eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
2.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
9.2هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏷ای شرف بر عالم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای شرف بر عالم زینت دوش خاتم غلام درگاهتم آقا هزاران حاتم امیر بی همتایی توی کرم یکتایی دست خدا هستیو روزی ده دنیایی تویی همان که ملک انس و جن گدای توان فدائیان همه یک دم حسن فدای توان دلیل زندگی شیعه تا به حال این است که منتظر به نظر بر صحن و سرای توان ذکر مستان حسن امام و سلطان حسن کل ایمان حسن رحیم و رحمان حسن روح و ریحان حسن طاهر و سبحان حسن اصل درمان حسن جان سنه قوربان حسن یاحسن یا مولا یاحسن مولا تو فاتح میدانی یکه یل گردانی شیر شکار علی چه معرکه گردانی تو حسن کراری نترس و لافراری قاتل خناسی و پهلون و قهاری تویی همان که شده وارث ولای علی به هر اموری نداری مثال خود بدلی دلاوری تو در معرکه زبان زده است زمین زده زن اُشتر سوار در جملی مرد بی باک حسن قوی و چالاک حسن ناح افلاک حسن دلیر و کولاک حسن تاج قدرت حسن علوی غیرت حسن با اصالت حسن و با عدالت حسن یاحسن یا مولا یاحسن یا مولا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
. 🏷وقتی که بارون میباره یاد کربلا میوفتم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقتی که بارون میباره یاد کربلا می افتم من که به هیچکی به جز تو درد و دل هامو نگفتم دوباره دلم شکسته داری گریمو میبینی من شنیدم موقع گریه تو رو به روم میشینی اقا میبینی گریه های من‌ یه کاری کن برای من دیگه خسته ام از دور و زمونه محتاج تر از همیشه ام اقا تو رو به مادرت زهرا بعیده عاشقت زنده بمونه آخر یه روز براتو میمیرم تو رو تو بغل میگیرم سرمو مثل جُن رو پات میزاری باور کن که تو رو دوست دارم آخه جز تو کیو دارم میدونم که تو هم منو دوست داری من لی غیرک اباعبدالله(۳) به هوای حرم کرببلا محتاجم ارباب توی قبرم به تو و امام رضا محتاجم ارباب به منم محل بزار منم آخه دل دارم آقا عمریه ارادتی به ابوفاضل دارم اقا آخر میگیره دستمو عباس محبتش مثل دریاست بی دست کربلا میگیره دستم خیلی دلتنگه علمدارم هواری اربعین دارم حتی خاطره هاش میکنه مستم حرفام رو زدم با عکس گنبد دست رد به سینم زد همونی که یه عمر هوامو داشته عمری به علمش دادم تکیه دل دادم به رقیه آقام هیچوقت منو تنهام نذاشته من لی غیرک اباعبدالله(۳) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
. 🏷اگر چه دوریم از هم اما ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اگر چه دوریم از هم اما خیلی دلم روشنه آقا ، بحق زهرا به زودی حل میشه معما دوباره راهیم میکنی تا ، حرم انشالله زندگی میکنم بخاطر تو هویت منه شعائر تو هرکسی از خدا یه چیزی میخاد آرزومه بِشم مجاور تو پناه من دوساله دوره از حرم نگاه من حرم شده دلیل اشک و آه من پناه من دلیل بخشیدن هر گناه من ای روشنی بخشه شب سیاه من پناه من پناه من حسین اباعبدالله (۴) قربون حکمت خدارو هم داده دردو هم دوا رو ، ذکر دعارو رها نکرد دست گدارو زنده نگه داشته باروضه ، دلای مارو میگذره این شبا که تلخ و سرده همیشه امتحان برایه مرده صبوری پیشه کن نوکر ارباب هیچکس از انتظار ضرر نکرده سحر حسین مسیح این جهان محتضر حسین یگانه منجی بنی بشر حسین سحر حسین قمر حسین امید وقت سختی و خطر حسین سفینة النجاة معتبر حسین سحر حسین شاه کرم سایت همیشه بوده آقا رو سرم این اربعین منو ببر آقا حرم ببر حرم ببر حرم یه روز منو با پدرو با مادرم پیاده اربعین بیاییم قدم قدم ببر حرم پناه من حسین اباعبدالله (۴) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
