eitaa logo
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
245 دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
106 فایل
یــــا ابـــاصـــالــح المــہـد ے ادࢪڪـنــے ارتبــاط بـا خــادم ڪـانـال: @rahimi_1363 بـا بـه إشـتــراڪـ گـذاشـٺــن لینـڪـ ڪـانـال راه ســعــادٺ،در ثـــوابــــ نـشـــر مـطـالــبـــ شــریـڪـ بــاشـیــد ۩؎ @masirsaadatee
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_نود_و_هفتم 🔻 #فروش_یوسف_علیه_السلام 🔸یوسف را به #بازار_مصر برده و به
📘 📖 📝 🔻 🌸چنان عشق یوسف عنانش برید 🍃 که جز او دگر هیچ کس را ندید 🌸طلب کرد آنگه ز یوسف وصال 🍃 به عشوه به غمزه به ناز و به حال 🌸از او خواست او را اجابت کند 🍃 به امری که خواهد اطاعت کند 🔹چون دید که نمیتواند🤷🏻‍♀️ یوسف را به سمت خود کشیده و او را به خود نزدیک کند .😡 👸🏻زلیخا با آن جلال و عظمت یکی از خادمین خود را ، ولی او ✋🏻 🔸در صورتی که این زن است. 👸🏻 خدمتگذاران با افتخار😌 دستورش را اجرا می کنند.✔️ ☝🏻 لذا برای او بسیار گران و ذلّت و خواری آن برای او ناگوار و است.😤🤦🏻‍♀️ 🔹 لذا و شکست و در میدان عشق💘 او را به انتقام وا داشت ↩️ و به خاطر عزت بر باد رفته‌اش از او .✔️ 🧔🏻 که در تمام آن چند سال در منزل عزیز مصر زندگی میکرد، همواره به دوخته شده بود و بر چهره زلیخا👸🏻 .❌ 🔸 روزی به او گفت؛ 👸🏻: سرت را بالا بیاور به من نگاه کن. 🧔🏻 ؛ 🍃 که بینایی‌ام را از دست بدهم. 👸🏻 ؛ چشمانت بسیار زیبا هستند. 🧔🏻 ؛ 🍃اول چیزی که در قبر بر چهره‌ام خواهد افتاد چشمانم می باشد، 👸🏻 ؛ رایحه‌ای بسیار مطبوع داری، 🧔🏻 ؛ 🍃 سه روز پس از مرگم این بو از بین خواهد رفت و بوی بدی میگیرم. 👸🏻 ؛ چرا به من نزدیک نمیشوی؟ ⁉️ 🧔🏻 ؛ 🍃 به خدا پناه می برم و به او تقّرب می‌جویم. 👸🏻 ؛ زنی زیبا و بستری از حریر را از دست میدهی. 🧔🏻 نگاهش👀 به گوشه‌ای از اتاق افتاد و که خطاب به او میگفت؛ 🍃 تو در آسمانها⛅️ و زمین🌍 هستی، چگونه میخواهی در زمین جزء گنهکاران باشی❓ 👸🏻 به طرف بتی🗿 که در اطاق بود رفت و با پارچه‌ای روی او را پوشاند. 🧔🏻 ؛ 🍃 تو از بتی که نه می‌بیند و نه می‌شنود میکنی، پس من از خدای یگانه حیاء نکنم⁉️ 👸🏻 تا از او کام گیرد ☝🏻 یوسف به طرف درب خروجی🚪 دوید، 👸🏻همسر عزیز، و پیراهن یوسف👕 را از پشت ، 🔹در این هنگام 🤴🏻 وارد اتاق شد و با دیدن حالت آنها سخت 😳 و 😟 شد و زن با دیدن شوهرش گفت؛ 👸🏻« کسی که به خانواده تو کرده چیست❓ جز اینکه زندانی یا دچار عذاب دردناک شود.»🤷🏻‍♀️ 🧔🏻«یوسف گفت؛ 🍃 او از من کام خواست. ↩️در این میان که مردی زیرک و و بود وارد شد و از تبادل کلمات داستان را فهمید و گفت؛↘️ 👤:☝🏻« 👕 از جلو چاک خورده بود زن راست می گوید و یوسف از دروغگویان است. ☝🏻 و از پشت دریده باشد، زن دروغ میگوید و یوسف از راستگویان است.»