eitaa logo
تمدن جهانی
201 دنبال‌کننده
114 عکس
4 ویدیو
19 فایل
🔷️دکترسیدضیاءالدین میرمحمدی. 🔹️فارغ التحصیل مقطع دکتری،گرایش تاریخ و تمدن اسلامی؛دانشگاه معارف اسلامی/عضو هیات علمی گروه تاریخ و تمدن اسلامی؛دانشگاه معارف اسلامی ادمین کانال👈 🔹 @SZMM50 🔹eitaa.com/mir_mohammadi5050 @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">🔹ziya.mirmohammadi@gmail.com
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 و : ⏪ از مساله های کاربردی و اساسی دیگر فلسفه علم تاریخ، تحلیل تعامل علم تاریخ با علوم همگون هست. ⏪ علوم همگون علومی هستند که؛ "" با علم تاریخ دارند و از این حیث علم تاریخ می تواند با علوم همگون تعامل برقرار کند. ⏪تعامل علم تاریخ با علوم همگون در چهار سطح ذیل می تواند، تحقق پیدا کند: 🔻سطح اول تعامل: تعامل هستی شناختی علم تاریخ با علوم همگون مانند؛ "استفاده علم تاریخ از اصل مفاهیم، سازه ها و گزاره های علوم همگون در مطالعات تاریخی". 🔻سطح دوم تعامل: تعامل معرفت شناختی علم تاریخ با علوم همگون مانند؛ "استفاده علم تاریخ از نوع معتبر گزاره های نظری و نظریه های علوم همگون در مطالعات تاریخی". 🔻سطح سوم تعامل: تعامل روش شناختی علم تاریخ با علوم همگون مانند؛ "استفاده از روش شناسی های کیفی علوم همگون مانند روش شناسی پدیدار شناسی در مطالعات تاریخی". 🔻سطح چهارم تعامل: تعامل روش تحقیقی علم تاریخ با علوم همگون مانند؛ "استفاده از فنون و تکنیک های استخراج اطلاعات علوم همگون در مطالعات تاریخی". ⏪تذکر یک نکته اساسی: تعامل های سطوح چهارگانه فوق علم تاریخ با علوم همگون به صورت ذیل، می تواند ایجاد شود: 🔻الف) تعامل علم تاریخ با یک علم همگون؛ 🔻ب) تعامل علم تاریخ همزمان با دو علم همگون؛ 🔻ج)تعامل علم تاریخ همزمان باچند علم همگون؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪ "فلسفه نظری تاریخ" از نوع "فلسفه های مضاف به امور" و از نوع "علوم پیشینی" و از نوع "معرفت های درجه اول" هست."فلسفه نظری تاریخ"با"رویکردی فلسفی"، تاریخ و پدیده های تاریخی را مطالعه و تحلیل می کند. 🔶 پرسش های اساسی ذیل، از جمله پرسش های محوری در "فلسفه نظری تاریخ" هست که این نوع "فلسفه مضاف" در صدد پاسخگویی به آنهاست. 1⃣ : 🔸۱-جایگاه هستی شناختی فلسفه نظری تاریخ در طبقه بندی علوم؛ 🔸۲-جایگاه معرفت شناختی فلسفه نظری تاریخ در طبقه بندی علوم؛ 🔸۳-جایگاه روش شناختی فلسفه نظری تاریخ در طبقه بندی علوم؛ 🔸۴-اعتبار و ارزش فلسفه نظری تاریخ در طبقه بندی علوم؛ 2⃣ : 🔸۱-مبانی خداشناختی فلسفه نظری تاریخ؛ 🔸۲-مبانی جهان شناختی فلسفه نظری تاریخ؛ 🔸۳-مبانی انسان شناختی فلسفه نظری تاریخ؛ 🔸۴-مبانی ارزش شناختی فلسفه نظری تاریخ؛ 🔸۵-مبانی معرفت شناختی فلسفه نظری تاریخ؛ 🔸۶-مبانی روش شناختی فلسفه نظری تاریخ؛ 🔸۷-مبانی دین شناختی فلسفه نظری تاریخ؛ 3⃣ : 🔸۱-قانونمندی تاریخ از دیدگاه پارادایم های اثبات گرایی، تفسیر گرایی،انتقادگرایی و الگوی اجتهادی دینی؛ 🔸۲-تکامل تاریخی از دیدگاه پارادایم های اثبات گرایی،تفسیرگرایی،انتقادگرایی و الگوی اجتهادی دینی؛ 🔸۳-پایان تاریخ از دیدگاه پارادایم های اثبات گرایی،تفسیرگرایی،انتقادگرایی و الگوی اجتهادی دینی؛ 🔸۴-نقش اراده خدا در جهان تاریخی از دیدگاه پارادایم های اثبات گرایی،تفسیرگرایی،انتقادگرایی و الگوی اجتهادی دینی؛ 🔸۵-نقش اراده انسان در جهان تاریخی از دیدگاه پارادایم های اثبات گرایی،تفسیرگرایی،انتقادگرایی و الگوی اجتهادی دینی؛ 🔸۶-قانون تاریخی،جبرتاریخی و اراده انسان ازدیدگاه پارادایم های اثبات گرایی،تفسیرگرایی،انتقادگرایی و الگوی اجتهادی دینی؛ 4⃣ : 🔸۱-الگوی مطالعاتی فلسفه نظری تاریخ ذیل پارادایم اثبات گرایی؛ 🔸۲-الگوی مطالعاتی فلسفه نظری تاریخ ذیل پارادایم تفسیرگرایی؛ 🔸۳-الگوی مطالعاتی فلسفه نظری تاریخ ذیل پارادایم انتقادگرایی؛ 🔸۴-الگوی مطالعاتی فلسفه نظری تاریخ ذیل الگوی اجتهادی دینی؛ 5⃣ : 🔸۱-نظریه های فلسفه نظری تاریخ در پارادایم اثبات گرایی؛ 🔸۲' نظریه های فلسفه نظری تاریخ در پارادایم تفسیرگرایی؛ 🔸۳-نظریه های فلسفه نظری تاریخ در پارادایم انتقادگرایی؛ 🔸۴- نظریه های فلسفه نظری تاریخ در الگوی اجتهادی دینی؛ 6⃣ : 🔸۱-نسبت و نوع تعامل فلسفه نظری تاریخ با فلسفه نظری تمدن؛ 🔸۲-نسبت و نوع تعامل فلسفه نظری تاریخ با فلسفه اجتماعی؛ 🔸۳-نسبت و نوع تعامل فلسفه نظری تاریخ با فلسفه سیاسی؛ 🔸۴-نسبت و نوع تعامل فلسفه نظری تاریخ با فلسفه فرهنگی؛ 🔸۵-نسبت و نوع تعامل فلسفه نظری تاریخ با فلسفه اقتصادی؛ 🔸۶- نسبت و نوع تعامل فلسفه نظری تاریخ با فلسفه دین؛ 7⃣ : 🔸۱-کارکرد فلسفه نظری تاریخ در نظام فرهنگی تمدن ها و تمدن نوین اسلامی؛ 🔸۲- کارکرد فلسفه نظری تاریخ در نظام سیاسی تمدن ها و تمدن نوین اسلامی؛ 🔸۳-کارکردفلسفه نظری تاریخ در نظام اقتصادی تمدن ها و تمدن نوین اسلامی؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : 📘"انسان کنش شناسی" و "انسان شناسی تمدنی"،مساله ای هست که از حیثی در "فلسفه نظری تمدن" واز حیثی در "فلسفه علم تمدن"،مطالعه می شود. 🔷️"نسبت" بین "انسان کنش شناسی" و "انسان شناسی تمدنی" هم مساله ای هست که در دوحوزه معرفتی "" و ""،ازآن بحث می شود. 