eitaa logo
آموزش تخصصی مداحی و روضه
12.5هزار دنبال‌کننده
386 عکس
363 ویدیو
41 فایل
کانال رسمی استاد حاج اسماعیلی مجمع المادحین حضرت زهرا (س) پیام ناشناس https://daigo.ir/secret/31189640732 آدرس سایت: https://madehin14.ir ادمین تبادل: @hajsmaeeli ثبت نام در کلاس 👇 ثبت نام برادران @madehine14 🌴 ثبت نام خواهران @admin_madahyar 🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 🔻 🏴 مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها 🎤 سخنرانان 🔻 حجت الاسلام دکتر ظهیری(۳شب) 🔻 آیت‌الله علم‌الهدی (۲شب) 🎙 مداح 🔻 برادر حاج‌اسماعیلی 📆 زمان 🔻 پنجشنبه ۲۵ الی ۲۹ دی ماه بلافاصله بعد از نماز عشاء 🕌 مکان 🔻 خیابان دهلاویه مسجد امیرالمؤمنین علیه‌السلام •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🕌 مسجد امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) ╭┅──────────┅╮ 🌺 @masjed_amiralmomenin ╰┅──────────┅╯
یک ✏️ فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست شمع می‌پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست ✏️ در عزای مادرت یابن الحسن یک‌دم بیا تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست وجود نازنین پیغمبر ص فرمود: فاطمه جان، هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را می آمرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق می‌کند امشب این صلوات را با هم زمزمه کنیم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک ✏️ هرکه با زهراست احساس سخاوت می‌کند مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یک بار سائل کم‌کم عادت می‌کند فرشیان نه عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند ✏️ هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است آینه از شان همتایش روایت می‌کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی می‌ایستد زهرا قیامت می‌کند ✏️ رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش آری قیامت می‌کند آره والله همین‌طوره__ رشته‌ای از چادرش آری شفاعت می‌کند__ اما کدوم چادر؟... همون چادری که ابن شهرآشوب و قطب راوندی نقل می‌کنند : یه روزی امیر المؤمنین محتاج به قرض شد... یه چادر پشمی از حضرت زهرا رو به یه مرد یهودی به امانت داد.. یه مقدار جو قرض گرفت یهودیه چادر و برد تو خونه‌اش.. داخل حجره گذاشت.. نیمه‌های شب زن یهودیه دید تمام حجره نورانی شده.. شوهرش رو صدا زد.. هر دوتایی سراسیمه اومدن تو حجره... دیدند تمام این انوار مقدس از چادر حضرت فاطمه داره ساطع می‌شه.. همون شب خبر پیچید.. همه فامیل و همسایه‌ها شون خبردار شدند.. تو روایت اومده هشتاد نفر یهودی اون‌شب مسلمان شدند چادرت وقتی یهودی را مسلمان می‌کند یک نگاهت عالمی را مثل سلمان می‌کند اما بمیرم یه روزی اومد.. همین چادری که یهودی مسلمان کرد.. حسنین دیدند زیر دست‌وپا افتاده یا زهرا این‌جا یه خانم بود وقتی از خواب بیدار شد دید نوری به آسمان ساطع شد و به برکت این نور مسلمان شد.. اما من یه خانم رو می‌شناسم.. نیمه‌شب از خواب بیدار شد.. دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع می‌شه... زن خولی می‌گه وقتی اومدم کنار تنور.. دیدم هودجی از آسمان به زمین داره نازل می‌شه.. یه بانوی قد خمیده ای روی هودج ایستاده.. یه حوریه ای صدا می‌زد راه بدید_ راه بدید.. فاطمهٔ زهرا برا دیدن سر فرزندش حسین می‌آید.. وقتی کنار تنور رسید دست برد میان تنور.. سر نورانی را بیرون آورد.. سر رو بغل گرفت و با گریه صدا زد ولدی ولدی یا حسین.. أیها الشهید أیها مظلوم... قتلوا که وما عرفوک.. و من شرب الماء منعوک ... کشتنت ولی آبت ندادند.. حسین.... ✏️ شب است و مادری پهلو شکسته کنار مطبخ خولی نشسته بریز ای دیده خون دل ز دیده که رنگ از صورت زهرا پریده بگوید از غمت در شور و شینم حسینم وا حسینم وا حسینم مولف فیش:حجت الاسلام سمیعی @madehin14
