eitaa logo
پرویزن
510 دنبال‌کننده
204 عکس
15 ویدیو
76 فایل
آن‌که غربال به دست است از عقب کاروان می‌آید نقد و یادداشت‌های ادبی (محمد مرادی)
مشاهده در ایتا
دانلود
یا هو میان کوچه نشسته‌ام، نفس‌بریده و بی‌شکیب به یاد مسلم و هانی‌ام، غریب و... پشتِ سرش... غریب شبیه مسجد کوفه‌ام، خزانِ بعدِ شکوفه‌ام نه از عراق مرا خبر، نه از دمشق مرا نصیب هزار بغض مکررم، هزار داغ، برابرم مگر تو چاره‌ی من شوی، مگر تو... ای نفست طبیب! در این تکثر سایه‌ها، در ازدحام گلایه‌ها کجاست باد که کرده باز، دلم هوای تو را عجیب؟ به پای ِ بسته توان بده، کجاست راه؟ نشان بده! بگو چگونه به سر برم، در این دیار پر از فریب؟ بگو که عزم سفر کنم، از این کویر گذر کنم که دل‌شکسته و خسته‌ام، از این جماعت نانجیب تو جای دعوت این و آن، به سوی خویش مرا بخوان! به شوق نامه‌ای از تو ام: من الغریب الی الحبیب https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر عاشورایی/ ۱" درباره‌ی شعر عاشورایی و ادوار آن پژوهش‌هایی متعدد انجام شده است. طبق روایت‌هایی، ادبیات عاشورایی حتی پیش از زمان شهادت حضرت اباعبدالله شکل گرفته و نشانه‌های آن را در لالایی‌های منسوب به حضرت فاطمه(س) و همچنین پیش‌بینی‌های مربوط به حادثه از زبان حضرت رسول(ص) و امام علی(ع) که درود و صلوات خداوند بر آنان باد، می‌توان دید. نشانه‌های این دست روایات و نقل‌ها در بسیاری از کتب حدیثی اهل سنت و شیعه، مربوط به سده‌های سوم به بعد قابل رصد است. ( بنگرید به کامل‌الزیارات ابن‌قولویه قمی؛ المعجم‌الکبیر سلیمان الطبرانی و المستدرک علی‌الصحیحین ابی‌عبدالله حاکم نیسابوری؛ تاریخ دمشق ابن عساکر و ...) اما آنچه در ادبیات عرب به‌عنوان شعر عاشورایی مطرح است، جدا از سخنان منسوب به امام و رجزهای شهدای کربلا چون: حضرت اباالفضل(ع)، حرّ بن یزید ریاحی و دیگر یاران، اشعاری است که پس از واقعه‌ی عاشورا و با موضوع‌هایی نظیر مرثیه‌ی شهدا، دفاع از خاندان رسول(ص) و تلمیح یا روایت این حادثه‌ی بزرگ سروده شده است. بی‌شک  سوگ‌سروده‌های بازماندگان کربلا نقشی تعیین‌کننده در رواج این جریان داشته و از آن میان جلسات شعرخوانی در محضر حضرت سکینه سلام الله علیها و دیگر بزرگان این خاندان شریف، اهمیتی بسزا داشته است. پس از آن و در طول تاریخ ادب عربی، بسیاری از شاعرانِ عمدتا شیعی، اشعاری شکوهمند در این حوزه سروده‌اند که از آن میان می‌توان به دعبل خزاعی و شریف رضی اشاره کرد. در ادبیات فارسی، به‌مرور و با رواج شعر فارسی، از سده‌ی چهارم زمینه‌های توجه به عاشورا و ذکر امام حسین(ع) در اشعار فراهم شده؛ به‌طوری که در دوران سامانیان، از میان شخصیت‌های دینی، پس از امام علی(ع) و حضرت رسول(ص)، بیشترین ابیات را در مرثیه‌ی آن حضرت می‌توان دید؛ البته اغلب این اشارات و ابیات مدیون کسایی و مقتل منظوم اوست که در مجالی دیگر به آن می‌پردازیم. بر اساس اشعار باقی مانده، کسایی اقدم شاعران عاشورایی با تعریف خاص آن است؛ هرچند بعید نیست بسیاری از اشعار شیعی و منقبتی این دوره از بین رفته باشد؛ چنان‌که ناصرخسرو در مقام منقبت‌گویی، خود را با رودکی مقایسه کرده؛ حال که چندان نشانه‌ای از شعر منقبتی رودکی در دست نیست: خود را ز بهر مدحت آل رسول گه رودکی و گاهی حسّان کنم دیوان ناصرخسرو به هر وجه بر اساس ابیات موجود، حتی پیش یا همزمان با کسایی در شعر دیگر