🏴 #زن در عیار انسان معیار
◾️«#عاشورا ـ کربلا» نظام تربیتی عظیمی را به دست میدهد که اهداف، شکلها، روشها و مراحل تربیت، الگوهای تربیتی، و عناصر و مبنای نظام تربیتی دین را در خود دارد. این نظام تربیتیْ هم تفسیری خالص و توانمند از نظام تربیتی دین به دست میدهد و هم این تفسیر را در نمونههای عینی تربیتیافتۀ عاشورایی پیشنهاد میکند.
◾️همۀ زندگی #زینب_کبری را پیش و حین و پساز آن رخداد، پرورندۀ بینش و شناخت و شعور خود دریابیم و در باور خویش بپذیریم که آن آموزگار چونان دیگر عاشوراییان در خط مستمر زیستی خویش و ازجمله در هنگامۀ کربلا بر گونۀ خاصی زندگی داشتند و دارای ساختار و محتوای شخصیتی خاصی بودند که آنگونه مرگ خویش را انتخاب کردند و پذیرا شدند تا با مرگ خویش نیز راهبر بشریت بهسوی دیانت و آدمیت باشند.
◾️نهضت عاشورا فراخوان ماست به باورداشت #زن_معیار و نیز شیعۀ پنجاه و پنج سال زندگی زینب بودن. آنگونه که او زندگی داشت در آن راستا و راه زندگی کنیم و با او نیز و همچون او و در راه او، از زندگی و مرگ خویش نیز وسیلهای بسازیم تا ادامۀ جریان بالندگی خویش و تربیت جامعۀ خویش تأمین شود و دشمنسوز باشد و همراهساز.
◾️#زینب_کبری پیامآور زندگانی مصطفایی، فاطمی، مرتضایی، حسنی و عاشورایی است؛ بانویی برای آموزگاری همۀ زندگی! فاطمۀ غدیری در نیم سدۀ دوم هجری «زینب عاشورایی ـ کربلایی» است.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
💠تأملی بر نظر استاد احمد #آکوچکیان در عرصۀ #مبانی_نظری و #مطالعات_مبنا
🟫 و در مبنای همۀ سامان دانشی اندیشۀ دینشناخت پیشرفت، پارادایمپژوهی و مطالعات نظری پیشرو است.
🟠 گرایش راهبردی این سامان نظریْ پارادایمپژوهی در عرصۀ اجتهاد تفسیری است.
🟠 «#پارادایم» سرمشق فکری، الگوی مسلط اندیشگی و چارچوب فکری بنیادی است که فراگیر مبانی نظری (هستیشناسانه، روششناسانه، معرفتشناسانه و ارزششناسانه تا انسانشناسانه) مستدل و عام بدیهی (اصول موضوعه) و اصول و قواعد مبتنی بر آنهاست و فعالیت علمی دانشمندان را با روشهای معینی در حوزههای علمی (و معرفتی) هدایت میکند و بهنوبۀخود، بهمثابۀ الگویی فرهنگی است که مجموعهای از الگوها و نظریهها را برای یک گروه یا یک جامعه شکل دادهاند. بدینسان پارادایمْ الگو و شیوههایی است که یک رشته و دانش معین در یک بازۀ زمانی خاص دارد.
🟠 در راستای تعریف یادشده، سه پرسش بنیادی در حوزۀ پارادایم در یک نظریۀ تفسیری بدینگونه پیشرو میآید:
۱. پرسش #هستیشناخت دین: این پرسش در ساحت نظریۀ تفسیر معطوف به پرسش از چیستی هستی (حقیقت و تحقق) دین است و ماهیت و شکل تحقق دین در اوج نمادین واقعیت اجتماعی را نشانه میرود. پرسش این است که دین و امر دینی چیست و چه جایگاهی در عرصۀ چراییهای حیات انسانی دارد؟ و دو سطح حقیقت دین و تحقق دین، در معادلۀ وجود اشیا و ایدهها در ذهن و وجود جهان بیرونی، چه تصویر بنیانپرداز برای جریان فکر اجتهادی مسئلهمحور دارد و چه سهم نسبتی با اندیشۀ پیشرفت برقرار میسازد؟
۲. با پرسش #معرفتشناخت، دانشپذیری دو ساحت یادشدۀ حقیقت دین و تحقق دین به میان میآید. معرفتشناسی یا معرفت به علمْ کاوش در چیستی، چرایی و چگونگی هر علم یا معرفتی است. معرفتشناسیْ علم به علم است و عرصۀ آن معقولات ثانوی فلسفی و نیز منطقی هستند. معقولات ثانوی منطقی از جنس مباحث روششناسی است. اندیشۀ مرجع یا فرااندیشۀ جهتبخش فرایند شناختی و شکلگیری شکلهای گوناگون از دانش دینشناخت پیشرفت کدام است؟ و نظام معارف مبتنی بر این اندیشۀ مرجع چه مناسبات سازوکاری، پیوستاری و میانرشتهای دارند؟
۳. پرسش #روششناختی در ساحت فکر اجتهادی پرسش مربوط به چگونگی دینپژوهی قرآنبنیان است. بدینروی به راهبردهای منطقی، اصول ابزارهای فنی و سیاست روش و شیوۀ عملی فرایند معرفتسازی یا معرفتیابی توجه میکند. در اینجا نیز، پاسخها دقیقاً به پرسشهای قبلی (پرسشهای معرفتشناختی و فلسفۀ دینی) بازمیگردند.
🟫 در راستای این مبانی سهگانه در این سامان پارادایمپژوهی، از مبانی فلسفۀ دینی، انسانشناسی تا فلسفههای مضاف، از موضوعاتی مانند فلسفۀ سیاسی ـ اجتماعی نیز سخن میرود.
➺@markaz_strategic_roshd
🟨بحثی در عرصۀ مبانی نظری و مطالعات مبنا، در نمونۀ پروژۀ #جهان_دینی
🔹در فصل ظهور آکادمیک #فلسفۀ_دین و دینپژوهی، بهتدریج عازم چرایی دین در جهان جدید و بهطور خاص چرایی دین انبیایی و دین ابراهیمی در عصر مدرن و پسامدرن شدهایم. همچنانکه ترجمۀ فلسفه در فلسفۀ دین در بینش بیرونمتنی از دین به دین و نیز بینش بیرونوحیانی به دین، عازم بینش رفتوبرگشتی درونمتنی ـ بیرونمتنی، بیروندینی و دروندینی در عرصۀ دادوستدی «معنای زندگی» و «تدبیر توسعهای پایدار» شده، و هر دو مقولۀ حقیقت دین و تحقق دین داخل در اندیشهورزیهای دورۀ معاصری گردیده است.
🔸#نظامشناسی_دین اینک بیگانه از #نظامسازی_دینشناخت توسعهای در میان نمیآید و بهناگزیر به این هر دو عرصه خواسته یا ناخواسته اندیشیده میشود. دورۀ معاصری از این چشمانداز فراخوان به یک امر مغفول راهبردی عظیم است و آن اینکه ایدۀ معاصری جمهوری اسلامی در جهان ایرانی، چونان جمهوری اسلامی در پاکستان یا در هر اقلیم جغرافیایی یا فرهنگی دیگر وجهی دادوستدی از نظریه و نظام را یافته است و نمیتوان بیگانه از این بینش دادوستدی در متن فلسفۀ دین به اصل نظریه اندیشید و به عینیت این نظام مدنی اهتمام ورزید.
🔸ظهور داعشیزمْ محصول بیپاسخی حیث #نظریهای دین در تدبیر رشد ـ توسعهای مدنیت معاصری است و نمایندگی از امرِ مغفول یادشده میکند و فرجامی بهجز تورم و زوال قدرت نخواهد داشت، مگر آنکه فلسفهای روشن در اصل نظریه و سامانی نظامواره در تفسیر دین و گام توسعهای تحقق دین بیابد.
