eitaa logo
گروه کلام و فلسفه دین موسسه امام خمینی ره
3.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
766 ویدیو
280 فایل
اطلاع رسانی گروه کلام و فلسفه دین ارتباط با ادمین جهت تبادل اطلاعات . . @sahbayeandisheh. @Hasanusofian @javadgoli @Slmmv30
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 به مناسبت فرارسیدن عید سعید غدیر خم، کتاب صوتی «در پرتو ولایت» در پایگاه اطلاع‌رسانی آثار حضرت‌آیت‌الله مصباح یزدی رضوان‌الله علیه بارگذاری شد. 💠 این کتاب که شرح و توضیح حضرت استاد درباره مفهوم ولایت است، به تبیین فضایل امیر مؤمنان علیه‌السلام و منشأ مشروعیت حکومت ایشان، بازشناسی عوامل مخالفت با حضرت و پاسخ به برخی از شبهات درباره مفاهیمی چون ولایت، امامت و ولایت فقیه می‌پردازد. 💠 مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمينی‌ رحمة‌الله‌عليه پيش از اين علاوه بر انتشار کتاب‌های مرحوم علامه مصباح يزدی رضوان‌الله‌‌عليه، امكان دسترسی علاقه‌مندان به انديشه و آثار آن حكيم فرزانه را در قالب پایگاه اطلاع‌رسانی، نرم‌افزار، و کتابخوان همراه فراهم كرده است. 💠 علاقه‌مندان می‌توانند اين كتاب صوتی‌ را از آدرس زیر در پایگاه اطلاع‌رسانی آثار مرحوم علامه مصباح يزدی رضوان‌الله‌عليه دريافت كنند. 🌐https://mesbahyazdi.ir/node/1959 🆔@meshkatnoor
🍃مباحثه با آقا مرتضی بالای درخت بادام...🍃 🔺یکی از ابعاد شخصیتی برادر عزیزم جناب حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مرتضی موسوی (ره) قوت ایشان در چیزی است که فلاسفه و حکماء از آن تعبیر به حکمت عملی یا عقل عمل می‌کنند که خود مشتمل بر اخلاق، تدبیر منزل و سیاست مُدُن می‌باشد. شواهد بر این گفته فراوان است اما نقل خاطره‌ای سبز و خرّم بالای درخت بادام با این مرحوم می‌تواند تا حدودی این جنبه را آئینه‌داری کند. حدود سال ۹۲ یا ۹۳، یعنی ده یازده سال پیش آقا سید مرتضی و بنده مشغول چیدن بادام از تک درختی در باغ پدر بودیم و مثل همیشه از هر دری سخنی به میان می‌آمد و در این حین سخن به فعالیت من در تلگرام در آن زمان رسید. بنده به هدف تبلیغ و تبیین و معرفت‌بخشی در قالب گروه و کانال در آن روزگار در تلگرام فعال بودم. آقا مرتضی همانجا نسبت به فعالیت من در تلگرام اعتراض کرد، حرف من این بود که تلگرام صرفا یک زمینه و بستر است و این محتوی است که مهم بوده و ظرف فضای شبکه را پر می‌کند و ما نباید عرصه را در این فضا خالی کنیم، آقا مرتضی ولی به جد معتقد بود که شبکه‌های اجتماعی خارجی بستری خنثی نیستند زیرا مدیریت آنها در دست دیگران و خارج از حاکمیت قانون ماست و لذا مدیریت افکار عمومی ملت ما در دست دیگران است و از طرفی ایشان بر اهمیت اطلاعات و داده‌های مردم تأکید داشت که در بستر شبکه‌های خارجی در دسترس بیگانگان قرار می‌گرفت و لذا تأکید داشت که نباید با فعالیت در این شبکه‌ها به رونق آنها کمک کرد بلکه ما باید با حضور و فعالیت در شبکه‌های داخلی باعث رونق آنها گردیم و بر اساس این قانون که عرضه مبتنی بر تقاضاست مطالبه مردم باعث پیشرفت این شبکه‌ها و تشکیل یک فضای مجازی سالم و قانونمند برای کنش اجتماعی می‌گردد. آقا مرتضی بادام می‌چید و استدلال می‌آورد و البته حرفهایش منطقی و قابل تأمل بود. چیدن بادامها تمام شد اما پرونده این بحث برای من باز بود و من با مطالعه و تأمل فراوان بالأخره در طرف آقا مرتضی قرار گرفتم. البته حوادث و اتفاقاتی که بعدا در کشور افتاد و هزینه‌های زیادی بر اقتصاد، فرهنگ و امنیت ما وارد آورد عملا صحت این مطالب و نقش کلیدی این شبکه‌ها را اثبات کرد و اکنون همه این را می‌دانند که مدیران شبکه‌های اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام نشر مطالب را با هوش مصنوعی مدیریت می‌کنند و به عنوان مثال گروههای تروریستی و اندیشه‌های ضد ملی و ضد دینی و افراطی به راحتی در آنها فعالیت می‌کنند اما از طرف دیگر حتی از پخش تصاویر قهرمانی ملی مثل سردار سلیمانی ممانعت می‌کنند. اما آقا مرتضی این تحلیلها را زمانی بیان میکرد که این مباحث مطرح و متداول