haftegi_1400_04_10 (5).mp3
7.92M
زمینـه|اگر چه دوریم از هم اما بانوای|کربلایی مصطفی مروانی
1_1059099619.mp3
5.22M
شور|ای شرف بر عالم بانوای|کربلایی مصطفی مروانی
. 🏷کسی که از تو فقط خونده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کسی که از تو فقط خونده نمیشه هیچ جایی در مونده تا شبای عاشقی کردن یه چهل شب دیگه مونده تسکین درد من میشه سینه زدن بانی هیئتا میشه امام حسن دفع بلا میشه گره ها وا میشه روضه دوای همه مریضا میشه توی حسینیه یا تو خیابون علم و دسته و سنج و کتیبه همه ی چیزایی که آرزویه زندگی دوباره ی حبیبه صد بار اگه که بمیریم محرمت رو میگیریم غم تو دلارو سوزونده مرده تو روضه میشه زنده یه مهلتی بده عزرائیل یه چند شب دیگه مونده من و پرم بده رزق حرم بده روزی اشک به من و پدرم بده منو فدایی کن ما رو هوایی کن با مادرم منو کرببلایی کن جوونیمو فدای خودت کن پسر ارشدت رو بفرستش ما رو رفیق کن با علی اکبر دستای مارو بزار توی دستش صد بار اگه که بمیریم محرمت رو میگیریم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
haftegi1400_4_17 (2).mp3
9.97M
|به سرمیکنم شبامو با عکس حرم بانوای|کربلایی مصطفی مروانی
. 🏷به سر میکنم شبهامو ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به سر میکنم شبهامو من با عکس حرم سحر میکنم من عمرمو با نشستن جایی جز حرمت هدر میکنم سوال منه نیومدنم برا کدوم گناه منه به مهر حرم سجده بکنم نماز صبح وصال منه وصال منه انت القاضی و انا المحکوم به دار تو منم مجنون زار‌تو شده قلبم مزار تو عزیز الله حسین جانم عزیز الله سرنوشت منه از اب و خاک کربلا سرشت منه خدا میدونه کربلا ظهر اربعین بهشت منه قدم به قدم هرسالو از نجف زدم به سمت حرم نگو نمیشه نیام حرم تو دق میکنم نگو ک نرم انت المولا و انا العبد حقیر تو یه عاشق تو مسیر تو شده قلبم اسیر تو عزیز الله حسین جانم عزیز الله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
99053007(1).mp3
7.02M
◾️ عربی : هل هلالک یا محرم با نوای: کربلایی هل هلالک یا محرم یا محرم یا حسین  ای هلال خون دوباره سر زدی  ای محرم بار دیگر آمدی  زخم دل با دیدنت کاری شده  خون به دامان افق جاری شده  @madahanpirbakran
99053007(1).mp3
7.02M
◾️ عربی : هل هلالک یا محرم با نوای: کربلایی هل هلالک یا محرم یا محرم یا حسین  ای هلال خون دوباره سر زدی  ای محرم بار دیگر آمدی  زخم دل با دیدنت کاری شده  خون به دامان افق جاری شده  @madahanpirbakran
توصیه آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی درمورد عزاداری . عقیق:ماه محرم ماه عزای بر اباعبدالله الحسین علیه‌السلام است. در این ماه است که شیعیان عترت لباس عزا بر تن می‌کنند و برای سرور و سالار شهیدان نوحه سر می‌دهند؛ خداوند شیعیان را به واسطه همین مقدار توجه به وجود مقدس امام حسین و دور شدن آنها از تعلقات دنیوی، به‌سوی آسمان‌ها ارتفاع می‌دهد و در واقع جامعه را آسمانی می‌کند تا در عمل نشان دهد زندگی، همین ظاهر دنیا نیست بلکه اصل حیات، یعنی با امام بودن، با امام زیستن و در معیت او به عبودیت خدا پرداختن. نمونه عملی این نوع حیات طیبه را در کاروان حسینی و در بین اصحاب آن حضرت در تاریخ می‌خوانیم. از این جهت اهل بیت وحی توجه زیادی به این ایام داشتند و شیعیان خویش را دعوت به مراقبت از این ماه می‌کردند. میرزا جوادآقای ملکی تبریزی درباره مراقبات ماه محرم می‌نویسد: «سزاوار است