🔹«#فلسفۀ_دین» در کوتاهترین تعریف عبارت است از دانش چیستی و چرایی دین بهمنظور گذار روشمند و بنیادین از حقیقت دین به چگونگی تحقق آن (تدین). به سخنی دیگر، فلسفۀ دین خاستگاه بازسامانی مستمر مبانی معرفتشناخت و روششناخت فکر دینی برای سامانبخشی مناسبات تفسیر و تدبیر جهان است.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 در آستانۀ #سجاد_آل_محمد (ص)
رخداد #امامت_اوصیایی در خط تجربۀ امامت انبیایی شکل گرفته است.
⚫️ بدینسان نظریهای در تاریخ برای پیوست به برآیند رخداد تغییر و تحول بشری به پدیدۀ تمدن الهیاتی شکل میگیرد:
۱. اوج این تاریخیت برای در چشم آمدن و به منظر تحلیل نشستنْ فرصت تاریخی عصر حسینی است و در خط #امامت_معیار، با امامت علی مرتضی به میدان میآید تا الگوی جامع معنیداری زندگی در متن عینیت زمان و زمانۀ پیشرو باشد. این مهم در عصر امام حسن با انبوه چراییها و چگونگیها همراه میشود و با دورۀ امام حسین، بالغترین پاسخ زیستمانی، اجتماعی، تاریخی و تمدنی خویش را میگیرد. ابوالفضلالعباس نمونۀ مخاطب معیار این تجربۀ بلند است، همانطور که زینب کبری نیز نمونۀ مخاطب معیار این تجربۀ بالغ است. این دو نمونۀ مخاطبْ در میدان سناریوی تعریفشدۀ امام حسین (ع) فاعلان آن عینیت بیمانند تاریخی حسینی میشوند؛
۲. و #سجاد_عاشورایی با نقش راهبردی تبیین و نشانگری این اوج تاریخْ مضمون عمیق آن را با نشانگری #جستوجوی_خوبی نشان میدهد. این آموزگار آموخت که مضمون آن چراییها و چگونگیها و این عینیت عاشوراییْ جستوجوی خوبی است. نیایش سجادی نشانۀ جستوجوی خوبی با الگوی نیازها و فرانیازهای این چنین سالکان معیاری است که عمق معنایی تجربۀ عاشورایی را با زندگی خویش نشان میدهد؛
۳. بر منوال و روش زیستی آن مخاطبان معیار، #جنس_جستوجوی_سجادی خود را آشکار میکند، جستوجویی که میتواند تاریخیت بیافریند و برای هر فاعل لایق این خطابْ عمرآفرین باشد، با بیست و پنج سال عمر علیاکبر و با سی و چهار سال عمر ابوالفضلالعباس و با پنجاه و شش سال عمر زینب کبری یا پنج سال عمر باقر آل محمد؛
۴. با سنت نیایشی سجاد آلمحمد (ص)، ترجمان خط جستوجوی وجودی انسان رویآورنده به خدا و دین قرآنی با «اهدنا الصراط المستقیم» با نمونۀ رخداده در تاریخیت عینی عاشورایی حاضر و پیشرو است.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
پیشاهنگی #حکمتبنیان_امامت_معیار
🟠 بروز فصل دانش ـ حکمتبنیانی #امامت_معیار با امام #باقر، علیهالسلام، فصل ترجمان راهبردی خویش در ترسیم مضمون امامت نبوی، فاطمی و علوی میگیرد.
🟡 امام باقر، علیهالسلام، از ۵۷ تا ۱۱۴ ه. ق. در عمری پنجاه و هفتساله، پنجمین امام شیعیان آغازگر قرن دوم اسلام (از سال ۹۵ تا ۱۱۴ ه. ق. به مدت ۱۹ سال) و اولین سدۀ امکان تجدد در تراز #امامت علوی است.
🟢 عصر سامانگیری نهایی ارکان تحلیلی #الگوی_رشد در عینیت عصر بحرانْ وامدار دانشبنیانسازی این الگو و نظام است. عضو نهایی ویرایش پنجم ساختار نظریه برای سامان کلان نظریه اوست. فرمول ساخت این نظریه در آن دانش انبیایی حاضر است. در خط تداوم تاریخیت دین انبیایی یک ویرایش تفصیلی بر سه ویرایش مصطفایی، فاطمی و مرتضایی پیشرو میآید. برخی از #ارکان_زیستمانی این ویرایش:
۱. در نوع فضای تربیتی با پدر و مادر هاشمی (فاطمه، علهیاالسلام ،مادر او فرزند امام حسن مجتبی، علیهالسلام، است)؛
۲. در تجربۀ اوج رنج با عاشورا؛
۳. در تجربۀ عمق معناداری زندگی با سجاد آل محمد، علیهمالسلام؛
۴. در تجربۀ زن در متن زندگی؛
۵. و برآیندگیری این تجربهها در جنس زیستمان در نظام خواهانیها در نوع فعالیتهای معاشی، در بردباری و بخشش، در صبوری، در هیبت ...؛
۶. در تجربۀ مدیریت راهبردی در عصر پنج خلیفۀ اموی؛
۷. در ایجاد جنبش علمی درک آن الگوی معیار با تربیت چهارصدو شصت و دو شاگرد در عرصههای کلامی، حدیثی، تفسیری، اخلاقی و فقهی تا گفتمانی برای اوجبخشی عصر امام صادق، علیهالسلام، با حداقل صد هزار حدیثْ تا به اینگونه منظومۀ چراییها و چگونگیهای آن معادلۀ دین و تدین به عمق فلسفۀ چگونگی راه باز کند؛
۸. و پیشتازی در جنبش پارادایمی علوی؛
۹. و حتی در رسم پرکشیدنش به آسمان در کیفیت حکایت مرگ خویش در نمونۀ وصیت دفنش با لباس نمازش.
این زادروز بر سالکان این طریق همواره گرامی باد!
به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
💠 در عرصۀ پژوهش فقه و حقوق
🔅 جایگاه فلسفۀ فقه
«#فقه_حکم» بر مدار ادراک هستها (دانشهای حقیقی)، بر رسم دیرینش، دانش اعتباری و هنجاری (دانش شایدها و بایدهای برگزیده در تنظیم روابط آدمیان با خویش، با هستی و خدای خویش، با جهان، طبیعت، با جامعه و مردمان و با تاریخ) آموزههای استنباطی قوانین و احکام حاکم بر حرکت و تحرک و فعل ارادی انسان مختار است. در تعبیری همپای، «#فقه_حکم» دانش استنباطی و اعتباری مربوط به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی میانحوزهای در عرصۀ شریعت در افق مبانی نظری، از هستیشناسی تا انسانشناسی و جامعهشناسی، در سامانی با دو دانش اعتباری اخلاق (ارزشهای بالادستی: شایدها و نشایدها) و فقه ـ حقوق (ارزشهای حداقلی و پایه: بایدها و نبایدها)، بایدها و نبایدها، شایستها و نشایستها، حقها و تکلیفهای معطوف به رشد ـ توسعۀ فردی و اجتماعی در چارچوبۀ نظامهای مطلوب تربیتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، امنیتی، دفاعی تا قضایی و جزایی است. این دو دانش اعتباری ناظر به چگونگیها هستند، درحالیکه #ادراکات_حقیقی به چیستیها و چراییها نظر دارند. حکمْ ضابطۀ حاکم بر رابطه است. فقه حکم دانش استنباطی تا استنتاجی الهیاتی این ضابطههاست.
