نوحه،،،،.mp3
2.16M
بسم الله الرحمن الرحیم
#نوحه کردی حضرت زهرا(س)
#-بعد از شهادت بی بی
کس نزانه خبره ، درد نهانم دایه
که چه بگذشتیه له عمر خزانم دایه
لو زمانی که تو دایه چیدنه ، وه بره م
اشک وآه وناله بیه سه نشانم دایه
نه زمین دیره خوره ، له دل غمدیده ی م
آسمان دره خور، له دل وگیانم دایه
تا خدا ناله درم ، لی خم ودرده امشو
نفسم تنگ بیه، چیه بیانم دایه
منه زینب چه بکم ، له خم بی دالگیم
اشک وناله له خم تو،بی یسه نانم دایه
کس ودرده منه زینب ،خوردارنیه
داخ تو گردیه گیانم ، قدکمانم دایه
یاد دیرم که وه ای شهرودیاره بیدن
شادی هر دو جهان بیه، وه آنم دایه
سرخی چاوه غروبه، که دره خوین باره
آسمانیش بیسه دل نگرانم وایه
بینه ای ماله مزار منه افسرده بیه
دست تقدیر بیه فاتحه خوانم دایه
دست تقدیر بیه پنجه ی یه گرگ صفت
که چنین فاصله خستیه له گیانم دایه
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _نوه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه
نوحه فاطمیه،،،،.mp3
3.45M
❣﷽❣
➖ #سینه_زنی_حضرت_زهرا_س
➖ #تشییع
➖ #سبک گل مینوی علی
#شاعرومداح..حاج آرمین غلامی(مجنون)
مروای فاطمه ام، زاروبی تاب شدم
عاقبت درغم تو،اینچنین آب شدم
وسط آتش کین، هستی طاها جان داد
بین دیوارودری، حضرت زهرا افتاد
➖مروای فاطمه جان
بخداتشیع ات، نیمه های شب شد،
پشت تابوت فقط جان من بر لب شد-
مخفیانه دل شب تابوت زهرا بردند
دل زهرای مرا،به کوچه هاآزردند
➖مروای فاطمه جان
گل من پرپر شد - تشییع مادر شد
شب دفن همسر ،حضرت حیدر شد
پشت تابوت چنین ناله و غوغا مکنید
کودکان گریه بـــرای غم مولا بکنید
➖مروای فاطمه جان
ماتمی گشته بپا - درعزایت زهرا
چشم مظلوم علی مثل زمزم زین عزا
ذکر مولای غریب همه عالم زهراست
بر سر دوش علی،پیکرزهراپیداست
➖مروای فاطمه جان
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _نوحه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه
کانال روضه دفتری👇👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه فاطمیه،،،،...mp3
3.92M
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #روضه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن_روضه.سنگین مادر سادات
بنفس
#حاج آرمین غلامی (مجنون)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دگرازماندنم ای شیرخدا خسته شدم
دگراززندگی وسیل بلاخسته شدم
یا رب از گوشه این خانه دگرخواهم رفت
چونکه از این همه بیداد و جفا خسته شدم
منه، زهرا ز خدایم طلب مرگ کنم
اجلا بر سر من زود بیا خسته شدم
پهلووسینه ی من ازدر و دیوارشکست
من از این در به دری ها به خدا خسته شدم
من براین هق هق وبراشک شب عادت کردم
ولی از دوری محسن بخدا خسته شدم
دل من خون شده از مردم این شهر،خدا
چونکه افتاده ام از شور و نوا خسته شدم
سهم زهرای توشد، سیلی و شلاق و کتک
دگراز سفره و این آب و غذا خسته شدم
ناسزا گفت مرا دروسط کوچه کسی
دگرازقنفذ بی شرم و حیا خسته شدم
ساعد دست مرا دروسط کوچه شکست
من زدیدار مغیره،به خدا خسته شدم
بسکه دنبال علی رفتم خوردم به زمین
بسکه خوردم کتک ازمغیره ها خسته شدم
اسما میگه من اب میریختم.
فَلما
جنَ اللیل غَسّلها بِماء الجنّه..
ملائکه هم دارند بدن رو برمیگردونن...
یه وقت دیدم..
فَبَکاءُ ابوالحَسَن..بُکاءًطویلا...
#تاریکی #شب...#غسل زیر پیراهن..علی چی دیده...قطعا چیزی ندیده بود...اما.وقتی داره دست میکشه و #غسل میده..
#علی مرد جنگه..زخم های کاری دیده...فقط همین نقل شده تو تاریخ...
