eitaa logo
مداحی عالمانه
950 دنبال‌کننده
77 عکس
66 ویدیو
6 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 گریز روضه عطش امام حسین(ع)؛ جنگ صفین و سیراب کردن لشکریان دشمن در جنگ صفین هنگامی‌که سپاه معاویه علیه اللعنه شریعه فرات را محاصره کردند و راه آب را بر آن حضرت بستند سران شام به معاویه گفتند بگذار همه از تشنگی بمیرند چنان که عثمان را تشنه کشتند. علی(ع) و یارانش از آنان آب خواستند که راه آب را باز کند سپاه معاویه قبول نکردند حضرت با یاران خود بر سپاه معاویه حمله برد تا خودشان بر آب دست یافتند و یاران معاویه در زمین خشک و بی‌آبی قرار گرفتند. یاران حضرت خواستند تلافی کند حضرت فرمودند: «نه، به خدا سوگند من با آنان مقابله به مثل نمی‌کنم قسمتی از آب را برای آنان آزاد کنید زیرا که لبه تیز تیغ ما برای آنان کافی است.» اشاره گریز: به روضه بی‌رحمی اهل کوفه و منع آب فرات از خیام حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام 📚منبع شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۲۳ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۴۶ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/w57345
🏴 گریز مصیبت حضرت رقیه(س)؛ حضرت زهرا(س) و پرستاری پدر در جنگ احد هفتاد نفر از مسلمین به شهادت رسیدند و بسیاری مجروح شدند. یکی از مجروحین شخص پیامبر اسلام(ص) بود. دندان‌های جلوی پیامبر(ص) شکست و آن‌چنان به او ضربه زدند که کلاه خود آهنی که در سرش بود خورد شد. بعد از جنگ، وقتی پیامبر(ص) به مدینه بازگشت فاطمه زهرا(س) به استقبال پدر رفت، آب حاضر کرد و خونِ سر و صورت پیامبر(ص) را می‌شست. امام علی(ع) با سپر خود آب می‌آورد و فاطمه(س) را در شستن خون بدن پیامبر(ص) کمک می‌کرد. فاطمه(س) هنگام شستن، دریافت که خون از بدن پیامبر(ص) قطع نمی‌شود و هرچه آب می‌ریزد جلوی ریزش خون را نمی‌گیرد بلکه بر آن می‌افزاید. قطعه حصیری آورد و آن را سوزاند و خاکسترش را روی بریدگی‌های پیامبر(ص) ریخت، آنگاه خون بند آمد. اشاره گریز: دل‌ها بسوزد برای آن دختری که برای زخم پیشانی سر بریده بابا در گوشه خرابه مرهمی نداشت و آنقدر گریست تا جان داد. 📚منبع مجمع البیان، شیخ طبرسی، ج ۲، ص ۵۲۰ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۵۸ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/y83601
🏴 گریز روضه حضرت عباس(ع) ابوذر و مشک آب در یکی از سفرها ابوذر از قافله رسول خدا(ص) جا ماند. هوا هم بسیار گرم و سوزان بود ابوذر هم به شدت تشنه بود، همان‌طور که می‌رفت به سنگی برخورد کرد که مقدار کمی آب باران در آن جمع شده بود با خود گفت بهتر است این آب را به پیغمبر(ص) برسانم تا او اول سیراب گردد. آب‌ها را در مشکی که داشت ریخت و با همان حالت تشنگی و عطش به راه افتاد تا از دور چشمش به سیاهی سپاه مسلمین افتاد. ابوذر خود را به سپاه پیغمبر(ص) رساند، رسول اکرم(ص) به استقبال ابوذر آمد ابوذر از شدت خستگی و تشنگی بی‌حال به زمین افتاد . رسول اکرم(ص) فرمودند: «آب حاضر کنید و به ابوذر بدهید که خیلی تشنه است.» ابوذر گفت آب همراه من است. پیامبر(ص) با تعجب پرسیدند: «آب همراه داشتی و نیاشامیدی؟» ابوذر گفت: «آری پدر و مادرم به قربانت. به سنگی برخورد کردم دیدم آب سرد و گوارایی در کنار آن جمع شده‌است.‌ با خود گفتم از آن آب نمی‌آشامم تا حبیبم رسول خدا(ص) از آن بیاشامد.» اشاره گریز: اباالفضل العباس علیه‌السلام هم آب را روی آب ریخت و خواست که تا مولایش تشنه است، آب ننوشد. 📚منبع داستان راستان، شهید مطهری، ص ۲۵۰ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۱۹۷ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/y03972
