1. امام حسین ع.mp3
7.69M
#دستگاه_همایون
#مدح_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
دستم تهی و
از همه کس بی نوا ترم
من کاسه گردِ کوی شمایم
گدا ترم ..
من را کنار خویش
نگه دار و جا بده
شکر خدا که از همه
بی دست و پا ترم
هرکس غریب تر ،
به شما آشنا تر است
یعنی میانِ این همه
من آشنا ترم
هر شب به یادِ
کُنجِ حرم ، گریه میکنم
هرشب میانِ
گریه کنانِ شما ترم ...
#شاعر_حسن_لطفی
#شعر_دوم
قبله ی من کربلاست
گوشه ی کویِ حسین
خانه ی قلبم کجاست ؟
بر سر موی حسین
چشم منو غیرِ او
تا به ابد کور باد
چیست بهشتم ، فقط
دیدن رویِ حسین
مست شود عالَمی
از نفسش تا ابد
هر که فقط جرعه ای
زد زِ سبوی حسین
مادر او می برد ،
اشک عزادار را
اشکِ عزادار چیست ؟
آب وضوی ِ حسین
باز غریب است او
باز لبش تشنه است
سوخت لب زینب از
داغِ گلویِ حسین
گریه ی تو مَرهم است
بر همه زخمش ولی
زخمِ علی اکبر است
زخمِ گلوی حسین ...
@madehin14
#یادآوری
تشخیص دستگاه در سایت استادحاج اسماعیلی انجام شده است
@javdafshani
1. از آب هم.mp3
4.58M
#دستگاه_همایون
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_حسن_خلج
از آب هم
مضایقه کردند کوفیان ؟
@madehin14
#روضه_در_همایون
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#حاج_حسن_خلج
از آب هم
مضایقه کردند کوفیان ؟
حسیییین ... فرمودند : دوستان ما ، مثل زنبور عسل هستند ، یکی از تعابیرش همینه ، مثل زنبور عسل دورهم جمع میشن ، زمزمه دارند ... هی میگن : حسییین ... با امام زمان (عج) گریه کنیم ..
ازآب هم
مضایقه کردند کوفیان ؟
توامروز مضایقه نکن ازاین آب چشمت ، بگوآقاجان دیر رسیدم امادوتا کاسه آب باخودم آوردم ، هرچند آب شوره ، قربون لبای خشکت برم آقا ... با این دوتا کاسه آب چشم من ، امشب لباتو تر کن ... دستوردین ما اینه ، اگه برات مهمون اومد ، هیچی تو خونه نداشتی پذیرایی کنی ، حداقل پذیرایی اینه ، یه ظرف آب دستش بده ... هجده هزارتا نامه نوشتن ، پسر پیغمبر (ص) رو دعوت کردن اما ...
ازآب هم
مضایقه کردن کوفیان ؟
خوش داشتند
حرمت مهمان کربلا
( میخونم بیت رو اما شنیدنش برای دوستان ابی عبدالله خیلی سخته ... )
بودند دیو و دَد
همه سیراب و می مکید
خاتم زقحط آب ،
سلیمان کربلا ...
#شاعر_محتشم_کاشانی
آهوان صحرا می آومدند آب میخوردند ، میرفتند ، اون وقت غزالان فاطمه ... زبان داره دورِ لبها میگرده ... هر کجا نشستی ، سه مرتبه بگو : یا حسییین ...
@madehin14
2. استاد حاج اسماعیلی.mp3
866.3K
#استاد_حاج_اسماعیلی
#درآمد_همایون
همراه با :
#ملودی_درآمد_همایون
ازآب هم
مضایقه کردن کوفیان ؟
خوش داشتند
حرمت مهمان کربلا ...
#شاعر_محتشم_کاشانی
@madehin14
روضه شب پنجم محرم1401.mp3
13.04M
#روضه #شب_پنجم_محرم_1401
⚫توسل به #امام_حسن_مجتبی ⚫
⚫روضه حضرت عبدالله بن الحسن⚫
قم _ پردیسان مسجد حضرت فاطمة الزهرا
#آواز_دشتی
#حاج_اسماعیلی
@madehin14
متن #روضه_شب_پنجم_محرم
شعر شروع:
➕➕➕➕➕➕
از همان روزِ اَزل من حسنیام حسنی
همهِجا گفتهام آقا تو فقط عشقِ منی
میتپد قلبم اگر در وسطِ سینهزنی
گل کُند ذکرِ حسینِ تو اگر بر دَهنی
زیرِ دِیْن وُ عَلمِ لطفِ شما هستم شکر
روضهخوانِ غمِ این گلپسرت هستم آه
اوّلِ روضه تَهِ گودی وُ در قربانگاه
دستُوپا میزند و دست کشید عبداللّه
میدَود سویِ عمو ذکرِ حرم واٰ اُمّاه
جاننثارِ علی وُ نذرِ ولا هستم شکر
بازویِ من سِپرِ تارِ مویی از سرِ تو
روضهیِ من شده چون روضهیِ آبآورِ تو
میکُشد آه مرا خشکیِ این حنجرِ تو
میروم تا که نبینم در حرم خواهرِ تو
شده سرگشتهِ من آن لحظه کجا هستم؟!
