🟣فمینیسم اسلامی و اتهام دنبالهروی غرب
📝#سید_حمید_موسویان
🔹فمینیستهای مسلمان با این اتهام در جوامع اسلامی مواجه هستند که آنچه توسط آنان مطرح میشود تکرار مباحث غربیهاست و تنها تفاوت کار آنها در اضافه کردن برخی آیات یا روایات برای توجیه مباحث خود است. در واقع این نوع نوشتهها به تجدیدنظرطلبی متهم میشوند و اشکالاتی مانند «ناآگاهی یا تجاهل نسبت به منابع اجتهاد» و «غفلت از مبانی اجتهاد» به آنها وارد میشود.
🔸در بیانی دیگر این گروه را دنبالهروی سکولارها دانستهاند که مراجعهشان به کتاب و سنت هم تنها برای توجیه همان مواضع سکولارهاست و در جایی دیده نشده که این گروه با مخالفان دین، تقابلی داشته باشند.
🔹اما آیا واقعا فمینیستهای مسلمان عامل اندیشههای غرب برای نفوذ در جامعه مسلمان هستند یا مسلمانانی دغدغهمند نسبت به رشد و توسعه جامعه خود؟ برای تحلیل این موضوع لازم است دو زاویه از بحث کاویده شود: نگاه فمینیستها به میراث اسلامی؛ رویکرد آنها در برابر غرب.
🔸آمنه ودود به عنوان یکی از چهرههای شاخص جریان فمینیسم اسلامی ضمن تأکید بر اینکه تغییر نگاه نسبت به زنان، برآمده از دوره جدید و تحولات جامعه جهانی است اشاره میکند جوامع مسلمانی که هویت قویای از خود بروز میدهند نسبت به مشارکت بیشتر زنان و توسعه آنها انعطاف بیشتری دارند. کشورهایی که خود را دچار ضعف میبینند شرایط جدید را به عنوان تهدیدی برای زنان معرفی میکنند و به دنبال محافظت از آنها هستند که البته نتیجه آن محدودیت بیشتر برای زنان است.
🔹ودود بر این باور است که نهضتهای اسلامی به دنبال تعریف هویت دینی در شرایط جهان امروز هستند که یک مبنای پارادایمی برآمده از سنت اسلامی ارایه دهد. جوامع مسلمان هرچند از استعمار ظاهری رها شدهاند اما تفکر اروپامحور، سیطره خود را تحمیل میکند و لذا بازسازی اندیشه دینی، مسئلهای حیاتی و فوری برای مسلمانان است. اما برای دستیابی به این هدف یک عجله هم دیده میشود که به نگاههای فرهنگی، محلی و منطقهای خاص انجامیده است در حالی که همه آنها ادعای اسلامی بودن دارند.
به نظر ودود باید مبنا را قرآن قرار داد و هر چیزی که در تقابل با آن است طرد کرد و اجازه نداد که به عنوان اسلام عرضه شود. برای رفع تبعیض علیه زنان به باور ودود نیازی به نهادهای بینالمللی و کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان نیست؛ هرچند با آنها هم تقابل نباید کرد. اما متن قرآن باید محور توجه باشد. قرآن با مفهوم کرامت انسان، پتانسیل زیادی برای بهبود شرایط زنان مسلمان دارد.
🔹در طرف دیگر بحث اینگونه نیست که اندیشمندان فمینیست مسلمان از سوء استفاده قدرتهای سیاسی، غافل باشند. عایشه هدایتالله اشاره میکند قدرتهای سیاسی غربی از نگاه فمینیستی برای تحمیل دموکراسی و مدرنیسم بر جوامع مسلمان که آنها را عقبافتاده و زنستیز معرفی میکنند بهره میگیرند. از طرفی مسلمانان این اندیشه را امری وارداتی از غرب برای استحاله سنتهای خود تلقی میکنند.
این نکات باعث میشود هر سخنی از برابری جنسیتی و اصلاح رویکردهای جامعه به زنان با یک حالت تدافعی سخت مواجه شود. همین مقاومت، باعث تقویت فرضیه قدرتهای غربی میشود که اسلام به طور ذاتی با اصلاحات جنسیتی سازگار نیست و باید به صورت قهری آن را مجبور به تغییر کرد. اتخاذ رویکرد جبری نیز مسلمانان را در موضع دفاعیشان تقویت میکند. این چرخه معیوب، همواره ادامه دارد و به سمت تند و رادیکال شدن حرکت میکند.
🔸در این میانه، فمینیستهای مسلمان از دو طرف مورد حمله قرار میگیرند: مردسالاران (اعم از دیندار و غیر دیندار) و فمینیستهای سکولار نژادپرست (در کنار دولتهای استعماری). نتیجه فعالیت هر دو گروه این است که اسلام را شیطانی و به طور ذاتی ضد زن معرفی کنند.
💫فمینیستهای مسلمان به دلیل سیاسی شدن مباحثشان و تضاد فزایندهای که مطرح شد همواره قربانی شدهاند و مورد حمله هر دو گروه قرار گرفتهاند. او بر این باور است که برای زنده ماندن این جریان، باید میراث گذشته را حفظ کرد، در آن تأمل کرد و از تحولات پیشآمده در آن تجلیل کرد.