شاعران فارسی نیز به امام حسین(ع) اشاره شده، چنان‌که حکیم میسری در مقدمه‌ی دانشنامه که بین سال‌های 367تا370 سروده، پس از رسول و علی بر حسنین علیهم‌السلام درود می‌فرستد: پس آن گه بر حسین و بر حسن بر به فرزندان ایشان تن به تن بر دانشنامه‌ی میسری دقیقی مقتول به 370 نیز در تغزل قصیده‌ی 55 بیتی‌اش و در توصیف معشوق، به سوگواری حضرت زهرا(س) بر امام حسین(ع) تلمیح کرده است: چنانچون من بر او گریم نگریید   ابر شبیر زهرا روز محشر دیوان دقیقی البته برخی پژوهشگران  این بیت و چند بیت دیگر شیعی در این قصیده را در شعر دقیقی متاخر می‌دانند؛ هرچند فارغ از مباحث نسخه‌شناسانه، از منظر سبکی می‌توان این شعر را متعلق به سده‌ی چهارم دانست... ادامه دارد. https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر_عاشورایی/۲" در تاریخ شعر عاشورایی فارسی، کسایی مروزی را نخستین مرثیه‌سرا به شمار می‌آورند. این لقب بر اساس معدود ابیات باقی‌مانده از سده‌ی چهارم،  به او نسبت داده شده و یادآور قصیده‌ای است که او در پیوند با عاشورا سروده است. کسایی شاعر شاخص ادبیات دینی و همچنین شاعر وصف و طبیعت، بر اساس اسناد موجود در سال ۳۴۱ متولد و پس از ۳۹۱ درگذشته است. از او تنها حدود سیصد بیت شعر بر جای مانده، اما جایگاهش در ادب فارسی به حدی درخشان بوده که تا قرن‌ها، شاعران از او به نیکی یاد می‌کرده‌اند. هرچند نظر صاحب کتاب النقض را که همه‌ی دیوان او را مناقب حضرت رسول(َص) و آل ایشان دانسته، نمی‌توان پذیرفت، این اندازه مشخص است که او شاعری مذهبی بوده، چنانکه عوفی نیز در لباب‌الالباب آشکار به این نکته اشاره کرده است. مرثیه‌ی عاشورایی کسایی، قصیده‌ای پنجاه‌بیتی است که به طور کامل، در جنگ تتمه‌ی خلاصه‌الاشعار تقی کاشانی (نسخه‌ی بانکی پور پتنه) ضبط شده؛ البته ابیات ابتدایی آن در مجمع‌الفصحا و بیت‌هایی از آن نیز در لغت فرس و ترجمان‌البلاغه نقل شده است. در بیست و پنج بیت آغازین این قصیده، کسایی به وصف  زیبایی‌های طبیعت و بهار پرداخته و سپس از بیت بیست و ششم از تغزل و وصف برائت جسته و به مقتل گریز زده است: بیزارم از پیاله، وز ارغوان و لاله ما و خروش و ناله، کنجی گرفته ماوا دست از جهان بشویم، عز و شرف نجویم مدح و غزل نگویم، مقتل کنم تقاضا میراث مصطفی را فرزند مرتضی را مقتول کربلا را تازه کنم تولا دیوان کسایی در ادامه، این شعر کاملا به شیوه‌ی مقاتل  موجود نزدیک می‌شود، به گونه‌ای که تاثیرپذیری کسایی از این دست آثار، به‌وضوح در توصیفات و تعابیر دیده می‌شود: آن میر سر بریده، در خاک خوابنیده از آب ناچشیده، گشته اسیر غوغا تنها و دلشکسته، بر خویشتن گرسته از خان‌و‌مان گسسته، وز اهل بیت آبا دیوان کسایی در این قصیده کسایی بر شمر و سنان لعنت می‌فرستد و یزید را نکوهش می‌کند: بی‌شرم شمر کافر، ملعون سنان ابتر لشکر زده بر او بر، چون حاجیان بطحا ...صفین و بدر و خندق، حجت گرفته با حق خیل یزید احمق، یک‌یک به خون کوشا همان     در این مقتل منظوم، نخست‌بار در ادب فارسی از علی اصغر، حضرت زینب و شهربانو علیهم‌السلام نیز یاد شده است: آن پنج‌ماهه کودک، باری چه کرد ویحک کز پای تا به تارک، مجروح شد مفاجا آن زینب غریوان، اندر میان دیوان آل زیاد و مروان نظاره گشته عمدا...     در مجموع، این شعر به عنوان نخستین مقتل فارسی که حدود ۱۱۰۰ سال پیش سروده شده، جایگاهی ویژه در تاریخ ادب عاشورایی دارد. پ.ن: دیوان کسایی، تصحیح محمدامین ریاحی. https://eitaa.com/mmparvizan
