سلام دوستان یه مدتی بود فعالیت نداشتیم
اما انشالله از این به بعد مطالب گروه انتقال داده میشه
مادَرانه سَبزِوار
#گزارش
#ندبه_های_مادرانه_ای
طبق تصمیمات قبلی قرار بود شب جمعه رو در منزل پدر همسر در روستا بگذرونیم.
ازونجایی که تو گروه اعلام کرده بودم ک کسی میره دعا یانه و کسی جواب نداده بود.
با جناب همسر درمیون گذاشتم ک فردا برای دعای ندبه باید برگردم و ایشون هم قبول کردند.
جمعه حدود ساعت ۶ونیم صبح راه افتادیم.
تو مسیر شهرک به سبزوار بودیم که یه ماشین با صدای آهنگش تقریبا زیاد(البته اونقدر زیاد نبود بخاطر سکوت صبح خیابونا آهنگ شنیده میشد)از ما جلو زد.
آهنگ چی بود:چه حرم نازی داری،چه حیاط خوشگلی آقا واسه بازی داری😍
همسرم گفت:این ماشین هم مقصدش دعای ندبه هس.😉
و دقیقا همینطور بود ماپشتدسر همین ماشین حرکت میکردیم و ایشون هم مارو به مقصد رسوندن.😐😊
و ساعت۶:۵۵بود که به منزل بانی عزیز خانم بانژاد دوس داشتنی رسیدیم.😘
کم کم مهمونا رسیدن و دعای عهد رو پخش کردیم.و از اونجایی ک بانی عزیز دوست داشتن دعا رو خودمون بخونیم دعای ندبه رو شروع کردیم.
و طبق قرار همیشه روضه و دعای فرج .
سفره صبحانه با همکاری دوستان پهن شد و سوپ وسبزی خوشمزه سفره رو پر کرد.🍲☘
با قرائت زیبای زینب خانوم 😍صبحانه رو شروع کردیم.و با دعای سفره همیشگی سفره رو جمع کردیم.🤲
ان شاالله خداوند ارزانی عزیز قبول کنند و ان شاالله حاجت روا بشن.🤲
🌹جای همگی خالی 🌹
♡|@madaraneh_sbz|♡
مادَرانه سَبزِوار
#گزارش
#جوانه_ام_البنین
در جلسه مسئولان جوانه ها مادرانه با خانوم مدیر 😎 قرار بر این شد که برای اعضای هر جوانه یک جلسه جداگانه گذاشته بشه تا درباره عملکرد گذشته و آینده باهاشون صحبت بشه و یه چشم انداز ترسیم بشه
خب جوانه ی پسردارِ ما 😉 روز سه شنبه که روز ولادت امام مهربانی ها بود رو برای جلسه انتخاب کرد
یک تیر و دو نشان 🏹 هم دیدن اعضا با خانومِ مدیر هم درگیر کردن پسرها در برنامه ولادت
مقداری بادکنک ، شکلات ، و کاغذ نوشته از احادیث امام رضا ع تهیه کردیم و قرار شد ک بچه ها بسته بندی رو انجام بدن
روز موعود فرارسید و زنگ خانه میزبان به صدا درمیومد و مادران یکی بعد از دیگری از راه می رسیدند
پسرها توسط میزبان به طبقه پایین هدایت شدند تا صحبت های خانوم مدیر رو بشنویم با چاشنی تماشای مستند مادرانه ☺️
بعد از شروع مستند خانوم مدیر که خودشون پسردار هستن و از احوالات
دورهمی پسرونه با خبر😬 ... به طبقه پایین مراجعه کردند تا هم سر و سامانی به بازی بچه ها داده باشن و هم اینکه بسته بندی شکلات ها🍬🍬 و پذیرایی عید ولادت ک قرار بود در امامزاده شعیب باشه رو با کمک بچه ها انجام بدن
بچه ها با شور و شوق کار بسته بندی رو انجام میدادن و مادرها مشغول دیدن مستند
بعد از تمومشدن مستند خانوم مدیر از مادرها خواستن که تحلیل و برداشت خودشون رو از مستند اهداف تشکیل مادرانه و جوانه ها🌱 بگن گفتگوی مادر ها شکل گرفت و کم کم در سایه ی هدایت بحث توسط خانم مدیر چشم انداز جوانه برای تابستان☀️🌿🏞 ترسیم شد با تاکید زیاد بر استفاده از فرصت هایی ک خداوند برای ما و پرورش کودک در دل طبیعت قرار داده،