#فقه_حکم بهمثابۀ یک دانش هنجاری ناظر و راهبر به هدایت و تنظیم رفتارها و مناسبات انسانی با خود، خدا، جهان و انسانهای دیگر، چونان هر دانش دیگری موضوع تأملات فلسفی (موضوع درجه دوم دانشی) قرار میگیرد و بخش انبوهی از پرسشهای مربوط به این قسم از تأملات فلسفی جزو مسائل آن است. این پرسشها فراتر از اسلوب و روش و منابع معرفتی مرسوم در پاسخگویی به مسائل فقهیْ در چارچوب «فلسفۀ فقه» پاسخ خود را دریافت میکنند که بهناگزیر روشهای تحلیلی و عقلی خاص خود را میطلبند.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 #امام_معیار در اوج رخداد سیاهی
◾️نخستین نشانۀ #امامت_فاطمی ـ علوی در تدبیر آیندهنگار راهبردی خلق اینک از میان جهان برآمد و در غریبترین وقت دین محمدی تداومبخش جهان ممکن دینی شد. خط نفاق، خیانت، جاسوسی و خوارج در اوج است و او تنهاست و آموزگار این درس بزرگ که «در اوج غربت و توطئه چگونه میتوان راست و راهبر و سربلند زیست؟»
◾️به روش زندگی #امام_حسن_مجتبی بسیار بیندیشیم. در اوج سیاهیها، حتی در میان نزدیکترین کسان خود، نیز میتوان برقرار رسم سپیدی معنیدار زندگی بود.
احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ اقتدار توسعهای علوم انسانی در ایران
🟤 عینیتر شدن #خواهانی_تحول در دهههای اخیر کشور موضوع #کاربردیسازی_علوم_انسانی و بهطور خاص علوم انسانی دینشناخت را به عرصۀ تحلیل و تدبیر نهادهای عالی مدیریت راهبردی تولید علم درآورده است. پیشینۀ فلسفهگیری و کاربردیسازی علوم انسانی در کشورهای گوناگون در پیشینۀ عمومی و مشترک تاریخ کاربردیسازی علوم انسانی، مساوق و اینهمان «تاریخ تحول اندیشۀ ترقی» در جوامع موردبررسی است که در نمونه پیشینۀ خاص کشورهای غربی در مثل کتاب «اندیشۀ ترقی» از سیدنی پولارد قابل دسترسی است. ردپای این پیشینه در جهان ایرانی را در قرون سوم و چهارم هجری در موج اول تمدنی و قرون ده و یازده در موج دوم تمدنی میتوان پیگرفت و در دورۀ معاصر، با ورود دانشگاه به ایران و ایجاد رشتههای کاربردی به موازات تحولات دانشی بینالملل پیشاز انقلاب اسلامی ایران و با برآمدن نگرش کارآمدسازی علوم در عصر انقلاب اسلامی، قطعات قابلبررسی تاریخی شکل گرفتهاند.
🟠 اما نوع تلقی پیشگامان علوم انسانی مدرن در ایران از چیستی، کارکرد، غایات و نسبت علم انسانی غرب با فرهنگ ایرانی _ اسلامی در ایران، مستند و متکی به رویکرد مدرنیستی بوده و نتوانسته است چندان که بایدوشاید به گونهای متعادل با سه #منبع_هویتی این علوم یعنی اسلامیت، ایرانیت و تجدد، ارتباط پیوسته و هماهنگی ایجاد نماید.
🟤 علوم انسانی اسلامی کداماند و اقتدار توسعهای علوم انسانی دینشناخت چیست و چه ضرورتی دارد؟ وضعیت امروز علوم انسانی دینشناخت چیست و چرا اینگونه است و برای بازسازی آن چه باید کرد؟ چه نهادهایی و تا اکنون چه کردهاند؟ پیشینۀ این رویکرد چیست و چه عبرتهایی میتوان از آن آموخت؟ و پیشنهاد ما کدام است؟
🟠 پاسخ به همۀ این پرسشهای مطرحشده در گروی فهم این نکته است که مسئلهپژوهی «#اقتدار_توسعهای_علوم_انسانی_دینشناخت» در ذیل کلانطرح «نظام جامع اقتدار توسعۀ ملی و در راستای آن اقتدار توسعهای علوم» تعریف میشود. به این ترتیب، پیشاز پاسخ به پرسشهای مطرحشده لازم است از اقتدار توسعهای علم و سازوکار این اقتداربخشی سخن به میان آید.
🟤 پژوهش کلان برنامهریزیشدۀ در دستور کار مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد) «سازوکار نظام اقتدار توسعهای علم در ایران» است. چیستی و چگونگی علم زیرساز توسعه موضوع راهبردی این طرح جامع است؛ به اینکه چگونه نظام ملی تولید دانش در ایران و بهطور خاص علوم انسانی و علوم دروندینی پردازشگر دانش بنیان مدیریت پیشرفت در جمهوری اسلامی باشد؟
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
در پژوهش اخلاق و سبک زندگی
🔰 جان زندگی، #خواهانیهای_خودآگاه_من
🟢 زندگی ما آدمیان بر مدار #مسئلههای ما شکل میگیرد و مسئلههای ما همان خواهانیهای ما است بر مدار آنکه در چه جهتی در میان آیند و در چه جهتی پاسخ میگویند. جهت طرح مسئله و پاسخها در جهت حل این مسئلهها در ادبیات دینی «عبودیت» نام دارد. جهتگیری درست زندگی برای هر مرامداری عبودیت است و این جهتگیری وامدار جنسی از خواهانی است. برای جهتداری شایسته و بایستۀ زندگیام بایستی که خواهانیهای مبنا برایم خودآگاه باشد تا بر مدار این خواهانیها زندگی کنم.
🟡 آیا میتوان برای این خط مسئلهها، خواهانیها و راهحلها و جواب های آنها، مرام و رسم و زبان خاصی برای فهم و تجربۀ عینی رشد و بالغترین معناهای ممکن زندگی داشت؟
🟡 بدین سان با خودآگاهی به این #خواهانیها «زندگی» فلسفه میگیرد، پس «الگوی زندگی» یعنی «دین» هم فلسفه میگیرد، «پس معنیداری» نیز فلسفه میگیرد، پس «انسان» نیز فلسفه میگیرد. در معادلۀ میان این خواهانی و انسان، الهۀ زندگی یا معبودْ خواسته و حاضر میشود و در معادلۀ این خواهانیها و آن الهه، رفتوشد اصالت، پاکیزگی و اوجگیری و معنیداری بالغتر اتفاق میافتد.
🟢#خواهانیها هرچه بالاتر شوند و بهسمت فرانیازها و فراانگیزهها میل کنند و بالغ و بالغتر شوند، آنگاه معبودی لایقتر حاضر میشود، پس زندگی معنیدارتر میشود، پس نیاز به دین بالغتر در متن عینیتهای قابلتجربۀ زندگیها ضرورت میگیرد، پس مرام بالغتر برای وجود آدمی رخ میدهد. و جانمایۀ دین بالغتر این مرام بالغتر است تا به مدد این دین بالغترْ دمبهدم آن خواهانیها ویرایش بالغتری گیرند. «#نیایش و دعا» این خواهانی ویرایششده با دین برگزیده است. دین با این نیایشْ جان و روح خویش را در فرصت زندگی ما آدمیان قرار میدهد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 پاسداشت آیندهنگار #اربعین
▪️#اربعین یا چله در لغت به معنای چهلم است و در اصطلاح معنایی، نماد فرهنگی تجربۀ رخداد زمانی گرفتن نقطۀ معیار حرکت است. موقعیتهای گاهشمارشدهای چون «چلۀ موسوی» یادآور میقات چهلروزۀ حضرت موسی در کوه طور است و تعابیری چون «چلۀ تابستانی و زمستانی» نمونۀ زبانی این موقعیتهاست. و در اصطلاح دینی، #اربعین رخداد فرهنگی بزرگداشتی از انسان معیار و مصداق راهبری و معیار آن اربعین «امام معیار» است؛ یعنی فرصت فرهنگی کشش و عشق در عینیت زمان و تاریخیت انسان معیار برای تجربۀ اخلاق زندگی؛ یعنی چهل روز فرصت بازخوانی چیستی و چرایی و چگونگی نوع رخدادۀ معادلۀ زندگی و مرگ انسان امام و عزیز معیار خویش تا تجربۀ آن درضمن فرهنگ الگوی زندگی.