یک ✏️ فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست شمع می‌پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست ✏️ در عزای مادرت یابن الحسن یک‌دم بیا تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست وجود نازنین پیغمبر ص فرمود: فاطمه جان، هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را می آمرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق می‌کند امشب این صلوات را با هم زمزمه کنیم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک ✏️ هرکه با زهراست احساس سخاوت می‌کند مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یک بار سائل کم‌کم عادت می‌کند فرشیان نه عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند ✏️ هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است آینه از شان همتایش روایت می‌کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی می‌ایستد زهرا قیامت می‌کند ✏️ رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش آری قیامت می‌کند آره والله همین‌طوره__ رشته‌ای از چادرش آری شفاعت می‌کند__ اما کدوم چادر؟... همون چادری که ابن شهرآشوب و قطب راوندی نقل می‌کنند : یه روزی امیر المؤمنین محتاج به قرض شد... یه چادر پشمی از حضرت زهرا رو به یه مرد یهودی به امانت داد.. یه مقدار جو قرض گرفت یهودیه چادر و برد تو خونه‌اش.. داخل حجره گذاشت.. نیمه‌های شب زن یهودیه دید تمام حجره نورانی شده.. شوهرش رو صدا زد.. هر دوتایی سراسیمه اومدن تو حجره... دیدند تمام این انوار مقدس از چادر حضرت فاطمه داره ساطع می‌شه.. همون شب خبر پیچید.. همه فامیل و همسایه‌ها شون خبردار شدند.. تو روایت اومده هشتاد نفر یهودی اون‌شب مسلمان شدند چادرت وقتی یهودی را مسلمان می‌کند یک نگاهت عالمی را مثل سلمان می‌کند اما بمیرم یه روزی اومد.. همین چادری که یهودی مسلمان کرد.. حسنین دیدند زیر دست‌وپا افتاده یا زهرا این‌جا یه خانم بود وقتی از خواب بیدار شد دید نوری به آسمان ساطع شد و به برکت این نور مسلمان شد.. اما من یه خانم رو می‌شناسم.. نیمه‌شب از خواب بیدار شد.. دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع می‌شه... زن خولی می‌گه وقتی اومدم کنار تنور.. دیدم هودجی از آسمان به زمین داره نازل می‌شه.. یه بانوی قد خمیده ای روی هودج ایستاده.. یه حوریه ای صدا می‌زد راه بدید_ راه بدید.. فاطمهٔ زهرا برا دیدن سر فرزندش حسین می‌آید.. وقتی کنار تنور رسید دست برد میان تنور.. سر نورانی را بیرون آورد.. سر رو بغل گرفت و با گریه صدا زد ولدی ولدی یا حسین.. أیها الشهید أیها مظلوم... قتلوا که وما عرفوک.. و من شرب الماء منعوک ... کشتنت ولی آبت ندادند.. حسین.... ✏️ شب است و مادری پهلو شکسته کنار مطبخ خولی نشسته بریز ای دیده خون دل ز دیده که رنگ از صورت زهرا پریده بگوید از غمت در شور و شینم حسینم وا حسینم وا حسینم مولف فیش:حجت الاسلام سمیعی @madehin14
سوت و کوره خونه.mp3
زمان: حجم: 3.18M