💠در ارتباط با"" دو رویکرد ذیل قابل طرح هست: 🔹️: چیستی انسان کنش شناسی به معنی شناخت و تحلیل "کنش های انسانی" در "جهان تمدنی"؛ که مساله ای اساسی در فلسفه نظری تمدن؛ 🔹️: چیستی انسان کنش شناسی به معنی کنش های انسانی به عنوان "مساله ای"در "مطالعات تمدنی" و "تمدن پژوهی"؛ که مساله ای اساسی در فلسفه علم تمدن؛ 💠در ارتباط با"" دو رویکرد ذیل قابل طرح هست: 🔹️: "انسان شناسی تمدنی" به معنی شناخت و تحلیل فلسفی سطحی از "انسان شناسی" در "مقیاس تمدنی"؛ که مساله ای در فلسفه نظری تمدن؛ 🔹️: "انسان شناسی تمدنی" به معنی مساله ای فلسفی در حوزه "انسان شناسی مضاف" که در "تمدن پژوهی" و "مطالعات تمدنی" ازآن بحث می شود که ازاین حیث یک مساله فلسفه علم تمدنی هست؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪ "فلسفه علم تاریخ" در ادبیات مباحث فلسفی تاریخ، با نام های دیگری نیز شناخته می شود. "پل ادواردز" در "دائره المعارف فلسفه" با نام هایی همچون "فلسفه تحلیلی تاریخ"، "فلسفه انتقادی تاریخ"، "فلسفه نقدی تاریخ" و "فلسفه صوری تاریخ" از این نوع مطالعات فلسفی تاریخ نام می برد. درادبیات موجود مباحث فلسفی تاریخ، "فلسفه علم تاریخ" شایع ترین عنوانی هست که برای این نوع مطالعات فلسفی تاریخ به کار می برد. ♦️در ارتباط با چیستی فلسفه علم تاریخ نکات ذیل را می توان ملاحظه کرد: 🔻 فلسفه علم تاریخ یک نوع "علم شناسی فلسفی علم تاریخ" هست که علم تاریخ را با "رویکرد فلسفی" مورد مطالعه قرارمی دهد. 🔻 فلسفه علم تاریخ یک نوع "منطق شناسی و اصول شناسی علم تاریخ" هست که "منطق و اصول فلسفی" حاکم بر علم تاریخ را کشف و مطالعه می کند. 🔻 فلسفه علم تاریخ یک نوع "معرفت درجه دوم" هست که در آن علم به "علم تاریخ" صورت می گیرد و ابعاد گوناگون "علم تاریخ" در "سطح معرفتی درجه دوم" تحلیل می شود. 🔻 فلسفه علم تاریخ یک نوع "فلسفه مضاف به علوم" هست که درمقابل "فلسفه مضاف به امور" قراردارد. 🔻 فلسفه علم تاریخ یک نوع "علم پسینی" هست که در آن "علم تاریخ" مورد "علم شناسی پسینی" واقع می شود. 🔻 مفهوم "تاریخ" در "فلسفه علم تاریخ" به معنی "پدیده تاریخی" نیست به معنی"علم تاریخ" هست. 🔻 مساله های "فلسفه علم تاریخ" مساله های ناظر به "ابعاد علم تاریخ" هست، نه مساله های ناظر به "ابعاد پدیده های تاریخی". 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📌فلسفه نظری تاریخ؛ در ادبیات موجود مباحث فلسفه تاریخ، با عناوین دیگری همچون "" و "" و "" نیز شناخته می شود، اما اصطلاح "" اصطلاح شناخته تری شده است. 📌فلسفه نظری تاریخ؛ یک نوع معرفت درجه اول و یک نوع علم پیشینی و از نوع فلسفه های مَضاف به امور هست که تاریخ و پدیده های تاریخی را با رویکرد فلسفی تحلیل می کند وبه مساله های اساسی ذیل می پردازد: 🔻مساله اول: چیستی، مولفه ها و ارکان اصلی جهان تاریخی با تاکید بر نوع حضور عناصر جهان تاریخی؛ 🔻مساله دوم: تحلیل قانون حاکم برتاریخ و فرآیند حرکتی تاریخ ونوع قانون تاریخی (قانون فلسفی، قانون منطقی و قانون تجربی)؛ 🔻مساله سوم: تحلیل چیستی، ابعاد و عرصه های تکامل تاریخ باتاکید بر نوع تکامل در تاریخ ؛ 🔻مساله چهارم: تحلیل پایان تاریخ به خصوص پایان دینی و پایان غیر دینی تاریخ ؛ 🔻مساله پنجم: تحلیل نقش و اراده خداوند متعال در تاریخ و جهان تاریخی و کیفیت نوع حضور خدا در جهان تاریخی؛ 🔻مساله ششم: تحلیل نقش و اراده انسان در تاریخ و جهان تاریخی و کیفیت نوع حضور انسانی در جهان تاریخی؛ 🔻مساله هفتم: چیستی ،فرآیند ونوع حرکت تاریخ به لحاظ خطی و ادواری بودن آن؛ 🔻مساله هشتم: تحلیل جمع جبر تاریخی و قانون تاریخی و اراده انسان در جهان تاریخی؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪ از مساله های اساسی و کاربردی که در "فلسفه علم تاریخ"و "فلسفه علم تمدن" ازآن بحث می شود، "الگوی نظری تحقیق" و نسبت آن با "تحلیل تاریخی و تمدنی" هست. "تحلیل تاریخی و تمدنی" به واسطه "الگوی نظری تحقیق" عینیت و تحقق پیدا می کند. 🔶"الگوی نظری تحقیق" در مطالعات تاریخی و تمدنی به صورت چهار حالت ذیل می تواند جریان پیدا کند: 🔸: استفاده از یک "نوع مبنای علمی" از حوزه "علوم انسانی- اجتماعی" در مطالعات تاریخی و تمدنی که سطحی از "تحلیل تاریخی و تمدنی" را عینیت می بخشد؛ 🔸: استفاده از یک "نوع مفهوم علمی" از حوزه "علوم انسانی-اجتماعی" در مطالعات تاریخی و تمدنی" که سطحی از "تحلیل تاریخی و تمدنی" را تحقق می دهد؛ 🔸: استفاده از یک "نوع گزاره علمی" از حوزه "علوم انسانی-اجتماعی" در مطالعات تاریخی و تمدنی که سطحی از "تحلیل تاریخی و تمدنی" را ایجاد می کند."فرض های علمی"،"قضیه های علمی" و"فرضیه های علمی"، گزاره هایی علمی هستند که سطحی از تحلیل تاریخی وتمدنی را عملیاتی می کنند؛ 🔸: استفاده از یک "نوع نظریه علمی" ازحوزه "علوم انسانی-اجتماعی" در مطالعات تاریخی و تمدنی که سطحی از"تحلیل تاریخی وتمدنی" را ایجاد می کند.نظریه های علمی در مطالعات تاریخی و تمدنی "عالی ترین سطح" "تحلیل تاریخی و تمدنی" را به وجود می آورند."نظریه های برون تاریخی- تمدنی" و "نظریه های درون تاریخی- تمدنی" چنین سطح عالی از تحلیل تاریخی و تمدنی را تولید می کنند. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📙مفهوم فرهنگ از مفاهیم کلیدی و اساسی در مطالعات علوم انسانی واجتماعی و از مفاهیم بسیار کاربردی در مطالعات تاریخی و تمدنی می باشد. 