حال دوستان آل محمد - که رحمت خدا بر آنان باد - به حکم دوستى و وفا و ایمان به خداوند بلندمرتبه و بزرگ و رسول کریم، در دهه اول محرم تغییر کرده و در دل و سیماى خود، آثار اندوه و درد این مصیبت‌هاى بزرگ و دردناک را آشکار کنند. باید مقدارى از لذائذ زندگى را که از خوردن و نوشیدن و حتى خوابیدن و گفتن به دست مى‌آید ترک کرده و مانند کسى باشند که پدر یا فرزند خود را از دست داده است. نباید احترام خود و نزدیکانشان باشد و لازم است که خدا و پیامبر و امامش - رحمت خداوند بر آنان باد - را بیش از خود، فرزندان و نزدیکانش دوست داشته باشد. بنابراین دوستانش باید کارهایى را که مناسب این مصیبت بزرگ است، به خاطر مواسات با آن حضرت در این مصیبت ، انجام دهند؛ به گونه‌اى که گویا این مصیبت بر خود، عزیزان و فرزندان یا خویشان آنان وارده شده است. زیرا امام به فرموده جدش(ص) سزاوارتر از آنان نسبت به خودشان است و به این جهت که او این مصیبت‌ها را پذیرفت و وجود شریف خود را فداى پیروان خود کرد تا آنها را از عذاب دردناک رهایى بخشد.» شب اول: سیّد ابن طاووس در کتاب «اقبال» براى این شب، چند نماز ذکر کرده است: اول: 100 رکعت که در هر رکعت سوره‌هاى «حمد» و سوره «توحید» خوانده می‌شود. دوم: دو رکعت که در رکعت اول سوره هاى «حمد» و «انعام» ، و در رکعت دوم سوره هاى «حمد» و «یس» خوانده می‌شود. سوم: دو رکعت که در هر رکعت سوره «حمد» و 11 سوره «توحید» خوانده مى شود. از رسول خدا صلى اللّه علیه و آله روایت شده است: هرکه این دو رکعت نماز را در این شب به‌جا آورد و فردایش را که اول سال است روزه بدارد، مانند کسى است که همه طول سال را همواره کار خیر کرده، و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت می‌رود. سیّد ابن طاووس براى هلال این ماه دعاى مبسوطى ذکر کرده است. روز اول: بدان که روز اوّل محرم، اول سال قمری است و در آن دو عمل وارد شده: اول: روزه گرفتن؛ در روایت ریان‌بن شبیب از حضرت رضا علیه السلام روایت شده: هرکه در این روز، روزه بدارد و خدا را بخواند خدا دعای او را مستجاب کند، چنان‌که دعای زکرّیا را اجابت فرمود. دوم: از امام رضا علیه‌السلام روایت شده: رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله روز اول محرم دو رکعت نماز به‌جا می‌آورد و چون فارغ می‌شد، دست‌ها را به آسمان برمی‌داشت و این دعا را «سه مرتبه» می‌خواند: اللّٰهُمَّ أَنْتَ الْإِلٰهُ الْقَدِیمُ، وَهٰذِهِ سَنَةٌ جَدِیدَةٌ  🔷قرارگاه فرهنگی سرادر شهید یوسف قاسمی 🔷مجمع ذاکرین ذاکرین بخش وشهر پیربکران
. فَابکِ لِلحُسَین در هر مصیبت و محنی فَابکِ لِلحُسَین در هر عزای دل‌ شکنی فَابکِ لِلحُسَین در خیمه‌ ی مراثی و اندوه اهل‌ بیت قبل از شروع هر سخنی فَابکِ لِلحُسَین در مکتب ارادت ابن‌ شبیب‌ ها هم ناله با أباالحسنی فَابکِ لِلحُسَین إن کُنتَ باکیاً لِمُصابٍ کَالأنبیاء فِی الإبتلاءِ و الحَزنِ فَابکِ لِلحُسَین شب‌ های جمعه مثل ملائک میان عرش با بوی سیب پیرهنی فَابکِ لِلحُسَین در تند باد حادثه‌ ای گر کبود شد بال نحیف یاسمنی فَابکِ لِلحُسَین دیدی اگر میان هیاهوی تشنگی طفلی و لب به‌ هم‌ زدنی ! فَابکِ لِلحُسَین لب تشنه جان سپرد اگر عاشقی غریب یا روی خاک ماند تنی فَابکِ لِلحُسَین گرم طواف ، نیزه و شمشیر و تیرها دور شهید بی‌ کفنی فَابکِ لِلحُسَین در لحظه‌ ی تلاوت قرآن که دیده است ؟ غرق به خون شود دهنی فَابکِ لِلحُسَین با نعل تازه جای دگر غیر کربلا تشییع شد مگر بدنی ؟ فَابکِ لِلحُسَین رحمی نکرده‌ اند در آن غارت غریب حتی به کهنه پیرهنی فَابکِ لِلحُسَین... .