💫راه بقای نگاه اسلامی برابریطلب، بندبازی در این میانه است. باید از بهرهبرداری نادرست قدرتها جلوگیری کرد؛ میراث گذشته را ارج نهاد و روشهای جدید و پیشتاز اندیشهورزی را با آغوش باز پذیرفت.
https://eitaa.com/majmaqomh
💠شاهی که خودی و غیر خودی نمی شناخت
📝#رضا_احمدی
🏷حکومت های تمامیت خواه بر این اصل استوارند که همه ی وابستگان به قدرت از امنیت سیاسی، اقتصادی و قضائی برخوردارند. زیر سؤال رفتن هر بخشی از وابسته بودن به قدرت، به مثابه خدشه کل قدرت تلقی می شود. و اجازه داده نمی شود که کسی به ناکارآمدی ، فسادها، و سوء استفاده های آنها از قدرت و بیت المال و یا بی لیاقتی ها و.... اشاره و ورود نمایند. بدین خاطر همه سعی دارند در حلقه ی قدرت وارد شوند تا به امنیت برسند. شاه عباس اول علیرغم مشی استبدادی، ولی نسبت به حقوق رعایای خود بسیار حساس بود و سخت گیرانه برخورد می کرد و اجازه نمی داد، کارگزاران حکومت به مردم اجحاف نمایند.
🏷 احترام به حقوق مالکیت
سالها قبل خاطرات میرزا صالح شیرازی را خواندم، او جزء اولین محصلان ایرانی بود که به فرمان عباس میرزا نائب السلطنه در اردیبهشت 1194ش، به انگلستان اعزام شد. او در اکسفورد درس می خواند، میرزا صالح در خاطرات خود می آورد: که مقابل دانشگاه اکسفورد خیابان بزرگی بود، فقط یک باب مغازه خراب نشده بود، زیرا صاحبش رضایت نمی داد، از کسی پرسیدم مگر حکومت نمی تواند مغازه او را تخریب و خیابان را مستقیم کند؟ آن شخص گفت: ملکه ی انگلستان هم نمی تواند بدون رضایت او مغازه ی آن نعل بند را تخریب کند. زیرا حق مالکیت به حکومت اجازه چنین کاری نمی دهد.
میرزا صالح از این پاسخ درمانده بود، که در ولایت ما، یک حاکم محلی شهر یا مملکتی را به نیست و نابود می کشد. چطور حکومت انگلیس نمی تواند دکان یک نعل بند را تخریب کند. در تاریخ ایران هم تک ستاره هایی بودند که با مردم خود رفتار با انصافی داشته اند. یا در تاریخ انو شییروان می خوانیم آنگاه شاه قصد ساخت کاخی در تیسفون را کرد، پیرزنی که در مجاور کاخ ، خانه داشت حاضر نبود خانه اش را بفروشد. انوشیروان، کاخ را با «قناس» ساخت. در واقعه ی دیگر وقتی که عباس میرزا نائب السلطنه، می خواست در تبریز باغ بزرگی در منطقه درست کند یکی از همسایگان باغ حاضر نشد، زمین خود را به نائب السلطنه بفروشد و باغ کج ساخته شد. بی احترامی به حقوق مالکیت، از موانع عمده توسعه در کشور ماست.
🏷حقوق مردم
شاه عباس کبیر توجه خاص به حقوق رعایا داشت و در برخورد با نقض کنندگان، بسیار بی رحمانه و سختگیر انه برخورد می کرد و توجه نداشت که نقض کننده خودی یا غیر خودی است. در یکی از لشکرکشی ها به فرماندهی فریدون خان، سردار و از نزدیکان شاه و حاکم استرآباد ، بجرم چیدن میوه از باغ رعیتی، او مورد خشم شاه واقع شد و شاه حکم کرد تیری از دماغ او بگذرانند و او را سوار اسب برهنه کنند و در مقابل لشکریان بگردانند.
🏷رعایت حقوق اقلیت ها
روش اعتدال و ملایم ، و همراهی با اقلیتها در زمان شاه عباس ، امری ملموس بود. شکایتی از زرتشتیان کرمان بدست شاه رسید، او شخصاً برای رسیدگی به شکایت زرتشتیان کرمان با لباس مبدل به همراه یک نفر، در پنج شبانه روز مسیر 780 کیلومتری را طی کرد تا شخصاً به شکایت رعایای زرتشتی رسیدگی کند و تفحصی از عملکرد حاکم شهر داشته باشد. در این زمان گنجعلی خان حاکم کرمان بود، او یکی از سرداران مدیر و توانمند بود و کسی است که در به قدرت رساندن شاه و حفظ جان او نقش موثری داشته بود. شاه به کرمان رفت و مسأله را بررسی و بی آنکه گنجعلیخان متوجه شود، به اصفهان بازگشت.
🏷 تظلم خواهی رعیت
وقتی که شاه عباس برای سرکشی یا سفرهای استانی به استرآباد رسید، خروش و ناله ی زن و مرد برآمد و به شاه عرضه کردند، طایفه سیاه پوشان یا همان نیروهای حکومتی که زیر فرمان حاکم منطقه بودند، در چندین سال، ما را از عیال و اطفال بی اختیار کردند تا حدی که خواجه شرالدین ساوری، وقتی که با گروهی به درب گرمابه ی زنانه آمدند. او ماموران را به درون حمام فرستاد و زنان عریان را اسیر کرد. و اسیران را با خود به ساور بردند و آنان را به شوهران و برادرانشان و....فروختند و پولها اندوختند.
شاه فرمان داد سیاه پوشان را دستگیر و خواجه شرف الدین ساوری را به نزد او بیاورند، شاه حکم کرد که خواجه ی سیاه رو را بکشند و تن او را قطعه قطعه نمایند و هر قطعه را به دروازه ای بیاویزند و نیز سر او را بر درب حمام زنانه آویختند. شاه عباس کبیر در مواجهه با زورگویی های نزدیکان، حاکمان و سردارانش، که از خودی ها بودند، چشم پوشی نمی کرد و بلکه با آنها با شدیدترین وجه برخورد می کرد.