▪️اربعین برآمده از مکتب امامتْ این فرصتداری #گفتمانآفرین در عینیت زمان و زمانه و تاریخیت نبی اکرم، فاطمۀ زهرا و همۀ امامان است. یک جلوۀ همهگیر این گفتمانآفرینیْ «اربعین حسینی» است. این مهم، در خط دیگر اربعینهای نبوی تا امامتی تا فاطمی، خط گفتمانی شکلگیری شیعیان این خط زیستی برای تبدیل رخداد فردی به رخداد اجتماعی و ایجاد و رداثرگذاری در تاریخ و ظهور رخداد تمدنی و شکلگیری یک خط ایدئولوژیک زیستی در تاریخیت تشیع است. با اربعین اولیا، معادلۀ دین و زمان در خط تحقق دین در نظام تنزیل قرآنی آموختهتر میشود.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🔳 در بخش مطالعات توسعۀ راهبردی
🔲ضرورت سند بالادستی یا #میثاق_ملی_پیشرفت
▫️«جهان نص» اینک و در جهان جدید، حاضر در جهان مدرن و پسامدرن است. «#جهان_دینی» بهمثابۀ زیستسپهر رشد و استعلای انسانی در عرصههای گوناگون حیات فردی، اجتماعی و تمدنی و «#جهان_ایرانی» بهمثابۀ عرصۀ عینی متداوم تمدنی در ساحت جهان معاصری حاضر شده است و درگیر مسئلۀ مشترک چیستی، چرایی و چگونگی تفسیر و تدبیر جهان پیشرو گردیدهاند.
این مهم فراخوان ناگزیر به یک نقشه یا خط مسیر الگوی تدبیر پیشرفت در تکاپوی بلوغ مستمر خرد اجتماعی بر مدار دو داشتۀ بلند تاریخی و تمدنی دین قرآنی ـ اوصیایی و ایرانی بودن ما است.
◾️هماهنگبخشی منظومۀ اسناد بالادستی و نظامهای برنامهای مدیریت ملی نیازمند یک سند بالادستی مرجع است که چنانچه در عیار و پذیرش ملی قرار گیرد «#میثاق_ملی_پیشرفت» نام دارد. برگزینی این نام با تمرکز بر مفهوم «جامعه و دولت»، و نه «دولت و جامعه» است. در این نگاه، دولت بخشی از جامعه است، نه اینکه دولت اصل و اساس و جامعه امری تابعی از آن باشد.
▫️#پیشرفت اینک در سامان توسعهای راهبردی آیندهنگار، در متن میثاق و عهد ملت ـ دولت، میتواند در افق تجربۀ معاصری نظام جمهوری اسلامی قرار گیرد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 رحلت #رسول بزرگ
◾️دین انبیایی بر رسم #فلسفۀ_دینْ رسول میخواهد و عینیت زیستی زندگی رسول را برای ترجمان عینی زیستمانی و نیز راهبر عینی آیندهنگار میخواهد. دینپژوهی را در وحی و سنت انبیایی و اولیایی میدانیم. #رسم_زیست_مصطفایی در پیچیدهترین میدانهای ممکن زندگی فردی، اجتماعی، تمدنی و زیستمانی جنسی از #رسم_حمد را دارد که مصطفی میشود و اوجی از تجربۀ وجودی را دارد که خاتمالانبیاء میشود تا این تجربه رخ دهد که در جهانهای پیچیده چونان عصر تجدد و پسامدرن چگونه میتوان در جنس زندگی رسم حمد داشت، امین مردمان بود، لایق حقیقت فراعقل بود و آفریدگار عینیت آیندهنگار شد و در متن عینیت رسالت خود امامت فراروانشناخت، فراجامعهشناخت و حتی تمدنی داشت؟ نزدیکترین معادل معنایی با خاتم نبوتْ مقولۀ آفریدگاری معیار تمدن است.
◾️رسول بزرگ به میان میآید، یک اتفاق وجودی! و اوجی وجودی در متن عینی عینیتْ دربرابر آن جریانهای سیاه پیچیدۀ شرک و کفر در عینیت تاریخ یک خط معین زیستی اصیل میگیرد. زیستِ بر رسم محمدِ امینِ مصطفایِ خاتمْ آموزگاری امکان شیعۀ محمدی شدن است. میتوان واقعیواقعی در خط محمد مصطفی زیست. باید در جستوجوی جنس زندگی عینی آن #معلم_معیار بود که چگونه لایق رسالت میشود، آنهم در اوج آغاز اتفاق پختگی با نقطهها و اتفاقات تربیتی وجودی. به خویش و در خویش فرصت تولد محمد را دهیم. با رحلت رسول، این پرسش برجسته میشود که چگونه میتوان علیرغم همۀ رخدادهای سیاه جاری در زندگیها اتفاق تازهای برای خویش بود؟
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 فرصت هموارۀ #امامت فردا
◾️با نمونۀ موقعیتی راهبری علوی دانشبنیان و راهبردی دورۀ گذار تحققی دین و توسعهای انسانی، یک نمونۀ ممکن دیگر عینی با امام حسن #عسکری علیهالسلام میرسد.
◾️رخدادهای تازهآمد پارادایمی و در پایه، رخدادهای فلسفۀ دینیْ اساس تازهای نیز در نگرش به اصل امامت ایجاد میکند.
◾️امام حسن #عسکری علیهالسلام در آغاز جوانی به شهادت میرسد. کار نزدیک نیم قرنۀ تدبیر دانشبنیانی مدنی در یک دورۀ کمتر از پنج سال اتفاق میافتد و فرزندی که باید از چشمها پنهان باشد، فرزندی با پشتیبانی تربیتشدههای پدر برای فرصتگیری بلوغ بایستۀ فرزند.
◾️با شصت و نه سال فرصت غیبت صغری برای امام علیهالسلام، سالک به اوج پختگی رسیده، و فصل #انتظار فاعلیت رشد ـ توسعهای آدمیان مخاطبْ بسته به لیاقت و آمادگی آنان آغاز شده است؛ به این معنا که از پایان قرن سوم تا اینک یعنی قرن پانزدهم هنوز انسان مخاطب دین لیاقت حضور آن راهبر معیار را نیافته است (صبری بلند از خدای اوصیا برای همتگیری انسانهای مخاطب دین قرآنی ـ اوصیایی!) تا به اینگونه افزونبر هستیشناسی انسان تاریخیْ انسانشناسی او نیز فرصت معناگیری یابد. به شخص امام پنجساله نیازی نیست، به حضور راهبرندۀ هفتادسالۀ او نیاز است. اینگونه همۀ تاریخ نیز فلسفه گرفته است.