نامه عجل للقدوم یابن رسول الله فان لک بالکوفه مئه الف سیف فلا تتاخر (بخشی از یکی از نامه‌ی کوفیان/ کتاب حیات الامام الحسین باقر الشریف القرشی) روز عاشورا امام علیه السلام کسانی چون شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، قیس بن اشعث و دیگران را خطاب قرار داد و گفت: مگر به من نامه ننوشتید که میوه‌ها رسیده و همه جا سرسبز است و آماده. زود بشتاب؟ (الکامل ابن اثیر) چقدر گریه سرودم، چقدر نامه نوشتم به شوق آمدنت روزها چکامه نوشتم : درخت‌ها همه پر بار و میوه ها همه تازه است برای دعوت تو، بیت‌بیت چامه نوشتم در آرزوی تو خواندم شهادتین اذان را به اذن قامت تو، صدغزل اقامه نوشتم از آن عبای پیمبرنشان نشانه گرفتم از آن محاسن مکی، از آن عمامه نوشتم چه شرح‌ها که به لفظ خواص سوی تو راندم چه نامه‌ها که به خواهش به رسم عامه نوشتم از این طرف به تو از درد کوفه گفتم از آن سو به شام، نامه به شوق کنیز و جامه نوشتم به شیوه‌ی مدنی السّلام گفتم و ترحیب سپس به لهجه‌ی کوفی"مع السلامه" نوشتم * شتاب کن پسر مصطفی "فلاتتاخّر" که من همان شبث ربعی‌ام که نامه نوشتم https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر_عاشورایی/۳" عصر شعرخیز غزنوی، دوره‌ی چندان مناسبی برای رواج شعر عاشورایی فارسی نیست. به‌ویژه در زمان محمود غزنوی ۳۸۷تا۴۲۱، چندان نمودی از ادب عاشورایی در آثار برجای مانده دیده نمی‌شود؛ نکته‌ای که بعید نیست از مذهب غالب در قلمرو غزنویان نشات گرفته باشد. در این دوران، هرچند حکومت شیعی آل‌بویه در ری، حامی شعر منقبتی بوده، میزان اشعار به دست آمده از شاعران نواحی مرکزی و جنوبی ایران زیاد نیست و تنها ابیات شیعی پراکنده را در آثار منسوب به کسانی چون بندار رازی و غضایری می توان سراغ گرفت. افول ادب عاشورایی در قلمرو شعر مدح‌محور غزنوی، به اندازه‌ای مشهود است که در مجموع اشعار شاعرانی چون: فرخی، عنصری، عسجدی و ... تنها یک بیت ثبت شده که در آن به امام حسین علیه‌السلام، اشاره شده است؛ آن هم بیتی است از فرخی که در بخش پایانی مدح مسعود غزنوی، شادمانی محمود از دیدار او را به شادی امام علی(ع) از دیدار حسنین(ع) مانند کرده است: همیشه به دیدار تو شاد سلطان چو حیدر به دیدار شبّیر و شبّر دیوان فرخی در قطعه‌ای که نخست‌بار در مجالس‌المومنین قاضی نورالله شوشتری نقل شده نیز، غضایری رازی به پنج تن و از آن میان، امام حسین(ع) شفاعت جسته است: بهینِ خلق و برادرش و دختر و دو پسر محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن البته در هیچ‌یک از این ابیات به حادثه‌ی کربلا اشاره نشده است. در ادب این دوره، تنها منوچهری دامغانی(ف432)، در مسمطی که در وصف بهار سروده، در توصیف عاشورا، به عزاداری شیعیان بر اصحاب کربلا اشاره کرده، مضمونی که موید فراگیری نوحه بر شهدای کربلا در این عصر است: طوطی میان باغ دمان و کشی کنان چنگش چو برگ سوسن و بالش چو برگ نی ...قمری هزار نوحه کند بر سر چنار چون اهل شیعه بر سر اصحاب نینوی دیوان منوچهری البته وضعیت شعر شیعی عربی و متون ادبی، تاریخی و حدیثی، در انعکاس حادثه‌ی کربلا، متفاوت با شعر این دوره است. https://eitaa.com/mmparvizan
