💠 حکم جَرح و سرخ شدن بدن در عزاداری برای حضرت سیدالشهدا و معصومین(علیهمالسلام) چیست؟
🔹 همه مراجع تقلید: در صورتی که موجب وهن مذهب و آسیب غیر قابل تحمل به بدن نشود، اشکال ندارد.
📚 منابع: استفتائات دفتر رهبر معظم انقلاب، استفتا آنلاین از مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی
#احکام
https://eitaa.com/madehin14
در ثواب نشر احکام شریک شوید ·—————··𑁍··—————·
🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️🌼☘️
36.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آموزش_روضه_خوانی #مقتل
#عبدالله_بن_حسن علیه السلام
#پنجم_محرم (بخش دوم)
#حاج_اسماعیلی #محرم_1403
▪️▪️👇فایل صوتی👇▪️▪️
@madehin14
آموزش روضه پنجم محرم1.mp3
4.39M
#آموزش_روضه_خوانی
#عبدالله_بن_حسن علیه السلام
#پنجم_محرم #مقتل
#حاج_اسماعیلی #محرم_1403
▪️▪️👇فایل صوتی👇▪️▪️
@madehin14
روضه حضرت علی اصغر_ماهور.mp3
10.11M
#شب_هفتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اصغر
#دستگاه_ماهور از اول با گوشه داد
#آواز_شورمحلی از اواخر روضه
#استاد_حاج_اسماعیلی
👇به همراه #فیش_روضه 👇
@madehin14
؛❁﷽❁
روضه حضرت علی اصغر
(سلام الله علیه)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
هرم لبهای تو آتش زده جانم پسرم
قصه ی آب برای تو بخوانم پسرم
تا صدای هل من ناصر ینصرنی ابی عبدالله بلندشد دیدن صدای گریه ی علی اصغرم بلند شد یکی یکی مخدرات میومدن بغلش میگرفتن ولی آرام نمیشه، گاهی سکینه بغلش میکنه، گاهی رقیه بغلش میکنه، یه مرتبه دیدن زینب وارد شد صدا زد رباب ،قنداقه رو بده من بغل کنم قنداقه رو گرفت اومد مقابل خیمه ها صدا زد حسین، این بچه از تشنگی داره هلاک میشه قبل رفتن این بچه رو سیرابش کنه اگه این بچه آب نخوره هم خودش جون میده هم مادرش رباب،
ابی عبدالله قنداقه رو بغل گرفت اومد بسمت لشکر، حالا داره با علی اصغرش حرف میزنه
علی جان
پسر ساقی کوثر به چه کاری افتاد
کشته ی طعنه ی این زخم زبانم پسرم
اومد مقابل لشکر، قنداقه رو رو دست گرفت، صدا زد یا قوم ان لم ترحمونی فارحموا هذالطفل، اگه شما به من رحم نمیکنید به این بچه ی شیرخواره رحم کنید، اگه شما با من دشمنی دارید این بچه که گناهی نداره، اگه فکر می کنید آب رو برا خودم میخام بیاید بگیرید خودتون سیرابش کنید، اما چه کردند؟
بی هوا تیر رسید و نفسم بند آمد
با نگاه تو گرفته ست زبانم پسرم
حسین...
یه مرتبه ابی عبدالله دید قنداقه داره بال بال میزنه، یه نگاهی کرد علی
داغ تو چون علی اکبر کمرم را تا کرد
نعره خواهم زنم از دل نتوانم پسرم
خون من گردن آنکس که گلوی تو برید
حسرت بوسه نهاده به لبانم پسرم
صبر کن تا پر قنداقه ی تو باز کنم
سخت جان می دهی ای راحت جانم پسرم
از ترک های لبت بوسه گرفتن سخت است
خنده ی آخر تو برده توانم پسرم
صدا زد علی اصغرم
مادرت دیده به راه است که سیراب آیی
با چه رویی تن تو خیمه رسانم پسرم
دیدن ابی عبدالله یه قدم میاد سمت خیمه ها ، دوباره برمیگرده، گفت دیدم مقابل خیمه ها یه خانومی چادر به سر،گاهی مینشینه گاهی بلند میشه هی داره وسط لشکرو نگاه میکنه فهمیدم مادرهمین بچه ست، ابی عبدالله خجالت میکشه برگرده، دیدن حسین راهشو کج کرد اومد پشت خیمه ها، شروع کرد با غلاف شمشیر یه قبر کوچکی رو کندن،
می کَنم قبر تو را دور ز چشم مادر
پدرم داده ره چاره نشانم پسرم
همینکه قنداقه رو گذاشت میان خاک ، اومد خاکا رو بریزه، یوقت دید یه صدای ناله ای بلنده، هی میگه مهلا مهلا یابن الزهرا، صبر کن پسر فاطمه، بزار یبار دیگه بچمو ببینم.