تا دستم رسید به #بازوی ورم کرده زهرا....
وقتی رسید.قصه به اینجا..شعر من
ایام خانه داری #دختر شروع شد
حال این روزای بی بی دو عالم اینه..
باکیة العین
#خانم کمک کن ما هم..اذن گریه داشته باشیم...
علما اسم فاعله..یعنی نه یه بار نه یه روز..
..مازالت بعد ابیها باکیة العین
محترقة القلب
و.......
یُغشا...
عَلیها ساعَتاً بَعدَ ساعت...
یعنی دم به دم #مادرمون از حال میرفت...
یه لحظه به #هوش اومد...
دید #علی بالا سرشه..
نمیدونم تو چشمان امیر المومنین چه دید..
فرمود ....
ابک لی یا ابالحسن
وابک للیتاما
#علی جان برا منو بچه یتیمام گریه کن...
اما ولا تَنسَقطی لَلعِدا...بِطف العراق...
امیر المومنینم گریه کرد..
زبان حال #علی رو بگم...گفت...
خانم شده پاییز بهار منو تو..
غم و #غصه ست که کنار من و تو....
برو #زهرا ولی کن #کرببلا..
ته #گودال..قرار من و تو...
حسین....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️.
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #روضه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه
روضه فاطمیه،،،،.mp3
5.01M
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #روضه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن_روضه دفن غریبانه بضعه رسول الله
#شام_غریبان #غسل
#مادر_سادات سلام الله
بنفس
حاج آرمین غلامی (مجنون)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️#فاطمیه #فاطمیه #فاطمیه
السلام علیک یا فاطمه الزهرا سلام الله
امشب تن زهرای خودرا غسل دادم
ازخانه ی من تکیه گاه و یاورم رفت
شستم کنار نیمه های پیکر خود
بااشگ دیده نیمه های دیگرم رفت
شستم من آهسته مبادا خون بیاید
آن یادگاریهای دیوار و درم رفت
این چشم من شدباخبرازغصه هایت
بی گوشواره بود وآن نیلوفرم رفت
مخفی مکن زهرا زمن آن بغض سینه
در آستینم بغضهای حنجرم رفت
پهلوی زهرایم ورم کرده به خانه
حق دارد او ناله کند چون دلبرم رفت
زینب رسدباگریه های کودکانه
بوسد تورا گوید که بابا مادرم رفت
آن نیمه شب بر شانه های خود گرفتم
مهتاب هجده ساله ییغمبرم رفت
درگوشه ای از این زمین دفنت نمودم
ازاین زمین تا آسمانها همسرم رفت
فلما جنه اللیل غسلها امیرالمومنین به ماءالجنه
کوثر را باید با اب کوثر بشودند
والا این اب اگر رو این زخم ها و جراحت ها برسه....
بدن رو تو تابوت گزاشت
فرمود #حسن جان برو بگو ابوذر بیاد...
علی فرستاده دنبالتون ها...
قدر بدون این شبها رو
امدی #روضه #مادر
امدی #علی رو کمک کنی تو حمل #پیکر...
#شکسته بال و پری را ز اشیانه می بردند..
تنی ضعیفه #غریبان به شانه میبردند
#مدینه #فاطمه را روز روشن ازدن
چرا جنازه او را شبانه می بردند
#مدینه هر #پیکری رو که میخواد دفن کنه...
گل بارونشش میکنن
یا لا اقل..یه شاخه گل رو قبرش میزارند...
یعنی اینی که زیر خاک خوابیده گل فامیل و خانواده بوده
بجای گل که گزارد روی #قبر رسول...
برای او اثر #تازیانه می بردند.
بدن رو اماده کرد. اما یه نگاه کرد..دید یه تنه نمیتونه. بدن رو دفن کنه..
#علی که یه تنه در قلعه خیبر رو کنده...
حالا چی شده که حتی نمیتونه بدن ضعیف خانمش رو دفن کنه..
یه سلام به پیغمبر داد.
از پیغمبر کمک گرفت..
هر چی تو عالم غم و غصه بود..به دل علی سرازیر شد
بدنو که تحویل پیامبرداد
فهفه السوال.......
تو سوال پیچش کن..
متن عربی
این یه امانت بود...
امیرالمومنین اینجوری داره تحویل میده
یه امانتی هم ابا عبدالله
به زینب سپرد...
خواهرم این نازدانه نه #مادر داره نه پدر..
بعد من پدر و مادرش تو باش..
این امانتو سالم تحویل زینب داد.
اماشبی که میخواست دفنش کنه
یه جای سالم تو بدن رقیه سلام الله نبود....