♡|@madaraneh_sbz|♡
#گزارش
#کتابخانه_مجازی_مادرانه
سلام و روز بخیر🌱
کتابخونه مجازی مادرانه کللی کتاب جدید برای ثبت داره فقط کافیه عضو کتابخونه بشین🌷
@ketabkhanemadarane
♡|@madaraneh_sbz|♡
#گزارش
#جلسه_کتابخوانی
#جوانه_مهربانو
#کتاب_من_با_خدای_کوچکم_قهرم
✅روز چهارشنبه روز پرکاری داشتم. رفتن به چند مدرسه برای گشتن دنبال مدرسه خوب و ثبت نام بگیر تا کارای معمول روزانه و ناهار و رسیدگی به بچه ها و درست کردن عصاره قلم و درست کردن شربت عناب. ساعت ۴ بعد از اومدن آقامون به خونه❤️ خوردن ناهار و یک ربع استراحت🙃 و مرتب کردن آشپزخانه در حد ده دقیقه سریع آماده شدم و آقامون شد تاکسی تلفنی بنده😜. اول رفتم خونه دوستم که داشت میرفت مکه💚. سرپا زود خداحافظی کردم😢و با آقامون رفتم به جلسه کتابخوانی.
زهرا بنجخی دو درس اول رو باید ارائه میداد من کتاب نداشتم و فکر مثبتی هم درباره این کتاب نداشتم.خط به خط کتاب رو میخوندیم و در خلال اون بحث و گفتگو میکردیم در همون اوایل شروع جلسه نظرم کلا نسبت به کتاب تغییر کرد و فهمیدم این همون کتابیه که شاید جواب خیلی از سوالاتی که مدتها درون ذهن من مونده بود رو روان و ساده میداد و در عین حال آدم رو بیشتر به فکر وادار میکرد که انسان ببینه با خودش به قول معروف چند چنده🤔 و چقدر خُدای خودش کوچیکه .
انقدر از این کتاب خوشم اومد که به نتیجه رسیدم که حتما باید بخرمش🙂.
بعد از پایان دو درس، اذان مغرب و خوردن چایی دیگر و گپ و گفتی دوستانه، همسرم دنبالم اومد🥰.(روایتی از فهیمه شاد)
✅.چهارشنبه اولین جلسه وشروع مطالعه کتاب (من با خدای کوچکم قهرم) بود علی رغم اینکه مطمئن بودم که کتاب خیلی خوب و مفیدی هست نگران این بودم که آیا میشه این کتابو جمع خوانی کرد یا فقط به درد خلوت خودت میخوره🤔 اما زهرا که شروع به خوندن کرد و لابه لای کتاب دوستان نظراتشونو میگفتن خیالم راحت شد که انتخاب خوب وعالی برای دور دوم مطالعه هست😌 .در کل این جلسه ای که گذشتو خیلی دوس داشتم.همین که در طول هفته آدم رو به تفکر وامیداره در مورد خودش، حالات و رفتارهاش و ارتباطش با خدا خیلی عالیه.🙂الحمدلله به خاطر جلسه کتابخوانی وداشتن دوستانی که همیشه آدمو به یاد خدا میندازن🤲
♡|@madaraneh_sbz|♡
#گزارش
#جوانه_سربازان_روح_الله
اولین دورهمی جوانه " سربازان روح الله "
بعد از جدا شدنمون از جوانه کوثر اولین باریه که میخوایم دور هم جمع بشیم.
به جز دو تا از مادرا که یکی در دوران زاچی به سر میبره ودیگری هم مهمان راه دور داشته بقیه سر قرار حاضریم.
جلسه با خوندن یه سوره کوچیک قرآن توسط یکی از دختر کوچولوهامون رسما شروع میشه وبعد از جمع آوری صدقه طبق قرار قبلی وضع قوانین برای ترکیب جدید گروهمون رو در دستور کار قرار میدیم😎😎😎
که چکیده تصمیماتمون بعد از بحث وتبادل نظر ورایزنی اعضای حاضر شد اینا:
🔸جلسات مادران هفته در میان یکشنبه ها برگزار خواهد شد.