هر کجا نشستی صدا بزن یا حسین(۱)
(۱)✍#(قاسم نعمتی)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_هفتم_محرم
#حضرت_علی اصغر(علیه السلام )
#استادحاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
@madehin14
با توجه به درخواست مکرر شما عزیزان و استقبال خوبتون از بسته نوحه خوانی محرم
تخفیف ۲۵ درصدی بسته تا اول محرم ادامه خواهد داشت😍
یعنی به جای ۴۰۰ هزار تومان میتونین با پرداخت فقط ۳۰۰ هزار تومان بسته کامل نوحه خوانی محرم رو تهیه کنید
برای دریافت بسته آموزشی نوحه خوانی به ادمین پیام بدین @madehine14
روضه حضرت علی اکبر 8محرم.mp3
9.2M
#شب_هشتم_محرم
#روضه_حضرت_علی_اکبر
#دستگاه_ماهور از اول با گوشه خاوران و اوج
#دستگاه_همایون از 5:40 به بعد
#استاد_حاج_اسماعیلی
👇به همراه #فیش_روضه 👇
@madehin14
؛❁﷽❁
#روضه_حضرت_علی_اکبر
[علیه السلام]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
بخوان به گوش سحرها اذان علی اکبر
بخوان دوباره برایم بخوان علی اکبر
آدم هر مصیبتی که ببینه بعد یه مدتی فراموش میکنه ، داغ پدر میبینه داغ مادر میبینه یه چند روزی که میگزره فراموشش میکنه، اما یه داغیه هیچ موقع ، نمیتونه فراموشش کنه اونم داغ مصیبت جوانه،
خدا نکنه کسی تو این مجلس داغ جوان دیده باشه
از امیرالمومنین سوال کرد: آقاجان، محاسن مبارک شما سپید شده چرا شما خضاب نمیکنید؟! ما دیدیم پیغمبر اکرم محاسن مبارکشونو خضاب میکردن
آقا امیرالمومنین یه نگاهی بهش کرد فرمود مگه نمیدونی من داغدارم، گفت آقاجان ، کدام داغ؟ کسی از دنیا نرفته، دید امیرالمومنین همینطور بغض گلوشو گرفته، فرمود مگه نمیدونی من داغدار مصیبت فاطمه ی زهرام، من هنوز مصیبت زهرام رو فراموش نکردم
داغ جوان، کمر آدمو خم میکنه
از همینجا بریم کربلا
اون لحظه ای که ابی عبدالله اومد کنار بدن علی اکبر، سر علی اکبرو رو زانو گذاشت دلش آرام نشد
دوباره داغ پیمبر تحملش سخت است
نرو جوانی حیدر، بمان ، علی اکبر
به دست غصه نده چشم دخترانم را
تمام دل خوشی کاروان ، علی اکبر
عصای پیری بابا مقابلم نشِکن
توان بده به منِ ناتوان علی اکبر
سر علی رو به سینه چسبانید دلش آرام نشد ، صدا زد
کنار جسم تو رسم جهان عوض شده است
نشسته پیر ، کنار جوان ، علی اکبر
یه مرتبه دیدن ابی عبدالله خم شد صورت گذاشت رو صورت علی اکبر،
هی ناله میزد ولدی علی
بریده گریه امانِ مرا کنار تنت
میان هلهله ها الامان علی اکبر
اگر چه پهلوی تو یاد مادر افتادم
شکسته کوفه سرت را چنان علی... اکبر
حمید بن مسلم میگه دیدم از خیمه ها یه بانوی مجلله ای داره بسر زنان میاد گاهی صدا میزنه وای برادرم، گاهی صدا میزنه وای پسر برادرم، سؤال کردم این خانوم کیه؟ گفتن این زینب دختر علیه، اومد تا کنار نعش علی اکبر، تا حسین صدای زینبو شنید لحن کلامش عوض شد
صدا زد ،علی اکبر
خیز از جا آبرویم را بخر
علی اکبرم
عمه را از بین نامحرم ببر
صدا زد جوونای بنی هاشمی بیاید من عمه تون زینبو برمیگردونم شما برادرتون علی اکبرو بردارید،
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر در خیمه رسانید
خدا داند که من طاقت ندارم
علی را تا در خیمه رسانم
ناله بزن یا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍عطیه سادات حجتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر(علیه السلام )
#استادحاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
؛❁﷽❁
روضه حضرت علی اصغر
[علیه السلام]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فکری به حال ماهی در التهاب کن
روضه ی من از زبان آقازاده علی اصغر علیه السلام هست با باباش امام حسین
باباجان
فکری به حال ماهی در التهاب کن
بابا برای تشنگی من شتاب کن
تا دید صدای هل من ناصر ینصرنی ابی عبدالله میاد خیلیا میگن تو خیمه دیدن صدای گریه ی علی اصغرم بلند شد
دردی عمیق در رگ من تیر می کشد
من را برای ذبح عظیم انتخاب کن
باباجانم، نبینم تنها شده باشی
هل من معین توست که لبیک می دهم
اَمَّن یجیب های مرا مستجاب کن
باباجانم فک نکنی تنها شدی هنوز یه سرباز شش ماهه داری ،آقا
من روی دست های تو قد می کشم، پدر
از این به بعد روی نبردم حساب کن
هر کسی وقتی وارد میدان میشد رجز میخوند خودشو معرفی میکرد اما علی اصغر زبان نداره، ابی عبدالله خودش، براش رجز خوند قنداقه رو ، رو دست گرفت صدا زد
یاقوم،ان لم ترحمونی فارحموا هذالطفل
اگه به من رحم نمیکنید به این بچه رحم کنید
بابا ،بابا
داغ جوان چه زود تو را پیر کرده است!
