eitaa logo
معارف و مقاتل آلُ الله
11.5هزار دنبال‌کننده
6 عکس
13 ویدیو
1 فایل
✅فضائل 📜تاریخ‌ 🩸مقاتل اهل‌البیت علیهم‌السلام 📚همه مطالب با ذکر منابع📚 🔻خادم کانال: @jaanamhosein (پژوهشگر در حوزهٔ حدیث و مقتل - قم مقدسه) ⚫ کانال فهرست مقاتل👈 @Maghaatel2 📌همین کانال در تلگرام👈 https://t.me/maghaatel
مشاهده در ایتا
دانلود
. بر طاق آسمان نجف نام فاطمه است بالای آستان نجف نام فاطمه است حتی اذان صحن علی چیز دیگری است سر تا سر اذان نجف نام فاطمه است فهمیده‌اند که روزی این شهر دست کیست دیدم به هر دُکان نجف نام فاطمه است این شهر ملک حضرت زهراست… مِهر اوست هر جا رَوی میان نجف نام فاطمه است جان مدینه، جان جهان، نام مرتضی است ای جان من،که جان نجف نام فاطمه است ما را علی به فاطمه‌اش هدیه کرده است بر برگه امان نجف نام فاطمه است سوگند بر علی که شرف نام فاطمه است انگشتریِّ دُرِّ نجف نام فاطمه است ✍ نام مبارکه «فاطمه»، تمام ایوان نجف را پوشانده است... «فاطمه»، تمام هستیِ «علی» علیهماالسلام بود که در پیش چشمانش پرپر شد...💔🖤 {اگر لایق باشم نائب‌الزیارتون هستم} @Maghaatel
۱۲ آذر ۱۴۰۳
🩸علی «علیه‌السلام» را به یک بلایی مبتلا می‌کنم که اَحدی را بدین‌گونه بلایی مبتلا نکرده‌ام... در روایتی رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 💬 در شب معراج پروردگارم عهدی بر دوشم نهاد و ... فرمود: 📋 يَا مُحَمَّدُ اسْمَعْ: عَلِيٌّ رَايَةُ الْهُدَى، وَ إِمَامُ أَوْلِيَائِي، وَ نُورٌ مَنْ أَطَاعَنِي، ▪️ای محمّد! بشنو: علی «علیه‌السلام» بیرق هدایت، پیشوای دوستان من و نور کسانی است که از من فرمان می‌برند. 📋 وَ هُوَ الْكَلِمَةُ الَّتِي أْلْزَمْتُهَا الْمُتَّقِينَ ▪️او همان کلمه‌ای است که پرهیزگاران را به همراهی‌اش وادار ساخته‌ام. 📄 پس هرکس او را دوست بدارد مرا دوست داشته و هرکس با او دشمنی کند با من دشمنی کرده است... 🔖 آن‌گاه خدای متعال فرمود: 📜 إِنِّي مُسْتَخِصُّهُ بِبَلَاءٍ لَمْ يُصَبْ بِهِ أَحَدٌ مِنْ خَلْقِي 👈 من او را به بلایی مبتلا خواهم کرد که هیچ یک از مخلوقاتم را به آن دچار نکرده‌ام! 🥀 این بلا، آن چیزی است که از پیش مقدر شده! او گرفتار می‌شود و به واسطه او نیز مردم آزمایش می‌شوند. 📚أمالی،شیخ طوسی،ج۱ ص۵۱۳ 📚غایة المرام،بحرانی،ج۱ ص۱۹۱ ✍ گل من نقش زمين است نپرسيد چرا؟ کار پاييز همين است…نپرسيد چرا؟ زنی افتاد و رگ غيرت عالم نگريست نظر عشق چنين است نپرسيد چرا؟ گاه مردی که جهان دور سرش می‌گردد بی‌کس و کارترين است نپرسيد چرا؟ تا نرنجد دل من، فاطمه هرچند که ديد حيدرش خانه‌نشين است نپرسيد چرا؟ بی‌جواب است سلامم نه تعجب نکنيد آخر اين شهر، مدينه است نپرسيد چرا؟ @Maghaatel
۱۳ آذر ۱۴۰۳
🩸ای عمّار! همین‌جا بود که فاطمه‌ام را کشتند... ای عمّار! همین میخ بود که کار خودش را کرد... در نقلی آمده است: 🥀 بعد از گذشت چند روز از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، «عمار» به دنبال امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه آمد. آن حضرت بعد از اینکه گوشه‌ای از صدمات وارده بر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را برای عمّار بازگو کردند، خواستند تا که از خانه خارج شوند. 📋 فَلَمّا وَصَلَ إلَى البابِ وَقَعَ نَظَرُهُ عَلَى المِسمارِ فَوَقَعَ مَغشِيّاً عَلَيه. ▪️وقتی که امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه به کنار در خانه رسیدند، نگاهشان به میخ در افتاد و همان‌جا از هوش رفته و نقش بر زمین شدند. 🥀 عمار گوید: بعد از لحظاتی که مولا علی علیه‌السلام به هوش آمد، به محضرش عرضه داشتم: ای مولای من! آیا به پا نمی‌خیزید تا برویم؟! امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه به من رو کرده و فرمودند: 📋 يا عَمّار! دَعْنِي مَعَ يَتامىٰ فَاطِمة علیهاالسلام ▪️ای عمار! مرا با یتیمان فاطمه سلام‌الله‌علیها تنها بگذار... 📋 يا عَمّار! هُنا قَتَلوا حَبيبَتي فَاطِمة، هُنا عَصَروا فاطمة، هُنا أسقَطوا جَنينَها، ▪️این عمار! همین‌جا بود که حبیبهٔ من، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را کشتند! همین‌جا بود که او را بین در و دیوار تحت فشار قرار دادند! همین‌جا بود که جنینش را سقط کردند! 📋 يا عَمّار! بِهَذا المِسمٰار تَمَزَّقَتْ أحشَاءُ حَبيبَتي فاطِمَة. ▪️ای عمار! به واسطه همین میخ بود که بدن مبارک فاطمه سلام‌الله‌علیها از درون هم زخم شد! 📚العبرة الساکتة،ج۲ ص۸۲ ✍ رنگ خزان شدم ز غمت ای خزان من زهرای من! حبیبه‌ی من! مهربان من می‌بینی از غمت چقدر میخورم زمین؟ دیگر شدم بدون عصا آسمان من! مانده هنوز بستر تو گوشه‌ی اتاق با لاله‌اش چکار کنم باغبان من؟! ماندست چند تار مویت بین شانه‌ای... چشمم که خورد تیر کشید استخوان من! راحت بخواب درد کشیدن تمام شد! راحت بخواب دردْکشیده جوان من! کابوس لحظه‌های علی نبش قبر توست! فکرش به هم زده‌ست زمین و زمان من چهل قبر ساختم که نفهمند هیچ‌وقت آخر کجاست قبر تو راز نهان من... گفتم درِ جدید بسازند بعد تو تا میخ‌ها دوباره نگیرند جان من... حالا دگر تمام شده امتحان تو... حالا دگر شروع شده امتحان من... @Maghaatel
۱۴ آذر ۱۴۰۳