◾️#خط_امامت علوی ـ فاطمی در گفتنیها، اصول و سنتهای مبنای زیست انبیایی، مصطفایی و اوصیایی با امام حسن عسکری به فرجام گویش با خلق رسیده است. منظومۀ امکانی انتظارات و نیازها و فراانتظارات و فرانیازهای بشری تا این امام با پاسخهای دمبهدم آیندهنگار راهبردی این اولیا به میان آمده است و پاسخ گرفته است که اگر سؤالها و انتظارهای زندۀ مرجع در اتفاق پیشرفت همچنان در میان بود، فلسفهای برای #غیبت تا وقت موعود مهیاشدگی انسانها و بشر برای انتظارات آلالبیت نمیبود.
◾️#جنس_تجدد وعده دادهشدۀ الهی تا ولی چهاردهمْ و امام دوازدهمْ الگوی عینیتبخش معینی گرفته است. اصل مبنا در #فلسفۀ_غیبت آن است که دو نظام دادوستدی ترتیبی و تنزیلی قرآن کریم و خط نبوت مصطفایی تا امامت اوصیاییْ مجموعۀ مسئلههای تاریخی امکان تجدد انسانی را تا هر وقت حیات بشری پاسخگو است. این نظام دادوستدی و این خط نبوتی ـ امامتی در خویشْ خط دادوستدی و رفتوبازگشتی پارادایم تا نظریه در متن حقیقت دین را تا مدلهای مفهومی و عملیاتی و گفتمانی در متن تحقق دین در خویش دارد.
◾️اکنون این خط پاسخگویی تاریخی آیندهنگار #منتظر است تا انسانها و بشر در عینیت تاریخی خویش «کی و چه موقع» عینیتبخش پاسخها و راهبردهای پیشنهادی آن اوصیا هستند.
◾️اینک خط اوصیا #منتظر قیام عینی خط تاریخی بشر است. دیر یا زود آنْ با اهتمام خودخواسته و خودآگاه این بشر ارادهورز تاریخی است.
بدینروی #انتظار بیپاسخ از سوی آلالبیت تا وقت امام حسن عسکری دیگر وجود ندارد. از آن پس، خط امامت در #انتظار کیفیت عمل بشری دربرابر این پاسخها است.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
☀️ #انتظار
همیشه در انتظار توأم
بیآنکه هیچگاه زمینگیرِ حادثهها باشم
و جایی و وقتی نشسته باشم.
و من هر آن چشم به راهم
تو همیشه هستی
و من همیشه در راهم
همیشه در تکاپوی تغییرم
همیشه انتظار رنج تازهای را دارم
در انتظار هستنی از جنس مرام تو.
زانوان سست
از قدرت ایستادن من در حیرتاند.
تو آفتاب تنفس عدالتی
عدلِ وعدهدادهشدۀ صادق
بر سر سفرههای نان شب مردم
این قلم
این خیابان
این شهر
این تاریخ
این گلوی چوب سرتیز بغض در خویش
درستراههای از انتظار تو را دارند.
انتظار عدالتی عادلانه،
نه عدالتی تنها برای کدخدایان!
رنج مرا ببین
در تابه نشستهام
نیش درد ستمدیدگان شهر
در قلبم خلیده است.
و من خسته نیستم
در رکعت شبانۀ بیداری
در رکعت روزانۀ بینایی.
در آستانۀ تو ایستادهام!
تو خود شاهدی
حاضری، شاهدی
ظاهر نیز باش!
در انتظار توأم
ظهور کن، در انتظار توأم
در حضورت، ظاهر نیز باش، در انتظار توأم
سپاسم را بپذیر!
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
📚 (کتاب آخرین فصل پیش از آغاز)
➺@markaz_strategic_roshd
🔆 میلاد #مصطفای_رسول (ص)
🟢 تو جادههای عشق و معنای زندگی را به انتها رساندهای!
خدا چگونه پساز تو پیامبر بیاورد؟
⚪️ دین انبیایی بر رسم #فلسفۀ_دینْ رسول میخواهد و عینیت زیستی زندگی رسول را برای ترجمان عینی زیستمانی و نیز راهبر عینی آیندهنگار میخواهد. دینپژوهی را در وحی و سنت انبیایی و اولیایی میدانیم. میلاد #محمد (ص) پیشاز بعثتش فراخوانی یک #انسانشناسی_پیشافلسفۀ دین است. اینکه کدام انسانْ مخاطب خداوند و لایق وحی الهی میشود؟ پس این درس اول که میتوان در متن عینیت تاریخی چهبسا در سیاهترین وضعیت ـ چونان وقت تولد آن معلم زندگی ـ تولدی دیگرگون داشت: تولدی بر مدار حمد و محمد شد و همۀ تاریخ را از آن خویش کرد؛ یعنی تولدی خاتم برای بدیها و چهکنم چهکنمهای آدمی و دربهای بستۀ زندگی داشت و آنگونه زیست که مصطفی زیست و برگزیدۀ حقیقت نامتناهی الهی برای رسالتداری ترسیم و تدبیر رسم عینیت زندگی برای مردمان بود.
⚪️ محمد (ص) در پیچیدهترین میدانهای ممکن زندگی فردی، اجتماعی، تمدنی و زیستمانی، جنسی از #رسم_حمد را دارد که مصطفی میشود و اوجی از #تجربۀ_وجودی را دارد که خاتمالانبیاء میشود تا این تجربه رخ دهد که در جهانهای پیچیده، چونان عصر تجدد و پسامدرن چگونه میتوان در جنس زندگی رسم حمد داشت، امین مردمان بود، لایق حقیقت فراعقل بود و آفریدگار عینیت آیندهنگار شد و در متن عینیت رسالت خود، امامت فراروانشناخت، فراجامعهشناخت و حتی تمدنی داشت. نزدیکترین معادل معنایی با خاتم نبوتْ مقولۀ «#آفریدگاری_معیار_تمدن» است.
🟢 رسول به میان میآید: یک اتفاق وجودی! و دربرابر آن جریانهای سیاه پیچیدۀ شرک و کفر، در عینیت تاریخْ یک خط معین زیستی اصیل میگیرد: اوجی وجودی در متن عینی عینیت! میلادِ محمدِ امینِ مصطفایِ خاتمْ آموزگاری امکان شیعۀ محمدی شدن است. وقت میلاد رسول وقت تولد وجودی هرکدام از ماست به خویش فرصت تولد رسول را در خود دهیم. میتوان واقعی واقعی در خط محمد زیست. باید در جستوجوی #جنس_زندگی عینی محمد بود که چگونه لایق رسالت میشود، آنهم در اوج آغاز اتفاق پختگی با نقطهها و اتفاقهای تربیتی وجودی. به خویش و در خویش فرصت تولد محمد را دهیم. با میلاد رسول این پرسش برجسته میشود که چگونه میتوان با وجود همۀ رخدادهای سیاه جاری در زندگیها اتفاق تازهای برای خویش بود؟
شاگرد این مرام احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
💠 آدمیت و مدنیت ما در پیوست #نبوت و #امامت
◻️وقت حضور این جهانی مصطفای رسول با میلاد صادق آل محمد پیوند خورده است: تا بیاموزد الگوی معیار انسان معیار نبوی در متن یک تاریخیت معیار با سلسلۀ امامت اوصیایی فرصت رخداد تاریخی گرفته است تا با حضور بالغترین #الگوی_معیار_راهبری_آیندهنگار_راهبردی، انسان و تاریخ او ذیل ظهور دین انبیایی برای همیشۀ زیست بشری فلسفه بگیرد تا از این رهگذر امکان معنیداری تاریخیت زندگی بشر مهیا باشد.
