eitaa logo
در محضر آیت‌الله میرباقری
28.1هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
292 ویدیو
125 فایل
🎙 نظام اندیشه: https://mirbaqeri.ir/جاری-حکمت.html 🌐 پایگاه اینترنتی: www.mirbaqeri.ir ☎️ دفتر استاد: 02532603861 09127593462 📚 خرید کتاب‌های استاد: 09104646212
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️ «واقع‌گرا» بودنِ معرفت، به‌معنای دینی‌بودنِ آن نیست. واقع‌گرایی باید از بستر «تعبد به وحی» عبور کند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔹 ما باید مسائل جامعه را با روش‌های علمی حل کنیم، منتها علم چیست و روشش چیست؟ این روش‌ها چه نسبتی با واقعیت دارند؟ و چه نسبتی با علوم پیشینی دارند؟ همین چیزهایی که ما در بسیاری اوقات، بدیهی تلقی می‌کنیم، در دنیای علم، بدیهی تلقی نمی‌شود. همین که علم می‌خواهد نظریه‌پردازی کند، یک مفروضاتی دارد و همان‌ها محل بحث هستند که این مفروضات کجا اثبات شده‌اند؟ 🔹 فی‌المثل، طب سلولی، و طب سنتی، نسخه‌های مختلفی می‌دهند و همه هم ناظر به واقعیت هستند. آن کسی که می‌گوید انسان دارای مزاج و اخلاط اربعه است و تعادل مایعات را بر اساس اخلاط اربعه تعریف می‌کند و بیماری و سلامت را به مزاج و تعادل مزاج برمی‌گرداند، او می‌گوید و آن کسی هم که بیماری و سلامت را به رفتار سلولی بدن و ترشح غدد و اینها برمی‌گرداند، او هم می‌گوید ، هر دو هم نسخه می‌دهند. هر دو هم جواب می‌دهد. حال، کدام واقعی است؟ هم مدرن، معطوف به است، هم ، معطوف به است و هم ، معطوف به است و هیچ‌کدام نمی‌گویند ما خلاف واقع داریم حرف می‌زنیم. همه هم، در عمل جواب می‌دهند. 🔹 ما باید به دنبال کارآمدی در جهت خاص باشیم. ما می‌گوییم علوم «جهت‌دار» هستند؛ یعنی هم، مفروضات دارند و هم کارآمدی در جهت دارند. ما هم واقع‌گرا هستیم و می‌گوییم علم ما با واقعیت نسبت دارد اما اگر این نسبتِ به واقع، از بستر تعبد به وحی عبور کرد، حجیت دارد. کارآمدی تنهاملاکِ حجیت نیست. مگر هر چه کارآمدی داشت، حجیت دارد؟! این همه انواع مختلف خمری که، با مصارف مختلف، در غرب درست می‌کنند، آیا کارآمدی دارد؟ بله. آیا حجیت دینی هم دارد؟ خیر. "کارآمدی" که دلیلِ دینی بودن نیست! معرفت، بی‌نسبت به واقع نیست و الا کارآمد نمی‌شد؛ ولی نسبت با واقع، دینی بودن را تمام نمی‌کند. ☑️ @mirbaqeri_ir
🔵 بخش 1⃣ پروندۀ نکته‌ها از آیت‌الله میرباقری دربارۀ (در حالِ ) 🌀 فلسفۀ شدن، پشتیبان و پشتوانه‌ای است برای جریان یافتن مبانی دینی در علوم و دانش‌ها https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3382 🌀 هماهنگیِ بین «معرفت‌های دینی و معرفت‌های علمی»، نيازمند هماهنگیِ روش‌ها و متدلوژی‌های آنهاست، و هماهنگیِ روش‌ها نیازمند فلسفۀ روش (فلسفۀ شدن). https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3384 🌀 فلسفۀ شدن اسلامی (به‌مثابۀ فلسفۀ روش)، نظام روش تحقیق را به‌گونه‌ای بازطراحی می‌کند که حضور و نقش‌آفرینیِ دین را در ساحت علم بپذیرد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3387 🌀 بیشترین جایی که برای ، ارزش قائل هستیم، در فلسفه روش تحقیق است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3393 🌀 تأسيس ، مسئلۀ کوچکی نیست./ «فلسفۀ روش تحقیق» یک سلاح استراتژيکِ فرهنگی است که می‌تواند موازنۀ قدرت را تغییر دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3402 🌀 قبل از تولید فلسفه‌های مضاف، ابتدا باید فلسفۀ روش تحقیق درست کنید. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3403 🌀 «فلسفهٔ روش» زمینه‌سازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، و فقهِ حكومتی» است. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3407 🌀 «فلسفۀ روش» سه مسئله را تحلیل می‌کند: ۱. «نسبت وحدت و كثرت»؛ ۲. «نسبت زمان و مکان»؛ ۳. «نسبت اختیار و آگاهی»/ پديده‌اي است كه هم معطوف به است و هم معطوف به انسان https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3413 🌀 هم را قبول داریم و هم در شکل‌گیری معرفت./ اختیار در ، کمترین نقش را دارد؛ این سطوح، به‌راحتی تحت اختیار ما واقع نمی‌شوند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3414 🌀 «حضور اختیار در معرفت»، منافاتی با «معطوف بودنِ معرفت به واقع» ندارد./ انسان جهان را می‌فهمد و فهم او از جهان، ممکن است به برود یا به برود، و باید هر دو را تصحیح کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3417 🌀 سهم تأثیر اختیار بر ، کم است. اما در سامان دادن به نظام معرفتی و مدل‌سازی، ارادۀ ما نقش فعال‌تری دارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3419 🌀 فرضيه‌هاي مي‌توانند از آزمون و عبور کنند و اثبات شوند. لذا «تجربه‌پذیری» نمي‌تواند تنهاشاخصۀ باشد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3420 🌀 «واقع‌گرا» بودنِ معرفت، به‌معنای دینی‌بودنِ آن نیست. واقع‌گرایی باید از بستر «تعبد به وحی» عبور کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3421 🌀 در عالَم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال امدادش مي‌كند، اما رضای الهي پشت آن نيست و تقدّس دينی ندارد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3422 🌀 فلسفۀ روش را به سه گونه می‌توان تعریف کرد: ۱. تعریف به ؛ ۲. تعریف به ؛ ۳. تعریف به . https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3425 🌀 هماهنگی علوم از پایگاه روش و فلسفه دلالت https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3426 🌀 جایگاه عقل، در ابزارسازی و متدسازی برای بندگی خودش است، نه در توصیف نظام عالَم https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3427 🌀 به يک معنا فلسفه [حکمت] بايد زيرمجموعه وحی قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازی با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3428 🌀 دين دعوت به حيات جديد مي‌كند و آن را در جان‌ها مي‌پرورد و با حيات جديد، حس و عقل و قلب را شکوفا مي‌كند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3429 🌀 فلسفه (حکمت) در طول وحی است، نه در عرض وحی. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3430 🌀 «فلسفۀ روش» را پیش از استنباط، تولید می‌کنید و «حکمت» را پس از استنباط https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3431 🌀 باید دامنۀ گسترش پیدا کند تا بتواند را هم پوشش دهد. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3446 🌀 انديشۀ استوارِ علامه سید منیرالدین حسینی اين بود که ما در حوزه‌هاي علمیه نیازمند سه رکنِ «حکمت حکومتی، فقه حکومتی و اخلاق حکومتی» هستیم. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3450 🌀 تفقه دینی باید باشد. تفقه دینی باید تکامل پیدا کند و حکمت حکومتی و حکمت‌های مضاف به علوم را پوشش دهد و استنباط کند. https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3476 🌀 تفقه جامع دینی شامل اخلاق، حکمت و فقه می‌شود (، و ). https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3477 📣 ضمیمه: بخش 2⃣ پرونده در اینجا: ↙️ https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3399
⚡️ «فلسفۀ روش» سه مسئله را تحلیل می‌کند: ۱. «نسبت وحدت و كثرت»؛ ۲. «نسبت زمان و مکان»؛ ۳. «نسبت اختیار و آگاهی» ⚡️ پديده‌اي است كه هم معطوف به است و هم معطوف به انسان 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔶 فلسفۀ روش «نسبت وحدت و كثرت» و «نسبت زمان و مکان»، يعني هم ساختار شیء و هم تغييرات شيء، را تعريف فلسفی می‌کند [و نمایی از «کُل مُتغیّر» ترسیم می‌شود]. پرسش سومی که این فلسفه پاسخ می‌دهد «نسبت بين اختيار و آگاهی» است که بر اساس آن، معرفت‌شناسی متناسبی ارائه می‌شود. اگر در معرفت‌شناسي معتقد به جبری بودنِ مکانیزم فهم باشيم، حق و باطل از معرفت‌شناسي خارج مي‌شود. اما اگر معتقد به فاعليتی بودن معرفت و تناسب معرفت با عينيت باشيم، علاوه بر پذیرش «صدق و کذب»، «حق و باطل» را هم وارد معرفت‌شناسی كرده‌ايم. ما نیاز به منطقي داریم كه تناسب ادراك را با خارج به صورت دم‌افزا گسترش دهد و در اين ايجاد تناسب، جهت را دائماً حفظ كند و اعتلا بخشد. درواقع، علوم، تناسباتي هستند كه بر اساس نظام فاعليت، براي تصرف و ايجاد يك تمدن ايجاد شده‌اند. 🔶 پديده‌اي است كه هم معطوف به است، و هم معطوف به انسان. دستيابي به معرفت داراي يك فرايند اختياري است. در اين فرايند اختياري، هم اختيار فرد، هم اختيار جمع و هم اختيار تاريخ حضور دارد و حتي عوامل تكويني حضور دارند؛ يعني وقتي کسی شروع به تحقيق و تفحص و توليد يك نظريه مي‌كند، به صورت جزيره‌اي فعاليت نمي‌كند، بلکه فعالیت او درون يك فرهنگ اجتماعي رخ می‌دهد و قبل از آن، معطوف به اختيار خودش كار مي‌كند و اين اختيارات يك نسبيتي براي فرد درست كرده و نسبيت اختيار انسان در نحوۀ فهم او از جهان، اثر می‌گذارد. 🔶 ما منکر [به‌طور کلی] نیستیم، بلکه تفسیرمان از کشف متفاوت است. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ «واقع‌گرا» بودنِ معرفت، به‌معنای دینی‌بودنِ آن نیست. واقع‌گرایی باید از بستر «تعبد به وحی» عبور کند. 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: 🔹 ما باید مسائل جامعه را با روش‌های علمی حل کنیم، منتها علم چیست و روشش چیست؟ این روش‌ها چه نسبتی با واقعیت دارند؟ و چه نسبتی با علوم پیشینی دارند؟ همین چیزهایی که ما در بسیاری اوقات، بدیهی تلقی می‌کنیم، در دنیای علم، بدیهی تلقی نمی‌شود. همین که علم می‌خواهد نظریه‌پردازی کند، یک مفروضاتی دارد و همان‌ها محل بحث هستند که این مفروضات کجا اثبات شده‌اند؟ 🔹 فی‌المثل، طب سلولی، و طب سنتی، نسخه‌های مختلفی می‌دهند و همه هم ناظر به واقعیت هستند. آن کسی که می‌گوید انسان دارای مزاج و اخلاط اربعه است و تعادل مایعات را بر اساس اخلاط اربعه تعریف می‌کند و بیماری و سلامت را به مزاج و تعادل مزاج برمی‌گرداند، او می‌گوید و آن کسی هم که بیماری و سلامت را به رفتار سلولی بدن و ترشح غدد و اینها برمی‌گرداند، او هم می‌گوید ، هر دو هم نسخه می‌دهند. هر دو هم جواب می‌دهد. حال، کدام واقعی است؟ هم مدرن، معطوف به است، هم ، معطوف به است و هم ، معطوف به است و هیچ‌کدام نمی‌گویند ما خلاف واقع داریم حرف می‌زنیم. همه هم، در عمل جواب می‌دهند. 🔹 ما باید به دنبال کارآمدی در جهت خاص باشیم. ما می‌گوییم علوم «جهت‌دار» هستند؛ یعنی هم، مفروضات دارند و هم کارآمدی در جهت دارند. ما هم واقع‌گرا هستیم و می‌گوییم علم ما با واقعیت نسبت دارد اما اگر این نسبتِ به واقع، از بستر تعبد به وحی عبور کرد، حجیت دارد. کارآمدی تنهاملاکِ حجیت نیست. مگر هر چه کارآمدی داشت، حجیت دارد؟! این همه انواع مختلف خمری که، با مصارف مختلف، در غرب درست می‌کنند، آیا کارآمدی دارد؟ بله. آیا حجیت دینی هم دارد؟ خیر. "کارآمدی" که دلیلِ دینی بودن نیست! معرفت، بی‌نسبت به واقع نیست و الا کارآمد نمی‌شد؛ ولی نسبت با واقع، دینی بودن را تمام نمی‌کند. 🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ☑️ @mirbaqeri_ir