#زمزمه_روضه_عبدالله_بن_الحسن
بند اول:
ببین چه جور گرگا هجوم به شیر آوردن
عمه ببین عمومو تنها گیر آوردن/ عمو غریبه
تنهایی عمو/ اذن جهادمه
اون که عزیز تر از تموم خونوادمه
من آه میکشم/ تا آه میکشه
العطشش منو به قتلگاه میکشه
ول کن دستامو/ که جون فدا کنم
باید مثه بابام/ جمل به پا کنم
بند دوم:
اینا که اصغرو به خاک و خون کشیدن
برا عمو ببین چقدر قشون کشیدن/ عمو غریبه
از فرط تشنگی/ نداره طاقتی
بردار دست از پیکرش ای شمر لعنتی
الهی من فداش/ خونیه پیرنش
مگه می ذارم کوفیا از من بگیرنش!
از دنیا دارم/ همین یه آرزو
میخوام که جون بدم/ تو بغل عمو
@madehin14
روضه علی اصغر ع 1401.mp3
11.01M
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
#روضه_حضرت_علی_اصغر
اجرا شده در مرکز خدمات حوزه علمیه قم ١۴٠١/۵/١٣
#حاج_اسماعیلی
توضیح: بیت اول در #دستگاه_همایون اجرا شده و ادامه شعر مقدمه و شعر روضه در #آواز_بیات_اصفهان می باشد
از دقیقه 7:15 مجددا به #دستگاه_همایون مراجعت شده و تا آخر در همایون اجرا شد
@madehin14
اینستاگرام: @hajsmaeeli_110
اشعار مناجات محرمی – شب دوم محرم – سید پوریا هاشمی
از ابتدای خلقت تا انتها حسین است
روح خدا پرستی در انبیا حسین است
هرچه بلاست آقا یکجا بجان خریده
در امتحان ایمان قالو بلی حسین است
اوج کمال احمد بوسیدن حسین است
معراج رفته داند معراج تا حسین است
هنگام مرگ باید بالا سرم بیاید
رویش حساب کردم چون باوفا حسین است
تربت به هر مریضی دادم شفا گرفته
لعنت به منکرش باد سر شفا حسین است
این ارج و قرب کعبه مدیون خون آقاست
حاجی نباش غافل سنگ بنا حسین است
هریک قدم پیاده صد حج ثواب دارد
هرجوره سود کردیم تا کار با حسین است
دراین حرم عبادت یعنی که ذکر ارباب
صوت همه ملائک صلو علی حسین است
لبیک داعی الله من آمدم زیارت
حالا تمام شورم لبیک یا حسین است
چه روزگار تلخی دارند این دو عاشق
پایین نیزه زینب بر نیزه ها حسین است
سید پوریا هاشمی
محمد جواد شیرازی
حضرت علی اصغر(ع)-شهادت
مادری بین خیمه غمگین بود
سرش از شرم رو به پایین بود
پیش چشمان بانوان حرم
دیده اش پر شد از نم و شبنم
بانویی که دگر نظیر نداشت
کودکش تشنه بود و شیر نداشت
دست خود را تکان تکان می داد
کودکش تشنه داشت جان می داد
چه کند با دل گرفتارش؟!
داد دست رقیه گهوارش
پیش او هم علی نشد آرام
زینب آمد ولی نشد آرام
کودکی زیر لب در آن محفل
گفت با گریه یا ابوفاضل
آه، از شرم ساقی توحید
پیکرش بین علقمه لرزید
ناگهان نور مشرقین آمد
پدرش حضرت حسین آمد
عمه گهواره را به آقا داد
به دل مادرش تسلا داد
گفت: او هم دلاوری شده است
تشنه ی جام کوثری شده است
رفت آقا به سوی آن لشکر
رفت در روبروی آن لشکر
گفت: این طفل را چه تقصیر است
دست او نه کمان نه شمشیر است
آتشی بر دل فلک خورده
لبش از تشنگی ترک خورده
نیست کس تا دوای او بدهد؟!
