🌹#امامت_امام_زمان_عج
🌹#سرود
#شاعر,_آرمین غلامی،(مجنون کرمانشاهی)
سبک.ای لشکرصاحب زمان آماده باش..
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
مژده که آمد امیر ،شهسوار آل عبا
ماه علوی آمده ،در سرای ملک سما
منتظران منتظران ،آمده گل فاطمه
هلهله ای بپاکنید، هرچی بگیدازش کمه
#یااباصالح مددی...
آقابه دلا مونسه، زینت هرچی مجلسه
دوباره پیچیده به دل ،این عطر گل نرگسه
نوکری کوی شما،برام منصب شاهیه
وقتی که میشم آقاجون، گدای کوی سامره
#یااباصالح مددی...
مصطفاراتوتکراری ، آقاحیدر کراری
عین روایته میگن، چشمایی چون دلبر داری
تنها تویی مهر و مهتاب ، تویی پنجه ی آفتاب
ای وارث عمامهی، نبی وشمشیره ارباب
#یااباصالح مددی...
اونبی مدنی باشد / عقیق یمنی باشد
درجلالت علوی است / شمایل حسنی باشد
دلای ماها خندونه،دلا آیینه بندونه
لبی که اسمت بشینه ،روش ،نگولب که قندونه
#یااباصالح مددی...
روزه وصاله مراده / هردلی خرم و شاده
ازعشق این آقا دلا،پرازشوره وفریاده
کیه این پسر شیره ،کیه صدر اساطیره
با ذوالفقار ش زمینو، توی دست خودمیگیره
دستوبازوی تقدیره ،دشمن ظلم .وتکفیره
از حرومیای مکه ،کلید شو، پس میگیره
#یااباصالح مددی...
به لاله ی نرگس همه ،نگرانیم نگرانیم
پیریم و ازعشق رویش ،دگرباره ماجوانیم
آخر الزمان برسه،تولشکرکشیه آقا
ما لشکریان کوی ،حضرت صاحب زمانیم
#یااباصالح مددی...
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
بسم الله الرحمن الرحیم #اشعاروفات حضرت سکینه(ع) شاهان جهان واله و حيران سکینه هستندگدایی به سره
اشعار نوحه وصوت عزای حضرت سکینه
⏫⏫⏫
❣﷽❣
🔰#تاجگذاری نهم ربیع
سبک.شدسرودرولبامون بایه قلب بیقرار
#شعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
شد نُهِ ماهِ ربیع، تاج ولایت راببین
مهدی زهرا امام است،وعنایت راببین
🔰شادی وشوری بپاست،
دل پرازنوره ولاست
مهدی زهرامدد..
شد نُهِ ماه ربیع،روز سُرور است وشَعَف
می پَرَدمرغ دلم،سوی سرایت ای نجف
🔰ذکریاحیدربگو،
برلبت یاهوبگو
یا امیرالمومنین.۲.
ذکرلعن دشمنت،تا اَبد لا یُمکِن است
گفتن وصف علی،،واقعا نا مُمکن است
🔰ازعدوی مرتضا،کن برائت تاابد
برلبت جاری نما،یاعلی حیدرمدد
یا امیرالمومنین.۲.
زائران اندرنجف،عرش حق را مَحرمَند
نوکران کوی دوست،سَروَران عالَمَند
🔰رولب شیعه نواست،یاعلی مرتضاست
کن برائت ازعدو،چون شب شادی بپاست
یا امیرالمومنین
پای کوبی مَلَک،بی حَد است و بی قَرین
ذکر اهل آسمان،یا اَمیرَالمؤمنین
🔰لعن الله، دومی،روبگوتازنده ای
نامه ی عمرت سفید،باشداگربنده ای
لعن الله، دومی...
سرخوشم عمری شدم،سائلِ کوی علی
قبله جانان ودلم،کعبه روی علی
🔰ذکرلعن دشمنت،تاابدروی لبم
در هوای نجفت،درشعف اندرتبم
یا امیرالمومنین...
آرزوی شیعیان،چیره بر قوم یهود
در تبرّی گفته ایم،لَعنِ بر آل سعود
🔰لعن الله ویهود
مرگ برآل یهود،جز رژیم کُفر نیست
لعنتِ آل نبی،بر جُنودِ صَهیونیست
🔰یا امیرالمومنین
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌹 #آغاز_ولایت_امام_زمان_عج
🌹#سرود
#شاعر_آرمین غلامی_(مجنون کرمانشاهی)
سبک.ای صفای قلب زارم..
