eitaa logo
⁦❤️⁩مهد تدبر قرآن و کودک⁦❤️⁩
10.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
17 فایل
آموزش قرآن با شعر،قصه،بازی،کاردستی به کودکان🤩 #آتش_به_اختیار گروه سنی الف و ب 👈کپی مطالب #تدبری بدون لینک #ممنوع 🔹ارتباط با مدیر @Qoran_Kids 🔹تبادل و تبلیغ @Ahle_qoran 🔹کانال دوم ما (نشر اسلام/آموزش رایگان قرآن) @mehdi_jaan
مشاهده در ایتا
دانلود
شکر.mp3
2.43M
❤️شکر میکنم خدا❤️ 😍بچه ها بیاید با هم خدا رو شکر کنیم😍 😊خیلی قشنگ و شنیدنیه😊 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
سوره (سیاق سوم) حتما مفهوم سیاق سوم سوره اعلی رو برای بچه ها بگید بهشون بگید که همیشه و همیشه گفتن کسی که دنیا رو بر اخرت ترجیح بده رستگار نمیشه و رستگاری واقعی با تلاش در سایه یاد خداوند هست.. حالا نوبت این رسیده که این داستان رو برای بچه ها بگید 👇🏻👇🏻👇🏻🌸🌸🌸👇🏻👇🏻👇🏻 روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي کوچک تصميم گرفتند با هم مسابقه دو بدهند. چند روزی تا شروع مسابقه مانده بود.چشم درشت یکی از قورباغه هایی بود که سرعت بالایی داشت و همه او را برنده می دانستند.چشم درشت هم که به توانایی دویدن و جهیدن خود اطمینان داشت چند روز مانده تا مسابقه در خانه استراحت کرد و به خوردن و خوابیدن پرداخت. انگار نه انگار که مسابقه ای در کار هست.... سبزینه قورباغه کوچولویی بود که بنا به جثه اش همیشه آخر بود، جهش هاش خیلی کوتاه بود و نمیتونست حتی به گرد پای چشم درشت برسه. اون خیلی ناراحت بود و گوشه خونه کز کرده بود. مامانش بهش گفت: سبزینه برای چی تو خونه نشستی؟ مگه آخر ماه مسابقه نداری؟ سبزینه گفت: چکار کنم من که میدونم اخر میشم... مامانش اخماش رو تو هم کرد و گفت: ادمی که برای رسیدن به مقصدش تلاش کنه و همیشه یاد خدا تو قلبش باشه حتما برنده میشه. اما کسی که این دنیا و راحت طلبی های دنیا رو ترجیح بده و هیچ تلاشی نکنه بازنده است... سبزینه حرفهای مامانش رو باور نداشت، اما برای اینکه دل مامانش رو نشکنه... تمام تلاشش رو کرد... او هر روز و هر روز تا رسیدن مسابقه تا نوک برج میجهید تا شاید کمی بالاتر بره.روز مسابقه فرا رسید. همه در یک ردیف در صف مسابقه ایستاده بودند و نگاهشان به چشم درشت بود،الا سبزینه که زیر لب خدا خدا میکرد و همه قدرتش را جمع کرده بود تا شاید نفر دهم شود. جمعيت زيادي براي ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند.وقتی آقا وزغ سوت مسابقه را زد همه شروع به جهیدن کردند و سبزینه با چشمهای بسته میجهید بدون اینکه به اطرافش توجهی داشته باشد. از بس سبزینه این مسیر را تمرین کرده بود، با چشمهای بسته فقط میجهید تا به مقصد برسد... موانع مسیر را یکی پس از دیگری رد میکرد و میرفت. به بالای برج که رسید از خستگی روی زمین افتاد و چشمهایش را باز کرد. کمی که نفسش بالا اومد. دور و برش رو نگاه کرد. هیچ کس نبود. گریه امونش نمیداد.. با خودش گفت یعنی انقدر دیر رسیدم که همه رفتن خونه . بالای برج غمبرک زده بود. مدتی گذشت تا اینکه خواست بره به خونه. قدم اول رو که برداشت چشم درشت رو پایین تر از لبه برج دید که با چنگ و دندون خودش رو میکشید بالا. آقای وزغ گزارشگر مسابقه هم پشت چشم درشت بود و وقتی به بالای برج رسید، با اینکه از خستگی نای حرف زدن نداشت اما در بلندگوی خود داد زد: سبزینه کوچولو با اختلاف زیاد نفر اول مسابقه شد.... صدای آقای وزغ در گوشش پیچید. باورش نمیشد.. حرفهای مامانش رو به یاد اورد ... اگه راحت طلبی رو انتخاب نکنی و برای رسیدن به مقصد نهایی تلاش کنی، حتما رستگار و موفق میشی.... 📚نویسنده: س. کیانی 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