🔶تعاریف زیادی از مفهوم فرهنگ توسط فرهنگ پژوهان صورت گرفته است که در ذیل به سنخ هایی از این تعاریف اشاره می شود: 🔸: تعریف های وصف گرایانه از فرهنگ؛ تاکید در این سنخ بر عناصر سازه ای فرهنگ؛ ادوارد تایلور، مالینوسکی، کلاکن و کروبر تعریف های وصف گرایانه از فرهنگ ارائه نموده اند؛ 🔸: تعریف های تاریخی از فرهنگ؛ تاکید بر میراث اجتماعی در تعریف فرهنگ در این سنخ؛ فرانتس بوآس،رالف لینتون و تالکوت پارسونز تعریف هایی تاریخی از فرهنگ ارائه کرده اند؛ 🔸: تعریف های هنجاری از فرهنگ؛ تاکید بر قاعده،راه و روش در تعریف فرهنگ؛ بیدنی و بنت و تومن تعریف هایی هنجاری از فرهنگ تبیین نموده اند؛ 🔸: تعریف های روان شناختی از فرهنگ؛ تاکید بر سازواری و حل مساله ای بودن فرهنگ در این سنخ تعریف؛ داوسن و پیدینگتون تعریف های روان شناختی از فرهنگ بیان کرده اند؛ 🔸: تعریف های ساختاری از فرهنگ؛ تاکید بر الگو سازی و سازمانی فرهنگ در این سنخ از تعریف های فرهنگ؛ آگبرن،نیمکف،کلاکن و کلی تعریف های ساختاری از فرهنگ ارائه نموده اند؛ 🔸: تعریف های پیدایش شناختی از فرهنگ؛ تاکید بر فراورده یا ساخته بودن فرهنگ در این سنخ از تعریف های فرهنگ؛ فالسم و سوروکین تعریفی پیدایش شناختی از فرهنگ تبیین کرده اند؛ 📙 در مورد سنخ شناسی تعاریف فرهنگ به منبع ذیل مراجعه شود: ؛ داریوش آشوری؛ نشرآگه؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📕مفهوم تمدن،مانند مفهوم فرهنگ از مفاهیم کلیدی و اساسی در مطالعات علوم انسانی و اجتماعی هست. ♦️مفهوم شناسی تمدن در مطالعات تاریخی-تمدنی یک کار مبنایی و بنایی در تمدن پژوهی محسوب می شود. ♦️تعاریف زیادی از مفهوم تمدن توسط تمدن پژوهان صورت گرفته است که در ذیل به سنخ هایی از این تعاریف اشاره می شود: 🔻: تعریف ماهیت نگر و چیستی نگر از تمدن؛ تاکید در این تعریف بر مولفه ها،ویژگی وعناصر درونی تمدن به عنوان رکن اصلی در تعریف تمدن؛ تعریف الکساندر پی تریم سوروکین تمدن پژوه روسی الاصل آمریکایی، نمونه ای از این سنخ تعریف تمدن؛ 🔻: تعریف تمایز نگر از تمدن؛ تفاوت و تمایز میان فرهنگ و تمدن مبنای تعریف تمدن؛ بازشناسی تمدن از امور مشابه مثل فرهنگ مبنای تعریف تمدن؛ تمدن پژوهان زیادی بر مبنای تمایزنگری، تمدن را تعریف کرده اند؛ هنری لوکاس،دنی کوش و آلفرد وبر نمونه هایی از این سنخ تعریف تمدن ارائه داده اند؛ 🔻: تعریف علت نگر از تمدن؛ تاکید در این تعریف بر علت وجودی تمدن؛ رویکرد غالب در این تعریف یک رویکرد فلسفی؛ تمدن پژوهانی همچون اسوالد اشپنگلر و آرنولد جوزف توین بی در جهان غرب و ابن خلدون در جهان اسلام، این سنخ از تعریف تمدن را بیان نموده اند؛ 🔻: تعریف کارکرد نگر ازتمدن؛ تاکید در این تعریف بر فلسفه کارکرد و کارآمدی تمدن؛ علامه جعفری و یوکیجی فوکوتساوا ژاپنی تعریفی کارکرد نگر از تمدن تبیین کرده اند؛ 🔻: تعریف مفهوم نگر از تمدن؛ تاکید در این تعریف بر تحلیل مفهوم تمدن و تحلیل مفاهیم سازنده تمدن؛ تاکید بر مقوله مدنیت ناشی ازتمدن در این تعریف جایگاه خاصی دارد.تمدن پژوهان در تعریف تمدن از این سنخ تعریف، تمدن را تحلیل مفهومی کرده اند.بخشی از تعریف یوکیجی فوکوتساوا ناظر به این سنخ تعریف تمدن هست؛ 📕 در مورد مفهوم شناسی تمدن به دو منبع ذیل مراجعه شود: 1⃣📚؛ گروهی از نویسندگان؛نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ 2⃣📚؛ چنگیز پهلوان؛ نشر نی؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📗از حیث تاریخی و منطقی، با می توان تمدن را تعریف کرد.حیث رویکرد تاریخی در تعریف تمدن، ناظر به تحقق بیرونی تمدن می باشد. حیث رویکرد منطقی در تعریف تمدن، ناظر به تمدن معیارمی باشد. 🔰: تعریف تمدن با رویکرد تاریخی، براساس ملاحظه هویت تاریخی تمدن صورت می گیرد. به تعبیری با مطالعه تاریخی تمدن های شکل گرفته، تعریفی از تمدن ارائه می شود. ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن، در کتاب "تاریخ تمدن" و حتی در کتاب "مطالعه تاریخ"، با مطالعه تاریخی تمدن ها، تعریفی از تمدن تبیین نموده اند؛ 🔰: تعریف تمدن با رویکرد منطقی،ناظر به یک تمدن معیار و ایده آل صورت می گیرد،هرچند این تعریف ما به ازای تاریخی و بیرونی نداشته باشد.به تعبیری دقیق، در مقام بایسته از تمدن تعریفی صورت می گیرد، هرچند این تعریف مصداق عینی و بیرونی تا حالا نداشته باشد. علامه در کتاب "فلسفه تاریخ و تمدن" و ژاپنی در کتاب "نظریه تمدن" تعریفی با رویکرد منطقی از تمدن ارائه داده اند؛ 🔰: در این رویکرد تعریفی از تمدن، با ملاحظه هویت تاریخی تمدن و هویت منطقی تمدن،تمدن تعریف می شود.هم ناظر به جریان تاریخی تمدن و هم ناظر به جریان منطقی تمدن، تعریفی از تمدن ارائه می شود. در کتاب "فلسفه تمدن" و سوروکین در کتاب "نظریه های جامعه شناسی و فلسفه های نوین تاریخ"، تعریفی با رویکرد تاریخی-منطقی از تمدن تبیین کرده اند؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : 📕از حیث و ،نظریه پردازی دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی،ضرورت هایی دارد، به صورت ذیل به آنها اشاره می شود: 📌: حرکت به سمت ایجاد نوعی تحلیل دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی، در عرض تحلیل های علوم انسانی-اجتماعی مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: تحلیل تعامل هستی شناختی،معرفت شناختی و روش شناختی مطالعات تاریخی-تمدنی با علوم همگون با رویکرد دینی به واسطه نظریه پردازی دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: حضور مبانی دینی، مفاهیم دینی و گزاره های دینی در تحلیل های تاریخی-تمدنی به واسطه نظریه پردازی دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: تبدیل مطالعات تاریخی-تمدنی به مطالعات چند رشته ای،میان رشته ای و فرا رشته ای با رویکرد دینی به واسطه نظریه پردازی دینی در حوزه مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: تحلیل انسان شناسی تمدنی دینی،عقل شناسی تمدنی دینی و علم شناسی تمدنی دینی به واسطه نظریه پردازی دینی در حوزه مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 📌: تحلیل جهان شناسی تاریخی و جهان شناسی تمدنی با رویکرد دینی به واسطه نظریه پردازی دینی در مطالعات تاریخی-تمدنی؛ 🟠http://eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡http://sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : 📘حصول حکمت شناسی تاریخی و انسان شناسی تاریخی در مطالعات تاریخی بر اساس فرآیندی معرفت شناختی، عینیت پیدا می کند. این فرآیند معرفت شناختی به صورت ذیل تحقق می یابد: 🔹: تبدیل "تاریخ" به " فلسفه تاریخ" بر اساس یک استقراء تاریخی؛ 🔹: تبدیل "فلسفه تاریخ" به "متافیزیک تاریخی" بر اساس یک قیاس تاریخی؛ 🔹: تبدیل "متافیزیک تاریخی" به " حکمت تاریخی" بر اساس یک قانون تاریخی؛ 🔹: تبدیل "حکمت تاریخی" به " انسان شناسی تاریخی به مثابه حکمت عملی" بر اساس یک قانون دینی؛ 🟠http://eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡http://sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪قرآن رکن اصلی "اکتشاف و تحلیل" تمدن اسلامی در "مقام ثبوت" هست. ⬅️قرآن در جریان تاریخی تمدن اسلامی و به تعبیری "مقام اثبات" تمدن اسلامی عنصر و مولفه ای از نوع "متغیر مستقل" هست. ⬅️قرآن در جریان تاریخی تمدن اسلامی به عنوان یک متغیر مستقل، علاوه بر "تاثیر منطقی" در تمدن اسلامی، "تاثیری تاریخی" بر تمدن اسلامی داشته است. 🔶مصادیق بر تمدن اسلامی را می توان به صورت ذیل برشمرد: 🔸: قرآن سرچشمه "معرفت دینی"، "دانش دینی"، "عقلانیت دینی"و منبع اصلی "وحدت علم و معرفت" در جریان تاریخی تمدن اسلامی؛ 🔸: گزاره های قرآنی بیانگر "اصول علم"، "مبانی مابعدالطبیعی علم" وارتباط "علم با عقلانیت" در جریان تاریخی تمدن اسلامی؛ 🔸: اثر قرآن و گزاره های قرآنی در "حضور دین و معنویت" در "دانش ها و علوم" در تمدن اسلامی به عنوان "الگویی هوشمند در تاریخ علم" تمدن اسلامی؛ 🔸: ورود انواع "علوم و دانش ها" در تمدن اسلامی به مطالعه جنبه ای از "هستی ها و معرفت های نظام طبیعت" تحت تاثیر گزاره های قرآنی؛ 🔸: ورود "علوم" در تمدن اسلامی جهت نشان دادن "وحدت در طبیعت" به عنوان "صورتی از وحدت مبدا الهی" تحت تاثیر گزاره های قرآنی؛ 🔸: توجه "علوم طبیعی"، "علوم انسانی" و "علوم اسلامی" در تمدن اسلامی به مطالعه همه جانبه "جهان طبیعی"،"جهان انسانی" و "جهان تمدنی" تحت تاثیر گزاره های قرآنی؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : ⏪ "عموم نظریه ها" و به خصوص "نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی"، به لحاظ "هستی شناختی" مبتنی بر مختصات ذیل هستند: 🔸الف) ؛ مفاهیم نظری از اجزا سازنده نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی هستند. "هویت وجودی" و "واقعیت عینی" این نظریه ها بدون "مفاهیم نظری" امکان تحقق خارجی ندارد. 🔸ب) ؛ "مقوله مشاهده ای" ویا "فرامشاهده ای" بودن نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی تابع "نگرش پارادایمی" هست.تجربه "جهان انسانی"، "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" بیش از آنکه یک "مقوله مشاهده ای" باشد یک "مقوله فرامشاهده ای" هست. تعلق این نظریه ها به یک "پارادایم علمی" نسبت آنها را با مقوله "مشاهده ای" و "فرامشاهده ای" روشن می کند. 🔸ج) ؛ نظریه های تاریخی- تمدنی، تابعی از "نوع پارادایم های حاکم" براین نظریه هاست. نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی ذیل هریک از پارادایم های "اثبات گرایی"، "تفسیرگرایی"،"انتقادگرایی" و "اجتهادی دینی" هویت متمایزی دارد. 🔸د) ؛ عینی و ذهنی بودن نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی، مقوله ای هست که ارتباط هستی شناختی بانوع پارادایم های حاکم براین نظریه ها دارد. بنابراین عینی بودن چیستی این نظریه های تاریخی - تمدنی، تابعی از چیستی نظریه های ذیل هر پارادایمی هست. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
چهاردهمین کرسی ترویجی مجمع عالی علوم انسانی اسلامی پنج‌شنبه 22 مهرماه 1400 از ساعت 8 صبح به صورت وبینار برگزار خواهد شد. در این نشست حجت‌الاسلام دکتر جواد سلیمانی امیری دانشیار گروه تاریخ مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) از نظریه خود با موضوع «بازشناسی تاریخ‌پژوهی اسلامی؛ مفهوم، اصول، روش» دفاع خواهد کرد. همچنین دکتر سید ضیاءالدین میرمحمدی استادیار گروه تاریخ و تمدن اسلامی دانشگاه معارف اسلامی به عنوان ناقد و دکتر امیر سیاهپوش استادیار دانشگاه معارف اسلامی به عنوان دبیر جلسه حضور خواهند داشت. زمان: | پنج‌شنبه 22 مهرماه 1400 | ساعت 08:00 | علاقه مندان به حضور در این نشست می توانند از طریق http://iwo.ir/korsi14 در جلسه حضور به هم رسانند. مجمع عالی علوم انسانی اسلامی @icihch 🟡http://eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠http://sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: ⏪در "" این نوع نظریه های تاریخی-تمدنی، "" و "" آنها مورد واکاوی و تحلیل قرار می گیرد.ابعاد و لایه های معرفتی این نظریه ها را در محورهای کلان ذیل می توان مورد شناسایی قرارداد: 1⃣منطقی؛ هویت معرفتی این نظریه های تاریخی-تمدنی به مثابه یک "الگو و نظام منطقی" هست.این الگو و نظام منطقی علاوه براینکه یک "هویت هستی شناختی" دارد، یک "هویت معرفت شناختی" است.