⚡️ فلسفۀ روش یا فلسفۀ چگونگی، شالودۀ هماهنگسازيِ تكامل حجيت در #فهم_دين، اسلاميت در #فهم_كاربردي دانشگاه و جريان اسلام در #فهم_اجرايي حاکمیت است.
⚡️ «فلسفهٔ روش» زمینهسازِ دستيابی به «اخلاقِ حکومتی، #حكمتِ_حكومتی و فقهِ حكومتی» است.
🔴 علامه سید منیرالدّین حسینیِ هاشمی:
🔸 «#فلسفه_چگونگي، فقط متكفل #تحليلِ از اشياء نيست، بلكه براي تبديل، #معادله ارائه میدهد.
🔸 فلسفه چگونگي بهمعناي بهكارگيري #عقل در چگونگي اسلامي شدن ميباشد. اين فلسفه «تحقق اسلامي» را متكفل ميشود؛ يعني شرط صحتش اين است كه بتواند #ارزشها را در #عينيت پياده نمايد.
🔸 فلسفه چگونگی متكفل تأسيسِ «منطق تكاملِ رابطه به دين» و نیز «رابطه به كارآمدی» يعني علوم تجربی، و هم «رابطه به نسخه دادن» يعنی اداره عينيت میباشد. در غير اين صورت، وقتي كه فلسفه چگونگی نباشد، نظام ارزشی بهطور مستقل يك محصول خواهد داشت و نظام دانش تجربي محصول ديگري كه بين آنها چالش پيدا ميشود و نمیتوان آنها را در مرتبه محصول #هماهنگ كرد.
🔸 بايد #مُحدثِ_حادثه باشيد؛ يعني بتوانيد نظامات تكامل اجتماعي را بر اساس مقاصد الهي تأسيس كنيد که تأسيس اين مطلب و هماهنگي آن حتماً به #روش_علوم نيازمند است. در مرحله اول به #علم_اصول_احكام_حكومتي نياز داريم كه روش آن از فلسفه چگونگي به دست ميآيد.
🔸 روش علوم حسي لازم است كه هم در تغييراتِ متغيرِ محسوس بتواند پيشفرضهاي ديني را در تعريف متغير وارد كند و هم نسبت آن را به تحقق ارزشها در كنترل تغييرات آن بيان كند؛ يعني نتيجه آن معادلۀ «اگر و آنگاهِ اسلامی» بشود».
🔸 فلسفهٔ شدن اسلامی، پايگاه همدلی، همفكری و همكاری اجتماعی است. اين پايگاه عقلیِ دينمحور، بستر وحدتِ انديشه مسلمين بر محور سرسپردن به دين است.
این فلسفه، شالودۀ هماهنگسازيِ تكامل حجيت در #فهم_دين، اسلاميت در #فهم_كاربردي دانشگاه و جريان اسلام در #فهم_اجرايي دولت [و حاکمیت] است. (۱۳۷۹/۱۰/۶)
🔸 «بايد بر اساس اين فلسفهای که پايهريزی کرديم، شروع کنيم به #ساختن_سه_روش: هم روش استنباط احکام الهی، هم روش توليدِ معادلات کاربردی و هم روش برنامهريزی.
