.
#زائر_کربلا
تقدیم به موکب داران راه کربلا
بر روح پدر، مادرتان صد رحمت
در راه، کشیده اید خیلی زحمت
در بین حرم به جایتان می گوییم
هر لحظه به دشمنان مهدی لعنت
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
......................
موکب دار
حالا که شده منصب تو: موکب دار
از راه امام عصر، سنگی بردار
خواهی که به موکبت قدم بگذارد؟
اصرار نما بهر ظهورش بسیار
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
#اربعین_مهدوی
بیا از حال مهدی با خبر باش
مقیم موکبش با چشم تر باش
نجف تا کربلاپای پیاده
دعاگوی امام منتظر باش
#محمدخرمفر
.
#نائبة_الإمام
#حضرت_زینب
السلام علیک یا اباعبدالله
ای ماه علی سحاب رحمت زینب
ای راز ادامه ی ولایت زینب
تبلیغ و بیان مکتب عاشورا
بر عهده ی توست تا قیامت زینب
#محمدعلی_شهاب
.
#زائر_کربلا
در صحن تو با شِکوِه رسیدم ارباب
عمریست امام خود ندیدم ارباب
شد حاجت ِ تحت قبّه ام با اصرار
تنها فرج شاه طریدم ارباب
اللهم عجل لولیک الفرج
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
#زائر_کربلا
#اربعین_حسینی
دوباره شهر پر از شور و شوق و شیداییست
دوباره حال همه عاشقان تماشاییست
که فصل پر زدن از انزوای تنهاییست
سفر، حکایت یک اتفاق رؤیاییست
ببند بار سفر را که یار نزدیک است
طلوع صبح شب انتظار نزدیک است
ببین که قفل قفس را شکسته، میآیند
کبوتران حرم دسته دسته میآیند
چو موج از همه سو دلشکسته میآیند
غریب، از نفس افتاده، خسته، میآیند
که باز بعد چهل شب، کنار او باشند
شبیه حضرت زینب کنار او باشند
تمام پشت سر جابر بن عبدالله
چه عاشقانه قدم میزنند در این راه
از اشتیاق حرم راه میشود کوتاه
هر آنکه خواهد از این جام عشق، بسم الله
که این پیادهروی برترین عزاداریست
قسم به نور، که این ابتدای بیداریست
دوباره حال من و شعر میشود مبهم
دلی که دست خودم نیست میشود کمکم
در آرزوی حرم غرق در غم و ماتم
اگر اجازه دهد زائرش شوم، من هم-
«غروب در نفس تنگ جاده خواهم رفت
پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت»
#محمد_غفاری
.
یا #حضرت_زینب
السلام علیک یا اباعبدالله
تابت قدمم ثبوت را نشکستم
در راز غمت قنوت را نشکستم
بر گریه ی من تا که نخندد دشمن
بی اذن لبت سکوت را نشکستم
#محمدعلی_شهاب
.
#امام_حسین علیهالسلام
🚩 چه میکند حسین
ببین که با اهالی زمین چه میکند حسین
زمین نه، با تمام عالمین چه میکند حسین
غمش کنار میزند هر آنچه هست فاصله
دوباره با محرّمش ببین چه میکند حسین
چنان علی که بذل کرده در رکوع خود نگین
ببین که در سجود با نگین چه میکند حسین
دلم کباب شد میان روضه، با محبتش
درون سینههای آتشین چه میکند حسین
دویده شعلهی غمش بدون مرز در جهان
کدام لشکر است اینچنین؟ چه میکند حسین؟
محرّمش چنین پر از شکوه و اقتدار شد
نگاه کن برای اربعین چه میکند حسین
#علی_سلیمیان
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
#حضرت_رقیه_س_شهادت
از دوست جدا مانده فقط میفهمد
در غصه رها مانده فقط میفهمد
آن شب به دل رقیه جانت، چهگذشت؟
از قافله جا مانده فقط میفهمد...