#خودی_غیر_خودی
https://eitaa.com/majmaqomh
🟣علامه
◻️چند نکته به مناسبت سالروز درگذشت علامه طباطبایی
📝#رضا_بابایی
🏷1_حوزه و حتی بیشتر شاگردان علامه طباطبایی، راه ایشان را ادامه ندادند و اکنون صدایی که از حوزه به گوشها میرسد، صدای ایشان نیست. فوت ایشان و سیاسی شدن اکثر شاگردانشان، حوزه را چند گام به دوران اخباریگری(با نامهای جدید و بهانههایی همچون خالصسازی علوم دینی) نزدیکتر کرد. اکنون نیز قویترین جریانها و گرایشهای داخلی حوزه، عملا تعلق خاطری به ایشان و حتی به استاد مطهری ندارند.
🏷2_ در تاریخ حوزه بهویژه در دورۀ معاصر، کمتر عالمی را میتوان یافت که برای استفاده از دانشمندی که فرهنگ و دینی دیگر دارد، رنج سفر را بر خود هموار کند و به شهری دیگری برود؛ اما مرحوم علامه، بهرغم استوارترین پیوندهایی که با سنت داشت، همواره مشتاق گفتوگو با هانری کربن و دیگر استادان پایتختنشین بود. علامه در خانه نمینشست که دیگران به سراغ او بیایند و سخنانش را بشنوند؛ بلکه بیشتر گوش بود تا زبان.
🏷3_ اگر «روحانی» کسی است که دیدار و گفتارش انسان را به یاد خدا و معنا میاندازد، مرحوم علامه طباطبایی، یکی از روحانیترین شخصیتهای علمی در صد سال گذشته بود. اما اگر «روحانی» کسی است که هر هنر و مهارتی دارد جز این، او روحانی موفقی نبود.
🏷4_ سیاستگریزی مرحوم علامه که امروزه به آن اسلام سکولار میگویند، سلیقۀ شخصی یا به دلیل ناتوانی در این عرصه نبود. طبق مبنای ایشان و مرحوم آیة الله بروجردی، اگر تأثیرگذاری حوزهها بر سیاست از راههای مستقیم باشد، سرانجام سیاست بر حوزه حاکم میشود.
🏷5_ به گمان من، مهمترین تألیف علامه طباطبایی، پس از المیزان، تعلیقات ایشان بر کتاب بحارالانوار است که در زمان حیاتشان از ادامه و چاپ آن جلوگیری شد. آیة الله حسینی طهرانی از شاگردان ایشان دربارۀ این تعلیقات مینویسد: «علامه تا جلد ششم بر بحارالانوار تعلیقه نگاشتند، اما در یکی دو تعلیقه صریحاً نظر علامه مجلسی را رد کردند. این امر برای طبقهای که تا این اندازه حاضر نبودند نظرات مجلسی مورد ایراد واقع شود، خوشایند نشد و متصدی و مباشر طبع، بنا به الزامات خارجیه، از ایشان تقاضا کرد که در بعضی مواضع، قدری کوتاهتر بنویسند و از بعضی ایرادات صرف نظر کنند. علامه حاضر نشدند و فرمودند: در مکتب شیعه، ارزش جعفر بن محمد صادق(ع) از علامه مجلسی بیشتر است و زمانی که امر دایر شود به جهت بیانات و شروح علامه مجلسی و ایراد عقلی و علمی بر حضرات معصومین(ع)، ما حاضر نیستیم آن حضرات را به مجلسی بفروشیم. و من از آنچه به نظر خود در موضع مقرر لازم میدانم بنویسم، یک کلمه کم نخواهم کرد.»(مهر تابان، ص۳۵)
🏷6_ چند غزل و مقداری مثنوی از علامه باقی مانده است که گویا بسیار بیش از این بوده است؛ اما به گواهی اهل فن، همین چند غزل و یکیدو مثنوی، از ذوقی سرشار و مهارتی کمنظیر در غزلسرایی سنتی با محتوای عرفانی خبر میدهند.
https://eitaa.com/majmaqomh
⚡️ «تفسیر المیزان» نقطه عطف و نقطه اوج تاریخی در تفسیر اجتهادی است
📍#آیت_الله_ایازی
🔸 تفسیر المیزان هم نگاه به گذشته داشته و هم در تفسیرهای بعد از خود بهطور مستقیم یا غیرمستقیم تأثیرگذار بوده است. ازجمله تفسیرهای مهمی که از تفسیر علامه طباطبایی اثر پذیرفتهاند میتوان به تفسیر «تسنیم» آیتالله جوادی آملی، تفسیر «الفرقان» آیتالله صادقی تهرانی، «تفسیر نمونه» آیتالله مکارم شیرازی و تفسیر «احسن الحدیث» سید علیاکبر قرشی اشاره کرد. حتی تفسیرهای موضوعی مانند تفسیر آیتالله سبحانی و تفسیر «المدخل الی القرآن» آیتالله ابطحی اصفهانی هم تحتتأثیر «تفسیر المیزان» بودهاند.
💫 از مهمترین ویژگیهای تفسیر قرآن علامه طباطبایی میتوان به پنج مورد شاخص اشاره کرد. نخست اینکه، «تفسیر المیزان» به روش تفسیر قرآن به قرآن انجام شده، به اینصورت که فهم آیه قرآن را به استناد خود قرآن انجام داده و نه روایات و به این دلیل، متفاوت از تفاسیر گذشته و برخی از تفسیر معاصر است. عقلگرایی دومین ویژگی این تفسیر قرآن کریم است. «تفسیر المیزان» عقلی - فلسفی با روش تحلیل عقلانی برای فهم متن است. این روش به دنبال این است که فهم قرآن چگونه میتواند مبنای عقلی داشته باشد.
🔸سومین ویژگی تفسیر علامه طباطبایی، رویکرد اجتماعی آن به مفاهیم قرآنی است. بیشتر تفسیرهای گذشته رویکرد فردگرایانه داشتند، ولی این تفسیر به مقولاتی همچون زندگی اجتماعی، سنتهای تاریخی، حرکت جامعه و ویژگیهای اجتماع توجه ویژه نشان داده است. همچنین میتوان گفت این تفسیر، تفسیر عصری است و به نیازهای دوران معاصر و نسل جوان توجه دارد و به بسیاری از شبهات امروز پاسخ میدهد. این تفسیر با زبان مخاطب امروزی سخن میگوید. نثر آن هرچند عربی است که بعدها ترجمه شده، اما انسان را مخاطب قرار داده، اما تلاش کرده دغدغههای انسان معاصر را بشناسد و به آن پاسخ بدهد.