اين سه روش را متناسب با اين مبنای جديد پايهريزی میکنيم. بهکارگيری اين روشها ما را به محصول میرساند. يعنی بهکارگيری روش استنباط، ما را به استنباطات احکام جديد میرساند. بهکارگيری روش نوين توليد اطلاعات، ما را به معادلات کاربردی جديدی بر مبنای اسلام میرساند. در قسمت سوم هم بهکارگيری روش برنامهريزی، ما را به تنظيم امور جديدی بر مبنای جديد میرساند». (۱۳۷۷/۳/۲)
🔸 «ثمرۀ اين فلسفه #در_حوزه، دستيابی به «اخلاق حکومتی، حكمت حكومتی و فقه حكومتی» است و #در_دانشگاه، قادر به «پيشبينی، هدايت و كنترل» تغييرات بر مبنای معادلاتی است كه نيازمندیهای نظام اسلامی در جريان توسعۀ نياز و ارضاء را رفع میکند و در #نظام_اجرايی هم، به ارائۀ مدل شناخت حل معضلات سياسی، فرهنگی و اقتصادیِ داخلی و خارجی بر حول محور كلمۀ اسلام میپردازد». (۱۳۷۹/۶/۱۶)
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#فلسفه_روش
#حکمت_کاربردی
☑️ @mirbaqeri_ir
س- ميرباقري22-8-99رسانه.mp3
31.24M
🎧 سخنرانی استاد میرباقری بهمناسبت سالروز هجرت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم، ۱۳۹۹/۸/۲۲
◽️مکان سخنرانی: حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها)
◽️ موضوع سخنرانی: حکمتِ هجرت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) و جایگاه شهر قم در روایات و اخبار غیبی اهل بیت(علیهم السلام)
🔶 امام صادق (علیهالسلام) قبل از تولد حضرت معصومه سلامالله علیها میفرماید حرمی برای اهلبیت در قم وجود دارد؛ این مضمون به بیانهای مختلف توسط اهلبیت بیان شده و که نشاندهنده این است این شهر و این حرم یک محلی ویژه در دستگاه اسلام است.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3405
فیلم:
http://www.telewebion.com/episode/2425057
☑️ @mirbaqeri_ir
در محضر آیتالله میرباقری
🎧 سخنرانی استاد میرباقری بهمناسبت سالروز هجرت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم، ۱۳۹۹/۸/۲۲
#ادمین: متأسفانه چند کانال تلگرامی، در اقدامی عجیب، این سخنرانیِ روایی و معارفی را به کرونا ربط دادند و نوشتند که قم مرکز پخش کرونا بوده و باعث شده هزاران نفر جان خودشان را از دست بدهند.‼️
⚡️ «فلسفۀ روش» سه مسئله را تحلیل میکند: ۱. «نسبت وحدت و كثرت»؛ ۲. «نسبت زمان و مکان»؛ ۳. «نسبت اختیار و آگاهی»
⚡️ #معرفت پديدهاي است كه هم معطوف به #واقع است و هم معطوف به #اختيار انسان
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
🔶 فلسفۀ روش «نسبت وحدت و كثرت» و «نسبت زمان و مکان»، يعني هم ساختار شیء و هم تغييرات شيء، را تعريف فلسفی میکند [و نمایی از «کُل مُتغیّر» ترسیم میشود].
پرسش سومی که این فلسفه پاسخ میدهد «نسبت بين اختيار و آگاهی» است که بر اساس آن، معرفتشناسی متناسبی ارائه میشود.
اگر در معرفتشناسي معتقد به جبری بودنِ مکانیزم فهم باشيم، حق و باطل از معرفتشناسي خارج ميشود. اما اگر معتقد به فاعليتی بودن معرفت و تناسب معرفت با عينيت باشيم، علاوه بر پذیرش «صدق و کذب»، «حق و باطل» را هم وارد معرفتشناسی كردهايم.
ما نیاز به منطقي داریم كه تناسب ادراك را با خارج به صورت دمافزا گسترش دهد و در اين ايجاد تناسب، جهت را دائماً حفظ كند و اعتلا بخشد. درواقع، علوم، تناسباتي هستند كه بر اساس نظام فاعليت، براي تصرف و ايجاد يك تمدن ايجاد شدهاند.
🔶 #معرفت پديدهاي است كه هم معطوف به #واقع است، و هم معطوف به #اختيار انسان.
دستيابي به معرفت داراي يك فرايند اختياري است. در اين فرايند اختياري، هم اختيار فرد، هم اختيار جمع و هم اختيار تاريخ حضور دارد و حتي عوامل تكويني حضور دارند؛ يعني وقتي کسی شروع به تحقيق و تفحص و توليد يك نظريه ميكند، به صورت جزيرهاي فعاليت نميكند، بلکه فعالیت او درون يك فرهنگ اجتماعي رخ میدهد و قبل از آن، معطوف به اختيار خودش كار ميكند و اين اختيارات يك نسبيتي براي فرد درست كرده و نسبيت اختيار انسان در نحوۀ فهم او از جهان، اثر میگذارد.
🔶 ما منکر #کشف [بهطور کلی] نیستیم، بلکه تفسیرمان از کشف متفاوت است.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#فلسفه_روش
#اختیار_و_آگاهی
☑️ @mirbaqeri_ir
ارتقاء در منطق معرفت .mp3
11.34M
🎧 استاد میرباقری | اضافهشدنِ مؤلفۀ جدیدی به #منطق_معرفت
⚡️ فرایند فهم، یک فرایند جبری نیست.