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
دوباره ماه ربیعه/تاجگذاری امامه
دوباره شد عیدِ شيعه/عیدیاری امامه
دلاشد،شاده شاد_دلامی رابیار
الهی مسته مست،شدم ازعطر یار
اباصالح مدد..۲
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
شبای شادیه رسیده،شدشبه اهل تولا
دوباره رو لبای، شیعان شد ذکرزهرا
رسید،نه ربیع،شدم شادازولا
تبری میکنم،من ازهربیحیا
اباصالح بیا
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
شدشبه شورو ولایت،شدشب مهدی زهرا
چون تولی هم قبولیش بودباهرتبرا
اگر بُغض عدو ،بود در سینمون
نشونی باشداز،حلال زادگیمون
شده عیدربیع..۲
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
تاولای مرتضی تو ی ،دل ماها میشینه/
هرکجا بغض عدوی،فاطمه باشد به سینه
ایشالله که یه روز، میگیریم ماهمه
یه جشنی توبقیع،بیاده فاطمه
مددیافاطمه
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
چکنم ازدومی من، کینهٔ دیرینه دارم
جهنم دیدنی میسوزه، منم هیزم میارم
برای شیعیان،شبه شادی رسید
من از نام خوشت،نگشتم ناامید
علی مولامدد
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
گفتن ذکرولایت، اصل هر فرع و اصوله
بخدا که دین فقط با ،مرتضی فردا قبوله
تبری تو رگ و،تو خونم شد عجین
ولای مرتضا،مرا،گردیده دین
امیرالمومنین.ع...
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
دیگه امشب غصه هامون،باولایت جمله سر شد
چون عدوی مرتضاامشب، دگرباره به در شد/
شب شادی شده،درک رفته عدو
بیا شادی نما،بگوالله وهو
مددحیدرمدد
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
# سبک_ ای صفای قلب زارم
روضه محسنیه...mp3
9.08M
گزارش صوتی👆
#_زمینه_روضه_محسنیه
#مداح .حاج آرمین غلامی
#دوم ربیع الاول ۱۴۰۳/
#مسجدحسین این علی(قربی)_سرچشمه
# کرمانشاه
#جمعه۱۶شهریورماه👇
https://eitaa.com/majnon1396
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
اشعار شهادت حضرت محسن(ع) من گدایی ازگدایان سرای محسنم همچومرغی پرشکسته درهوای محسنم عالمی دیوانه می
اشعار شهادت حضرت محسن،حضرت سکینه
⏫⏫⏫
جریان اصغرآواره،غلامی.mp3
5.82M
جریان شنیدنی اصغرآواره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شورامام محسنیه
#حاج آرمین غلامی
حقایق محسنیه.mp3
7.01M
درموردایام شهادت حضرت محسن(ع)بیشتربدانیم
#حاج آرمین غلامی
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
👇👇👇
#_امام_زمان_عج _۹ربیع
#اشعارکردی
ای یار سفر کرده له صدهمهمه باورو
آقاقسمت دم ، وه شه علقمه باورو
ای زاده نرگس تو وه صدزمزمه باورو
وه زمزمه ی یاعلی و فاطمه باورو
باورو که وه پایان برسه ای خم هجران
م جوره کویرم، تو بوار حضرت واران
ای حضرت واران ، م وه یاده توخمینم
ای خیر فراوان ، م وه یاده توخمینم
ای عشق نمایان ، م وه یاده توخمینم
ای منشا قرآن ، م وه یاده توخمینم
وه بسکه خمینم. وه دل غم زده زارم
خو کردمه وه درد و خم هجره نگارم
هجران تو ای یارسفرکرده غمم، بی
آغوش گره مهر امامانه کمم، بی
ناوت وخداذکر شب و روز و دمم، بی
ذکره تو ،له روضه، وه هوای حرمم ،بی
مبهوت جلال تونم و زمزمه دیرم
شادم وه جهان منتقم فاطمه دیرم
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
...