#سیدمجتبی_شجاع
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#زیارت_اربعین
صدقافله غرق نور دیدن دارد
در جوششی از حضور دیدن دارد
یک موج حماسهساز تا کرب وبلا
در جادهای از ظهور، دیدن دارد
#سیدهاشم_وفایی
#برای_جامانده_ها ی #زیارت_اربعین
در سینه قرار میگذارد مادر
یک باغِ بهار میگذارد مادر
سهم پسری را که نیامد حتماً
یک گوشه کنار میگذارد مادر
#روح_الله_قناعتیان
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#زیارت_اربعین
با ناله به سوی نینوا باید رفت
با پای پیاده، کربلا باید رفت
این جادهی نور تا حرم میگوید
از راه حسین تا خدا باید رفت
#سیدهاشم_وفایی
#امام_عصر علیهالسلام
#انتظار_و_عاشورا
#غزل
🔹میشود او را ببینم؟🔹
از خودم میپرسم آیا میشود او را ببینم؟
آن غریب آشنا را میشود آیا ببینم؟
اشک میریزم اگر حرفی از او در بین باشد
اشک میریزم اگر نامی از او حتی ببینم
رد پایش را اگر در خلوت «علامه حلی»
دستخطش را اگر در بین کاغذها ببینم
از نگاه «سیدبحرالعلوم» آن ماه را آه!
در میان سینهزنها ظهر عاشورا ببینم
یا به چشم «سید» او را بین سرداب مقدس
در دل تاریک شب در سجده و نجوا ببینم
کاش میشد در طواف کعبه دستش را ببوسم
یا میان زائران اربعین او را ببینم
سحرهای ساحران را دیدهام یک عمر یارب
میرسد روزی عصا را در کف موسی ببینم؟!
#سیدعلیرضا_شفیعی
دل میبرد از گنبد خضرا شالش
آذین شده کربلا به استقبالش
از جادۀ اربعین میآید یک صبح
میآید و یک قافله دل دنبالش
#حامد_اهور
#پیامبر_اکرم__ص__روضه
به ذکر یاعلی،جان میدهم عالیِ اعلا را
بخوان خود یاعلی،بالا سرم این نام زیبا را
علیاً یاعلی،ذکر عروج و ذکر معراجم
صدای دلنشین تو مصفا میکند ما را
بمان پیشم، مرو یک لحظه حتی از کنار من
تویی روح و روان من، تویی معنا مسیحا را
به عمرم بهترین روزم همان روزیکه در کعبه
به إذنِ الله بنهادی به روی شانه ام پا را
سرم بر دامنت بگذار و دستت را روی قلبم
که جان آسان دهم، دستان پر مِهرِ تولا را
حسن را با حسین آرام روی سینه ام بگذار
که از سختیِ جان دادن رها سازند طاها را
بگو زهرا کنار بسترم یک لحظه بنشیند
و زینب وا کند بهر دعا، با اشک،لبها را
به غیر از پنج تن اینجا نماند هیچکس دیگر
ز حُجره دور سازید آن منافقهای بطحا را
مرا تهمت به هذیان میزند این فردِ نالایق
پس از این برحذر باشید این اصحاب شورا را
دگر می پاشد از هم جمعِ گرمِ اهلبیت من
به آتش میکشند این قوم، بیتِ وحیِ مولا را
اگر دست تو را بستند یاحیدر،صبوری کن
صبوری کن،خدا میبیند این ظلم و بدیها را
دگر صرف نظر کن از طلوعِ زهرۀ اَزهَر
علی؛دیگر نمیبینی پس از این،روی زهرا را
مبادا جای سیلی را ببینی بر رخ ماهش
مخواه از روی نیلی بعد از این،فیضِ تماشا را
اگر دیدی که مخفی میکند رخسارِخود از تو
نداری طاقت دیدار آن آزرده سیما را
به زودی همسر تو دست بر دیوار میگیرد
برای راه رفتن از حسن گیرد مدد پا را
تمام دنده های او تَرَک بردارد از ضربه
و اینجا پشتِ در،میخواند آن مظلومه، ماها را
اگر چه فاتح خیبر،شود خانه نشین اما
به زودی غرق خون بینند محرابِ مصلا را
حسن زهر جفا نوشد، حسینم رخت خون پوشد
اسیری میرود زینب،ببیند داغ عظما را
حدیث زینب و معجر، حدیث کشتۀ بی سر
حدیث ساقی لشگر، کند بیدار دنیا را
محمود ژولیده
پیامبر اکرم (ص)
روضه
#امام_رضا__ع__مناجات
در دل بود ولای تو یا ثامن الحجج
جنت بودسرای تو یا ثامن الحجج
عمریست که ازکرامت وجودوسخایتان
بنشسته در لوای تو یا ثامن الحجج