"اذان" اکبر است این یا که ماه آسمان؟ الله اکبر آدمی‌زاده است یا سروِ روان؟ الله اکبر اینکه می‌آید به میدان خاتم پیغمبران است؟ یا نگین خاتم پیغمبران؟ الله اکبر تیغ در کف می‌رسد وقتی که این خورشید تابان کهکشان می‌خوانَد: الحمد... آسمان: الله اکبر در قدومش هر مکان گم می‌شود در لامکانی لازمان، لاحول می‌گوید... زمان: الله اکبر چشم‌هایش را ببین شاعر! بگو سبحان لله بازوانش را ببین راوی، بخوان: الله اکبر خیره شو! در آن لب و دندان روشن تا ببینی کهکشان در کهکشان در کهکشان، الله اکبر صورتش را کشف کن: از خون و غیرت گل_شکفته تا بروید بوستان در بوستان الله اکبر این حسن‌سیرت، علی‌رو، مونس جان حسین است؟ یا دل و جان امام انس و جان؟ الله اکبر بر تبسم‌های نغزش این طلوع مهر و ماه است؟ یا تجلای خدای مهربان؟ الله اکبر * ظهر عاشوراست... این آوای پرشور بلال است یا محمد باز می‌گوید اذان؟ الله اکبر... https://eitaa.com/mmparvizan
"شعر_عاشورایی /4" در تاریخچه‌ی شعر عاشورایی فارسی، به‌ویژه از میانه‌ی سده‌ی پنجم، اشعاری دیده می‌شود که عمدتا در قالب‌های کوتاه سروده شده و در آن‌ها به واقعه‌ی عاشورا نیز اشاره شده است. هرچند از منظر نسخه‌شناسی و سبکی، قاعدتا این اشعار متعلق به سده‌های بعد است، جزوی از کارنامه‌ی شعر عاشورایی محسوب می‌شود. اهمیتِ دیگر این اشعار، در پیوند آشکار آن‌ها با ادبیات عامه و فرهنگ محلی است و از این منظر، در مقایسه با اشعار شاعران دیگر، از منظر سنت‌های محلی سوگ عاشورایی اهمیت دارد. از این دست ابیات متعلق به سده‌ی پنجم، یکی رباعی‌ای است منسوب به ابوسعید ابوالخیر که سعید نفیسی، به استناد مآخذ متاخر آن را در مجموعه اشعار شیخ گنجانده است: ای باد به خاک مصطفایت سوگند باران به علی مرتضایت سوگند افتاده به گریه خلق، بس کن بس کن دریا، به شهید کربلایت سوگند سخنان منظوم ابوسعید بسیار محتمل است که این بیان ساده و نوع ردیف، متعلق به زمان حیات بوسعید(ف440) نباشد؛ با این حال این شعر بر اساس متون موجود(تا آنجا که دیده‌ام) تنها به ابوسعید نسبت داده شده است. البته باید به این نکته اشاره کرد که تا سده‌ی ششم، سوگند خوردن به بزرگان شیعی در شعر فارسی، چندان معمول نبوده و جز ابیات ابوسعید و همچنین ابیاتی از باباطاهر و غضایری، این نوع سوگندها را در شعر شیعی متقدم نمی‌توان دید. در قطعه‌ای دیگر از ابوسعید نیز توسل جستن به امام حسین(ع) در کنار دیگر امامان علیهم‌السلام، نمود دارد.   از دیگر شاعران این دوران، در دوبیتی‌های منسوب به باباطاهر(زنده تا حدود 450) نیز چندبار به حادثه‌ی عاشورا اشاره شده است: عاشق اون بی که دایم در بلا بی ایوب آسا به کرمون مبتلا بی حسن آسا بنوشه کاسه ی زهر حسین آسا شهید کربلا بی یا: در این ویرانه جز دلخون ندیدم نه دل گویی که دشت کربلا بی البته ابیات عاشورایی منسوب به باباطاهر در نسخه‌های قدیمی اشعارش دیده نمی‌شود و بعید نیست از اشعار دیگر شاعران بومی به آثار  او راه یافته باشد. با این حال باتوجه به محدوده‌ی زندگی بابا و تاثیر حکومت آل بویه بر فرهنگ و مذهب آن دیار و همچنین پیشینه‌ی مذهبی آن منطقه، گرایش شیعی باباطاهر کاملا محتمل به نظر می‌رسد. https://eitaa.com/mmparvizan
"سقا" در غزه، هزار طفل غمگین: تشنه‌است صد لاله و صدهزار نسرین: تشنه‌است برگرد و برای کودکان آب بیار! یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنه‌است https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
