه میکرد.
پس از این بزرگان مدینه جمع شدند و درخواست کردند حضرت زهرا یا روز گریه کند یا شب. هنگامی که امیرالمومنین علیه السلام این خبر را به حضرت رساند، ایشان پاسخ داد: ما أقل مكثي بينهم³
یعنی من زیاد بین این مردم نمیمانم.
(این جمله خود دلالت بر این دارد که وقوع پیدا کرده آنچه سبب فوت میشود.)
پس از آن امیرالمومنین علیه السلام بیت الاحزان را در بقیع بنا کرد.
اما رفتن حضرت زهرا سلام الله علیها به بقیع چگونه بود؟
وكانت إذا أصبحت قدمت الحسن والحسين أمامها⁴
هرگاه صبح میشد حسن و حسین را جلوی خودش قرار میداد و به سمت بقیع میرفت.
(دلالت بر ضعف و ناتوانی دارد، هم عصا کردن فرزندان و هم عقب ماندن از آنان)
فإذا جاء الليل أقبل أميرالمؤمنين إليها وساقها بين يديه إلى منزلها⁵
هرگاه شب میشد، امیرالمومنین به سمتش میامد و او را سوق میداد در پیش رویش به سمت منزلش.
(این عبارات نیز دلالت بر ضعف و ناتوانی دارد)
بیست و هفت روز بعد از وفات پیامبر این کار ادامه داشت.⁶
سپس آن شدت مریضی که باعث فوت شد واقع شد.⁷
و چهل روز با بیماری ماند و سپس فوت شد.⁸
🖇تمام عبارات دلالت بر آسیب دیدن حضرت زهرا سلام الله علیها و ضعف ایشان هنگام رفتن به بیت الاحزان دارد. فلذا این دلیل هم برای سلامتی ایشان درست نیست.
📚منابع:
📕۱) بحار الأنوار ج۴۳ص۱۷۵
📕۲) بحار الأنوار ج۴۳ص۱۷۷
📕۳) همان
📕۴) همان
📕۵) بحار الأنوار ج۴۳ص۱۷۸
📕۶) همان
📕۷) همان
📕۸) همان
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
شبهه ی هشتم:
📝زمان پاره کردن نامه ی فدک و لگد زدن به بطن حضرت زهرا سلام الله علیها چه زمانی بود⁉️
✍پاسخ:
شیخ طبرسی از حماد بن عثمان از امام صادق علیه السلام نقل میکند:هنگامیکه با ابوبکر بیعت شد و کارش استقرار یافت بر تمام مهاجر و انصار، به سوی فدک فرستاد کسی را که وکیل فاطمه را خارج کند. فاطمه نزد ابوبکر آمد و گفت: برای چه میراثم از پیامبر را منع کردی و وکیلم را خارج کردی از فدک در حالیکه پیامبر آن را به امر خدا برای من قرار داد؟ ابوبکر گفت: برای این ادعایت شاهد بیاور. پس زهرا ام ایمن را آورد و ام ایمن به او گفت: ای ابوبکر من شهادت نمیدهم تا زمانیکه اقرار کنی به آنچه رسول خدا گفت. سوگند میدهم تو را آیا نمیدانی که پیامبر گفت: ام ایمن زنی از اهل بهشت است؟ ابوبکر گفت: بله. پس ام ایمن شهادت داد که خدا وحی کرد به پیامبر(و آت ذی القربی حقه) پس فدک را به امر خدا قرار داد برای فاطمه.علی نیز آمد و شهادت داد به مثل آنچه ام ایمن شهادت داد.ابوبکر سندی نوشت و به فاطمه داد.
عمر داخل شد و گفت: این نامه چیست؟
ابوبکر گفت: فاطمه فدک را ادعا کرد و ام ایمن و علی بر آن شهادت دادند، پس سندش را نوشتم برایش.عمر نامه را از فاطمه گرفت و آب دهان بر آن انداخت و پاره کرد. فاطمه خارج شد درحالیکه گریه میکرد.¹
🛑شیخ مفید در جزئیات این واقعه میگوید: حضرت زهرا از دادن سند امتناع ورزید و عمر بن الخطاب او را زد و با پایش لگدی زد در حالیکه او حامله بود به پسری که اسمش محسن بود. پس محسن از شکمش سقط شد. سپس سیلی به صورت زهرا زد که گوشواره از گوشش شکست و پخش شد. سپس سند را گرفت و پاره کرد.²
⬅️ابن ابی الحدید میگوید: این اتفاق ۱۰ روز پس از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رخ داده است.³
📚منابع:
📕۱) الإحتجاج ج۱ ص۱۱۹تا۱۲۲
📕۲) الإختصاص ج۱ص۱۸۵
📕۳) شرح ابن ابي الحديد ج۱۶ص۲۶۳
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
📌پاسخ به شبهات محسنیه:
۱) سقط محسن بن علی در این ایام نبوده است.