با خون من محاسن خود را خضاب کن
گهواره هم که تاب ندارد بدون من
فکری به حال خاطره های رباب کن
بابای من
وقتش رسیده نیزه ی خود را علم کنند
هفتاد و دومین غزلت را کتاب کن(۱)
ابی عبدالله داره با این قوم حرف میزنه شاید به این واسطه میخاد چند نفرو هدایت کنه، میخاد دستشونو بگیره، یه مرتبه دید قنداقه داره بال بال میزنه یه نگاه کرد دید تیر حرمله، من الاذن الی الاذن گوش تا گوش علی رو برد، این بچه داره تو بغل بابا دست و پا میزنه ،
آی علی اصغرم
بیچاره م کردی علی جان، یه مرتبه دیدن یه ناله ای بلند شد از آسمان، حسین آرام باش بچه رو رها کن تو بهشت یه دایه ای داره به این بچه شیر میده، غصه نخور حسین،
حسین آرام شد درست، اما جواب مادرشو چی بدم. جلو خیمه ها رباب ایستاده، گاهی بلند میشه گاهی مینشینه، از هر کی میبینه سراغ میگیره چی شد؟ باباتون برگشت یا نه؟ یوقت یکی صدا زد رباب
گهواره را زینت کنید شش ماهه برگشت
آه رباب، بابام داره میاد، اما نه، بابام مسیرشو عوض کرد داره میره سمت پشت خیمه ها،
آی
بچه ها دست بابام خونی شده
گمونم شش ماهه قربونی شده
حسین اومد سمت پست خیمه ها، با غلاف شمشیر یه گودالی رو کند قنداقه رو میان خاک ، میخاد زودتر خاکها رو بریزه تا رباب نرسیده، نمیدونم شاید شماها خوب اينو متوجه بشید ، یوقتایی پدر بچه رو برده بیرون، یه اتفاقی افتاده مثلا خورده زمین، یه ذره سر زانوش زخم شده میاد توخونه، میگه نشون مامانت ندی ها، مامانت ببینه طاقت نمیاره
ابی عبدالله شاید هی یجوری خاکها رو زیر سر علی اصغر میزاره زخم زیر گلو رو پنهان میکنه ، یه مرتبه دید رباب از راه رسید هی صدا میزنه حسین، بزار برا آخرین بار بچمو بغل بگیرم ،بزار یبار دیگه ببوسمش،
وای اگر قنداقه رو بلند کنه سر به بدن آویزان بشه، زخم زیر گلو رو رباب ببینه، رباب طاقت نمیاره، زینب جان بیا کمک
رباب....
پسرم از نفس افتاد به دادم برسید
داد از این همه بی داد به دادم برسید
با پدر رفت و ندانم چه شده کز میدان
شاه پیغام فرستاد به دادم برسید
بارالها چه بلایی سرش آمد که حسین
میزند اینهمه فریاد به دادم برسید
الا لعنت الله علی القوم الظالمین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍وحیده گرجی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر(علیه السلام )
#استادحاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
هدایت شده از آموزش تخصصی مداحی و روضه
فیش روضه ده شب محرم1402.pdf
442.5K
👌فیش روضه ده شب محرم ١۴٠٢ تقدیم حضور شما شد
👌 صوت اجرای همه فیش ها هم تقدیم شد
👌توضیح در مورد نغمات اجرا شده در هر مجلس را زیرنویس می کنم
🌴شب چهارم در حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام و 🌴شب دوم در بین الحرمین کربلا ضبط شد
🌺 فیش روضه های بالا در قالب pdf تقدیم می شود
هدایت شده از آموزش تخصصی مداحی و روضه
فیش روضه9_تاسوعا.mp3
11.49M
روضه شب تاسوعا
زمزمه شروع این روضه #آواز_ابوعطا است
شعر روضه بعد از زمزمه #دستگاه_ماهور گوشه های خاوران و اوج
جملات روضه #آواز_بیات_اصفهان
فیش روضه چند مطلب قبل در قالب pdf بارگزاری شده
این روضه در حرم امام حسین علیه السلام ضبط شد 24تیر402
روضه حضرت ابالفضل - شب تاسوعا.mp3
9.01M
#روضه_شب_تاسوعا 1403
#روضه_حضرت_ابالفضل علیه السلام
#آواز_بیات_اصفهان و #آواز_شور_محلی
▪️👇فیش روضه👇▪️