🩸روضه سربسته از لسان مبارک امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه، درباره مصائب وارده بر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها... 🔖 وقتی که امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه، زهرای مرضیه سلام‌الله‌علیها به خاک سپرد، خطاب به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: 📋 وَ سَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى‏ هَضْمِهَا ▪️دخترتان به شما خبر می‌دهد که چگونه ام‍ّتتان دست به دست هم دادند بر «هضم» فاطمه سلام‌الله‌علیها...(۱) 🪧 لغت عرب «هضم» را اینگونه معنا می‌کند: 📖 یَدلُّ عَلَی کَسرٍ و ضَغطٍ و تَداخُلٍ ▪️«هضم» یعنی یک شیء یا یک انسان به گونه‌ای شکسته‌شده و تحت فشار قرار بگیرد که اجزاء آن لِه شده و در یکدیگر فرو روند.(۲) ✍ تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... و برای همین است که یکی از القاب صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، «المُضطَهَدَةُ» می‌باشد؛ چنانچه در زیارتنامه آن حضرت عرضه می‌داریم: 📜 السَّلامُ علَیکِ أیَّتُها المُضطَهَدَةُ ...(۳) 📝 یکی از موارد استعمال این ماده (المُضطَهَدَةُ) در لغت عرب، در جایی‌ است که یک گنجشک را در قفس، گیر انداخته و از هر طرف به او ضربه‌ای وارد کنند ... ✍ این، ارث مادری که بود که در گودال قتلگاه به سیدالشهداء علیه‌السلام رسید ... چرا که امام صادق علیه‌السّلام، سربسته در زیارت‌نامه سیدالشهداء علیه‌السلام فرمودند: 📜 المَظلومِ المُضطَهَد...(۴) 📚(۱)الكافي، ج‏۱ ص۴۵۹ 📚(۲)معجم مقاییس اللغة, ج۶ ص۵۵ 📚(۳)من لا یحضره الفقیه، ج۲ ص۵۷۲ 📚(۳)المزار الکبیر، ص۸۰ 📚(۴)کامل الزّیارات، ص۲۲۲ ✍🏻 آن شب در آن بیت العزا غوغا به پا بود تصویر یک زن روی دست مرتضی بود مانند شیشه چند جای او ترک داشت این‌ها همه دردسر شیر خدا بود هی دست روی دست میزد راه می‌رفت صدها گره در کار یک مشکل‌گشا بود یک مردِ تنها، دو کنیز و این همه زخم غسل و کفن پیش نگاه بچه‌ها بود هر عضو را بینی که کاری‌تر شکسته بی‌شک همان‌جا بوسه‌گاه مصطفی بود یادش نرفته حیدر کرّار روزی می‌دید زهرایش به زیر دست و پا بود مادر به هر دردسری آخر کفن شد دلشوره‌ها بهر شهید کربلا بود... @Maghaatel
۱۵ آذر ۱۴۰۳
🩸گوئیا بازهم از جانب زینب کبری «سلام‌اللّه‌علیها»، این «نداهای جانسوز» به گوش ابالفضل العباس «علیه‌السلام» می‌رسد ... زمانی که به نقل مقاتل، زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها، 📋 فَالْتَفَتَتْ يَميناً و شِمالاً، فَلَم تَرَ إلّا أجساداً عَلىٰ الرِّمالِ و رُؤوساً عَلىٰ الْأسِنَّةِ بِأيدِي الرِّجالِ، ▪️به سمت راست و چپ خود نظر کرد و جز بدن‌هایی که بر روی ریگ و رمل بیابان افتاده و سرهایی که بر روی نیزه در دست لشکریان عمر بن سعد ملعون بود، کسی را ندید، 📋 فَصَرَخَتْ، و قَالَتْ: وا غُربَتاه! وا أخاه! وا حُسيناه! وا عَبّاساه! وا رِجالاه! وا ضَيعَتاه بَعدَكَ يا أباعبداللّه ▪️فریاد می‌کشید و ندا سر می‌داد: آه از غريبي... آه ای برادر... آه ای حسین من...آه ای عباس من... آه ای مَحرمان من... چقدر بعد از تو ما خوار و ذليل شدیم ای اباعبدالله... 📚معالي السّبطين, ج۲ ص۹۰ 📚وسيلة الدّارين, ص۳۵۰ ✍ بلند شو برادر بگو مرا نبرند بگو مرا به کنارت به خاک غم سپرند عموی خوب رقیه بلند شو مگذار که گوش‌های لطیف سه‌ساله را بدرند مُخدرات همه بی‌حفاظ و بی‌معجر پناهگاه جهانند و خویش در به درند رُخی که دیده مهتاب و آفتاب ندید ببین که لشگر دشمن چه خیره می‌نگرند سرِ , سر تو برادر عجب هیاهوئیست تمام لشگر کوفه پی سر قمرند گمان کنم که از امروز تا به چندین ماه زنان کوفی و شامی دگر طلا نخرند به هر بهانه بگویند ناسزا بر ما چو از کنار صف دختران ما گذرند یا کفیل الزینب ...💔 @Maghaatel
۱۸ آذر ۱۴۰۳
. سلام علیکم و رحمةالله ▫️الحمدالله مجاری امور خیر زیاد است و محبین آل الله، همه دست به خیر ... ▫️اما ساخت «حسینیه حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام» – واقع در روستای آرزومند از توابع استان مرکزی – هم به جهت اقامه مراسمات دینی و به‌پاداشتن عزای فاطمی و حسینی برای اهالی آن منطقه ضروری بوده و هم مردم آن‌جا، توان مالی لازم برای تکمیل این حسینیه را ندارند. ▫️لذا دوستان – ولو به اندازه یک آجر هم که شده – مرحمت فرموده و در بنای این حسینیه معظّم شریک شوند و یا به افراد دست‌به‌خیر معرفی نموده تا واسطه در این امر خیر شوند. 📦 کمک‌های غیرنقدی شما را هم می‌پذیرند! 💳 شماره کارت به نام: «حسینیه سیدالشهداء علیه‌السلام–آرزومند»
۵۸۹۲۱۰۷۰۴۴۶۴۳۳۲۱
{با کلیک بر روی شماره کارت، شماره کپی می‌شود} @Maghaatel
۱۹ آذر ۱۴۰۳
🩸امّ‌البنین با بچه‌های اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب می‌نشست و گریه می‌کرد... در نقلی آمده است: 🥀 امام باقر علیه‌السلام فرمودند: روزی همراه با پدر بزرگوارم به خانه عموی شهیدم عباس علیه‌السلام رفتم؛ دیدم ام‌البنين علیهاالسلام دست دو کودک را گرفته و در پیش آفتاب نشسته است؛ 🥀 گاهی ناله «واحسيناه» می‌كرد و گاهی گریه‌کنان به آن اطفال نظر کرده و می‌گفت: نمی‌دانم پدر و عموهای شما کودکان چگونه جان‌نثاری کردند؟! آیا رسم جانبازی را درست به عمل آوردند؟! یا آنچنانکه باید و شاید به یاری گوشواره عرش رب‌العالمین (وجود مقدس سیدالشهداء علیه‌السلام) نپرداختند و مرا در خدمت مادرش شرمسار ساختند؟! 🥀 پدر بزرگوارم چون گفتگوی او را شنید، در کمال مهربانی به آن مخدّره فرمود: ای ام‌البنین! هیچ کدام از جان‌نثاران و یاران سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه مانند فرزندت عباس علیه‌السلام نبودند! خدای متعال هم نیز به لطف خود، جزای شهادتش را بهتر از سایر شهدا داد و پایه سعادتش را برتر از تمام ایشان نهاد. 