پدر و مادرهای عزیز🌷 👈صوت و فیلم بچه ها رو بگیرید و برای ما ارسال کنید😊 👈ایده های خلاقانه تون رو برای ما بفرستید😍 🌺تو خونه بازی های قرآنی کنید، مسابقه راه بندازید، شعر بخونید، نقاشی بکشید و فیلم و صوتش رو برای ما بفرستید🌺 ✅فقط کافیه به این آیدی ارسال کنید تا به اشتراک گذاشته بشه☺️ ❤️با سپاس از همراهی شما🙏 👇👇👇 @freshtehaye_zamin
دعای عرفه.mp3
7.93M
❤️عرفه روز بخشش گناهان است و خداوند در هیچ روزی به اندازه عرفه بندگان خود را از آتش جهنم نمیرهاند..👌🏻 ملتمس دعا از شما خوبان🙏🏻 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزهای مهم و اثرگذاری در پیش داریم عرفه، عید قربان، عید غدیر، محرم سیدالشهدا بیایید این یک ماه رو خوب عمل کنیم🙏 تنها راه نجات ما فرج خواهی همگانی است.. یا مولانا یا صاحب الزمان🌷 ملتمس دعای شما بزرگواران🙏 🗓۸ذی الحجه ۱۴۴۱ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره جهت تبیین آیه ۲۸۴ برای بچه ها مفهوم نیت رو بگید❤️براشون جا بندازید که خداوند از همه چیز اگاهه😍 نیت خوب و بد انسان رو میدونه☺️ پس نیت خوب داشتن چقدر در دنیا و آخرت برای انسان اهمیت داره😊 یادتون باشه حتما مفهوم این ایه رو برای بچه ها بگید😍 👇👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇👇 در بنی اسرائیل مردی نیکوکار زندگی می کرد و دارای باغی بود که در آن انواع درختان و محصولات دیگر وجود داشت. صاحب باغ به فقرا توجهی کامل داشت؛ از این رو به هنگام برداشت محصول ، مستمندان را دعوت می کرد و از هر نوع محصولی که داشت سهم آنها را می داد و فقرا هم او را دعا می کردند و این سبب برکت بیشتر اموال او می گردید. سال ها بر این منوال گذشت تا این که مرد نیکوکار در گذشت و بوستان او به سه فرزندش به ارث رسید… بهشت خاکسترپسران راهی غیر از راه پدر را در پیش گرفتند و با خود گفتند: پدر ما مردی کم خرج بود و می توانست به فقرا کمک کند، اما خرج ما بسیاری است و از چنین کمکی معذوریم. وقتی زمان برداشت محصول فرارسید، برای آن که فقرا به سراغ ان ها نیایند، صبح تاریکی را انتخاب کردند تا به دور از چشم آنها غلات را جمع آوری کنند. صبح زود برخاستند و به اتفاق یکدیگر به باغ رفتند و مشاهده کردند آتش، باغ و غلات آن را سوزانده است. ناگاه متوجه شدند که نیت بد آنها در پرداختن حقّ مستمندان سبب عذاب آنها گردیده است. برادر میان سال گفت: ای برادران! چرا در حق بینوایان نیت بدی داشتید؟ چرا تسبیح خدا را نگفتید؟ می گفتند: پروردگار ما از هر عیبی منزه است و ما از ستمکارانیم. و بعضی یکدیگر را ملامت می کردند و می گفتند: وای بر ما! ما طغیان کردیم، اما باشد که خداود توبه ما را بپذیرد و بهتر از آنچه داشتیم به ما عطا فرماید، ما به رحمت او امیدواریم. از آن جایی که توبه کردند و نیت آنها این بود که اگر برخوردار گردند به فقرا کمک کنند، خداوند بوستانی بهتر از آنچه که داشتند به انها عطا فرمود که انگور آن شهرت یافت. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