⚡️ هم #واقعگرایی را قبول داریم و هم #حضور_اختیار در شکلگیری معرفت.
⚡️ اختیار در #ادراکات_حسی، کمترین نقش را دارد؛ این سطوح، بهراحتی تحت اختیار ما واقع نمیشوند.
اما سطوحی هم داریم که ارادۀ ما نقش بیشتری دارد، مثل امور فکری و روحی.
⚡️ منطق فهم، هم باید #تناسب_فهم_با_واقع را مقنن کند و هم تناسب فهم با وحی.
همانطور که چشم ما فقه دارد، عقل ما هم فقه دارد؛ هر گونه اندیشیدن جایز نیست.
⚡️ اگر اراده، در سطوحی از معرفت حضور دارد، فهم ما، هم باید ناظر به واقع باشد و هم باید به حقانیت و حجیت برسد.
پس مؤلفۀ جدیدی وارد منطق معرفت شد.
💥 منطق، متکفلِ #کشف_خطا (از لحاظ تناسب با واقع) و #کشف_بطلان (از لحاظ ارتباط با وحی) است؛ چون ما گاهی علاوه بر اینکه خطا میکنیم، به باطل هم میرویم.
منطق باید هم #صدق را تأمین کند، هم #حقانیت را.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#فلسفه_روش
#اختیار_و_آگاهی
☑️ @mirbaqeri_ir
شرح اصول کافی ۹ .mp3
19.23M
🎧 استاد میرباقری | #شرح_اصول_کافی، جلسه نهم، ۲۶ آبان ۱۳۹۹
⚡️ تبیین حقیقت جاری شدن حکمت خداوند در حیات بشری/ بررسی مصلحت و مفسده در مأموریت حجج الهی
📜 فهرست جلسات برگزارشده:
https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3374
☑️ @mirbaqeri_ir
واقعگرایی و اختیارمندی .mp3
17.1M
🎧 استاد میرباقری | سازگاریِ «حضور اختیار در فهم» با «واقعگراییِ فهم»
⚡️ «حضور اختیار در معرفت»، منافاتی با «معطوف بودنِ معرفت به واقع» ندارد.
همچنانکه «تفسیر واقعیت از روزنۀ مفروضات اساسی، یا پارادایمها» منافاتی با «واقعنمایی علمی» ندارد.
⚡️ اگر میگوییم قوۀ فاهمه، متأثر از اختیار است، معنایش این نیست که فاهمۀ ما ارتباطِ با واقع برقرار نمیکند.
نظام اختیارات اجتماعی در فهم اجتماعی عمل میکند و در عین حال، فهم اجتماعی، معطوف به واقع و بلکه #متصرف_در_واقع هم هست.
⚡️ از قدیم به ما القاء کردهاند که «بدان که آدمی را قوهای است درّاکه که در او منقش گردد صور اشیاء، چنانکه در آینه»!
ما میگوییم: بدان که انسان جهان را میفهمد و فهم او از جهان، ممکن است به #خطا برود یا به #باطل برود، و #منطق باید هر دو را تصحیح کند.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#فلسفه_روش
#اختیار_و_آگاهی
☑️ @mirbaqeri_ir
شرح اصول کافی ۱۰ .mp3
10.77M
🎧 استاد میرباقری | #شرح_اصول_کافی، جلسه دهم، ۲۷ آبان ۱۳۹۹
⚡️ تبیین مصلحت و مفسدهای که انبیاء علیهمالسلام بر آن دلالت میکنند و تبیین مدار حُسن و قُبح در عالم
📜 فهرست جلسات برگزارشده:
https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3374
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ سهم تأثیر اختیار بر #معرفتهای_حسی، کم است.
اما در سامان دادن به نظام معرفتی و مدلسازی، ارادۀ ما نقش فعالتری دارد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«كيف اختيار انسان در كيف فهم از جهان حاضر است، منتها در همۀ موضوعات معرفت، سهم اختيار انسان را يكسان نميدانيم. يكجاهايي سهم ارادۀ انسان خيلي تبعي است؛ مثل اينكه در محسوسات اوليه، سهم ارادۀ ما تبعی است، نميشود لامسۀ ما از آبِ گرم متأثر نشود، لامسۀ ما از سرما و برودت آب متأثر نشود؛ انسان دستش را كه در آب گرم ميبرد يك تأثر خاصي پيدا ميكند كه از آن تعبير به سوختن ميكنيم؛ اين ارادۀ ما در اين فعل و انفعال و اين ادراك حسّي، تأثيرش بسيار كم است. هرچند همانجا هم انسان ميتواند مثل مرتاضهاي هندي حتّي حواسّ خودش را طوري پرورش بدهد كه دستش را در آب با دمای صد درجه ببرد و نسوزد. ولي معمولاً سهم ارادۀ ما در آنجا كم است.