✔️ 🤴🏻 چون دید👀 پیراهن یوسف از پشت سر پاره شده به حقیقت امر واقف شد ✅ و بی‌گناهی یوسف آشکار گردید و گفت؛ 🤴🏻«بی شک این از شما است، که نیرنگ شما زنان بزرگ است.🤦🏻‍♂️ از این پیشامد روی بگردان و تو برای گناه خود آمرزش بخواه که .» 🤴🏻عزیز رو به یوسف کرد و گفت؛ زبانت را از بحث درباره این ماجرا کنترل کن و بترس که این قضیه فاش گردد و بر سر زبانها جاری شود.⚠️ ادامه دارد... _☀️ 🌤️ 🌥️ ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐
⚜️ ڕاه ســعــادتـــ ⚜️
📘 #از_آدم_تا_خاتم 📖 📝 #پارت_صدو_چهارم 🔻 #بوی_پیراهن_یوسف_و #دیدار_یوسف_با_یعقوب
📘 📖 📝 🔻 🌸زلیخا دگر بعد از آن ماجرا 🍃 که شد مکنت و عزتش بر فنا 🌸ز حُسن اوفتاد و دگر پیر شد 🍃 فقیر و علیل و زمین گیر شد 🌸چو یوسف به نزد زلیخا رسید 🍃 یکی زال فرتوت و گریان دید 🌸بپرسید یوسف که تو کیستی 🍃 که در چشم ما آشنا نیستی 🌸جوابش بگفتا، زلیخا، منم 🍃که از عشق‌تو سوخت جان‌وتنم 🤴🏻 در همان سالهای خشکسالی مرد.⚰️ ↩️و تبدیل به زنی رنجور و بیمار شد. 😔 🔸به پیشنهاد عده‌ای، روزی بر سر راه یوسف قرار گرفت. 🔹هنگامی که مرکب پادشاهی یوسف به نزدیک او رسید، ؛ 👵🏻:سپاس خداوندی را که 👈🏻 به خاطر گناه به بندگی می‌کشاند 👈🏻و به جهت اطاعت خویش به پادشاهی میرساند. 🧔🏻 زلیخا را شناخت و تمام آزارها و توطئه های او را به یادش آورد. 🤦🏻‍♂️ 👵🏻 ؛ ای پیامبر خدا، که من به چند چیز مبتلا بودم. ⏪ ، که عشق تو دل مرا شکافته و مرا شیفته تو ساخت. خداوند مخلوقی به زیبایی تو نیافریده است و زیبایی تو مرا دیوانه کرد.😔🤦🏻‍♀️ ⏪ بود. من به خاطر تو از همه مردم کناره گرفتم و به هیچ چیز جز تو فکر نکردم. تو زیباترین انسان روی زمین هستی. 🧔🏻 ؛ پس اگر دیده‌ات بر پیامبری به نام محمّد صلی الله علیه و آله که بعدها به رسالت میرسد. بیافتد چه خواهی کرد؟⁉️ 👵🏻 ؛ از همین حالا محبت او در دل من جای گرفت. ♥️خداوند به یوسف ✨ فرستاد که هرکس را که محبت پیامبرم در دلش باشد دوست میدارم. 🧔🏻 از زلیخا پرسید؛ ؟⁉️ 👵🏻 گفت؛ . 🤲🏻 زلیخا دوباره به زنی جوان و زیبا تبدیل شد و 👈🏻 به ازدواج یوسف درآمد.👩‍❤️‍👨 🔹 در مصر کنار یوسف زندگی کرد و آنگاه 140 و یا 147 سالگی قبض روح شد.⚰️ 🔸 توسط یوسف به منتقل شد و در آنجا به خاک سپرده شد.✔️ 🔹 نیز یکی از بکائین است، او در فراق یوسف روزهای بی شماری را گریه کرد. 😭 🔸 نیز در فراق پدر بسیار گریه کرد.😭 ↩️به طوری که در زندان، زندانیان را با گریه‌هایش آزار می‌داد و آنها با هم توافق کردند که یوسف روزی گریه کند و روز دیگر آرام باشد. تا زندانیان دیگر استراحت کنند.👌🏻 ادامه دارد...... _☀️ 🌤 🌥 ☁️ _ ┈─➤🌿⊱•❁•─ 🥀─•❁•⊰ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ╔═ೋ✿࿐ ⛥ @masirsaadatee ╚🦋⃟ٖٜٖٜٖٜ🌤════ೋ❀⛥࿐