eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی و روضه
12.6هزار دنبال‌کننده
389 عکس
366 ویدیو
41 فایل
کانال رسمی استاد حاج اسماعیلی مجمع المادحین حضرت زهرا (س) پیام ناشناس https://daigo.ir/secret/31189640732 آدرس سایت: https://madehin14.ir ادمین تبادل: @hajsmaeeli ثبت نام در کلاس 👇 ثبت نام برادران @madehine14 🌴 ثبت نام خواهران @admin_madahyar 🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
3. روضه.mp3
زمان: حجم: 4.13M
قسمت دوم : تا رسیدند در دو راهی عشق ساربان گفت که کجا برویم؟ 27 مهرماه 1398 @madehin14
قسمت دوم : تا رسیدند در دو راهی عشق ساربان گفت که کجا برویم؟ ساربان آمد خدمت زین العابدین ، آقاجان این مسیر میره مدینه ، این مسیرمیره کربلا ، کدام مسیر رو برویم ؟ فرمود : بزارید از عمه جانم زینب بپرسم ... تا گفتم خانم این مسیر مدینه ، این مسیر کربلاست ... فرمود بریم کربلا ... ما هنوز برا حسین گریه نکردیم ، تا حالا هرچی زدند اونا زدند ... ما هنوز خودمون رو برا حسین نزدیم ... پاسخی آمد از حریم حسین همه گفتند کربلا برویم تا رسیدند ، لحظه‌ای ماندند در سکوتی که چهره‌ها شد مات زد به سینه ، غریب بی کفنم باز شد بغضِ عمه ی سادات به زمین خورد ، از سرِ محمل ( خودشون رو مثل برگی که از درخت به زمین می افته ، از رو ناقه ها ، به زمین انداختند ... ) تیر غم‌ها به قلب بانو رفت با ادب ، نیت زیارت کرد سوی یارش به روی زانو رفت هر کدوم از این خانم ها ، مُخدرات (2) ، دنبال یه قبری میگردند ... راهنمای این قبور زین العابدینه ، هر کسی رو که صدا میزنه ، قبر عزیزش رو بهش نشون میده ... عمه جان بیا ، اینجا قبر بابام حسینه ... خواهرام ، سکینه ، فاطمه ، اینجا قبر داداشم علی اکبره ... نجمه خاتون بیا ، اینجا قبر پسرات ، قاسم و عبدالله است ... هر قبری رو نشون صاحب قبر میده ، یکی یکی عزیزانشون رو در آغوش گرفتند ، اما دیدند یه خانمی دستاش رو گهواره کرده ، زیر لب میگه ، پس قبر عزیز دل من کجاست ؟ زین العابدین صدا زد ، رباب بیا ، اینجا قبر میوه دلِ توست ... یه نگاهی کرد ، گفت آقاجان ، اینجا که قبر مولایم حسینه ؟ صدا زد رباب ، قنداقه رو روی سینه ی بابام گذاشتم ... (2) عُلیا مُخَدَّرَة : عنوانی برای احترام است ، یعنی زن والامقام ، بانوی باحجاب ، پرده نشین ، پاکدامن و باشرم و حیا ... 27 مهرماه 1398 @madehin14
آموزش تخصصی مداحی و روضه
#مناجات_امام_زمان و #روضه #اربعین #آواز_بیات_اصفهان #آواز_دشتی #دستگاه_همایون @madehin14
❁﷽❁ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یارب الحسین بحق الحسین اشف صدرالحسین بظهورالحجه در میان عاشقان عطر حضورت میرسد با ظهور اربعین بوی ظهورت میرسد اوناییکه پیاده روی اربعین رفتن اون، سیل جمعیت ، اون شعارهای لبیک یا حسین و لبیک یا مهدی، اون شور و حرارت خبر از اومدن مهدی فاطمه داره ، اینها یعنی ظهور، خیلی نزدیکه بیشتر از روز عاشورا به روز اربعین بر لبِ لب تشنگان جام طهورت میرسد بسکه در ماه صفر عالم حسینی میشود از مسیر کربلا امواج نورت میرسد آقای من با چه شوقی اهل ایمان راهپیمایی کنند کاروان در کاروان بوی عبورت میرسد آقاجان، یابن الحسن ای کاش میدونستم تو کدام موکب ها رفت و آمد میکنی منم میومدم به دست و پاهات میفتادم آقاجان یالثارات الحسینت میشود نزدیکتر نعرۀ یافاطمه از راه دورت میرسد گریۀ صبح و مسا کار خودش را کرده است غم مخور یابن الحسن، فجرِ سُحورت میرسد هر چه میخواهی بده فرمان، که ما آماده ایم این، اَناالمهدی ست کز قلب صبورت میرسد دلهامون رو گره بزنیم ، به دل امام زمان ، بریم کربلا، روز اربعین کربلا چه خبره؟ ای کربلا ای کعبه ی عشق و امیدم بعد از جدائی ها به دیدارت رسیدم وقتی برا اولین بار وارد کربلا میشیم از دور چشمت میفته به گنبد و گلدسته های قمر بنی هاشم چه حسی پیدا میکنی چقدر خوشحال میشی؟ میگی خدایا شکر بالاخره منم کربلایی شدم اما یه قافله ی دیگم داره میاد کربلا، رنگ صورتهاشونو آفتاب سوزانده، بدنهاشون سیاه و کبوده، صدای ناله هاشون با همه ی ناله ها فرق داره آه ای کربلا آغوش بگشا، زینب آمد من زینبم کز رنج دوری ها خمیدم هر روز دیدم کربلای تازه ای را‎ ای کربلا! تا بر سر کویت رسیدم منزل به منزل، داغ بر داغم فزون شد جان کنده ام تا رخت در اینجا کشیدم از بهر انجام رسالت، زنده ماندم گر زنده ام من زنده ی هر دم شهیدم ای کاروان سالار زینب، دیده بگشا تا گویمت با دیده ی گریان، چه دیدم با آن که با دستت، به قلبم صبر دادی چندان! که در هر جا شهامت آفریدم اما دو جا دست غمم از پا در آورد بی خود ز خود گشتم، گریبان را دریدم دو جا دیگه نتونستم طاقت بیارم یک جا که دشمن بر لبانت چوب میزد‎ آی حسین یک جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم یه وقت دیدن زینب صدای ناله ش بلند شد حسین ، اگه نامحرما اینجا نبودن، صورت کبودم رو بهت نشون میدادم، اگه نامحرما نبودن ، کبودیای بدنمو بهت نشون میدادم ، جای سیلی ها و جای تازیانه ها رو نشونت میدادم حسین یا اخا دستی برون از خاک کن اشک چشم زینبت را پاک کن این تو و این دیده ی دریاییم ای به زینب در یم خون هم سخن از گلوی چاک چاک خویشتن آنقدر دور تو گشتم یاحسین تا به خون خود نوشتم یا حسین صلی الله علیک یا مولای یا اباعبدالله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ و ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
❁﷽❁ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای امام و ای امیر اربعین یابن الحسن ای علمدار مسیر اربعین یابن الحسن آدمی وقتی میره اون شور و حرارت مؤمنین رو میبینه تو نجف تو کربلا ، اونجا دلش بیشتر با دل امام زمان، پیومند می خوره میزبان و سفره دار اربعین یابن الحسن بهترین لبیک بر هل من معین یابن الحسن اربعین یعنی همان تجدید بیعت با شما عشق با پای پیاده از نجف تا کربلا اربعین یعنی قدم بگذاشتن در راه نور انتظار منجی و آمادگی بهر ظهور ان شاءالله آقای من، یا صاحب الزمان اربعین یعنی همان تجدید بیعت با شما عشق با پای پیاده از نجف تا کربلا یادمون نرفته تا همین چند سال قبل، بهترین دعامون این بود "خدایا راه کربلا رو باز کن" ، الحمدلله باز شد به برکت خون شهدا، به برکت دعاهای امام زمان، یابن الحسن گر کنی امضا دوباره سمت جاده می روم اربعین، کرببلا، پای پیاده می روم اونایی که کربلا نرفتید امسال، این روزا دلتون رو به دل امام زمان ، پیوند بزنید بگید آقاجان، امسال که نشد نتونستم بیام، اما یادت باشه از همین الان، برات سال آینده م رو بنویس مشکل مالی چه باشد عاشقت سر می دهد خرجی این راه را زهرای اطهر می دهد گرچه عبدی روسیاهم‌ دست من را هم بگیر پرگناهم بی پناهم دست من را هم بگیر یابن الحسن خوب و بد در هم بخر ما را عزیز فاطمه کربلا با هم ببر ما را