ولي وقتي #نظريهپردازي ميکنيم، اطلاعاتي كه از بيرون ميآيد را به يك مدل تبديل ميكنيم و سعي ميكنيم به عوامل، جا و نسبت بدهيم، و نسبتِ بين آنها را تعريف كنيم، نقش اراده بیشتر است. ديگری ممكن است به شکل ديگر مدل بدهد. يعني در سامان دادن به نظام معرفتي و مدلسازی، ارادهي ما نقش فعالتري دارد و آن كسي كه براي كلّ معرفت انسان، منطق ميدهد، يعني براي كل دستگاه معرفتي يك سامانه درست ميكند، در آنجا نقش اراده در سامان دادن به معرفت، نقش بيشتري است. نميگويم در آنجا مطلق است.»
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#فلسفه_روش
#اختیار_و_آگاهی
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ فرضيههاي #متفاوتي ميتوانند از آزمون و #تجربه عبور کنند و اثبات شوند. لذا «تجربهپذیری» نميتواند تنهاشاخصۀ #معيار_صحت باشد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«#معيار_صحت تکشاخصهای نیست، بلکه سهشاخصهای است که اين سه شاخصه بايد در تمامي مراحل شكلگيري ادراك و فرآيند پيچيده آگاهي انسان حضور داشته باشد و در مجموع، هماهنگيِ اين سه شاخصه است كه ميتواند معيار صحّت باشد:
شاخصه اول، #تعبّد_به_وحي است. بر اساس اين شاخصه، زمينهها و مباني علوم بايد مستند به وحي و بر اساس اتكاء به علوم برتر الهي به دست آيد.
شاخصه دوم، گذر از بستر #عقلانيت است؛ يعني پيشفرضهاي توليد شده بايد از بستر عقلانيّت منسجم نيز عبور كند.
شاخصه سوم، كارآمدي عيني و #آزمونپذيري، بهمعناي پاسخگويي در_عينيت است.
بنابراين، معيار صحّت، فقط پاسخگويي و كارآمدي در عينيت نخواهد بود، بلكه در صورتي كه اين سه شاخصه، در تمام مراحل پيدايش علم با هم حضور داشته باشند، معرفت يا علم حاصل، معرفتي حق و ثابت و صحيح خواهد بود. به اين ترتيب نميتوان ادعا كرد دين در مرحله داوري دخالت نميكند، البته اگر داوري فقط به آزمونپذيري تعريف شود، ديگر مرتبط به دين نيست؛ اما اگر مرحله داوري تنها از طريق استناد به عينيت تمام نشود و مؤلفههاي ديگري همچون هماهنگي و انسجام، و نيز پيشفرضها و مفروضاتِ حاصل از حوزه معرفتهاي وحياني هم، در آن دخيل گردد، بايد براي هماهنگي در عينيت يك #معيار_ترکيبي ارائه داد.
اگر معيار صحّت، مرکب از «استناد به وحي، عبور از عقلانيّت منطقي و منسجم، و آزمونپذيري» باشد، كه در همه مراحل به شكل تركيبي اثرگذارند، در مرحله داوري نيز مانند ارزيابي ميزان انسجام عقلانيِ نظريه يا فرضيه، بايد ميزان استناد و هماهنگي نظريه با وحي نيز ارزيابي و اثبات گردد.
به عنوان مثال، رويكردهاي مختلفي در #طب وجود دارد كه همگي بهنسبتي آزمونپذيرند؛ يعني در مقامِ تجربه و آزمون، اثباتپذير، ابطالپذير يا پاسخگو هستند.