منتظرهات همه منتظر ماه حسین انتظاری که گره خوده به این عاشورا حاجیان در عرفات اند ولی من اینجا بین این روضه ام و در حرم کرببلا عرفه آمده یعنی که مهیا باشید تا که همراه شوید با غم و اشک زهرا سینه زن ها چقدر فرصتمان محدود است پرچم و پیرهن آماده کنید بهر عزا دوش دیدم که کسی در عرفاتم می گفت هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله هرکه مجنون حسین است بگو برخیزد هرکه دیدار خدا خواست بیاید با ما 📚یاسر مسافر 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
بسته ویژه هدیه غدیر نوجوان 🌸طرح سفارش امام رضا علیه السلام به هدیه غدیر 23.5×26اندازه ✳️شامل : تخته شاسی علوی سی دی قناری ها کتاب قهرمان غدیر پیکسل علوی ✳️قیمت :40000 ت 👇👇👇 یه هدیه خوب برای نوجوان ها خرید این مجموعه از طریق این آیدی با ۸تا ۱۰درصد تخفیف همراه خواهد بود 👇👇👇 ای دی سفارش و خرید @qoran_kids 👇👇👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸 عید قربان است خداوندا چه قربانت کنم خانه ای جز دل ندارم تاکه مهمانت کنم گر تو مهمان  دل زارم شوی غمگسار قلب بیمارم شوی جان من گردد فدایت ای خدا سینه ام گردد سرایت ای خدا گرد آن خانه چو پروانه بگردم روز و شب بی خبر از خود چو دیوانه بگردم  روز و شب عاشقم من عاشق روی توام من غلام کوچک کوی توام ای خدا از عشق محرومم مکن با گنهکاران تو محشورم مکن عید قربان قلب من قربان دوست هرچه از او میرسد،خوب و نکوست 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
👇👇👇🌸🌸🌸👇👇👇 پس از سال ها آرزو و انتظار، خداوند این پسر را به او داده بود. دست بر شانه اش گذاشت و گفت: پسرم. اسماعیل به چهره پدر نگاه کرد. در چشمانش چیزی را دید. انگار از او چیزی می خواست. گفت: بله پدر. ابراهیم (ع) خوابی را که سه شب سر هم دیده بود به یاد آورد. دست و پای اسماعیل را بسته بود، کارد بر گلویش گذاشته بود و ... گفت: پسرم، خواب دیدم کاردی در دست دارم، آن را روی بر گلوی تو می گذارم و ... ابراهیم (ع) ادامه خواب را با سختی برای پسر تعریف کرد. اسماعیل می دانست خواب های پیامبران همه راست است. پدرش پیامبر بود و آن چه را در خواب دیده بود باید انجام می داد. ولی این چه خوابی بود؟ چرا باید کارد را بر گلوی اسماعیل می گذاشت؟ و ... آیا می توانست این کار را بکند؟ اسماعیل گفت: پدر، آن چه را خداوند فرمان داده انجام بده، خواهی دید که به خواست او صبر خواهم کرد... هر چه کارد را می کشید، نمی بُرید. انگار به جای گلوی اسناعیل بر سنگی سخت گذاشته بود. نفس زنان سر به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا... فرشته ها لبخند زدند. خدا خشنود شد و گفت: تو فرمان مرا انجام دادی. اکنون به آن طرف نگاه کن. میشی را دید. میشی که تا آن روز ندیده بود. انگار از زمین بیرون آمده و یا از آسمان رسیده بود. خداوند فرمود: این میش فدای اسماعیل توست. پدر و پسر یک دیگر را در آغوش گرفتند و خدا از هر دوی آن ها راضی بود. از آن روز خداوند به همه کسانی که به مکه می روند فرمان داد تا در روز عید قربان پا جای پای ابراهیم (ع) بگذارند، یاد او را گرامی بدارند و برای کمک به گرسنگان و بینوایان گوسفند قربانی کنند. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