📚 تحفه الذاکرین،کرمانشاهی، مجلس دوازدهم، ص۴۰۳ (نسخه خطی) ✍️ مویم که شد سفید فدای سرت حسین عباس من فدای علی اکبرت حسین گفتم سکینه جان ، عمویت را حلال کن شرمنده ام هنوز هم از دخترت حسین از چار نازنین پسرم یک سپر رسید با کاروان غمزده خواهرت حسین اینجا همه ز گریه من گریه می کنند اما تو خنده شد به دو چشم ترت حسین این گریه ها برای دو دست بریده نیست گریم به دست بسته دو خواهرت حسین تیر سه شعبه چشم اباالفضل را درید ماندم چه کرد با گلوی اصغرت حسین عباس آخرین نفسش روی پای تو تو زیر دست و پا نفس آخرت حسین طبق سفارشم همه جا همره تو بود جز کنج آن تنور که رفته سرت حسین از خواهرت شنیده‌ام ای شاه بی‌کفن مانده سه روز روی زمین پیکرت حسین از خواهرت شنیده‌ام غارت شد از تنت پیراهن و عمامه و انگشترت حسین زهرا اگر نبود بگرید برای تو من گریه میکنم عوض مادرت حسین @Maghaatel
۲۱ آذر ۱۴۰۳
🩸ای پسر عمو! هیچ‌وقت برای پدر غریبم سخت‌تر از آن ساعتی نبود که بابای تو را کشتند... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که امام سجاد علیه‌السلام همراه با مخدّرات داخل مدینه شدند، خبر به حضرت ام‌البنین علیهاالسلام رسید؛ آن بانوی مکرّمه، پسر حضرت عباس علیه‌السلام را به جاریه‌ای داد تا که او را بر سر راه امام زین العابدین علیه‌السلام نگه دارد تا که آن حضرت، پسر عموی خود را دیده باشد. 🥀 چون که امام سجاد علیه‌السلام از آن گذر عبور کردند، نظر مبارکشان به نور دیدهٔ ابالفضل العباس علیه‌السلام افتاد؛ با دیدن آن کودک، آه سردی از دل پر خون خود کشیده و اشک از چشمان مبارک آن حضرت جاری شد. 🥀 سپس فرمودند: این پسر را به من بدهید! چون که امام علیه‌السلام آن پسر را گرفت، بوسید و به او فرمود: ای نور دیده! هیچ وقت برای پدر غریب و مظلوم من، بدتر از آن وقت نبود که پدر تو کشته شد! و در اینجا بود که امام سجاد علیه‌السلام بسیار گریستند. 📚عین الدموع، حسینی واعظ، ورقه ۱٠۱ (نسخه خطی) ✍ مادر نبودی... گوش کن پس این خبرها از داغ عباس تو خَم گشته کمرها واشد به روی من دگر خیل نظرها چادر به سر دارد دویدن دردسرها عباس رفت و آبروی خواهرش رفت دعوا شد و چادر ز روی خواهرش رفت اُمُّ البنین اول دو بازویش بهم ریخت تیری رسید و چشم و ابرویش بهم ریخت ضرب عمودی آمد و مویش بهم ریخت تا روی نیزه رفت گیسویش بهم ریخت عباس... نامردی عمود آهنین خورد بی‌دست از بالای مرکب بر زمین خورد وقتی که رخسارش به روی خاک جا شد دیگر حسین بن علی قدش دو تا شد در خیمه‌ها با رفتنش بلوا به پا شد پای حرامی‌ها دگر در خیمه وا شد با رفتن عباس، خیلی غصه خوردیم من با حسین از غصه عباس مُردیم دروازه‌ی کوفه قیامت ساختم من بر مرکب طوفانِ خطبه تاختم من تا چشم روی نیزه‌ها انداختم من در یک نظر عباس را نشناختم من از درد غیرت صورتش چرخاند مادر بستند او را تا به نیزه ماند مادر @Maghaatel
۲۱ آذر ۱۴۰۳
🩸به پسرها همه گفتم که منم خادمه‌اش/ و شمایید غلامان اباعبدالله... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که خبر شهادت اولاد حضرت ام‌البنین علیهاالسلام را بشیر (و یا به نقلی بِشر) برای آن بانو آورد، حضرت ام‌البنین علیهاالسلام فرمود: 📋 وَاللَّهِ ما رَبَّيتُ أَولادي إِلّا لِأَجلِ خِدمَةِ الحُسَينِ علیه‌السلام ▪️به خدا قسم من فرزندانم را تربیت نکردم مگر برای خدمت به سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه! 📚العبرة الساکته، ج۲، ص۴۱۴ ✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله که منم واله و حیران اباعبدالله بنویسید که من وقف حسین و حسنم هستی‌ام هدیه به چشمان اباعبدالله بنویسید کنار لقب ام‌بنین یکی از جمله کنیزان اباعبدالله چهارتا شیرپسر بهر علی آوردم همگی گوش بفرمان اباعبدالله به پسرها همه گفتم که منم خادمه‌اش و شمایید غلامان اباعبدالله شیر من بهر شما باد حلال با این شرط همه جا جان شما...جان اباعبدالله پسر آورده‌ام اصلا که کنم قربانی پسرانم همه قربان اباعبدالله @Maghaatel
۲۲ آذر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🩸پیراهن روضه‌خوانِ شیدای حضرت عباس علیه‌السلام هم «شفا» می‌دهد چه برسد به خود آن حضرت ... 🎙 حضرت آیت الله وحید خراسانی «دام‌ظلّه» @Maghaatel
۲۲ آذر ۱۴۰۳
🩸به حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام هم می‌گفتند: «یا روز فقط گریه کن یا شب؟!» در نقلی آمده است: 🥀 از بسیاری اندوه و محنت حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام، مردم مدینه به تنگ آمده و به او پیغام دادند: ای مادر عباس! ما می‌دانیم که در این مصیبت حق داری و دل تو به داغ شهیدانِ غریب می‌سوزد! لکن درخواست ما از تو آن است که روز گریه کنی و شب آرام گیری و یا شب نوحه کنی و روز آرام گیری؟! 🥀 حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در جواب ایشان پیغام فرستاد: ای مردم مدینه! مرا معذور دارید که آرام و‌ قرار از من رفته و طاقت من در این مصیبت عظمی طاق شده است! ای مردم مدینه! امیدوارم که هیچ یک از شما را مثل من مصیبتی واقع نشود! 🥀 راوی گوید: بعد از آن، حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام چون که صبح می‌شد چادر به سر می‌کرد و به قبرستان بقیع می‌رفت و تا شام گریه و زاری و نوحه و بی‌قراری می‌کرد چنان که هر کسی از آن راه می گذشت و ناله‌های جانسوز او را می شنید بی‌اختیار سیل اشک از دیده جاری می‌نمود و چون شب می‌شد به شهر می‌آمد تا صبح ناله می کرد و ساعتی آرام نمی‌گرفت. 