⚜ آدمی آفریدگار خودخواستۀ #زمان پس #موقعیت است، موقعیتی از جنس #رمضان، موقعیتی از جنس #عاشورا ـ #کربلا، موقعیتی از جنس #عرفه؛ یعنی حکمتبنیانآفرینی روزگار خویش.
▫️#وقت_دانایی چیستیها، چراییها و چگونگیهای زندگی «#وقت_عرفه» است، اینگونه حکیمانه آیندهنگار خویش میشویم. و #دین_قرآنی آموزگار این موقعیت است.روح این #وقت با خواهانی و نیایش #عرفه پیشرو است.
▪️روز #عرفه نماد موقعیتی #داناییبنیانی است.
🕋 وقت عرفه خیرمان باشد!
➺@markaz_strategic_roshd
🔹 با #وقت و فرصت #عرفه، فرصت تبدیل بالغ مرام زندگی، با استعانت به رب و قربانی کاستیهای خویش، به «خودی اصیل انسانی و الهیاتی» میرسد. پس #وقت این #استعانت و #انقطاع یا #قربانی نیز، عید و #بازگشت_به_اصلها است. اوج این #استعانت وامدار #انقطاع از اوج دانشها و داشتهها به مرحله و منزلی است که با الهۀ حق ببینیم و بشنویم و بکوشیم و زندگی کنیم و منظومۀ اسما و صفات او، خط اوصاف بودگی و شدگی ما باشد.
🔹#نیایش_عرفه خاستگاه #دانایی این گام بالغ بلوغ را می آموزد.
🌙این انقطاع و استعانت خیرمان باشد!
➺@markaz_strategic_roshd
🔆 #امامت_معیار به قلم احمد #آکوچکیان
🟠 اوایل قرن سوم هجری (212 تا 254) و اوج سرجمع #امامت_معیار نزدیک است. دهمین #امامِ از دوازدهمین گام ترسیم تفسیری و عینی، «امام #علی_نقی (هادی) علیهالسلام»، در جو خفقانآمیز حاکمیتی و اقتصادی آن دوران (و بهطور خاص دورۀ متوکل عباسی) #امام #داناییبنیانآفرینی و گذار به #تجربۀ_گفتمانی و فرهنگی و بلوغ #تجربۀ_زیستمانی و آدمیتی رشد در این میان است. دستپروردگان دانشی در این الگوی راهبردی امامتی آن آموزگار معیار، چون «فضلبن شاذان» افزون و افزونتر میشوند.
🟡 اصل «#امامت» سامان تفسیری بالغ خویش را گرفته است و با #زیارت_جامعۀ_کبیره، ترسیم در اوج #فلسفی ـ #زیستمانی دارد تا فرصت زیارت غدیر رسد. مخاطب رسم زیستی این امام، دوازدهمین منزل رویش را با وی تجربه میکند.
🟠 به میان آمدن دنیایی آن امام راهبر رشد، فرصت فکر و قلب و زندگیمان باشد.
➺@markaz_strategic_roshd
⚜تأملی بر نظر استاد آکوچکیان
در عرصۀ #تحقیق_و_توسعه
🔹 تحلیل #وضعیت_توسعهای جامعۀ هدف، با عزم رهسپاری به الگوی بایستههای پیشرفت، وامدار پیشرو داشتن «#مبنای_معیار» و «#نظریهای_معین» دربارۀ #پیشرفت بهمنظور داشتن استنادی معین در متن این الگوپردازی است. عصر پیشرفت در دورۀ معاصر یا تجدد و مدرنیتۀ درونزا در جهان امروز ایرانی بهتناسب اوصاف بوماقلیمی خویش باید در چشمانداز این مبنا و نظریه دیده و ترسیم شود تا عیار لازم برای نقد وضعیت مدنی این جامعه و کشور مهیا شود.