نبود و حتی بیشتر فرهیختگان ما نیز متوجه این نکات و مطالب نبودند. این سالهای اخیر هم مسأله جمعیت دغدغه اصلی آقا مرتضی شده بود و توابع و آثار وحشتناک کاهش و تحدید جمعیت به بیان ایشان بعضی شبها خواب را تا صبح از چشمانش می‌ربود و جسم بیمارش را بیمارتر می‌کرد. قوت عقل عمل آقا مرتضی او را به مسافری از آینده تبدیل کرده بود، گو این که او از آینده آمده بود تا ما را با بیان مستدل و منطقی، متنبه و متوجه دامها و پرتگاههایی کند که بر سر راه ما و منتظر قدمهایمان هستند. به نظرم آقا سید مرتضی، ده بیست سال دیگر تازه طلوع خواهد کرد و کتب و آثارش دیده خواهد شد هنگامی که شاید دیر شده باشد و همه خواهند فهمید که او حق داشته تا این حد دغدغه‌مند باشد. سید روح‌الله موسوی https://eitaa.com/joinchat/2242904287Cc9ca8d6a95 🆔@meshkatnoor
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه مهم برای این روزها 🔺️ دستورالعمل معنوی آیت الله مصباح یزدی(قدس سره) برای انتخاب رئیس جمهور اصلح 🆔@meshkatnoor
بازرگان یک مسلمان معتقد به اصول بود که در غرب تحصیل کرد و با فرهنگ آنجا کاملا آشنا شد، خواسته یا ناخواسته از فناوری دموکراسی و حقوق بشر غرب، اثر پذیرفت و در بازگشت از فرانسه نیز تلاش کرد اسلام را با ارزش های مدرن پیوند دهد. نویسنده در این اثر سعی کرده با مطالعه دقیق همه آثار و پیش نویسی و دسته بندی آن ها به یک جمع بندی نهایی درباره اندیشه و دیدگاه های دینی و سیاسی مهندس مهدی بازرگان برسد. 📌 کتاب "نقد بازرگان" بررسی و نقد دیدگاه های دینی مهندس مهدی بازرگان، اثر حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر عالیمان و با نظارت علمی دکتر موسی فقیه حقانی می باشد که در 391 صفحه توسط انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره منتشر شده است. 🆔@meshkatnoor
✨(طرحی از معنای زندگی بر اساس منش و روش مرحوم حجت‌السلام و المسلمین دکتر سید مرتضی موسوی (ره)) 🔅آقا سیدمرتضی می‌گفت: «وقتی پزشکم به من گفت بیماریت بدقلق شده و این آخرین داروی موجود است از او پرسیدم: اگر این دارو اثر نگذاشت چی؟ و او پاسخ داد: دیگر باید بروی دعا کنی!» اما متأسفانه آن دارو هم بی‌تأثیر بود و عضلات ایشان هر روز تحلیل می‌رفت و ضعف و تنگی نفس هر روز شدیدتر می‌شد... آیا می‌توانیم خودمان را لحظه‌ای جای سید مرتضی قرار دهیم؟ واقعا در این شرائط قرار بگیریم چه می‌کنیم و چه حالی خواهیم داشت؟ اینجاست که فلسفه‌ها و نحله‌ها، راه‌حل و داروی خود را برای این وضعیت بغرنج ارائه می‌دهند تا مگر به قول خودشان راهی به رهایی برند و رنج زندگی را بر انسان قابل تحمل سازند. در این میان فیلسوفان اگزیستانس بیش از هر مکتب فکری دیگری بر این موضوع تمرکز کرده و همین رنج و شرّ و مرگ و نحوهٔ رویارویی انسان با آن را نقطهٔ محوری فلسفهٔ خود قرار داده‌اند. اما آقا سید مرتضی خصوصا در این برهه جانکاه بر اساس چه فلسفه‌ای می‌زیست و بر رنج بیماری لبخند می‌زد؟ به نظرم فلسفه او برای زیستن چیز غریبی نبود اما سید مرتضی از اعماق جان به آن باور داشت و به آن عمل می‌کرد. فلسفهٔ او «بندگی و رضا» بود، این که انسان باید همواره بندگی خدا کند و ببیند که وظیفه‌اش در برابر او چیست اما نتیجه را به خداوند واگذار نماید و به آن راضی باشد و بداند که پروردگار مهربان در هر حال، خیر و صلاح و بهترین‌ها را برای بنده‌اش می‌خواهد، و این فلسفه‌ای بود که به گفتهٔ خود آقا سیدمرتضی به او آرامش می‌داد. در اوج بیماری به من می‌گفت گاهی با امام زمان (عج) مناجات می‌کنم و می‌گویم من تا کنون در مسیر کسب دانش دین به قصد خدمت به شما تا حد توان و استعدادم تلاش کرده‌ و اندوخته‌ای فراهم آورده‌ام ‌که در ادامه برای نقش‌آفرینی اگر صلاح می‌دانید در خدمتم و اگر صلاح نمی‌دانید، پذیرا هستم. فلسفه بندگی و وظیفه‌گرایی آقا سید مرتضی باعث شده بود در همان شرائط رنج‌خیز نیز بسیار پرتلاش و بانشاط باشد و لذا ضمن پی‌گیری مجدانه امر درمان و دعا و نیاز به درگاه الهی، در مسیر هدف و رسالت خود تا اندک توان و نایی در بدن داشت از کوشش