🟦 آموختهایم که دین انبیایی بر رسم فلسفۀ دینْ رسول میخواهد، همچنان که این دینْ عینیت زیستی زندگی رسول را برای ترجمان عینی زیستمانی و راهبر عینی آیندهنگار میخواهد. دینپژوهی را در وحی و سنت انبیایی و اولیایی میدانیم. بدینسان #نبوت و #امامت_معیار برآمده است تا امکان امت و مدنیت معیار رخ دهد و تمدن معیار فرصت حضور گیرد. میانداری حضور نسبت خداوند با انسان برای معنیدارسازی انسان در فلسفۀ هستیداری انسان با هستی دیده میشود که با امامت اوصیایی ظریفترین، عینیترین، واقعیترین و در عین حال، آرمانیترین و انسانیترین امکان این حضور را ممکن ساخته است و این معنای اصولی رخ داده است که توحید بدون امامت ممکن نیست و نماد عینی تاریخی نبوت نیز با نمونههای معیارین امامت ابراهیمی و مصطفایی نیازمند به تفصیل عینی در یک تجدد معیار درونزا در متن واقعیت تاریخیت همواره ممکن تازهشدگی برای بشر است.
◻️و اینک فصل #صادق آلمحمد علیهمالسلام است تا فرصت دومین سرجمع و بهتعبیری دقیقتر، اصلیترین سرجمع نسبت طولی سنت نبوی ـ اوصیایی با قرآن کریم برای #عینیتبخشی_الگوی_زندگی_معیار در فرصت رخداد انسان معیار در متن انواع ممکن تاریخیت بشر رخ دهد تا آموخت که میتوان در عینیت تجدد هر عصری امامت را داشت. عمق عینی مدرنیتۀ دینشناختْ امامت اوصیایی است و این عبرت بزرگ اکنون پیشرو است که جمهوری اسلامی معاصری رخداده در جهان امروز ایرانیْ فرصت تداوم جریان دمبهدم تازهشوندۀ امامت اوصیایی در اینگونه برآیند صادقی است.
🟦 نبوت مصطفای رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم #دین_قرآنی را به میان میآورد و عمق امامت او، با امامت علی مرتضی علیهالسلام، اولین فرصت ترجمۀ آیندهنگار راهبردی عینی آن نبوت و دیانتْ برای پذیرش امکان درونزایی انسانشناخت دین میشود و با امامت حسن مجتبی تا باقر علیهمالسلام، وجوه گوناگون خویش را در بحرانیترین دوران ممکن تاریخی ـ برای عبرتآموزی آن امکان تازهشدگی ـ بهمیان میآورد تا با امام صادق علیهالسلام سرجمع دوم خویش را برای پذیرش امکان تجربۀ آن آغازگری علوی برای همیشۀ زندگی بشری حتی در اوج بحرانهای راهبردی گیرد. اکنون میتوان به مدد این دو سرجمع امامتیْ سرجمع کاملاً پارادایمی سوم را در برآیند امام کاظم تا حسن عسکری علیهمالسلام با امام مهدی علیهالسلام داشت که آری، برای بشر همواره امکان این تجربۀ درونزا مهیا است.
◻️با #صادق آل محمد علیهمالسلام، حکمتبنیانی دین قرآنی سرجمع معیار خود را دارد؛ گو اینکه سورۀ اعراف نبوت تاریخی خویش را با امامت صادق آلمحمد علیهمالسلام عینیت قابلتجربه میبخشد. میلاد نبی هدایت و امام عینیت زندگی صادق خیر همراهانشان باد.🌺
🔹احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
🔆 در سامان پژوهش اخلاق و سبک زندگی
🔰 پایۀ #فلسفهداری_الگوی_آغاز_درست
با تجربۀ اندیشهای آغاز درست، رخداد حس تناهی استعلایی در خودآگاه انسان در سه گام و سه بخش کلی در نسبت با سه مفهوم اصلی شکل میگیرد. حادثههای خوانده و ناخوانده و بهطور خاص رنجها میدان برآمدن و آزمونِ در ابتدا روانشناخت و سپس فلسفی الگوی معنیداری زندگی میشوند. این ضریب معنیبخش روانشناخت فلسفی چیست؟
۱. باید نسبت هستیشناسی زندگی در افق پدیدارشناختی استعلایی با تناهی استعلایی روشن شود و این خواهانی بلوغ جایگاه در فلسفۀ معنای زندگی بگیرد. آدمی «رویآورنده به معنا» است. من میتوانم در خط انواع حادثههای زندگی ـ تلخ یا شاد، خوب یا بد ـ رویآورندۀ به بلوغ وجودی خویش باشم. اینگونه #هستیشناسی_بنیادین برای آدمی شکل میگیرد. ویرایش اول تناهی استعلایی انسان در این مرحله است؛
۲. در گام دوم، با ورود به متن هستیشناسی بنیادین، تناهی استعلایی انسان در نسبت ذاتی با «#زمان و زمانمندی خودی انسانی یا زیستمان» بهمثابۀ «افق استعلایی» فهم وجود تفسیر میشود؛ یعنی خواهانی حرکتْ بهناگزیر مقدار و امتداد میگیرد و به اینگونه زمان، عمر، تاریخ و تمدن، ایجاد میشود؛
۳. و در گام سوم و نهایی، تناهی استعلایی در نسبت با خود مفهوم و میدان ممکن «#تعالی و رویش وجود» به درک و تجربۀ میآید. پس از وجود و زمان، تعالی بهمثابۀ جنس طرحافکنی انسان در هستی فهمیده میشود و به اینگونه هستیشناسی بنیادین آدمی به رویشْ پس خواهانی رویش معنی میشود؛
بر مدار سه گام تحلیلشده، #تناهی_استعلایی بهمثابۀ خودافکندگی انسان در انواع موقعیتهای زیستی بر مدار خواهانی رویش تعریف میشود.
این جنس از فلسفه، #فلسفۀ_استعلایی است که با فلسفۀ مرسوم ارسطویی، افلاطونی، سینوی تا صدرایی، متفاوت است. این چنین انسان فلسفۀداری در آستانۀ سورۀ حمد است و سودای رسم دینداری مصطفایی تا اوصیایی را دارد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ الگوی پیشرفت
🟤 «#الگوی_پیشرفت» چارچوب مفهومی ـ نظری کلان و منسجمی است که وضعیت مطلوب جامعه را در امتداد ارزشهای آرمانی در قالب افق زمانی معین تصویر میکند و نقشۀ راه دستیابی به آن را نشان میدهد و به این قرار، راهنمای عمل حکمرانی پیشرفت در ابعاد فردی و اجتماعی قرار میگیرد. #الگوی_پیشرفت سامانۀ گزارهای معطوف به مسئلۀ پیشرفت است که در همۀ سطوح معرفتِ منجر به اقدام، از سطح مبانی پارادایمی تا نظریه، مدل مفهومی و تا مدل تجربی و پایش بازخورندی آن، جریان دارد. این الگو شامل مجموعهای از اصول، ارزشها، قواعد، سازوکارها، تدابیر، فرایندها، ساختارها، نهادها، نیروی انسانی و منابع است.
⚪️ منظور از #الگو در الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت (الگوی راهبری تحول) کلان نظریۀ دینشناخت پیشرفت است. این الگو دربردارندۀ کلانطرح اجتماعی در نظام حاکمیتی جمهوری اسلامی ایران در سطح تحقیق و توسعهای (در افق چشمانداز معین زمانی) و آیندهنگار راهبردی برای خروج از وضع موجود و وصول به وضع مطلوب پیشنهادی است. به تعبیری دیگر، مهندسی تحول اجتماعی در کلاننظریۀ مزبور است. بدینسان #الگوی_پیشرفت یا #الگوی_راهبری_تحول، در واقع امتداد تجویزی و آیندهنگار و راهبردی نظریۀ پیشرفت است. #نظریۀ_پیشرفت بر بنیان مبانی معین نظری و در چهرۀ ارزشی ـ هنجاری و تجویزیِ الگو در بستر زمان و مکان متجلی میشود. علاوه بر آن، درضمن تجارب ناشی از کاربست الگو در هر دو فرایند پیشرونده تا مرحلۀ اقدام برنامهای و پسرونده در مراحل پایش همۀ سطوح الگو جریان مستمر رفتوبرگشتی دارد و خویش را در ارتقای مستمر کیفی ـ کمی سازوکار ملی پیشرفت آشکار میسازد.
