⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_چهل_و_ششم 🔻 #حضرت_صالح_علیهالسلام 🌸ای خدای خالق بی نقص و عیب 🍃ای
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖
📝 #پارت_چهل_و_هفتم
🔻 #دعوت_قوم_ثمود_بهخداپرستی
🌸از خداوند سزای داوری
🍃 یافت صالح منصب پیغمبری
🌸شانزده بگذشته بود او را ز سال
🍃گشت پیغمبر ز سوی ذوالجلال
🔹در آن هنگام #خداوند صالح را در حالی که #شانزده_سال بیشتر نداشت و از این جهت که
👈🏻 نسبت به همه آنان #برتر و
👈🏻 از جهت حلم #بهتر و
👈🏻 از جهت عقل #برگزیدهتر از ایشان بود
✨به #پیامبری برگزید.✅
🔸 صالح #از_همان_آغاز_پیامبری شروع به #ارشاد_مردم کرد، و آنان را به #توحید و #عبادت خدای یکتا #دعوت_کرد🗣️
و در جهت ارشاد آنان چنین خاطرنشان کرد؛
🍃✨ #خدای_یکتا شما را از #خاک خلق کرده و به وسیله شما زمین🌎 را #آباد ساخته است✔️ و شما را روی زمین جای داد و #نماینده_خویش ساخته است و #آشکار و #نهان نعمتهای خود را بر شما #جاری کرده است.✅✨
↩️سپس آنان را #دعوت کرد که#بت_پرستی🗿 را #کنار_بگزارند و خدای یکتا را ستایش کنند،
☝🏻 #زیرا بت مالک نفع و ضرری نیست❌
و شما در هر چیز #محتاج به #خدای_یکتا هستید.✅
🔹 #صالح ارتباط خویشاوندی و قرابت خود را با آنان، خاطرنشان کرد و گفت؛ 🍃✨شما، #قوم و #فرزندان_قبیله من هستید و من خیر و #مصلحت شما را می خواهم و #نیت سوئی در دل ندارم،✋🏻 سپس صالح از آنان خواست از خدا #طلب_آمرزش کنند🤲🏻 و از #گناهی که مرتکب شده اند #توبه نمایند، ✔️✨
↩️زیرا خدا به آنکس که او را #بخواند نزدیک است و درخواست #سائلین را پاسخ می دهد و هرکس به سوی او بازگردد #اجابتش می کند و #توبه او را می پذیرد.✔️
🔹صالح سخنان خود را به #صراحت بیان کرد و آنها را #ارشاد نمود ولی دلهای آنان در پرده و #حجاب نخوت قرار گرفته بود و چشمهایشان در رؤیت آیات خدا #ناتوان شده بود☹️
↩️ لذا #رسالت_صالح را #منکر 😑شدند و دعوت او را به باد #تمسخر😏 گرفتند و سپس او را #سرزنش کردند و گفتند؛
👥 صالحی که #از_عقل_سرشار و #از_رأیی_صائب برخوردار است غیرممکن است که این #دعوت و #کلمات از او زده شود.😏
🔸 #مخالفین_صالح، او را مخاطب قرار داده و گفتند
👥:ای صالح، ما بیش از این تو را #روشنفکر و #صاحب_نظر می دانستیم. آثار خیر از سیمای تو #هویدا و #علائم_رشد_اجتماعی و #فکری در تو #نمودار بود.✅
ما تو را برای #مقابله با حوادث احتمالی روز مبادا #ذخیره می دانستیم تا #ظلمت این حوادث با #نور_عقل تو #روشن و مشکلات ما با #رأی_صحیح تو مرتفع شود.👌🏻
↩️ ولی افسوس که اکنون به #هَذیان_گویی افتادی و #حرفهای_بیهوده می زنی❗️این چه کاری است که از ما می خواهی⁉️و ما را از #عبادت خدایان پدران خود #منع می کنی و #انتظار_داری عقایدی را که با آن بزرگ شده ایم کنار بگذاریم⁉️
↩️خلاصه ما به تو #اطمینان_نداریم. ما #خدایان پدران خویش را به خاطر تو رها نمی کنیم و هرگز متمایل به #هوس و #کجروی تو نمی شویم. 😑
🔹صالح قوم را از مخالفت با خویش #برحذر داشت و رسالت خود را در میان آنان آشکار ساخت،✔️
#نعمتهای_خوب_خداوند را به خاطرشان آورد و از #عذاب و #غضب خدا آنان را بیم داد و #برای_رفع_هرگونه_شبهه به ایشان گفت؛
🍃 من در دعوت خود #نفعی برای خود در نظر نگرفتهام✋🏻
🍃 و انتظار #سودی ندارم،✋🏻
🍃 و عاشق #ریاست نیستم،✋🏻
🍃 و #مُزدی از شما نمی خواهم،✋🏻
مُزد من به عهده #پروردگار جهانیان است.✅✨
ادامه دارد......