و تلاش فروگذار نکرد. این اواخر اگرچه نمی‌توانست برای کار بیرون برود اما در منزلش بر روی تخت بیماری کارهای علمی و تبلیغی را به هر مشقتی که بود انجام می‌داد و وظیفه‌اش را ادا می‌کرد، به عنوان مثال تدریس درس «فلسفه اخلاق» برای دانشگاه مجازی را تا آخرین روزهای حضور در خانه در حالی انجام داد که به سختی صحبت می‌کرد و به علت عدم توانایی و ضعف شدید عضلانی، همسرش برایش گوشی را حین تدریس نگه می‌داشت. من دیدم ایشان حتی میان وسائلی که برای بیمارستان همراه داشت، کتاب درسی را هم برداشته بود تا مگر بتواند تدریسش را در بیمارستان هم ادامه دهد که به علت وخامت حال و بدحالی توفیق این کار را پیدا نکرد. اکنون که این مطلب را می‌نویسم موسم انتخابات است و بجاست یاد کنم از آخرین حضور سید مرتضی در انتخابات که همین وظیفه‌گرایی او باعث شد بعد از ناامیدی از آمدن واحد سیار به منزل، برای انجام این وظیفه اجتماعی خود با چنان وضعیت مشقت‌بار و متأثرکننده‌ای به شعبهٔ اخذ رأی مراجعه کند که مأمور انتظامی و رئیس شعبه را تحت تأثیر قرار داده بود تا آنجا که همان ورودی شعبه، رأی ایشان اخذ شد. کسانی که در انتخابات به جای وظیفه‌گرایی ایده‌آل‌گرا هستند اگر در تمام امور زندگی پیرو این فلسفه باشند بی‌گمان یک زندگی پر از رنج و تنش در انتظارشان است و روی خوشی و رهایی را نه فقط در شرائط محنت که روال معمول زندگی نخواهند دید. فلسفه عبودیت و بندگی بر خلاف فلسفه‌های دیگر علاوه بر واقع‌نمایی، هرگز تأثیر و کارکرد خود را از دست نمی‌دهد. دیشب یکی از دوستان آقا سید‌مرتضی به من می‌گفت: من ندیدم که لبخند لحظه‌ای از لبهای سید محو شود... آری، پشت این لبخند فلسفه‌ای نهفته بود... سید روح‌الله موسوی 🆔@meshkatnoor
📌آیا شرکت در انتخابات، حق است یا تکلیف؟ ✍️پاسخ 1️⃣شرکت در انتخابات، از این جهت که انسان می تواند سرنوشت خود را تعیین کند، یک حق است. حق دارد بگوید چه کسی برای من، تصمیم گیری کند. 2️⃣اگر شرکت در انتخابات، صرفاً یک حق باشد، انسان می تواند بگوید، از حق خودم استفاده نمی کنم. 3️⃣در عین حال، شرکت در انتخابات، یک تکلیف دینی نیز است. به دو جهت: 4️⃣نخست آنکه، خداوند خواستار اجرای دین در جامعه است. پس بر هر بنده ای نیز تکلیف است که خواست خدا را در جامعه محقق کند. حکومت دینی برای اجرای دین در جامعه تشکیل می شود. رأی دادن در حکومت دینی، به معنای تأیید حکومت دینی برای اجرای دین در جامعه است که وظیفۀ هر انسان دیندار است. 5️⃣دوم آنکه، اگر انسان حتی احتمال دهد، از میان دو جریان رقیب در انتخابات، حاکمیت یک جریان خاص، ممکن است منجر به تضعیف دینداری مردم شود، ساکت نشستن در این برهه، به این معناست که برایش فرقی نمی کند، جامعه دیندارتر شود یا نشود. برایش تفاوت نمی کند که دین در جامعه اجرا شود یا خیر؛ حال آنکه، انسان نسبت به اجرای دین در جامعه، مکلّف است. 6️⃣بنابراین، شرکت در انتخابات و رأی دادن به فردی که به دنبال تحقق اجرای دین در جامعه است، هم حق است و هم تکلیف. ✅کانال یادداشتهای اعتقادی 🆔@faryab110 🆔@meshkatnoor
آیا اخلاقا و شرعا مجازیم در انتخابات بی طرف و ساکت باشیم؟ ✍به دلیل تأثیر عظیم رئیس جمهور در سرنوشت کشور و ملت، فعالیت و ایفای نقش در انتخابات از اوجب واجبات است. این ایفای نقش در شناخت اصلح و ترغیب و تشویق مردم به انتخاب فرد اصلح است. متاسفانه کسانی را می بینیم که به رغم اینکه می دانند چه کسی اصلح است به خاطر ملاحظات و مصلحت اندیشی های خودمحورانه و نفسانی و منافع دنیوی مهر سکوت بر لب زده اند. کسی که به اخلاق و شریعت پایبند است و خیر و صلاح ملت مملکت را می خواهد در برابر چنین رویداد سرنوشت سازی نمی تواند ساکت و بی تفات باشد. این بی عملی زمینه را برای روی کارآمدن افراد ناصالح فراهم می کند. رئیس جمهور یک نفر نیست، وقتی رئیس جمهور را انتخاب می کنیم در واقع تمام وزرا و معاونان و مشاوران و مدیران کشوری و استانی را انتخاب می کنیم. حال اگر فرد نامناسبی را انتخاب کنیم در واقع کل کشور را به سمت انحطاط و قهقرا سوق داده ایم. دراین صورت در گناه تمام