این نظریه ها در مطالعات تاریخی- تمدنی مبتنی بر یک نوع نظام منطقی "اسقرایی-قیاسی" و "قیاسی - اسقرایی" هست. 2⃣ایندهای_علی؛ این نظریه ها در مطالعات تاریخی-تمدنی به مثابه یک "فرآیند علی" و یا یک "نظام علی _ معلولی" رفتار می کنند. هویت معرفتی این نظریه ها در مطالعات تاریخی -تمدنی، مبتنی بر "مفاهیم و گزاره هایی" موقعیت هایی را برای "تبیین و تحلیل تاریخی و تمدنی" فراهم می سازند. 3⃣می؛ این نظریه ها در مطالعات تاریخی - تمدنی به "مثابه نوعی از قانون علمی" در تحلیل های تاریخی و تمدنی حضور دارند.این نظریه ها در مطالعات تاریخی- تمدنی یک "نوع نظمی پایدار" در تحلیل های تاریخی و تمدنی ارائه می کنند. 4⃣ی؛ هویت معرفتی این نظریه های تاریخی- تمدنی تابعی از "نوع پارادایم های حاکم براین نظریه هاست"."جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" حاصل از نظریه های برون ودرون تاریخی- تمدنی،ذیل پارادایم های "اثبات گرایی" ، "تفسیرگرایی"، "انتقاد گرایی" و"اجتهادی دینی" تمایز معرفتی باهمدیگر دارند. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 : ⏪تحلیل "نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی" از حیث "" در چند محور کلان ذیل قابل شناسایی و واکاوی هست: 1⃣ "؛ ⬅️ این نظریه ها در مطالعات تاریخی و تمدنی از استراتژی قیاسی می توانند استفاده کنند. نظریه های برون ودرون تاریخی- تمدنی هم در "مقام ساخت" و هم در "مقام کاربرد" از این استراتژی تحقیق استفاده می کنند.طبق "استراتژی قیاسی" نظریه های تاریخی و تمدنی فراتر از "گزاره های مشاهدتی" بایستی به "گزاره های نظری" استناد کنند. براساس استراتژی قیاسی "همزمانی نظریه" با "تحقیق تاریخی و تمدنی" ضروری هست. 2⃣ ""؛ ⬅️ براساس تفکر و منطق "استراتژی استقرایی"، نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی، بایستی از "گزاره های مشاهدتی تاریخی وتمدنی" مبتنی بر "اندازه گیری های دقیق و عینی" بهره مند شوند. در نظریه های تاریخی و تمدنی مبتنی بر استراتژی استقرایی، "تولید تحلیل های تاریخی-تمدنی" مستند بر "داده های تاریخی-تمدنی قابل مشاهده"، اصالت دارد. 3⃣ ""؛ ⬅️ براساس استراتژی پس کاوی نظریه های تاریخی و تمدنی مبتنی بر جریان "اصل عینیت" شکل می گیرند. در نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی ذیل "استراتژی پس کاوی"، بر ارجاع "پدیده های قابل مشاهده" به "ساختارهاومکانیسم های زیربنایی اجتماعی-تاریخی" تاکید می شود. نظریه های تاریخی- تمدنی مبتنی بر "استراتژی پس کاوی"،بایستی "قواعد وتوالی های منظمی" در "تحقیق های تاریخی و تمدنی" تولید کنند. 4⃣ ""؛ ⬅️ براساس استراتژی استفهامی نظریه های تاریخی و تمدنی برای "تولید مفاهیم و تعابیر تاریخی و تمدنی" باید از "مفاهیم و تعابیر کنش گران تاریخی و تمدنی" استفاده کنند. نظریه های تاریخی -تمدنی ذیل "استراتژی استفهامی"، معناها، تفسیرها، انگیزه ها و مقاصد "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" را بایستی تحلیل کنند. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 ؛ ⏪ "اعتبار هستی شناختی" این نظریه ها، ناظر به "ابعاد و احکام وجودی" آنهاست. 🔶 در چهار محور کلان ذیل، اعتبار هستی شناختی نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی، مورد تحلیل قرار می گیرد. 1⃣ ؛ یکی از ارکان اصلی ساختار نظریه های تاریخی-تمدنی، "مفاهیم نظری" هست که در ساختار این نظریه ها قرار گرفته اند. "مفاهیم نظری" واژه های انتزاعی هستند که از رویدادهای قابل "مشاهده وفرا مشاهده" تاریخی و تمدنی منتزع می شوند و "تجربه های انسانی" در "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" را تفسیر وتحلیل می کنند. "اعتبار مفاهیم نظری" در ساختار نظریه های برون و درون تاریخی، "بخشی از اعتبار هستی شناختی" این نظریه هاست. 2⃣ ؛ "سازه ها" مانند مفاهیم، از ارکان اصلی ساختار نظریه های برون ودرون تاریخی-تمدنی هستند."سازه ها" مفاهیم پیچیده ای هستند که از سطح "انتزاع و قدرت تجریدی" بالایی برخوردارند. حضور "سازه ها" در ساختار نظریه های تاریخی-تمدنی "قدرت تبیین و تحلیل" این نظریه ها را از "جهان تاریخی" و "جهان تمدنی" افزایش می دهد. "اعتبارسازه ها" بخشی از "اعتبار هستی شناختی" این نظریه هاست. 3⃣ ؛ "متغیرها" در "ساختار وکارکرد" این نظریه ها، نقشی "هستی شناختی و معرفت شناختی" ایفا می کنند. در نظریه های تاریخی-تمدنی "متغیرهای کیفی" کارآمدی بیشتری دارند و بایستی "شاخص پذیری متغیرهای کیفی" را افزایش داد تا نظریه های تاریخی-تمدنی "اعتبار هستی شناختی" لازم پیدا کنند. "مفاهیم و سازه هایی" که در ساختار نظریه های تاریخی-تمدنی قرار می گیرند، بایستی "قدرت تبدیل شدن به متغیرهای کیفی" را داشته باشند. 4⃣ ؛ "مقیاس ها" مفاهیم مرتبط ترکیبی هستند که به واسطه آنها، "متغیرهای نظریه های تاریخی-تمدنی" را می توان "تعریف مفهومی و تعریف عملیاتی" کرد. در"اعتبار هستی شناختی" نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی "اصل وجود مقیاس ها" در ساختار این نظریه ها ضروری هست. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 ؛ ⏪نظریه های تاریخی و تمدنی را از حیث اعتبار معرفت شناختی در چهار محور کلان ذیل می توان واکاوی و تحلیل کرد: 1⃣ ؛ جایگاه "پیوندهای نظری" و "نوع کارکرد پیوندهای نظری" در ساختار این نظریه های تاریخی و تمدنی ارتباط مستقیمی با "اعتبار معرفت شناختی" این نظریه ها دارد. پایه و اساس پیوندهای نظری به "گزاره های نظری" برمی گردد. گزاره های نظری شامل "فرض ها"، "قضیه ها" و "فرضیه ها" است. استفاده از گزاره های نظری در ساختار نظریه های برون و درون تاریخی و تمدنی "اعتبارمعرفت شناختی" آنها را افزایش می دهد. 2⃣ ؛ جایگاه "پیوندهای عملیاتی" و"نوع کارکرد این پیوندها" مانند پیوندهای نظری در ساختار نظریه های برون و درون تاریخی-تمدنی ارتباط مستقیمی با "اعتبار معرفت شناختی" این نظریه ها دارد. "پیوندهای عملیاتی" ارتباط "مفاهیم متغیرها" و "فرضیه های نظریه های برون و درون تاریخی -تمدنی" را بیان می کنند و از این حیث "اعتبار معرفت شناختی" این نظریه ها را افزایش می دهند. 3⃣ ؛ آزمون پذیری این نظریه ها "اعتبار معرفت شناختی" آنها را افزایش می دهد. "آزمون پذیری" ضریب اعتبار نظریه های تاریخی-تمدنی را تضمین می کند. هر نظریه انسانی-اجتماعی و هر نظریه تاریخی-تمدنی اگر "ظرفیت آزمون پذیری" نداشته باشد، اعتبار معرفت شناختی ندارد. آزمون پذیری نظریه های برون ودرون تاریخی-تمدنی تابع "نوع پارادایم علمی" حاکم براین نظریه هاست. 4⃣ ؛ اعتبار این نظریه ها را ازحیث "کارآمدی وناکارآمدی" هم می توان تجزیه وتحلیل کرد. کارکرد هایی همچون "قدرت پیش بینی کنندگی" و "قدرت تبیین کنندگی" نظریه های تاریخی و تمدنی کارآمدی این نظریه ها را به لحاظ معرفت شناختی ارتقا می دهد. 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📗جایگاه ثبوتی علم در اسلام، جایگاه اثباتی متمایزی نسبت به سایر مکاتب برای علم در تمدن اسلامی تعریف و نهادینه کرد. ❇️ پارادایم های علمی از حیث تعریف متفاوت از هستی شناسی علم و معرفت شناسی علم، مسئولیت اجتماعی متمایزی برای علم تعریف و تاسیس نموده اند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم، به معنی موضع گیری هر پارادایم علمی، نسبت به مساله هایی مانند چیستی علم و نقش ارزش ها در روند تولید و توسعه علمی هست. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم، ارتباط مستقیم با تعریف انسان و جایگاه انسان در جهان هستی، جهان تاریخی - تمدنی و جهان انسانی دارد. ❇️ اسلام و تمدن اسلامی با توجه به تعریف جدیدی از جهان هستی، جهان تاریخی - تمدنی و جهان انسانی، مسئولیت متمایزی از سایر پارادایم های علمی، برای مسئولیت اجتماعی علم تعریف می کند. ❇️ با توجه به اصالت دانش و علم در اسلام و تمدن اسلامی، نوعی مسئولیت اجتماعی بر دوش عالمان و دانشمندان تعریف و نهادینه شده است. ❇️ با توجه به اینکه انسان در اسلام، ماهیتی این جهانی و آن جهانی دارد، مسئولیت اجتماعی علم در اسلام، ناظر به هر دو جهان تعریف شده است. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در اسلام و تمدن اسلامی،با مفاهیم اساسی مانند عدالت و اخلاق پیوند خورده است.عالمان و دانشمندان در تمدن اسلامی بنا بر مسئولیت اجتماعی، وظیفه نهادینه شدن عدالت و اخلاق اسلامی را دارند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در تمدن اسلامی، بایستی انسان و جامعه انسانی را متوجه مسئولیت انسان در قبال خداوند کند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در تمدن انسانی، بایستی انسان را متوجه مسئولیتش در قبال نفس خودش کند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در تمدن اسلامی، بایستی انسان را متوجه مسئولیتش در قبال سایر انسان ها کند. ❇️ مسئولیت اجتماعی علم در تمدن اسلامی، بایستی انسان را متوجه مسئولیتش در قبال جامعه خویش کند. 📚 به منبع ذیل مراجعه کنید: 📗؛ دکتر محمدتقی ایمان؛احمد کلاته ساداتی؛ نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
: ♦️دو نوع مطالعه فلسفی در مورد تمدن می توان انجام داد. 🔻الف) مطالعات فلسفی معرفت درجه اول در مورد تمدن؛ 🔻ب) مطالعات فلسفی معرفت درجه دوم در مورد تمدن؛ 🔸مطالعات فلسفی در مورد تمدن را اصطلاحا " " می گویند. 🔸مطالعات فلسفی در مورد تمدن را اصطلاحا " "می گویند. 🔸در فلسفه نظری تمدن، پدیده های تمدنی را مورد مطالعه فلسفی قرار می دهند. 🔸در فلسفه علم تمدن،علم تمدن را مورد مطالعه فلسفی قرار می دهند. 🔸فلسفه نظری تمدن، از نوع معرفت های درجه اول و از نوع به امور و ازنوع هست. 🔸فلسفه علم تمدن، از نوع معرفت های درجه دوم واز نوع فلسفه های مضاف به علوم و ازنوع هست. 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📗 در اکتشاف، شناخت و تحلیل اندیشه های تمدنی مقام معظم رهبری مدظله العالی، بایستی به چهار محور کلان ذیل توجه و سپس به اندیشه های تمدنی معظم له پرداخت: 1⃣ مطالعه و تحلیل فقاهت و اجتهادمقام معظم رهبری؛ 2⃣مطالعه و تحلیل رویکردهای فلسفی_حکمی مقام معظم رهبری؛ 3⃣مطالعه و تحلیل مناصب حکومتی واجتماعی مقام معظم رهبری؛ 4⃣مطالعه و تحلیل قدرت و توان شناخت محیطی و میدانی مقام معظم رهبری؛ ✳️ با ملاحظه چهار محور کلان فوق، می توان یک "" ایشان را استخراج کرد. ✳️ بنابراین با ملاحظه چهار محور کلان ذکرشده، اندیشه های تمدنی مقام معظم رهبری را به صورت ذیل می توان بیان کرد، هرچند تفصیل اندیشه های تمدنی معظم له یک تحقیق مبسوط را اقتضا می کند: ✳️ اندیشه های تمدنی معظم له، از یک حیثی مبتنی بر سه تجربه تمدنی یعنی تجربه تمدنی عصر نبوی، تجربه تمدنی غرب(نقد و تمایزشناسی) و تجربه تمدنی جمهوری اسلامی ایران می باشد؛ ✳️ در اندیشه تمدنی مقام معظم رهبری، یک الگوی استمراری تمدنی حاکم هست و جریان تمدنی اسلام را از عصر نبوی آغاز و آن را به تجربه تمدنی جمهوری اسلامی ایران متصل می کند؛ ✳️ در اندیشه تمدنی مقام معظم رهبری، نقش پیامبر اکرم ص در تجربه تمدنی صدر اسلام و درخشش تمدن اسلامی، یک نقش کانونی هست؛ در اندیشه تمدنی مقام معظم رهبری، در کنار بازخوانی تجربه تمدنی صدر اسلام،نگاه نقادانه و تمایزشناسانه به تمدن غرب، یک