#طب_سلولي_مدرن و #طب_سنّتي_گياهي در تحليل سلامت انسانها متفاوت عمل ميكنند. توصيف اين دو رويكرد از بيماري نيز با يكديگر متفاوت هستند. در طب قديم، عواملي مانند مزاج، تراكم مزاجي، طبيعت سرد، گرم، خشك و تر مأكولات يا بحث تعادل مايعات بر اساس اخلاط اربعه، از مباحث بسيار مهمي است كه در تحليلهاي طب مدرن مورد استفاده نيست. بر اساس اين تحليلها، بيماري بر اساس علائمي تجربهپذير و گاهي علائم باليني و آزمايشگاهي تشخيص داده و درمان ميگردد. در طب جديد، علوم ديگري تعليم ميگردد و پس از فرضيهسازي، در مقام آزمون درمان صورت ميگيرد.
حال با فرض وجود تحليلهاي متفاوتِ اين دو شيوه، از "واقعيّات"، كداميك صحيح هستند؟ آيا تجربهپذيري و يا آزمونپذيري در فرضيات، باب فرضيات را محدود ميكند؟ آيا هميشه يك فرضيه از بوته آزمون بيرون آمده و اثبات ميشود يا آن كه فرضيههاي مختلف نيز از عهده يك آزمون برميآيند و ثابت ميشوند؟
اگر پذيرفته شود كه فرضيههاي متفاوتي ميتوانند از عهده آزمون خاصي برآيند و اثبات شدند، ديگر آزمونپذيري نمي تواند تنهاشاخصۀ معيار صحت باشد. به اين ترتيب، آزمونپذيري و حتي فراتر از آن، كارآمدي عيني نيز يكي از شاخصههاي حقّانيت است، اما علاوه بر اين، شاخصههاي ديگري همچون انسجام عقلاني و استناد ايماني نيز ميتواند وجود داشته باشد.»
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ «واقعگرا» بودنِ معرفت، بهمعنای دینیبودنِ آن نیست. واقعگرایی باید از بستر «تعبد به وحی» عبور کند.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
🔹 ما باید مسائل جامعه را با روشهای علمی حل کنیم، منتها علم چیست و روشش چیست؟ این روشها چه نسبتی با واقعیت دارند؟ و چه نسبتی با علوم پیشینی دارند؟
همین چیزهایی که ما در بسیاری اوقات، بدیهی تلقی میکنیم، در دنیای علم، بدیهی تلقی نمیشود. همین که علم میخواهد نظریهپردازی کند، یک مفروضاتی دارد و همانها محل بحث هستند که این مفروضات کجا اثبات شدهاند؟
🔹 فیالمثل، طب سلولی، و طب سنتی، نسخههای مختلفی میدهند و همه هم ناظر به واقعیت هستند. آن کسی که میگوید انسان دارای مزاج و اخلاط اربعه است و تعادل مایعات را بر اساس اخلاط اربعه تعریف میکند و بیماری و سلامت را به مزاج و تعادل مزاج برمیگرداند، او میگوید #من_واقعگرا_هستم و آن کسی هم که بیماری و سلامت را به رفتار سلولی بدن و ترشح غدد و اینها برمیگرداند، او هم میگوید #من_واقعگرا_هستم، هر دو هم نسخه میدهند. هر دو هم جواب میدهد. حال، کدام واقعی است؟
هم #طب_سلولی مدرن، معطوف به #واقع است، هم #طب_سوزنی، معطوف به #واقع است و هم #طب_سنتی، معطوف به #واقع است و هیچکدام نمیگویند ما خلاف واقع داریم حرف میزنیم. همه هم، در عمل جواب میدهند.
🔹 ما باید به دنبال کارآمدی در جهت خاص باشیم. ما میگوییم علوم «جهتدار» هستند؛ یعنی هم، مفروضات دارند و هم کارآمدی در جهت دارند. ما هم واقعگرا هستیم و میگوییم علم ما با واقعیت نسبت دارد اما اگر این نسبتِ به واقع، از بستر تعبد به وحی عبور کرد، حجیت دارد.
کارآمدی تنهاملاکِ حجیت نیست. مگر هر چه کارآمدی داشت، حجیت دارد؟! این همه انواع مختلف خمری که، با مصارف مختلف، در غرب درست میکنند، آیا کارآمدی دارد؟ بله. آیا حجیت دینی هم دارد؟ خیر. "کارآمدی" که دلیلِ دینی بودن نیست!
معرفت، بینسبت به واقع نیست و الا کارآمد نمیشد؛ ولی نسبت با واقع، دینی بودن را تمام نمیکند.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ در عالَم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال امدادش ميكند، اما رضای الهي پشت آن نيست و تقدّس دينی ندارد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«[یکی از دیدگاهها در حوزه علم دینی این است که] وقتي ما جهان را ميفهميم، درواقع، آيات تکويني خدا را ميفهميم. فهم از آيات تکوينيِ خدا معرفت دينی است و ارزشمند است.