📚عین البکاء، بروجردی، ص۴۵۱، بازنویسی شده (نسخه خطی) ✍ من اگر گریه برایت نکنم پس چه کنم روضه خوانی به عزایت نکنم پس چه کنم چه کنم مادرم و داغ جوان سنگین است تا دمِ مرگ صدایت نکنم پس چه کنم من که از قبر تو و کرببلا دورم... دور شهر را کرببلایت نکنم پس چه کنم باز هم سائل هرساله تو پشت در است یادِ آن دست عطایت نکنم پس چه کنم ماهِ من ، بعد تو چشمم که می‌افتد بر ماه تو بگو باز هوایت نکنم پس چه کنم پسرم دست تو را دست خدا می‌بوسید گریه بر دست جدایت نکنم پس چه کنم تو سرت خورد عمود و سر من درد گرفت گریه بر فرق دوتایت نکنم پس چه کنم تیر بر مشک تو خورد و جگرم تیر کشید من از آن تیر شکایت نکنم پس چه کنم میرسید آب اگر خیمه نمی‌سوخت دلم من به جای تو سِقایت نکنم پس چه کنم رفت بر نیزه سرت زودتر از رأس حسین همه‌ی‌ عمر دعایت نکنم پس چه کنم پسر فاطمه! عالم به فدای سر تو پسرم را که فدایت نکنم پس چه کنم غم بی‌مادری از بی‌کفنی سخت‌تر است جای او گریه برایت نکنم پس چه کنم @Maghaatel
۲۳ آذر ۱۴۰۳
🩸با غیرت‌تر و با وفاتر از امّ‌البنین علیهاالسلام و پسرانش ندیدم... در نقلی آمده است که حضرت ام‌ّكلثوم سلام‌الله‌علیها فرمودند: 🥀 با حمیّت‌تر (با غیرت‌تر) از طایفه‌ی کلابیه در طوایف عرب ندیدم! ام‌البنين علیهاالسلام با اینکه چهار پسرش در کربلا شهید شده بودند، در مدت عمر، نام هیچ‌کس را نمی‌بُرد و بر مظلومی پسر فاطمه سلام‌الله‌علیهما گریه می‌کرد. 📚تحفة الذاکرین،کرمانشاهی، ص۴۰۳ (نسخه خطی) ✍ خون قلبم نه ز داغ پسرم ریخت حسین آسمان از غم تو روی سرم ریخت حسین زینب آن نیست که پیش از سفر از پیشم رفت از غم موی سپیدش جگرم ریخت حسین خواهرت گفت که از نیزه دهانت خون شد ناگهان بند دل از این خبرم ریخت حسین من شنیدم بدنت زیر سُم اسبان رفت تنت انگار که پیش نظرم ریخت حسین گفت راوی که جگر گوشه‌اَت ارباً ارباست از دلم سختیِ داغ پسرم ریخت حسین در ره یاری ارباب، پسر یعنی چه؟ شکر ، پیش قدمِ تو قمرم ریخت حسین مادر آن است که یار غم زهرا بشود پس چه بهتر که به پایت ثمرم ریخت حسین پسرانم همه بودند سپرهای حسین سپر من همه در حفظ حرم ریخت حسین آب اگر ریخت ز مشک پسرم ، شرمنده... آبرو بود که از چشم ترم ریخت حسین مرغ باغ ملکوتِ تو شده عباسم او به پرواز شد و بال و پرم ریخت حسین مادرت آمد و دست پسرم را بوسید عرق شرم ز روی پسرم ریخت حسین @Maghaatel
۲۳ آذر ۱۴۰۳
🩸قربان‌صدقه‌های حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام برای ماهِ بنی‌هاشم ابالفضل العباس علیه‌السلام... در کتاب «المُنمّق فی أخبار قریش» _ از منابع قرن «۳ ه‌ق» _ آمده است: 🔖 حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در ایام طفولیتِ حضرت عباس علیه‌السلام، با این اشعار قربان‌صدقهٔ ماه بنی‌هاشم می‌رفت و می‌فرمود: 📋 أُعيذُهُ بِالْواحِد/ مِن عَينِ كُلِّ حاسِد/ (مِن) قائِمٍ و القاعِد/ مُسلِمِهم و الجاحِد/ صادِرهِم و الوارِد / مَولودِهِم و الوالِد ▪️ابالفضلم را به خدای یگانه می‌سپارم؛ از هر چشم حسودی! از هر ایستاده و نشسته‌ای! از چشم هر مسلمان و کافری! از چشم هر آن‌کس که می‌رود و هر آن‌کس که می‌آید! از چشم هر پسر یا پدری! 📚 المُنمّق فی أخبار قریش، ج۱ ص۳۵۱ ✍ آه یا امّ‌البنین! کجا بودید در آن ساعتی که چشم حسودان کوفی و شامی، قد و بالای رعنای ابالفضلت را نظر زدند ... ➖ در همان ساعت دردناکی که مقاتل نوشته‌اند: 📜 فَضَرَبَهُ حَكيمُ بنُ الطُّفَيلِ مِن وَراءِ نَخلَةٍ بِعَمودٍ مِن حَديدٍ عَلىٰ رَأسِهِ الشَّريفِ، فَسَقَطَ مُخُّ رَأسَهُ عَلىٰ كَتِفِهِ ▪️حکیم بن طُفیل ملعون، پشت درخت نخلی کمین کرد و از پشت آمد و با عمود آهنین چنان ضربه ای بر فرق مبارک حضرت عباس علیه‌السلام زد که جمجمه حضرت بر روی کتف او افتاد. 📜 فَهَوَىٰ عَن مَتنِ الْجَوادِ و هو يُنادِي: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه ▪️پس از بالای اسب، با صورت به زمین افتاد و فریاد برآورد: وا أخاه! وا حسيناه! وا أبتاه! وا عليّاه 📚اسرارالشهاده ص٣٣۴ ✍🏻 چشم كردند حسودان قمرم را، چه كنم؟ اين بلايی كه غم آورده سرم را، چه كنم؟ تا شكستي همه جای تنِ من تير كشيد تو بگو پشت و پناهم! كمرم را چه كنم؟ نيمهٔ جانِ من از داغ پسر رفت ز دست نيمه‌جانيست و اين مختصرم را چه كنم؟ از خدا بی‌خبران تير به مشكت زده‌اند عطش اصغر خونين جگرم را چه كنم؟ من چگونه بدنت را ببرم تا خيمه؟ خنده و هلهله‌ی دور و برم را چه كنم؟ بعدِ تو فاتحهٔ چادر و معجر خوانده ست همه رفتند و تو رفتی و حرم را چه كنم؟ @Maghaatel
۲۴ آذر ۱۴۰۳