عزیز فاطمه گربیایم جان خود را  را نذر رویت می کنم  کو‌به کو،‌ موکب به موکب، جستجویت می کنم ای تمام عشق بر هجران رویت مبتلا در پی روی تو هستم از نجف تا کربلا آقای من میهمانت می شوم با اشک جاری از دو عین بر لبم جاریست ذکر «یا لثارات الحسین» اربعین می آید و جوشد سبوی کربلا بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا اما ذکر روضه ی من کربلا و‌مادری که ناله ها می زد حسین اونایی که میرن کربلا، شبهای جمعه مادرش ، فاطمه ی زهرا میاد کربلا و مادری که ناله ها می زد حسین از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین موقعی که این قافله رسیدن به کربلا، هر کدام از مخدرات یکی از قبرها رو در آغوش گرفت اما اونی که از همه بیشتر گریه می کرد عقیله ی بنی هاشم زینبه، صدا میزد حسین، جات خالی بود داداش، چه جاها که خواهرت نرفت، از این شهر به اون شهر، از این دیار به اون دیار، آی حسین چشمت روشن، خواهرت رو بردن محله ی یهودیا، یه نفر جلو جلو جار میزد آی یهودیایی که باباهاتون به دست علی کشته شد بیاید بچه های علی رو دارن میارن، گفت دیدم زن های یهودیه بالا پشت بامها دامنهاشون رو پر از سنگ کردن ، یه مرتبه اون زن یهودیه صدا زد آی نیزه دار، بگو ببینم سر حسین کدامه، با دست اشاره کرد اون سری که از همه نورانی تره ، سر حسینه ،آه ، شروع کردن با سنگ زدن، هر سنگی که به سر مقدس حسین نمیخوره نصیب خواهر و بچه هاش میشه هر جا نشستی ناله بزن یا حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ✍شاعر: سعید نسیمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛
1. مناجات.mp3
زمان: حجم: 4.5M
عجل الله تعالی فرجه ) یَا رَبَّ الْحُسَینْ ، بِحَقِّ الْحُسَینْ ، اِشْفِ صَدْرِ الْحُسَینْ ، بِظُهورِ الْحُجَّة در میان عاشقان عطر حضورت میرسد با ظهورِ اربعین بوی ظهورت میرسد بیشتر از روز عاشورا به روز اربعین بر لبِ ، لب تشنگان جام طهورت میرسد اونائیکه پیاده رویِ اربعین رفتن ، اون سیلِ جمعیت ، اون شعارهای لبیک یا حسین و لبیک یا مهدی ، اون شور و حرارت خبر از اومدن مهدی فاطمه داره ، اینها یعنی ظهور، خیلی نزدیکه ... بس که در ماهِ صفر عالَم حسینی میشود از مسیر کربلا امواج نورت میرسد با چه شوقی اهل ایمان راهپیمایی کنند کاروان در کاروان بوی عبورت میرسد آقاجان ، « یَابْنَ الْحَسَنْ » ای کاش میدونستم توو کدام موکب ها رفت و آمد میکنی ؟ منم میومدم به دست و پاهات می افتادم آقاجان ... یالَثاراتَ الْحُسِینت میشود نزدیکتر نعره ی یافاطمه از راه دورت میرسد گریه ی صبح و مَسا کار خودش را کرده است غم مخور « یَابْنَ الْحَسَنْ » فجرِ ظهورت میرسد هر چه میخواهی بِده فرمان که ما آماده ایم این ، اَنَاالْمَهدی ست کز قلب صبورت میرسد 3/6/1403 https://eitaa.com/madehin14
( سلام الله علیها ) دلهامون رو گِره بزنیم به دل امام زمان ، بِریم کربلا ، روز اربعین کربلا چه خبره ؟ ای کربلا ای کعبه ی عشق و امیدم بعد از جدائی ها به دیدارت رسیدم وقتی بَرا اولین بار ، وارد کربلا میشیم ، از دور چشمت میفته به گُنبد و گُلدسته های قمر بنی هاشم ،چه حسی پیدا میکنی ؟چقدر خوشحال میشی ؟ میگی خدایا شکر بالاخره منم کربلایی شدم ، اما یه قافله ی دیگم داره میاد کربلا ، رنگ صورتهاشونو آفتاب سوزانده ! بدنهاشون سیاه و کبوده ! صدای ناله هاشون با همه ی ناله ها فرق داره ...