حسین.....
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه
روضه فاطمیه،،.mp3
8.06M
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #روضه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه شام غریبان
فاطمیه/بامداحی،حاج آرمین غلامی
اگردربسترمرگم، علی جانم، حلالم کن
به سرآمددگرعمرم نمی مانم،حلالم کن
تمام عمره نه ساله که باتومن نمودم سر
به هرلحظه به هرجایی،زتوخوانم٬ حلالم کن
اگر باران عشق توزچشمهانم شده جاری
غم دوری توکرده چوویرانم، حلالم کن
اگر غم سینه ی من را فشارد مثل هر روزه
ببین چون پیره زن گشتم،علی جانم٬ حلالم کن
میان کوچه هامردم،ز دشمن طعنه ها دیدم
به یادم باش یاحیدر پریشانم، حلالم کن
شب آخر،کناره من،بیابنشین محبوبم
بده دستان گرمت را به دستانم حلالم کن
#روضه_حضرت_زهرا_س
#روضه_بستر
بیمار چندین روزه ی این خانه دارد
در پیش چشمان علی جان می سپارد
برو مدینه این جا نباش، مرحبا به تو شیعه ی مادری، شیعه مادری ، آی اونایی که با کنایه بهتر گریه می کنید، ببینم با کنایه پیدا می کنید، شخص مورد نظر این بیتُ.
شب ها کنار بستر او یک فرشته
کیه این فرشته؟ آی کربلایی ها، گرفتی کیه؟ وقتی مادرش می خوابه ، آروم آروم میاد کنار بستر مادر، آروم ملحفه رو از رو صورت مادر کنار می زنه، بابا من دارم می گم، آروم ملحفه رو کنار میزنه، شما بلند بلند گریه میکنید، مگه شما می دونید زینب چی میدیده؟ خوب چه میکنه این فرشته؟بگم یا نه؟آره میگم شب شهادت ، امشب مُردیم هم ، مُردیم، خوب چی می خوای بگی، بگو راحتم کن؟
شب ها کنار بستر او یک فرشته
می آید و زخم تنش را می شمارد
این مشتت رو گره کن بکوب به سینه ات، بگو وای مادر، تا چشمش به صورت مادر می افتاد، ناله اش در می اومد، تا دستش به بازوی مادر می رسه، اشکش سرازیر میشه، وای از اون زمانی که چشمش می افتاد به سینه ی مادر.این ها دارن میشنوند بعد هزار و چهارصد سال، طاقت نمیارن، چه کردی با دل علی، بگم رفقا؟
پهلو به پهلو
آدمی که دنده اش شکسته باشه، نفس کشیدن براش مرگ ، وقتی می خواد بخوابه چند نفر باید بگیرن، آروم بخوابوننش، هر وقت می خواد از این پهلو به اون پهلو بشه:فضه، اسماء، زینب نفهمه، بیا، بیایید زیر پهلوم رو بگیرید، این پهلو فقط شکسته نبوده، این پهلو مجروح بوده.
پهلو به پهلو می شود وقتی به بستر
امکان ندارد لاله ی سرخی نکارد
روضه ی بی بی می خونیم اما بعضی ها ناخداگاه میگن حسین، زینب رو این یه زخم پهلو بیچاره کرد، هی لباس مادر رو عوض میکنه، تا مادر پهلو به پلو میشه لباس دوباره غرق خون میشه، اما لا یوم کیومک یا ابا عبدالله، حسین…
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/عصرشنبه۲۵/آذر
#️⃣ #روضه خانگی/بیت شکاری
/کرمانشاه
روضه فاطمیه...mp3
5.83M
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/شام شنبه۲۵/آذر
#️⃣ #مسجدمعتضدی
/کرمانشاه👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه_شام غریبان
#مصیبت_شب شهادت
بامداحی..حاج آرمین غلامی
بین تابوت شبی جسم تو را می بردند
به سره دست تنت را به کجا می بردند
میرود بر سره تابوت تنت ای مادر
خون سینه آمده ازکفنت ،ای مادر
دخترت نیست ببیند که تنت بود،کبود
نیمه شب رفته ای ازخانه ی مابودونبود
این جنایت تا ابد بر دل تاریخ نشست
بین دربود ،سرسینه ی تو میخ نشست
بین دربودلگد بر سره پهلوی تو خورد