💫این تفسیر یک نگاه تقریبی نیز دارد. خیلی از تفاسیر گذشته یا براساس حمایت از اعتقادات اهل سنت یا دفاع از اعتقادات شیعه و به تعبیری با رویکرد کلامی تدوین شدهاند. اما این کتاب، ضمن نگاه محوری به مکتب اهلبیت (ع)، هوشمندانه به جنبههای تقریبی هم توجه داشته است. نگاه علامه طباطبایی در «تفسیر المیزان» نگاه یک عالم اسلامی است و نه یک عالم شیعه. البته مفهوم این کلام این نیست که پیش ذهنیتهای شیعی نداشته باشد که هر تفسیری از جایگاه و موضع فکری خود سخن میگوید.
🔸از سه جهت میتوان درباره یک تفسیر قرآن صحبت کرد؛ مبانی تفسیری، روش تفسیری و رویکرد و جهتگیری تفسیری. «تفسیر المیزان» از هر سه جهت بهطور مستقیم و غیرمستقیم در تفاسیر بعد از خود تأثیرگذار بوده است. ازجمله تفاسیر معاصر که از تفسیر علامه طباطبایی تأثیر زیادی پذیرفته میتوان به تفسیر 20 جلدی «راهنما» اثر آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد. تفسیر «نور» حجتالاسلام محسن قرائتی نیز هم از لحاظ روش و هم رویکرد از «تفسیر المیزان» تأثیر گرفته است. این تفسیر همچنین بر تفاسیری همچون «مواهب الرحمان» آیتالله سبزواری نیز تأثیرگذار بوده است.
💫در دوره معاصر، حدود 16 تفسیر براساس یا با الگوبرداری از «تفسیر المیزان» نوشته شده است. کمتر تفسیری از میان تفاسیر معاصر با این قوت و قدرت علمی وجود دارد که تأثیرگذار بوده و از تفسیر علامه طباطبایی تأثیر نپذیرفته باشد.
https://eitaa.com/majmaqomh
#اطلاعرسانی
#رویداد_علمی
✔️سلسله نشست های فرهنگی اجتماعی
توسعه به مثابه یک مسئله مستحدثه :
🟣 الزامات معرفت شناختی و ملاحظات اقتصاد سیاسی
👤سخنران :
دکتر فرشاد مومنی
( استاد تمام دانشگاه علامه طباطبایی)
⏰زمان:
دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳ ، ساعت ۱۸:۱۵
🏢مکان:
قم _خیابان صفائیه کوچه ۳۹ پلاک ۳۹
"مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه"
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم
#اطلاعرسانی #رویداد_علمی ✔️سلسله نشست های فرهنگی اجتماعی توسعه به مثابه یک مسئله مستحدثه : 🟣 الز
#نشست_علمی
#گزارش_کوتاه
⚡️مواجهه بی کیفیت با پدیده توسعه بیشتر از همه به دینداری جامعه خدشه وارد می کند و ما را دچار پدیده دین گریزی خواهد کرد
🔰دوشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۳، دکتر فرشاد مومنی در مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم به بررسی مفهوم توسعه به عنوان یک امر مستحدث پرداخت و بر لزوم بازگشت به مسائل بنیادین در مواجهه با بحرانهای کنونی تأکید کرد
🏷دکتر مومنی در این سخنرانی با اشاره به وضعیت کنونی جامعه، گفت: در هنگامه بحران راه برون رفت از مشکلات بازگشت به مسائل بنیادین است.جامعه ما یک جامعه اکنونزده است یعنی از گذشته خود بریده است و نسبت خود را با آینده تعیین نکرده است. این ویژگی از اقتضائات نظامهای رانتی است. توسعه یکی از مهمترین مباحثی است که باید در یک جامعه دیندار نسبت آن با مسئله دینداری تعیین شود. چنانچه به گفته شهید مطهری تا وقتی فقها درگی دست از سرمایهداری پیدا نکنند، قادر به فهم مسائل زمانه نخواهند بود.
وی اشاره کرد تا زمانی که ما فهمی متناسب از مقتضیات زمانه پیدا نکنیم، طبعا دچار انحطاط خواهیم شد؛ مسئلهای که اسلامشناسان قرن ۲۰ هم بر آن تاکید کردهاند. در ادبیات این پژوهشگران بر این نکته تاکید شده است که اگر مدعیان دین خاتم عملکردی متناسب با مقتضیات زمانه نداشته باشند، عملکرد آنها تناسبی با خاتمیت نخواهد داشت. رفتار متناسب با مقتضیات روز رفتاری اسلام گرایانه خواهد بود.
🏷 این استاد دانشگاه گفت: توسعه اقتضای زمانه است، مسئلهای دلبخواهانه نیست که آن را کنار بگذاریم و به عبارتی الزام قطعی است و انحطاط در ارتباط با آن معنا پیدا میکند. در مواجهه با تحولات زمانه ما متاسفانه درگیر مباحث لفظی شدهایم؛ چون نمیخواهیم از لفظ توسعه که در عرف بینالملل بکار برده میشود استفاده کنیم، از واژه پیشرفت به جای توسعه استفاده کردهایم درحالی که این لفظ بسیاری ایدئولوژیک تر از واژه توسعه است. در داستان بیداری عربی هم این مسئله درگیری با الفاظ پیدا شد که از واژه بهار عربی سخن بگوییم یا بیداری در حالی که همان بحران های موجود در کشورهای عربی را ما هم داشتیم.