آه ای کربلا آغوش بگشا ، زینب آمد من زینبم کز رنج دوری ها خمیدم هر روز دیدم کربلای تازه ای را‎ ای کربلا ، تا بر سرِ کویت رسیدم منزل به منزل داغ بر داغم فزون شد جان کَنده ام تا رَخت در اینجا کِشیدم از بهر انجام رسالت زنده ماندم گر زنده ام من زنده ی هر دَم شهیدم ای کاروانْ سالارِ زینب دیده بُگشا تا گویمت با دیده ی گریان چه دیدم با آن که با دستت به قلبم صبر دادی چندان که در هر جا شهامت آفریدم اما دو جا دست غمم از پا درآورد بی خود زِ خود گشتم گریبان را دریدم (دو جا دیگه نتونستم طاقت بیارم ) یک جا که دشمن بر لبانت چوب می زد‎ (آی حسین ) یک جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم یه وقت دیدن زینب صدای ناله ش بلند شد ، حسین ... اگه نامحرما اینجا نبودن ، صورت کبودم رو بهِت نشون میدادم ، اگه نامحرما نبودن ، کبودیای بدنمو بهِت نشون میدادم ، جای سیلی ها و جای تازیانه ها رو نشونت میدادم حسین ... یا اَخا ، دستی بُرون از خاک کن اشک چشم زینبت را پاک کن این تو و این دیده ی دریائیم ای به زینب در یَمِ خون هم سخن از گلوی چاک چاک خویشتن آنقدر دور تو گشتم یاحسین تا به خون خود نوشتم « یا حسین » صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایْ یَا اَبَاعَبْدِالله 3/6/1403 https://eitaa.com/madehin14
( عجل الله تعالی فرجه ) ای علَمدارِ مسیرِ اربعین « یَابْنَ الْحَسَنْ » آدم وقتی میره اون شور و حرارت اربعینیِ مؤمنین رو میبینه توو نجف ، توو کربلا ، اونجا دلش بیشتر با دل امام زمان ، پیومند می خوره ... میزبان و سفره دار اربعین « یَابْنَ الْحَسَنْ » بهترین لبیک بر هَلْ مِنْ مُعینْ « یَابْنَ الْحَسَنْ » اربعین یعنی همان تجدید بیعت با شما عشق با پای پیاده از نجف تا کربلا ... اربعین یعنی قدم بگذاشتن در راه نور انتظارِ مُنجی و آمادگی بَهرِ ظهور ( ان شاءالله ) اربعین یعنی همان تجدید بیعت با شما عشق با پای پیاده از نجف تا کربلا ... یادمون نرفته چقدر توو دعاهامون ، بهترین دعامون این بود خدایا راه کربلا رو باز کن ، الحمدلله باز شد به برکت خون شهدا ، به برکت دعاهای امام زمان ... # یابن_الحسن گرکنی امضا دوباره سمت جاده میروم اربعین ، کربُبلا ، پای پیاده می روم اونایی که کربلا نرفتید امسال ، این روزا دلتون رو به دل امام زمان ، پیوند بزنید بگید آقاجان ، امسال که نشد ، نتونستم بیام ، اما یادت باشه از همین الان ، برات سال آینده م رو بنویس آقا ... مُشکل مالی چه باشد عاشقت سر می دهد خرجیِ این راه را زهرای اطهر می دهد گرچه عبدی روسیاهم‌ دست من را هم بگیر پُرگناهم ، بی پناهم دست من را هم بگیر خوب و بد در هم بخر ما را عزیز فاطمه کربلا با هم بِبَر ما را عزیز فاطمه گر بیایم ، جان خود را نذر رویت می کنم کو ‌به کو ،‌ موکب به موکب جستجویت می کنم ای تمام عشق بر هجران رویت مبتلا در پیِ روی تو هستم از نجف تا کربلا ... میهمانت می شوم با اشک جاری از دو عین بر لبم جاریست ذکرِ « یا لَثاراتَ الْحُسِین » اربعین می آید و جوشد سبوی کربلا بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا ( اما ذکر روضه ی من ) کربلا و‌مادری که ناله ها می زد حسین اونایی که میرن کربلا ، شبهای جمعه مادرش ، فاطمه ی زهرا میاد کربلا و مادری که ناله ها می زد حسین از حرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین موقعی که این قافله رسیدن به کربلا ، هر کدام از مُخدّرات