#محسنیه
#حضرت_زهرا_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
درِ آتش زده ای روی سرش افتاده
وسطِ شعله همه بال وپرش افتاده
باره شیشه داشت آن بانو به خود
بالگد بین دری بود پسرش افتاده
ابر با ابر گلاویز شد وشد آتش
صاعقه بر دل دعوا گذرش افتاده
لشگری ردشده از،روي گل یاس علی
دیدیکباره همه برگ وبرش افتاده
درطناب افتاده واوبه خودش میپیچد
جنگ را باخته؛ در مه سپرش افتاده
شر، شده کوچه ودر، وای بحال زهرا
پیش چشمان علی بود سپرش افتاده
فاطمه دروسط کوچه زمین گیرشده
سوی اوحضرت مولا نظرش افتاده
آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
#محسنیه
#حضرت_زهرا_شهادت
#احراق_بیت
#بای_ذنب_قتلت
#مصیبت_درودیوار
#غزل
بین دیواری ودری بود عذابت کردند
پیش چشم رهگذر خانه خرابت کردند
بین دیوار ودری داغ نمودند تنت
بالگدهای مداوم همه خوابت کردند
چقدر زجرکشیدی تودرآن صحنه ی شوم
وسط شعله چنین بود کبابت کردند
بازی اهل سیاست چه فریبَست و ریا
باتمسخربین در بودخطابت کردند
اول کار دراين حمله هجوم آوردند
آخرش بين دري نقشه بر آبت کردند
بين آتش تن و رخساره زهراميسوخت
در نهاخانۀ آن بيت كبابـت کردند
ریخت ازسینه ی تو چشمه ای از خون زهرا
بین دیوار ودری بودسرابت کردند
لب فروبسته ای از دردوغم خود زهرا
بعده تو بامنه دلخسته حسابت کردند...
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت حضرت محسن علیه السلام
ازهمان ضربت پابود که زهرا افتاد
باره شیشه عاقبت به زیره پاها افتاد
دامنِ چشمِ تواز گریه شده چون دریا
چشم زخمی شده از کارِ تماشا اُفتاد
خون بین دهنت، میچكد از كُنجِ لبت
رفتی و قرعه به نامِ منِ تنها اُفتاد
رفتی وخاطره هایم همگی زنده شدند
راهِ حیدر به سره كوچهی غمها اُفتاد
حسنم گفت که با مادر خود میرفتم
به سَرَش سایهای از غربتِ بابا اُفتاد
کوچه بن بست شد و فاطمه ام خورد زمین
ضرب سیلی به رخ همسرمن جا افتاد
همگی آمده بودند پی بردن من
چشمِ نامرد به ناموسِ علی تا اُفتاد
مردکی زد که رَهِ خانهی خود گُم كردی
ضربه ای زد که به رخسارهی گُل جا اُفتاد
می خورد گه سره دیوار و گَهی رویِ زمین
چشمِ زهرای من از کار تماشا اُفتاد
فاطمه دست مکش روی زمین فهمیدم
گوشوارت که شکسته است دراینجا اُفتاد
شانه های تودرآن کوچه زکارافتاده
قامت خم شده ات به زیره پاها اُفتاد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-محسنیه
دربین دیوارودری زهرا به هم ریخت
ناگه همه شیرازه ی دنیا به هم ریخت
گیسوی زهرا بین درمیسوخت حیدر
ازشعله ی آتش دل دریا بههم ریخت
درکوچه دیدم جا شده صد ابـــر تیره
حالِ دلِ چشمانِ من اینجابه هم ریخت
کابوس تنــــــــــها ماندنم بی توچه سخت است
با غربت بیحد و از غم ها به هم ریخت
دست تورادرکوچه هابشکست قنفذ
نبضِ حیاتم هم زمان اینجا به هم ریخت
میزدمغیره تازیان درکوچه برتو
دیدم که با شلاق او،زهرا به هم ریخت
هفتادمرد جنگی ویک مرده تنها
کابوسِ شبهای علی یکجا به هم ریخت
کاره علی یکسرشده بارفتن تو
حال دل من بی توای زهرا به هم ریخت
✍شاعر:
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_محسن #مرثیه_حضرت_زهرا
عمرلگد زد وبر سینه مانده، میخ در
خدا کمک کند این روضه خوانده، میخ در
میان آن درو دیوار، محسنت میسوخت
ببین که بردر این خانه مانده میخ در
خدا چقدر بزرگ است جرم این ملعون