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» با امّ‌البنین «علیهاالسلام»... در نقل‌ها آمده است: 🥀 روز عاشورا زهیر بن قین پرچم را عبدالله بن جعفر بن عقیل را گرفت و نزد حضرت عبّاس علیه‌السلام رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! می‌خواهم حدیثی برایت نقل کنم! 🥀 ای اباالفضل! بدان قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه با مادرت امّ‌‌البنین علیهاالسلام ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست؛ و عقیل کسی بود که از انساب عرب،کاملاً آگاهی داشت. 🥀 پس به عقیل فرمود: برادرم!می‌خواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی شریف و با حسب و نسب و معروف به شجاعت باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین علیه‌السلام را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید. 🥀 پس زهیر عرض کرد: ای اباالفضل! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود! پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن. 📋 فَارتَعَدَّ العَبّاسُ علیه‌السلام وَ تَمَطَّی فی رکابِهِ حَتَّی قَطَعَهُ ▪️در این هنگام حضرت عبّاس علیه‌‌السلام با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد. 🥀 سپس فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مى‌خواهى به من جرأت دهى؟! سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونه‌اى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی!!! 📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۴ 📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۲۸ 📚کبریت احمر، ص۳۸۶ ✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله بنویسید به ایوان اباعبدالله سردر روضه رضوان اباعبدالله که بود سروری از آن اباعبدالله و اباالفضل بود جان اباعبدالله من کیم همسر محبوبه شاه عربم مادر فضل و فداکاری و عشق و ادبم فاطمه نام، ولی ام‌ّبنین شد لقبم همه هستیم من و ابناء من و اُمّ و اَبَم ز کنیزان و غلامان اباعبدالله پسری شیر صفت بهر علی آوردم از همان کودکیش نذر حسینش کردم گفتمش ای که تماشات دوای دردم به فدای تو و آن دست رشیدت گردم نکشی دست ز دامان اباعبدالله اشک میریزم و چشمان ترم می‌سوزد همچنان شمع ز پا تا به سرم می‌سوزد هر زمان آب بنوشم جگرم می‌سوزد هم دلم از غم سقای حرم می.سوزد هم به یاد لب عطشان اباعبدالله گریه‌ام بر غم بی‌دستی آب‌آور نیست گریه‌ام بهر غریبی است کَسَش یاور نیست خواهرش هست ولی هیچ کسی مادر نیست غم بی‌مادری از بی‌کفنی کمتر نیست دل من هست پریشان اباعبدالله گرچه سخت است غم داغ پسر بر مادر داغ عباسِ جوان زد شررم پا تا سر سوزم و سازم و میگویم صد بار دگر چار فرزند من و خلق دو عالم یکسر جانشان باد به قربان اباعبدالله @Maghaatel
۲۴ آذر ۱۴۰۳
هدایت شده از فهرست مقاتل
⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب و مطالب مرتبط با حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام 🩸حضرت ام البنین علیهاالسلام، آن‌قدر بر سیدالشهداء علیه‌السلام گریه کرد تا بینایی‌اش را از دست داد... 🩸بانویی که در شب عروسی‌اش تا صبح، مشغول پرستاری از امام حسن و امام حسین علیهماالسلام شد... 🩸« وَیلِی عَلَی شِبلِی »... | به من خبر رسیده که عمود آهن بر سر بچه‌شیرم زدند... 🩸نوحه‌سرایی های حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام، قلب همه مردم، حتی «مروان بن حکم ملعون» را آتش می‌زد... 🩸خواهش دارم که مرا «فاطمه» صدا نزنید... 🩸ای کاش می‌دانستم که با دستان ابالفضلم چه کردند... 🩸فرزندان من و تمام اهل زمین، فدای اباعبدالله الحسین علیه‌السلام... 🩸ای امّ‌البنین! مصیبت‌های سنگین، زینب را پیر کرده است... 🩸حضرت امّ البنین علیهاالسلام را طبق برخی از نقل‌ها به شهادت رساندند... 🩸مجلس عزای حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها و حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در مدینه.... 🩸مقام حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام در نزد حضرت زینب کبری سلام‌اللّه‌علیها ... 🩸وداع امام حسین علیه‌السلام با حضرت ام‌البنین علیهاالسلام به هنگام خروج از مدینه... 🩸وداعِ حضرت ابالفضل العباس علیه‌السلام با مادرش حضرت ام‌البنین سلام‌الله‌علیها به هنگام خروج از مدینه... 🩸من نیامده‌ام تا جای مادرتان حضرت فاطمه زهرا «صلوات الله علیها» باشم؛ بلکه آمده‌ام تا «خادمه» شما شوَم... 🩸احترام ویژه امام حسن مجتبی علیه‌السلام به حضرت ام‌البنین علیهاالسلام... 🩸وقتی که مولا امیرالمومنین «صلوات الله علیه» برای حضرت امُّ‌البنین علیهاالسلام،روضه دستانِ حضرت عباس علیه‌السلام را می‌خواند... 🩸دیگر مرا امّ‌البنین نخوانید... 🩸امّ‌البنین با بچه‌های اباالفضل «علیهماالسلام» روزها جلوی آفتاب می‌نشست و گریه می‌کرد... 🩸ای پسر عمو! هیچ‌وقت برای پدر غریبم سخت‌تر از آن ساعتی نبود که بابای تو را کشتند... 🩸من اصلاً فرزندانم را جز برای نوکری سیدالشهداء علیه‌السلام تربیت نکرده‌ام... 🩸به حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام هم می‌گفتند: «یا روز فقط گریه کن یا شب؟!» 🩸با غیرت‌تر و با وفاتر از امّ‌البنین علیهاالسلام و پسرانش ندیدم... 🩸قربان‌صدقه‌های حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام برای ابالفضل العباس علیه‌السلام... 🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» با امّ‌البنین «علیهاالسلام»... @Maghaatel
۲۴ آذر ۱۴۰۳
معارف و مقاتل آلُ الله
#حضرت_ام_البنین_علیهاالسلام ⚫️ فهرست لینک‌دارِ مصائب و مطالب مرتبط با حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام
. سلام علیکم و رحمةالله ➖ شما می‌توانید فهرست بالا را برای دلدادگان حضرت ام‌البنین علیهاالسلام کنید تا دل‌های بیشتری هم‌غصه با غصه‌های قمر بنی‌هاشم علیه‌السلام در این شب و روز بشود. ➖ همچنین جهت دسترسی به فهرست مقاتل اهلبیت علیهم‌السلام (مثل فهرست بالا) می‌توانید در کانال «فهرست‌مقاتل» عضو شوید. 👇👇👇 https://eitaa.com/maghaatel2
۲۴ آذر ۱۴۰۳
