eitaa logo
پرویزن
485 دنبال‌کننده
182 عکس
14 ویدیو
74 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از پرویزن
"در کوچه‌باغ‌های پرتقال و زخم" بررسی جایگاه شعر پایداری فلسطین در ادبیات انقلاب و مقایسه با اشعار شاعران عرب انتشارات سیمرغ هنر کلان‌فصل‌ها: دریچه‌ای بر شعر فلسطینی و جایگاه آن در ادبیات پایداری مفاهیم مشترک در فلسطینیات فارسی و عربی نمادها و واژه‌های کلیدی در شعر فلسطین معرفی قالب‌ها و نمونه‌هایی از شعر فلسطینی فارسی @mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
فرهنگ سخنوران جلد 1،دکتر خیام پور.pdf
23.02M
فرهنگ سخنوران: دریچه‌ای برای شناخت شاعران فارسی جلد اول: از آبانی طهرانی تا سیمین بهبهانی به بهانه‌ی هفتم فروردین سالگرد درگذشت استاد خیام‌پور https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
فرهنگ_سخنوران_جلد_2،_دکتر_خیامپو.pdf
24.92M
فرهنگ سخنوران: دریچه‌ای برای شناخت شاعران فارسی جلد دوم: از شاپور ابهری تا یونس ارغون به بهانه‌ی هفتم فروردین سالگرد درگذشت استاد خیام‌پور https://eitaa.com/mmparvizan
"غزلی از کمال غیاث، شاعر قرن هشتم و نهم" صورت و سیرت حسن، حسن است لاجرم نور چشم من، حسن است در کتابت یکی است حُسن و حَسن اَحسنُ الحُسنِ انجمن، حسن است حسن است آفتاب مه‌رویان سایه‌ی لطف ذوالمنن، حسن است سرو سیمین نشان نداد کسی راستی، سرو سیمتن، حسن است هیچ‌گل نیست چون سمن، نازک لیک نازک‌تر از سمن، حسن است به شکر نسبت لبش کردم که چو طوطی شکرشکن، حسن است از حسن خوان غزل، کمال غیاث زآنکه مقصود این سخن، حسن است "دیوان کمال غیاث شیرازی، به تصحیح محسن کیانی و احمد بهشتی شیرازی، ص ۷۷" https://eitaa.com/mmparvizan
"گذشت" بی‌دیده راه اگر نتوان رفت پس چرا چشم از جهان چو بستی ازو می‌توان گذشت؟ کلیم کاشانی https://eitaa.com/mmparvizan
"سنت کتاب در ماه مبارک رمضان" کتابت به دلایل دینی و فرهنگی، از جلوه‌های تشخص فرهنگ اسلامی بوده تا آنجا که در رسالات خوشنویسی، احادیثی متعدد در فضلیت نوشتن و خط خوش روایت شده و اغلب کاتبان اسلامی، سلسله‌ی کتابت خود را به شخصیت‌های دینی به‌ویژه امام علی(ع) می‌رسانده‌اند. تقدس امر کتابت و خوشنویسی، سبب‌شده بسیاری از خوشنویسان در ماه مبارک رمضان به کتابت قرآن و متون دینی اصرار ورزند؛ البته در کنار این دست کتب، توجه به متون ادبی و اخلاقی نیز رواج داشته؛ چنانکه صدها نسخه‌ی ارزشمند ادبی می‌توان سراغ گرفت که در ماه رمضان کتابت شده است. تصویر بالا، مربوط به پایان نسخه‌ای از گلستان سعدی است که در رمضان سال ۹۴۹ در مکه‌ی معظمه نوشته شده است. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"یاد گذشتگان" به بهانه‌ی نهم فروردین سالگرد درگذشت سیدحسن حسینی مجله‌ی شعر شماره‌ی ۴۱ ۱۳۸۴ با نقدهایی از و... @mmparvizan