. |⇦•بِسمِ رَبِّ النُّور.. و توسل به حضرت ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● بِسمِ رَبِّ النُّور، رَبِّ العِشق، رَبِّ العالمین بِسمِ احمد ، بِسمِ زهرا و امیرالمؤمنین بِسمِ رَبِّ الجود، بسم مجتبی، بسم کریم بِسمِ ثارالله، بِسمِ الله رَحمنِ الرَّحیم السلام ای بهترین ماه، ای مُحرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم، السلام از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمامِ روسیاهی دعوتم کردی حسین تا شدم مجنونِ تو، عقلم دو چندان رشد کرد در محرم نورِ ایمانم فراوان رشد کرد ذره ای هستم که از مِهر شما آکنده ام شک اگر کردم به درمانِ شما شرمنده ام آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم آنکه دائم پایِ عشقت رنگ می بازد منم تو همان آقایی و روضه همان بيتُ الشفاست گریه بر داغِ تو بر هر دردِ بی درمان دواست هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین واجبِ عینی است، گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد، روضه ات تعطیل نیست می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار برتر از عرش است، روضه سقف می خواهد چه کار چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست بانویِ پهلو شکسته میزبانِ روضه هاست ما تأسّی می کنیم امسال بر بانو رباب سینه زن خواهیم شد حتی به زیرِ آفتاب فاصله فرقي ندارد بهرمان بي اختيار گریه باید کرد مثل مادرانِ داغدار *امام صادق عليه السلام فرمود: "نوحوا عَلَی الحُسین، نوحَ الثَکلی عَلَی وَلَدَها" برا جَدِّ ما مثه مادراي جوان مُرده گريه كنيد...* گریه های مادرانه یادگارِ فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست، کارِ فاطمه است : علی ذوالقدر *اگه ميخواي خوب گريه كني برا امام حسين، اين چند روز مواظب چشمات باش، به هر چيزي نگاه نكن، زيارت عاشورا رو بخون برايِ سلامتيِ هر كي كه داره پرچمِ ارباب رو بالا نگه ميداره، برا همه دعا كنيد... شبِ اول، شبِ مسلم بن عقيلِ، با اذن حضرت مسلم واردِ دهه ي اول محرم ميشيم، هجده هزار نامه دادن به امام حسين كه ما بزرگتر نداريم، ما امام نداريم، ما رهبر نداريم، آقا فرمودند: من مي فرستم برادرم رو، پسر عموم رو، شخص قابلِ اعتمادي رو، اِبنِ عقيل رو... حضرت مسلم حركت كرد، هزاران نفر اومدن استقبال،لذا وقتي اوضاع رو ديد نامه نوشت برا امام حسين، نوشت: ميخواي بياييد بيا... اما چيزي نگذشت، قول پست و پول باعث شد دورِ مسلم رو خالي كردن، حالا مسلم تك و تنهاست.* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
• تو اين شهر غربت.. و توسل به حضرت ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو اين شهرِ غربت كسي رو ندارم رو خاكِ غريبي اگه سر ميذارم نبودي ببيني چه سنگِ دلاشون من و راه ندادن تويِ خونه هاشون غريب و پريشون و بي هم نفس دارم بي تو فكرِ اَجَل مي كنم يه گوشه تو اين شهرِ پستِ دو رو بي تو زانوهامُ بغل مي كنم حسين جان، حسين جان حسين جان،حسين... چه قلباي سنگي، چه چشماي هيزي آخه دخترِ تو، كجا و كنيزي حالا كه ميآيي، نيار دخترات رو بكش رويِ اصغر، حسين جان عبات رو مي بينم گوشايِ بي گوشواره رو رويِ نيزه ها رأسِ شيرخواره رو بميرم ربابت رو اين ميكُشه ببينه تو بازار گهواره رو حسين جان، حسين جان حسين جان،حسين... كجايي ببيني كه دستامُ بستن تويِ كوچه هاشون سرم رو شكستن من و تشنه بردن رو دارالاماره تنم رو كشيدن به ميخِ قناره قرارِ ما باشه وروديِ شهر همونجا رويِ مركبِ نيزه ها همونجا كه خواهرِ تو