🏷 این کارشناس اقتصادی اظهار کرد : ما برای غلبه بر انحطاطی که درگیر آن هستیم باید توسعه را به عنوان یک مسئله مستحدث (نوظهور) بپذیریم. در توسعه ما با پدیده متحول شدن رابطه انسان با زمان روبرو هستیم. این عصر، عصر شتاب تاریخ نامگذاری شده است و اقتضائاتی دارد که اگر آن را درک نکنیم دچار حیرتزدگی در مواجهه با تغییرات پرشتاب خواهیم شد و به اعوجاج خواهیم رسید و شکستهای پی در پی بخوریم که این مسئله طبیعتا بحران های هویتی در پی خواهد داشت.
🏷دکتر مومنی همچنین اصلی ترین مانع در برابر شتاب تاریخ که ما گرفتار آن هستیم، را رشد ناپایدار و گسسته دانست. از نظر وی رشد ناپایدار باعث میشود به قهقرا برویم. ما در ایران سه جنبش در برابر اقتضائات زمانه داشتهایم انقلاب مشروطه، جنبش ملی شدن صنعت نفت و انقلاب اسلامی. در هر کدام از این جنبش ما در ابتدا یک رشد سریع در درک اقتضائات داشتیم ولی به دلیل مانع تراشی ها این رشدها پایدار نماند و منجر به ایجاد وضعیت بحران دوران گذار شدیم نه در گذشته ماندیم و نه به وضعیت پایدار جدید منتقل شدیم. به عنوان مثال ما در دوران مصدق یک رشد عجیب در توسعه بدون نفت داشتیم که در تاریخ ایران تکرار نشده است.
🏷این استاد دانشگاه همچنین تأکید کرد
یکی دیگر از مانع توسعه و درک اقتضائات زمانه تصلبات دیندارانه است. در هر سه جنبش ایران در دوران معاصر ما با این تصلبات مواجه بوده ایم که منجر به رشد گسسته شده است. ما در ایران با بنیانهای اندیشهای شبه داعشی مواجه هستیم که به هیچ وجه با توسعه و اقتضائات زمانه همراه نیست و دائما در برابر اندیشه های توسعه طلب موضعگیری می کند.
🏷 وی افزود، در برابر این اندیشههای متصلب، می توان از اندیشه های افرادی چون ملک المتکلمین در زمان مشروطه و دکتر مصدق در جنبش ملی شدن نفت و شهید بهشتی و شهید مطهری در انقلاب اسلامی نام برد که درکی روشن بینانه از تحولات زمانه داشتند.
🏷این کارشناس اقتصادی در ادامه خاطرنشان کرد: ما در مواجهه با تمایزات فرهنگی نباید از ابزار داغ و درفش استفاده کنیم، که هرچقدر فشار بر طرف متمایز وارد کنید بیشتر باید متحمل تهاجم شوید. این در حالی است که در برخورد با تمایزات فرهنگی بهترین راه، گفتگو و تعامل است. نکته نهایی اینکه عدم درک اقتضائات زمانه و از جمله توسعه و عقب ماندگی باعث ایجاد وابستگی ذلت بار و مستعمرگی خواهد شد همان گونه که امروزه ما در چنین وضعیتی دچار وابستگی به کشورهایی مانند چین و روسیه شده ایم. در نهایت اینکه مواجهه بی کیفیت با پدیده توسعه بیشتر از همه به دینداری جامعه خدشه وارد می کند و ما را دچار پدیده دین گریزی خواهد کرد.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#یادداشت
🟣رژیمهای حقیقت و خوانش دینی از وضعیت زن
✍#نفیسه_مرادی
🔸فوکو به عنوان یک اندیشمند پست مدرن، به «رژیمهای حقیقت» در مقابل وجود «حقیقت واحد» اعتقاد دارد. او بیان میکند که در هر اپیستمهای حقیقتی سر بر میآورد که لزوما در اپیستمه دیگر به عنوان حقیقت شناخته نمیشود و با حقیقتی دیگر جایگزین میشود. لذا بشر با حقیقت واحدی روبرو نیست، بلکه با «رژیمهای حقیقت» مواجه است که بر اساس شرایط زمینه و زمانه خویش یکی از آنها را به عنوان «حقیقت» میپذیرد.
🔸اما در مطالعات اسلامی اعتقاد بر این است که «حقیقت» واحدی وجود دارد، و تلاش مفسران و عالمان در راستای رسیدن بدان است. لذا در این مسیر، فهمهای متفاوتی از تراث دینی شکل گرفته که منجر به شکلگیری گفتمانهای حقیقتنمایی شده که حتی ممکن است، با یکدیگر در تضاد باشند یا یکدیگر را طرد کنند.
🔸خوانش دینی از وضعیت زنان در ابعاد گوناگون فردی، خانوادگی، اجتماعی منجر به ظهور فهمهای متعدد از تراث دینی و شکلگیری گفتمانهای گوناگون شده است. به طوری که از گفتمان «ستر حداکثری» با تاکید بر خانهنشینی و پوشش صورت و دستها تا گفتمان «حضور اجتماعی حداکثری» مبتنی بر تصدی مناصب عمومی و عدم وجوب پوشش موی سر، در گفتمان درون دینی را شامل میشود که تماما مستند به آیات و روایات هستند.
🔸اینکه کدام فهم از تراث دینی همان «حقیقت» مد نظر اسلام است، مشخص نیست. چرا که در عصر غیبت امام معصوم، راهی برای اثبات آن وجود ندارد. اما ظرفیت تراث دینی برای بروز فهمهای متفاوت از آن، گفتمان دینی را با «رژیمهای حقیقتی» روبهرو کرده، که بسته به زمینه و زمانههای مختلف و اینکه کدام فهم دینی بتواند مقبولیت سیاسی یابد و مورد توجه مناسبات قدرت قرار گیرد، همان به عنوان «حقیقت» به گفتمان رایج جامعه بدل میگردد.