جرعه آبی برای او بدهد
طفل خود را گرفت بالاتر
عمر سعد بود و یک لشکر
بین شان سخت ولوله افتاد
ناگهان یاد حرمله افتاد
گفت: برخیز و صید کن در دم
با سه شعبه تو هر دو را با هم
قلب کون و مکان شراره گرفت
تیر را سوی شیرخواره گرفت
تیر از چله ی کمان رد شد
در حرم حال مادرش بد شد
طفل خنده به روی لب آورد
روی دست پدر تلظی کرد
دست و پا زد میان آغوشش
ذبح شد بچه گوش تا گوشش
سر اصغر میان یک دستش
پیکرش شد از آن یک دستش
روضه، مافوق هر تصور شد
پدر از خون محاسنش پر شد
عرش را داشت شعله ور می کرد
متحیر به او نظر می کرد
این همه اظطراب را چه کند؟!
مانده حالا رباب را چه کند؟!
در عبا گرچه طفل پنهان بود
خونِ زیر عبا نمایان بود
بیش از این بین این مسیر نماند
پیکرش را به پشت خیمه رساند
وای از ناله ی مهیب رباب
وای از غربت عجیب رباب
رفت خیمه، نه این که دل بکند
خواست گهواره را تکان بدهد
از دلش غصه بی گمان نرود
بعد از این زیر سایه بان نرود
4. نغمه حجاز.mp3
8.56M
#نوحه_حضرت_علی_اکبر
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
#سینه_زنی_همایون
#نوحه_گوشه_شوشتری
#نغمه_حجاز
از خیمه برون ،
چو رسولَ الله ...
https://t.me/madehin14
#نوحه_حضرت_علی_اکبر
( علیه السلام )
#حاج_محمود_کریمی
#دستگاه_همایون
#نوحه_گوشه_شوشتری
#نغمه_حجاز
از خیمه برون ،
چو رسولَ الله
آمد پیشِ چشمِ ، ثارَالله
دستی بر قبضه ی شمشیرُ
فریادِ علی اکبر
یا علی ولیُ الله
همه ی اهلِ حرم از
پیِ او نالان
فلک از غمِ او گریان
فلک از نفسش سوزان
به کف آینه و اشک و قرآن
به تنش زره یِ
رسولِ دو سرا
می برد به نگاه
دلِ خون خدا ، مولا
از خیمه برون ،
چو رسولَ الله
آمد پیشِ چشمِ ، ثارَالله
دستی بر قبضه ی شمشیرُ
فریادِ علی اکبر
یا علی ولیُ الله
#بند_دوم
دست عالَم و
دامنِ تو ، یا علی
غم تو مولا علی
علی علی ، علی علی 2
( از خیمه برون ،
چو رسولَ الله ... )
جمله تکرار تا آخر ...
#بند_سوم
نظر عباس
به نگاهِ یلِ حیدر
که ببیند از او ، یک بار
مثل پرده ای از خیبر
می رسد رجزِ اکبر
امیر عالمین ،
نگاهش به جنان
زیر تیغ و سنان ،
تو عزیزِ حسین ( ای وای )
( از خیمه برون ،
چو رسولَ الله ... )
جمله تکرار تا آخر ...
#بند_چهارم
دست خدا ، دست مولا علی
دست او هم علی
از میمنه تا میسره
می تازد و می گوید و
حیدر امیرالمومنین
می دوزد از ، تیغش ببین
صد آسمان ، را بر زمین
حیدر امیرالمومنین
بر پیش چشمانِ عمو
رزم علی ، اکبر ببین
حیدر امیرالمومنین
فرقِ سرش ، شد حیدری
پهلویِ او ، شد مادری
آمد کنارِ این پسر
بابا ، به حال مُضطری
ای نازنین ، جانِ پدر
جان از تنِ ، بابا مبر
( دیگر مزن ، پا بر زمین ) 2
رخِ تو ، پُر خون ،
تن پا کِ تو بر ،خاک است
نفس پدرت دیگر،
شرر دلِ افلاک است
لب تو ز عطش ، چاک است
روح پیکر من ،
مرو از بر من
بیا سوی حرم
علی اکبر من ، بابا
( از خیمه برون ،
چو رسولَ الله ... )
جمله تکرار تا آخر ...
