eitaa logo
🇮🇷 معبر شهدا 🇮🇷
556 دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
766 ویدیو
30 فایل
ما اینجا جمع نشده ایم که تعداد اعضای #کانال و یا #بازدید از مطالب به هر نحوی برای ‌مان مهم شود! ما آمده ایم خود را #بسازیم؛ تا #نفس را از نَفَس در بیاوریم. از کانال #معبر_شهدا به کانال #شهدا؛ وصل شویم. ارتباط با خادم کانال @HOSSEIN_14 تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹💕🌷🌹 دانشجویان خواهر غیر ایرانی (یکی از کشورهای آسیایی) در به زیارت مزار چند شهید مشخص رفتیم؛ سر مزار مصطفی کاظم زاده که روایت و حرکت یوسف وار مصطفی رو گفتم! واقعا منقلب شدند... یکی شون پرسید آیا کسی بوده که در یک فضای دیگه ای بوده باشه و بیاد خوب بشه و شهید بشه؟ گفتم بله نمونه های فراوان... یکی از اونها که بدنش پر از بود!! از خدا خواسته بود طوری بشه دیگران خالکوبی ها رو نبینن تا آبرو و حرمت حفظ بشه... تو مسلم بن عقیل خمپاره خورد روی باک موتورش؛ بنزین و آتش، کل بدن او رو فرا گرفت! و بدنش سوخت... سوال کننده که جوابش رو گرفته بود دیگه تو حال خودش نبود... روای: حاج جواد تاجیک 🌺🍃🌹🍂🍁🌻🌹 ڪلیڪ ڪنید 👇 http://eitaa.com/joinchat/2660171777C6ca1d6a53e
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 دیدار مداح معروف با ... 🌹وقتى سوار موتور تریل، داشت میرفت به سمت ( ) زیارتش کردم ، مستانه ى مستانه میرفت اما وقتى رو میاوردن دیگه ندیدیمش، فقط شنیدم لشگر ، بدون سر مهمان علیه السلام شده .... 🍀هنوز سخنرانى بعد والفجر1 تو گوشمه مخصوصاً اون جمله ى معروفش ( رفتن خون میخواهد ) ... 💈اونشب همه ى بچه ها بعد از سخنرانى دوباره شور و شوق برگشتن به عملیات رو داشتند ... 🌿شاید دلیل این عکس رو کنار عکس  بپرسید؟ 🌹 وقتى از عملیات ، برگشیم پادگان ، خیلى از بچه ها میخواستن برا مرخصى به شهرشون برگردن.. 🍀اما وقتى گفتند یه عده تصمیم دارن برن شهر به خانواده ى سر بزنند ،کسى دیگه مرخصى نرفت و همه ى نیروها تصمیم گرفتند براى عزیمت به در استان اصفهان اماده بشن. 🍃 یادم نیست چند تا اتوبوس از حرکت کردیم ولى میدونم تعداد اتوبوس ها زیاد بود ، نیروهاى در لشگر ٢٧ مجلس بسیار خوبى تو گرفتند و قرعه ى اونروز هم به نام بنده ى حقیر افتاد و خدارو شکر از این توفیق بى نصیب نموندم ، و این عکس یاداور مجلس والامقام در است. راوی:مداح اهل بیت(ع) حاج محمدرضا طاهری ❤ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @mabareshohada
🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃 ، پیشانی بند ، انگشتر ، ، بی سیم هم روی کولش . خیلی با نمک شده بود ☺️ گفتم چیه ؟ خودت رو مثل علم درست کردی ؟ میدادی یک چیزی هم پشت بنویسن😒 پشت لباسش رو نشون داد " جگر شیر نداری سفر مرو " ❤️ گفتم : بی خودی اصرار نکن .. بی سیم چی لازم دارم ولی تو رو نمی برم😒 هم کمه ؛ هم برادرت شده .. هیچی نگفت ... از من حساب میبرد..✅ کمی هم ، دستش رو گذاشت روی کاپوت تویوتا🚘 و گفت : باشه .. نمیام ! ولی روز شکایتت رو به میکنم .. ببینم میتونی جواب بدی ؟😒 توی دنبالش میگشتم .. به بچه ها گفتم کجاست ؟ گفتن نمی دونیم ! نیست ✅ به شوخی گفتم : نگفتم بچه است ! میشه ! حالا باید کلی دنبالش بگردیم تا پیداش کنیم😤 بعد داشتیم رو جمع میکردیم . اکثرا با یک گلوله یا ترکش ریز شده بودن😔 یکی هم بود که ترکش کل رو برده بود ... برش گردوندم ...😞 پشت لباسش رو دیدم نوشته بود:" شیر نداری سفر مرو" 😭😭😭 🍀@mabareshohada🌷