🟤 این الگو ایجاد تحول و پیشرفت را در جمهوری اسلامی ایران در جهت تحقق جامعۀ اسلامی طراحی، سازماندهی، پیادهسازی و رهبری میکند و جامعۀ مد نظر را تحقق میبخشد. #جامعۀ_اسلامی جامعهای است که آحاد انسانی عضو آن جامعه منهای باورهای مذهبیشان بتوانند مدنیت درونزای استنادی به سنت قرآنی و اولیایی را در متن سازوکار نوبهنوشوندۀ زمان و زمانه و در ذیل مناسبات زمینشهری عادلانۀ دولت ـ ملت درضمن هویتی درونزا تجربه کنند.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
#گروه_پژوهشی_تحقیق_و_توسعه_و_مطالعات_راهبردی
➺@markaz_strategic_roshd
🔵 هنر، اندیشۀ هنر، حکمت هنر
🔸 «#هنر» آشکارگی زیباشناسانۀ تجربههای خود و خودیشدۀ هنرمند ـ مخاطب و در تعبیری نزدیک، وساطت انتقال چیزی از ناکجای انسانی به کجایی او، در یکی از انواع زبانهای مرسوم هنر است. شعر، نزدیکترین قسم کلمه و کلامی، از این انواع زبانی به آن تجربۀ زیباشناخت هنر است. هنر در این تعریف و با تأکید بر وجه تجربۀ زیستۀ خود و خودیشدۀ آن، از صنعت و بهمثابۀ یک پیشه فاصله میگیرد و بدین سان مرز میان «هنرمند» و «هنرپیشه» معلوم میشود.
🔹 در دورۀ معاصرِ #اندیشۀ_دینی ـ #اندیشۀ_هنری، اندیشۀ هنر ـ تجربۀ هنری در آستانۀ نسبتی دوباره با اندیشۀ دینی و تجربۀ زیست دینی، در عرصۀ هنر، سرِ حضور مییابد؛ در این صورت، میتوان از اندیشه و تجربۀ دینشناخت هنر سخن گفت و «حکمت قرآنی» در همین گذار از اندیشۀ الهیاتی به تجربۀ زیست دینی سر برمیآورد و از رهگذار آن، حکمت الهیاتی هنر و بهطور خاص «حکمت قرآنی هنر» معنا مییابد.
🔸 اندیشۀ هنری ـ تجربۀ هنری در عرصۀ اندیشه و تجربۀ مسلمانی هنر، در چندین نوبت تاریخی، مجال عینی نسبت با اندیشه و تجربۀ زیست دینی یافته است و در دو سطح و اشکوبۀ اندیشهپردازی هنر و آفرینش اثر هنری و در قالب یک مکتب و سبک معین هنری، نمود و حضور یافته است. تاریخ هنر در جهان اسلامی ـ ایرانیْ «تاریخ هنر مسلمانی» و به تعبیری دیگر «هنر آیینی» تلقی شده است و نه «تاریخ هنر دینی». بر همین منوال، مبنای مرسوم تقسیمبندی #دورههای_تاریخی_هنرْ دورههای حاکمیتی (مانند هنر دورۀ صفوی) یا مکانی (مانند مکتب اصفهان) بوده، و از یک تقسیمبندی درون اندیشهای و تجربتشناختِ هنری به دور بوده است، حالآنکه برای مثال تاریخورزی و تاریخپردازی اندیشه و تجربۀ هنری در غرب به لحاظ روششناسیِ فهم تاریخی بالنسبه به وسع تاریخ علم خویش بهنوعی رویکرد درونزا نزدیکتر شده است و تقسیمبندی دورههای تاریخی مستند به تاریخ اندیشۀ ترقیْ به عصر سنت، عصر مدرن و عصر فرانوگرایی از همین نگرۀ درونزا سرچشمه میگیرد. یک مبنای قابلدفاع برای نقد تاریخ هنرْ تفکیک دورههای تاریخی، دورههای اندیشۀ ترقی و مستند به آن است تا رویکرد بازخوانی و نقد تاریخ هنر نیز سمتوسوی آیندهنگر و آیندهنگار داشته باشد.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
#گروه_پژوهشی_هنر
➺@markaz_strategic_roshd
🗞مضمون هنر دینی
🔹رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)، حجتالاسلاموالمسلمین احمد #آکوچکیان، در نشست مشترک #گروه_پژوهشی_گفتمان_و_هنر و #گروه_پژوهشی_مبانی_نظری_و_مطالعات_مبنا حضور یافت. در این نشست، آکوچکیان به بررسی مضمون #هنر_دینی پرداخت و ادامه...
➺@markaz_strategic_roshd
🗞 اهداف نظام فقه دین
▫️به گزارش دبیر #گروه_پژوهشی_مبانی_نظری_و_مطالعات_مبنا، نشست مشترکی بین این گروه و #گروه_پژوهشی_فقه_و_حقوق با حضور رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)، حجتالاسلاموالمسلمین احمد #آکوچکیان، برگزار شد. همپژوهان دو گروه پژوهشی مزبور به بحث و تبادل نظر درخصوص #اهداف_نظام_فقه_دین پرداختند. استاد راهبر جلسه با اشاره به اینکه #تفقه_در_دین «اندیشۀ راهبر تغییر و تحول (پیشرفت)» است گفت: ادامه...
🌐 https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd
🏴 برای #امام_فاطمۀ_زهرا
🔳 مرسوم ادبیات اهل دین و فکر دینی در دوازده وصی علوی تا مهدوی است و کتاب حکیم در نمونه آیات ۴۰ تا ۱۲۳ سورۀ بقره و سامان کلان سورۀ اعراف میآموزد که #امامت در خط انبیا بهتدریج ترجمان و عینیت جهان و تاریخی گرفته است و از موسای نبی (ع) در اوج به مصطفای محمد (ص) میرسد و ترسیم عینی آیندهنگار راهبردی زمینی آن از علی مرتضی تا مهدی موعود است. #بانوی_جان، در عینیت با علی مرتضی (ع) آموزگار رسم سرجمع امامت همۀ اوصیا است:
در تو خدای هستی جلوه كرد
و انسان خسته خود را دریافت
مرا، مرا كه منظر طلوع رویشی بودم
در سرزمین عشقت نشاندی
دل خستۀ من،
در باغ دستهای تو رویید
از ابر كلام تو نوشید
از خورشید نگاه تو بالید
جانا ز فراق تو این محنت جان تا كی
دل در غم عشق تو رسوای جهان تا كی
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
در كوی وصال تو دل بر سر جان تا كی
و قلب عاشقم آرام میلرزید
در كف دست و دل گذاشتهام
و پیشكش میكنم به بانوی درخشش سبز
كه عزم همنگری تا همدلی تا همپایی با خط معیار امامت گذاشت.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
🌐https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd
🟫 و فرصت سجادی تجربۀ زیست دینی:
۱. #قرآنْ کتاب حقیقت دین و تحقق دین و در کانون آن، کتاب تفسیر و تدبیر خوبیهاست. کتاب حقیقت معنای زندگی و الگوی تدبیر آن در متن تاریخیت انسانی است. برای این تفسیر و تدبیر نیز این کتاب کریم دو روش در خویش دارد: یکی روش تفسیر مفهومی با الگوی صد و چهارده سورهای نظام ترتیبی خود و دیگری روش سامانگیری تنزیلی بهتناسب رخدادهای عینی سبب نزولی و تاریخی در رویکرد آیندهنگاری راهبردی.