یکی از قبرها رو در آغوش گرفت ، اما اونی که از همه بیشتر گریه می کرد ، عقیله ی بنی هاشم زینبه ، صدا میزد حسین ، جات خالی بود داداش ، چه جاها که خواهرت نرفت ، از این شهر به اون شهر، از این دیار به اون دیار ، آی حسین ... چشمت روشن خواهرت رو بُردن محله ی یهودیا ! آی ی ی ی .... یه نفر جلو جلو جار میزد آی یهودیایی که باباهاتون به دست علی کشته شد ، بیاید بچه های علی رو دارن میارن ، گفت دیدم زن های یهودیه بالا پشت بامها دامنهاشون رو ، پُر از سنگ کردن ، یه مرتبه اون زن یهودیه صدا زد آی نیزه دار، بگو ببینم سر حسین کدامه ؟ با دست اشاره کرد اون سری که از همه نورانی تره ، سرِ حسینه ،آه ، شروع کردن با سنگ زدن ، هر سنگی که به سرِ مقدس حسین نمیخوره ، نصیب خواهر و بچه هاش میشه ... هر جا نشستی ناله بزن « یا حسین » ... 3/6/1403 https://eitaa.com/madehin14
اَلسَّلامُ عَلیٰ جَبَلِ الصَّبْرْ یَا زِیْنَبِ الْمَظْلومَة رفتم و آمدم ، ای سایه‌ی بر روی سرم حسین جان ، چهل روز قبل ، زینبو با تازیانه ، با کعب نی از کربلا بُردن به کوفه و شام ، اما « روز اربعین » دوباره زینب میاد ... حسین جان ... زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها : رفتم و آمدم ای سایه‌ی بر روی سرم یار من ، خوب نظر کن به من و بال و پَرم کاش تو پاک کنی اشک دو چشمان ترَم آمدم باز صدا کن تو جوانان حرم ... یه روزی دوم مُحرم ، موقعی که کاروان رسید به کربلا ، همین که خواستن مُخدّرات از ناقه ها پیاده بشن ، یکی یکی جَوونای هاشمی اومدن دور ناقه ی زینب ، حلقه زدن ، علی اکبر ، دست زینبو گرفته ، قاسم ناقه ی شترو نگه داشته ، ابالفضل پا رکاب کرده ، اما « روز اربعین » وقتی دوباره قافله برگشت ، یه نگاهی کرد زینب ، دور و بَر، دید غیر زینُ العابدین دیگه کسی نداره زینب ... کاش یک بار دگر دور و برَم را گیرند دست من با همه‌ی اهل حرم را گیرند نَفَسم را که پُر از شعله‌ی غم هست ببین قدِ من را که زِ هجران تو خَم هست ببین طاقتم را که ز دوری تو کم هست ببین این همه درد که در خاطره‌ام هست ببین بعد چل روز ببین خواهر تو آمده است خواهر غم‌زده و مُضطر تو آمده است راوی میگه تا این قافله رسیدن به کربلا ، این زنها و بچه ها مثل برگی که از رو درخت زمین میفته ، خودشون رو از رو ناقه ها به زمین انداختن ، راهنمای این قبرها زینُ العابدینه ، شاید یکی یکی صدا میزنه ، عمه جان ، بیا اینجا مزار بابای غریبم حسینه ... زینب نشست ، خواهرم سکینه ، خواهرم فاطمه بیا ، اینجا مزار داداشم علی اکبره ، این دو تام نشستن ... ، صدا زد نجمه بیا ، اینجا قبر پسرت قاسمِ، هر کدوم از قبرها رو نشون صاحب عزای اونها میداد ... صدا زد عمه جان یا اُمِّ کلثوم بیا ، میان نخلستان ها عَموم ابالفضل رو به خاک سپردم ، یه عده دوان دوان سمت علقمه ، هر کدوم از مُخدّرات ، روی یه قبری افتادن و گریه میکردن ... یه مرتبه دیدن یه خانومی هی دور این قبرها میچرخه ، هی دستاشو گهواره کرده صدا میزنه پس قبر جگرگوشه ی من کجاست ؟ یه مرتبه زینُ العابدین ، صدا زد رباب بیا ، اینجا قبر داداشم علی اصغره ، یه نگاهی کرد رباب، گفت آقاجان ، اینجا که قبر مولایم حسین ، صدا زد رباب آره ، داداشم علی اصغرو رو سینه ی بابام گذاشتم ... هر جا نشستی ناله بزن یا حسین ... صَلَّی اللهُ عَلَیْکَ یَا مَولای یَا اَبَاعَبْدِالله 4/6/1403 https://eitaa.com/madehin14