🔸راه اندازی صندوق جوانه به مدیریت یکی از مادرا، وپرداخت مقرری ماهانه از طرف هر کدام از اعضا .
🔸برگزاری جلسات مستمر برای پسرانمون با حضور مربی جوان مومن انقلابی
علاوه بر موارد فوق ، برنامه ریزی کردیم برای عید غدیر ومشارکت پسران برای اطعام یا دادن شربت،
چند تا نکته جالب تو جلسه مون بود که گفتنش خالی از لطف نیست:
با اینکه میزبانمون بچه کوچیک نداشت اما با سعه صدر یه سبد بزرگ اسباب بازی در اختیار بچه های کوچیک ما گذاشته بود.
ویه بخشی از پذیرایی شون بادوم زمینی با پوست بود که بعد از پهن کردن یه زیر انداز دقایق زیادی بچه ها سرگرم پروسه شکستن وپوست کردن شدن 😍😍آفرین به این مادر خوش فکر👏👏👏
ویه تجربه جالب از میزبانمون شنیدیم در مورد مدیریت مخارج خوراکی خریدن برای آقاپسراشون که الحق حکایت آموزنده ای داشت .
ان شاءالله در روز حظ فرصت بشه میگم براتون😉😉
♡|@madaraneh_sbz|♡
مادَرانه سَبزِوار
#گزارش
#جوانه_نورا
سلام خدمت همگی دوستان
روز دوشنبه از اون روزایی بود که حسااااااابی شلوغ بودم و پشت هم برنامه ریخته بودم 😎
به دلیل مهمونی روز بعدم سمت صبح رسیدگی به امور منزل و خرید رو تو برنامه مم داشتم و شیفت عصر جلسه ی شورای بازارچه و جوانه تو برنامه بود😍
ساعت 16/30با علی جون رفتیم، مقصد اول، مسجد الغدیر که قرار بود جلسه ی شورا برگزارشه اونم که به در بسته خوردیم و فاطمه جان قربانی مارو ب خونش دعوت کرد و جلسه اونجا برگزارشد....
بخاطر قرار جوانه مون من و زهراجان معراجی زودتر جلسه ی شورا رو ب مقصد امامزاده شعیب ترک کردیم.
📌دورهمی جوانه شکل گرفت و طبق قراری ک داشتیم شروع کردیم ب خواندن کتاب من دیگر ما
📌 بعد از اون صحبت در رابطه مسائل تربیتی ک دغدغه ی هرکدوممون بود 😌 و معرفی کتاب به همدیگه تو هر زمینه ای ک برامون سوال بود😎
📌بعد از اون تاریخ جلسه ی بعدی و برنامه هایی ک قراره انجام شه رو مطرح کردیم.
بعد از خوندن نماز ، با شوخی و خنده یکم از تجربیات همسرداری🤪 گفتیم...
این وسط پسرامونم حساااابی بازی کردن و بهشون خوش گذشته بود 😍😍
بعد از صرف چای و خوراکی های خوشمزه هم به خونه هامون برگشتیم🌹
من خودم که به شخصه حسااابی لذت بردم و تو راه از علی ک پرسیدم خیلی بهش خوش گذشته بود و بعدش با ذوق و شوق برای باباش تعریف میکرد 😍
📝 مهدیه صالح آبادی
مادَرانه سَبزِوار
#گزارش
#واحد_همدلی
حدود دوهفته پیش بود که یکی مادران عزیز مادرانه تماس گرفتن که حدود ۷ کیلو زررررردالو🍑🍑داریم میخایم بین خانواده های کم توان توزیع بشه.😍😍
بعد هماهنگی و تحویل گرفتن زردالو های لپ گلی و آبدار😋😋 اونها رو با کمک دوستان بین ۵ تا خانواده توزیع کردیم.🛍🛍
چند روز بعدش هم، چیدمان بعدی زرالوهای خوشمزه که حدود ۲۵ کیلو بود ، نصیب چند تا خانواده نیازمند شد که مادر باردار و شیرده داشتند . 🤱🤰
خدا از بانیان این میوه های خوشمزه قبول کنه 🤲🤲🤲
انشاالله که برکت کنه و چند برابرشو بهشون برگردونه 🤲🤲
مادَرانه سَبزِوار
#گزارش
#ندبه_های_مادرانه_ای
روز پنجشنبه،درحال و هوای اردوی مادرانه و صرف صبحانه بودیم که به ذهنم رسید همینجا بانی صید کنم.