🏴 گریز روضه روز یازدهم محرم؛ جدا شدن دختر ابوذر از بدن پدر دختر ابوذر غفاری می‌گوید: در کنار بستر پدرم در بیابان ربذه بودم که ناگاه دیدم چشم‌های پدرم باز شد و آثار قبض روح به او دست داد و شنیدم که می‌گفت: «مَرحباً بِکَ یا قابِضَ الاَرواح» و در همان حال روح از بدنش مفارقت کرد. دختر ابوذر در کنار بدن پدر مشغول ندبه‌سرایی بود که قافله دوستان خاندان رسول خدا(ص) به رهبری مالک اشتر از راه رسید و آن دختر را با احترام و مهربانی از بدن پدر جدا کردند و ابوذر را به خاک سپردند و آن دختر را به مدینه خدمت امیرالمومنین علی علیه‌السلام آوردند. اشاره گریز: اما سکینه(س) دختر ابی عبدالله(ع) خود را به روی بدن پدر انداخت و بدن بی‌سر را در بر می‌کشید و ناله سر می‌داد که ناگهان: اعتنقت سکینه جسدا ابیها فاغمی علیها، فاجتمعت علیها عدّه من العراب و جرّوها من جسد ابیها . . . 📚منبع انوار الشهاده، یزدی حائری، صفحه ۱۶۷ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۲۸ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/r61410
🏴 گریز روضه اسارت اهل بیت امام حسین(ع)؛ برخورد کریمانه امیرالمؤمنین(ع) پس از جنگ جمل با عایشه امیرالمؤمنین(ع) پس از پایان جنگ جمل به چهل نفر از زنان عبدالقیس مأموریت داد که با بستن عمامه به سر و شمشیر به دست عایشه را به مدینه برگردانند و به محمد بن ابی بکر فرمان داد که خواهرش را همراهی کند. عایشه در طول راه از امیرالمؤمنین(ع) تا جایی که توانست بدگویی کرد و گفت: علی(ع) مرا در اختیار لشکریانش قرار داده ولی هنگامی‌که آنان به مدینه رسیدند و به خانه عایشه رفتند عمامه‌های خود را باز کرده نشان دادند که همگی زن هستند و ثابت نمودند که علی(ع) چگونه نسبت به عایشه کرامت و بزرگی را رعایت نموده است. 👈اشاره گریز: دلها بسوزد بر آن مخدراتی که در حلقه محاصره مردان ناپاک دشمن به اسارت برده شدند. 📚منبع شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱۷، ص ۲۵۴ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۳۷ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/t70695
🏴 گریز روضه اسارت اهل خیام امام حسین(ع)؛ ایوب(ع) دیگر نتوانست صبر کند جناب اقدس الهی در کلام شریف خود هر پیغمبری را به صفتی توصیف فرمود . فرموده است ایوب نبی(ع) را به علت شدت بلاهایی که به آن مبتلا شده بود به صبوری وصف نموده است. صبر ایوب نبی(ع) به حدی رسید که ملائکه آسمان‌ها دوست و فریفته او شدند. ثواب اعمال او را وقتی به آسمان‌ها می‌بردند ملائکه تعظیم می‌نمودند. ایوب نبی(ع) در بلاهای زیادی چون از بین رفتن اموال و تلف شدن اولاد و جوانان خود صبر کرد اما در یک جا دیگر نتوانست صبر کند. آن هم وقتی که دید کار به جایی رسیده است که زنش برای یک قرص نان با بیگانه‌ای تکلم کرده است و گیسو فروخته است وقتی به اینجا رسید طاقت نیاورد و عرض کرد: خدایا به فریاد من برس. اشاره گریز: ای شیعه! ایوب نبی(ع) با آن همه صبوری همین که شنید همسرش با بیگانه‌ای تکلم کرده است زبان به درگاه الهی گشود و گفت: «خدایا به فریاد من برس.‌» پس چگونه بود حال مظلوم کربلا وقتی که سر او را با نیزه وارد شهر شام کردند و زینب(س) به قاتل برادرش شمر لعنت الله علیه می‌گفت: «دو حاجت دارم یکی آنکه نیزه‌داران سرها را از میان ما زنان بیرون برند دیگر آنکه ما را از راهی ببر که اجتماع خلق کمتر باشد.» 📚منبع مجالس المتقین، برغانی قزوینی، مجلس ۱۲ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۴۲ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/t70695