منکرات و سیئاتی که از باند ناصالح صورت می گیرد و تمام حسناتی و معروف هایی که فوت می شود شریک خواهیم بود. از تاریخی که خود تجربه کرده و شاهد بوده ایم درس بگیریم. دولتی داشتیم که حاصلش تسلیم شدن و ذلت دربرابر دشمن و برباد دادن دستاوردهای هسته ای از یکسو و غارت و اختلاس بیت المال و رکود و فلاکت اقتصادی از سوی دیگر بود. نه چرخ سانترفیوژ چرخید نه چرخ صنعت و اقتصاد. سانترفیوژ بتن شد، کارخانجات یکی پس از دیگری تعطیل، کارگران بیکار، اقتصاد فلج و خزانه کشور خالی شد. خانم کلینتون وزير امور خارجه وقت آمریکا در کتاب خاطراتش نوشت که با انتخاب روحانی ایران را ۲۰ سال عقب راندیم بدون اینکه یک تیر شلیک کنیم! دولتی که برخی از مسولانش جز به فکر زراندوزی و اشرافیت و کاخ سازی در شمال تهران و لواسان نبودند و برادران و دامادها و دختران و پسران و ایل و تبارشان با رانت خواری و حقوق های نجومی و دزدی و اختلاس مملکت را غارت کردند که جمعی از آنها اینک در زندان هستند و جمعی دیگر با پول های میلیاردی به یغما برده ملت در خیابان های پاریس و برلین و لس آنجلس مشغول خوشگذرانی اند. آنها با تمام قوا و با پشتیبانی امپراطوری رسانه ای شیطانی استکبار باز به میدان آمده اند و گریبان ها چاک می کنند و حنجره ها می درند تا دو باره بر این کشور مسلط شوند و فرصت ازدست رفته را بازستانند. دولتی هم داشتیم مثل دولت شهید خدمت رئیسی مظلوم که رئیس جمهور و کابینه اش در راه خدمت به ملت سر از پا نمی شناختند و با سختکوشی و مجاهدت خود کشور را از لبه پرتگاه سقوط نجات دادند و جایگاه جهانی کشور را ارتقا دادند. اگر این دولت هشت سال به کار جهادی خود ادامه می داد قطعا بسیاری از مشکلات این کشور حل می شد و کشور در مسیر پیشرفت قرار می گرفت. این دو نوع دولت حاصل دو نوع انتخاب است. اینک ما بر سر همان دوراهی ایستاده ایم: دولتی از جنس گروه اول یا دولتی از جنس دولت رئیسی. آیا با هیچ بهانه ای می توان در یک چنین رویداد عظیم تاریخی بی خیال و بی طرف ماند و تنها تماشاگر صحنه بود؟ منطق بی تفاوتی همان منطق بنی اسرائیل است که می گفتند: «اذهب انت و ربک فقاتلا انّا هاهنا قاعدون.» جهادی که این چند روز بر هر کسی واجب است این جهاد است. اگر این تکلیف فوت شود قابل جبران نیست. وقت تنگ است. اگر به وظیفه خود عمل نکنیم این چند روزه به سرعت می گذرد و روسیاهی برای کسانی می ماند که دست روی دست گذاشتند و به وظیفه خود عمل نکردند. کسی که در انتخابات شرکت نمی کند و کسی که در انتخابات شرکت می کند اما به خاطر منافعش به فرد غیر اصلح رأی می دهد و یا برای او تبلیغ می کند در محکمۀ الهی مسئول است. کسی که در انتخابات شرکت می کند و حتی به فرد اصلح هم رأی می دهد، اما با اینکه می تواند از او تبلیغ کند کاری نمی کند، نیز به میزان کوتاهی اش مسئول است و باید پاسخگو باشد. خوش بود گر محک تجربه آید به میان تا سیه روی شود هر که در او غش باشد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 https://eitaa.com/dreshkevari 🆔@meshkatnoor
🔸 هم اندیشی علمی رابطه حجاب و مدرنیسم 🔺 بررسی نقش مدرنیسم در کشف حجاب 🔰 قطب علمی فلسفه دین اسلامی پژوهشگاه با همکاری موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، دانشگاه تهران و پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار می‌کند: 🎙 با حضور: حسین بستان ✍️ دبیر علمی: قاسم بابایی 📅 سه شنبه ۱۲ تیر ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۴۵ 🏢 قم، سالن جلسات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 📡 حضور مجازی از طریق: 🌐 skyroom.online/ch/iict/qotb 🔍 مشروح خبر👇 🌐 iict.ac.ir/hejab-5 🆔 @iictchannel 🆔@meshkatnoor
هدایت شده از ديانت و عقلانيت