🔹 مقولۀ «#تغییر_و_تحول» در پیوند با آرمان و هدف معینْ «#پیشرفت» نام میگیرد و پیشرفت در میدان معاصریت هر جامعه بهتناسب اوصاف بوماقلیم آن جامعه «#تجدد یا #مدرنیته» نام میگیرد. و چنانچه این پیشرفت و تجدد بتواند درضمن یک #نظام_برنامهای معین و راهبردیْ رسم و سبک تحقق در متن عینیت جامعۀ هدف بیابد، «#توسعه» رخ میدهد. در پژوهشهای مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) و در آثار مربوط به آن، مباحث پیشرفت و مدرنیته در دستور پژوهش است که در جای خویش اعلام شده است. در عرصۀ #مطالعات_توسعهای با رهسپاری از میدان تجدد به میدان توسعه، پژوهش در این عرصه در دستور آمده است تا در این راستا وضعیت جامعۀ (ملت ـ دولت) امروز ایرانی از منظر سه لایۀ «پیشرفت، تجدد و توسعه» تحلیل شود.
🔸 #جامعۀ_ایرانی با تجربۀ انقلاب اسلامی خویش در تکاپوی یک گذار تاریخی تازه است و در این راستا، در برآیند دو ایدۀ #دینشهر ـ #ایرانشهر عصر جمهوری اسلامی ایران و در تبوتاب تعین هویتی خویش است. دو ایدۀ مزبور آموزگاری را دارند که در محدودهها و افق تاریخی ایرانیان بیندیشیم و در تکاپوی خودآگاهانه برای عبور از «#تأخر _تاریخی» خویش باشیم و بکوشیم بر #شکافی که میان #ذهنیت ما با #واقعیت جهان کنونی وجود دارد غلبه کنیم. بدینسان در اولین گام لازم است تا به #معاصریت مسائل جهان امروز ایرانی بپردازیم با این خودآگاهی که معاصریت یا معاصربودگی امری تقویمی نیست، یعنی چنین نیست که به صرف آنکه ما به لحاظ تقویمی در قرون بیست و بیستویکم زیست میکنیم انسان و جامعهای معاصر نیز هستیم، بلکه باید معاصر بشویم و با این روشنبینی، بدینسان رخدادهای کمی آن بهتدریج به رخدادهای کیفی مدنی و سپس تمدنی، در حال تبدیل است. #جهان_ایرانی در حال #گذار_توسعهای خویش است و خواه یا ناخواه در تکاپوی دورۀ تاریخی خود باید چارهاندیشی روشمندی برای آیندۀ خویش داشته باشد. #اسلامی _بودن جامعۀ ایرانی نیز در تبوتاب بازخوانی تازهای قرار گرفته است؛ #زیست_فقاهتی فردی به زیست جامعهشناخت و سیاسی پیوند خورده است و #نظام_حکمرانی به نظام ولایت فقیه تعریف شده است.
🔸 فراوری #اندیشه و #نظریۀ مرجع #پیشرفت و اسناد بالادستی نظام حکمرانی و پایشهای توسعهای موردنیازْ وامدار ناگزیر بازخوانی مستمر وضعیت موجود کشور است. #نظامپردازی_مطلوب در ذیل #فرانظریه و #نظریۀ_پیشرفت، در پیوست با ویرایش از وضعیت موجود میتواند به برآیند در «#اسناد_الگوی_راهبردی_و_برنامهای_پیشرفت» منجر شود. این بازخوانی مستمر وضعیت، از منظر تاریخیت سهوجهی زیستمانی، جامعهشناخت و تمدنی انجامپذیر است.