🩸کسی که دنبال رزق اشک بر سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه است، دست به دامن امّ‌البنین علیهاالسلام بشود... 📝 از برخی از روایات و همچنین از برخی از دستورالعمل‌هایی که علماء و بزرگان برای برآورده‌شدن امور مختلف فرموده‌اند، ظاهر می‌شود که «دستگیره توسل»، بستگی به نوع حاجت دارد! 💬 به بیان بهتر چه بسا آن امام و یا آن امامزاده‌ای که در یک مصیبت خاص و یا یک عمل خاص، «سرآمد در نوع خود» بوده، مجرای برآورده‌شدن حاجات در همان نوع نیز می‌‌شود! 📈 به عنوان مثال طبق حکایت ابوالوفای شیرازی(۱)، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به او فرمودند: برای «رهایی از دست سلاطین جور» به «امام سجاد علیه‌السلام» متوسل شو! و یا برای «طلب عافیت» به «حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام» متوسل شو! 🔖 چه بسا سرّ این مطلب اینست که از آنجا که امام سجاد علیه‌السلام در سلسله‌های آهنین، اسیر دست سلاطین ظلم و جور بوده، هر کس که اینگونه گرفتار شود، خدای متعال اراده نموده تا به در خانه امام سجاد علیه‌السلام برود! همچنین از آنجا که حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام سالیان سال، در کنج زندان‌ها متحمل بلاهای سخت شده، هر کس که به دنبال عافیت باشد، باید دست به دامان آن حضرت بشود. 👈 حال از آنجا که طبق روایت (۲) حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام آن‌قدر بر سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه گریه کرد تا که «نابینا» شد، چه بسا هر کس که می‌خواهد رزق بُکاءش بر سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه زیاد بشود، باید دست‌توسل به دامان آن بانو برآورد تا که شاید قطره‌ای از دریای اشک امّ‌البنین علیهاالسلام نصیب و روزی او هم بشود ان‌شاءالله! 📚(۱)بحارالانوار، ج۹۱ ص۳۵. 📚(۲)الأمالي،شجري، ج۱ ص۲۳۰. ✍ قطره‌ای از بَحر اَشکت را به چشم ما بریز ای که از چشم تو جیحون جاری یا امّ‌البنین! ما نفهمیدیم حق روضهٔ ارباب چیست؟! تو به ما آموز رسم زاری یا امّ‌البنین! @Maghaatel
۲۴ آذر ۱۴۰۳
🩸ای آقای من! ای حسن‌جان! از خاک به پا خیز و برای برادرت حسین «علیه‌السّلام» ماتم به پا کن! در نقلی آمده است: 🥀 وقتی‌که حضرت امّ‌البنین علیهاالسلام خبر شهادت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» را شنید، چادر بر سر کرده، به قبرستان بقیع آمد و خود را به روی قبر مطهر امام حسن علیه‌السلام انداخت و قبر را در بر گرفت و زار زار گریست! 🥀 سپس خطاب به قبر مطهر امام مجتبی علیه‌السلام عرضه داشت: ای نور دیده زهرا! چه کنم با این مصیبت عظمیٰ؟ برادرت حسین «علیه‌السّلام» شهید شد! و خواهر محترمت اسیر شد! سر از قبر بردار، و ماتم برادر برپا کن! و فاطمه «سلام‌الله‌علیها» را خبر کن که حسین «علیه‌السلام» گریه‌کن نداشته!» 📚مبکی العیون، نجفی، ص۱۴۶ (نسخه خطی) ✍ از غمت ویرانم امّا خانه آبادم حسین می رسد با ناله اش زهرا به فریادم حسین می‌روم آشفته و زخمی سرِ خاک بقیع می رود تا کربلایت داد و بیدادم حسین بسکه بین گریه هایم جلوه کرده اسم تو اسم عباس خودم را بُردی از یادم حسین آنقدر از خشکی لب‌های تو شرمنده‌ام یاد خشکی لب سقا نیفتادم حسین مشک پاره دیدم و گفتم که بیچاره رباب می زند بر سر رباب تو که نوزادم...حسین مادرت زهرا به جایم رفت بین علقمه ای فدای مادر تو هرچه اولادم حسین ذره ذره آب شد عباس و آب مشک ریخت قطعه قطعه ریخت آنجا شاخ شمشادم حسین من شنیدم فاطمه تا بین آن گودال رفت... سوخت از ذکر بُنیَّ عالم و آدم حسین زیر پا ذکر لبت را بی‌وضو برهم زدند ای فدای نالهٔ جدّ تو اجدادم حسین روی نی با خواهرت رفتی ز کوفه بین شام معجرش را پاره دیدی در میان ازدحام @Maghaatel
۲۵ آذر ۱۴۰۳
🔰 خدایی که سپاس که مقام «مریم بنت عمران» را به «کنیز دخترم» عطا فرمود... در روایتی آمده است: 📃 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به ترتیب چهار شب را افطار مهمان امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام شدند... 📈 در شب چهارم، به هنگام خروج از خانه، چون به در خانه رسیدند، فضهٔ خادمه به خدمت آن حضرت آمد و در کمال خجلت و شرمساری عرض کرد: ای فخر کائنات! همچنان که سروران مرا سرافراز کردید، می‌خواهم مرا نیز در میان کنیزان سرافراز کنید! لذا تقاضا دارم که فردا شب مهمان من شوید! 🗯 رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله قبول فرمودند و شب دیگر را به فضه وعده دادند. فضه را حیا مانع شد که حضرت امیر علیه‌السلام را در این حکایت خبردار نماید و خود هم نتوانست که طعامی را فراهم کند. 🕜 شب موعود فرا رسید و رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله چون از نماز مغرب فارغ شد...، به سراغ خانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمد؛ اهل خانه که از ضیافت فضه اطلاعی نداشتند از آمدن پیغمبر در آن وقت تعجب نمودند! 🔖 حضرت تعجب ایشان را دریافت نموده و دانست که ایشان خبر از وعده‌خواستن فضه ندارند؛ لذا فرمود: امشب را مهمان فضه‌ام! حضرت امیر علیه‌السلام که این مطلب را شنید، برخاست و فضه را طلبید و فرمود: چرا مرا خبر نکردی تا تحصیل طعامی نمایم؟! فضه عرضه داشت: «من طعام مهیا نموده‌ام!» 