که باره شیشه زهراشکانده، میخ در
ببین که فاطمه این سو گرفته مولا را
بگو چهل نفر آن سو، کشانده، میخ در
خدا تکان ندهد روزگار صبره علی
غبار چادر مادر تکانده، میخ در
کبوتری که فتاده میان آتش و دود
به لانه با پر زخمی کشانده، میخ در
ببین که موی سیاه غزل سپید شده
برای فاطمه، این روضه خوانده، میخ در
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
_______________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#محسنیه_ #مرثیه_حضرت_زهرا
آشوب بدی در دلم انداخت مغیره
باقنفذملعون به سویم تاخت مغیره
یک لشکروحشی هم جمع اند به کوچه
در خاطر من ، خاطرغم ساخت مغیره
بگرفت کمربندعلی ، فاطمه ی او
باضربت پابر تن اوتاخت مغیره
شد جنگ میان عمر وفاطمه، ای وای
باصرب لگد بهره تو پرداخت مغیره
از لعل لبت ، خون وسط کوچه چکیده
کاینگونه زد آتش دل و بگداخت مغیره
در بین همه مدعیان ، فاطمه تنهاست
جان داد برای تو و نشناخت مغیره
باضرب غلافی به زد قنفذملعون
تا پرچم آشوب برافراخت مغیره
برگردن حیدر وسط کوچه طناب است
روبه صفتی بودکه بنواخت مغیره
دوری و جدایی زتو سخت است عزیزم
جان دادی و صد حیف چنین ، باخت مغیره
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
-اشعارناب حضرت زهرا (س)-محسنیه
کابوس کوچه وه که چه تعبیرشدمرو
حیدر میان کوچه ی غم، پیرشــد مرو
خیبرشکن ،به کوچه،طنابش فکنده اند
از زندگانیش بخداسیرشدمرو
دیدم که لشکری به تو گردیده حمله ور
دستان بسته ام همه تقدیرشدمرو
دیدم زهرطرف به سرت ضربه میخورد
آیات غربتم همه تفسیرشدمرو
میزدمغیره ضربه ی شلاق برتنت
حیدر اسیر غربت وتقدیرشدمرو
دستان حیدرت شده دربنده،سلسله
قلبم به احترام توتطهیرشدمرو
هرشب بیاد ه فاطمه ام گریه میکنم
عکست میان آینه تکثیرشدمرو
دیدم که بارشیشه ی تو درکوچه شکست
این خانه ازفراق تو دلگیرشدمرو
جان علی فدای نگاه توفاطمه
حیدر ،ز زندگی بخداسیرشدمرو
✍شاعر:
آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🌤ألــلــَّھُـمــَ ؏َـجــِّـلــْ لــِوَلــیــِڪْ ألــْـفــَـرَجــ🌤
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت حضرت محسن علیه السلام
میان آتشم و آتشی به جان اُفتاد
به روی مغنه آتش چه،بی امان اُفتاد
تمام چادرزهرامیان آتش بود
نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد
علی به سینهی خود چنگ می زنم از آه
که شعله بر پر و بالِم چه بی امان اُفتاد
کشیدهام به سرِ م آتش و درآن سوزم
بیا که فاطمه ازتاب واز توان اُفتاد
بیا که فاطمه از زخمِ شعله میپیچد
بیاکه فاطمه از پا نفس زنان اُفتاد
بیاده دخترکی که پس از پدر کارش
به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد
مرامیانه ی درمیزند کسی، با پا
که باره شیشه ی زهرا،به ناگهان اُفتاد
گرفت پهلویِ خود را میانِ در زهرا
نگاه دخترکی برقد کمان اُفتاد
دوید بر سرِ دامان نشست گفت مادر
مغیره آمدوزینب به نیمهجان اُفتاد
میان کوچه به رویم نشسته جای مشت
به هر دو گونهی زهرا ببین نشان اُفتاد
میان کوچه پِیِ خود دوان دوانش بُرد
که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد
میان کوچه ی تنگی،نفس نفس می زد
به دست وپای شکسته کشان کشان اُفتاد
رسیده ناله ی زهرا، بیابیا حیدر
به گوشه ای وسط کوچه قدکمان اُفتاد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#محسنیه_مرثیه_حضرت_زهرا