"نکته‌ای در قافیه‌گزینی" اساس تعریف قالب‌های شعر سنتی بر کارکرد وزن و قافیه در آن‌هاست. نوع قرار گرفتن قافیه (به‌اجبار) و ردیف(به‌اختیار) است که مرز قالب‌های غزل و رباعی و قصیده و مسمط و غیره را مشخص می‌کند. اهمیت قافیه در شعر کهن به‌اندازه‌ای است که برخی از منتقدان شعر را صرفا سخن "موزون و مقفّی" دانسته‌اند و قافیه‌مندی را حتی مقدّم بر مخیّل‌بودن شعر تشخیص داده‌اند. هرچند کارکرد قافیه در شعرهای کهن و نو، سبک‌های مختلف و شعر رسمی یا عامیانه، تفاوت‌هایی دارد؛ برخی اصول موجود در قافیه گزینی است که شاعران، عمدتا به آن توجه دارند یا دست کم بر اساس علم قافیه به آن آگاهند. یکی از اصول قافیه‌گزینی، ضرورت تفکیک بین حروف اصلی و الحاقی قافیه است. به کلمات زیر توجه کنید: جنبش، کوشش، پویش، جوشش، آزمایش، نمایش، گزارش، تنش، پیچش، پوزش، کشش، سوزش، گرایش، بارش، پرسش، نرمش، پرش و هزاران واژه‌ی مشابه که از ترکیب "بن فعل و ِش" ساخته شده است. بسیاری از شاعران معاصر و برخی شاعران پس از سده‌ی نهم، به دلیل همسانی پایان این کلمات، از همه‌ی این ساخت‌ها به یک صورت در قافیه استفاده کرده‌اند؛ حال آنکه "ش" در تمام نمونه‌ها "حرف الحاقی" است و در زمان قافیه‌گزینی، اساس قرار نمی‌گیرند. از این زاویه، در نمونه‌های بالا پویش و جوشش را نمی‌توان هم‌قافیه کرد و نمونه‌گزینی صحیح قافیه‌ها به صورت زیر است: _ کوشش/ جوشش/پوشش و ... . _گرمایش/ نمایش/ گشایش/ نیایش و... . _سوزش/ پوزش/ فروزش و... . _پویش/ رویش/ گویش و ... . _گزارش/ بارش/ نگارش و ... . ادامه دارد https://eitaa.com/mmparvizan
"قدر" دلا معاویگی تا کی؟ دو روز مثل علی باشیم در این زمانه‌ی بی‌آغاز، چه می‌شود ازلی باشیم؟ بیار غیرت مالک را، ببین نزول ملایک را بیا "الست بربک" را، جواب "قال بلی" باشیم دوباره کعبه‌ی جانت را، امیر بت‌شکنی باید به جای "حبّ علی" تاکی، پر از بت "هبلی" باشیم؟ بسوز "طلحه‌ی عصیان " را ، بزن رگِ "جمل نان" را در این جنون خفی تا چند، اسیر شرک جلی باشیم؟ در ازدحام خیابان‌ها و عصر قحطی انسان‌ها کمی شبیه علی باشیم. کمی شبیه علی باشیم https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"روایت عطار از رفتار امام علی(ع) با ابن‌ملجم پیش از شهادت" چونک آن بدبخت آخر از قضا ناگهان آن زخم زد بر مرتضی مرتضی را شربتی کردند راست مرتضی گفتا که خونریزم کجاست؟ شربت او را ده نخست آنگه مرا زانک او خواهد بُدن همره مرا شربتش بردند او گفت اینت قهر حیدر اینجا خواهدم کشتن به زهر مرتضی گفتا به حقّ کردگار گر بخوردی شربتم این نابکار من همی ننهادمی بی‌او به هم پیش حق در جنت‌الماوی قدم پ.ن: روایت عطار از ماجرا، بعد عرفانی_ تاویلی دارد؛ هرچند مستندات تاریخی و دینی هم، سفارش امام(ع) به رفتاری انسانی با ابن‌ملجم را تایید می‌کند. البته روایت سنایی در باب سوم حدیقه، نشان‌دهنده‌ی قتل ابن‌ملجم در مکان نزدیک به شهادتگاه امام است؛ گویا ماخذ تاریخی او، متفاوت با بسیاری از منابع شیعی است. @mmparvizan