ضرورت تمدنی هست؛ ✳️ در اندیشه تمدنی مقام معظم رهبری،تجربه تمدنی جمهوری اسلامی ایران،یک تجربه تمدنی در امتداد تجربه تمدن اسلامی می باشد؛ ✳️ در اندیشه تمدنی مقام معظم رهبری، تمدن اسلامی غایت حرکت و چشم انداز مشترک امت اسلامی هست؛ ✳️ در اندیشه تمدنی مقام معظم رهبری،تشکیل نظام اسلامی،دولت اسلامی و جامعه اسلامی مقدمه دستیابی به تمدن نوین اسلامی هست؛ در اندیشه تمدنی مقام معظم رهبری، تولید فکر وعلم و پرورش نیروی انسانی از لوازم مهم حرکت تمدنی و تمدن نوین اسلامی هستند؛ ✳️ در اندیشه تمدنی مقام معظم رهبری،نظام سازی و تعالی الگوی مدیریت و اصلاح وبهبود سبک زندگی ورفتار اجتماعی، از الزامات دستیابی به تمدن نوین اسلامی هست؛ 📗 در ارتباط با اندیشه های تمدنی مقام معظم رهبری به منابع ذیل مراجعه کنید: 1⃣ ؛ محمد حسین علیجان زاده روشن؛ انتشارات شهید کاظمی؛ 2⃣ ؛ دکترمحمد باقر خرمشاد؛ نشر مرکز سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی؛ 3⃣ ای؛ دکتر محمدرضا بهمنی؛ فصل نامه نقد ونظر؛ شماره ۷۴؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 (): 📙سید منیرالدین حسینی الهاشمی، از معدود متفکران بعد انقلاب اسلامی هست که از آغاز تشکیل نظام اسلامی به عنوان موسس دفتر فرهنگستان علوم اسلامی قم، طرح مومنانه و عمیق مساله های فراروی انقلاب اسلامی را با رویکرد تمدنی مطرح کرد. 🔶 در اندیشه تمدنی سید منیرالدین حسینی الهاشمی، تمدن بستر ساز ارتباط انسان با جامعه و طبیعت هست. 🔶 در اندیشه تمدنی حسینی الهاشمی، لازمه این ارتباط حضور تمدن هم در نحوه تاثیر انسان و جامعه بر طبیعت و هم در نحوه تاثیر طبیعت بر انسان و جامعه هست. 🔶 در اندیشه تمدنی سید منیر حسینی الهاشمی، اسلامی بودن تمدن به معنای جریان روشمند دین در تمامی حوزه های تمدنی - اجتماعی بشر است. 🔶 در اندیشه تمدنی سید منیر، تمدن مبتنی بر نظام مفاهیم هست که این نظام مفاهیم شامل مفاهیم بنیادی، راهبردی و کاربردی هست. 🔶 در اندیشه تمدنی سید منیر، مبتنی بر ساختارهای اجتماعی و محصولات تمدنی، اخلاق اجتماعی و سبک زندگی شکل می گیرد. 🔶 در اندیشه تمدنی سید منیر حسینی، تمدن مبتنی بر نظام مفاهیم و ساختارها و محصولات تمدنی، جریان نیاز و ارضا را مدیریت می کند. 🔶 در اندیشه تمدنی سید منیر، تحقق تمدن اسلامی مبتنی بر مبانی و آموزه های اسلامی، نیازمند دستیابی به شبکه علوم می باشد. 🔶 در اندیشه تمدنی سید منیر حسینی الهاشمی، شبکه علوم اسلامی، هسته مرکزی تمدن اسلامی هست. 🔶 در اندیشه تمدنی سید منیر، دستیابی به سه لایه از دانش های راهبردی و کاربردی ضرورت دارد که در هماهنگی نظری کامل باید زیر ساخت تمدن اسلامی را تمام کنند. 🔶در اندیشه تمدنی سید منیر، این سه لایه از دانش ها، فقه سرپرستی، علوم اسلامی کاربردی و مدل های اسلامی اداره جامعه هستند. 🔶در اندیشه تمدنی سید منیر، اعتقاد به جهت داری علوم از مبانی مهم اندیشه تمدنی ایشان هست. 🔶 در نگرش و اندیشه تمدنی سید منیر حسینی، عنصر اساسی در یک تمدن شبکه علوم تمدنی است که پایه ریزی و توسعه یک تمدن بر اساس آن صورت می گیرد. 🔶 در نگرش و اندیشه تمدنی سید منیر، هم علوم انسانی و هم علوم تجربی، از ارزش ها و فضاهای تمدنی تاثیر می پذیرند. 📚 در زمینه اندیشه های تمدنی سید منیرالدین حسینی الهاشمی به منابع ذیل مراجعه نمایید: 1⃣؛ سید منیرالدین حسینی الهاشمی؛ انتشارات فرهنگستان علوم اسلامی؛ 2⃣؛ جمعی از نویسندگان؛ انتشارات فرهنگستان علوم اسلامی؛ 3⃣ ؛ علیرضا پیروزمند؛ انتشارات فرهنگستان علوم اسلامی؛ 4⃣؛ مهدی مظفری نیا و همکاران؛ سوره اندیشه؛ 5⃣ ؛ فصل نامه نقد و نظر؛ تمدن اسلامی: نظریه ها؛ شماره ۷۴؛ 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050
📚: 📘اندیشه های تمدنی آیه الله جوادی آملی بیشتر ناظر به و می باشد. 🔷اندیشه های تمدنی آیه الله جوادی آملی با -_فلسفی و با یک طرح شده است. 🔷 تبیین اندیشه های دینی- فلسفی آیه الله جوادی آملی در مورد تمدن، نیازمند تفسیر انسان و جهان در اندیشه دینی ایشان هست. 🔷تفسیر از جهان هستی و نقش جهان بینی دینی در ساخت و ایجاد تمدن متعالی در اندیشه آیه الله جوادی آملی یک مساله محوری هست. 🔷تبیین اندیشه های دینی-فلسفی آیه الله جوادی آملی در ارتباط با تمدن متعالی، نیازمند تحلیل روابط و مناسبات عقل، علم و دین در اندیشه ایشان هست. 🔷برآیند هماهنگی میان عقل، علم و دین در جهت تغییر انسان و جهان از اندیشه های محوری آیه الله جوادی آملی در ایجاد تمدن متعالی می باشد. 🔷حرکت به سمت تمدن متعالی و ایجاد یک تمدن دینی مبتنی بر حکمت الهی، نیازمند تسخیر مومنانه جهان آفرینش، در اندیشه تمدنی آیه الله جوادی آملی هست. 🔷ایجاد و ساخت تمدن متعالی در اندیشه تمدنی آیه الله جوادی آملی، ضرورت توجه به مناسبات انسانی بر مدار دین و فطرت الهی را اقتضا می کند. 🔷در اندیشه تمدنی آیه الله جوادی آملی، تمدن متعالی با امامت فطرت و اصالت دادن به آن ایجاد می شود. ازاین رو، تمدن متعالی با دین فطری و علم دینی قابل تحقق هست. 🔷دراندیشه تمدنی آیه الله جوادی آملی، مدینه فاضله و تمدن متعالی، به مثابه بدن هست و خلیفه الله به مثابه روح آن می باشد. بنابراین تاسیس و تامین مدینه فاضله و تمدن متعالی، کار انسان کامل و خلیفه الله است. 🔷در اندیشه تمدنی آیه الله جوادی آملی، غایت مدینه فاضله و تمدن متعالی، پرورش انسان هایی است که در جهت خلیفه شدن گام بر می دارند. 