➺@markaz_strategic_roshd
💠 فرصت غدیر به قلم احمد #آکوچکیان
مجال #امامت آخرین نبی الهی با ترجمان در انسان مکی و امت مدنی در خط قرآن مکی ـ قرآن مدنی و این همه نمادگرفته در #غدیر_خم در میانۀ مکه و مدینه است، با برآیند در دو #نظام_ترتیب و #تنزیل آن کتاب حکیم، در وقت آخرین سلسلۀ انبیا و آخرین فرصت رسول بزرگ (سال دهم هجری) اکنون به امامت سلسلۀ علوی بهعنوان ترجمان در خط #امامت_معیار تبدیل میشود تا خط مخاطبان صادق این سلسله، تا وقت قیامت، امکان رخنمود عینی داشته باشند. با «عید #غدیر_خم»، فرصت بازگشت به آموزههای بلند این موقعیت معیار را داریم، آموزههایی چونان:
١. الگوی تبدیل فرصت #امامت_نبوی به #امامت_علوی؛
٢. مضمونگیری دو فصل #تفسیر حقیقی دین و #تدبیر اصیل و روشمند تحقق ولایت دین؛
٣. عینیتگیری #ایمان و #عشق و #بغض امنیتبخش با دوستداری خط علوی؛
۴. رخداد #الگوی_آیندهنگار_راهبردی در خط ولایت علوی در ترجمان #نظام_تنزیل قرآن کریم در این خط ولایت؛
۵. فرصت بازگشت وجودمان به روح و جان #نظام_ترتیب قرآن کریم؛
۶. #معنیدار_شدن مسیر پایانی زندگی با تجربۀ حجةالوداع؛
٧. تجربۀ #زیست_برآیندی دین مکی ـ مدنی در متن ولایت اوصیایی؛
٨. فرصتگیری جریان #امامت علوی با راهبری علی مرتضی (ع) در متن جان؛
٩. رخداد حقانیت ترجمان رسالت در تجربه و رخداد #امامت (آموخته از آیۀ 67 سورۀ مائده)؛
١٠. و حاصلْ فرصت بازگشت به روح و جان #معنای_اصیل_زندگی؛
با عید هموارۀ غدیر، عهد ما با خط ولایت اولیایی و علوی، همواره زنده است.
🌸 عید جان ما در این رخدادْ خیرمان باد!
➺@markaz_strategic_roshd
🔹 «#امامت اخلاق زندگی» به قلم احمد #آکوچکیان
🟠 گام چهارم جریان #امامت_معیار با امام موسی کاظم علیهالسلام آغاز میشود. با مصطفای رسول (ص) #امامت_نبوی، با امام علی (ع) تمامیت #امامت_علوی ـ فاطمی و با امام حسن تا امام صادق علیهماالسلام #بسط_اول_امامت علی مرتضی و اینک با امام کاظم علیهالسلام تا امام حسن عسکری علیهالسلام گام چهارم ترسیم #اصل_امامت و #بسط_دوم آن رخ میدهد. آن امام نماد در #امامت سیوپنج سالهاش، آموزگار اوج اخلاق در اوج رنج و پیچیدهترین میدان سیاست مهاجم به دین حق و الگوی تداوم #امامت_معیار علیرغم این بحران است.
🌺 شاگردی مرام آن آموزگار جان خیرمان باد!
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ تأملی بر نظر استاد #آکوچکیان
در عرصۀ #هنر، #اندیشۀ_هنر، #حکمت_هنر
🔷 «#هنر» آشکارگی زیباشناسانۀ تجربههای خود و خودیشدۀ هنرمند ـ مخاطب، و در تعبیری نزدیک، وساطت انتقال چیزی از ناکجای انسانی به کجایی او در یکی از انواع زبانهای مرسوم هنر است. «#شعر» نزدیکترین قسم کلمه و کلامی ـ از این انواع زبانی ـ به آن تجربۀ زیباشناخت هنر است. #هنر در این تعریف و با تأکید بر وجه تجربۀ زیستۀ خود و خودیشدۀ آن، از صنعت و بهمثابۀ یک پیشه فاصله میگیرد و بدینسان مرز میان «هنرمند» و «هنرپیشه» معلوم میشود.
🔶 در دورۀ معاصرِ اندیشۀ دینی ـ اندیشۀ هنری، «#اندیشۀ_هنر ـ #تجربۀ_هنری»، در آستانۀ نسبتی دوباره با اندیشۀ دینی و تجربۀ زیست دینی، در عرصۀ هنر، سرِ حضور مییابد. در این صورت، میتوان از اندیشه و تجربۀ دینشناخت هنر سخن گفت و «حکمت قرآنی» در همین گذار از اندیشۀ الهیاتی به تجربۀ زیست دینی سر برمیآورد و از رهگذار آن، حکمت الهیاتی هنر و بهطور خاص «#حکمت_قرآنی_هنر» معنا مییابد.