"نمونه‌ای از خطای قافیه‌ی الحاق" چنانکه پیش از این اشاره شد، در شعر برخی سده‌ها از جمله شاعران عصر صفوی، خطای کاربرد حروف الحاقی در جایگاه قافیه‌ی اصلی، به‌وفور دیده می‌شود. از آن جمله‌است غزل‌های ۱۸ و ۱۹ و ۲۰ از دیوان ملامحسن فیض کاشانی (ج۱، نشر اسوه) که چند بیت نمونه در ادامه آورده شده است: نکردیم کاری درین بندگی‌ها ندیدیم خیری ازین زندگی‌ها ازین زندگی‌ها نشد کام حاصل درین بندگی‌هاست شرمندگی‌ها (دیوان ص ۴۸۶) در ادامه‌ی این غزل، فیض اصول قافیه‌گزینی را رعایت نمی‌کند؛ چنانکه هیچ‌یک از کلمات قافیه، پس از حذف حروف الحاقی، نمی‌تواند قافیه‌ی صحیح باشد: بیا عشق! ویرانه کن صبر و طاقت که آسوده گردیم زآسودگی‌ها اگر هست خیری در آشفتگی‌هاست که آشفته‌تر باد آشفتگی‌ها ز زنگار عقل آینه‌ دل سیه شد خوشا سادگی‌ها و دیوانگی‌ها (همان) https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
" شرایط روزه/ هجویری" و کمترین درجه اندر روزه، گرسنگی است... اما امساک را شرایط است چنانکه جوف را از طعام و شراب نگاه داری، باید که چشم را از نظاره‌ی حرام و شهوت، و گوش را از استماع لهو و غیبت و زبان‌را از گفتن لغو و آفت، و تن را از متابعت دنیا و مخالفت شرع نگاه داری؛ آن‌گاه این روزه بود بر حقیقت. کشف‌المحجوب هجویری، فصل کشف‌الحجاب‌ السابع فی الصوم @mmparvizan
"ابیاتی از یک قصیده" بهار_ آمد و جان پر شد از ولای علی(ع) کجاست عطر دل‌انگیز آشنای علی؟ ... مگر مرام علی سادگی نبود؟ کجاست؟ گلیم کهنه و نعلین وصله_سای علی مرید سنّت شیخین زور و میز شدیم کجاست مذهبِ از زور و زر رهای علی؟ زبیرهای زمان، طلحه‌طلحه جمع شدند جمل‌نشین شده قرآن دلربای علی چه زود بندِ امارت، چه ساده ذوق کنیز گسست مارا، از بند کفش‌های علی چه زود وارث تخت بنی‌امیّه شدیم چه شد طنین مناجات و ربنای علی؟ چه شد تقدّس لبخند بی‌ریای رسول(ص)؟ چه شد تفاخرِ کف‌پوشِ بوریای علی؟ چه شد نهیب پر از درد و داغ ابن حنیف؟ غم رثای نبی خطبه‌ی رسای علی؟ چه شد حکایت شب‌ها و شمع بیت‌المال؟ چه شد شکایت چشمان روشنای علی؟ چه شد طریقت خرما و نان و سنگ و شکم؟ کجاست سفره‌ی افطار باصفای علی؟ * پس از غدیر چه کردید با علی؟ ای‌کاش که از گناه شما بگذرد خدای علی... (ع) https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"سنت‌های روزه" ... و در مسجد اعتکاف کردن_ خاصه در دهه‌ی بازپسین که لیله‌القدر اندر وی است_ و رسول(ص) اندر این ده روز جامه‌ی خواب درنوشتی و ازار بربستی عبادت را، و وی و اهل وی از عبادتی نیاسودندی. و لیله‌القدر، شب بیست و یکم است یا بیست و سه یا بیست و پنج یا بیست و هفت یا بیست و نه. کیمیای سعادت، ابوحامد محمد غزّالی طوسی، به کوشش حسین خدیو جم، ص ۲۱۰ @mmparvizan
"سحر" ریشه می‌شوم که حس کنم، شب صدای پای آب را برگ می‌دهم که بشنوم، گریه‌های آفتاب را گوش‌ها که باز سمت در... چشم‌ها که مردمک به‌راه خاطرات دوره کرده‌اند، عکس‌های کنج قاب را پیچ می‌خورم به دور تو، تاب می‌خوری به گرد من از غم تو ارث برده‌ام، ماجرای پیچ و تاب را این شرابِ چندسالگی است؟ یاکه سکر هم‌پیالگی است؟ مستم آنچنان که بعدازین، مست می‌کنم شراب را * ای نگاهِ لطفتان به غیر! اَلسّلام... صبحتان به خیر! لااقل سری تکان دهید، این سلام بی‌جواب را روزها همیشه داغ و زرد، روزه‌ها هنوز گرم و خشک از لبان سرخ من بپرس: طعم آیه‌ی عذاب را بی‌تو یک‌بغل جنازه‌ایم... سال‌هاست در گدازه‌ایم یک‌نفس بیا و جان ببخش... این جنازه‌ی مذاب را بی‌تو شعرها خرابی‌اند... حرف‌های ناحسابی‌اند یک‌غزل بگو تمام کن حرف‌های ناحساب را این قلم شکسته بهتر است... آن کتاب... بسته خوب نیست سوره‌ای بخوان و باز کن، قفل ذالک الکتاب را * سال‌هاست یک‌حضور سبز، هر سحر به یاد نخل‌هاست او که با خودش می‌آورد، شب "صدای پای آب" را ریشه می‌شوم... عبور کرد: او که کوله‌بار نان به دوش برگ می‌دهم... نسیم شد: کودکان نیمه‌خواب را * آی! چاه‌های منتظر! نخل‌های تا همیشه‌سبز! گوش وا کنید بشنوید: ناله‌ی ابوتراب را https://eitaa.com/mmparvizan
"تقویم: بداهه‌ای به بهانه‌ی امروز" "یک" به در شد، "دو" به در شد، روز "سوم" هم به در شد "چارم" آمد، زندگی چون باد، چون باران به‌سر شد ماه فروردین شبیه  برق طی شد روز در روز روز "پنجم" صرف غم، روز "ششم" صرف هدر شد روز "هفتم" آمد و یک‌هفته از سال نوَم رفت هرچه گفتم بی‌اثر، هر قدر کِشتم بی‌ثمرشد روز "هشتم سهم حسرت شد، نهم "سهم" نداری روزها و هفته‌ها در درد و حسرت مختصر شد یک‌نفر از من بپرسد قصه‌ی روز "دهم" را چشمه‌های شعر من خشکید در چشمی که تر شد یازده روز است اینک رفته از سالی که نو نیست این طرف نوتر شد ایام و از آن‌سو کهنه‌تر شد "روز بعدی" بسکه سنگین بود زد از وزن بیرون آرزوهایم یکایک بغض شد، خون جگر شد از کفم رفته است این شب‌ها و ساعات گرامی تا که جنبیدم به خود، این "سیزده" روزم به در شد * روز و ماه و سال عمرم رفت در حیرت دریغا آن جوان سال‌های قبل پیری  محتضر شد https://eitaa.com/mmparvizan
"بهار" شکوفه‌ها که پر از عطر عید می‌رویند به خیر مقدم سال جدید می‌رویند بهار می‌رسد و سبزه‌های چشم‌به‌راه به شوق سفره‌ی تحویل عید می‌رویند قنوت شاخه پر از ربنای غیرت کیست؟ که برگ‌ها مست از "یامجید" می‌رویند به رستخیز بیاندیش، این تجلی اوست که یک‌به‌یک گلدان‌ها: سعید می‌رویند به لاله‌های پر از خون نگاه کن! انگار به جلوه‌خوانی "حبل‌الورید" می‌رویند شکوفه‌ها شهدای همیشه در کفنند که این‌چنین سرخند و سپید می‌رویند * از آب و آتش... این باغ را مترسانید درخت‌ها همه اینجا شهید می‌رویند https://eitaa.com/mmparvizan
"رجزخوانی: مولفه‌ای از شعر فلسطینی" اشعار نزار قبانی شاعر بزرگ سوری از بسترهای نمود رجزهای پایدارانه در شعر مقاومت با موضوع فلسطین است. سطرهایی از ترجمه‌ی این شعر به روایت کتاب "در کوچه‌باغ‌های پرتقال و زخم"، در تصویر آمده است: من قصب الغابات/ نخرج کالجنّ لکم.../ من قصب الغابات/ من رزم البرید... من مقاعد الباصات... "بررسی جایگاه شعر پایداری فلسطین در ادبیات انقلاب و مقایسه با اشعار شاعران عرب: محمد مرادی، صفحه‌های ۸ و ۹" https://eitaa.com/mmparvizan
"نزول روح در شب قدر" شب قدر که منزلت و قدر یافت، از روح و ملایکه یافت که "تنزّل الملایکة والّروح فیها". جمال روح چون جلوه کند، هرجا که پرتو این جمال رسد، آن چیز را قدر دهد و آن چیز، قدر یابد. ای عزیز! "قُل الّروح مِن أمر ربّی" خود شرح تمام‌است و لیکن اهل معرفت را زیرا که روح از امر باشد و امر خدا ارادت و قدرت است. از آیت "إنّما أمره إذا أرادَ شیئاً أن یقول له کُن فیکون" بشنو! تمهیدات عین‌القضات، اصل هفتم در حقیقت روح و دل https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از دل نخواهی