📚 در ارتباط با اندیشه های تمدنی آیه الله جوادی آملی به آثار ذیل مراجعه شود: 1⃣؛ آیه الله جوادی آملی؛ مرکز نشر اسراء؛ 2⃣؛ آیه الله جوادی آملی؛ مرکز نشر اسراء؛ 3⃣؛ آیه الله جوادی آملی؛ مرکز نشر اسراء؛ 4⃣؛ آیه الله جوادی آملی؛ مرکز نشر اسراء؛ 5⃣ "؛ تالیف مهدی امیدی؛ فصل نامه نقد و نظر؛ تمدن اسلامی: نظریه ها؛ شماره ۷۴؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚 (۱۸۷۶-۱۹۶۰) 📕سعید نورسی ترکیه ای دانشمندی هست که بینش متفاوتی از جریان سنتی و نیز جریان غرب گرادارد و دارای مولفه هایی هست که در ایجاد همبستگی و ساخت هویت اسلامی می تواند کارآمد باشد؛ ♦️سعید نورسی جهان اسلام را به مثابه یک کلیت واحد می دید و در صدد احیای تمدن اسلامی در مصاف با تمدن غربی بود؛ ♦️در ارتباط با اندیشه های تمدنی سعید نورسی محورهای کلان ذیل را می توان اشاره کرد: 1⃣ سعید نورسی تلاش کرد نسخه ای از اسلام ارائه دهد که مولد مدرنیته باشد و تضادی با مدرنیته نداشته باشد؛ 2⃣ سعید نورسی در صدد تبیین این مقوله بود که آموزه ها و باورهای دینی اسلامی در حیات اجتماعی نقشی مهم ایفا کند و پیشرفت های فنی و علمی را نیز در برگیرد؛ 3⃣ سعید نورسی ازجمله مفسران اسلامی بود که قرائت خود را معطوف به مقوله تمدن کرد و به دنبال رهاورد بدیع و کارآمدی بود تا با طرحی نو، چالش های جدید اسلام با فرهنگ و تمدن غرب را نشان دهد؛ 4⃣ در اندیشه تمدنی سعید نورسی، چیستی نقطه کانون تمدن بر این باور مبتنی هست که تمدن باید بر امور غیر مادی و ارزش های اخلاقی و وحی الهی پی ریزی شود؛ 5⃣ در اندیشه تمدنی سعید نورسی، مبنای ساخت تمدن علاوه بر نبوغ انسانی بایستی مبتنی بر وحی الهی باشد؛ 6⃣ در اندیشه تمدنی سعید نورسی، نقطه اتکا در تمدن اسلامی، بایستی در همزیستی مسالمت آمیز و مصالحه، تجلی پیدا کند؛ 7⃣ در اندیشه تمدنی سعید نورسی، هدف از ساخت و ایجاد تمدن اسلامی، بایستی تقوا و پرهیزکاری و رضایت خداوند باشد که در کنش کلی نظام اجتماعی تجلی پیدا کند؛ 8⃣ در اندیشه تمدنی سعید نورسی، فراورده های تمدنی بایستی مرزهایی برای جلوگیری از حرص و شهوت رانی روح ایجاد کند و انسان را به سمت کمال بکشاند و به یک انسان واقعی تبدیل کند؛ 9⃣ در اندیشه تمدنی سعید نورسی، تمدن اسلامی بایستی مبتنی بر شریعت و وحی الهی باشد و شریعت مبنای ارزش مندی تمدن اسلامی هست؛ 0⃣1⃣ دراندیشه تمدنی سعیدنورسی، اصلی به نام اصل اتحاد حاکم هست و از این حیث نورسی از هر گونه اندیشه واگرایانه مخالفت می کرد؛ 1⃣1⃣ در اندیشه تمدنی سعید نورسی، تمدن دو حیثیت روبنایی و زیربنایی دارد. زیربنای تمدن، پیشرفت اخلاقی و روحی هست و روبنای تمدن، تکنولوژی، صنعت و تجارت هست؛ 📕 در زمینه اندیشه های تمدنی بدیع الزمان سعید نورسی، به منایع ذیل مراجعه شود: 🔺؛ بدیع الزمان سعید نورسی؛ اعداد و ترجمه احسان قاسم صالحی؛ قاهره؛ دار سوزلر للنشر؛ ۱۹۹۲م؛ 🔺 مقاله""( بررسی ونقد اندیشه های تمدنی بدیع الزمان سعید نورسی)؛ تالیف دکتر رسول نوروزی فیروز؛ فصل نامه نقد ونظر؛ شماره ۷۴؛ 🟠eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟡sapp.ir/d.mir.mohammadi50
📚: 📒مالک بن نبی متفکر الجزایری(۱۹۰۵-۱۹۷۳) به علت نوآوری هایش در زمینه تمدن پژوهی و آسیب شناسی تمدنی در میان اندیشمندان مسلمان عرب "" نامیده شده است هرچند بیشتر رویکرد اجتماعی و جامعه شناختی به مساله تمدن دارد. ✴️ "مالک بن نبی"'را به صورت ذیل می توان بیان کرد: 1⃣ مالک بن نبی " چالش های تمدنی" را در متن پژوهش های تمدنی اش قرار داد و با رویکرد آسیب شناسی به مساله های تمدن شناسی پرداخت؛ 2⃣ تحلیل های تمدن شناختی مالک بن نبی، مبتنی بر اندیشه های مبنایی در حوزه اندیشه دینی شکل گرفته است و نگاه و رویکرد تمدنی اش ذیل فهم قرآنی قرار دارد؛ 3⃣ مالک بن نبی به جای مناقشات نظری و مفهومی در مطالعات تمدنی، رویکردی عینی گرا و از نوع جامعه شناختی در تمدن پژوهی دارد؛ 4⃣ برای فهم مفهوم تمدن در اندیشه های مالک بن نبی، مولفه های ""،"" و"" سه گانه ای هستند که باید فهم درستی از آنها صورت گیرد؛ 5⃣ معادلات و مناسبات میان مولفه های سه گانه " انسان"،"زمان" و" زمین" در ساختن صورت و معنا تمدن ها وتحلیل تمدن ها،ضرورتی اساسی هست؛ 6⃣ سه گانه "انسان"،"زمان" و" زمین" در اندیشه و نظریه تمدنی مالک بن نبی، بستر تازه ای برای فهم و اجتهاد دینی در حوزه تمدن شناسی فراهم می کند؛ 7⃣ در اندیشه تمدنی مالک بن نبی، سرنوشت تمدن ها به فرهنگ بر می گردد و چالش های اصلی تمدنی به مساله و مشکل فرهنگ بر می گردد؛ 8⃣در اندیشه تمدنی مالک بن نبی، نقش حیاتی در مناسبات تمدنی،مبتنی بر افکار هست، قبل از اینکه مبتنی بر اشخاص واشیا باشد؛ 9⃣ از سه گانه معروف افکار، اشخاص و اشیا، تمرکز اصلی مالک بن نبی بر افکار هست و افکار را بنیادی ترین عامل تحولات و مناسبات تمدنی می داند؛ 0⃣1⃣اندیشه های تمدنی مالک بن نبی، به نوعی از روش قرآنی تبعیت می کند که به انسان و جامعه پرداخته است؛ 1⃣1⃣ دراندیشه تمدنی مالک بن نبی،اندیشه بنیادین،شکل مناسبات "انسان"،"زمان" و" زمین" و به تعبیری طبیعت هر تمدن را رقم می زند و این اندیشه بنیادین،باید فکرتی دینی و وحیانی باشد؛ 2⃣1⃣در اندیشه تمدنی مالک بن نبی،ریشه اصلی گرفتاری های بشر به نوع تفسیر،رویکرد وساختار تمدنی برمی گردد؛ 📒 در زمینه اندیشه های تمدنی مالک بن نبی به آثار ذیل مراجعه شود: 1⃣: الظاهر القرآنیه؛ مالک بن نبی؛ دمشق؛ دارالفکر؛ 2⃣: شروط النهضه؛ مالک بن نبی؛ دمشق؛ دار الفکر؛ 3⃣: مقاله" بررسی کلی مفاهیم پایه تمدن اسلامی در اندیشه مالک بن نبی؛ دکتر محمد علی میرزایی؛ فصل نامه نقد و نظر؛ شماره ۷۴؛ 🟡eitaa.com/mir_mohammadi5050 🟠sapp.ir/d.mir.mohammadi50