فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حالات_و_کلمات_دلدادگان
🩸پیراهن روضهخوانِ شیدای حضرت عباس علیهالسلام هم «شفا» میدهد چه برسد به خود آن حضرت ...
🎙 حضرت آیت الله وحید خراسانی «دامظلّه»
@Maghaatel
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸به حضرت امّالبنین علیهاالسلام هم میگفتند: «یا روز فقط گریه کن یا شب؟!»
در نقلی آمده است:
🥀 از بسیاری اندوه و محنت حضرت امّالبنین علیهاالسلام، مردم مدینه به تنگ آمده و به او پیغام دادند: ای مادر عباس! ما میدانیم که در این مصیبت حق داری و دل تو به داغ شهیدانِ غریب میسوزد! لکن درخواست ما از تو آن است که روز گریه کنی و شب آرام گیری و یا شب نوحه کنی و روز آرام گیری؟!
🥀 حضرت امّالبنین علیهاالسلام در جواب ایشان پیغام فرستاد: ای مردم مدینه! مرا معذور دارید که آرام و قرار از من رفته و طاقت من در این مصیبت عظمی طاق شده است! ای مردم مدینه! امیدوارم که هیچ یک از شما را مثل من مصیبتی واقع نشود!
🥀 راوی گوید: بعد از آن، حضرت امّالبنین علیهاالسلام چون که صبح میشد چادر به سر میکرد و به قبرستان بقیع میرفت و تا شام گریه و زاری و نوحه و بیقراری میکرد چنان که هر کسی از آن راه می گذشت و نالههای جانسوز او را می شنید بیاختیار سیل اشک از دیده جاری مینمود و چون شب میشد به شهر میآمد تا صبح ناله می کرد و ساعتی آرام نمیگرفت.
📚عین البکاء، بروجردی، ص۴۵۱، بازنویسی شده (نسخه خطی)
✍ من اگر گریه برایت نکنم پس چه کنم
روضه خوانی به عزایت نکنم پس چه کنم
چه کنم مادرم و داغ جوان سنگین است
تا دمِ مرگ صدایت نکنم پس چه کنم
من که از قبر تو و کرببلا دورم... دور
شهر را کرببلایت نکنم پس چه کنم
باز هم سائل هرساله تو پشت در است
یادِ آن دست عطایت نکنم پس چه کنم
ماهِ من ، بعد تو چشمم که میافتد بر ماه
تو بگو باز هوایت نکنم پس چه کنم
پسرم دست تو را دست خدا میبوسید
گریه بر دست جدایت نکنم پس چه کنم
تو سرت خورد عمود و سر من درد گرفت
گریه بر فرق دوتایت نکنم پس چه کنم
تیر بر مشک تو خورد و جگرم تیر کشید
من از آن تیر شکایت نکنم پس چه کنم
میرسید آب اگر خیمه نمیسوخت دلم
من به جای تو سِقایت نکنم پس چه کنم
رفت بر نیزه سرت زودتر از رأس حسین
همهی عمر دعایت نکنم پس چه کنم
پسر فاطمه! عالم به فدای سر تو
پسرم را که فدایت نکنم پس چه کنم
غم بیمادری از بیکفنی سختتر است
جای او گریه برایت نکنم پس چه کنم
@Maghaatel
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸با غیرتتر و با وفاتر از امّالبنین علیهاالسلام و پسرانش ندیدم...
در نقلی آمده است که حضرت امّكلثوم سلاماللهعلیها فرمودند:
🥀 با حمیّتتر (با غیرتتر) از طایفهی کلابیه در طوایف عرب ندیدم! امالبنين علیهاالسلام با اینکه چهار پسرش در کربلا شهید شده بودند، در مدت عمر، نام هیچکس را نمیبُرد و بر مظلومی پسر فاطمه سلاماللهعلیهما گریه میکرد.