مياد ميونِ نظرهايِ نامحرما *آيت الله فاطمي نيا مي فرمايند: خانم ها بايد برا حضرتِ مسلم داد بزنن، چون هر كسي تويِ كربلا رو زمين افتاد، زنها از تو خيمه ها بيرون اومدن، برا اون شهيد ناله و عزاداري به پا كردن، اما وقتي حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره پايين افتاد زنهاي كوفه لياقت نداشتن براش گريه كنن... شهادت شهدايِ كربلا خيلي شباهت به امام حسين داشت، اما شهادت حضرت مسلم يه شباهتي به امام حسين داشت، كه بين بقيه شهدايِ كربلا نبود، همه ي شهدايِ كربلا تشنه شهيد شدن، ارباب ما هم تشنه شهيد شد، حضرت مسلم هم تشنه شهيد شد، خوب اين شباهت بين همه بود، اگه حضرت مسلم از بالايِ دارالاماره افتاد، شهدايِ كربلا هم از رويِ مركب افتادن، اما يه شباهت بود فقط بين حضرت مسلم و ارباب بي كفن بود، حضرت مسلم كه افتاد رو زمين هيچكي نبود بياد سرش رو به دامن بگيره، تو كربلا هر شهيدي رويِ زمين افتاد ارباب اومد بالا سرش، برا اون غلام سياه هم اومد، غلام سياه تعجب كرد، ديد يه نفر داره سر رو به زانو ميذاره، چشماش رو باز كرد ديد پسرِ پيغمبرِ،حُر وقتي رويِ زمين افتاد فكرش رو هم نميكرد وقتي چشماش رو باز ميكنه سرش تو بغلِ امام حسين باشه، اما اربابِ ما وقتي رويِ زمين افتاد، هيچكي نبود بياد سَرِ اربابِ مارو به دامن بگيره، يه نفر اومد كاش نيومده بود...* او مي نشست و من مي نشستم او رويِ سينه من در مقابل او مي بُريد و من مي بُريدم او از حسين سر ، من از حسين دل *ناله بزن بگو: حسين!....* ــــــــــــــــــ ۲
. |⇦دارند در کرب و بلا.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● دارند در کرب و بلا تعویضِ پرچم می ‌کنند دارند عالم را پُر از اندوه و ماتم می ‌کنند فرقی ندارد خوب و بد وقتی که در هم می ‌خرند این خانواده فکر هر آلوده را هم می ‌کنند *يكي از علما مي فرمود: امام حسين جنس بُنجُل رو هم مي خرند...* پاداش هر بانی در این وادی مضاعف می ‌شود هر دِرهمی که می دهد ، هفتاد دِرهم می ‌کنند صد مُرده را جان می دهد ،یک یا حسینِ سینه زن سینه زنانش کارِ صد عیسی بن مریم می ‌کنند رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده *روايت داريم،شبِ اولِ مُحرم، حضرتِ حق، لباسِ خونينِ امام حسين رو به عرش آويزان ميكنه...* رَختِ شه عریانِ شده ، از عرش آویزان شده جن و مَلَک گریان شده ، روضه مجسم می ‌کنند نَظمِ زمین و آسمان یکدفعه بر هم می ‌خورد تا جسمِ شاه کربلا را نامنظم می‌ کنند *چيكار كردن خواهرت هم تو رو نشناخت آقا؟...* نامردها با حوصله، یک بی کس و بی یار را تنها برای دِرهمی دارند دَر هم می ‌کنند ده تا سوار از یک طرف ، یک ساربان از یک طرف دارند تکه تکه عضو از پیکرش کم می کنند *هر كسي يك گوشه رو بُرد"السلامُ عَلَي الحُسين، السلامُ عَلَيكَ يا اَباعبدالله" شب دوم مُحرمِ، كاروانِ امام حسين رسيد كربلا، زياد شنيديد يه نفر اومد زمين رو معرفي كرد: آقا! اينجا كربلا هم نام داره...ابي عبدالله يه دو جمله روضه مكشوف خوند، فرمود: "هاهُنا وَاللّهِ هَتْکُ حَریمِنا" اينجا حُرمت ما رو زيرِ پا ميذارن"وَ هاهُنا وَاللّهِ ذِبْحُ اَطْفالِنا"... رُباب!رُباب!،رُباب!...اول كه نيزه هارو ديدن، بچه ها فكر كردن نخلستونِ، عمه داريم مي رسيم، الان ميآن استقبالِ ما...