درکوچه بر رخساره مادر،مشت میخورد
پیش علی یاس پیمبر ،مشت میخورد
سیلی وضرب تازیان ، درکوچه هابود
بهردفاع اوپشت آن در ،مشت میخورد
یک لشکری آمدبگیرد جان زهرا
زهرامیان کل لشکر،مشت میخورد
اوباره شیشه دارداماهمچوشیراست
آن ماده شیر حی داور ،مشت میخورد
یک سومغیره بود وآن سو بودقنفذ
زهرادرآتش پهلوی در مشت میخورد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
#صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا
ازهمان آتش در،بود تنت تاول زد
تا سحر آب شدی وبدنت تاول زد
پوست همچوگل پیرهنت تاول زد
بین در،پیکره ی سوختنت تاول زد
لگدی خورد به در ، پیکرزهرا افتاد
من نگویم که دگر معجر زهرا افتاد
اشک از گوشه ی چشم تَر زهراافتاد
چادری پاره شد و از سر زهرا افتا د
مردکی پست مرا، بر تو غم اندوخته بود
صورت ازضربت دستی چه برافروخته بود
گیسویت در وسط آتش در، سوخته بود
سینه ات را نوک مسمار به در دوخته بود
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الر حیم
#حضرت_محسن #مرثیه_حضرت_زهرا
مغیره وه، چه خیال بدی به سر دارد
هوای کشتن زهرامیان در دارد
بگوکه قنفذ ملعون رود ازآن کوچه
مگر بمیرد از این فکر دست بردارد
چنان میان دره خانه بر زمین افتاد
تمام شهر ازاین حال ما خبر دارد
به کوچه یک تنه بالشکر عمر سخت است
میان کوچه عزیزه تو دردسر دارد
بگومغیره وقنفذ ، نزن که زهرا مرد
مزن که فاطمه درسر غمی دگر دارد
چه غصه ای ؟ به خدا غصه علی باشد
مزن که روح پیمبر به ما نظر دارد
به گردن تو علی ریسمان خبر دارد ؟
که همسره تو علی، دست بر کمر دارد ...
🔸شاعر:
#آرمین _غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
____________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_محسن
گل ضرب پا خورد وبراو، گلزار میسوخت
در زیرپاها، له شدو ، دیوار میسوخت
خیلی نمی دانم چه پیش آمد درانجا
گل غرقِ خون شد، برسرِ مسمار میسوخت
حیدر دو دستش بسته شد با ریسمانی
زهرابه پیش حیدر کرار میسوخت
ناگه فشار آمد به بار شیشه ی گل
دیدم رخ آن غنچه بردیوار میسوخت
محسن به ضرب پا، زبارش رفت حیدر
دیدم که بین شعله ها آن، یار میسوخت
تا سِرّ مُستودع فداشد فضه آمد
دربین آتش مَحرم اسرار میسوخت
جسم حسین درکربلا، افتاد ازاسب
هم پیرهن، هم شال، هم دستار میسوخت
با کینه بر حلقوم او با نیزه جا کرد
جسمش به زیر دستِ نیزه دار میسوخت
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت محسن
آتش افتاده به گیسوی سرت فاطمه ام
نتوان جمع کُنَم بال و پَرَت فاطمه ام
در آتش زده افتاده به روی بدنت
سوخت، درشعله ی آتش، معجرت فاطمه ام
درخانه به تو خورد ،دادِ علی در آمد
رفته ازبار گمانم پسرت فاطمه ام
میخ دربودکه آمدسینه ات را بشکافت
درتقلایی وشد،بی اثرت فاطمه ام
آمده ، جمعیتی ، تاکه علی راببرد
خواست از اینهمه گیرد خبرت فاطمه ام
خم شدی تا نرسد بر پسرت هیچ اثر
رفته ازبار توگویا پسرت فاطمه ام
***
پیش چشمم توفتادی و علی را بُردند
شدشکسته مهره های کمرت فاطمه ام
سوی مسجد بخدا،آنقدری راه نبود
وای... بستند مسیرِ گذرت فاطمه ام
قنفذ آمد جلوی راه توتامسجدبست
تا مغیره شکند بال و پَرَت فاطمه ام
درده سربود درآن، کوچه که راهت گم شد
من بقربان تو و زخمّ سرت فاطمه ام
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