📚تحفة الذاکرین،کرمانشاهی، ص۴۰۳ (نسخه خطی)
✍ خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسین
آسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین
زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفت
از غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین
خواهرت گفت که از نیزه دهانت خون شد
ناگهان بند دل از این خبرم ریخت حسین
من شنیدم بدنت زیر سُم اسبان رفت
تنت انگار که پیش نظرم ریخت حسین
گفت راوی که جگر گوشهاَت ارباً ارباست
از دلم سختیِ داغ پسرم ریخت حسین
در ره یاری ارباب، پسر یعنی چه؟
شکر ، پیش قدمِ تو قمرم ریخت حسین
مادر آن است که یار غم زهرا بشود
پس چه بهتر که به پایت ثمرم ریخت حسین
پسرانم همه بودند سپرهای حسین
سپر من همه در حفظ حرم ریخت حسین
آب اگر ریخت ز مشک پسرم ، شرمنده...
آبرو بود که از چشم ترم ریخت حسین
مرغ باغ ملکوتِ تو شده عباسم
او به پرواز شد و بال و پرم ریخت حسین
مادرت آمد و دست پسرم را بوسید
عرق شرم ز روی پسرم ریخت حسین
@Maghaatel
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸قربانصدقههای حضرت امّالبنین علیهاالسلام برای ماهِ بنیهاشم ابالفضل العباس علیهالسلام...
در کتاب «المُنمّق فی أخبار قریش» _ از منابع قرن «۳ هق» _ آمده است:
🔖 حضرت امّالبنین علیهاالسلام در ایام طفولیتِ حضرت عباس علیهالسلام، با این اشعار قربانصدقهٔ ماه بنیهاشم میرفت و میفرمود:
📋 أُعيذُهُ بِالْواحِد/ مِن عَينِ كُلِّ حاسِد/ (مِن) قائِمٍ و القاعِد/ مُسلِمِهم و الجاحِد/ صادِرهِم و الوارِد / مَولودِهِم و الوالِد
▪️ابالفضلم را به خدای یگانه میسپارم؛ از هر چشم حسودی! از هر ایستاده و نشستهای! از چشم هر مسلمان و کافری! از چشم هر آنکس که میرود و هر آنکس که میآید! از چشم هر پسر یا پدری!
📚 المُنمّق فی أخبار قریش، ج۱ ص۳۵۱
✍ آه یا امّالبنین! کجا بودید در آن ساعتی که چشم حسودان کوفی و شامی، قد و بالای رعنای ابالفضلت را نظر زدند ...
➖ در همان ساعت دردناکی که مقاتل نوشتهاند:
📜 فَضَرَبَهُ حَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ مِن وَراءِ نَخلَةٍ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ عَلىٰ رَأسِهِ الشَّريفِ، فَسَقَطَ مُخُّ رَأسَهُ عَلىٰ كَتِفِهِ
▪️حکیم بن طُفیل ملعون، پشت درخت نخلی کمین کرد و از پشت آمد و با عمود آهنین چنان ضربه ای بر فرق مبارک حضرت عباس علیهالسلام زد که جمجمه حضرت بر روی کتف او افتاد.
📜 فَهَوَىٰ عَن مَتنِ الْجَوادِ و هو يُنادِي: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه
▪️پس از بالای اسب، با صورت به زمین افتاد و فریاد برآورد: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه
📚اسرارالشهاده ص٣٣۴
✍🏻 چشم كردند حسودان قمرم را، چه كنم؟
اين بلايی كه غم آورده سرم را، چه كنم؟
تا شكستي همه جای تنِ من تير كشيد
تو بگو پشت و پناهم! كمرم را چه كنم؟
نيمهٔ جانِ من از داغ پسر رفت ز دست
نيمهجانيست و اين مختصرم را چه كنم؟
از خدا بیخبران تير به مشكت زدهاند
عطش اصغر خونين جگرم را چه كنم؟
من چگونه بدنت را ببرم تا خيمه؟
خنده و هلهلهی دور و برم را چه كنم؟
بعدِ تو فاتحهٔ چادر و معجر خوانده ست
همه رفتند و تو رفتی و حرم را چه كنم؟
@Maghaatel
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلواتاللّهعلیه» با امّالبنین «علیهاالسلام»...
در نقلها آمده است:
🥀 روز عاشورا زهیر بن قین پرچم را عبدالله بن جعفر بن عقیل را گرفت و نزد حضرت عبّاس علیهالسلام رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! میخواهم حدیثی برایت نقل کنم!