عرض ما این است که #فهم آيات تکويني ميتواند مؤمنانه باشد يا ميتواند شيطنتآميز باشد. چه کسي گفته فهم از آيات تکويني هميشه نوراني است؟ مؤمن، آيات تکويني الهي را #مؤمنانه ميفهمد و کافر آيات تکويني را #کافرانه ميفهمد. فهم انسان، یا ظلماني است یا ايماني. و اتفاقاً مهمترين يا لااقل يکي از مهمترين عرصههايي که دين آمده تا دخالت کند، عرصۀ فهم انسان است.
دين آمده تا فهم انسان را از جهان نوراني و تصحيح کند. انسان ميتواند در فهم خودش تخلف کند. چرا شما باب تخلف در فهم را ميبنديد؟ همينطوري که #چشم ميتواند #گناه بکند و نگاه حرام بکند، #عقل هم ميتواند نظر #حرام بکند. همانطور که نگاه کردن، #مناسک ميخواهد، عقل هم مناسک ميخواهد؛ چون ميتواند صحيح بفهمد و میتواند غلط بفهمد؛ میتواند حق بفهمد و میتواند باطل بفهمد.
از طرف دیگر، به چه دليل، #متعلق_معرفت، هميشه صنع الهي است؟ آيا عباد اختياري ندارند؟ آیا دستگاه اولياء شیاطین و طاغوت كه سايهاش بر تاريخ گسترده شده، [از آن حيثي كه منسوب به ارادههای باطل است،] جزو صنع الهي است؟
اگر #دستگاه_شياطين_و_طواغیت، #واقعي است، پس در عالم، واقعيتي هست كه هرچند خداي متعال ارادهاش ميكند، اما رضاي الهي پشت آن نيست و تقدّس ديني ندارد.
(با کمی تلخیص)
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
#ادمین: اگر سروران گرامی برداشتها و جمعبندیهایی از محتوای پروندۀ #فلسفه ( https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398 ) دارند، میتوانند به ادمین ( @norouzi313 ) ارسال کنند تا در مطالب آتی، مورد توجه قرار گیرد. این پرونده ادامه دارد.
#ادمین: نکتههایی درباره #آثار_فلسفۀ_روش تقدیم شد. گفته شد که هماهنگیِ بین «معرفتهای دینی و معرفتهای علمی و معرفتهای تجربی»، نيازمند هماهنگیِ روشها و متدلوژیهای آنهاست، و هماهنگیِ روشها نیازمند فلسفۀ روش است.
به تعبیر دیگر، یکی از کارکردهای فلسفۀ روش این است که نظام روش تحقیق را بهگونهای بازطراحی میکند که حضور و نقشآفرینیِ دین را در ساحت علم و تجربه بپذیرد.
برای اینکه فلسفۀ روش چنین کارکردی را ایفا کند، باید به پرسشهای مختلفی درباره چیستی معرفت، چیستی تجربه و جهتداری یا عدم جهتداری آنها و پرسشهای دیگر پاسخ دهد.
برای نمونه، نکتههای کوتاهی دربارۀ جهتداری علم و تجربه مطرح شد.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
در ادامه، دربارۀ روشهای سهگانه و بروندادِ این روشها، بهویژه #حکمت، گزیدههایی عرضه خواهد شد.
⚡️ فلسفۀ روش را به سه گونه میتوان تعریف کرد: ۱. تعریف به #روند؛ ۲. تعریف به #ارکان؛ ۳. تعریف به #آثار.
🔵 علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی:
«مثل هر شیء دیگری، «فلسفۀ روش» را میتوان یا به «آثار»، یا «ارکان»، یا «روند»، تعريف کرد.
#تعريف_به_آثار تعريف به بهرهوری است؛ تعريف به آثار اين است اين شی را برای چه میخواهيم و چه ثمرهاي دارد؟ براي كساني كه بيرون [از مجموعه، و ناآشنا با مباحث] هستند، همين مقدار كافی است.
#تعریف_به_ارکان تعریف به آن اموری است که میتوانند اين بهره را ايجاد كنند.
#تعریف_به_روند، داستان طولاني از روند دستیابی به ارکان است و سيري است که طی شده است. اركان، حاصل این روند است و آثار، حاصل اركان.