🏴 گریز دفن امام حسین(ع)؛ جدا شدن دندان امام باقر(ع) کلینی به سند معتبر روایت کرده‌است که روزی یکی از دندان‌های امام محمد باقر علیه‌السلام جدا شد، آن دندان را در دست گرفت و گفت: «الحمدلله.» پس حضرت صادق(ع) را گفت: «چون مرا دفن کنی این دندان را با من دفن کن.» بعد از چند سال دندان دیگر حضرت جدا شد باز در کف دست گذاشت و گفت: «ای جعفر! چون از دنیا بروم این دندان را با من دفن کن.» اشاره گریز: آری سنت این‌گونه است‌که همه اعضای بدن امام معصوم با بدن مطهرش دفع شود، امان از لحظه‌ای که امام سجاد(ع) مشغول جمع کردن اعضا قطعه قطعه شده پیکر پدرش سیدالشهدا (ع) بود. 📚منبع کافی، شیخ کلینی، ج ۳، ص ۲۶۲ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۸۵ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/r61410
⚫️ گریز روضه شام غریبان؛ امام صادق(ع) در آتش به یاد کربلا می‌افتد منصور دوانیقی به فرماندار مدینه دستور داد که خانه امام صادق(ع) را آتش بزن. فرماندار مدینه دستور داد هیزم آوردند خانه را آتش زدند . وقتی که شعله‌های آتش از دالان خانه آن حضرت زبانه کشید بانوان علویه در خانه امام صادق(ع) شیون می‌زدند به‌طوری که صدای آن‌ها به بیرون خانه می‌رسید. امام صادق(ع) با تلاش خود آتش را خاموش کرد. فردای آن روز چند نفر از شیعیان به محضر آن حضرت رفتند، دیدند آن حضرت محزون و گریان است. عرض کردند: چرا گریه می‌کنید؟ آیا از این‌که دشمن چنین گستاخی به شما کرده‌است گریه می‌کنید؟ با این‌که نخستین بار نیست که به شما خاندان چنین می‌کند. فرمود: «گریه‌ام برای این‌است که وقتی زبانه‌های آتش در دالان خانه زبانه کشید زنان و دخترانم را دیدم که در صحن خانه از حجره‌ای به حجره دیگر و از جانبی به جانب دیگر می‌دوند تا آتش به آن‌ها آسیب نرساند با این‌که من در خانه بودم. به یاد وحشت افراد خانواده جدم حسین(ع) در روز عاشورا افتادم آن هنگام که دشمن به آن‌ها هجوم آورد و منادی دشمن فریاد می‌زد: خیمه‌های ظالمان را بسوزانید.» 📚منبع ماساةالحسین، عبدالوهاب الکاشی، ص ۱۳۵ گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۹۳ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/e02269
⚫️ اشعار کمیت و یادآوری حضرت علی اصغر(ع) کمیت شاعر می‌گوید: در حضور امام صادق(ع) درباره مصائب امام حسین(ع) شعر می‌خواندم. امام بسیار گریستند. اهل حرم هم صدا به گریه بلند کردند، آنگاه از پشت پرده کنیزی طفل کوچک شیرخواره‌ای را آورد و بر دامان امام نهاد‌، گریه امام صادق(ع) شدت یافت موج صدا و گریه بالا گرفت. بانوان حرم آن کودک را به علی اصغر اباعبدالله(ع) شبیه نمودند و از این رهگذر عزاداری را به حد اعلا رساندند. 📚منبع گریزهای مداحی، علی اکبر لطیفیان، ص ۲۹۴ الوقایع و الحوادث، محمد باقر ملبوبی، ص ۲۹۶ لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: B2n.ir/j58870