🔷 #اندیشۀ_هنری ـ #تجربۀ_هنری در عرصۀ اندیشه و تجربۀ مسلمانی هنر، در چندین نوبت تاریخی، مجال عینی نسبت با اندیشه و تجربۀ زیست دینی یافته است و در دو سطح و اشکوبۀ اندیشهپردازی هنر و آفرینش اثر هنری و در قالب یک مکتب و سبک معین هنری نمود و حضور یافته است. #تاریخ_هنر در جهان اسلامی ـ ایرانی، تاریخ هنر مسلمانی و به تعبیری دیگر، هنر آیینی تلقی شده است و نه تاریخ هنر دینی. بر همین منوال، مبنای مرسوم تقسیمبندی #دورههای_تاریخی_هنر، دورههای حاکمیتی (مثل هنر دورۀ صفوی) یا مکانی (مانند مکتب اصفهان) بوده و از یک تقسیمبندی درون اندیشهای و تجربتشناختِ هنری به دور بوده است، حالآنکه برای مثال، تاریخورزی و تاریخپردازی اندیشه و تجربۀ هنری در غرب به لحاظ روششناسی و متدلوژیِ فهم تاریخی، بالنسبه به وسع تاریخ علم خویشْ به نوعی رویکرد درونزا نزدیکتر شده است. تقسیمبندی #دورههای_تاریخی_غرب، مستند به تاریخ اندیشۀ ترقی، به عصر سنت، به عصر مدرن و به عصر فرانوگرایی، از همین نگرۀ درونزا سرچشمه میگیرد. یک مبنای قابلدفاع برای نقد تاریخ هنرْ تفکیک دورههای تاریخ و نیز تفکیک دورههای اندیشۀ ترقی و مستند به آن، است تا رویکرد بازخوانی و نقد تاریخ هنر نیز سمتوسوی آیندهنگر و آیندهنگار داشته باشد.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 مسئلۀ ما در تفسیر #عاشورایی ـ #کربلایی از #موقعیت_غدیر
◾️به خویش از منظر غدیر بنگریم!
و به انسان امروز بیندیشیم که چه تصویر و نقشۀ مفهومیای برای خود از جهان پیرامون دارد که بر این مدار نگاه به نهضت حسین دارد؟
و به تاریخ و #میراث_عظیم فرهنگی خود در افق معاصریت (اکنون جامعه) بیندیشیم و با رویکردی متفکرانه تحلیل کنیم «ما با حسینبن علی و جنبش تدبیری او چه نسبتی داریم؟».
◾️اینک و در جهان جدیدْ سه معادلۀ بزرگ برای انسان جدید و بهطور خاص مسلمان ایرانی اتفاق افتاده است:
۱. معادلۀ وضعیت امروز بحران انسان معاصر در نسبت با جایگاه نهضت حسینی؛
۲. و معادلۀ گذار در دهههای اخیر تحول جهان ایرانی؛
۳. و معادلۀ ظهور انواع نظریهها و انواع گرایشها در تفسیر این نهضت.
◾️ما باید همت ورزیم که سرمایههای بزرگ فرهنگی مثل عاشورا را وارد وجدان و خرد جمعی زمان حال بکنیم.
◾️اگر ما نتوانیم #میراث_عظیم اندیشهای، نظریهای و فرهنگی خود را در افق معاصریت (اکنون جامعه) وارد کنیم، به هیچ وجه نمیتوانیم در عرصههای گوناگون فردی، اجتماعی و تمدنی اثرگذار باشیم، امری که اساساً متفکرانه است و نه تبلیغی؛ یعنی کاری نیست که مداحان و مبلغان بهعنوان دستگاههای سنتی از پس آن بربیایند. بنابراین برای اینکه بتوانیم #سرمایههای_بزرگ_فرهنگی مثل عاشورا را وارد وجدان جمعی زمان حال بکنیم، به یک الگوی اندیشهای و زبانی خاص نیاز داریم.
اینک و در جهان جدید دامنۀ مسئلۀ ما و #نهضت_حسینی بر مدار #موقعیت_غدیر، به پنج عرصۀ زندگی زیستمانی ـ فردی، زندگی اجتماعی، عرصۀ هنر و نیز عرصۀ تحول تمدنی و در نقطۀ اوج، تجربۀ عرفانی در متن واقعیت پیچیدۀ جهان امروز رسیده است.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 ای ایستاده در وادی صلاح
وادی آدم
وادی دعوت
حسین من!