🔸به عنوان نمونه مشروطیت و انقلاب اسلامی دو اپیستمهای هستند که در اولی گفتمان «عدم شایستگی زنان» به پشتوانه آیت الله مدرس، مانع حضور زنان در انتخابات میشود. اما در اپیستمه دومی، گفتمان «زن انقلابی» با حمایت امام خمینی بستر ورود زنان به عرصههای مختلف اجتماعی را فراهم مینماید.
🔸در اپیستمه مشروطیت «حقیقت» این است که زنان به دلیل نقصان عقلی و تحت قیمومیت مردان بودن، توانایی و شایستگی انتخاب کردن/شدن ندارند، اما در اپیستمه انقلاب «حقیقت» این میشود که زنان شایستگی، توانمندی و قدرت درک و تحليل مسائل را دارا هستند، که با حفظ حجاب مبتنی بر خوانشی انقلابی از آیات و روایات حجاب، میتوانند در عرصههای مختلف اجتماعی - سیاسی حضور فعال داشته باشند.
🔸ظهور گفتمان «زن انقلابی» به عنوان فهمی صحیح از تراث دینی، «حقیقتی» است که در مقابل «حقیقت» اپیستمه مشروطیت قرار میگیرد و آن را رد میکند.
🔸حاصل سخن آنکه برای اپیستمههای آتی، میتوان انتظار ظهور فهمهای دیگری از تراث دینی را داشت که به عنوان «حقیقت» به جامعه عرضه و از سوی مردم پذیرفته شود که طرد کننده «حقیقت» امروزی باشد و این فهمهای متعدد در قالب حرکت «رژیمهای حقیقت» در بستر تاریخ تا اپیستمه ظهور منجی و ارائه «حقیقت» واحد از سوی ایشان ادامه خواهد داشت.
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#کتاب_امروز
📙عنوان: هنر داستانی در قرآن کریم
📝نویسنده:محمداحمد خلف الله
📍مترجم: محسن آرمین
🏷یکی از ویژگیهای کتب آسمانی وجود حکایتها و داستانهای مختلف در آنها است که باعث میشود فراگیری مفاهیم آن برای افراد بسیار دلچسب شود. اما نوع استفاده از روایات و داستانها در هر یک از کتب آسمانی متفاوت است.
🏷دکتر محمد احمد خلف الله ویژگیهای داستانی قرآن کریم را مورد بررسی ساختاری قرار داده و تفاوتهای بنیادی بین داستانهای قرآنی و دیگر کتب آسمانی پیدا کرده است. کتاب «هنر داستانی در قرآن کریم» به ویژگیهای منحصربهفرد روایت اشاره میکند و در چهار فصل مشتمل بر: معانی تاریخی، اجتماعی، اخلاقی. دینی؛ هنر و ادبیات در داستان قرآنی؛ مصادر قصههای قرآنی و روحیات رسول و قصهی قرآنی به شرح کامل داستانهای قرآنی میپردازد.
🏷بهطورکلی نویسنده در این اثر عنوان میکند که تفاوت عمدهی داستانهای قرآنی حذف ویژگیهای اصلی تاریخی مکان و زمان است. محمد احمد خلف الله معتقد است اشتباه عمدهای که مفسران در مواجهه با داستانهای قرآنی مرتکب شدهاند توجه به ساختار تاریخی داستانها است؛ حال آن که در قرآن داستانها تاکید بر موارد مهمتری دارند که با شرح و تفسیر این عوامل ویژگیهای خارج از مکان و زمان روایات برای همه قابلدرک میشود و از این طرق تأثیرگذاری داستانها بر عقل و قلب مخاطب دوچندان میشود.
🏷نویسنده معتقد است کتب دیگر آسمانی عموما یک روایت داستانی کلی را شرح میدهند و این روایات با جزئیات بسیار و شرح و بست کامل تاریخی ارائه شده است. ولی در قرآن روایات قبلی خیلی خلاصه و تلخیص شده ارائه شدهاند تا جایی که باعث تعجب مسیحیان و یهودیان شده است. برخی از داستانهای قرآن تنها چند آیه هستند و بهصورت گذرا مورد اشاره قرار گرفتهاند حالآنکه در کتب دیگر شاهد چنین وضعیتی نیستیم.
🏷دکتر محمد احمد خلف الله که بهعنوان پژوهشگر و نویسندهای نوگرا در جهان عرب شناخته میشود پیشازاین به موضوع هنر روایی در قرآن پرداخته است که این اثر هم مانند هنر داستانی در قرآن کریم، باعث بحث و گفتگوهای بسیار بین مفسرین و اصحاب اندیشه شده است.
🔸چاپ نخست این کتاب در سال ۱۴۰۲ در ۴۹۹ صفحه توسط نشر نی روانه بازار کتاب شده است.
https://eitaa.com/majmaqomh
🔰 قرآن و فیزیک کوانتوم
✍#مهراب_صادقنیا
🔖 به تازهگی یکی از استادان حوزه و دانشگاه گفتهاند که "فیزیک کوانتوم دقیقا منطبق بر آیات قرآن است." فرض میکنیم که ایشان فیزیک کوانتوم را میشناسند و نیز آیات قرآن را هم میفهمند و نتیجهی درستی گرفتهاند. خُب الان چه بکنیم؟ برای فیزیک کوانتوم کف بزنیم یا برای قرآن؟ اگر چندی بعد این فیزیک زیر سوال رفت چه بکنیم؟ آنوقت قرآن با فیزیک جدید سازگار نخواهد بود و با یک فیزیک زیر سوالرفته سازگار است.اساسا چه نیازی هست که زور بزنیم و قرآن را با فیزیک و شیمی و نجوم همنوا بکنیم؟ چه تاثیری در دینداری مردم دارد؟
🔖مروری بر تاریخ سکولاریزم نشان میدهد که هر چند در آغاز دوران مدرن، ساینتیستها (اندیشمندان علوم تجربی) پیشرانهای سکولاریزم بودند و روحانیها مخالفان جدی آن؛ ولی کم کم روحانیها با ادبیات علوم تجربی آشناتر و خویشتر شدند. رفته رفته، آنها نه تنها مانعی برای سکولاریزم به حساب نمیآمدند، بلکه جای ساینتیستها را گرفته و پیشبرندگان سکولاریزم شدند. حکایت هاروی کاکس، گوگارتن، بولتمان، بونهافر، و دیگر الاهیاتدانهای مسیحی در این زمینه خواندنی است. در دنیای اسلام نیز ماجرا تا اندازهای چنین است. از سِر سید احمدخان هندی بگیرید تا بازرگان و نوپاهایی که این طرف و آن طرف، شعار تفسیر علمی قرآن را سر میدهند.