مدايح_و_مراثي_حضرت_ابوالفضل.pdf
1.37M
"مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل در شعر فارسی" و ... احمد احمدی بیرجندی آستان قدس رضوی @mmparvizan
پرویزن
"مدایح و مراثی حضرت ابوالفضل در شعر فارسی" #وصال #داوری #سروش #وقار #جودی #جیحون #عمان #فرصت و ... ا
"تکمله" باوجود ریشه‌ی کهن ادبیات عاشورایی در زبان فارسی، در اشعار و ابیات قرون نخستین، کمتر به نام حضرت عباس(ع)، اشاره شده است. چنانکه در پژوهش احمداحمدی بیرجندی دیده می‌شود، آغاز سرودن شعر فارسی در وصف و مرثیه‌ی آن حضرت، به صورت فراگیر، مربوط به دوران قاجار است. البته در مقاتل منثور و کتاب‌های تاریخی و متون شیعی، از دیرباز به آن حضرت توجه و بارها اشاره شده است. قدیم‌ترین تلمیحات دیوان‌های شاعران شاخص فارسی به حضرت عباس(تا آنجا که این نگارنده دیده/ فارغ از منظومه‌ها)، اشارات مربوط به تلمیحات مدحی شاعران عصر صفوی است که عمدتا در خلال مدح شاه‌عباس و شاه‌عباس ثانی نمود یافته است. از ادیبان و نویسندگان نامور سده‌ی یازدهم نیز طغرای مشهدی (درگذشته به سال ۱۰۷۴)، در ترکیب‌بند عاشورایی خود، ابیاتی در ستایش آن‌حضرت و برخی از شهیدان کربلا سروده که در تاریخ شعر عاشورایی حائز اهمیت است: تا چرخ بحر جنگ و جدل را بنا نکرد(?) عباس را به آب فرات آشنا نکرد مشکی که بهر تشنه لبان خواست پر کند از کف به موج خیز مخالف رها نکرد غیر از عدو که بر سر او تاخت در فرات کس جنگ آب باگهر بی‌بها نکرد یک دستش از محاربه چون بر زمین فتاد دست دگر ز تیغ عدوکش جدا نکرد غیر از دمی که مشک به دندان خود گرفت در عمر خویش، خنده‌ی دندان‌نما نکرد با صدهزار، یک تنه گردید گرم حرب اِستاد بر شهادت و رو بر قفا نکرد قسمت برای یک دم آبش ز پا فکند جز خون دل، نصیب شه کربلا نکرد اسبش به خون سرشته برآمد ز حربگاه در شیهه غیر ناله‌ی واحسرتا نکرد طوبی شود ز غصه چو شاخ نبات، خشک چون رود مطربان نشود گر فرات، خشک https://eitaa.com/mmparvizan
"سقا" در غزه، هزار طفل غمگین: تشنه‌است صد لاله و صدهزار نسرین: تشنه‌است برگرد و برای کودکان آب بیار! یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنه‌است |خانه شعر و ادبیات خاتم| 🌿 @khatam_shz
یا هو تو شعر جاری تاریخی، زبان ملول و قلم: خاموش تو راز زنده‌ی ایجادی، وجود: هیچ و عدم: خاموش دو دست را به کرم وا کن، "نمی" ببخش و تماشا کن ‌ که بر نمِ تو سخا عطشان که با کم تو کرم: خاموش به یاد حنجر معصومت، اصول: سست و جدل: ویران به سوگ سینه‌ی مظلومت، "حدوث" مات و "قدم" خاموش تو آن تلاطم آرامی که رو به ساحل توصیفت سوار موج بلا باید، فقط قدم بزنم: خاموش تو اوج قله‌ی ادراکی که پیش دامنه‌ی مدحت نفس به سکسکه می‌افتد: زبان گرفته و دم خاموش به لحن وحی لبی تر کن، به روی منبر نی تا باز گزند لب به سکوت اعراب، شوند خیل عجم خاموش * دوباره گوش به تاریخم، میان همهمه‌ی میدان دلم به سوی تو می‌آید: قدم قدم به قدم: خاموش زهیر آمده از سویی، حبیب پر زده از کویی یکی به دیدن تو خندان، یکی به هیبت غم: خاموش یکی شتافته شب‌هنگام، به سمت خیمه‌ی تو آرام یکی به جذبه‌ی آغوشت، سپرده دل به علم: خاموش * درست آن طرف میدان، از آن همه لب قرآن‌خوان یکی به دشنه‌ی زر بسته است، یکی به مهر درم: خاموش یکی به ذکر و سماع نی، سپرده دل به خراج ری یکی به فکر زن و فرزند، کشیده چهره به هم: خاموش * غم تو می‌کشدم این‌سو، خیال می‌بردم آن‌سو به شوق بال دلم عطشان، به ذوق مال لبم خاموش * جهان سکوتِ سراسر شد، غروب شد... شب آخر شد من از سپاه تو خواهم رفت؟ [چراغ‌های حرم خاموش...] https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و پذیرش توبه‌ی آدم" قالا ربنا ظلمنا أنفسنا اسأنا الیها بالمعصیة و إن لم تغفر لنا ذنوبنا و تجاوز عنا لنکونن من الخاسرین فی العقوبة. گفته‌اند روز عاشورا بود. روز آدینه که الله وی[آدم] را توبه داد و توبه وی قبول کرد. کشف‌الاسرار میبدی/ تفسیر سوره‌ی اعراف *درباره‌ی صحت استناد این روایت علمای شیعه انتقادهایی دارند. https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و تقابل موسی و ساحران" روز عاشورا همان‌است که رب العزة گفت: فجمع السحرة لمیقات یوم معلوم. می‌گوید فراهم آوردند جادوان را هنگام روزی را دانسته و نامزد کرده. جای دیگر گفت: فأجمعوا کیدکم ثم ایتوا صفا. فرعون گفت: ایشان را همه هام‌سخن و هام‌دل و هام‌آهنگ باشید در ساز خویش. پس همه به‌هم به هامون آیید به یک‌بار... . کشف‌الاسرار میبدی/ تفسیر سوره‌ی اعراف https://eitaa.com/mmparvizan
"عاشورا و پایان طوفان"  مفسران گفتند: شش ماه نوح و اصحاب وی در کشتی بودند. دهم رجب در کشتی بودند و روز عاشورا از کشتی فرو آمدند و درست‌تر آن‌است که هفت ماه در کشتی بودند و ارتفاع آب در زمین چندان بود که به همه کوه‌های عالم سی گز آب بر گذشته بود. کشف‌الاسرار میبدی/ تفسیر سوره‌ی هود *درباره‌ی صحت استناد این روایت علمای شیعه انتقادهایی دارند. https://eitaa.com/mmparvizan
"خنده‌ی حرام: عاشورا در شعر کهن فارسی" عاشورا و روایت‌های مربوط به آن، به صورت پراکنده از سده‌ی پنجم هجری در شعر فارسی انعکاس یافته است. شاعران فارسی معمولا از این روز با نام‌های عاشورا، عاشور، عشور و عاشر یا دهم محرم یاد کرده‌اند. قدیم‌ترین اشاره، بیتی است از اسدی توسی(ف ۴۶۵) مربوط به شعری در مناظره‌ی شب و روز که رضاقلی‌خان هدایت بر اساس منابع پیشین، آن را در مجمع‌الفصحا نقل کرده است. او عاشورا را یکی از چهار روز ارجمند نامیده است: عید و آدینه‌ی فرخ، عرفه، عاشورا همه روز است چو بینی به ام از عقل و فهم شاعران بی‌دیوان، مدبری معزی از دیگر شاعرانی است که در دیوانش چندبار به عاشورا اشاره کرده است. در یکی از این اشارات او مرگ ممدوح در عاشورا را نشانه‌ی سعادت و شهادت او دانسته است: روز عاشورا به زاری کشته گشتی چون حسین(ع) زآن سعادت با حسین اندر شهادت همسری دیوان معزی او همچنین به گردآمدن شیعیان در عزاداری روز عاشورا در دشت کربلا اشاره کرده است: تاشیعه به دشت کربلا در جمهور شوند روز عاشور... همان در شعر سده‌ی ششم و هفتم، بارها در دیوان‌ها به بزرگی و فضلیت عاشورا و پیوند آن با عزاداری و غم اشاره شده است. این دست یادها را در اشعار شاعرانی چون: اثیرالدین اخسیکتی و خاقانی و انوری و عطار و کمال‌الدین اسماعیل می‌توان دید. البته نخستین سوگیانه‌ی عاشورا که این روز را از منظر وصف اندوه شهادت امام‌حسین(ع) معرفی کرده، قصیده‌ای مستقل از قوامی رازی به مطلع زیر است؛ شعر قوامی اولین مرثیه‌ی عاشورایی است که با وزن مشهور "مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن" سروده شده و پس از او الگوی شاعران عاشورایی شده است: روز دهم ز ماه محرم به کربلا ظلمی صریح رفت