🥀 ای اباالفضل! بدان قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه با مادرت امّالبنین علیهاالسلام ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست؛ و عقیل کسی بود که از انساب عرب،کاملاً آگاهی داشت.
🥀 پس به عقیل فرمود: برادرم!میخواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی شریف و با حسب و نسب و معروف به شجاعت باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین علیهالسلام را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید.
🥀 پس زهیر عرض کرد: ای اباالفضل! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود! پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن.
📋 فَارتَعَدَّ العَبّاسُ علیهالسلام وَ تَمَطَّی فی رکابِهِ حَتَّی قَطَعَهُ
▪️در این هنگام حضرت عبّاس علیهالسلام با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد.
🥀 سپس فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مىخواهى به من جرأت دهى؟! سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونهاى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی!!!
📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۴
📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۲۸
📚کبریت احمر، ص۳۸۶
✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله
بنویسید به ایوان اباعبدالله
سردر روضه رضوان اباعبدالله
که بود سروری از آن اباعبدالله
و اباالفضل بود جان اباعبدالله
من کیم همسر محبوبه شاه عربم
مادر فضل و فداکاری و عشق و ادبم
فاطمه نام، ولی امّبنین شد لقبم
همه هستیم من و ابناء من و اُمّ و اَبَم
ز کنیزان و غلامان اباعبدالله
پسری شیر صفت بهر علی آوردم
از همان کودکیش نذر حسینش کردم
گفتمش ای که تماشات دوای دردم
به فدای تو و آن دست رشیدت گردم
نکشی دست ز دامان اباعبدالله
اشک میریزم و چشمان ترم میسوزد
همچنان شمع ز پا تا به سرم میسوزد
هر زمان آب بنوشم جگرم میسوزد
هم دلم از غم سقای حرم می.سوزد
هم به یاد لب عطشان اباعبدالله
گریهام بر غم بیدستی آبآور نیست
گریهام بهر غریبی است کَسَش یاور نیست
خواهرش هست ولی هیچ کسی مادر نیست
غم بیمادری از بیکفنی کمتر نیست
دل من هست پریشان اباعبدالله
گرچه سخت است غم داغ پسر بر مادر
داغ عباسِ جوان زد شررم پا تا سر
سوزم و سازم و میگویم صد بار دگر
چار فرزند من و خلق دو عالم یکسر
جانشان باد به قربان اباعبدالله
@Maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
⚫️ فهرست لینکدارِ مصائب و مطالب مرتبط با حضرت امّالبنین علیهاالسلام
🩸حضرت ام البنین علیهاالسلام، آنقدر بر سیدالشهداء علیهالسلام گریه کرد تا بیناییاش را از دست داد...
🩸بانویی که در شب عروسیاش تا صبح، مشغول پرستاری از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام شد...
🩸« وَیلِی عَلَی شِبلِی »... | به من خبر رسیده که عمود آهن بر سر بچهشیرم زدند...
🩸نوحهسرایی های حضرت امّالبنین علیهاالسلام، قلب همه مردم، حتی «مروان بن حکم ملعون» را آتش میزد...
🩸خواهش دارم که مرا «فاطمه» صدا نزنید...
🩸ای کاش میدانستم که با دستان ابالفضلم چه کردند...
🩸فرزندان من و تمام اهل زمین، فدای اباعبدالله الحسین علیهالسلام...
🩸ای امّالبنین! مصیبتهای سنگین، زینب را پیر کرده است...
🩸حضرت امّ البنین علیهاالسلام را طبق برخی از نقلها به شهادت رساندند...
🩸مجلس عزای حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها و حضرت امّالبنین علیهاالسلام در مدینه....
🩸مقام حضرت امّالبنین علیهاالسلام در نزد حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها ...
🩸وداع امام حسین علیهالسلام با حضرت امالبنین علیهاالسلام به هنگام خروج از مدینه...
🩸وداعِ حضرت ابالفضل العباس علیهالسلام با مادرش حضرت امالبنین سلاماللهعلیها به هنگام خروج از مدینه...