#بنت_الزهرا
_☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖 📝 #پارت_صد_وپنجاهم 🔻 #منظور_از_صندوق_چیست؟ 🌿این #صندوق همان صندوقی است که موسی
📘 #از_آدم_تا_خاتم📖
📝 #پارت_صد_وپنجاهویکم
🔻 #گمشده_طالوت
.... 🔸غلام گفت
👤 : این جا سرزمین #صوف و #زادگاه_اسموئیل (ارمیا) است✅
☝🏻تا آنجایی که من میدانم🤔 او #پیامبر_خداست و توسط فرشتگان به او #وحی نازل میشود.
نزد او برویم🚶🏻♂ و از او #کمکبخواهیم، شاید در پرتو وحی او #راهنمایی_شویم.😊
🔹 #طالوت از این فکر #خشنود_شد😍 و از آن #استقبال کرد.
👥آنها بطرف #منزل_ارمیا حرکت کردند و در راه خود به #دخترانی🧕🏻 برخورد کردند که برای بردن آب 💧از منزل خارج شده بودند، و از دختران خواستند که منزل ارمیا را نشانشان دهند.
👈🏻در همین موقع که آنها مشغول صحبت🗣 بودند،
🌸 #طلعت_ارمیا ظاهر و #عطر_نبوت وی در محل منتشر شد،
✨سیمای نورانی او حکایت از #پیغمبریکریم و #رسولیامین میکرد😊
👀چشمان #طالوت و #ارمیا متوجه یکدیگر شدند و در نگاه اول به هم #علاقهمند ❤️شدند و ارتباط قلبی بین آنها برقرار شد ☑️
☝️🏻و ارمیا یقین 😌پیدا کرد که این مرد، همان طالوتی است که👇🏻
🌿 خداوند خبرش را به او #وحی کرده بود. تا او را به #پادشاهی رسانده و #زمام_امور_مملکت را به او بسپارد✅
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
🔻 #پادشاهی_طالوت
🌷پادشاهی دادشان طالوت نام
🍃حق پرست و مؤمن و با احترام
🌷رفته زیر پرچم و فرمان او
🍃 رو به سوی جنگ با خیل عدو
🌷لیک ز آنها گفته جمعی کای رسول
🍃ما نداریم این حکومت را قبول
⏳پس از مدتی گفتگو
✨ #طالوت_گفت؛
«✋🏻ای پیامبر خدا! آیا میتوانی #نشانی_از_چهارپایان من بدهی که آنها را پیدا کنم؟🤔»
🌿 #ارمیا_پاسخ_داد؛
«آنها راهی #محل_استراحت خویش هستند.✔️
تو #نگران آنها #نباش❌.
☝️🏻من #مسئولیتیبزرگتر برای تو دارم.»
✨ #طالوت_گفت؛
«چه مسئولیتی، با #کمال_میل انجام می دهم!😊»
🌿 #ارمیا_گفت؛
☝️🏻خداوند تو را برای #سلطنت_بنیاسرائیل برگزیده است✅
تا
⏪ آنها را #مجتمع و
⏪ #امورشان را بدست گیری و
⏪ آنها را از شرّ دشمنانشان #نجاتدهی
☝️🏻 و به زودی خدا به اراده خود #پیروزی را برای شما حتمی میگرداند و دشمنان شما را سرنگون میسازد.☑️
✨ #طالوت_گفت؛
مرا چه به #سلطنت و #ریاست؟!😲
من چه کار با #زمامداری و #پادشاهی دارم؟🤷🏻♂️
✋🏻 من از فرزندان بنیامین،
ضعیفترین پسران یعقوب و فقیرترین ایشان هستم،
با این وضع #چگونه ممکن است که من به سلطنت برسم و زمام قدرت را در دست گیرم؟!😳
ادامه دارد....