ای تواناترین مظلوم
با توام همراه
ای استوار نیک
ای چشمانداز روشن خدا
بهسوی زندگی، بهسوی مرگ
با تو زندهایم
با تو میمیریم
خدای کند چونان تو بزییم
خدای کند چونان تو بمیریم
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 #معادلۀ_گذار در دهههای اخیر #تحول جهان ایرانی
◾️#فکر_دینی، با نظر به تجربۀ پنج دهۀ انقلاب اسلامی ایران، از ساحت یک امر حماسی ـ فرهنگی و سپس سیاسی در آستانۀ یک فهم تازهآمد پارادایمی قرار دارد. تجربۀ زمانی ـ مکانی #عاشورا ـ #کربلا نیز بر همین منوال در این کوران تازهفهمی پارادایمی قرار گرفته است. سه پرسش چیستی، چرایی و چگونگی انقلاب عاشورا ـ کربلا با پرسشی از #فرانظریۀ_پارادایم_تحول و تغییر به معرض نظر معاصری قرار گرفته است. این بازخوانی پارادایمی اینک با سرنوشت انقلاب اسلامی ایران نیز گره خورده است. در کانون این دورۀ گذار نیز، پرسش از معرفت پیشرفت و منطق معرفت و نظریه و الگوی پیشرفت، «پرسش مرکزی» است.
◾️بدین سان #نظریههای_عاشورا ـ کربلا در آستانۀ یک بازخوانی عظیمی قرار گرفتهاند.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴#انتظار از دین، چه #نیازی به دين و چه انتظاری از #امامت علوی رشد
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
⚫️ رویکرد به تحلیل #عاشورا ـ #کربلا از خردورزی فلسفۀ دینی آغاز میشود. اینکه «چه نیازی به #عاشورا ـ #کربلا است؟» وامدار این پرسش است که «چه نیازی به اصل #امامت است؟» و این نیز بهنوبۀخود در زیرمجموعۀ «چه نیازی به دین انبیایی ـ دیانت علوی است؟» طرح و تحلیل میشود.
⚫️ اهتمام به پردازش مدلِ مفهومیِ الگوی دینشناخت پیشرفت و پیشرفتشناخت دین از مبانی فلسفۀ دینی آغاز میشود تا در اولین گام به مقولۀ #انتظار_از_دین پرداخته شود، به اینکه آیا انتظار مدیریت همهجانبۀ رشد ـ توسعه انتظار بایستهای از دین است؟ عیارسنجی چندوچون جنبش معاصر احیای فکر دینی و سطح کوشایی در پردازش اندیشۀ دینشناخت پیشرفت (رشد ـ توسعه)، اندیشۀ جمهوری اسلامی و اندیشۀ مدیریت هندسۀ قدرت جهانی، تابع گستره و ژرفای خودآگاهشدۀ آن #نیاز و #انتظار است.
⚫️ رویکرد به اصل امامت و عینیتهای رخدادۀ تاریخی آن، چونان عاشورا ـ کربلا، در مساحت تازۀ انسان جدید، جهان اجتماعی جدید و دانش جدید، از خاستگاه #فلسفۀ_دینی آغاز میشود و سپس نوبت به پردازش فلسفی، کلامی و آنگاه فقهی و سپس حاکمیتی میرسد. کانون این تحلیل نیز این نگرش است که جزئی از ساختار تحلیلی #فرانیاز انسانشناخت رشد، فرانیاز الگوی عینی رشدنگر مدیریت موقعیتهای گوناگون زندگی است. این خواهانیْ ماهیتی بیرونِ دینی دارد. ادیان و مکاتب گوناگون زیستی در نگاه این عیار نقد و مقایسه میشوند.
⚫️ اولین شاخصۀ دینداریْ #نیاز_به_دین و اولین شاخصۀ قرآنی بودنْ نیاز به قرآن و اولین شاخصۀ علوی بودنْ نیاز به #امامت و اولین شاخصۀ حسینی بودنْ نیاز به امام حسین (ع) و سنت زیستی اوست.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 السّلام علیکَ یا ابا عبدالله الحُسین
و علی الأَرواح التّی حلّت بفِنائک
و اَناخَت بِرَحلِك
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
◾️با تو آموزگار خویش
با تو حس رضایت از زندگی
موجبهموج
مرا سرشار میسازد.