۲) نظرات مراجع تقلید در مورد عزاداری در ایام اول ربیع
۳) چرا یک دهه؟ چرا یک روز نه؟
۴) عزاداری و گریه ی اهلبیت برای حضرت محسن
۵) دهه ی محسنیه باعث کمرنگ شدن مراسمات امام حسین علیه السلام
۶) سابقه ی عزاداری برای حضرت محسن در بین شیعیان
۷) بدعت بودن محسنیه
۸) چهل روز رفتن حضرت به درب خانه ی مهاجر و انصار که نشان از سلامتی دارد
۹) رفتن حضرت زهرا به بیت الاحزان و بقیع که نشان از سلامتی دارد
۱۰) زمان پاره کردن نامه ی فدک توسط عمر و لگد زدن به شکم
۱۱) راه رفتن حضرت زهرا سلام الله هنگام رفتن به مسجد و ایراد کردن خطبه فدکیه مانند رسول خدا بود.
۱۲) بستری بودن حضرت زهرا پس از هجوم و عدم امکان جابجایی
۱۳) رفتن حضرت زهرا به قبور شهدا و مزار حمزه
۱۴) مخالفت مقام معظم رهبری با محسنیه به نقل از سایتهای خبری
۱۵) مخالفت آیت الله شبیری زنجانی با محسنیه
۱۶) مخالفت آیت الله مکارم شیرازی با محسنیه
۱۷) رسم عزاداری تا نهم ربیع بین علمای شیعه از زبان آیت الله مجتهدی
۱۸) عدم دلالت چهل اتمام حجت حضرت زهرا بر مردم بر سلامتی ایشان طبق نقل مقام معظم رهبری
۱۹) نظر آیت الله منتظری در مورد زمان غصب فدک
۲۰) نظر آیت الله سبحانی در مورد زمان غصب فدک
۲۱) نظر آیت الله مکارم در مورد زمان غصب فدک
۲۲) نظر آیت الله بشیر نجفی در مورد زمان هجوم
۲۳) نظر آیت الله سند در مورد عزاداری اول ربیع
✍این شبهات در حال تکمیل شدن است. سوالات و شبهات خود را به آیدی زیر ارسال کنید: @mohaghegh7400
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
✍رضوانی فرد
May 11
شبهه ی نهم:
📝هنگامیکه حضرت زهرا برای ایراد خطبه ی فدکیه به مسجد رفت، راه رفتنشان مانند رسول خدا بود. و این نشان دهنده ی سلامت ایشان است‼️
✍پاسخ:
و ما تعجب میکنیم از استنادِ استناد کننده. متن عربی روایت را بررسی میکنیم:
روى عبد الله بن الحسن بإسناده عن آبائه عليهم السلام: إنه لما أجمع أبو بكر وعمر على منع فاطمة عليها السلام فدكا وبلغها ذلك..لاثت خمارها على رأسها، واشتملت بجلبابها، وأقبلت في لمة من حفدتها ونساء قومها 👈تطأ ذيولها👉، ما تخرم مشيتها مشية رسول الله صلى الله عليه وآله حتى دخلت على أبي بكر وهو في حشد من المهاجرين والأنصار وغيرهم فنيطت دونها ملاءة فجلست 👈ثم أنت أنة👉 أجهش القوم لها بالبكاء،....¹
🔸ترجمه: هنگامیکه ابوبکر و عمر اجماع کردند بر گرفتن فدک از فاطمه و خبرش به فاطمه رسید، مقنعه اش را بر سرش انداخت و چادرش را پیچید و با گروهی از زنان قومش به سمت ابوبکر رفت در حالی طی طریق میکرد که دامنش بر زمین کشیده میشد. و راه رفتنش مانند راه رفتن رسول خدا بود تا اینکه بر ابوبکر وارد شد و او در بین گروهی از مهاجر و انصار و غیره بود.
پس بینشان پرده ای کشیدند و او نشست. سپس آهی کشید آه کشیدنی و قوم برای او شروع کردند به گریه کردن.
🖇در متن دو کلید واژه است که استناد کننده از آنها غفلت کرده است.
1⃣ تطأ ذيولها(پا میگذاشت روی لباسش)
یا به زبان ساده تر: لباس ایشان زیر پایشان میشد.
2⃣ أنَّتْ أنَّةً: آهى کشید آه کشیدنی
پس اولا کشیده شدن لباس ایشان بر روی زمین و رفتن پای ایشان روی لباسشان نشان دهنده ی سختی راه رفتن و بیماری است.