عید امد.mp3
3.63M
❤️عید سعید قربان، عید بندگی بر همه شما مبارک❤️ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
با کاروان فرشته ها ✳️داستان غدیر همراه با تصاویر زیبا و رنگ آمیزی در سایز خشتی 💠مناسب سنین 6 تا 10 سال _آمیزی علیه السلام ✅قیمت :5000 ت 👇👇 مربیان محترم یک هدیه خوب برای بچه ها سفارش بالای ۱۰ تا از این مجموعه از طریق این ای دی با ۸تا۱۰درصد تخفیف همراه خواهد بود 👇👇👇 ای دی سفارش و خرید @qoran_kids 👇👇👇👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر خدا (ص) می فرمایند: همچنان که فرزند نباید به والدین خود بی احترامی کند، پدر و مادر نیز نباید به فرزند خود (اگر اصلح باشد)، بی حرمتی روا دارند.👌✨ 📚میزان الحکمه 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوره جهت تبیین مفهوم (النجم الثاقب)👌 فقط دو تا کش پول لازم دارید.. با بچه ها حتما ستاره بسازید❤️از ستاره درخشنده سوره طارق برای بچه ها بگید😍همون که شکافنده تاریکی هاست😊 حالا یه مسابقه سرعت راه بندازید هر کس زودتر بتونه ستاره ش رو از دل تاریکی بیرون بیاره و بسازه برنده ست☺️ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
مهارتهای دعوت فرزندان به نماز ✳️در این کتاب با هدف آموزش مهارت های لازم برای چاره سازی این مشکلات و دعوت فرزندان به نماز، پس از ارائه دوازده مهارت عمومی دعوت کودکان و نوجوانان به نماز، مهارت های ویژه دعوت به نماز در سه دوره کودکی اول، کودکی دوم، و نوجوانی بیان شده است. ✳️چاپ دهم در 7 ماه 😳پرفروشترین کتاب در زمینه مهارت های دعوت به نماز قیمت : 20000 تومان 👇👇 سفارش و خرید از طریق این آیدی با ۸تا۱۰درصد تخفیف همراه خواهد بود ای دی سفارش و خرید @qoran_kids 👇👇👇👇👇👇👇
سوره جهت تبیین مفهوم آیه اول (یا ایها الذین امنوا اوفوا بالعقود)❤️ برای بچه ها مفهوم عهد و پیمان رو بگید❤️براشون جا بندازید وفا کردن به عهد و ادای دین خیلی مهمه☺️ و چیزی هست که در روز قیامت ازش پرسیده میشه😊حالا نوبت قصه است، اونم یه قصه از شهر موشها🐭 و فیلها🐘 🌺🌺 😉راستی یادتون باشه شما هم ایده های ناب و داستانهای قشنگتون رو برای ما بفرستید تا در کنار هم به اعتلای قرآن کمک کنیم👌 👇👇🌸🌸🌸👇👇 در روزگاران قدیم، شهر زیبایی پر از خانه‌ها و معابد بزرگ وجود داشت. شهر ثروتمند بود و مردمانش همیشه خوشحال و شاد بودند. نزدیک شهر، دریاچه‌ای بزرگ با آبی آشامیدنی قرار داشت. آب دریاچه بسیار شیرین و گوارا بود. اما با گذشت زمان، این شهر به ویرانه تبدیل شد و ساکنان آن به شهرهای دیگر و دور‌دست کوچ کردند. آن‌ها هر آن‌چه که داشتند از جمله گاو‌های شیرده، گاو‌های نر، بز‌ها و اسب‌ها را با خود بردند. حتی سگ‌ها و گربه‌های ولگرد نیز تصمیم گرفتند که ساکنان شهر را دنبال کنند و همراه با آن‌ها شهر را ترک کردند. فقط موش‌های این شهر تصمیم به ماندن گرفتند. حتی