ای آموزگار خوبی!
سلام بر تو
و سلام بر روحهایی که در آستانۀ كبريايیات حلول کردند
و به آرامش رسیدند.
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 در آستانۀ عاشورا ـ کربلا
◾️در رویکرد آغازین به #دین و به مکتب #امامت_علوی ـ حسینی، سه سؤال اصلی داريم:
۱. چه #انتظاری_از_دین، چه #نیازی_به_دين و چه انتظاری از #امامت_علوی میتوان داشت؟ و به تعبیری، نیاز خودآگاه به دین پس نیاز خودآگاه به امامت علوی در میان میآید؟
۲. چه #انتظاری_از_عاشورا و چه #نیازی_به_عاشورا داریم که به تعبیری، نیاز خودآگاه به امامت پس نیاز به عاشورا ـ کربلا را در میان میآورد؟
۳. پس انتظار برای عاشورا كدام است؟ از اهل مسلک عاشورایی، در آستانۀ آن آموزهها چه انتظاری میرود؟
◾️کوتاه اینکه مکتب و عاشورا ـ کربلای حسینی کجای زندگی ما حاضر است؟ چه انتظاری از آن میتوان داشت و چه نیازی به آن داریم؟ و درمقابل نیز، اگر این انتظار برآوردنی است، چه انتظاری از خویش دربرابر و برای این انتظار بایستی داشته باشیم؟
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 تربیت و تدبیر #عاشورایی _ #کربلایی زندگی
▪️محتوای حرکت عاشورای حسینی تبلور عینی یک #الگوی_راهبردی است برای احیای #دین بهمثابۀ الگوی تدبیر زندگیای رو به آرمان رشد در اندیشهها، جانها، زندگیها، تربیت و سازندگی، مدیریت و سیاست و بهطور کل زندگی اجتماعی. هرگاه این محتوا بهدرستی تبیین شود و با شناخت درست واقعیتهای جاری حیات انسانی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه و نیز با اصول درست پیادهسازی چارچوبهای کاربردی الگوی مطلوب حیات دینی در مقتضیات گوناگون همراه گردد، بهنوبۀخود #تربیتکننده و #مدیریتکنندۀ دو عرصۀ فرد و جامعه است که به #رخداد_تمدنی میانجامد.
🖋 به قلم احمد #ّآکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 مکتب #عاشوار ـ #کربلا
◾️«#عاشورا ـ #کربلا» بیان آزمودهشدۀ زمانی ـ مکانی تدبیر همهجانبۀ زندگی فردی و اجتماعی، یعنی یک «گفتمان در #مدیریت_موقعیت» است؛ موقعیتی به تجربه گذاشتهشده از انتخاب میان دو شیوۀ زیست و دو الگوی زندگی پیشروی انتخاب آدمیان که در حافظۀ تاریخْ میراثی است تا امروز، تا فردا: شیوۀ سپیدی دربرابر شیوۀ سیاهی، مکتب الهیاتی و مصطفایی و علوی دربرابر مکتب کفری و نفاقی!
◾️مکتب «#عاشورا ـ #کربلا» نوعی اندیشه، نظریه، الگو، سنت و گفتمان دربارۀ شیوۀ زیست انسانی است که در متن عینیت فصلی از تاریخ حیات بشریْ دو امتداد زمانی (در وقتی خاص) ـ مکانی (در مکانی معین) گرفته و تبدیل به یک «#نظریۀ_موقعیت» شده است.
◾️«#عاشورا ـ #کربلا» یک «#سنت» یا «#روش برای تدبیر تغییر رو به آرمان رشد دربرابر حادثههای مهاجم زندگی» و اصولاً هرگونه موقعیت راهبردی است که البته الگوی راهبری راهبردیِ معینی میطلبد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 دوگانۀ امن و اضطراب نمونهای از آموزگاری #موقعیت_عاشورایی ـ کربلایی
◾️بسیاری از ما در داشتنها «#امن_غرور» داریم و در نداشتنها «مضطرب» و در دلهره و هراسیم. ریشههای آن را تحلیل کنید که چرا؟ و اینکه اصحاب عاشورا در این موقعیتها چگونه بودهاند؟
◾️برای اصحاب عاشورا، از دست دادن عزیزترین نعمتها و بهرههای بلند زندگی یکی ازجمله بازیگریهای آنان در عرصۀ این سلوک نمادین تاریخی است. حسین(ع) مثلِ «علیاکبر» یا «ابوالفضل العباس» را دارد و آنان را از دست میدهد، کمرش میشکند، اما تزلزل و عقبنشینی و ابتذال و بیهودگی ندارد.