♨️ چکیده تقابل گفتمان حاکم بر دو نامزد ریاست جمهوری: -اول تحریک هیجان است -دومی رشد اگاهی وعقلانیت -اولی ناامیدی ایجاد می کند -دومی امیدافرین است -اولی فقط مطالبه ها را می بیند -دومی نیازها را هم می بیند -اولی در سطح چالش می ماند -دومی سراغ لایه های زیرین چالش ها می رود -اولی داده اش را از منابع قدرت می گیرد -دومی داده اش را از متن مردم -اولی فقط چالش را می بیند -دومی برای چالش برنامه می دهد -اولی راه حلش را حواله به بیرون از خود می دهد -دومی راه حلش اتکا به خودش است -اولی پشت سر مردم حرکت می کند - دومی پیشرو و جهت دهنده است 🔻در نهایت اینکه؛ 🔸اولی پوپولیسم است 🔸دومی مردم‌سالاری دینی پوپولیسم موفقیت خودش را نگه داشتن مردم در "جهل" می داند و مردمسالاری در "رشد آگاهی" های مردم. 🔻نتیجه اینکه: سالها تقابل جریان انقلاب در برابر اصلاح طلب ها و غربزده ها سر همین دو نگاه بوده است و جمعه یکی از این دو راه حل را باید انتخاب کرد. 🆔@mjafari_ir
📣 مجله پاسخ شماره ۳۴ منتشر شد. 🔸پاسخ گویی به سوالات و شبهات روزآمد، با رويكردی تهاجمی و نقدِ روشمندِ جريان های فكری و فرهنگی 🔹 شماره ۳۴ - تابستان۱۴۰۳ ـ ویژۀ محرم 📝فهرست مطالب 1️⃣اختلال در روند پاسخ‌گویی و راهکارهای جلوگیری از آن 2️⃣واکاوی مقایسه رفتار امام حسین علیه السلام و عبدالله‌بن‌زبیر در جریان بیعت خواهی 3️⃣نقد استناد تاریخی ازدواج امام حسین علیه السلام با اُرَیْنَب 4️⃣ علل عدم قیام امام حسین علیه السلام در زمان معاویه 5️⃣بررسی تأثیر دشمنی بنی‌امیه با بنی‌هاشم در حادثه کربلا 6️⃣ بررسی گزارش‌های شهادت حضرت علی‌اصغر علیه السلام 7️⃣رمزگشایی از واقعه تکریم یزید از اسیران کربلا 8️⃣پاسخ به پرسش‌ها و شبهات منتخب / گروه تاریخ 📌دانلود نسخه کلی مقالات ▫️ منتظر پیشنهادها و انتقادهای سازنده شما در تکمیل و ارتقاء این نشریه خواهیم بود. 🖇 برای دانلود فایل پی دی اف و فایل مجله روی لینک زیر کلیک کنید: https://www.pasokhmag.ir ◄مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات (حوزه‌های علمیه) ➡️ @spasokh
🔥🔥 دوره کوتاه مدت ش ۱ «نقد و بررسی نظریه تداخل علم در دین» 🎙استاد محترم حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مدیر گروه فلسفه دین و کلام جدید مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی ره 🕓 شنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۹ تا ۱۲ صبح 🔹حضوری در سالن اجتماعات مرکز تخصصی کلام اسلامی و تفسیر واحد کرمانشاه 🖥مجازی در آدرس زیر https://www.skyroom.online/ch/aq2aq2/jalaseh جهت ثبت نام در دوره به آیدی زیر پیام دهید @M_S_Dolatshahi ✅ در صورت حضور در دوره و قبولی در آزمون گواهی دوره اعطا خواهد شد🌱 🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🌐 کانال مرکز تخصصی کلام اسلامی و تفسیر_ واحد کرمانشاه --------------------------------- 💠 @kalamkermanshah 🆔@meshkatnoor
💢انجمن علمی فلسفه اسلامی حوزه قم با همکاری مؤسسه پژوهشی امام علی (ع) برگزار می‎کند: 📣 عرفان و فلسفه و منطق (فصل_اول) 🔰با تدریس شاگردان برجسته علامه حسن زاده آملی، علامه جوادی آملی و علامه مصباح یزدی ✅ فرصتی بی‎نظیر برای فراگیرانِ علوم عقلی از سراسر ایران و جهان به صورت و 🔰جهت مشاهده سرفصل ها، روز و ساعت هر دوره کلیک کنید. ⏳ظرفیت محدود است و اولویت با عزیزانی است که زودتر ثبت نام کرده باشند. 🗓ثبت نام تا پایان تیرماه 👈 اطلاعات بیشتر و ثبت نام از طریق پیام به آیدی: @Imam_110 🆔@meshkatnoor
🔮 مجموعه پیام‌های مکتب عاشورا ♨️ پیام نهم: یاری دادن امام(ع)، نجاتِ خودمان‼️ ✅ نه خدا به یاری ما نیاز دارد و نه وَلیِّ خدا! یاریِ امام زمان(عج)، یعنی پیوستن به او برای نجات خودمان! 🔺 @RooyinDezh 🆔@meshkatnoor
❇️ امام سجاد(ع) در خفقان‌آورترین شرایط عَلَم امامت را به دوش کشید. 