eitaa logo
مسار
359 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
462 ویدیو
2 فایل
هو الحق سبک زندگی خانواده سیره شهدا داستانک تلنگر مهدوی تبادل👈 @masare_irt ادمین : @hosssna64
مشاهده در ایتا
دانلود
☘سبز سبز 🌷هوای سرد زمستان دارد به پایان می‌رسد و بشارت بهار را می‌دهد. دشت سرسبز به تو سلام می‌دهد. 🌿کم کم اسفند می‌رود و بهار از راه می‌رسد. 🌸 زندگی‌تان بهاری 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨یک صدای بلند از ایشان نشنیدم رفتارشان [آیت الله محمدعلی شاه آبادی رحمة الله علیه] با مادرم بسیار خوب بود و من هیچ وقت ندیدم کوچک‌ترین بی‌احترامی بکنند. در این مدت پانزده سال، من یک صدای بلند از ایشان نشنیدم. 📚آسمانی، مؤسسه شمس الشموس، ص۲۰۸، به نقل از عصمت الشریعه شاه آبادی، دختر آیت الله محمدعلی شاه آبادی رحمة الله علیه. 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 چشم ‌پوشی ✅ زن و شوهر در زندگی مشترک گاهی لازم است؛ تغافل یعنی چشم‌پوشی از لغزش‌های جزئی همدیگر داشته باشند. 🔘 چشم‌‌پوشی از چیزی که می‌داند و آگاه است؛ ولی با اراده و عمدی، خود را به بی‌خبری بزند که از آن اشتباه بی‌‌اطلاع است. 🔘 وقتی همسر اشتباه می‌کند بلافاصله به او نگوییم: دیدی گفتم؟ این گونه رفتار او را از ما دورتر می‌کند و به مرور، احساس آرامش با ما بودن برایش کمرنگ می‌شود. سبب مخفی‌کاری، دروغگویی و کم شدن ارتباط کلامی و نیز باعث اختلاف خواهد شد. 🔹حضرت علی علیه‌السلام: «مِنْ أَشْرَفِ أَعْمَالِ الْکَرِیمِ غَفْلَتُهُ عَمَّا یَعْلَم»؛ خود را به بی‌خبرى نمایاندن، یکی از بهترین کارهاى بزرگواران است.۱ 📚۱.نهج ‏البلاغه، دشتی، حکمت ۲۲۲، ص۷۸۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍شکوفه خنده 🍃قلبم احساس سنگینی می‌کند. دخترک هنوز نیامده است.ای کاش... . ☘منتظر ایستادم؛ در انتظار او. هر روز می‌آمد و با نگاه معصومانه‌اش مرا می‌پایید و آدامس می‌فروخت. 🎋با چشمانِ سیاهِ براق، شیطنت کودکانه‌ای از پنجره‌ی نگاهش موج می‌زد. صورتی گرد با لپ‌هایی که سرخ نبود. تا چشمش به من می‌افتاد، لبخند محوی بر لبش می‌نشست. ⚡️بلوز دامن ساده‌ای که دامنش حتی یک شکوفه هم نداشت. برخلاف دامن دخترهایی که همراه پدر و مادرشان برای خرید عید به بازار آماده می آمدند. 🍃چند روز پیش با مادر بزرگش ‌آمد وقتی صدا زد: «عزیز جون، برام کفش ‌میخری؟» فهمیدم که چه نسبتی با هم دارند. نگاهم به روی پاهایش دوید؛ کفش دخترک، دیگر رنگ نداشت. 🍁او هر وقت می‌آمد از پشت شیشه به من زل می‌زد. دستانش را بلند می‌کرد تا از او چیزی بخرم؛ ولی نگاهش به لباس دخترکانی بود که کفش انتخاب می‌کردند. آه عمیقی کشیدم. خدایا! پشیمانم. چرا همان روز به او نگفتم! 🌸سرم را پایین انداختم و در خیالم شکوفه‌های بهار نارنج را از درخت چیده، دانه دانه شکوفه‌ها را روی دامنش ‌ریختم. با صدای بلند خندید. دامن رنگ و رو رفته و ساده‌اش شکوفه زد. ☘من به چهره‌ی شادش نگاه ‌کردم. دلم می‌خواهد دامن ساده‌اش عطر بهار نارنج بگیرد و او بخندد و شادی چشمان سیاهش را ببینم. او روی صندلی مشتری بنشیند و من شماره پایش را بپرسم. کفشی را که دوست دارد به او عیدی بدهم؛ اما دخترک کوچک هنوز نیامده است. چه انتظار سختی! 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