• ربنای علی(ع) • قصیده‌ای که در شب شهادت امام علی(ع)، رزق من شد . . ستاره، آینه‌گردانِ ربنایِ علی درخت، یک ورق شعله از دعایِ علی کدام سوست هلا شامگاهِ نخلستان؟ کجای این شبِ کوفی‌ست جایِ پایِ علی؟ ستاره، گرمِ تماشا که تا سپیده‌دَمان نمازِ گریه بخوانَد به اقتدای علی ستاره سوختگان کاسه‌های شیر به دست نشسته‌اند به پشتِ دَرِ سرای علی کدام صاعقه پژواکِ شقشقیه‌ی اوست؟ کدام صاعقه چون خطبه‌ی رسای علی؟ ستاره سوختگان، شرحه‌شرحه می‌پرسند کجاست وسعتی از سایه‌ی کَسای علی؟ به حبه‌ی عرنی‌ها بگو که رسم کنند گزاره‌ی نفَسی از خدا خدای علی نوشته‌اند سفرنامه‌ی فتوّت را چه پوریایِ ولی‌ها به بوریایِ علی فرود آمد تیغ و دو نیم شد دریا که متصل نشد الّا که با عصای علی هزار پنجره وا شد مرا به باغ نجف هزار پنجره بر باغِ دلگشایِ علی گدای آب حیاتی چرا تو درظلمات بنوش جرعه ای ازمی به روشنای علی بچرخ ساقی مستان وباهدایت ماه بیار باده ای ازچشمه ی هدای علی به روزِ واقعه نهج‌البلاغه می‌شنوم میانِ معرکه با چرخشِ صدای علی تمامِ حنجره‌ام ذکرِ یاعلی مددست که قسمتم بشود یک نخ از عبایِ علی تمامِ حنجره‌ام ذکرِ یاعلی مددست تمامِ حنجره‌ام شورِ هَل اتایِ علی ستاره چیده‌ام از صبحِ سوره‌ی یاسین در این تجلّیِ و الشمس و الضُحای علی انار چیده‌ام از باغِ سوره‌ی طه انار چیده‌ام از شرحِ «انَّما»ی علی کدام قافیه از بوتراب، عرشی‌تر کدام قافیه چون خاک سُرمه‌سایِ علی مسجّل‌ست به مُهرِ غدیری‌اش دریا شناسنامه‌ی دریا خطِ ولای علی قیامت‌ست به هنگامه‌یِ رجزهایش قیامت‌ست به چاووشِ لا فَتایِ علی جفا کِشیده از آنان که خورده‌اند دریغ هزار مرتبه سوگند بر وفای علی کدام حج قبول است بی ولایتِ او اگرچه بگذری از مَشعَر و مِنایِ علی خوشا به حالِ کُمِیت و فرزدق و دعبل که جمله دار به دوشند با ثنای علی هر آن غزل که سرودم نثارِ قنبر او هر آن قصیده که ناگفته‌ام فدایِ علی هزارها گره افتاده است در کارم سپردمش به دو دستِ گره‌گُشایِ علی خوشم که جزء « گدایانِ خیلِ سلطانم » به بویِ قطره‌ای از چشمه‌یِ سخای علی چه می‌شود به جزا حالِ ما سوالله خدا بخیر کند حال ماسوای علی بگو به سینه‌زنان کبود کرب و بلا حسین بگذرد از سمتِ کربلایِ علی . . ۲۱ رمضان ۱۴۴۵ شیراز . 📍آدرس کانال در پیامرسان ایتا: https://eitaa.com/joinchat/2117599237C01145ee29a
هدایت شده از پرویزن
"به یاد پانزدهم فروردین، سالروز درگذشت پروین اعتصامی" پروین اعتصامی را بسیاری از منتقدان، شاخص‌ترین شاعر زن سنتی‌سرا در تاریخ ادبیات فارسی می‌دانند. محبوبیت و مقبولیت ادبی او میان خواص و عوام، در بیش از ۸۰ سال اخیر به‌اندازه‌ای بوده که تخلص شاعرانه‌ی او، از مشهورترین نام‌های ادبی پارسی بوده است. هرچند، تخلص "پروین" در اغلب گفتگوهای ادبی ویژه‌ی اوست، در تاریخ ادبیات فارسی زنان و مردان شاعر دیگر نیز ظهور کرده‌اند که با نام ادبی پروین شهرت داشته‌اند. قدیم‌ترین