#بند_پنجم
پیش چشم من
می زدی ، دست و پا
سوی خیمه بیا
علی علی ، علی علی 2
( از خیمه برون ،
چو رسولَ الله ... )
جمله تکرار تا آخر ...
@madehin14
10. حجاز عربی.mp3
2.34M
#یادآوری
استاد حاج مرتضی حبیبی در مورد انطباق مقام حجاز با گوشه شوشتری ، از کلمه #دقیقا استفاده میکنند :
بسیاری از ردیف های ایرانی در مقامات عرب بهتر اجرا می شود البته با نام های دیگر ، مثل #نغمه_حجاز در زبان عرب که دقیقا منطبق بر #آواز_شوشتری است.
لطفا به ملودی و موسیقی فیلم « محمد رسول الله ص » با دقت گوش نموده و آنرا با نوحه جناب حاج محمود کریمی مقایسه بفرمائید
@madehin14
زینب بنِگر چه تکیه گاهی دارد
ارباب عجب پشت و پناهی دارد
حق داشت رقیه عاشق او بشود
الحق که عجب عموی ماهی دارد
#شاعر_مهدی_مقیمی
@javdafshani
5. شب تاسوعا.mp3
7.76M
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#شب_تاسوعا
عشق مدیون مهربانی سقاست
هست حتی خدا به او حساس
17/6/1398
مسجد حضرت ولی عصر (عج )
جزیره خارک
@madehin14
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#استاد_حاج_اسماعیلی
#شب_تاسوعا
عشق مدیون مهربانی سقاست
هست حتی خدا به او حساس
از زبان امام می گویم
رَحِمَ اللّه عَمّی الْعَبَّاس
از شجاعت همین قدَر گویم
اسدُاللّه می شود پدرش
شیر، از چشمه ی ادب خورده
مادر ام البنین و او پسرش
مدح او را چگونه بنویسم
لَنگ مانده کُمیت این کلمات
من که باشم؟ حسین فرموده
ای اباالفضل “جان من به فدات
شیعه و ارمنی ندارد که
ما همه بر عطاش مسکینیم
یاد شرمندگیش می افتیم
هر کجا طفل تشنه می بینیم
این طرف خیمه منتظر که عمو
زود با مشک آب می آید
وای اگر قامتش نظر بخورد
چه به روز رباب می آید
آن سوی دشت بر جبین عمو
از شتاب عمود چین افتاد
تیر در چشم دارد و بی دست
ماه از آسمان زمین افتاد
تا صدا زد اخا مرا دریاب
طاقت از زانوی حسین ربود
جای “یا سیدی” اخایش خواند
شک ندارم که مادر آنجا بود
آنکه می رفت هر کجا از دشت
چشم می دید قد رعنایش
چه شده که حسین می گردد
تکه تکه بیابد اعضایش
دید بر روی خاک خون آلود
دست از تن جدای دلبر را
چند گام آن طرف کنار علم
غرق خون دید دست دیگر را
بوسه بر دست ساقی اش می زد
جان آقای خیمه بر لب بود
من بمیرم که گریه های حسین
باعث خنده ی سپاهی شد
مشک پاره به خیمه ها نرسید
این خجالت برای ساقی ماند
روضه ی دست و دشت را خواندم
روضه ی رأس و تشت باقی ماند
#مرضیه_نعیم_امینی
17/6/1398
مسجد حضرت ولی عصر (عج )
جزیره خارک
@madehin14
هدایت شده از خادمین شهید گمنام بالاتر از مصلی پردیسان
🛑جذب خادم افتخاری در مسجد مقدس جمکران از بین برادران و خواهران واجد شرایط
فرصت ثبت نام محدود
جزئیات و نحوه ثبت نام 👇👇👇
@khadminsahidgomnam
تو را در ابتدا از حال بردند
سپس با نیزه در گودال بردند
همین که سر جدا شد از تن تو
ز پای دخترت خلخال بردند
#محمد_حسن_بیات_لو
@javdafshani
6. شب عاشورا.mp3
8.99M
#شب_عاشورا
#روضه_امام_حسین
#علیه_السلام
#استاد_حاج_اسماعیلی
امشب شب
راز و نیاز عاشقان است
18/6/1398
مسجد حضرت ولی عصر(عج)
جزیره خارک
@madehin14
#شب_عاشورا
#روضه_امام_حسین
#علیه_السلام
#استاد_حاج_اسماعیلی
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها ، وَ بَعْلِها وَ بَنیها ، وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها ،بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ
شب عاشوراست ، همه ی روضه هایی که توو این 10 شب خوندیم ، همه مال امشب و فرداست ...