* پريشون و خسته ام،پُر از اضطرابم بيا و نگاه كن، به حالِ خرابم بذار بيشتر از قبل، چشات رو ببينم الهي كه هيچ وقت، غمت رو نبينم هوايِ دلامون، زمستونيِ چرا چشمِ تو، خيس و بارونيِ برايِ خوش آمد، يه لشكر رسيد آخه اين چه جور، رسمِ مهمونيِ شنيدم كه كوفه، پُر از نيزه دارِ برا اينه داداش، دلم بي قرارِ چه كابوسِ تلخي، بازم پيشِ رومِ چه بغضِ عجيبي، ميونِ گلومِ نگو بي تو بايد بمونم داداش نگاه كن به بارونِ چشمِ تَرَم نگو يه روزي با حالِ خراب از اينجا تا گودال بايد برم بگو شيبِ گودال، اصلاً كجاست؟ كه از هولِ غارت زمين مي خورن نگو كه رگايِ داداشِ منُ با يه خنجر كهنه، كج مي بُرن *آره امروز كاروان رسيد كربلا، با چه احترام و عزتي مخدّرات رو پياده كردن، حضرتِ عباس زانو گذاشت، خواهرم پياده شو، پا رويِ زانويِ من بذار، علي اكبر يه طرف، قاسم يه طرف، نامحرم نباشه، خانوم پياده بشه... خواهرا از خدا بخواهيد، سايه مَردت هميشه بالا سرت باشه، اگه سايه ي مَردت بالا سرت باشه، كسي به خودش اجازه ي بي ادبي نميده، لذا زينب تا سايه ي مرد بالا سرش بود كسي بهش نگاهِ چپ نكرد، كسي بي ادبي نكرد، آي حسيني ها! من اشاره به عاشورا نميكنم، چهل رو ميرم جلوتر، كاروان از كوفه و شام برگشت كربلا، اومد زينب كنارِ قبرِ حسين، گفت: داداش! مستحبِ، وقتي كنارِ يه قبري ميري آب بريزي، داداش! چطور آب رو قبرت بريزم، الهي خواهرت بميره، يادم مياد از لبايِ خشكت، داداش!يه چيزي بهت بگم، حيف كه نامحرما دارن مي بينن، اگه نامحرما نبودن لباسم رو بالا ميزدم كبودي و زخم هاي تنم رو ببيني، كنايه از اينكه همه ي كاروان همين وضع رو دارن... عزيزِ دلم يه مسافرت ميخواي بري، بچه ي كسي رو همراه خودن نبر،اگه اتفاقي براش بيوفته، رويِ برگشتن نداري،گفت: داداش! يه امانت پيشِ من داشتي، داداش! براش كم نذاشتم،اما دستِ خالي برگشتم، اگه اون شب سَرِ تو رو نياوُرده بودن، من سالم مي آوردمش...ديدن خانم از سَرِ قبر بلند شد، كجا ميري؟ گفت: عباس مادرش كربلا نيست، عباس گريه كن نداره...اي حسين... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•من مثل قطره ام... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● " اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّه" "اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ" من مثل قطره ام و تو مثل دريا، مگه نه؟ بايد اين قطره كنه دريا رو پيدا، مگه نه؟ تويِ خواب، خودت بهم گفتي خيلي زود ميآي قول دادي كه من و مي بري از اينجا، مگه نه؟ به جايِ عروسك اين بار، برا من عصا بيار دخترِ شامي ميگه: افتادم از پا، مگه نه؟ اينجا بازارش مثلِ كوچه هايِ مدينه بود صورتم درست شده شبيه زهرا، مگه نه؟ جونِ بابا بگو دل تنگي هامُ چيكار كنم؟ جونِ من بگو من و دوست داري يا، مگه نه؟ رويِ نيزه فهميدم چرا عمو چشماشُ بست قصه ي گوشواره امُ گفتي به سقا، مگه نه؟ داداشم با پيرهنم ميخواد من و كفن كنه ديگه وقتِ رفتم رسيده بابا، مگه نه؟ *مگه ميشه دختر بابارو نشناسه، روپوش رو از رويِ تشت زد كنار، بابارو نشناخت...چي شد بابارو نشناخت؟ اول اينكه اين سر زياد چوب خورده بود، هم عُبيدالله بن زياد زده بود و هم يزيد، شايد توي چشم زياد ضربه زدن، وقتي چشم صدمه ببينه قيافه عوض ميشه، دليلِ دوم: اين سر يه شب تا صبح تويِ تنور بوده، خاكستر با خون قاطي شده،دليل سوم: هر منزلي كه استراحت مي كردن، سر رو از نيزه در مي آوُردن، داخل يه صندوقچه ميذاشتن، چهل منزل توقف كردن، يعني چهل بار اين سر رو در آوُردن روزِ بعد دوباره به نيزه زدن، شايد ميخواستن سر رو به نيزه بزنن، جايِ قبل بند نميشد يه جايِ جديد مي زدند...تو بابايِ مني؟ بابايِ من خيلي خوشكل بود...* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