آتش دربه سره پنجه گیسوی تو خورد
ازدحام است کسی،بهر تو پابوس شده
وای من،دور و برم صحبت ناموس شده
فاطمه برتودگر نیزه و خنجر نزدند
بهرقتلت به سرت نیزه مکرر نزدند
زینبت را فاطمه بزم حرامی بردند
به اسیری سفر کوفه و شامی بردند
ساق دستان تو گر بسته و ساییده شده
بین تابوت تن پاک تو پوشیده شده
کمر ودست تو از ضرب لگد گشت کبود
شکر زهراکه تنت زیر سم اسب نبود
بعد از نصف شب بود، مولا امیرالمومنین بدن خانم فاطمه زهرا رو از خانه بیرون آورد،
عزیزان برداشتن جسم علی برای مولا علی سخت نبود، چون آقا امام صادق میفرمایند از مادرم زهرا ،چیزی جز پوست و استخوان نمانده بود، بمیرم مادر😭
آقا امیر المومنین زهراشو تو صحن خانه آورد، یک مغتسل درست کرد ،بدن زهرا شو رو مغتسل گذاشت به اسما گفت اسما آب بریز من بدن رو شستشو بدم، به بچه ها گفت بچه ها نمیگم گریه نکنید مادر از دست دادید، گریه کنید اما آرام گریه کنید، صدای گریه های شما رو خدا میشنوه پیغمبر میشنوه نمیخوام دشمنای مادرتون صداتونو بشنون ،یاالله😭
اسما آب میریخت امیرالمومنین بدن رو غسل داد داره غسل میده ،چهارتا بچه ها دارن مادر رو نگاه میکنن هی بلند بلند وای مادر میگن،امروز همه باید بگن وای مادر
وای مادر،
ادامه روضه👇
آخه بچه های زهرا نتونستن بلند وای مادر بگن،
امروز اهل مجلس همه باید با صدای بلند بگیم وای مادر،غسل تمام شد عزیزان، مولا علی بدن رو کفن کرد اما من نمیدونم با چه حالی این بدن رو کفن کرد، وقتی بدن رو در کفن پیچید صدا زد عزیزانم حسنم حسینم زینب ام کلثوم بیایید برا آخرین بار از مادرتون خداحافظی کنید
بچه ها آمدن اما چجوری آمدن ،امام مجتبی تا رسید صورت به صورت مادر گذاشت، ابی عبدالله چجوری اومد، ابی عبدالله اومد،😭وای صورت بر کف پاهای مادر گذاشت,
دوتا دختر صورت به سینه مادر گذاشتن
مولا علی رو بی تابش کردن
صدا بزن یاحسین
بگو یا زهرا
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/شام شنبه۲۵/آذر
#️⃣ #مسجدمعتضدی
/کرمانشاه
روضه فاطمیه،،،،،.mp3
9.09M
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/شام شنبه۲۵/آذر
#️⃣ #هییت انصارابالفضل/ بیت بیات
/کرمانشاه👇👇
🤞🤞بسم الله الرحمن الرحیم
#متن روضه شام غریبان
#حضرت_زهرا #حضرت_زهرا_س
#بامداحی..حاج آرمین غلامی
خدايا نخل من بي شاخ و برگ است
ببين بر شانه ام تابوت مرگ است
من از روز ازل مرثيه خوانم
غم زهرا شكسته استخوانم
الهي از فراق مرگ يارم
توان راه رفتن هم ندارم
نخواهم از پي دفن ستاره
بيايم سوي خانه من دوباره
بيا سلمان مسلماني بياموز
ابوذر سخت ايماني بياموز
شبي احوال حيدر را بگيريد
سراغ از غربت مولا بگيريد
ببين غمها به قلبم چيره گشته
كه روزم همچو شبها تيره گشته
عليم ، كن تكلم بهرم امشب
كلامي گو برايم جان زينب
ببين اعجاز لبهاي علي را
از آن اعجاز ، چشمانم شده وا
ميان عاشقان اين گشته مرسوم
ببين مظلومه اي در پيش مظلوم
ببين مستانه از جام وصالم
حلالم كن علي مظلوم عالم