از: افراگل به: قطب عالم امکان ☘️بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ☘️ سَلامٌ عليٰ آلِ يٰس ... السَّلاَمُ عَلَى خَلَفِ السَّلَفِ وَ صَاحِبِ الشَّرَفِ سلام بر جانشين اولياء گذشته كه صاحب مجد و شرافت است. ❤️سلام پدر مهربانم ☘️ آقا جان ای کاش همه ما دغدغه و دلواپسی ظهورتان را داشتیم. همانقدر که برای زندگی‌مان وقت می‌گذاریم برای تحقق این امر تلاش می‌کردیم. 🍁مولا جان در گوش جانمان با نوای خوش و دلربایتان پندمان ده تا شفا یابیم. 🌸یـــــــارِ دِلارام، دِل بُــرده از ما، آرام و آرام... اَلْحَمْدُلله💫! 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج🌤 ✨🌹✨🌹✨🌹 ارواحناله الفداء 🆔 @parvanehaye_ashegh
🌸سرور آزاده ☀️با طلوع خورشید در صبح سوم شعبان، پیک عشق از راه رسید. 🌻چه صبح زیبا و با شکوهی! 🌷عطری خوشبو در حریم احمدی پیچید و آسمان از گل باغ حیدر و فاطمه، عطر آگین گردید. مدینه از پرتو سید شباب اهل جنت، نور باران شد. 🌺آسمان رنگ دیگری دارد غوغایی است؛ همه خیره به روی حسین بن علی، 💐جبرئیل با خیل ملائک آمده و بر خاتم انبیاء تهنیت می‌گوید. 🌿حسین جان! ای کشتی نجات، امید دل پیامبر که حضرت فرمود: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ؛ حسین از من است و من هم از حسین هستم.»* 🌼یاثارالله! مکتب اهل بیت یعنی حقیقت اسلام با نام تو بر چهره‌ی تاریخ نقش بسته است؛ ای اسوه شجاعت و احسان میلادت مبارک. 🌹میلاد امام حسین علیه‌السلام سرور آزادگان و روز پاسدار مبارک باد 📚*ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج ۵، ص ۶۵۸ علیه‌السلام 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨تربیت اسلامی فرزند چگونه باید باشد؟ ایشان [شهید مطهری] خیلی مراقب تربیت اسلامی ـ چه در رفتار و چه در گفتار ـ بودند. وقتی بچه‌ها می‌خواستند به مدرسه بروند، ایشان با احترام كامل دخترها را صدا می‌كردند: سعیده خانم، حمیده خانم…، تشریف بیاورید؛ و بعد از ایشان سؤال می‌كردند؛ مثلاً سعیده خانم! شما امروز برای فاصله منزل تا مدرسه چه ذكری را در نظر دارید بگویید؟ یعنی تا این مقدار مراقب بودند و در عین محبت و عشق ورزی به بچه‌ها، همه ضوابط و دستورات را به ایشان یاد می‌دادند. 📚فصلنامه شورای فرهنگی و اجتماعی زنان، شماره ۱۰، به نقل از همسر شهید مطهری 🆔 @tanha_rahe_narafte
