eitaa logo
کانال خادمان قرآن و عترت نورالیقین
977 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: ظرف مکان «دونَ» 👈تعریف : لفظی است که بر مکان انجام فعل دلالت می کند. 🔹معانی «دونَ» ۱. قرب : نزدیکی ۲. کمتر بودن خوبی چیزی از دیگری مثال: هذه القصيدةُ دونَ تِلکِ. [ترجمه : این قصیده شعر از آن یکی ضعيف تر است] ۳. معنای بدون مثال: قُمتُ بواجبی دونَ تقصیر [ترجمه : بدون کوتاهی وظایفم را انجام دادم] 🔹اعراب دونَ: الف) منصوب (بیشتر مواقع) ۱. هرگاه پس ازآن مضاف اليه ذکر شود. مثال : جلستُ دونَ المِدفَأةِ [ترجمه: نزدیک بخاری نشستم] ۲. هرگاه مضاف اليه حذف و لفظش نائب از آن شود. مثال: هذه مَدرستي، اِنتَظِرني دونَ. [ترجمه : این مدرسه من است، نزدیک آن منتظرم باش] ۳- هرگاه هم لفظاً و هم معناً مضاف اليه حذف شده باشد، که در این حالت تنوین می گیرد. مثال: اِجلِس دوناً. [ ترجمه: نزدیک بنشین] ب) مجرور هرگاه با حرف جرّ مجرور شود و معنی مضاف اليه در نیت نباشد. مثال: الإنسانُ یموتُ من دونِ غذاءٍ‌. [ترجمه : انسان بدون غذا می میرد] ج) مبنی بر ضمّ هرگاه مضاف اليه حذف شود و معنایش بدون لفظ در نیت باشد، مبنی بر ضمّه می باشد. مثال: اِجلِس دونُ [ ترجمه: نزدیک جایی بنشین] •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۹۴ سوره بقره: «دونِ» مجرور به حرف جرّ «مِن» ، ضمن اینکه مضاف اليه آن مذکور است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: مضارع منصوب 👈هرگاه عوامل نصب بر سر فعل مضارع بیاید، آن را منصوب می‌نماید؛ عوامل نصب به دو دسته «ناصب بالذات» و «ناصب به أن مقدر» تقسیم می‌شود. 🔹عوامل ناصب بالذّات: حروف «اَنْ ، لَنْ ، كَيْ ، اِذَن» از عوامل ناصب بالذّات هستند و فعل مضارع را منصوب می‌کنند. ۱. أنْ مثال: « اُريدُ اَنْ تكونَ عاقلاً » 📌 اگر « اَنْ » بعد از فعل مفيد علم و يقين بيايد حرف مشبهةٌ بالفعل مخفّفه از «اَنَّ» ثقیله است و اسم آن محذوف است و فعل مضارع، خبر آن است، در اين صورت منصوب نيست. مثال: «عَلِمتُ اَنْ ترجِعُ عندي» . به تقدیر: عَلِمتُ اَنَّهُ ترجعُ عندی (یقین دارم که تو نزد من بر میگردی.) ۲. لَنْ به معنی «هرگز» و نفی ابد را می رساند. فعل مضارع را منصوب و منفي می کند. مثال: لَنْ يَجُودَ البخيلُ.  (هرگز بخيل بخشيده نمي شود.) ۳. كَيْ (لِكَيْ) عامل نصب مضارع و براي بيان تعليل است.  مثال: اِجْتَهِدْ کَیْ (لِكَيْ) تَنجَحْ (بكوش تا رستگار شوي.) ۴.اِذَنْ حرف جواب و جزاء است و در آن واحد هم جواب است و هم جزاء که توضیحاتش به این قرار است : مثال۱: متکلم: اَنا اَزورُکَ … پاسخ: أِذَن اُکرِمَکَ زیارتت میکنم … در آن هنگام تو را گرامی میدارم. مثال۲ : اَنا اَزورُکَ اِذَن تُکرِمَنی زیارتت میکنم و تو در آن هنگام مرا اکرام میکنی. 👈 جمله ای که «إذَن» در آن قرار گرفته است جزاء و پاداش برای مضمون جمله ماقبل است. البته این با جزاء که در شرط و جزاء می باشد، متفاوت است. مثال۳ : «اِنْ تََاتَني اِذَنْ اُكْرِمَكَ» (اگر پیش من بیایی در این صورت تو را گرامی می دارم.) 