🩸من نیامدهام تا جای مادرتان حضرت فاطمه زهرا «صلوات الله علیها» باشم؛ بلکه آمدهام تا «خادمه» شما شوَم...
🩸احترام ویژه امام حسن مجتبی علیهالسلام به حضرت امالبنین علیهاالسلام...
🩸وقتی که مولا امیرالمومنین «صلوات الله علیه» برای حضرت امُّالبنین علیهاالسلام،روضه دستانِ حضرت عباس علیهالسلام را میخواند...
🩸دیگر مرا امّالبنین نخوانید...
🩸امّالبنین با بچههای اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب مینشست و گریه میکرد...
🩸ای پسر عمو! هیچوقت برای پدر غریبم سختتر از آن ساعتی نبود که بابای تو را کشتند...
🩸من اصلاً فرزندانم را جز برای نوکری سیدالشهداء علیهالسلام تربیت نکردهام...
🩸به حضرت امّالبنین علیهاالسلام هم میگفتند: «یا روز فقط گریه کن یا شب؟!»
🩸با غیرتتر و با وفاتر از امّالبنین علیهاالسلام و پسرانش ندیدم...
🩸قربانصدقههای حضرت امّالبنین علیهاالسلام برای ابالفضل العباس علیهالسلام...
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلواتاللّهعلیه» با امّالبنین «علیهاالسلام»...
@Maghaatel
معارف و مقاتل آلُ الله
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام ⚫️ فهرست لینکدارِ مصائب و مطالب مرتبط با حضرت امّالبنین علیهاالسلام
.
سلام علیکم و رحمةالله
➖ شما میتوانید فهرست بالا را برای دلدادگان حضرت امالبنین علیهاالسلام #فوروارد کنید تا دلهای بیشتری همغصه با غصههای قمر بنیهاشم علیهالسلام در این شب و روز بشود.
➖ همچنین جهت دسترسی به فهرست مقاتل اهلبیت علیهمالسلام (مثل فهرست بالا) میتوانید در کانال «فهرستمقاتل» عضو شوید.
👇👇👇
https://eitaa.com/maghaatel2
#معارف_حسینی
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸کسی که دنبال رزق اشک بر سیدالشهداء صلواتاللهعلیه است، دست به دامن امّالبنین علیهاالسلام بشود...
📝 از برخی از روایات و همچنین از برخی از دستورالعملهایی که علماء و بزرگان برای برآوردهشدن امور مختلف فرمودهاند، ظاهر میشود که «دستگیره توسل»، بستگی به نوع حاجت دارد!
💬 به بیان بهتر چه بسا آن امام و یا آن امامزادهای که در یک مصیبت خاص و یا یک عمل خاص، «سرآمد در نوع خود» بوده، مجرای برآوردهشدن حاجات در همان نوع نیز میشود!
📈 به عنوان مثال طبق حکایت ابوالوفای شیرازی(۱)، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به او فرمودند: برای «رهایی از دست سلاطین جور» به «امام سجاد علیهالسلام» متوسل شو! و یا برای «طلب عافیت» به «حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام» متوسل شو!
🔖 چه بسا سرّ این مطلب اینست که از آنجا که امام سجاد علیهالسلام در سلسلههای آهنین، اسیر دست سلاطین ظلم و جور بوده، هر کس که اینگونه گرفتار شود، خدای متعال اراده نموده تا به در خانه امام سجاد علیهالسلام برود! همچنین از آنجا که حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام سالیان سال، در کنج زندانها متحمل بلاهای سخت شده، هر کس که به دنبال عافیت باشد، باید دست به دامان آن حضرت بشود.
👈 حال از آنجا که طبق روایت (۲) حضرت امّالبنین علیهاالسلام آنقدر بر سیدالشهداء صلواتاللهعلیه گریه کرد تا که «نابینا» شد، چه بسا هر کس که میخواهد رزق بُکاءش بر سیدالشهداء صلواتاللهعلیه زیاد بشود، باید دستتوسل به دامان آن بانو برآورد تا که شاید قطرهای از دریای اشک امّالبنین علیهاالسلام نصیب و روزی او هم بشود انشاءالله!