🖊چرا پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «حسین منی و انا من حسین»؟ 🔹حضرت فرمود: «حسین منی و انا من حسین»؛ « حسین از من و من از حسین هستم.»۱ 🔺مسئولیتی که امام حسین علیه‌السلام پس از پیامبر صلی‌الله علیه‌وآله به عهده گرفت؛ از سنخ مسئولیت پیامبر است. به این معنا که پیامبر همه اسلام است و حقیقت دین به ایشان کمال یافت. 🔺شرایط زمانی که امام حسین علیه‌السلام قیام خویش را بر پا کرد همانند زمان پیامبر صلی‌الله علیه‌وآله یعنی دوران جاهلیت است. نقش احیاگری به عهده امام حسین است؛ زیرا حاکمیت، دین جاهلی را به نام دین اسلام در اختیار گرفت. ✅ بنابراین امام حسین علیه السلام می‌فرماید: «إِنّی لَمْ أَخرُجْ أَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفْسِداً و لا ظالِماً، إِنَّما خَرجْتُ لِطَلَبِ إلاصلاحِ فی أُمَّةِ جَدّی، أُُریدُ أنْ آَمُرَ بالمَعروفِ و أنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرُ بِسیرَةِ جَدّی و أبی»؛ «من برای جاه طلبی و کام جویی و آشوبگری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای اصلاح در کار امت جدم قیام کردم می خواهم امر به معروف و نهی از منکر و به شیوه جد و پدرم حرکت کنم.»۲ 📚۱. ابن قولویه، چ۱۳۵۶، نص، ص۵۲ 📚۲. محمد بن علي بن شهر آشوب مازندراني، مناقب آل ابيطالب(علیه‌السلام)، ج ۳، ص ۲۴۱ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍زمان از دست رفته 🍃مادر بعد دو ساعتی که در خانه خاله بود در را کلید انداخت و باز کرد. خسته و نفس نفس زنان چادرش را از سر برداشت و گفت:« محیا جان عزیزم یه لیوان برای من میاری؟» ☘باشه‌ای گفتم و به سمت آشپزخانه رفتم آب‌‌ را توی لیوان بزرگی ریختم و سردیش به دستم خورد‌ انگار تکانی خورده باشم، ناگهان انگار برق از سرم پرواز کرده باشد؛ یادم افتاد لباس‌ها را پهن نکرده‌ام و همچنان مانده‌اند حتی درس‌هایم را نخوانده و درگیر چیز دیگری شده بودم. ⚡️ قبل از اینکه به خود آمدم‌ تا این قضیه بحرانی را زودتر جمع کنم؛ مادرم لباس ها را داخل تشت روی ماشین لباس شویی دید که هنوز پهن نشدند. 🍂نگاهی با تأسف به من کرد و با دیدن گوشی به جای کتاب‌هایم که فردا امتحانشان را داشتم، عصبانی شد : «خب پس معلوم شد دو ساعت درگیر چی بودی؟ مگه تو فردا امتحان نداری؟ بازم باید نمره کم بیاری و من شرمنده معلمات بشم.امشب به پدرت این موضوع رو میگم.» 🎋از دستش دلخور شدم و گفتم: «خب می‌خواستید تو نه سالگی برام گوشی نخرید. این تقصیر منه؟مگه من ازتون خواستم که برام بخرید دیگه خسته شدم اونقدر که به من گیر می‌دید.» 🍁لیوان را روی میز گذاشتم و با حرص گوشی را برداشتم. به اتاقم رفتم و در را بستم. مستأصل روی تخت نشستم و متوجه شدم بغض کوچکی گلویم را بسته بود. ترس از این که پدر موضوع را بفهمد از طرفی دیگر داشت خفه‌ام می‌کرد. 🌾با خود فکر کردم: «مشکل من کجاست؟ چرا نمیتونم تو استفاده از گوشی مراعات کنم و از کارام جا می‌مونم. آیا تقصیر اونهاست که تو بچگی برام گوشی خریدن تا سرگرمی من بشه؟ یا من که نمی‌تونستم از اون استفاده کنم؟» 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما به نام الله از: معصومه به: پاسدار و جانباز و عابد شب زنده دار سرداردلها شهیدحاج قاسم سلیمانی سلام سردار بزرگ و رشید اسلام مبارک باد بر شما میلاد با سعادت امام حسین، حضرت ابالفضل العباس و امام سجاد و به حق چه لبخند رضایتی بر لبان اهل بیت جاری می‌شود که محب عزیزی چون شما دارند. سردار پر افتخار کشورم شما به حق مدال شهامت، رشادت، غیرت و جانبازی از دستان مبارک اهل بیت گرفتید. مبارک باد بر شما این مدال پر افتخار در این روز عزیز. سلام بر پیکر بی سرت و دستان بریده‌ات. سلام بر راز و نیازهای عارفانه‌ات بر سر سجاده عشق. سلام بهترین نمونه ایثار و گذشت. امشب که مهمان سفره اهل بیت هستی در این جشن و سرور خدایی ما را هم دعوت کن. سردار سرافراز اسلام محتاج دعایت هستیم. 🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @parvanehaye_ashegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨حبل المتین ✨حبل المتین رو ببینید ✨ماه زمین رو ببینید ✨آی عاشقا آقازاده‌ی ام البنین رو ببینید 💐میلاد با سعادت حضرت عباس علیه السلام و روز جانباز مبارک علیه‌السلام 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨اول نماز امام همیشه می‌فرمودند:«در مورد نمازتان اهمال نکنید.» و به ما می‌گفتند: «همین که شما می‌گویید اول این کار را بکنم، بعد نماز بخوانم، این خلاف است. نگویید این حرف را. به نمازتان اهمیت دهید. اول نماز.» 📚برداشت‌هایی از سیره امام خمینی، ج۳، ص۷۰، به نقل از خانم فریده مصطفوی، دختر امام رحمة‌الله‌علیه 🆔 @tanha_rahe_narafte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸لا مِیراثَ کَالأَدَبِ🔸 ☀️امیرالمؤمنین با سفارش به ارزش بالای ادب می‌فرمود: كسى كه بى ادبى ، او را عقب انداخت ، عظمت و كثرت فاميل، او را به جلو نخواهد انداخت.(۱) 🌱 در سرفصل این موضوع می توان این موارد را نیز مطرح کرد: ادب همسران به یک دیگر، ادب فرزند به والدین، ادب در ارتباطات اجتماعی. ✨ امام حسين عليه‌السلام در مسجد آب خواست. حضرت ابوالفضل العباس عليه‌السلام كه در آن هنگام كودك بود، بى آنكه به كسى بگويد باشتاب از مسجد بيرون آمد. پس از چند لحظه ديدند، ظرفى را پر از آب كرده و با احترام خاصى ظرف آب را به برادرش امام حسين عليه‌السلام تقديم مى كند. روز ديگر، خوشه انگورى را به او دادند. او با اينكه كودك بود، با شتاب از خانه بيرون آمد، پرسيدند: كجا مى روى ؟ فرمود:مى خواهم اين انگور را براى مولايم حسين عليه‌السلام ببرم .(۲) ✅بیا یه روز میلاد سعی کنیم کمی بهتر باشیم.😉 ۱.غرر الحكم، حدیث۵۱۳ ۲.شخصيت ابوالفضل العباس عليه السلام، عطايى خراسانى، ص۱۱۶_۱۱۷ 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍انتظار 🍃«پس چرا تموم نمیشه؟ امروز ششمین روزیه که به هوای دیدن یک آشنا اینجا میام و می‌شینم. » ☘دل تنگ بود حتی برای دیدن یک رفیق. آخرین بار که به دیدنش آمدند یک ماه قبل بود. بعد از آن هیچ رفیقی به او سر نزده بود. 🎋آهی کشید: «کجا هستن پس این رفقا؟ نمی‌خواد این انتظار تموم بشه؟! حتی بچه هامم نیومدند؛ چرا آخه؟ » 🌾صدای تق تق گوشش را پر کرد. نسیم بسم الله الرحمن الرحیم.. الحمدالله رب العالمین، قلبش را آرام و لبخند بر لبانش نشاند: «ممنون پسرم که بالاخره به من سرزدی. دل تنگ بودم برای همه تون.خدایا اینا رو به آرزوهاشون برسون. خدا خیرت بده بابا که برام فاتحه خوندی. » 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما به نام خدا از: خادمه حضرت زهراس به: باب الحوائج حضرت عباس ع سلام بر آقای ادب و وفا✋ آقای من آمدی که برادری و وفا معنا بگیرد. با نام شما برادری زیبا و پرمعنا ست. آقای ادب، فاطمه زهراس نخستین کسی است که میلادت را شکر می‌گوید. بعد میلادت دیگر هیچ کس دلواپس کربلا نبود. آقای من نماد کربلا دستان توست.🖐 دست‌هایت🖐را دوست دارم. گره‌های کور روزگارمان را باز می‌کند. دست‌هایت آینه دستان پر پینه مردی است که سالها 🥖نان بینوایان را بر دوش می‌گرفت و بر در خانه ها می‌برد و نمک گیرشان می‌کرد. مردی که ذوالفقار در دست داشت، ولی هرگز دانه‌ای را به ستم از دهان موری نگرفت.🐜 بعد دستان او که نان‌آور خاک بود، دست‌های تو آب‌آور شدند.💦 تو که آمدی یعنی حیدر دیگری متولد شده است. از تو عافیت می‌خواهم. بحق عباس ع اللهم عجل لولیک الفرج🤲 🌺🌹❤️🌹🌺❤️ علیه‌السلام 🆔 @parvanehaye_ashegh
🗞زبور آل محمد 💥از نور سجده‌اش، ملائکه آسمان به وجد آمدند. 🌼از تلاوت دعاها و مناجات رفیعش، عارفان مبهوت مانده‌اند. 🌸صحیفه سجادیه‌اش مالامال از عشق به خدا، رسول خدا، پدر و مادر و همه کائنات هستی است. صحیفه‌ای که ملقب می‌شود به زبور آل محمد. ☘کربلا و اخبار آن از میان دو لب ذکرگوی زینت عبادت‌کنندگان، به جهانیان شناسانده می‌شود. 🍁اشک‌های زلال و پاکش، یادآور بزرگترین جنایت بشریت بر روی زمین است. 🌺الگویی برای شجاعت و مردانگی‌ست. ‌ دعاهای عمیق و خدایی صحیفه‌اش، چراغ راه و نور زندگی‌مان است. 🎊میلاد یادگار کربلا، یگانه جانشین حسین علیه‌السلام، بر شیعیان و پیروانش مبارک🎊 علیه‌السلام 🆔 @tanha_rahe_narafte
✨هر دو در یکدیگر ذوب شده بودند وقتی در محله یخچال قاضی قم زندگی می‌کردیم، مادرم به من گفت: پس از فوت من، خانم فلانی را برای پدرتان خواستگاری کنید. آن خانم زنی معقول بود که با مادر من دوست بود و بچه و شوهر هم نداشت. من گفتم: مادر این حرف‌ها چیست که می‌زنید؟ مادرم گفت: همین که من می‌گویم. روابط فیمابین علامه طباطبائی و همسرش از نوع روابط عادی میان سایرین نبوده است، بلکه می‌توان اذعان داشت که هر دو در یکدیگر ذوب شده بودند و ایمانی که همسر علامه به او داشت، ستودنی است. گفتم: شما از کجا می‌دانید که عمر چه کسی چه قدر است؟ او گفت: پسرجان! عمر من کمتر از پدرت است. گفتم: آخر شما از کجا این چنین حرفی را می‌زنید؟ مادرم گفت: خودش [علامه] به من گفته است که من قبل از او خواهم رفت. حال شما بررسی کنید چه کسی جرأت می‌کند به کسی بگوید که عمر شما کمتر از من است. این شوخی نیست. همینطور هم شد و والده ما در سال ۱۳۴۴ فوت کرد. البته آن خانم قبل از فوت مادر ازدواج کرد. 🎤مصاحبه با عبدالباقی طباطبائی، آرشیو بنیاد شهید قدوسی رحمة الله علیه 🆔 @tanha_rahe_narafte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸تمام خیر آن است که انسان خود را نگه‌دارد ☀️ طاووس یمانی می‌گوید مردی را در مسجدالحرام دیدم که نماز می‌خواند و دعا و گریه می‌کرد. وقتی نمازش را تمام کرد، نزد او رفتم. دیدم علی بن الحسین (ع) است. گفتم شما دارای سه خصلت هستید که همان شما را از آتش ایمن می‌سازد؛ هم فرزند رسول خدایی؛ هم به شفاعت جدّت امیدواری و هم به رحمت خدایت ایمان داری. امام به من فرمود: ای طاووس! فرزند رسول خدا(ص) بودن، مرا ایمنی نمی‌بخشد؛ زیرا خدا می‌فرماید:«پس آنگاه که در صور دمیده شود، در میانشان نسبت خویشاوندی وجود ندارد.»(۱) 🔅شفاعت جدم نیز مرا ایمنی نمی‌بخشد؛ زیرا خداوند می‌فرماید:«جز برای کسی که خدا رضایت دهد، شفاعت نمی‌کنند.»(۲) 🔅رحمت خدا نیز به من ایمنی نمی‌دهد؛ زیرا می‌فرماید:«همانا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است.»(۳)و من نمی‌دانم جزء نیکوکاران هستم یا نه.(۴) 💡وقتی پسر رسول خدا اینگونه می‌گوید چه می‌شود که بعضی با ظاهر دینی، اعمال غیر دینی انجام می‌دهند و بنیان خانواده را که در دین به قداست و اهمیت آن تأکید شده را سست می‌کنند؟؟ مانند حجاب استایل‌ها که از حجاب فقط استایل آن را گرفته‌اند. 🌱فرزند رسول خدا بودن مصونیت از آتش نمی‌آورد. ظاهر مذهبی چه؟؟! 💐 میلاد با سعادت امام سجاد علیه السلام مبارک (۱)مؤمنون_۱۰۱ (۲)مریم_۸۷ (۳)اعراف_۵۶ (۴)کشف الغمة،ج۲،ص۱۰۸؛بحارالانوار،ج۴۶،ص۱۰۱ علیه‌السلام 🆔 @tanha_rahe_narafte
✍جنگل 🍁خسته و درمانده در جنگل بی‌هدف راه می‌رفت. کلافه بود از جنگ و خونریزی. از پوتین‌هایی که ساعت‌ها او را رها نمی‌کرد. از دوری از وطن و خانواده‌اش. دلتنگ صدایِ مادر بود. دلتنگ بوی وطن. ☘سرش را پایین انداخته و غرق فکرهای جورواجور بود. صدای نامزدش سارا در گوشش می‌پیچد. - جان بیا ببین چه خوب پیانو می‌زنم. با یادآوری خاطرات شیرین، لب‌هایش به دو طرف کِش آمد. 🌸در حال و هوایِ خودش بود که پایش به جسمی سنگین و بزرگ خورد. ترس به جانش اُفتاد. سرش را بالا بُرد. نگاهش به پیانوی رها‌شده وسط جنگل اُفتاد. دو دستش را بر رویِ چشمانش کشید. شاید توهم زده باشد. نه توهمی در کار نبود؛ واقعی واقعی بود. موجی از شادی جایِ غم و اندوهش را گرفت. دستانش را بر روی پیانو به حرکت درآورد. به یاد سارا شروع به نواختن کرد. اشک‌هایش لباس نظامی‌اش را تَر کرد. بهترین قطعه را برای او نواخت. 