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍀بچہ محــل بودیم . حالا هم توی شده بودیم همرزم. صبح دیدمش؛ شده بود غــرق ، دوتا دستاش قطــــع شده بود... همہ بدنش پر بود از تیــــر و ترکش. 🍁 اش توی جیبش بود. همون اول نوشـــــتہ بود؛ 🌸" دوسـت دارم همون طور کہ اسمم رو گذاشتند ، مثل حضرت 'ع' شهــــــید شم" دوتا دستاش قطــــــع شده بود... 💕 ❄@mabareshohada
🕊🌹🕊 #نماز_اول_وقت با قایق گشت می زدیمـ چند روزی بود عراقی ها راه به راه کمین می زدند. سر یه آب راه، قایق حسین پیچید رو به رویمون... وایستادیمـ و حال و احوال کرد بامون ... . پرسید؛ چه خبر؟ گفتیمـ ؛ حسین آقا چند روز بود قایق خراب شده بود. خیلی وضعیت ناجوری بود. حالا که درست شده، مجبوریمـ صبح تا عصر گشت بزنیمـ... . مراقب بچه ها باشیمـ عصر که میشه ، می پریمـ پایین ، صبحونه و ناهار و شامـ رو یک جا می خوریمـ . پرسید ؛ پس کی #نماز می خونین؟ گفتیمـ ؛ هر وقت شد ... عصر و آخر شب گفت؛ بیخود.... وادارمون کرد پیاده شیمـ همون جا لب آب وایستادیمـ، #نماز خوندیمـ ... . وسط #عملیات ,زیر آتیش عراقی ها فرقی براش نداشت هرجابود #اذان که میشد میگفت من میرمـ #موقعیت_الله ... #اهمیت_بدیمـ_به_نمازمون #اول_وقت باشه اقتدا کنیمـ به #امامـ_زمانمون همون اول وقت ... #شهید_حاج_حسین_خرازی #سالروز_ولادت شادی روحش #صلوات 🌺🍃 @mabareshohada 🍃🌺
🔷🔹🔹🕊🔹🔹🔷 توے محرم مجروح شد و دڪترا ازش قطع امید ڪردند ، علیها السلام آمدہ بودند بہ خوابش و فرمودہ بودند : "" پسرم تو شفا گرفتے ، فقط قول بدہ جبهہ رو ترڪ نڪنے .. "" بعد از این خواب سر از پا نمیشناخت ، توے عملیات خیبر شد گردان علے اڪبر ' علیہ السلام ' از بس ڪـہ حضرت زهرایے بود اسم گردانش رو بہ ' علیها السلام ' تغییر داد ... شهید ڪہ شد، ایام بود و ترڪش خوردہ بود بہ ... 🔷🔹🕊🔹🔷 ✍️مــــعــــبَـــر شُــــهــــدا ڪلیڪ ڪنید 👇 🍃🌺 @mabareshohada 🍃🌺
☘ گاهی عشق می‌کند و بی‌سیم‌چی گردان ، آشنای غریب می شود. . 🍀امیر امینی ، ی ساده ی گردان که حال و هوای هر را با به جاماندگان خبر می‌داد. . ☘ فرمانده قلبش شد و و مناجاتش برای خدا . آنقدر دعا کرد تا عاشق ، مخلص و شد. . ☘ عکاس ِجنگ، با دوربینی که از زیر خاک پیدا کرد ، بی‌سیم‌چیِ عاشق را ثبت کرد و این برگی شد از دفتر ، که این روزها دل هر آدم را می لرزاند😣 . 🍃سربندش،چشم هایش که از خستگی آرام گرفته است و لب های خونینش، که گویی هنوز هم می‌گویند.این‌ها هرکدام روضه ای است برای آنان که دنیا شده‌اند💔 . 🍀 او با و گریه‌هایش خالص شد برای خدا و خدا عزت نصیبش کرد و شد برای دنیا و آدم‌هایش . . ☘ کاش می‌شد عکس او را بر سر در قلب هایمان بیاویزیم، تا در دنیای و کمی بندگی کنیم و او با بی‌سیم‌اش از عشق به محبوب بگوید😢 . 🍃به مناسبت سالروز تولد . ✍ نویسنده: . 📆 تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۴۰ ، ساوه . 📆 تاریخ شهادت: ۱۰ اسفند ۱۳۶۵ ، شلمچه، کربلای۵ . 🥀مزار: بهشت زهرای تهران . @mabareshohada