◾️داشتنها و نداشتنها نباید مایۀ امن و اضطراب باشند. چه که دربرابر داشتنها اشتغال و خوف و رجا جا دارد، نه امن غرور و دربرابر نداشتنها هم نه اضطراب، که باز اشتغال و خوف و رجا که علی(ع) فرمود: «شُغِلَ مَنِ الجَنَّهُ و النّارُ اَمامَهُ» کسی که بهشت و جهنم را پیش پای خودش میبیند و سرمایۀ نعمتهای مقدر را میبیند و قضا و دستور حق را هم میشنود، دیگر امن احمقانه و اضطراب خام ندارد که کار میکند و اقدام مینماید.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 السّلام علیکَ یا ابا عبدالله الحُسین
و علی الأَرواح التّی حلّت بفِنائک
و اَناخَت بِرَحلِک
◾️با تو حس رضایت از زندگی
موجبهموج
مرا سرشار میسازد.
ای آموزگار خوبی!
سلام بر تو،
و سلام بر روحهایی که در آستانۀ کبریاییات حلول کردند
و به آرامش رسیدند.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 در دیروز برای آفریدگاری فردا
◾️«#عاشورا ـ کربلا» فرصت ظهور نظریۀ تدبیر زمانی ـ مکانی پیشنهادی دین قرآنی در یک عینیت تاریخی همواره ممکن، برای هر دورۀ تاریخ انسانی، به معنای امکان تبدیل دین قرآنی به نظریهای عینی برای مدیریت زیست در برهههای دمبهدم نوشوندۀ تاریخ انسانی است.
◾️«#عاشورا ـ کربلا» اتفاقی در خط آخر ممکن برای زندگی معنیدار و معنای زندگیْ برای آفریدگاری زمان و همۀ تاریخ را در مشت تدبیر معنایی زندگی گرفتن است.
◾️«#عاشورا ـ کربلا» نماد رخداد در موقعیت، در زمان (عاشورا) ـ در مکان (کربلا)، و همۀ این موقعیت زمانی ـ مکانی زیست را در میدان ارادۀ رویش خویش و خلق گرفتن است.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 #زن در عیار انسان معیار
◾️«#عاشورا ـ کربلا» نظام تربیتی عظیمی را به دست میدهد که اهداف، شکلها، روشها و مراحل تربیت، الگوهای تربیتی، و عناصر و مبنای نظام تربیتی دین را در خود دارد. این نظام تربیتیْ هم تفسیری خالص و توانمند از نظام تربیتی دین به دست میدهد و هم این تفسیر را در نمونههای عینی تربیتیافتۀ عاشورایی پیشنهاد میکند.
◾️همۀ زندگی #زینب_کبری را پیش و حین و پساز آن رخداد، پرورندۀ بینش و شناخت و شعور خود دریابیم و در باور خویش بپذیریم که آن آموزگار چونان دیگر عاشوراییان در خط مستمر زیستی خویش و ازجمله در هنگامۀ کربلا بر گونۀ خاصی زندگی داشتند و دارای ساختار و محتوای شخصیتی خاصی بودند که آنگونه مرگ خویش را انتخاب کردند و پذیرا شدند تا با مرگ خویش نیز راهبر بشریت بهسوی دیانت و آدمیت باشند.
◾️نهضت عاشورا فراخوان ماست به باورداشت #زن_معیار و نیز شیعۀ پنجاه و پنج سال زندگی زینب بودن. آنگونه که او زندگی داشت در آن راستا و راه زندگی کنیم و با او نیز و همچون او و در راه او، از زندگی و مرگ خویش نیز وسیلهای بسازیم تا ادامۀ جریان بالندگی خویش و تربیت جامعۀ خویش تأمین شود و دشمنسوز باشد و همراهساز.