فخریه ام بود که منم سائل درت
شرمنده ی عطای تو یا ثامن الحجج
شامل شود به خیل گدایان کوی تو
جود تووسخای تو یا ثامن الحجج
تنها نه شیعه ،بلکه تمامی این جهان
گردیده آشنای تو یا ثامن الحجج
رحمت ببارد از در و دیوار آن حرم
عالم بود برای تو یا ثامن الحجج
حور و ملک به گرد حریم تو در طواف
در صحن تو،سرای تو یا ثامن الحجج
دارالشفاست برای تمامی شیعیان
آن صحن باصفای تو یا ثامن الحجج
نوربخش عالم هستی است تابه حشر
آن گنبد طلای تو یا ثامن الحجج
جبریل وحی باآن همه جاه ومقام خویش
بوسیده خاک پای تو یا ثامن الحجج
تا زنده هستم و نفس آید ز نای من
بر لب بود نوای تو یا ثامن الحجج
از لطف ذات حق توشدی کعبه ی دلم
قلبم بگشته جای تو یا ثامن الحجج
راضی شو از من مسکین که با رضایتت
راضی شود خدای تو یا ثامن الحجج
از بس تو مهربان و کریمی ابالحسن
کرده دلم هوای تو یا ثامن الحجج
اندر حریم پاک تو ام،منشاء سخا
محتاج یک دعای تو یا ثامن الحجج
ای روح بندگی خداوند لایزال
عالم شود فدای تو یا ثامن الحجج
این باشد آرزو که به وقت ممات من
گردد نصیب ،لقای تو یا ثامن الحجج
عبد و غلام درگه و شرمنده ی توام
خواهم زتو (رضای) تو یا ثامن الحجج
رضا یعقوبیان
امام رضا (ع)
مناجات
هدایت شده از مهران قربانی
در شام سکوت جاده ها ، تابان بود
چشمان مسافرش پر از باران بود
یک موکب سیار ، برای زائر
او یک اتوبوس اصفهان-مهران بود
هدایت شده از مهران قربانی
آورده سر ذوق همه ایران را
شیراز و صفاهان و قم و تهران را
با سعی و صفا نیز ، تهاتر نکنم
تصویر بلیط اصفهان-مهران را
هدایت شده از مهران قربانی
گلچین نکند خوب و بد و حیران را
حتی من مست بی سر و سامان را
در حسرت خاک حرمش میبوسم
چرخ اتوبوس اصفهان-مهران را
#امام_زمان_مناجات
مه مبارک در ابر آرمیده، بیا
امید آخر دل های داغ دیده، بیا
به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت
که جان شیعه ز هجران به لب رسیده، بیا
ز پشت در بشنو ناله های فاطمه را
به سوز سینه آن مادر شهیده، بیا
عزیز فاطمه، جدت حسین در یم خون
تو را صدا زند از حنجر بریده، بیا
به مادری که لبش از عطش زده تبخال
به شیر خواره ی انگشت خود مکیده، بیا
به آن لبی که بر آن چوب می زدند به طشت
به خواهری که گریبان خود دریده، بیا
کند تلاوت قرآن سر حسین به نی
ببین چگونه ز لب هاش خون چکیده، بیا
به آن سری که به دیدار دخترش آمد
به کودکی که به ویرانه آرمیده، بیا
به لاله های به خاک اوفتاده از دم تیغ
به غنچه ای که شد از ضرب تیغ چیده، بیا
به بانگ یا ابتای علی به قلزم خون
به ناله ای که حسین از جگر کشیده، بیا
بود به سینۀ “میثم” هزار درد نهان
گواه آن همه غم های نا شنیده، بیا
#غلامرضا_سازگار
#امام_زمان_مناجات
ای جان ما فدای تو مولا بیا بیا
ای درد هجر با تو مداوا بیا بیا
شیعه قرار و صبر ندارد ز دوری ات
بی تو دو دیده است چو دریا بیا بیا
مولا بیا که کعبه بگردد به ور تو
چشم انتظار توست نگارا،بیا بیا
حیدر کنار چاه تو را می زند صدا
دارد به سینه غصه ی زهرا بیا بیا
بی غسل و بی کفن تن جدت میان خون
باشد هنوز در دل صحرا بیا بیا
بنگر میان کوچه و بازار شامیان
آشفته است زینب کبرا بیا بیا
تا کی سر بریده ی شش ماهه روی نی
تا کی کند رباب تماشا بیا بیا
عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان
ای دادخواه عترت طاها بیا بیا
#محمود_اسدی_شائق
#امام_زمان_مناجات
#هذا_یوم_الجمعه
زمان زمان عجيبي ست، امتحان سخت است
طي زمانه ي بي صاحب الزمان سخت است
ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت
چقدر منتظرت جانعزيز و جانسخت است
"و لا تُري و أري الخلق" اين چه تقديري ست
تو را نديدن و ديدار اين و آن سخت است
گريستم كه مشرف شوم به پابوست
بدون گريه رسيدن به آسمان سخت است
رسيده است شب اكبر و زمان نماز
براي من چقدر لحظه اذان سخت است
و روضه را پدر يك دل شکسته مي فهمد
چقدر غصه ي دل كندن از جوان سخت است
تو را قسم به غم "بعدك العفا..." ي حسين
بيا... بيا و خودت روضه را بخوان... سخت است
مرا زيارت پايين پا مبر امشب
چرا كه پيش پدر خواندن از جوان سخت است
#محمد_بیابانی
#امام_زمان_مناجات
#هذا_یوم_الجمعه
بیا که زینب کبری تو را صدا میزد
سر بریده ی آقا تو را صدا میزد
تو و غریبی و زاری! خدا مرا بکشد
به آن غمی که تو داری خدا مرا بکشد
چرا به گوشه ی صحرا نموده ای منزل؟
مگر که خانه نداری؟ خدا مرا بکشد
برای معصیت بی شمار من... آقا
همیشه اشک تو جاری، خدا مرا بکشد
میان روضه می آیی ولی منِ غافل
ز دیدن تو فراری... خدا مرا بکشد
شنیده ام که کسی با سر برادر گفت:
چرا به نیزه سواری؟ خدا مرا بکشد
کسی ندیده به بزم شراب و تشت طلا
سر بریده ی قاری، خدا مرا بکشد
هنوز سوز صدایی غریب میآید
صدای قاری شیب الخضیب میآید
#مجتبی_روشن_روان
#امام_زمان_مناجات
نِشانِ توست دَر آن، هَر گُلی که بو کردیم
جَمالِ توست عَیان، هَر طَرَف که رو کردیم
نماز سوی تو یارِ نَدیده خواندیم و
دَر این فِراقِ تو با خونِ دل وضو کردیم
اگر لیاقتِ دیدارِ تو نداشته ایم
ولی وِصالِ تو را دَر دِل آرزو کردیم
به رَعیَتیِّ دَرِ خانه ی تو می نازیم
که از گِداییِ تو کَسبِ آبِرو کردیم
به گوشِ تو که رِسیده هَمیشه با هَر آه
شِکایتی که از این بُغضِ دَر گَلو کردیم
به عَصرِ جُمعه و دلگیری اَش گرفتیم اُنس
به اشکِ هر سَحرِ بی تو نیز خو کردیم
برای اینکه قَدَم رَنجه ای کُنی دَر آن
دِلِ شکسته ی خود باز شُستِشو کردیم
بیا نِشان بِده آن گُمشُده مزار کُجاست
نیافتیم، به هَر جا که جُستِجو کردیم
#رضا_رسول_زاده
#امام_حسین_علیه_السلام
#روز_یازدهم
من چگونه بدنت را بگذارم بروم
پیکر بی کفنت را بگذارم بروم
جان من روی زمین است تحمل نکنم
که روی خاک تنت را بگذارم بروم
یوسفم پیرهنت رفته به غارت ،زچه رو
تن بی پیرهنت را بگذارم بروم
به چه حالی تن عباس و علی اکبر را
یادگار حسنت را، بگذارم بروم
تازیانه به تنم با خط نیلی بنوشت
لاله های چمنت را بگذارم بروم
من علمدار غمت هستم و هرگز نشود
علم سوختنت را بگذارم بروم
فرصت ماندن اگر نیست،کجا گریه کنم
گر که بیت الحزنت را بگذارم بروم
می برم عطر غمت را همه جا،جایز نیست
غم پرپر شدنت را بگذارم بروم
#سیدهاشم_وفایی
#امام_حسین_علیه_السلام
#قتلگاه #عاشورا
کسی که سفرهی افلاک را بی وقفه نان میداد
چرا با تشنه کامی زیر پای شمر جان میداد
به زیر دست و پا روح عبادت دست و پا میزد
همان ساعت کسی در لشکر دشمن اذان میداد
مناجاتش به مقتل روبه پایان بود بی تردید
سنان تنها اگر یک لحظهی دیگر امان میداد
گمانم این خطا از کارهای قاتلش باشد
کجا سلطان عالم پشت سوی آسمان میداد
لگد کوب آنچنان شد زیر پای مرکب دشمن
نسیمی پیکر او را در آن صحرا تکان میداد
حسینی را که من فهمیده ام حاجت اگر میدید
خود انگشتر بدون زخم دست ساربان میداد
رها شد کشته زیر آفتاب داغ آن صحرا
کسی که قد و بالایش به زهرا سایه بان میداد
سر او را اگر چه برد خولی با خودش کوفه
ولی انگشت او تنها مخیم را نشان میداد
#زخم_حسینی