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم 📘 را 👇🏻 📝 #19 ... کرده بود 🕋 #خداوند_متعال مي فرمايد :👇🏻 ✨وَ ا
باهم بخوانیم کتاب #مکیال_المکارم
📘 را 👇🏻
📝 #20
....بر
#شهادت 👈🏻 #لاالهالااللَّه
و #محمدرسولاللَّه ،
🔸به #طمع اينكه وقتي اوضاع خوب شد ، و امور منظّم گرديد ، #فرمانداري_و_ولايت جايي هم به آنها برسد و چون از رسيدن به #رياست به دست آن حضرت مأيوس شدند ☹️
👥با بعضي از #هم_فكران خود همراه شدند تا #در_شب_عقبه شتر پيغمبر صلي االله عليه وآله وسلم را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناك حضرت را بيفكند و كشته شود و صورتشان را پوشاندند
مثلديگران
☝️🏻ولي #خداوند پيغمبرش را از نيرنگ آنان #ايمن قرار داد و #حفظ_كرد و نتوانستند آسيبي برسانند ،
👥 آن دو نفر حالشان نظير طلحه و زبير است كه آمدند و با #عليعليهالسلام
#بيعت كردند 🤝
☝🏻به طمع اينكه هر كدامشان فرماندار يك استان بشوند ،
#امّا وقتي مأيوس شدند
بيعت را شكستند ، 🤝❌
و #عليه آن حضرت #قيام كردند ،
تا اينكه #عاقبت كارشان بدانجا كشيد كه عاقبت كار افرادي است كه #بيعت_را_بشكنند
🔹سخن كه به اينجا رسيد #مولايمان امام حسن بن علي عليه السلام براي نماز برخاست ،
🍃🌸 #قائم_عليه_السلام نيز با او برخاست و من از خدمتشان بازگشتم و به جستجوي احمد بن اسحاق برآمدم كه ديدم↪️
#گريان به نزدم آمده 😭
▪️ گفتم : چرا معطّل شدي ؟⁉️ 🤔
و چرا گريه مي كني⁉️😳
👤گفت : پيراهني كه مولايم مطالبه فرمود #نيافتم😔 ،
▪️گفتم : ناراحت مباش برو به حضرت خبر بده
🔸 پس بر حضرت داخل شد و برگشت در حالي كه #با_تبسم_بر_محمّدوآل_محمّد درود مي فرستاد
▪️گفتم : چه خبر است ؟⁉️😃
👤گفت ديدم پيراهن زيرپاي مولايم گسترده است ،
🔸پس #حمد_الهي را بجاي آورديم ، و پس از آن روز چند روزي هم به #خانه_مولايمان🏠 مي رفتيم
ولي
آن #كودك را نزد حضرت نمي ديديم 😔
🔸چون روز وداع و خداحافظي رسيد من و احمد بن اسحاق و كهلان همشهري من برآن حضرت وارد شديم ،
👤 احمد بن اسحاق بپاخاست و عرضه داشت : 👇🏻
#اي_فرزند_پيغمبر_خدا ، رفتن نزديك و غصّه مان زياد است 😔
🤲🏻از درگاه خداوند مي خواهيم كه درود خود را بر جدت ّ #محمد_مصطفي و پدرت #حضرت_مرتضي و مادرت #حضرت_سيده_النساء و دو سرور جوانان بهشت #عمو_و_پدرت و امامان پاكيزه بعد از ايشان از پدرانت بفرستد ، و
نيز درود و صلوات خود را بر#تو_و_فرزندت قرار دهد ، و
از خدا مي خواهيم كه #آستانهات_بلند و
#دشمنانت_پست_و_زبون گردند🤲🏻 ،
و خدا نكند كه اين آخرين ديدارمان با شما باشد .
چون سخن احمد بن اسحاق به اينجا رسيد حضرت متأثر شد بطوري كه اشك از ديدگانش جاري گشت😢 ،
سپس
🌸فرمود :✨ اي ابن اسحاق #دعاي خود را از حدّ مگذران✋🏻 كه تو در اين سفر
#خداي_را_ملاقات_خواهي_كرد 😍.
🔹احمد بن اسحاق تا اين سخن را شنيد بيهوش افتاد...
ادامه دارد...
📄ص: 60
_☀️ 🌤 🌥 ☁️ _
ڪلیڪ ↩️
↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷
─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰
ڪپےبہنیتظہوࢪ#امام_زمان
⛥ߊࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊࡋܦ߭ܝّܟ᳝ߺ
╔═ೋ✿࿐
⛥ @masirsaadatee
╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