◾️#زینب_کبری پیامآور زندگانی مصطفایی، فاطمی، مرتضایی، حسنی و عاشورایی است؛ بانویی برای آموزگاری همۀ زندگی! فاطمۀ غدیری در نیم سدۀ دوم هجری «زینب عاشورایی ـ کربلایی» است.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
💠تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان در عرصۀ #مبانی_نظری و #مطالعات_مبنا
🟫 و در مبنای همۀ سامان دانشی اندیشۀ دینشناخت پیشرفت، پارادایمپژوهی و مطالعات نظری پیشرو است.
🟠 گرایش راهبردی این سامان نظریْ پارادایمپژوهی در عرصۀ اجتهاد تفسیری است.
🟠 «#پارادایم» سرمشق فکری، الگوی مسلط اندیشگی و چارچوب فکری بنیادی است که فراگیر مبانی نظری (هستیشناسانه، روششناسانه، معرفتشناسانه و ارزششناسانه تا انسانشناسانه) مستدل و عام بدیهی (اصول موضوعه) و اصول و قواعد مبتنی بر آنهاست و فعالیت علمی دانشمندان را با روشهای معینی در حوزههای علمی (و معرفتی) هدایت میکند و بهنوبۀخود، بهمثابۀ الگویی فرهنگی است که مجموعهای از الگوها و نظریهها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل دادهاند. بدینسان پارادایمْ الگو و شیوههایی است که یک رشته و دانش معین در یک بازۀ زمانی خاص دارد.
🟠 در راستای تعریف یادشده، سه پرسش بنیادی در حوزۀ پارادایم در یک نظریۀ تفسیری بدینگونه پیشرو میآید:
۱. پرسش #هستیشناخت دین: این پرسش در ساحت نظریۀ تفسیر معطوف به پرسش از چیستی هستی (حقیقت و تحقق) دین است و ماهیت و شکل تحقق دین در اوج نمادین واقعیت اجتماعی را نشانه میرود. پرسش این است که دین و امر دینی چیست و چه جایگاهی در عرصۀ چراییهای حیات انسانی دارد؟ و دو سطح حقیقت دین و تحقق دین، در معادلۀ وجود اشیا و ایدهها در ذهن و وجود جهان بیرونی، چه تصویر بنیانپرداز برای جریان فکر اجتهادی مسئلهمحور دارد و چه سهم نسبتی با اندیشۀ پیشرفت برقرار میسازد؟
۲. با پرسش #معرفتشناخت، دانشپذیری دو ساحت یادشدۀ حقیقت دین و تحقق دین به میان میآید. معرفتشناسی یا معرفت به علمْ کاوش در چیستی، چرایی و چگونگی هر علم یا معرفتی است. معرفتشناسیْ علم به علم است و عرصۀ آن معقولات ثانوی فلسفی و نیز منطقی هستند. معقولات ثانوی منطقی از جنس مباحث روششناسی است. اندیشۀ مرجع یا فرااندیشۀ جهتبخش فرایند شناختی و شکلگیری شکلهای گوناگون از دانش دینشناخت پیشرفت کدام است؟ و نظام معارف مبتنی بر این اندیشۀ مرجع چه مناسبات سازوکاری، پیوستاری و میانرشتهای دارند؟
۳. پرسش #روششناختی در ساحت فکر اجتهادی پرسش مربوط به چگونگی دینپژوهی قرآنبنیان است. بدینروی به راهبردهای منطقی، اصول ابزارهای فنی و سیاست روش و شیوۀ عملی فرایند معرفتسازی یا معرفتیابی توجه میکند. در اینجا نیز، پاسخها دقیقاً به پرسشهای قبلی (پرسشهای معرفتشناختی و فلسفۀ دینی) بازمیگردند.
🟫 در راستای این مبانی سهگانه در این سامان پارادایمپژوهی، از مبانی فلسفۀ دینی، انسانشناسی تا فلسفههای مضاف، از موضوعاتی مانند فلسفۀ سیاسی ـ اجتماعی نیز سخن میرود.
➺@markaz_strategic_roshd