🔹 در عصر غم انگیز عاشورا که تلخ ترین حادثه عالم تا ابد رقم خورد، فرزند حسین بن علی(ع)، حضرت سجاد(ع) امامت را به دوش گرفت. غم های کربلا و جنایت های وحشتناک روز عاشورا کافی است که هر انسانی را از پای درآورد، اما علی بن الحسین(ع) در این شرایط اسفبار، می باید ۳۵ سال هدایت جامعه اسلامی و احیای دین جدش را بر عهده بگیرد آن هم در شرایطی که طبق نقل تاریخ حتی اجازه سخن گفتن با یارانش را به او نمیدادند.... او در دوره خونریزترین حاکمان بنی امیه با امامت خویش شیعه را از تلخ ترین و سخت ترین برهه تاریخ، به سلامتی عبور داد و نگذاشت گردنکشان عالم با زور و استبداد دین محمد(ص) را به بیراهه بکشانند. حضرت سجاد(ع) با استقامت‌ عاشورا را تا ابد زنده کرد، گریه ها و روضه های او چون سیلی بنای جباران را ویران نمود و سجـ❤️ده های او حقیقت نماز را تا ابد زنده نگه داشت. او با هنر امامت خود شیعه را مفتخر به تاریخ کرد و با خطبه ی خویش کاخ یزید زمان را لرزاند و با قدرت روحی خویش ذخیره ی امامت را تا قیام قیامت برای اهل سماوات و زمین به امانت نهاد. ایام امامت او غم بارترین دوره در بین امامت معصومین علیهم السلام بوده اما به ما یاد داد و دهان ما را به روی تمام بهانه ها بست و آن هم اینکه برای خدا باید از همه ی هستی خویش گذشت و دم نزد و این اوج اخلاص، مردانگی و بندگی در طول تاریخ است. eitaa.com/BEYTOSAJJAD 🆔@meshkatnoor
📌متن شبهه👇 یکی از بهترین جملاتی که درباره امام حسین علیه السلام شنیدم این بود: امام حسین (ع) برای امر به معروف و نهی از منکر شهید شد ولی امر به معروف و نهی از منکر حاکمان نه مردم. ‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏‌‌‌‌ 📌پاسخ شبهه👇 💠 هدف امام حسین علیه السلام اصلاح و امر به معروف و نهی از منکر کل جامعه بوده است؛ هم حاکمان و هم مردم. 💠 حضرت به در وصیت به برادرش محمد حنفیه فرمودند که هدفشان اصلاح امت، کل جامعه است. (انما خرجت لطلب الاصلاح فی امة جدی (ص)) مقصود حضرت این بود: ارزشهای اسلامی جامعه را که تغییر کرده است به حالت صحیح آن بازگردانند. 💠 بدون تردید اصلاح امت یعنی کل جامعه ممکن نیست تا ابتدا حاکمان اصلاح شوند. از این رو ابتدا حضرت باید حکومت دینی تشکیل می‌دانند و تلاش می‌کردند که حکومت بنی‌امیه را ساقط کنند تا در قدم بعد بتوانند کل جامعه را به مسیر صحیح برگردانند و اصلاح نمایند. 💠 قیام علیه حکومت یزید هدف اصلی امام علیه السلام بود چرا که با وجود او اصل اسلام در خطر نابودی قرار گرفته بود. امام حسین علیه السلام از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل فرمودند:  مَنْ‏ رَأَى‏ سُلْطَاناً جَائِراً مُسْتَحِلًّا لِحُرُمِ اللَّهِ نَاكِثاً لِعَهْدِ اللَّهِ مُخَالِفاً لِسُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ يَعْمَلُ فِي عِبَادِ اللَّهِ بِالْإِثْمِ وَ الْعُدْوَانِ ثُمَّ لَمْ يُغَيِّرْ بِقَوْلٍ وَ لَا فِعْلٍ كَانَ حَقِيقاً عَلَى اللَّهِ أَنْ يُدْخِلَهُ مَدْخَلَهُ؛ هر كس ببيند سلطان ستمكارى حرام خدا را حلال نموده، عهد الهى را شكسته و با سنت رسول الله مخالفت مى‏ورزد و در ميان بندگان خدا به گناه و ستم رفتار مى‏كند ولى با كردار و گفتار خود بر عليه او قيام نكند، خدا حق دارد او را وارد جایی کند كه آن سلطان ستمكار را وارد می‌کند. (وقعة الطف، ۱، ۱۷۲) 💠 ایشان در نامه به سران بصره هدف هدف خود را احیاء سنت جدشان و مبارزه با بدعتها در جامعه دانسته‌اند. أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى كِتَابِ اَللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِيِّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) فَإِنَّ اَلسُّنَّةَ قَدْ أُمِيتَتْ، وَ إِنَّ اَلْبِدْعَةَ قَدْ أُحْيِيَتْ (وقعة الطف، ۱، ۱۰۳) 💠 در یک کلام می‌توان گفت هدف سیدالشهدا علیه السلام حاکمیت دین و عدالت در جامعه بوده است. هدف ایشان اصلاح حاکمان و حکومت و همچنین اصلاح امت و جامعه اسلامی بود. ✍️ داوود اسفندیاری؛ دکترای کلام 🆔@meshkatnoor
🔴 متأسفانه برخی مراسم عزای حسینی، به کارناوال، با موسیقیهای شاد، محل گناه، جلوگری و بی حجابی تبدیل شده است ▪️مجالس حسینی «همه افراد» را در آغوش می‌گیرد اما نه «همه افعال» (ولو گناهان) را. 👈این محافل به روی گنهکار هم باز است اما نه به روی گنهکاری 🔸 این مراسم، محل به خود آمدن است نه از خود و خدا غافل شدن 🔹به فرموده امام صادق (ع)، این مراسم باید محل زنده کردن یاد و راه امامان (ع) و دین الهی باشد، (نه محل انجام منکر آشکار) 🔸این مراسم به روی شرابخوار و قمارباز هم باز است اما نه به روی شرابخواری و قماربازی 🔹به روی بی حجاب هم باز است اما نه به روی بی حجابی 🖌 ابوالفضل ساجدی 🔰 @Sajedi_ir 🆔@meshkatnoor