بر اولاد مصطفی هرگز مباد روز چو عاشور در جهان کآن روز بود قتل شهیدان به کربلا... دیوان قوامی از شاعران سده‌ی ششم، مجیرالدین بیلقانی در شعری مدحی که به سال ۵۷۸ سروده (سوم مهر) از همزمانی عاشورا و جمعه (چون امروز) در یکی از جنگ‌های ممدوح خود یاد کرده است: به سال پانصد و هفتاد و هشتم روز عاشورا سحرگه روز آدینه قمر در ثالث میزان... دیوان مجیرالدین خاقانی هم اندوه روزگارش را به عاشورا همانند کرده است: من حسین وقت و نااهلان یزید و شمرِ من روزگارم جمله عاشورا و شروان کربلا دیوان خاقانی در دیوان عطار و در خلال قصیده‌ای، او به ده روز محرم قسم خورده؛ نکته‌ای که نشان‌دهنده‌ی تقدس این دهه در نگاه خراسانیان و ایرانیان آن دوران است: به ده مبشّره و ده مقوّی عالم به ده حس و به ده ایام روز عاشورا دیوان عطار کمال‌الدین اسماعیل (مقتول به ۶۳۵) هم خنده را در عاشورا حرام می‌داند: چون محرم رسید و عاشورا خنده بر لب حرام باید کرد... دیوان کمال‌الدین https://eitaa.com/mmparvizan
"کرسی نظربه‌پردازی: ریشه‌های روایتی عامیانه با موضوع کشف مرقد شاه چراغ" شنبه، ۳۰ تیرماه، ساعت ۹ تا ۱۰ و سی پیوند مجازی نشست http://vroom.shirazu.ac.ir/literature1 https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"نخستین اشعار در ستایش امام سجاد علیه‌السلام" در تاریخ ادب عربی بر اساس برخی اسناد موجود، نخستین شعر را در ستایش امام چهارم، ابوالاسود دوئلی به‌مناسبت میلاد آن‌حضرت سروده‌؛ هرچند درباره‌ی استناد و انتساب شعر او به‌مطلع "و انّ غلاماً بین کسری و هاشم" در این مجال نمی‌توان اظهار نظر کرد. در شعر فارسی هم، اقدم اشارات به علی‌بن‌الحسین، مربوط به قصیده‌ی مشهور کسایی است با مطلع"فهم کن گر مومنی فضل امیرالمومنین". در ابیات پایانی این شعر که "۳۷۰ سال پس از زمان پیمبر " سروده شده، کسایی صرفا به نام امام چهارم اشاره کرده است: منبری کآلوده گشت از پای مروان و یزید حقّ صادق کی شناسد وآن زین‌العابدین؟ (دیوان کسایی، ص ۹۶) در کنار این دو شعر ِنخستین و در طول بیش از هزار سال اخیر، صدها شعر و شاید هزاران تلمیح درباره‌ی امام چهارم در شعر فارسی و عربی ثبت شده؛ با‌این‌حال هیچ شعری، مقبولیت میمیه‌ی فرزدق را نیافته است: هذا الذی تعرف البطحاء وطاته والبیت یعرفه والحلّ والحرم دیوان فرزدق این شعر از آثار مشهوری است که "شان و جایگاه سرودنش" در ادبیات عرب ثبت شده؛ هرچند در تعداد ابیات آن میان پژوهشگران اختلاف نظر وجود دارد. @mmparvizan
1_12626314163.PDF
14.47M
"به بهانه‌ی سالروز درگذشت همایی" خاندان همای شیرازی، شاعر و خوشنویس و فرهنگور نامی شیراز در قرن سیزدهم، از تاثیرگذارترین خاندان‌های ادبی ایران در دوران قاجار بوده‌اند که جلال‌الدین همایی(ف۱۳۵۹)، ادیب و استاد دانشگاه، از نمونه‌های بارز حیات ادبی این خاندان است. همایی در مقدمه‌ی تصحیح دیوان طرب اصفهانی فرزند هما، شرحی مبسوط از جایگاه هما و برخی از نام‌آوران وابسته‌ به او ارائه کرده است که در شناخت خود او نیز یاری‌گر پژوهشگران خواهد بود. یادآوری این نکته لازم است که طرب(ف ۱۳۳۰ق)، از شاعران نامور مذهبی اواخر دوران قاجار است که در سیر تحول شعر شیعی جایگاهی موثر، اما کمتر شناخته‌شده دارد. https://eitaa.com/mmparvizan