. و توسل به حضرت سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم 99 به نفس حاج مجتبی رمضانی ●•┄༻↷◈↶༺┄•● تو این شبِ تاریک، ستاره مبهوته خواب می دیدم بازم، سرم رو بازوته تقصیر من نیست که، اشکم سرازیره یادِ تو می افتم، خواب از سرم میره کجای دنیا، اینطوری بابا، جوابِ اشک و میدن جلو چشایِ، عمه سرت رو، روی زمین کوبیدن کسی نمی پرسه، از حال و احوالش پروانه ای رو که، سوخته پر و بالش ممنون تو هستم، که اومدی پیشم غصه نخور بابا، خودم فدات میشم اهالیِ شام، به دخترِ تو، مگه امون می‌دادن تو کوچه بازار، هی با اشاره، منو نشون می دادن حسين... من و ببر بابا، دورِ تو مي گردم چشام نمي بينه، عمه رو گم كردم يادم ميره دردِ، پارگي گوشم وقتي سَرِ خونيت، باشه تو آغوشم يه نانجيبي اومد تو خيمه، گوشواره هامُ بُردش نديدي بابا، چه وحشيونه، خلخال پامُ بُردش اون بي حيايي كه، كشيده گيسومُ دستايِ سنگينش، شكسته اَبرومُ تا ديد عموم رفته، حرفايِ بد ميزد كارش فقط اين بود، به من لگد ميزد از ترس و وحشت، لُكنت گرفتم از وقتي رفتي رقيه ات سامون نداره * " يا أبتاه! مَن ذا الذي خَضَّبَكَ بدَمائك؟"بابا! محاسنت خوني شده"يا أبتاه! مَن ذا الذي قطع وَريدَك؟" بابا! رگ هايِ حنجرت رو كي بُريده؟...* خيلي غمت واسم، سخته و سنگينِ خولي رسيد ديدم، سرت تو خُرجينِ خسته شدم بابا، از زندگيم سيرم سه ساله ام اما، ببين چقدر پيرم كسي نفهميد، بينِ خرابه من چي كشيدم خسته شدم از اين همه دوري،ديگه بُريدم *ان شاءالله راه كربلا امسال باز باشه، بريم ازطرف بي بي، رو به رويِ شش گوشه سلام بديم...ياد كنيم شهدايِ مدافعِ حرم رو، ياد كنيم بچه هايي رو كه بابا ندارن...خيلي مراقبت كن تويِ مهموني ها، حضرت آيت الله مرعشي، تويِ يك مهموني بچه هاش رو صدا زد، گفت: بچه ها! اون بچه اي كه اونجا نشسته بابا نداره، خواستيد من رو صدا بزنيد، بابا نگيد، دلش ميگيره... يكي از مداحان اهلبيت تعريف ميكنه، ميگه: من رو دعوت كردن مراسم تقدير از رزمندگان مدافعِ حرم، ديدم همه ي رزمنده ها با لباسِ نظامي نشستن، دونه دونه بچه هاشون ميرن بالا با بابا، يه دختر بچه ميكروفن رو ميگيره شعر ميخونه، همه براش دست ميزنن بهش جايزه ميدن،يكي ديگه قرآن ميخونه بهش جايزه ميدن، يكي دعاي فرج ميخونه،نگام افتاد به يه دخترِ چهار پنج ساله ديدم چشماش كاسه ي خونِ، گفتم: عمو! تو چرا نميري شعر بخوني؟ گفت: من بابا ندارم، من بابام شهيد شده، اينا كه ميرن بالا شعر ميخونن به خاطر باباشون ميرن، گفت: عصباني شدم رفتم بالا ميكروفن رو گرفتم، اون دخترِ شهيد رو هم با خودم بردم، گفتم: اين بچه شهيده، كسي صداش نميزنه، ميكروفن رو گرفتم يه شعر خوند، نه تنها همه براش دست زدن، ديدم همه ي بچه هايي كه هديه گرفته بودن اومدن بالا گفتن: هديه ي ما مالِ تو... من بميرم برا رقيه، گفت: عمه! اين بچه ها كجا دارن ميرن، گفت: عمه اينا دارن ميرن خونه هاشون، گفت: عمه! مگه ما خونه نداريم... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۲👇
. |⇦•اگر سنگِ مسی را ... روضه و توسل به طفلان حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده شب چهارم محرم ۹۹ به نفس حاج ●•┄༻↷◈↶༺┄•● اگر سنگِ مسی را کوه زر کردم ضرر کردم اگر اینگونه خود را معتبر کردم ضرر کردم منم آن تآجرِ یوسف فروشی که، نفهمیدم در این بازار سودی هم اگر کردم ضرر کردم من از “اِلّا جمیلا” یی که زینب گفت، دانستم به غیر از پرچمت هر جا نظر کردم ضرر کردم مرا جز بی قراری در هوای تو ، قراری نیست بجز خاک تو هر خاکی به سر کردم ، ضرر کردم "لَفی خُسری" که حق گفته، بُوَد توصیفِ حال من که یک لحظه بدونِ روضه سر کردم ضرر کردم به غیر از خاطراتِ راهِ تو ، وِرد زبانم نیست به غیر از کربلا ، هر جا سفر کردم ضرر کردم نکیر و منکر از من هر چه پرسیدند یادم رفت بجز نام تو هر نامی ز بر کردم ضرر کردم :عمران بهروج *حضرت آیت الله نخودکیِ اصفهانی از دنیا رفت، خوابش رو دیدن، گفتن چه خبر؟ گفت: وقتی همه رفتن، نکیر و منکر اومدن ازم سئوال کنن، گفتن: "مَن رَبُّک؟"گفتم: "الله جَلَّ جَلاله" دوباره پرسید:"مَن نَبیُّک؟مَن کِتابُک مَن دینُک"جوابشون رو دادم"مَن اِمامُک" گفتم:علی، گفت: خوب بعدی، گفتم:امام حسن، گفت: بعدی، گفتم: امام حسین، میگه: تا گفتم امام حسین، گریه ام گرفت، رو کرد به اون یکی گفت: ولش کن، حسابش با امام حسینِ... آقا! حسابِ منم خوت بردار، یادتِ شیطنت می کردی، میگفتن:بابات بیاد مدرسه، می گفتیم: من رو کتک بزن من جلو بابام خجالت میکشم، یه روزی بشه بگن اربابت بیاد، آقا من سرم رو میندازم پایین میرم طرفِ جهنم، من از خجالتِ گناهام تو چشمِ اربابم نمی تونم نگاه کنم... امشب شبِ حضرتِ زینبِ، شیخِ سامرایی تعریف کرده بود برا حضرتِ آیت الله سیبِویه، گفته بود من امام زمان رو سامرا دیدم، آقا فرمودن، شیخِ سامرایی! به شیعیان ما بگید برا من دعا کنن، گفتم:آقاجان! همه شما رو دعا میکنن، فرمود: بهشون بگو: خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدن، وقتی خدا رو به حضرت زینب قسم بدی دستِ رَد نمیزنه...* زینب زینب زینب کنزِ حیا زینب، جانِ وفا زینب زینب زینب زینب درد آشینا زینب، غرقِ بلا زینب *سوریه که بری، وقتی وارد حرم حضرت رقیه سلام الله علیها میشی، دیگه زانوهات توان نداره، اشکات بی اختیار میاد، اما وقتی میری وارد حرم حضرت زینب میشی، مبهوت میشی، میگی: برا کدوم روضه هات گریه کنم؟زینب که بچه بود، چادر نمازِ مادرش رو سر می کرد، از چهار پنج سالگی بی مادر شد، مادرِ خونه شد...* زینب زینب زینب درد آشینا زینب، غرقِ بلا زینب *کنارِ بستر باباش امیرالمؤمنین بوده، زینب زینب زینب، کنار داداش حسنش، کربلا، گودی قتلگاه بوده، زینب زینب زینب،اسارت رفته، خرابه ی شام بوده، کوفه بود، زینب زینب زینب، بدترینش رو بگم؟کاخِ یزید، زینب زینب زینب، رقاصه ها دارن میرقصن، نوازنده ها دارن مینوازن، دخترِ علی رو وارد کردن.... دوتا پسر داره خانوم زینب، وقتی خبر شهادت علی اکبر رسید، خبر شهادت حضرت قاسم رسید، بچه هاش رو آماده کرد، بچه ها دیگه نوبتِ شماست،دایی خیلی تنها شده... مادرِ شهید کشوری تو خاطراتش میگه خودم موهایِ بچه ام رو شونه زدم، خودم سُرمه کشیدم، گفتم برو، تو رو میسپرم به امام حسین... زینب بچه ها رو آماده کرد ولی خودش نرفت، از گوشه ی خیمه نگاه کرد، دید بچه ها رفتن برگشتن، گفتن: دایی به ما اجازه نمیده، فرمود: ناراحت نباشید،خودم می دونم چیکار کنم، چادر سر کرد حرکت کرد رفت...* ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ۱👇
Rmezani_Babolharam_net_shab2.mp3
5.71M
|⇦دارند در کرب و بلا.. و توسل ویژۀ ورود خاندان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شبِ دوم محرم ۹۹به نفس حاج مجتبی رمضانی
990608-ali-sokhanrani10-1.mp3
30.34M
منبر کامل صوتی محرم 🔻جلسه دهم محرم ۹۹🔻 ✍موضوع: تهاجم شیاطین به پیوندهای مومنین با ولی خدا 📌راههای نفوذ شیاطین در دوران حیرت و سرگردانی شیعه 📌
990607-ali-sokhanrani9.mp3
40.26M
منبر کامل صوتی محرم 🔻جلسه نهم محرم ۹۹ 🔻 ✍موضوع: تهاجم شیاطین به پیوندهای مومنین با ولی خدا 📌راههای نفوذ شیاطین در دوران حیرت و سرگردانی شیعه 📌