🔻دیانت در نسخۀ لیبرال‌های مذهبی -۱ 🖊مهدی جمشیدی ۱. لیبرال‌های مذهبی، هویّت پیچیده‌ای دارند: تودرتو و چندلایه‌اند و همچون یک متنِ ناخواسته، محمل تأویل‌های متعدّد قرار می‌گیرند و برداشت‌های متفاوت را برمی‌تابند. هر کسی می‌تواند از زاویه‌ای و به ‌اعتباری به آنها بنگرد و فهم خاصی را ارائه کند. اما حقیقت این است که اینان، باطن «دین» را به نفع «تجدّد»، مصادره‌به‌مطلوب می‌کنند و پوسته‌ای بی‌خاصیّت و شعاری و ظاهری از دین را به عوام عرضه می‌کنند تا نشان بدهند که میان دین و تجدّد، جمع کرده‌اند. عوام نیز که دلبستۀ دین هستند و البته به دلیل غرب‌زدگی تاریخی، بیش‌وکم نیز سودای تجدّد دارند، فریب اینان را می‌خورند و «نسخۀ متناقض»‌شان را می‌پذیرند. نخستین نسل از لیبرال‌های مذهبی، در روشنفکران دورۀ مشروطه متولّد شد و اینجا، نقطۀ آغاز روایت لیبرالی از اسلام بود. التقاط در رویکرد متمایل به عالَم تجدّد، در این برهۀ تاریخی تحقّق یافت و به یکی از چالش‌های معرفتیِ جامعۀ ایران تبدیل شد. ۲. اگر از تحوّلات و تطوّرات نیم قرنِ پس از این بگذریم، به نهضت آزادی و مهدی بازرگان می‌رسیم که ظهورشان در دولت موقت، در عمل و عین نشان داد که لیبرال‌های مذهبی، چه اوصاف و احکامی دارند. اینان، چنان مسأله‌دار و زاویه‌مند شدند که امام خمینی، چاره‌ای جز حذف و طردشان ندید و قاطع در برابر حضور و حیات‌شان در حاکمیّت ایستاد. نسخه‌های «اصلاحی» و «اعتدالی» از لیبرالیسم مذهبی، در دهه‌های بعدی سر از خاک التقاط بیرون آورد و برخلاف بازرگان که منتقدِ حاشیه‌نشین و غیررسمی بود، اینان به عرصۀ «قدرت رسمی» راه یافتند و دهه‌ها، نهادهای اصلی و عمدۀ حاکمیّت را در اختیار گرفتند. به‌این‌ترتیب، مرزهای هویّتی‌ای که امام خمینی در دهۀ شصت بر آنها اصرار می‌ورزید، به‌تدریج درهم‌شکسته شدند و اختلاط سیاسی در ساحت قدرت رسمی به وقوع پیوست؛ چنان‌که یکی از بحران‌های نظام جمهوری اسلامی در دهه‌های گذشته، نزاع دامنه‌دار و دشوار بر سر «تداوم هویّت انقلاب» و ایستادن در مقابل خط «استحاله» و «مسخ» آن بوده است. ۳. در ترکیب لیبرال‌های مذهبی، مسأله‌ای که در نسبت با عوام موضوعیّت دارد، همین لفظ مذهبی است. لیبرال‌ها، چهرۀ عریان ندارند و آشکارا، منطق سکولار خویش را بیان نمی‌کنند، بلکه نقاب دیانت بر چهره دارند و حتی با ادبیات دینی، تجدّد را به جامعه القا می‌کنند. اگر میان «وجه لیبرالی» و «وجه دینی»، تفکیک و تمایز ایجاد کنیم و مجال ترکیب و تلفیق ندهیم، نقشۀ اجتماعی اینان، فرو خواهد ریخت. پس باید در پی واسازی و تجزیه بود و تعارض‌های درونی و تضادهای نهفته را در برابر دیدۀ عوام نهاد تا پوشش تزویر، برافتد؛ از جمله باید نسبت هویّتیِ آنها را با عاشورا فهم کرد. ۴. لیبرال‌های مذهبی، «انقلاب حسین» را می‌ستایند، اما برای اکنون، «انقلاب» و «انقلابی‌گری» را برنمی‌تابند و نسخۀ اصلاح می‌پیچند. می‌گویند انقلاب، سرنوشت نامشخص دارد و طرحی است که به دلیل وسعت آرمان‌ها، محاسبه‌ناپذیر است. به تبعیّت از کارل پوپر، بر این باور هستند که انقلاب، وعدۀ بهشت می‌دهد اما در عمل، جهنم می‌آفریند. ازاین‌رو، باید از انقلاب بر حذر بود و دچار خام‌اندیشی و بلندپروازی نشد. اگر هم جامعه‌ای، سودایی شد و هوس انقلاب در سر پرورانید و انقلابش نیز به سرانجام رسید، باید انقلاب را یک «نقطه» و «لحظه» بداند و بی‌درنگ پس از این، انقلاب و انقلابی‌گری را کنار بنهد و از «نهضت» به «نهاد» عبور کند. نظریۀ «نظام انقلابی»، خیال اندر خیال است و هیچ‌گاه میان انقلاب و نظام، هم‌افقی و هم‌نشینی پدید نمی‌آید. باید میان این دو، یکی را انتخاب کرد و دیگری را وانهاد. و اقتضای عقل و ضرورت زمانه این است که «آرمان‌خواهیِ انقلابی» را به فراموشی بسپریم و یک «نظام واقع‌بین» را صورت‌بندی کنیم. ایدئولوژی انقلابی، فقط تا هنگامۀ وقوع انقلاب، کارکرد دارد و پس از آن، با سر به دیوار سختِ واقعیّت برمی‌خورد و انقلابی‌ها در اثر این حادثه، درمی‌یابند که منطق انقلابی، فقط