آنان، پروین خاتون، از شاعران زن پیش از آغاز قرن ششم است که ابیاتی از او در لغت فرس اسدی توسی ثبت شده است. (بنگرید به لغت فرس و همچنین مدخل پروین خاتون در لغتنامه‌ی دهخدا)* خیام‌پور در فرهنگ‌سخنوران، جز دو پروین یادشده، ۱۲ شاعر دیگر را با نام یا شهرت پروین نام برده است: بانو پروین تهرانی، ابوالقاسم پروین تهرانی، ملاعلی پروین تهرانی، محمدمیرزا پروین خراسانی، بانو پروین ریاضی یزدی، بانو پروین سلیلی، بانو پروین شیرازی، میرزا خلیل پروین شیرازی(ریحانه‌الادب: میرزا جلیل)، کریم پروین همدانی، پروین‌دخت پارسی و پروین(پری) دولت‌آبادی. اغلب این شاعرانِ پروین‌نام یا پروین‌تخلص، در سده‌های دوازدهم تا چهاردهم زیسته‌اند. علاوه بر نام‌های یادشده که برای آشنایی با آنان می‌توان به فرهنگ سخنوران و تذکره‌های مربوط مراجعه کرد، در زیر به چند شاعر پروین‌شهرت دیگر که نام آنان در "فرهنگ سخنوران" ذکر نشده، اشاره می‌شود: ۱_ میرزا آقا پروین اصفهانی: به روایت تذکره‌ی انجمن شعرای اصفهان، "جوانی است با وقار و تمکین و اشعارش فصیح و نمکین، شغلش قنادی‌گری و اشعار شیرینش شکّری است". مطلع قصیده‌ای از او به نقل از همان تذکره: نو بهار آمد و گلزار پی نشو و نماست باد فروردین در طرف چمن نافه‌گشاست ۲_ پروین‌دخت، اختر شیرانی: از شاعران پارسی‌گوی شبه‌قاره است که مولف آثارالشعرا، به او اشاره کرده است. (بنگرید به فرهنگ شعرای فارسی‌گوی شبه‌قاره، ص۸۱) ۳_ پروین: شاعر پروین‌تخلص، صاحب منظومه‌ی فصول‌البکاء که نسخه‌ای از آن در مجموعه‌ی شماره‌ی ۲۱۰۱۵ کتابخانه مجلس، با توضیح (جناب پروین علیه‌الرحمه) ثبت شده است. این مثنوی در وزن "فاعلاتن فاعلاتن فاعلن" و با موضوع حادثه‌ی کربلا سروده شده و از منظر ادبی، متوسط است: بس کن ای پروین که برپا شد فغان زین بیان جان‌گداز اندر جهان * در برخی نسخ پرویز ثبت شده است. @mmparvizan
"انجامه‌ی دیوان حافظ" این نسخه از دیوان حافظ، محفوظ در کتابخانه‌ی حفید افندی ترکیه، در روزی چون امروز: چهارشنبه، ۲۳ ماه رمضان (سال ۸۸۹) نوشته شده است. https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
«نمادهای مشترک در اشعار فارسی با موضوع فلسطین/ بخش اول: زیتون» برخی از واژه‌ها در فرهنگ شعر فلسطینی با بسامد و کارکرد بیشتری به کار می‌روند و مفاهیم وسیعی را در توصیف‌ها به‌خود اختصاص می‌دهند. در این گفتار، به بررسی نمادها و کلیدواژه‏‌های اشعار فارسی با موضوع مقاومت مردم فلسطین خواهیم پرداخت. این نماد - واژه‏‌ها را در چند دستۀ نمادهای بومی - جغرافیایی، نمادهای پایداری، نمادهای مربوط به آوارگی و محاصره و نمادهای اسرائیلیان می‏‌توان طبقه‏‌بندی کرد. نمادهای بومی -جغرافیایی این نمادها، شامل مفاهیم و اشیایی هستند که بیشتر بومی و طبیعی‌اند و استفاده از آن‏‌ها در اشعار، به‌نوعی یادآور جغرافیای مقاومت فلسطین است؛ بااین‌حال در اشعار کاربردی نمادین نیز دارند. از این دسته، واژه‏‌های زیتون، پرتقال، سیب، تین(انجیر)، دریا و برخی گل‏ها، بیشترین نمود را در فلسطینیات فارسی دارند. زیتون یکی از دو نماد پرکارد در اشعار فارسی با موضوع