دهمین رویداد فرهنگی ادبی *آیینه‌ها* آشنایی با شاعران قرن نهم تا معاصر "بررسی آرا و آثار: عبدی‌بیگ نویدی شیرازی" مجری: دکتر مهدی فاموری سخنران: دکتر محمد مرادی 🕓زمان: یکشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ 🏛مکان: شیراز – چهارراه حافظیه – سالن گفتگو_ اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استان فارس اداره‌ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس مؤسسه‌ی فرهنگی هنری آفتاب مهر صبا‌‌‌ https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از خبرنامه شاعران
پنجمین جشنواره سراسری دانشجویی شعر باران 📢 فراخوان پنجمین جشنواره سراسری دانشجویی شعر باران 📚 بخش های جشنواره ۱- بخش زبان فارسی: شعر(سنتی/نو) ترانه، سرود، تصنیف ۲-بخش دیگر زبان ها شعر(انگلیسی/عربی) ترجمه(از فارسی به انگلیسی و عربی) 📜 موضوعات محوری جشنواره ۱-قرآن و اهل بیت(ع) ۲- آرمان خواهی توحیدی ۳- پایداری اسلامی و استکبارستیزی ۴- شهیدجمهور و شهدای خدمت ۵- مضامین آزاد موضوع ویژه: *حضرت شاهچراغ(ع)* 🌐 نشانی اینترنتی جشنواره: Roytab.ir/sherebaran5 کانال اطلاع رسانی در ایتا @Shere_baran_festival ⏳آخرین مهلت ارسال آثار: ۳۱ شهریورماه ۱۴۰۳ 📠 ارتباط با دبیرخانه استان فارس، شهرستان شیراز بلوار زند- ابتدای خیابان شهید فقیهی-مجتمع شهید فقیهی جهاد دانشگاهی تلفن: ☎️ ۰۷۱-۳۲۳۰۰۷۱۶ 📮نحوه ارسال آثار: پیام رسان ایتا ۰۹۰۳۸۱۳۵۹۳۹ رایانامه 📧 cul.fr@acecr.ac.ir تارنما 🌐 Roytab.ir/Default/GenerateForm/419 دبیرخانه جشنواره سراسری دانشجویی شعرباران کانال خبرنامه شاعران در ایتا🔻 @khabarnameshaeranshiz عضو شوید 👈 خبرنامه شاعران
هدایت شده از محفل شعر قند پارسی
🏴🏴حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین🏴🏴 🌿گرچه شیرین‌ دهنان پادشهانند ولی او سلیمان زمان است که خاتم با اوست... 🪐دورهم‌نشینی جوانان و اهالی شعر و ادب فارس 🟪خانه شعر و ادبیات خاتم 🔰مجال شعرخوانی، نقد آثار، گفت و گو و فراگیری 📆دوشنبه اول مرداد ماه ۱۴۰۳ ⏳ساعت: ۱۷:۰۰ 📝باارشاد: دکتر محمد مرادی ✨موضوع: سبک‌شناسی شعر عصر سلجوقی وجایگاه شاعران سبک خراسانی در آغاز شعر عاشورایی 📍مکان: چهارراه حافظیه- اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی- طبقه زیرین- تالار گفتگو 🔼ورود برای عموم علاقه‌مندان به شعر و ادبیات، آزاد است. |خانه شعر و ادبیات خاتم| 🌿 @khatam_shz
"غزلی برای تو" در خود تکیده‌ام من، خسته... غریب... تنها چون "نی" پر از سکوتم، در دل ولی سخن‌ها... آشفته و پریشان، در جمعِ مردگانم باید چه‌کرد بی‌تو؟ تنها میانِ تن‌ها پروانه باش یک‌شب، ای دوست! تا بفهمی این شمع را چه حال است؟ از داغِ سوختن‌ها این کوهِ استخوان را در پیرهن نظر کن تا یاد کرده باشی، از درد کوهکن‌ها ای غنچه‌لب! نگاهی بر این گلِ خمیده اینک که پاره کرده، در عشق پیرهن‌ها گیسو ببند و بگذار، دیوانگان نبینند رقص نسیم را باز، در دشتی از گون‌ها من: بی‌تو هیچِ هیچم، من: بی‌تو گنگ و گیجم باید "تو" بود وقتی، مِنهایِ "تو"ست، "من"ها * دیشب به یاد چشمت، "تنها" نماز خواندم من، تو، خدا... چه حالی! "انّ الصلاهَ تنهی..." https://eitaa.com/mmparvizan
"نشست آسیب‌شناسی پژوهش‌های ادبیات کودک و نوجوان" با سخنرانی: دکتر سعید حسام‌پور، دکتر امین ایزدپناه و دکتر محمد مرادی دوشنبه، هشتم مرداد، ساعت ۱۷ تا ۱۹ سالن مصطفوی دانشگاه شیراز (ساختمان مرکزی/میدان ارم) https://eitaa.com/mmparvizan