🔖 اینها ممکن است به سکولاریزم فحش بدهند و حتی رقیبان خود را با این لقب گرفتار خشونت نمادین کرده و از میدان به در کنند؛ ولی کارشان ترویج سکولاریزم است حتی اگر تسبیح بهدست باشند و در مراکز حوزوی تدریس کنند. کاری که این افراد به نام تفسیر علمی قرآن انجام میدهند، به زبان ساده، عبارت است از تبدیل تبیینهای وحیانی به تبیینهای تجربی. آنها اگر در کارشان موفق شوند و پرت و پلا نگویند، معرفت دینی را به معرفت تجربی تبدیل کردهاند. یعنی معرفت را سکولار کردهاند. من اگر مسیولیتی میداشتم و به جای کسانی بودم که وقتی اسم سکولاریزم میآید اوقاتشان تلخ میشود؛ حتما به جای دعوا با دانشگاهیان و ساینتیستها، با کسانی دست به یقه میشدم که جسته و گریخته چیزی در بارهی علم شنیدهاند و حالا دارند معرفت دینی را با معرفتهای تجربی رنگ و لعاب میدهند. مارادونا را ول کنید، غضنفرها را بچسبید!
#سکولاریزم_معرفتی
#ساینتیست
#روحانی_های_دانشگاهی
#تفسیر_علمی
@sadeghniamehrab
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
⚡️موتورسواری زنان ممنوعیت شرعی ندارد
⚡️فرقی نمیکند زن، ترک موتور بنشیند یا راکب موتور سیکلت باشد
✔️سید محمدمهدی رفیعپور مدرس فقه و اصول در حوزه علمیه قم🔻
🔹موتورسواری برای بانوان همانند بسیاری دیگر از موارد حضور اجتماعی آنها جایز است به شرطی که رعایت حجاب و هنجارهای مربوط به پوشش را مراعات کنند؛ بنابراین با رعایت حجاب شرعی موتورسواری بانوان اشکالی ندارد و منع شرعی ندارد.
🔹مهمترین ادله جواز موتورسواری بانوان دو دلیل است؛ دلیل اول این است که اصل در هر کاری جواز است مگر اینکه منعش ثابت شود. در مورد موتورسواری ما منع شرعی نداریم و اگر منعی باشد به جهت عدم رعایت حجاب و رفتارهای تحریکآمیز در جامعه است؛ بنابراین در صورتی که زن پوشیده باشد و با رعایت وقار و عفاف موتورسواری کند، این کار مطابق با اصل است و منع شرعی ندارد.
🔹دلیل دوم سیرهای است که نشان میدهد در طول تاریخ اسلام، زنها هم همانند مردها سوار اسب و شتر و الاغ میشدند. البته گزارشهایی در تاریخ نقل شده است که زنها سوار بر محمل میشدند یعنی داخل اتاقکی که روی شتر قرار میگرفته میرفتند. این مطلب درست است ولی کلیت نداشته، چون زنها فقط سوار شتر نمیشدند، بلکه سوار اسب و الاغ هم میشدند و حمل و نقل عمومی در آن زمان با همین حیوانات بوده و زنان مذهبی و مؤمنه هم با پوشش و حجاب سوار میشدند و برای رسیدن به مقصد از آن استفاده میکردند. البته خانمهای ثروتمند و اشراف معمولاً با شتر تردد میکردند و در محمل مینشستند و احترام و جایگاه خاص خود را داشتند ولی در میان عموم مردم همه نوع رفت وآمد متداول بوده است؛ لذا ما میبینیم سوار شدن خانمها ترک موتور در این چند ده سال اخیر همواره مرسوم بوده و هست و مراجع بزرگ گذشته و همچنین مراجع کنونی غالباً به این کار اشکال نگرفتند.
🔹به نظر ما فرقی نمیکند زن، ترک موتور بنشیند یا راکب موتور سیکلت باشد. اگر از نظر پوشش و حجاب مشکل داشته باشد هر دو دارای اشکال است و اگر پوشش، صحیح و کامل باشد در هر دو صورت بدون اشکال است و منع شرعی وجود ندارد.
🔹فقه اجتماعی به این معنا نیست که زنها حذف شوند و فقط مردها در جامعه حضور داشته باشند بلکه معنای فقه اجتماعی این است که حکم هر مسئله را در متن اجتماع ببینیم. اجتماع هم از زنان و مردان تشکیل شده است و فقه میخواهد روابط مردان و زنان را با هم تنظیم کند. در اینجا هم به خاطر همین جنبه اجتماعی است که تاکید میکنیم زن باید با رعایت حجاب شرعی موتورسواری کند. قاعدتاً اگر زن بخواهد در منزل شخصی خودش موتورسواری کند نیازی به حجاب نیست ولی چون ما بر اساس فقه اجتماعی بحث میکنیم میگوییم باید حجاب را رعایت کند. پس در این مسئله فرقی میان فقه فردی و فقه اجتماعی وجود ندارد.