📚(۱)بحارالانوار، ج۹۱ ص۳۵.
📚(۲)الأمالي،شجري، ج۱ ص۲۳۰.
✍ قطرهای از بَحر اَشکت را به چشم ما بریز
ای که از چشم تو جیحون جاری یا امّالبنین!
ما نفهمیدیم حق روضهٔ ارباب چیست؟!
تو به ما آموز رسم زاری یا امّالبنین!
@Maghaatel
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام
🩸ای آقای من! ای حسنجان! از خاک به پا خیز و برای برادرت حسین «علیهالسّلام» ماتم به پا کن!
در نقلی آمده است:
🥀 وقتیکه حضرت امّالبنین علیهاالسلام خبر شهادت سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» را شنید، چادر بر سر کرده، به قبرستان بقیع آمد و خود را به روی قبر مطهر امام حسن علیهالسلام انداخت و قبر را در بر گرفت و زار زار گریست!
🥀 سپس خطاب به قبر مطهر امام مجتبی علیهالسلام عرضه داشت: ای نور دیده زهرا! چه کنم با این مصیبت عظمیٰ؟ برادرت حسین «علیهالسّلام» شهید شد! و خواهر محترمت اسیر شد! سر از قبر بردار، و ماتم برادر برپا کن! و فاطمه «سلاماللهعلیها» را خبر کن که حسین «علیهالسلام» گریهکن نداشته!»
📚مبکی العیون، نجفی، ص۱۴۶ (نسخه خطی)
✍ از غمت ویرانم امّا خانه آبادم حسین
می رسد با ناله اش زهرا به فریادم حسین
میروم آشفته و زخمی سرِ خاک بقیع
می رود تا کربلایت داد و بیدادم حسین
بسکه بین گریه هایم جلوه کرده اسم تو
اسم عباس خودم را بُردی از یادم حسین
آنقدر از خشکی لبهای تو شرمندهام
یاد خشکی لب سقا نیفتادم حسین
مشک پاره دیدم و گفتم که بیچاره رباب
می زند بر سر رباب تو که نوزادم...حسین
مادرت زهرا به جایم رفت بین علقمه
ای فدای مادر تو هرچه اولادم حسین
ذره ذره آب شد عباس و آب مشک ریخت
قطعه قطعه ریخت آنجا شاخ شمشادم حسین
من شنیدم فاطمه تا بین آن گودال رفت...
سوخت از ذکر بُنیَّ عالم و آدم حسین
زیر پا ذکر لبت را بیوضو برهم زدند
ای فدای نالهٔ جدّ تو اجدادم حسین
روی نی با خواهرت رفتی ز کوفه بین شام
معجرش را پاره دیدی در میان ازدحام
@Maghaatel
#معارف_فاطمی
🔰 خدایی که سپاس که مقام «مریم بنت عمران» را به «کنیز دخترم» عطا فرمود...
در روایتی آمده است:
📃 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به ترتیب چهار شب را افطار مهمان امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام شدند...
📈 در شب چهارم، به هنگام خروج از خانه، چون به در خانه رسیدند، فضهٔ خادمه به خدمت آن حضرت آمد و در کمال خجلت و شرمساری عرض کرد: ای فخر کائنات! همچنان که سروران مرا سرافراز کردید، میخواهم مرا نیز در میان کنیزان سرافراز کنید! لذا تقاضا دارم که فردا شب مهمان من شوید!
🗯 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله قبول فرمودند و شب دیگر را به فضه وعده دادند. فضه را حیا مانع شد که حضرت امیر علیهالسلام را در این حکایت خبردار نماید و خود هم نتوانست که طعامی را فراهم کند.
🕜 شب موعود فرا رسید و رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چون از نماز مغرب فارغ شد...، به سراغ خانه امیرالمؤمنین علیهالسلام آمد؛ اهل خانه که از ضیافت فضه اطلاعی نداشتند از آمدن پیغمبر در آن وقت تعجب نمودند!