براي دیگران اين سؤال مطرح است که اين فلسفه چيست؟ روشن است که آنها در ابتدا میتوانند این منظومه را از طریق آثارش بشناسند. اینجا اگر اركان را بگوييم براي آنها چندان مفهوم نيست، چه رسد به اينكه روند ایجاد آن را بیان کنیم.» (۱۳۷۹/۶/۱۶) (با حذف مثالها و کمی تلخیص)
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqer_ir
هماهنگی علوم از پایگاه روش .pdf
270.2K
📋 مصاحبه نشریه علوم انسانی صدرا با استاد میرباقری، ۱۳۹۴/۴/۱۱
🔍 هماهنگی علوم از پایگاه روش و فلسفه دلالت
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
☑️ @mirbaqeri_ir
عقل متعبد و متعبد .mp3
3.24M
🎧 استاد میرباقری | تفاوت عقل متعبد و عقل غیرمتعبد
⚡️ ما عقل را منکر نیستیم. بحث دربارۀ جایگاه عقل است.
⚡️ جایگاه عقل، در ابزارسازی برای بندگی خودش است، نه در توصیف نظام عالَم.
⚡️ نقشندادن به عقل در توصیف نظام عالَم، بهمعنایِ انکار عقل نیست. جایگاه عقل این است که فلسفۀ روش تحقیق بسازد. این سهم، غیر از سهمی است که فیلسوفان رایج به عقل میدهند.
⚡️ عقل متعبد، در کیفیت فهم خودش، روشسازی میکند. عقل ابتدا باید منطق تعبد خودش را طراحی کند و بعد با آن منطق، به سراغ دریافت معرفتهای دیگر برود.
⚡️ عقل حق دارد در بندگی، ابزار سنجشی درست کند؛ البته خود این ابزار را هم در قدم بعد، وقتی به ابزار استنباط رسید باید دوباره با ادله چک کند و ببیند آیا واقعاً ادله، این روش را قبول دارند یا ندارند؟ عقل در یک جریانِ سیر دوری، کار خودش را هم بهینه میکند؛ اینگونه نیست که بگوید من این روش را درست کردم، دیگر تمام شد!
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#حکمت_کاربردی
☑️ @mirbaqeri_ir
فلسفه زیر چتر وحی.mp3
848.2K
🎧 استاد میرباقری | فلسفۀ وحیانی (حکمت)
⚡️ به گمان ما آن منطقي که بايد حاکم بر همه منطقها باشد، منطق تبعيت از اديان الهي است.
⚡️ به يک معنا فلسفه بايد زيرمجموعه وحي قرار بگيرد. نبايد يک دستگاه موازي با دستگاه انبيا به نام فلسفه در عالم داشته باشيم. لذا جايگاه فلسفه نسبت به دين يک جايگاه موازي نيست که بگوييد يک حوزه، کار عقلي است و يک حوزه، کار نقلي است و اين دو موازي هم هستند. اين طور نيست. به گمان ما بايد فلسفه زيرمجموعه دين قرار بگيرد.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#حکمت_کاربردی
☑️ @mirbaqeri_ir
دین و عقل .mp3
3.62M
🎧 استاد میرباقری، سال 1372 | شکوفایی عقل در پرتو ولایت دین
⚡️ دين با رسول آغاز میشود و با رسول ختم میشود. دين با ولي آغاز و با سرپرست ختم ميشود. اوست كه به قلب و حس و عقل، جان ميدهد و همه وامدار او هستند.
⚡️ دين دعوت به حيات جديد ميكند و آن را در جانها ميپرورد و با حيات جديد، حس و عقل و قلب را شکوفا ميكند.
چنين نيست كه دين، ولایت ذهن بشر را رها كند و بگويد با پيشفرضهايي كه از هر فلسفه و مكتبي ميگيري، چيزي بساز و بعد با آن به سراغ دين بيا و ببين تا كجا به دين محتاجي! خير. رسول است كه فكر را ميشكافد و احساس را در قلب زنده ميكند و ديد را ديد ديگري ميكند.
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#حکمت_کاربردی
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ فلسفه (حکمت) در طول وحی است، نه در عرض وحی.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«آیا برای حل معضلات علمی باید به دانشمند رجوع كرد؟ بله.
آیا نیاز داریم به هوشمندی؟ بله.
آیا نیاز داریم به محاسبات نظری؟ بله.