#نظام_تنزیل قرآن کریم امکان راهبری آفرینش تاریخیت انسانی رشدمدار و معنیبخش زندگی را به میان آورد و رسم رفتار برنامهای را با قابلیتی دمبهدم تازهشونده با ماهیتی تجددی پیشرو گذاشت. مخاطبْ همۀ تاریخ بشر است و اولین نمونۀ میدانی آنْ بیست و سه سال عصر بعثت است؛
۲. بسط عینی پیشنهاد این الگوی آیندهنگار راهبردیْ در خط تاریخیت امامت انبیایی و اوصیایی در تاریخ بشر رخ نموده است که نگرش فلسفی آن یعنی یک فلسفۀ معین برای همۀ تاریخ در قرآن کریم آمده است. در این نگرش قرآنی، خوب بودنْ معناداری زندگی و رویش، هم میدان رخداد تاریخی خویش را نشان میدهد و هم اینکه این تاریخْ فلسفه دارد، فلسفهای که با فلسفۀ خلقت انسان نسبت دارد و اینگونه فلسفۀ انسان و فلسفۀ تاریخ با فلسفۀ دین نسبت میگیرد. انسانْ آفریدگار زندگی، انسان دارای یک الگوی معنیدار برای زندگی و آفریدگار تاریخیت خویش است و اینگونه میبینیم که این فلسفۀ انسان و فلسفۀ تاریخ با #فلسفۀ_دین بازمعنی میشود؛ یعنی تاریخیت انسان به حکایت جنس معنیبخشی زندگی تعریف میشود؛
۳. رخداد #امامت اوصیایی در خط تجربۀ امامت انبیایی شکل گرفته است. تاریخیت شامل انواع امکانهای خوب بودن و بد بودن با این خط معیار است و امکان عینیتبخشی خوب بودن را در تاریخ بشر نشان میدهد تا به اینگونه تاریخیت ناگزیر بشر یک میدان تداوم هموارۀ انسانی بگیرد و این تداوم تا وقت قیامت بشر همواره برپاست. #فلسفۀ_غیبت امام زمان (عج) در وجه کانونی این تداوم تاریخی معلوم میشود. در متن تاریخ هموارۀ بشر، از بدو خلقت و فلسفۀ خلافتگیری او تا همواره تاریخ یک خط امامت معیار حاضر بوده است و هست. بدینسان نظریهای در تاریخ برای پیوست به برآیند رخداد تغییر و تحول بشری به پدیدۀ تمدن الهیاتی شکل میگیرد؛
🔸 پیشتر نیز آموختیم:
۴. اوج این تاریخیت برای در چشم آمدن و به منظر تحلیل نشستنْ فرصت تاریخی عصر حسینی است و در خط #امامت_معیار، با امامت علی مرتضی به میدان میآید تا الگوی جامع معنیداری زندگی در متن عینیت زمان و زمانۀ پیشرو باشد. این مهم در عصر امام حسن با انبوه چراییها و چگونگیها همراه میشود و با دورۀ امام حسین، بالغترین پاسخ زیستمانی، اجتماعی، تاریخی و تمدنی خویش را میگیرد. ابوالفضلالعباس نمونۀ مخاطب معیار این تجربۀ بلند است، همانطور که زینب کبری نیز نمونۀ مخاطب معیار این تجربۀ بالغ است. این دو نمونۀ مخاطبْ در میدان سناریوی تعریفشدۀ امام حسین (ع) فاعلان آن عینیت بیمانند تاریخی حسینی میشوند؛
۵. و #سجاد_عاشورایی با نقش راهبردی تبیین و نشانگری این اوج تاریخْ مضمون عمیق آن را با نشانگری #جستوجوی_خوبی نشان میدهد. این آموزگار آموخت که مضمون آن چراییها و چگونگیها و این عینیت عاشوراییْ جستوجوی خوبی است. نیایش سجادی نشانۀ جستوجوی خوبی با الگوی نیازها و فرانیازهای این چنین سالکان معیاری است که عمق معنایی تجربۀ عاشورایی را با زندگی خویش نشان میدهد؛
۶. بر منوال و روش زیستی آن مخاطبان معیار، #جنس_جستوجوی_سجادی خود را آشکار میکند، جستوجویی که میتواند تاریخیت بیافریند و برای هر فاعل لایق این خطابْ عمرآفرین باشد، با بیست و پنج سال عمر علیاکبر و با سی و چهار سال عمر ابوالفضلالعباس و با پنجاه و شش سال عمر زینب کبری یا پنج سال عمر باقر آل محمد؛
۷. با سنت نیایشی سجاد آلمحمد (ص)، ترجمان خط جستوجوی وجودی انسان رویآورنده به خدا و دین قرآنی با «اهدنا الصراط المستقیم» با نمونۀ رخداده در تاریخیت عینی عاشورایی حاضر و پیشرو است.
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
➺@markaz_strategic_roshd
⚜ حوزۀ #فکر_دینی در میدان #سیاستگذاری و #نظام_حکمرانی کشور
در تحلیلی فرادینی، #اتفاق_ویژۀ_جهان_جدیدْ رخداد خودآگاه فراوری مسئلۀ «تغییر و تحول» به مسئلۀ «فکر ترقی و اندیشۀ پیشرفت»، آنگاه به مسئلۀ «تجدد» و اینک به مسئلۀ «توسعه» است. این معادله فراوری روشمندی در ذیل نظریۀ «دانش ـ قدرت» یافته است. اینک فرهنگ در معادلۀ مبانی تا غایت این معادله جریان دارد. فرایند یادشده با جریان سازوکاری در ذیل نظریۀ مزبور بهنوبۀخود در پیوست با معادلۀ «پارادایم تا واقعیت تا گفتمان» ماتریس منطق حضور در جهان جدید را پیشرو میگذارد و مضمون عینی #فرانظریۀ_پیشرفت در جهان جدید دیده میشود. دین قرآنی، دین انبیایی و قرائت بلند اوصیایی آن و در این راستا، فکر دینیْ بر مدار این استناد برای حضور در جهان جدید و بنیانگذاری تجدد و توسعۀ درونزا ناگزیر جریان در این ماتریس است.
ضلع معادلۀ #دانش ـ #قدرت در پیوست یادشده با معادلۀ پارادایم تا واقعیت و در خط فراوری اندیشۀ دینشناخت پیشرفت یا فقه نظام دین، چگونه میتواند در عرصۀ نظام حکمرانی در متن مدنیت معاصری ـ پس ظهور جمهوری اسلامی ـ و درضمن این نظام، در عرصۀ سیاستگذاری توسعهای وارد شود؟
🖋 به قلم احمد #آکوچکیان
🌐https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd
🗞 ماهیت بنیان نظریِ #پیشرفتپژوهی و #الگوپردازی_پیشرفت
نشست علمی #گروه_پژوهشی_تحقیق_و_توسعه_و_مطالعات_راهبردی با حضور رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک توسعه (رشد)، دکتر احمد #آکوچکیان، برگزار شد. در این نشست ماهیت بنیان نظریِ پیشرفتپژوهی و الگوپردازی پیشرفت در دستور گفتوگوی همپژوهان قرار گرفت. آکوچکیان پساز تعاریف اولیه از پارادایم، نظریه، پیشرفت و الگوپردازی تصریح کرد: در بینش اثباتگرایی منطقی، به نظر میرسد ادامه...
🌐https://roshdcsrd.ac.ir/
➺@markaz_strategic_roshd