با صدای بلند گفتم دعای ندبه فردا بانی میطلبد.که بانیان یکی پس از دیگری اعلام آمادگی نمودند.
اولین نفر فاطمه خانم بدری بود که صفش رو سفت و محکم چسبیده بود.
خب الحمدلله بانی جور شد
بعد از اردو راهی روستا شدم و شب رو موندگار.
صبح ساعت ۶ونیم راه افتادیم و برای ساعت ۷خودم رو به مقصد رسوندم.
ماشاالله لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم چخبر بود خونه فاطمه خانم:
دختران خواهران بدری البته به جز سه تاشون که تا اون لحظه نرسیده بودن همگی سر صبح بیدار بودن و هر کدوم هر کمکی از دستشون برمیومد انجام میدادن.(قابل توجه پسر دارها 😜😜
نامحسوس معرفی کردم😉)
کم کم مهمونا رسیدن و ساعت ۷ونیم دعای عهد رو شروع کردیم و بعد هم دعای ندبه.
بچه ها هم ک حالا ماشاالله تعدادشون زیادتر شده بود یه اتاق رو به خودشون اختصاص داده بودن
بعداز دعا روضه و دعای فرج پخش شد .
و بعد هم زهرا خانم صحبت کوتاهی از ندبه های مادری و حاجت گرفتن پریسای عزیزمون داشتن.
سفره صبحانه با کمک دوستان پهن شد.و عدسی خوشمزه فاطمه خانم پز و سبزی و ونون وترشی سفره رو پرکرد.
بعداز خوندن دعای سفره🙈
سفره جمع شد وبرا بچ جوانه مصباح جلسه ای با خانم مدیر داشتن و ما با تعدادی از خانمهای داخل شهر برگشتیم.
(تازه این هفته یه کوچولوی ندبه خون هم داشتیم ک عکسش اون وسط چشم نوازی میکنه.ان شاالله سرباز امام زمان (عج) بشن)
با آرزوی قبولی از بانی عزیز وحاجت روایی ایشون وخانواده محترمشون🤲
جای همگی خالی
امشب خط سوم را به صورت زنده دنبال کنید.
*روضههای خانگی و کنشگری اجتماعی زنان*
#اطلاع_رسانی
#اطلاعیه
مادَرانه سَبزِوار
امشب خط سوم را به صورت زنده دنبال کنید. *روضههای خانگی و کنشگری اجتماعی زنان* #اطلاع_رسانی #اطلاع
عزیزان برنامه امشب خط سوم رو حتما ببینید
قراره خانم عباسی از روضه های مقاومت بگن
اطلاع رسانی هم بکنید لطفا🌱
مادَرانه سَبزِوار
امشب خط سوم را به صورت زنده دنبال کنید. *روضههای خانگی و کنشگری اجتماعی زنان* #اطلاع_رسانی #اطلاع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روضه_های_مقاومت
#مادرانه_سبزوار
#خط_سوم
الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
♡| @madaraneh_sbz99 |♡
مادَرانه سَبزِوار
#روضه_های_مقاومت #مادرانه_سبزوار #خط_سوم الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرج🌿 ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ ♡|
دوستانی که این برنامه رو نتونستن ببینند این کلیپ رو میتونن نگاه کنند.
27 تیر 1402 - خط سوم | شبکه 2 - ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۲
https://telewebion.com/episode/0x7a2d05a
مادَرانه سَبزِوار
27 تیر 1402 - خط سوم | شبکه 2 - ۲۷ تیر ماه ۱۴۰۲ https://telewebion.com/episode/0x7a2d05a
برای دیدن کامل برنامه هم میتونید از این لینک استفاده کنید.