بدون هیچ گونه سکونتی، پوشش گیاهی طبیعی موجود در این شهر برای موش‌هایی که تصمیم به ماندن داشتند، غذای کافی را تأمین می‌کرد. این شهر با تعداد زیادی از درختان میوه پوشیده شده بود. موش‌ها می‌توانستند انواع میوه و سبزیجاتی که در سطح شهر رشد می‌کرد را بخورند. به آرامی، تعداد موش‌ها زیاد و کل شهر به شهر موش‌ها تبدیل شد! چندین نسل از موش‌ها در کنار یکدیگر در شهر زندگی می‌کردند. آن‌ها پدربزگ - مادربزرگ‌ها، پدر - مادر‌ها، عموها، خاله‌ها، دایی‌زاده‌ها، عمه‌زاده‌ها و تعداد خیلی خیلی زیادی از بچه موش‌ها بودند. این خانواده از یکدیگر، در بیماری و سلامتی به خوبی مراقبت می‌کردند. دورتر از شهر، جنگلی انبوه وجود داشت. رودخانه‌ی بزرگی که از جنگل عبور می‌کرد، برای همه‌ی حیواناتی که در جنگل زندگی می‌کردند، آب آشامیدنی تأمین می‌کرد. در میان حیوانات جنگل، یک گله‌ی بزرگ فیل وجود داشت. فیل‌ها با حیوانات دیگر در جنگل سازش داشتند. جنگل برای آن‌ها غذای کافی‌، آب و سرپناه فراهم می‌کرد. در یک تابستان سخت، رودخانه به دلیل بارش کم باران خشک شد. حیوانات جنگل از تشنگی شروع به مردن کردند. ملکه‌ی گله‌ی فیل‌ها از همه‌ی فیل‌های جوان خواست که در جستجوی آب به همه سو بروند. پس از گذشت چند روز، یکی از فیل‌ها به نزد فیل ملکه بازگشت و به او درباره‌ی دریاچه‌ی نزدیک شهر موش‌ها گفت. فیل ملکه به یک‌باره دستور داد که گله از جنگل خارج شود و به سمت دریاچه حرکت کند. به محض این که گله‌ی فیل‌ها دریاچه را دیدند، شروع به دویدن به سمت آن کردند. ماه‌ها بود که فیل ها رنگ آب را به خود ندیده بودند و نمی‌توانستند جلوی خود را بگیرند که به سمت دریاچه ندوند. فیل‌ها در جریان این شور و هیجان‌شان، متوجه نشدند که صدها موش در زیر پای آن‌ها لگدمال می‌شود. موش‌ها سعی کردند خود را نجات دهند، اما بسیاری از آن‌ها کشته و زخمی شدند. آنها می‌ترسیدند که فیل‌ها در هنگام بازگشت از دریاچه، ناآگاهانه تعداد زیادی موش دیگر را زیر پا له کنند. یک موش سالخورده پیشنهاد کرد که موش‌ها باید بروند و کل ماجرا را برای فیل ملکه نقل کنند. علاوه بر این‌، موش‌ها باید از فیل ملکه بخواهند که گله را از مسیر دیگری بازگرداند. موش‌ها کاری که موش سالخورده گفته بود را انجام دادند. فیل ملکه از آن چه که گله‌ی فیل‌ها بر سر موش‌ها آورده بود بسیار اظهار ندامت کرد. او به موش‌ها اطمینان داد كه گله هنگام بازگشت به جنگل مسیری متفاوت را طی می‌كند و هرگز از نزدیكی شهر موش‌ها عبور نخواهد کرد. موش سالخورده از فیل ملکه برای درک نگرانی موش‌ها تشکر کرد. وی همچنین به فیل ملکه گفت که خانواده‌ی موش‌ها در صورت نیاز همیشه آماده‌ی کمک به فیل‌ها خواهند بود. 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈پلنگ صورتی بکشیم، فقط با قیچی😳😳 حتما با بچه ها بکشید خیلی قشنگ میشه😍 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
📚 قصه های احکام برای کودکان ( مجموعه سه جلدی احکام نماز ) 👈به باغ نماز خوش آمدید ۱۲۰۰۰ت 👈نمازهای کلاغی ۱۲۰۰۰ت 👈روزی که ماه دلش گرفت ۶۰۰۰ت ✅خرید کامل این مجموعه از طریق این آیدی با ۸تا۱۰درصد تخفیف همراه خواهد بود 👇👇👇 @qoran_kids 👇👇👇