بسیار زیبا در سوت و کوره خونه، دلا پریشونه علی یارشو روی شونه هاش می بره شبونه علی تنهای تنها، خسته و مات و مبهوت داره زهراشو امشب میذاره بین تابوت بی تاب و مضطر مرتضی زهرا شده حاجت روا حیدر پریشان است شام غریبان است کبودیِ صورت گل روی ابرو داره می گیره جون علی رو کبودیِ بازو به علی این همه وقت چرا چیزی نگفتی تازه فهمیدم امشب چرا رو میگرفتی با رفتنِ جانش علی همراه طفلانش علی بی تاب و گریان است شام غریبان است رو شونه ی زینب غم عالمینه روضه ی سر خاک مادرش روضه حسینه سر داداش حسینو میذاره روی سینه شده کرب و بلایی شب سرد مدینه طفلان میان خیمه گاه زینب کنار قتلگاه آتش فروزان است شام غریبان است @madehin14
ایشالله دروغه @madehin14 زمزمه ماهور _فاطمیه س.mp3
زمان: حجم: 3.48M
☑️بنداول ایشالا دروغه    به پشت در غوغا بود ایشالا دروغه   هیزم و اتیش و دود ایشالا دروغه   ظلمای قوم نمرود ایشالا دروغه  که ناموس پیغمبر ایشالا دروغه  جلو چشای حیدر ایشالا دروغه. رد شدن از رو مادر        ایشالا دروغه      به مادرم شدجفا ایشالا دروغه.  لگد زدن بی هوا ایشالا دروغه  که محسنش شد فدا واویلا (2)مادرم ای مادرم 🔘〰〰〰〰🔘 ☑️بنددوم ایشالا دروغه  که راه مادرشد  سد ایشالا دروغه  اومد جلو یک نامرد ایشالا دروغه   به مادرم سیلی زد ایشالا دروغه. که مادر بی گناه ایشالا دروغه.  جلو چش مجتبی ایشالا دروغه افتاد به روی خاکا ایشالا دروغه مادر زار و حزین ایشالا دروغه. از ضرب دست لعین ایشالا دروغه خورد با صورت رو زمین واویلا (2)مادرم ای مادرم 🔘〰〰〰〰🔘 ☑️بندسوم ایشالا دروغه  مادر زارو حزین ایشالا دروغه. از ضرب دست لعین ایشالا دروغه. خورد باصورت رو زمین ایشالا دروغه. که مادره  پا به ماه ایشالا دروغه. افتاده بود بین راه ایشالا دروغه شد پشت در قتلگاه ایشالا دروغه که رنگ مادر پرید ایشالا دروغه تا که مغیره  رسید ایشالا دروغه غلاف و بیرون  کشید ایشالا دروغه    چقد به پا کردن شر  ایشالا دروغه  از دست قوم کافر ایشالا دروغه   کتک میخورد هی مادر واویلا (2)مادرم ای مادرم 🔘〰〰〰〰〰🔘 @madehin14
❁﷽❁ س عج الله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 گشایش برات وصل امضا میشد ای کاش گره از کار دل وا میشد ای کاش برای دیدنت ای حضرت عشق دو چشمانم چو دریا میشد ای کاش آقای من ، یابن الحسن 🔻گوشه داد میان زمرهٔ چشم انتظاران ز رحمت نام ما جامیشد ای کاش اصلا این روضه ها بهانه ست برا اینکه ما بیایم با امام زمان تجدید پیمان کنیم بیایم تو همین مجالس روضه، چند لحظه و چند دقیقه کنار امام زمان ، بنشینیم و درد دل کنیم، آقای من دل نامحرم ما مَحرم آن غریبی های مولا میشد ای کاش قربون غربتت برم یابن الحسن (اصلا امام زمان یه ارتباط عجیبی با مادرش ، فاطمه ی زهرا داره) هر موقع میخایم آقا رو صدا بزنیم (اسم امام زمان یه جوری وصل میشه به اسم مادرش) مثلا میگیم یابن فاطمه، یابن الزهرا، یوسف فاطمه ، مهدیِ زهرا، 🔻گوشه خاوران دم آخر تن صد پاره ما غبار راه زهرا میشد ای کاش2 🔻بازگشت به داد هر کجا نشستی امام زمانو صدا بزن یابن الحسن .... 🔻گوشه خاوران پس از چندین و چند صد سال گریه میدونم دل امام زمانم تو این جلسات ، فقط دنبال روضه ی مادرش فاطمه ست. آقاجان با اجازه ی شما میخام روضه بخوانم پس از چندین و چند صد سال گریه دگر دستان او وا میشد ای کاش به برق ذوالفقاری خاک خورده غرور شیعه معنا میشد ای کاش آخ مزار 🔻گوشه اوج مزار مخفی یاس مدینه به دستان تو پیدا میشد ای کاش تا کی باید حاجیان ما برن مدینه، هی دنبال قبر گمشده ی مادرت بگردن، هی زیر لب ، کنار قبرستان بقیع و کنار حرم نبوی زمزمه کنند یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم گشتم ولی قبر تو را پیدا نکردم در انتظارم مهدی بیاید تا قبر پاکت پیدا نماید آقاجان غرور چادر خاکی کجایی عزیز فاطمه پس کی میایی چشماتون بارونی شده بریم تو خونه ی امیرالمومنین.... (بقیه در قسمت 2) ━━━━━━─────── [عج الله] ┏━━━ °•🏴•°━━━┓ @madehin14 ┗━━━ °•🏴•°━━━┛