🔖 حضرت تعجب ایشان را دریافت نموده و دانست که ایشان خبر از وعدهخواستن فضه ندارند؛ لذا فرمود: امشب را مهمان فضهام! حضرت امیر علیهالسلام که این مطلب را شنید، برخاست و فضه را طلبید و فرمود: چرا مرا خبر نکردی تا تحصیل طعامی نمایم؟! فضه عرضه داشت: «من طعام مهیا نمودهام!»
📝 پس فضه به مصلّای خود رفت و به سجده افتاد و گفت ای پروردگار عالم! من کنیز دختر پیغمبر و حبیب توأم! امشب پیغمبر تو را به مهمانی طلبیدهام و تو مطلعی که قدرت بر فراهمکردن طعامی ندارم! از تو میخواهم که به حرمت پیغمبر و به آبروی علی و فاطمه و حسن و حسین علیهمالسلام که سروران منند، مرا در نزد پیغمبر خجل و شرمسار مگردانی!
🍲 ناگاه بوی طعامی به مشام وی رسید! چون سر از سجده برداشت، دید کاسهای مملوّ از طعام با چند تکه نان در حوالی مصلّای او گذاشته شده؛ آن را برداشت و به نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله آورد؛ حضرت چون آن طعام را مشاهده نمود، دانست که از اطعمه دنیا نیست. لذا از فضه سوال نمود و فضه حکایت این طعام را برای آن حضرت بیان کرد.
👈 در اینجا بود که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: حمد و سپاس میکنم خدایی را که منزلت «مریم دختر عمران» را به کنیز دخترم عطا فرمود!
📚محرق القلوب،نراقی،ص۱۱۸
✍ "مُفتقرا" مَتاب رو، از در او به هيچ سو
زآنكه مِس وجود را ، فضّهی او طلا كند...
@Maghaatel
#معارف_حسینی
🩸اولین مکتوبِ «لوح محفوظ» ...
در نقلی آمده است که امام جواد علیهالسلام فرمودند:
📋 أَوَّلُ مَا جَرَیٰ بِهِ الْقَلَمُ عَلَی اللَّوْحِ قَتْلُ الْحُسَیْنِ علیهالسلام
▪️اول چیزی که قلم بر لوح محفوظ، ثبت و ضبط کرد، شهادت سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» بود!(۱)
🔖 در نقلی دیگر هم آمده است:
وحی شد به قلم:
📜 «اُکْتُبْ عَلَی اللَّوْحِ: اَنَّ الْحُسَیْنَ یُقْتَلُ غَریبا».
▪️ای قلم! بنویس بر لوح: «به درستی که حسین علیهالسلام غریب و بیکس کشته میشود!»
🥀 قلم عرض کرد: خداوندا ! چه کسی حسین صلواتاللهعلیه را به قتل میرساند؟ ندا آمد: یزید ملعون او را شهید میکند. پس جاری شد قلم بر لوح و سبقت گرفت به لعنِ یزید بیاذن خداوند عالم.
📜 فَاَوْحَی اللّهُ تَعالی اِلَی الْقَلَمِ: اَنَّکَ اسْتُحْقِقْتَ الثَّناءِ بِهذَا اللَّعْنِ.
▪️پس وحی کرد خداوند عالم به قلم: تو مستحق ثنا و مدح شدی به سبب لعن بر یزید.(۲)
🥀 بعد از آنکه قلم اینگونه نوشت، به درگاه الهی عرضه کرد: الهی سر من هم جدا شود مثل سر منوّر حسین «صلواتاللهعلیه»! تا من هم شریک باشم در ثواب شهداء در رکاب او!(۳)
📚(۱)البکاء للحسین، میرجهانی، ص۲۶۱
📚(۲)انوار الشهاده،یزدی،ص۶۴
📚(۳)شعشعة الحسینیة، یزدی،ص۶۳(نسخه خطی)
✍ خدای متعال اینگونه اراده فرموده تا که تمام عالم خلقت، دائر مدار خونِ مطهر سیدالشهداء «صلواتاللهعلیه» باشد و سنگ بنای خلقت، از این مبدأ شروع شود...
📝 سر شکست از غم داغ تو «قلم» تا که نوشت:
«خنجری کُنْد… کُنَد قطع سر پاک حسین»
@Maghaatel