📝 پس فضه به مصلّای خود رفت و به سجده افتاد و گفت ای پروردگار عالم! من کنیز دختر پیغمبر و حبیب توأم! امشب پیغمبر تو را به مهمانی طلبیده‌ام و تو مطلعی که قدرت بر فراهم‌کردن طعامی ندارم! از تو می‌خواهم که به حرمت پیغمبر و به آبروی علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم‌السلام که سروران منند، مرا در نزد پیغمبر خجل و شرمسار مگردانی! 🍲 ناگاه بوی طعامی به مشام وی رسید! چون سر از سجده برداشت، دید کاسه‌ای مملوّ از طعام با چند تکه نان در حوالی مصلّای او گذاشته شده؛ آن را برداشت و به نزد رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله آورد؛ حضرت چون آن طعام را مشاهده نمود، دانست که از اطعمه دنیا نیست. لذا از فضه سوال نمود و فضه حکایت این طعام را برای آن حضرت بیان کرد. 👈 در اینجا بود که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: حمد و سپاس می‌کنم خدایی را که منزلت «مریم دختر عمران» را به کنیز دخترم عطا فرمود! 📚محرق القلوب،نراقی،ص۱۱۸ ✍ "مُفتقرا" مَتاب رو، از در او به هيچ سو زآنكه مِس وجود را ، فضّه‌ی او طلا كند... @Maghaatel
۲۶ آذر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۹ آذر ۱۴۰۳
🩸اولین مکتوبِ «لوح محفوظ» ... در نقلی آمده است که امام جواد علیه‌السلام فرمودند: 📋 أَوَّلُ مَا جَرَیٰ بِهِ الْقَلَمُ عَلَی اللَّوْحِ قَتْلُ الْحُسَیْنِ علیه‌السلام ▪️اول چیزی که قلم بر لوح محفوظ، ثبت و ضبط کرد، شهادت سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» بود!(۱) 🔖 در نقلی دیگر هم آمده است: وحی شد به قلم: 📜 «اُکْتُبْ عَلَی اللَّوْحِ: اَنَّ الْحُسَیْنَ یُقْتَلُ غَریبا». ▪️ای قلم! بنویس بر لوح: «به درستی که حسین علیه‌السلام غریب و بی‌کس کشته می‌شود!» 🥀 قلم عرض کرد: خداوندا ! چه کسی حسین صلوات‌الله‌علیه را به قتل می‌رساند؟ ندا آمد: یزید ملعون او را شهید می‌کند. پس جاری شد قلم بر لوح و سبقت گرفت به لعنِ یزید بی‌اذن خداوند عالم. 📜 فَاَوْحَی اللّهُ تَعالی اِلَی الْقَلَمِ: اَنَّکَ اسْتُحْقِقْتَ الثَّناءِ بِهذَا اللَّعْنِ. ▪️پس وحی کرد خداوند عالم به قلم: تو مستحق ثنا و مدح شدی به سبب لعن بر یزید.(۲) 🥀 بعد از آنکه قلم اینگونه نوشت، به درگاه الهی عرضه کرد: الهی سر من هم جدا شود مثل سر منوّر حسین «صلوات‌الله‌علیه»! تا من هم شریک باشم در ثواب شهداء در رکاب او!(۳) 📚(۱)البکاء للحسین، میرجهانی، ص‌۲۶۱ 📚(۲)انوار الشهاده،یزدی،ص۶۴ 📚(۳)شعشعة الحسینیة، یزدی،ص۶۳(نسخه خطی) ✍ خدای متعال اینگونه اراده فرموده تا که تمام عالم خلقت، دائر مدار خونِ مطهر سیدالشهداء «صلوات‌الله‌علیه» باشد و سنگ بنای خلقت، از این مبدأ شروع شود... 📝 سر شکست از غم داغ تو «قلم» تا که نوشت: «خنجری کُنْد… کُنَد قطع سر پاک حسین» @Maghaatel
۲۹ آذر ۱۴۰۳
🔰 هر عبادتی که رنگ و بوی حضرت زهرا «سلام‌الله‌علیها» را بگیرد، فضیلتش فرق دارد... «کافی شریف» دو روایت را نقل می‌کند که حاکی از این مدّعاست... 🔖 روایت اول: جمیل بن درّاج گوید: 📄 به امام صادق‏ علیه‌السلام عرض کردم: (ثواب) نماز در خانه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها مانند (ثواب) نماز در روضه مبارکه (میان منبر و قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله) است؟ امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: 🗯 «بلکه افضل از آن است.»(۱) 🔖 روایت دوم: موسى بن قاسم گوید: 🗒 به امام جواد عليه‌السّلام عرض كردم: ... من هر روز به نیابت از یکی از امامان و پیشوایان معصوم خود طواف به جا می‌آورم، 📋 وَ رُبَّمَا طُفْتُ عَنْ أُمِّکَ فَاطِمَة وَ رُبَّمَا لَمْ أَطُفْ 🔻و گاهى هم به نیابت مادرتان فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها طواف مي‌كنم و گاهى طواف نمى‏كنم! 🔖 امام جواد عليه‌السّلام به من فرمودند: 📋 اسْتَکْثِرْ مِنْ هَذَا فَإِنَّهُ أَفْضَلُ مَا أَنْتَ عَامِلُهُ إِنْ شَاءَاللَّهُ. 🔻هر چه می‌توانی به نیابت از مادرم فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها بيشتر طواف کن كه اين كار بهترين عملى است كه انجام می‌دهى ان شاءالله!(۲) 📚(۱)الکافی،ج۴ ص۵۵۶ 📚(۲)الکافی ج۴ ص۳۱۴ ✍ حقیقتاً که سرافراز بین مَحکمه است هر آنکه صوم و صلاتش به عشق فاطمه است @Maghaatel
۳۰ آذر ۱۴۰۳
🔰 چه اسراری‌ دارد ذکر شریف «فاطمه سلام‌الله‌علیها» در حال «سجده»!!! 🔖 روایت اول: 📋 کانَ الَنبیُّ یَقولُ فِی سُجُودِه: «اَللّهُمَّ بِفاطِمة» 🔻رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله همیشه در سجده‌هایش می‌فرمود: «خدایا به حق فاطمه سلام‌الله‌علیها!»(۱) 🔖 روایت دوم: راوى گويد: 💬 خدمت امام صادق علیه‌السّلام رسيدم در حالى كه تب داشتم. حضرت فرمود: ... چون تب كرديد به اطاق تنها برويد و دو ركعت نماز بخوانيد، و گونه راست بر خاك نهاده و ده بار بگوئيد: 📋 «يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ» سپس بگوئید: 📋 «أَسْتَشْفِعُ بِكِ إِلَى اللَّهِ فِيمَا نَزَلَ بِي» 🔻از اين عارضه تو را نزد خدا شفيع قرار مي‌دهم و از تو شفاعت می‌جويم. 📉 امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: اگر کسی چنین کند، ان‌شاءالله خوب می‌شود!(۲) 🔖 روایت سوم: 🪧 نماز استغاثه به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها است که در سجدهٔ با پیشانی و گونه‌های راست و چپ، مجموعًا پانصد و ده مرتبه باید عرضه بداریم: 📋 يَا مَولاتِي يَا فَاطِمَةُ أغِيثِيني! (۳) 🔖 روایت چهارم: 🔅 وقتی که نور حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در عالم بالا برای موجودات سماوی، تجلّی کرد، 📋 خَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ لِلّهِ سَاجِدِینَ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا مَا هَذَا النُّورُ؟ 🔻تمام ملائکه بی‌اختیار به «سجده» افتادند و عرض کردند: ای خدای ما و ای سرور ما! این نورِ کیست که اینچنین عظمتی دارد؟!(۴) 📚(۱)تأویل الآیات،بُرسی،ورقه۳۲۰ (نسخه خطی) 📚(۲)مكارم الأخلاق، ص٣٩۶ 📚(۳)البلد الأمین،ص۲۲۹ 📚(۴)علل الشرائع،ج۱ ص۱۷۹ ✍️ رَبَّنا ٱرْحَمْنا وَ طَهِّرنا ... بحقّ فاطمه! این دعاها می‌رود بالا ... بحقّ فاطمه! من که جای‌خود … پیمبر هم میان سجده‌اش زیر لب گوید: «خداوندا … بحقّ فاطمه!» @Maghaatel