ثانیا آه کشیدن ایشان هنگام نشستن در مسجد، از درد بوده است و سایرین را به گریه انداخته است.
اما آن قسمتی که میگوید: راه رفتن ایشان چیزی از راه رفتن رسول خدا کم نداشت منظور شیوه ی راه رفتن بود، که بیماری و سختی در راه رفتن ضرری به آن نمیزند. هیئت راه رفتن ایشان از پشت سر مانند رسول خدا بود.
📕۱) الإحتجاج ج۱ ص۱۳۱
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
شبهه ی دهم:
📝حضرت زهرا سلام الله علیها پس از ماجرای هجوم دیگر توان حرکت نداشتند و تا زمان فوت بستری بودند‼️
✍پاسخ:
در روایت سلیم آمده است: وقد كان قنفذ لعنه الله ضرب فاطمة عليها السلام بالسوط - حين حالت بينه وبين زوجها وأرسل إليه عمر: (إن حالت بينك وبينه فاطمة فاضربها) - فألجأها قنفذ لعنه الله إلى عضادة باب بيتها ودفعها فكسر ضلعها من جنبها فألقت جنينا من بطنها. فلم تزل صاحبة فراش حتى ماتت صلى الله عليها من ذلك شهيدة.¹
🔸ترجمه: هنگامیکه فاطمه سلام الله علیها بین قنفذ و امیرالمومنین علیه السلام حائل شد،قنفذ لعنت الله علیه با شلاق حضرت زهرا را زد. عمر به او پیغام داده بود: اگر فاطمه بین تو و علی حائل شد او را بزن. قنفذ او را بر چارچوب در انداخت و دفع کردش پس استخوان پهلویش شکست و جنینش از شکمش افتاد. و دائما در بستر بود تا از آن ضربه فوت شد در حالیکه شهیده بود.
اما سوال: اگر ما این بستری شدن را از لحظه ی هجوم بدانیم به صورت دائم تا هنگام وفات، پس استناد کننده به این متن چگونه توجیه میکند حضور حضرت زهرا سلام الله علیها در مسجد و دفاع از امیرالمومنین را؟
انه لما استخرج أمير المؤمنين ( ع ) خرجت فاطمة حتى انتهت إلى القبر فقالت : خلوا عن ابن عمي فوالله الذي بعث محمدا بالحق لان لم تخلوا عنه لأنشرن شعري ولأضعن قميص رسول الله على رأسي ولأصرخن إلى الله تعالى فما ناقة صالح بأكرم على الله من ولدي²
🔸هنگامیکه علی را خارج کردند، فاطمه نیز خارج شد تا به نزدیک قبر رسید و گفت پسرعمویم را رها کنید....الخ
🖇پس دانسته میشود منظور از صاحب فراش ، بستری شدن نیست بلکه بیمار شدن است. بر اثر این ضربه بیمار میشوند و این بیماری خوب نمیشود بلکه در روزهای بعد تشدید میشود تا حضرت بستری و سپس فوت میشوند.
📕۱) كتاب سليم ج۱ص۱۵۳
📕۲) مناقب ابن شهرآشوب ج۳ص۱۱۸
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟
شبهه یازدهم:
📝حضرت زهرا سلام الله علیها به مزار حضرت حمزه سیدالشهدا میرفت و دلالت بر سلامت ایشان دارد‼️
✍پاسخ:
روایتی که به آن استناد شده اینست:
١٦٨ ـ عنه عن محمد بن الحسين عن محسن بن أحمد عن محمد ابن حباب عن يونس عن أبي عبد الله عليهالسلام قال : ان فاطمة عليهاالسلام كانت تأتي قبور الشهداء في كل غداة سبت فتأتي قبر حمزة وتترحم عليه وتستغفر له.¹
🔸فاطمه هر شنبه به سر قبور شهداء میرفت و بعد از آن به قبر حمزه میرفت و ترحم و استغفار میکرد برایش.
🖇رفتن حضرت زهرا سلام الله علیها به بقیع در ماجرای بیت الاحزان اشاره شد و جواب این مطلب نیز همانست.
این مسئله ابدا دلالت بر صحت حضرت ندارد. در متن روایت گفته نشده که ایشان پیاده به قبرستان میرفتند و یا مطلبی که کار سختی برای ایشان گزارش کرده باشد ذکر نشده است.
📚منابع:
📕۱) تهذيب الأحكام ج۱ص۴۶۵
🌐𝕞𝕒𝕓𝕒𝕙𝕖𝕤ℝ𝕒𝕗𝕖𝕫𝕚𝕠𝕟