@namehayehawzavi
🌐https://eitaa.com/majmaqomh
#یادداشت
🟣بازتعريف سفرهاي استاني
📝#محمدرضا_يوسفي
🏷 سفرهای استانی از دولت نهم آغاز شد. با وجود داشتن برخی نكات مثبت، اين سفرها موجب افزايش تعهدات مالی دولت براي اجرای طرح های غيركارشناسی شده و با ملاحظه فقدان شفافيت در فرايند طرح ها از عوامل گسترش رانت و فساد محسوب شده و در نهایت رفتاری پوپوليستی محسوب شده كه موجب انحراف منابع شده است. علاوه بر بر اینها، چگونگی استقبال از رئيس جمهور نماد زير پاگذاردن كرامت انسانی مردم و تحقير آنان بود. به ياد آوريم زمانی كه مردم برای رساندن نامه های خود به رئيس جمهور و يا ديگر مقامات مرتبط چگونه به دنبال اتومبيل آنان می دويدند.
🏷 اولين سفر استاني رئيس جمهور در اول آذر به سيستان و بلوچستان رخ داد. پزشكيان در اين سفر نشان داد كه قصد دارد سفرهای استانی متفاوتی را رقم زند. وی هدف خود را برنامهریزی و تلاش برای رفع ناعدالتیها، تبعیضها و محرومیتها از چهره استان بيان كرد كه تحقق این امردرا با همكاری فعالان بومی امكان پذير دانست.
🏷 انتخاب اين استان محروم، از دو جهت اهميت داشت. اول گامی در جهت وفاق ملی و شعار ایران برای ايرانيان بود و دوم نيز در راستاي شعار «دولت بیصدایان» محسوب مي شد. استان سيستان و بلوچستان با وجود غنای منابع و برخورداری از موقعيت جغرافيایی مناسب از فقيرترين استانهای كشور است. البته شايد مطالبه كننده ترين استان محروم كشور در اين چند سال همين استان بوده كه اين سفر نيز پاسخی مثبت به اين مطالبه گری به حساب آید.
ديدار رئیسجمهور با سران طوایف استان و روحانيون شيعی و سنی نيز گامی مثبت در جهت «وفاق ملی» بود.
🏷 كاهش تعداد همراهان به يازده نفر نيز از جمله نكات مثبت بود. اميدوارم اين روند در دیگر سفرها به ویژه سفرهای خارجی نيز تكرار شود. و اين كاهش مختص استانهای محروم نباشد.
ديدار جداگانه با فعالان اقتصادی، فرهیختگان و نخبگان، فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نيز جهت آشنايی با مسائل استان از منظر فعالان بومی استان ارزشمند بود.
🏷 در اين سفر، ۱۲۴ همت تخصیص اعتبار داده شد. از جمله ۳۴ همت برای پروژههای جديد اختصاص داده شد. اميدوارم اين سخن رئيس جمهور درست باشد كه در اين تخصيص ها با سازمان برنامه هماهنگی های لازم صورت گرفته است.
جهت توجه جناب رئيس جمهور لازم به ذكر است كه سفرهای استانی پيشين بستری فسادزا ايجاد كرده بود و لازم است تا اين زنجيره قطع شود. نتيجه آن ايجاد تعهدات بدون پشتوانه علمی ومالی، فزوني طرح های عمرانی نيمه تمام در كشور بوده است. بنا بر برخی گزارشها اکنون میانگین عمر طرحهای نیمهتمام کشور، 16 سال است که عدد بسیار بالایی است و نشان از اتلاف منابع دارد. این امر به ویژه در دوران تحریم و ضرورت مدیریت کارآمد منابع محدود از اهمیت بیشتری برخوردار است.
🏷 لازم به ذكر است كه در گزارش اخير دیوان محاسبات کشور ، کسری بودجه دولت در سال۱۴۰۱ برابر با ۴۳۷ همت و در سال۱۴۰۲ برابر با ۵۹۳ همت بوده است. دولت برای پوشش دادن کسری بودجه خود در سال۱۴۰۲ بیش از دوبرابر سقف قانونی به انتشار اوراق مالی و ایجاد بدهی پرداخته است. همچنين بودجه تخصيصي به توزیع عادلانه، رفع تبعیض و ارتقای سطح مناطق محروم حدود ۴همت کمتر از قانون بوده است( دنياي اقتصاد، 30 / 8 / 1403). این امر بدین معناست كه شعار دولت محرومان در عمل به ضد خود تبديل شده بود. اكنون در نتيجه فروش بالاي اين اوراق، در لایحه بودجه سال 1404، تنها 500 همت فروش اوراق به پرداخت اوراق سررسیدشده و بهره آنان اختصاص یافته است. بر اساس دادههای این لایحه، کسری تراز عملیاتی بالغ بر 1850 همت بوده و کسری واقعی حداقل 300 همت برآورد می شود. از این جهت انتظار این است که در لایحه بودجه 1404 به این انحراف و بستر رانت و فساد توجه شود.
در اين سفر ذكر شده است كه بانكها متعهد به اختصاص 20 همت به پروژههای استانی و نهادهای اقتصادی كه احتمالا منظور نهادهاي اقتصادي عمومي غيردولتي است نيز ۷۰ همت تعهد سرمایهگذاری براي سال جاري و آينده داشته اند. متعهد كردن بانكها خارج از منطق بانكداری است كه بارها توسط دولتها بر بانكها تحميل شده است و به زيان سپرده گذاران است و دولت چنين حقي را ندارد. از اين رو در روند آينده با توجه به اينكه دولت چهاردهم خود را دولت حق و عدل می شمارد، جا دارد نسبت به حقوق سپرد گذاران توجه داشته باشد.
🏷 در نهايت همكاری نهادهای مالی زیر نظر رهبری با دولت در جهت تحقق طرح های تایید شده را باید گامی مثبت در مسیر وفاق به حساب آورد.
https://eitaa.com/majmaqomh