۲ دی ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳ دی ۱۴۰۳
. 🏴 صَلَّی اللهُ علیکِ یا بنتَ امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» جهت دسترسی به مطالب مرتبط با حضرت امّ‌کلثوم سلام‌الله‌علیها، هشتک زیر را جستجو بفرمایید👇 @Maghaatel
۳ دی ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۴ دی ۱۴۰۳
🔰 آیه‌ای که می‌خواهند با آن، فضیلت‌تراشی برای «اوّلی» کنند... اما در حقیقت «کفر» او را ثابت می‌کند... حمزة بن حمران گوید: 📄 با امام صادق علیه‌السلام در مورد احتجاج مردم (تابعین خلفاء) بر ما (شیعیان) در مسئله «غار» صحبت کردم. (که آن‌ها می‌گویند اگر اوّلی فرد صالحی نبود پس چگونه یار غارِ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بوده و در «آیه‌ غار» از او یاد شده است!؟) 🪧 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: 🔹 دقیقاً همین آیه برای احتجاج تو بر علیه آنان برای اثبات شرارت و عاربودنِ «اولی» کفایت می‌کند که خداوند تبارک و تعالی هیچ‌جای قرآن، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را همراه مومنین ذکر نفرموده مگر اینکه سکینه و آرامش را بر همگی آنان هم نازل فرموده است. 🔸 اما در قضیه «غار»، سکینه و آرامش را فقط بر پیامبرش نازل فرمود و دیگری را از مفاد آیه خارج نمود. و آرامش را به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله اختصاص داد؛ نه دیگری. 👈 یعنی اگر «اولی» هم مؤمن می‌بود، خداوند متعال بر او نیز آرامش نازل می‌فرمود و از سکینه الهی محروم نمیشد. 📚بحار الأنوار، ج۳۰ ص۲۳۱ 📚مستطرفات السّرائر،ص۶۳۳ 🔻آیه معروف به آیه غار: 📖 إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ {التوبه ۴۰} 💬(ضمیر در «عَلَيْهِ» و «أَيَّدَهُ»، مفرد آمده و فقط رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را شامل می‌شود) 🔻نزول آرامش الهی به مومنین همراه پیغمبر در آیات دیگر: 📖 ١. ثُمَّ أَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِين وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ {توبة: ٢٦} 📖 ٢. إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّـهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَىٰ وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّـهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا {فتح: ٢٦} ✍ لعنت به نام و مذهب و روحش إلی الأبد آن کس که گفت: «فاطمه شاهد بیاورد!» @Maghaatel
۴ دی ۱۴۰۳
🔰 ای احمق! من که از تو بزرگتر بودم... در روایت آمده است: 🔸 هنگامی که اوّلی به خلافت رسید، پدرش «ابوقُحافه» در «طائف» بود. پس «اولی» نامه‌ای برای او نوشت با این عنوان و مضمون: 📜 از خلیفه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به «ابوقحافه». اما بعد؛ مردم مرا پذیرفتند و من امروز خلیفه خداوند هستم؛ پس اگر پیش بیایی و بیعت کنی، برای تو بهتر است! 🗯 پس هنگامی که ابو‌قحافه نامه را خواند، به فرستاده گفت: چه چیز آنها را از علی «علیه‌السلام» بازداشت؟ فرستاده گفت: او جوان است و در کشتار قریش و دیگر قبایل در جنگ‌ها زیاده‌روی کرده است؛ همچنین پسر تو از او مسنّ‌تر است! 🔖 ابوقحافه گفت: 📋 إِنْ کَانَ الْأَمْرُ فِی ذَلِکَ بِالسِّنِّ فَأَنَا أَحَقُّ مِنْ أَبِی‌بَکْرٍ 🔻 اگر امر خلافت به سنّ مربوط است، من که از او بزرگ‌تر هستم... ✏️ سپس نامه‌ای برای او نوشت: 🗞 از «ابوقحافه» به «اولی» ؛ اما بعد؛ نامه‌ات به دستم رسید و آن را نامه‌ای از جانب یک احمق یافتم که بخش‌هایی از آن، همدیگر را نقض می‌کنند، یک‌بار می‌گویی: خلیفه خدا، و بار دیگر می‌گویی: خلیفه رسول خدا «صلی‌الله‌علیه‌وآله» و در جایی می‌گویی: مردم مرا پذیرفتند، و این نشان‌دهنده آن است که تو خود هم هنوز نفهمیدی که در کجا قرار گرفته‌ای... 📚الاحتجاج،ج۱ ص۱۱۵ @Maghaatel
۴ دی ۱۴۰۳
🔰 اگر به اندازهٔ کافی یار داشتم، «پسرِ زنِ مگس‌خوار» را از منبر خلافت پایین می‌کشیدم... کتاب شریف «کافی» نقل می‌کند: 📃 امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه - بعد از آنکه خطبه دردناک طالوتیّه را در جمعی از مردم مدینه ایراد نمودند - از کنار آغُلی که نزدیک به سی‌رأس گوسفند در آن بود، عبور کرده و فرمودند: 📋 وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ لِي رِجَالًا يَنْصَحُونَ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لِرَسُولِهِ بِعَدَدِ هَذِهِ الشِّيَاهِ لَأَزَلْتُ ابْنَ آكِلَةِ الذِّبَّانِ عَنْ مُلْكِهِ 🔻به خدا سوگند اگر براى من مردانى به عدد اين گوسفندان بودند كه براى خدای متعال و رسولش خيرخواهى كنند، همانا «پسر زن مگس‌خوار» (اوّلی) را از فرمانروایی و منبر خلافت پایین می‌کشیدم. 📚الكافي،ج۸ ص۳۳ @Maghaatel
۵ دی ۱۴۰۳