فلسطین است. استفاده از این نماد بیش از همه در اشعاری دیده می‌شود که در دوران پس از جنگ سروده شده‌اند و بی‌شک تأثیرپذیری از ترجمۀ آثار شاعران عرب، در این دوران در رواج آن مؤثر بوده و از میان شاعران نسل اوّل و دوم انقلاب، ضیاءالدین ترابی، آرش باران‏‌پور، تیمور ترنج، مجتبی مهدوی‌سعیدی و علی‏رضا قزوه، در سروده‏‌های آزاد خود از آن بهره برده‏‌اند: یا اخم عنابی ماه / در شب‌های زیتون‌زارانت / دل هیچ عاشقی را / به شوق کشانده است (صداقتگوی کیاسری، 1372: 39) این واژه علاوه‌بر صلح، نمادی از هویت فلسطینیان است و بسیاری از شاعران فارسی بین آن و مفهوم خون پیوند برقرار کرده‏‌اند؛ البته ابن نوع کارکرد بیش از همه مربوط به شاعران سنتی دهه‏‌های اخیر است و در جایگاه قافیۀ اشعار، نمودی مشخص دارد. (نک: عمرانی، 1382: 25، برامکه، 1385: 157و161و انصاری‏‌نژاد، 1386: 56) اهمیت این واژه در فلسطینیات فارسی به‏‌اندازه‏ای است که بارها در جایگاه ردیف اشعار قرار گرفته (نک: سیب و زیتون، 19: 1388)، همچنین نام برخی کتاب‏‌های مربوط به ادب فلسطین چون: «زخم زیتون»، «زیتون و سنگ»، «سیب و زیتون» و... با استفاده از آن انتخاب شده است. https://eitaa.com/mmparvizan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزل اذان با صدای موسیقی متن آوای از مجموعه https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"به بهانه‌ی این روزها" صبح شد، باز از تشک برخیز، از سکون معاصران بنویس غُر، بزن بر سر جهان یک چند، از شب وحشیِ "گِران" بنویس باز کن با غرور پنجره را، زل بزن کوچه‌کوچه دلهره را بعدهم با امید روزی خوش، از تکاپوی عابران بنویس طعم صبحانه؛ چایِ بی‌قند است، مِلک امروز قیمتش چند است؟ برج عاجی برای خویش بساز، از حقوق مشاوران بنویس پُک بزن خاطرات دیشب را، به غمی فلسفی بگز لب را بعد از آن صفحه‌ای دکارت بخوان، از کرامات شاعران بنویس باز کن پیج اینستا را یا...، لایک کن عکس‌های زیبا را هشتگ منع سگ‌کشی بگذار، از هیاهوی حاضران بنویس # ساعت ده: پر از کیاست شو، وارد عرصه‌ی سیاست شو لم بده روی مبل و نقدی بر خیلِ آسوده‌خاطران بنویس # عصر، تغییر ده عبارت را، بازکن منطق تجارت را از فلسطین سخن مگو، عیب است، از غم و درد تاجران بنویس یک‌بغل سینما تماشاکن، گره از زلف یار خود واکن وصفی از آن لبان خونین را، به گروه "معاشران" بنویس پرس و جو کن که وضع مطلوب است؟ حال همجنس‌بازها خوب است؟ مثل احمد شهید تحلیلی، بر حقوق معاصران بنویس تیترکن، دادهای کی‌روش را، بورس بازان ظاهرا خوش را داوران را به انتقاد بگیر، از تبانیّ ناظران بنویس شمّه‌ای از فواید فمنیسم، راه حلّی برای جذب توریسم از گرانی نرخ ارز بگو، از هجوم مسافران بنویس نقدکن سینمای داخل را، حصر را، حکم مرگ قاتل را نامه‌ای هم برای دلجویی، به حضور مهاجران بنویس در هوای غروب، دل‌دل کن، یمن و شام و غزه را ول کن جای آن چند جرعه چای بنوش، از سلوک مجاوران بنویس # دیگران را به دیگران بسپار، هشتگ قلب من، زمین، بگذار از فلسطین نوشتن آشوب است، حال همجنس‌بازها خوب است https://eitaa.com/mmparvizan