🌳گوشه‌ای از جنگل نشست. به تنه درخت تنومندی تکیه داد. دفتر یادداشت و قلم را از جیبش درآورد. نامه‌ای عاشقانه برای سارا نوشت. خاطره جنگل و پیانو را برایش گفت. نوشت جنگ زشت است. جنگ آوارگی مردم را به دنبال دارد. جنگ اشک کودکان و مادران را درمی‌آورد. رهاکردن خانه و اموال را و فرار کردن از وطن را می‌آورد. دعا کن جنگی نباشد. دعا کن صلح و آرامش هدیه هر روز مردم دنیا باشد. سارا دلتنگ خنده‌هایت هستم. نوشت و نوشت تا تمام آنچه در دلش مانده بود بیرون بریزد. 🌾صدای دوستش را شنید که او را صدا می‌زد. قلم و دفتر را در جیبش گذاشت. به طرف او رفت. — کجایی جان اگر فرمانده غیبتت را بفهمد، پوست از سرت کنده است. آهی از اعماق قلبش برخاست. با صدای بلند گفت: نفرین بر جنگ. 🆔 @tanha_rahe_narafte
🌱رویش ☘برای رشد فقط به افکار مثبت میدان دهید. 💥بعد از هر شکست بگو؛ آن‌قدر شکست خواهم خورد تا راه شکست دادن را بیاموزم. در مسیر زندگی، مهم حرکت با یاد قادر متعال است. 🌼روزتان نورانی با یاد خالق سبحان 🆔 @tanha_rahe_narafte
👳‍♂بیدار مرد 🔘بیدار بودن، به روز بودن و آگاهی، همیشه هزینه دارد. سیدجمال‌الدین اسدآبادی، به روایتی متولد روستای اسدآباد و به روایاتی کنز از توابع افغانستان بود. برای آنکه بتواند به عنوان یک سنی در کشورهای دیگر فعالیت کند، در افغانستان به وزارت رسید. 🔹علم، آگاهی، بیدار بودن و جلوتر از زمان بودنش، او را انسانی فعال و روشن فکر ساخت. سفرهای متعدد او به اقصی نقاط ایران و جهان او را جهان دیده و خاص کرده بود. 🔸 سید جمال الدین در سن ۱۸ سالگی در اکثر علوم رایج آن زمان به مقام عالی رسید. بعد به هندوستان و حجاز و مکه سفر کرد و سرانجام به افغانستان مراجعت نمود و در آنجا شریک اسرار دوست محمد خان، امیر افغانستان شد. در جنگ هرات نیز همراه او بود. سپس به مصر رفت و با دانشمندان آنجا همنشین شد. او در مصر به خاطر دانش و کمالاتش بسیار معروف شد و در جامع ازهر منطق و فلسفه درس می‌داد. شیخ محمد عبده و گروهی از فضلای مصر در کلاس او حضور داشتند. ▪️در لندن و پاریس مورد توجه مقامات سیاسی اروپا بود. در پاریس با همکاری شیخ محمد عبده به انتشار روزنامه عروة الوثقی مبادرت نمود که فقط ۱۸ شماره از آن منتشر شد. با نشر مقالات اندیشه‌های خود در مورد اتحاد، اسلام را نشر می‌داد. 🔺اگرچه برای او آنقدر گفتند و گفتند که حتی به لیبرال اسلامی و بدتر از آنها، دامنش را آلودند، اما اعتقاد شهید مدرس به او، موجب شده تا مرگ او را شهادتی به وسیله سم بدانیم.🥀 🌺روحش شاد و راه پر از آگاهیش، پر رهرو باد🌺 🆔 @tanha_rahe_narafte