اسماء میگه بدنش رو شست، بعد فرمود: فضه دست به هیچ كاری نمیزنی، گفتم چشم خانم، خیلی خوشحال شدم، دیدم خیلی حالش خوب شده، خدا رو شكر كردم، دعای علی گرفته، حالش مساعد شده، فرمود: خودم خونه رو جارو میكنم، بچه هام رو یك یك بیار، زینبین رو آوردم، شروع كرد سر و بدن اینهارو شستن، حسنین رو آوردم، دیدم با همون دست لاغرش داره بدن رو میشوره"نمیدونم لرزش بدن دیدی یانه"فضه میگه گریه نمی كردن، یه ماه بود مادرمون كاری نمیتونست انجام بده، یك یك بدن بچه هاش رو شست، سر بچه هاش رو شانه زد، به فضه گفت: چون چند روز من نیستم، تا حالشون تغییر كنه، تنور رو روشن كن، دیدم آروم آروم اومد كنار تنور آتش گرفته، نان با همون دست شكسته اش طبخ نمود، نان هارو كنار گذاشت، كار خونه تموم شد، گفت: زینبینم رو ببرید خونه ی دختر عموم، دخترارو بردند، پسرهارو گفت برید سمت باباتون، مادر می خواد راحت جون بده، بچه ها بیرون رفتند، ام سلمه میگه: فرمود: بستر من رو وسط حجره ی اتاق بنداز، بسترش رو انداختند"امشب تو خونه رفتی، چند لحظه این دست راستت رو بذار زیر صورتت، یه مقدار كه خوابیدی، دیگه هرجور بلدی بخواب، اون لحظه رو نیت كن، آخه"ام سلمه میگه: دستش رو زیر صورتش گذاشت، معلومه این صورت درد میكنه، دیدن سرش رو گذاشت رو این دستش، دیگه صداش نمیآد، وای مادر وای مادر، ام سلمه یا اسماء میگه من هرچی صدا زدم حبیبه ی خدا، قرة عین الرسول، فاطمه جان، اومدم روپوش رو زدم كنار، دیدم كار تمومه، اسماء میگه من اومدم سمت مسجد، یه وقت دیدم حسنین دارن میان، هردوتاشون امامند، وجودشون از غیب خبر میده، دیدم هراسانند، تا سلام كردم جواب سریع دادند، فرموند: اَینَ اُمی؟مادرم كجاست؟ گفتم مادرتون؟استراحت میكنه، گفت: نه اسماء بخدا تا حالا ندیدم مادرمون این موقع شب بخوابه، گفتنم: براتون غذا تهیه كرده، حسن جان، امام مجتبی فرمود: اسماءتو این مدت كه تو این خونه هستی، تا حالا كی دیدی ما بی مادر غذا بخوریم، عرض كردم آقازاده ها یه خواهشی ازتون دارم، برید باباتون رو تو مسجد خبر كنید، تو یه مقتل دیگه میگه: فضه اومد در مسجد، امیر المؤمنین، سلمان، دیگران، نشسته اند، سلمان میگه دم در مسجد شلوغ شد، دیدم صدای گریه میآد، بلند شدم ایستادم ببینم چه خبره، دیدم فضه داره داد میزنه، حسنین اومدند، آقا متوجه شد بلند شد، اومد جلو، پرسید چه خبره؟عرض كردند: آقاجان اگه میخواهید فاطمه رو زنده ببینید، نگفتند: از دنیا رفته كه، زود بیا، تا این جمله رو شنید، یه نگاهی به حسنین كرد، روایت داره، از پشت افتاد، دیدن هی داره صدا میزنه وَمَن العزا، كیه من و آروم كنه تو این غصه، از مسجد تا خانه راهی نبوده، چندین بار عبا پیچیده شد دور پاهاش،
ردایش دور پا پیچیده میشد
جهانش پیش دیده تیره میشد
رسید و دید شهبار خسته
زجا برخیر ای پهلو شكسته
فرمود: من علی ام، پاشو، پاشو من علی ام، بدن رجعت كرد، صدای فاطمه با علی خوشه، صدای علی ام با زهرا خوشه، جون داده، دوباره برگشت، سه مرتبه تو عالم جون داد زهرا، اینجا یه بار بود، یه بارم بچه ها اومدند دیدند دست های مادر از تو كفن بیرون اومد، لیة القدر سه شبه، سوره كوثر چند آیه است؟ امشب اُمدید، امام باقر می فرمایند: مادرما صد جا میاد كمكتون میكنه، الله اكبر، چشماشو باز كرد، شروع كرد گریه كردن، فرمود از بابام شنیدم، بالا سر محتضر هركی قرآن بخونه، جون دادن برا محتضر آسون میشه، علی جان برام قرآن بخون، همچین كه شروع كرد قرآن خوندن، یه وقت دید آروم آروم این پلك های چشم، رو هم افتاد، آی زهرا.........
متن روضه شب شهادت حضرت زهرا(س)
🎙 #حاج _آرمین_غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
#️⃣ #نوحه
#️⃣ #متن _روضه_ شهادت_حضرت_زهرا
#️⃣ #فاطمیه_۱۴۰۲/شام شنبه۲۵/آذر
#️⃣ #هییت انصارابالفضل/ بیات
/کرمانشاه