سوره جهت تبیین مفهوم آیه اول (یا ایها الذین امنوا اوفوا بالعقود)❤️ 👇👇🌸🌸🌸👇👇 ماه‌های زیادی گذشت. پادشاه قلمرو همسایه، در حال ارتقاء ارتش‌اش بود و فیل‌های زیادی را برای پادشاهی خود می‌خواست. خدمتگزاران او به جنگل رفتند و تله‌هایی برای گرفتن فیل‌ها کار گذاشتند؛ خندق‌های عمیق حفر کردند، روی آن‌ها را با برگ پوشاندند و موزهای زیادی را روی برگ‌ها به عنوان طعمه قرار دادند. فیل‌ها در حالی که سعی داشتند موزها را بخورند، به دام افتادند. خدمتگزاران شاه با کمک سایر فیل‌های اهلی خودشان ، فیل‌های به دام افتاده را بیرون کشیدند. پس از خارج کردن آن‌ها از خندق‌ها ، به وسیله‌ی طناب‌های ضخیم، فیل‌ها را به درختان بستند و برای آگاه کردن پادشاه از وضعیت، آن‌جا را ترک کردند. فیل ملکه یکی از فیل‌هایی بود که به دام افتاده. بود. او آرام گرفت و شروع به فکر چاره‌ای برای فرار کرد. ناگهان او به فکر موش سالخورده و قول او برای کمک به فیل‌ها افتاد. فیل ملکه یکی از فیل‌های جوان را که هنوز در در دام نیفتاده و آزاد بود را صدا زد. او از فیل جوان خواست تا به شهر موش‌ها برود و کل ماجرا را روایت کند. فیل جوان دستور فیل ملکه را انجام داد. به زودی هزاران موش برای کمک به دوستان خود به جنگل آمدند. در عرض چند دقیقه، طناب‌ها را با دندان‌های تیز خود پاره کردند. فیل‌ها دوباره آزاد شدند. فیل ملکه از موش سالخورده به دلیل به خاطر سپردن این قول و نجات فیل‌ها از اسارتشان تشکر کرد. موش سالخورده خوشحال بود که موش ها توانستند به فیل‌ها کمک کنند و به این ترتیب دین خود را ادا کنند☺️ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
وضو_مهد تدبر.mp3
3.35M
قشنگ و شنیدنی❤️ حتما برای بچه ها بذارید تا گوش بدن😍 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3
دیگه حوصلم سر نمیره ✅کتاب حاضر با بیان یک داستان شیرین و خواندنی، بچه ها را به مطالعه کتاب تشویق می کند. ✅گزیده کتاب جمعه ی قبل علی به مادرش گفت: «مامان جان! من حوصله ام سر رفته است. چه کار کنم؟» مادر علی گفت: «چرا حوصله ات سر رفته است؟ خب بنشین تلویزیون ببین.» علی به طرف تلویزیون رفت و آن را روشن کرد. تلویزیون داشت یک کارتون خیلی قشنگ نشان می داد. علی رو به روی تلویزیون نشست و ... 🖋 نویسنده: غلامرضا حیدری ابهری 📔 تعداد صفحات: 36 مناسب سنین 8 تا 11 سال قیمت :16000 ت خرید این کتاب از طریق این آیدی با 8تا10درصد تخفیف همراه خواهد بود 👇👇 ای دی سفارش و خرید @qoran_kids 👇👇👇👇👇👇👇
تو بوی نرگس را می‌آوری برای من چقدر دیر کرده‌ای بیا سری به ما بزن به خاک مژده داده‌ام که باز می‌رسد بهار دوباره غنچه می‌کند درخت خشک انتظار به یک پرنده گفته‌ام که تازه می‌شود پرت کسی ز راه می‌رسد و می‌شود تو باورت ز راه می رسد کسی که دست می دهد به آب و دستهای او پر از شقایق است و آفتاب به یک پرنده گفته‌ام که تازه می‌شود پرت کسی ز راه می‌رسد و می‌شود تو باورت ز راه می رسد کسی که دست می دهد به آب و دستهای او پر از شقایق است و آفتاب 📚شاعر:ناصر کشاورز 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 👈به کانال مهد تدبر قرآن و کودک بپیوندید🔰🔰 https://eitaa.com/joinchat/4064804916C722931aaf3