💠 تک فرزندی یا چند فرزندی؟ ✅ تک فرزندها، نمی‌توانند به راحتی نسبت به سایر نوجوانان در خانواده‌های شلوغ، هویت‌یابی کنند. آنها تا زمانی که درگیر و بند نوازش هستند، کودک می‌مانند و در دنیای نوجوانی‌شان هم تنهاتر از بقیه خواهند بود. 🔘زیرا دنیای پدر و مادر خیلی متفاوت از دنیای آنهاست و سطح توقع خانواده از آنها، با نظر دیگران راجع به سن و سالشان جور در نمی‌آید. 💯 به نفع ما والدین و فرزندان‌مان است که بر طبل چند فرزندی در مقابل تک فرزندی بکوبیم. 🆔 @tanha_rahe_narafte
سلام به همراهان گرامی🌺 🔹تا ۱۹ اسفند۱۴۰۰(فردا) زمان دارید تا کد تخفیف برای عضویت در کتابخانه‌های عمومی دریافت کنید و تا آخر فروردین۱۴۰۱ برای ثبت نام با استفاده از کد تخفیف به کتابخانه عمومی شهرتون مراجعه بفرمایید.(تاریخ تمدید شده است) 🔸برای دریافت کد تخفیف وارد لینک زیر شده و استان و شهر و کتابخانه مورد نظرتان را مشخص کرده، سپس در صفحه کتابخانه مورد نظرتان روی کد تخفیف بزنید. 🔹بعد از ارسال شماره موبایل و کد ملی، کد تخفیف به شماره شما ارسال خواهد شد. لینک سایت👈 libs.plib31.ir http://libs.plib31.ir/ 🆔 @tanha_rahe_narafte
☄ریگ‌هایِ داغ ☀️آفتابِ سوزانِ صحرا، بر سر رزمندگان اسلام در حال تابیدن بود. شدت گرما رمق را از آن‌ها گرفت. دستور استراحت داده شد. هر کس در پناه بوته‌ی خاری، بر روی ریگ‌های داغ نشست. 🌸 همه چشم‌ها، به پسربچه‌ای دوخته شد که با پای برهنه روی ریگ‌های داغ در حال تماشای آن‌ها بود. او دست‌هایش را بالای پیشانی گذاشت، تا سایبان صورت آفتاب سوخته‌اش شود. ❤️زنی با شتاب خود را به او رساند و بغلش کرد. روی زمین خوابید و مدام تکرار می‌کرد: «پسرم! پسرم! پسرم! » ☘مادر که داغی ریگ‌ها بدنش را می‌سوزاند، غصه پسرش را می‌خورد که کف پاهایش نسوزد. 💦 دیدن این صحنه، اشک را بر پهنای صورت مردان جنگی روان ساخت. 🌺رسول‌خداصلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم که شاهد این ماجرا بود، روی به اصحابش کرد و فرمود: «آیا از محبت این مادر نسبت به فرزندش تعجب کردید؟!» 🌸یاران گفتند: «بله یارسول‌الله.» 🍃حضرت فرمودند: «بدرستی‌که خداوند متعال نسبت به همه‌شما مهربان‌تر از این زن نسبت به فرزندش است.» 🍁اینبار اشک شادی و شعف بود که در چشمان رزمندگان موج می‌زد. * 📚* محجة البيضاء، ج ۸، ص۳۸۹ 🆔 @tanha_rahe_narafte
هدایت شده از نامه خاص
💌شما به نام خالق حیا از: ولایی به: بانو فاطمه سلام بانو جان از شما تقاضا دارم برای بانوان کشورم و جهان، دعای عاقبت به خیری داشته باشید تا در دام هوس و شیطان نیفتند و پاسدار خون جوانان شهید کشور باشند. آنها که در وصیتنامه‌هاشان که مانند منشوری راه‌گشا و راهنما برای ما و نسل‌های آینده است، حفظ حجاب را از خون خود برتر می‌دانستند. نام شما همه جا مشکل گشاست. این را سردار سلیمانی عزیز در عملیات‌هایی که با بردن نام شما نتیجه پیروزی به ارمغان می‌آورد به همه ثابت کرد. دردانه‌ی نبی، سیده زنان عالم، محتاج نظر و دعای شما هستیم. یا فاطمة الزهرا اغیثینی 🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 سلام‌الله‌علیها ارتباط با ادمین: @taghatoae 🆔 @parvanehaye_ashegh