به کار ویران‌کردن نظم سیاسی می‌آید و نمی‌توان با منطقی که انقلاب می‌کنند، حکومت کنند. راه «حکومت» از «انقلاب» جداست و نظریۀ نظام انقلابی، خیال‌پردازیِ شبه‌نظری است. به‌این‌ترتیب، باید «سرمایۀ انقلابی» را نیز کنار نهاد و به «سرمایۀ اجتماعی» رو آورد. باید در پی «عادی‌سازی» بود؛ به این معنی که وضع انقلابی، اضطراری و موقتی و نابخردانه است و نباید در آن ماندگار شد، بلکه باید شتابان، به سوی وضع عادی و بهنجار حرکت کرد و رویکرد‌ها و انگیزه‌ها و اندیشه‌های انقلابی را به تاریخ سپرد. باید «نظام» و «اصلاح» را جایگزین «انقلاب» کرد و از انقلاب، یک خاطرۀ تاریخی‌شدۀ استثنایی ساخت. واقعۀ کربلا نیز با همۀ عظمتش، یک استثناست که قابل اقتباس و اخذ نیست. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
عاشورا‌پژوهی استاد حسین‌زاده.pdf
1.29M
✳️ فایل Pdf کتاب عاشورا پژوهی 🖌 نویسنده: استاد محمد حسین‌زاده یزدی، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) 1️⃣ دفتر نخست: مبانی معرفت‌شناختی پژوهش در نهضت عاشورا 🔷 معرفت‌شناسی مستندات نهضت عاشورا 2️⃣ دفتر دوم: نهضت عاشورا در ساحت روایات؛ رخدادهای عاشورا در منابع روایی 🔶 بخش اول: پیروزی خون بر شمشیر 🔶 بخش دوم: مصیبت‌های عاشورا ┄┅═══••✾••═══┅┄ 🏢 روابط‌عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) 🖥 @iki_ac_ir
✍ تبعیض ظریفانه در انتخاب کابینه آقای ظریف از در انتخاب اعضای کابینه سخن گفته‌ و نوشته: "تبعیض مثبت یک روش شناخته شده جهانی برای کاستن از نابرابری‌هاست و به معنی رهاکردن ارزش‌های جامعه ایران نیست". من فعلاً به ساز و کار انتخاب اعضای کابینه کاری ندارم (هرچند نکاتی انتقادی درباره آن دارم) و فقط با نگاه علمی و تخصصی این مبنای آقای ظریف را بررسی می‌کنم: تبعیض مثبت یکی از مسائلی است که در حوزه مطرح است مثلاً در جامعه آمریکا به دلیل سال‌ها تبعیض نژادی، رنگین‌پوست‌ها از شانس برابر در دستیابی به تحصیل و شغل محروم بوده‌اند لذا مجموعه امتیازات اجتماعی در ایالات متحده آمریکا برای آنها در نظر گرفته شده تا به برابری با سفید پوستان دست پیدا نمایند. به این نوع امتیازات تبعیض مثبت می‌گویند. اما آیا می‌توان چنین تبعیض مثبتی را در انتخاب اعضای کابینه به کار گرفت؟ به عبارت دقیقتر آیا چنین تبعیضی با عدالت قابل جمع است؟ پاسخ این سوال منفی است چون تبعیض در اینجا عادلانه نبوده و بنابراین از حیث اخلاقی نادرست است. اما چرا چنین تبعیضی نمی‌تواند عادلانه باشد؟ دلیل این مطلب آن است که در اینجا اعطای مقام وزارت و عضوی از کابینه شدن، امری شخصی نیست که امتیاز دادن و تبعیض قائل شدن در آن، تنها منجر به بهتر شدن شرایط یک نفر بیانجامد بلکه این انتخاب در زندگی تک تک افراد جامعه موثر است یعنی وزیر شدن یک فرد، مثل مغازه دار شدن او نیست. مغازه‌دار تصمیماتی که می‌گیرد زندگی و حقوق دیگران را تحت الشعاع قرار نمی‌دهد اما وزیر چه خوب و چه بدش، می‌تواند زندگی آدمهای زیادی را دگرگون سازد. آیا می‌توان پذیرفت که چون برفرض پیش از این فردی دچار ظلم شده است، امروز او را بر کسی که بیشتر می‌تواند خدمت کرده و مشکلات مردم را حل کند؟ آیا می‌توان با این حرفها زندگی میلیون‌ها آدم را تحت الشعاع قرار داد؟ قبول تبعیض در چنین شرایطی، شبیه منطقی است که بخشی از فلسطین را بدلیل ظلمی که می‌گویند در هولکاست به یهود شده، تقدیم به صهیونیست‌ها کردند ... آیا آن منطق درست بود؟ آیا می‌توان آن را تبعیض مثبت عادلانه دانست؟ واضح است که نمی‌توان برای جبران ظلم گذشته به کسانی، امتیازی به آنها داده شود که منجر به ظلم به دیگران گردد. بنابراین به نظر من آقای ظریف، آن "روش شناخته شده جهانی" را درست نشناختند و مانند بسیاری از موارد دیگر، را بدون مطالعه و دیدن برای ما کرده‌اند، تجویزی که از نگاه اندیشمندان اخلاق غربی هم قابل مناقشه است. البته می‌دانم این مباحث حوزه تخصصی آقای ظریف نیست ولی مگر قرار نبود در هر مسئله‌ای به افراد متخصص در آن رجوع شود آقای پزشکیان؟! بر مدار حکمت | حسن لاهوتیان 🆔@meshkatnoor