سلسله مباحث کوتاه 🖋دکتر حسین محمدی فام 🔻 مطلب شماره ۱۴ 🔰 ابعاد داشتن کربلا / ۱۳ ☑️ بعد اخلاقی / ۱ 📌در ادامه ابعاد مختلف کربلا، به بعد اخلاقی آن می‌رسیم که به انسان درس زندگی می‌دهد. چند مورد از این موارد را به عنوان مثال ذکر می‌کنیم: 🟡 قتل عبیدالله در خانه هانی. وقتی عبیدالله بن زیاد به عیادت جناب هانی آمد مسلم بن عقیل در آنجا مخفی شده بود و می‌توانست عبیدالله را بکشد اما یک حدیث از پیامبر اکرم (ص) که فرموده است: «از ما نیست کسى که با مسلمانى از در مکر و حیله وارد شود.» (۱) باعث شد از این کار منصرف شود. 🔸🔹در نگاه شیعی هیچ کاری خلاف اخلاق انجام نمی‌شود. مبحث مهمی که هدف وسیله را توجیه نمی‌کند برگرفته از همین نگاه اخلاقی است. اینکه عبیدالله دست‌نشانده یزید است و ظالم است باعث نمی‌شود که برای کشتن او از مکر و حقه استفاده کرد. 🟡 پیشنهاد طرمّاح. مورد دیگری که دراین باب می‌آوریم برگرفته از کتاب مقتل جامع سیدالشهداء (ع) است: در مسیری که امام حسین (ع) به سمت کربلا در حرکت بودند، حر راه را بر امام بست و گفت تا زمانی که نامه عبیدالله نرسد نه می‌توانی برگردی و نه می‌توانی به سمت کوفه بروی. امام پیشنهاد دادند که از راه سومی برویم تا دستور به تو برسد. هر دو سپاه از مسیر دیگری که به کربلا منتهی می‌شد به راه افتادند. طرماح نزد امام آمد و گفت قبیله ما پشت این کوه‌هاست و من این منطقه را می‌شناسم و می‌توانم از راهی شما و سرداران را فراری دهم و لشکری برایتان فراهم کنم که از تو دفاع کنند. امام حسین (ع) در پاسخ چنین گفت: ما با حر این راه را با هم برویم تا نامه عبیدالله برسد؛ و من این قرار را زیر پا نمی‌گذارم. (۲) 🔸🔹عمل به وعده از آموزه‌های زیبای کربلاست که متأسفانه به آن پرداخته نمی‌شود. اینکه گاهی در هیئات شاهد بداخلاقی و دعوا و … هستیم به علت نپرداختن به ابعاد اخلاقی کربلا است. هرچه بیشتر به این ابعاد بپردازیم و توجه کنیم و اهل منبر و مداحان متذکر شوند سبب می‌شود به مرور سلوک حسینی وارد تمام مراحل زندگی هیئتی‌ها شود. 📚منبع (1) ثواب‌الاعمال، ج ۱، ص ۳۲۰. (2) مقتل جامع سیدالشهداء، ج ۱، ص ۶۷۳. لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://b2n.ir/u17172
-2031476990_-1014046367.pdf
142.8K
🖋پاسخ علمی دکتر محمدی فام به شبهه اخیر منتشر شده در فضای مجازی درباره روایاتی در نهی از نوحه خوانی و شیون کردن حسینیه روضةالشهداء لینک کانال مداحی عالمانه در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال مداحی عالمانه در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس سایت مقتل: Maghtal.com @rozatoshohadaa_ir
سلسله مباحث کوتاه 🖋دکتر حسین محمدی فام 🔻 مطلب شماره ۱۵ 🔰 ابعاد داشتن کربلا / ۱۴ ☑️ بعد اخلاقی / ۲ 📌در ادامه بعد اخلاقی کربلا ✳️ موسى بن عمير از پدرش نقل می‌كند كه امام حسین عليه‌السلام (در روز عاشورا) به من فرمود: نادِ أَنْ لا يُقْتَلَ مَعي رَجُلٌ عَلَيْهِ دَيْنٌ وَ نَادِ بِها فِي الْمَوالي فَإِنّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللّهِ(صلى الله عليه وآله) يَقُولُ: مَنْ ماتَ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ أُخِذَ مِنْ حَسَناتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ؛ ميان همه يارانم اعلام كن هر كس دَيْنى بر عهده دارد با من كشته نشود؛ زيرا كه من از رسول خدا (صلى الله عليه وآله) شنيدم فرمود: «هر كس از دنيا برود و دَيْنى بر ذمّه داشته باشد، از حسنات وى در فرداى قيامت برداشته مى‌شود. (۱) 🟠 از این سخن امام می‌توان به اهمیت پی برد، که با وجود اینکه تعداد یار اندکی داشتند ولی تأکید می‌کنند اگر کسی قرضی دارد برگردد و مرا همراهی نکند❗️ ✳️ در نقل ديگرى آمده است كه عمير انصارى گفت: امام(عليه السلام) به من فرمود: نادِ فِى النّاسِ أَنْ لا يُقاتِلَنَّ مَعي رَجُلٌ عَلَيْهِ دَيْنٌ، فَإِنَّهُ لَيْسَ مِنْ رَجُل يَمُوتُ وَ عَلَيْهِ دَيْنٌ لا يَدَعُ لَهُ وَقاءً إِلاّ دَخَلَ النّارَ؛ ميان مردم اعلام كن هر كس بدهكار است در ركاب من پيكار نكند، زيرا هر كس از دنيا برود در حالى كه دينى بر عهده‌اش باشد كه چاره‌اى براى آن نكرده باشد گرفتار دوزخ مى‌شود. که نقل می‌شود مردى برخاست و گفت: همسرم پذيرفت كه دین من را از طرف من بپردازد. امام (عليه السلام) پاسخ داد: وَ ما كِفالَةُ امْرَأَة، وَ هَلْ تَقْضي إِمْرَأَةٌ: كفالت آن زن چه فايده‌اى دارد؟ آيا او قدرت دارد چنين كند؟! (۲) یعنی پول برای انجام این کار را دارد؟! 🟠 واجب است در مسیر سلوک حسینی متوجه این معنای بسیار مهم باشیم که حتی در رکاب امام حسین (ع) هم نمی‌شود حق‌الناس را نادیده گرفت! چه برسد به مراسم عزاداری امام حسین (ع)!! بعضا دیده می‌شود که شخص بدهکار است و با پرداخت نکردن بدهی مردم را به زحمت انداخته است ولی برای عزای امام حسین (ع) غذا می‌دهد یا به زیارت کربلا می‌رود! در حالی که اینها تماماً مستحب است ولی . در مسیر دین باید به وظیفه خود عمل کنیم؛ گاهی وظیفه پرداخت دِین است، گاهی خرج در راه شعائر. 👈 این سخن امام نشان می‌دهد دین قانون و چارچوب دارد که باید از آن تبعیت کرد؛ حق‌الناس هم یکی از این قوانین است و هرکس وظیفه دارد بررسی کند در مسیر سلوک حسینی چقدر به حق الناس حساس است. 💠مثلا: ➖ من به‌عنوان و یا مداح باید بدانم حق‌الناس است. اگر این را بدانم دیگر مطلب ضعیف به مردم ارائه نمی‌دهم، چون مردم وقتشان را در اختیار من گذاشته‌اند. و در قیامت برای وقت تمام مستمعین‌مان باید پاسخگو باشم. ➖ من به‌عنوان بدانم که مردم یا جنس داده‌اند و اگر غذا را خوب نپزم، حق‌الناس می‌شود و فردای قیامت باید جواب دهم؛ لذا در قدیم اگر آشپزی غذا را خراب می‌کرد از جیب خودش هزینه آن شب را پرداخت می‌کرد چون از قیامت خود و حق‌الناس . این‌گونه بود که هیئت‌های قدیم اثر می‌کرد و انسان‌ها را متحول می‌کرد. ➖ من به‌عنوان بدانم که اگر بهداشت را رعایت نکنم و موجب انتقال بیماری به دیگری شوم، حق‌الناس بر گردنم خواهد افتاد. ✳️ طبق نقل مرحوم مقرم و با استناد به روایتی از امام صادق (ع) زمانی که اباعبدالله (ع) به کربلا رسید زمین آنجا را از صاحبانش خرید، «إن حرمَ الحسینِ الذی اشتراه أربعةُ أمیال فی أربعةِ أمیال فهو حلال لولده و موالیه حرام علی غیرهم ممن خالفهم و فیه البرکة. (۳) حرم حسين كه وي خريد، چهار ميل در چهار ميل بود. اين محدوده براي فرزندان و شيعيانش حلال و براي مخالفانش حرام است و در آن بركت است. 🟠 امام حسین (ع) حتی حاضر نبودند در زمینی که متعلق به دیگران است خیمه‌ای برپا نمایند و خون مطهرشان در زمین دیگران بر زمین ریخته شود و همچنین نمی‌خواستند زائرانش برای زیارت قبر آن حضرت، از زمینی که متعلق به بنی‌اسد بود، عبور کرده و حق و حقوق آنها را پایمال نمایند. اینها همه بیانگر این است که امام تا این حد دوراندیش بودند و به حق‌الناس اهمیت می‌دادند. 📚منبع ۱ـ احقاق الحق، قاضی نورالله مرعشی، ج ۱۹، صص ۴۲۹ و ۴۳۰. ۲ـ «عاشورا ريشه‏‌ها، انگيزه‌ها، رويدادها، پيامدها»، سعید داودی و مهدی رستم نژاد، (زیر نظر آيت‌الله مكارم شيرازى)، انتشارات امام على بن ابى طالب (عليه‌السلام)، قم، ۱۳۸۸ هـ.ش‏، ص ۴۱۳. ۳ـ مستدرک‌ الوسائل، ج‌۱۰، ص‌۳۲۱ و ج ۱۴، ص‌ ۶۱. لینک کانال در ایتا: eitaa.com/maddahiaalemane لینک کانال در تلگرام: t.me/maddahialemane آدرس مطلب در سایت مقتل: https://b2n.ir/a02351