آیا نیاز داریم به شهود؟ بله.
ولی آیا اینها مستقل از انبیاء هستند؟ هرگز.
بلكه معیار صحتشان به تبع وحی تعریف میشود.
گاهی کسانی، سه طبقهٔ مرجع و موازی در کنار انبیاء تعریف میکنند: عرفا، فلاسفه و دانشمندان. عرفا طبقهٔ مرجع در شهودند؛ فلاسفه طبقهٔ مرجع در علوم عقلی و علوم نظری هستند؛ و دانشمندان هم طبقهٔ مرجع در كارآمدیهای علمی هستند.
این نحوه طبقهبندی پذیرفتنی نیست. ما طبقه موازی در کنار انبیاء تعریف نمیكنیم. اینها باید در طول انبیاء قرار بگیرند. در دستگاه حق، همه اینها زیرمجموعه انبیا تعریف میشوند.
البته آن دستگاه منطقی كه میخواهد صحت را كنترل كند باید حتماً منطقش به حجیت و به تبعیت از وحی برسد. معنای این حرف آن نیست كه همه علوم، نقلی بشود. علم دینی این نیست كه در آیات و روایات بگردیم و یك گزارهای پیدا كنیم که در باب مسائل علوم باشد و بعد بگوییم این گزاره دینی است. معیار دینی بودن این است كه جریان فرهنگ دین و زبان دین در حوزه علوم وارد شود.» (۱۳۸۴)
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#حکمت_کاربردی
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ «فلسفۀ روش» را پیش از استنباط، تولید میکنید و «حکمت» را پس از استنباط
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
🔸 «کار عقل بندگي در روش تعقل است. عقل، تنها در اين حوزه که «خودش را چگونه تسليم کند» ميتواند تلاش کند. تشيّع در روش به توليد عقل متعبّد ختم ميشود تا با آن بتوانيم به دنبال وحي برويم و در آنجا، به #حکمت_حکومتي، عرفان حکومتي و فقه حکومتی میرسیم.»
🔸 «فلسفۀ روش، ناظر به توليد روش تحقيق است. کاري که شما #پيش_از_استنباط ميتوانيد انجام دهيد اين است که روش تحقيق را توليد کنيد؛ پس از آن ميتوانيد در حوزه تفقه ديني گام بگذاريد و «عرفان حکومتي، حکمت حکومتي و فقه حکومتي» (مکتب) را استنباط کنید. بدون تفقه ديني نمیتوانید #حکمت بسازيد. حکمت چيزي نيست که عقل بتواند آن را بسازد. اينکه من «تعبد خودم در فهم» را قاعدهمند کنم مقبول است، اما اينکه مستقلاً همۀ نظام جهان را بفهمم مقبول نيست. به بيان ديگر، اينکه تأمل کنيم که خرد جمعي در مقام تحقيق را چگونه ميتوان در خدمت اسلام قرار داد غير از اين است که مستقل از وحي به توليد حکمت بپردازیم.»
🔸 «فلسفه روش یا فلسفه چگونگی اسلامی، ريشه و پايهای است که بر اساس آن ميتوان «منطق تولی» را مطرح کرد و سه منطق «حجيت، معادله، اداره» را هماهنگ کرد و به تکامل رساند، اما «حکمت»، ذيل تفقه دينی قرار دارد.»
🔸 «به طور کلی، سه شاخصۀ «تعبد، عقلانیت، کارآمدی» روي همديگر، در هر دانشي، متناسب با خود آن دانش، #شاخصههاي_صحت هستند. در هر دانشي، هم «تعبد» به وحي ضروري است، هم «انسجام عقلاني» و هم «کارآمدي». منتها کارآمدي هر دانشي، متناسب با خودش است؛ مثلاً کارآمدي فلسفه فقه، در فقه است و کارآمدی فقه در حوزه عمل است و لازم نيست فلسفه فقه، کارآمدي مستقيم در حوزه عمل داشته باشد، يا کارآمدي روش تحقيق در تحقيق است نه در عمل؛ يعني از طريق علوم، ارتباط با عمل پيدا میکند. قيد تعبد به وحي هم در علوم مختلف، سطوح مختلفی پيدا میکند.»
(منبع: از جلسات مختلف علمی)
🔗 https://eitaa.com/mirbaqeri_ir/3398
#حکمت_کاربردی
☑️ @mirbaqeri_ir