امشب شب
راز و نیاز عاشقان است
فردا سرِ فرزند زهرا
بر سنان است ؟
میشود از جفا
دست و سرها جدا
بَقیَّهَ الله ، آجَرَکَ الله
امشب حسین هست و
شهادت آرزویش
فردا بریزد بر زمین
خون گلویش
در میان گودال
میزند پر و بال
بَقیَّهَ الله ، آجَرَکَ الله
امشب ...
( خیلی روضه داره امشب ، نمیدونم کدوماشو بگم ؟ )
امشب حرم ، یک تشنه ی
شش ماهه دارد
فردا سرِ دست پدر
جان می سپارد
بهرِ یک جرعه آب
گردد از خون خضاب
بَقیَّهَ الله ، آجَرَکَ الله
امشب دعا خواند لبِ
عطشان زینب
فردا شود نقش زمین
قرآن زینب
کنار قتله گاه
کُند زهرا نگاه
بَقیَّهَ الله ، آجَرَکَ الله
هلال بن نافع ، میگه من نگهبان خیمه ها بودم ، نیمه های شب دیدم ابی عبدالله از خیمه بیرون اومده ، بر جان مبارکش ترسیدم ، دورا دور دنبال آقا راه میرفتم ، دیدم توو تاریکی شب یه چیزایی رو از رو زمین برمیداره ، جمع میکنه ، یه مرتبه متوجه ی من شد فرمود کی هستی ؟
اومدم جلو ، عرض کردم : آقا جان نافع بن هلالم .آقا چی شده این موقع شب اینجا چی کار میکنید ؟
فرمود : نافع فردا ماها رو که به شهادت برسونن ، بچه های من توو این سرزمین با پای برهنه میدون ، من دارم دونه دونه این خارها رو از زمین جمع میکنم ...
امشب پیمبر
اشک ریزد از دوعینش
فردا بشوید صورت از
خونِ حسینش
حضرت فاطمه
دارد این زمزمه
بَقیَّهَ الله ، آجَرَکَ الله
اما شب عاشوراست ، شب وداع هست ، یه مرتبه زینب اومد توی خیمه ابی عبدالله گفت : حسین جان ! شنیدم فردا تو هم کشته میشی ؟ آره خواهر ،حسین جان راهی هست برگردیم مدینه ؟؟
فرمود نه زینب جان ، اینجا وعدگاه منو خداست ،اینجا همون جائیه که جدم پیغمبر وعده کرده ، اینجا همون جائیه که مادرم فاطمه وعده کرده ، اینجا همون جائیه که بابام علی وعده کرده ... آه ، چطوری زینب دور حسین میگرده ؟ حسین جان ! میشه من جای تو قربانی بشم ؟ نه زینب جان ...
#دستگاه_همایون
#گوشه_بختیاری
الهی ، ماتم دلبر نگیرم
دل از دیدار رویت برنگیرم
الهی سایه ی تو کم نگردد
الهی بوسه از حنجر نگیرم
#شاعر_محمود_ژولیده
اما ، اون روضه ای که مادر سادات خیلی علاقه داره روضه ی وداع هست ، ببرمت عصر روز عاشورا ... رسید اون ساعتی که ابی عبدالله اومد با اهل حرم وداع کنه ، یکی یکی سفارشاتشو به اهل حرم میکنه :
اُمِ کلثوم ، خواهرم یادت باشه چی گفتم من ... رباب یادت باشه خیلی بی تابی نکنی ... با دختراش حرفاشو زد ، اما هر کاری کرد دید زینب رو نمیتونه آروم کنه ، الانه که زینب جون بده ، چی کار کرد ؟
فَاَشارَتْ بِیَدِهِ عَلَیْهِ السَّلامْ اِلَی قَلْبِ اُخْتِه ... یه اشاره ای کرد به قلب زینب ، زینب آروم گرفت ، گفت حسین جان میخای بری برو برادر ، اما کمی آهسته ... دلم نمیاد ازت جدا شم ...
مَهْلاً مَهْلاً ، یَابْنَ الزَّهْرا
هر جا نشستی سه مرتبه صدا بزن یاحسییین ...
18/6/1398
مسجد حضرت ولی عصر(عج)
جزیره خارک
@madehin14
ماتِ عطش تو
کائنات است حسین
آتش به دلِ
آب فرات است حسین
لب تشنه ،
لبِ آبِ روان جان دادی
با آن که لَبَت
آب حیات است حسین
@javdafshani