📌 از جهت عمل براي «اِذَن» چند شرط است: ۱_ به معني استقبال باشد . ۲_ در صدر جواب واقع شود . ۳_ بين «اذن» و فعل مضارع  كلمه اي فاصله نشود، غیر از حرف نفی و قسم مثال ۱: و اِذَن لا یلبَثوا خَلفَکَ (بنابر این پشت سر تو درنگ نمی کنند.) مثال ۲: اِذَن وَ اللهِ نَرمیَهُم بِحَربٍ (بنابراین به خدا قسم آنان را در جنگی می افکنیم.) •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۹۵ بقره، حرف «لن» فعل مضارع را منصوب و منفی کرده است و علامت نصب آن حذف «نون» است: لَن یَتَمَنّوا •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: حرف «باء» زائد 👈تعریف: حرف جرّ زائدی است که فقط لفظا جرّ می دهد (یعنی مجرورش بر حسب موقعیتش در جمله اعراب می شود) و اغلب برای تأکید می‌باشد. 🔹️جایگاه‌های حرف «باء» زائد: ۱- بعد از «علیک» (اسم فعل أمر به معنی إلتزم) می آید و اسم بعد از«باء» نقش مفعول به دارد. مثال: «عَلیکَ بِالصَّبرِِ» 🍃«بالصبر»👈 باء: حرف زائد / الصبر: لفظاً مجرور و محلا منصوب، مفعولٌ به ۲- بعد از «لیس» و «ما» شبیه به لیس می آید و اسم بعد از «باء» نقش خبر «لیس» یا خبر «ما» را دارد. مثال ۱ : «ألستُ بِربِّکُم» 🍃«بِربِّکُم» 👈 باء: حرف زائد / ربِّکُم: لفظاً مجرور و محلا منصوب، خبر مفرد «لیس» 🍃مثال۲ : «مَا الدرسُ بِالصَّعبِ» «بِالصَّعبِ»👈 باء: حرف زائد / الصَّعبِ: لفظا مجرور و محلا منصوب، خبر برای «ما» شبیه لیس ۳- بعد از أفعل التعجب «أفعِل ب...» می‌آید و اسم بعد از آن، نقش فاعل را دارد. مثال: «أَشجَعُ بِالمُجَاهِدینَ» «بالمجاهدین» 👈 باء:حرف زائد / المجاهدین: لفظاَ مجرور، محلا مرفوع، فاعل ۴- بعد از «کَفی» می آید و اسم بعد از آن نقش فاعل را دارد. مثال:«کفی بالله شهیداً» 🍃«بِاللِّهِ»👈 باء:حرف زائد / الله: لفظاً مجرور و محلاًمرفوع، فاعل ۵- برسر مبتدا : مثال:«بِحسبکَ العلمُ» 🍃«بِحسبکَ» 👈 باء :حرف زائد/ حسبِ: لفظاً مجرور و محلا مرفوع، مبتدا ۶- برسر خبر کان که قبل آن نفی آمده باشد. مثال:«مَا کَانَ اللهُ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ» 🍃«بِظَلَّامٍ» 👈 باء: حرف زائد/ ظَلَّامٍ: لفظاً مجرور و محلا منصوب خبر «کان» ۷- بر سر الفاظ تاکید معنوی مثال: «جَاءَ القائِدُ بِنَفسِهِ» 🍃«بِنَفسِهِ»👈 باء: حرف جر زائد/ نفسِ: لفظا مجرور و محلا مرفوع، تاکید برای «القَائِدُ» ۸-بر سر مفعول‌ٌبه مثال: «خُذ بِیَدِی» 🍃«بِیَدِی»👈 باء: حرف زائد / یَد: لفظاً مجرور و محلا منصوب، مفعول به •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• نتیجه: در آیه مورد بحث« وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ» باء در «بِمُزَحْزِحِهِ» باء زائد /« مُزَحزِحِهِ» لفظا مجرور ومحلا منصوب خبر ما شبیه به لیس می باشد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: اسماء غیر منصرف 👈تعریف: اسم غير منصرف اسمي است كه تنوين و كسره نمي‌پذيرد. اسم یا با یک سبب یا با دو سبب، غیر منصرف می شود. 🔹اسباب منع صرف با یک سبب : ۱. اسمی که دارای الف تأنیث (ممدوه یا مقصوره) باشد بدون هیچ شرطی غیرمنصرف است؛ مانند: مَرضیٰ، حَمراء، شُعَراء ۲. جمع منتهی الجموع: هر جمع مکسری که پس از الف آن دو حرف، یا سه حرف که دومین آن‌ها ساکن است آمده باشد، منتهی الجموع است. مانند: مَساجِد، مَفاتیح 🔹اسباب منع صرف با دو سبب : 9 سبب باعث غیر منصرف شدن اسم می شود. بايد لااقل دو سبب از این اسباب در يك اسم موجود باشند تا غير منصرف شود. ۱. علمیت ۲. تانیث ۳. جمع ۴. ترکیب ۵. وصف ۶. «ان» زائد ۷. عدل ۸. وزن فعل ۹. عجمه 🔹در این مجال به شرح و توضیح بحث «علمیت» می‌پردازیم. 🌱 عَلَم «عَلَم» هنگامی غیر منصرف است که با خصوصیت دیگری مثل «تأنیث» یا «غیر عربی بودن» جمع شود: الف) عَلَم+ «ان» زائده : هر گاه عَلَم مختوم به «ان» زائد باشد؛ مانند: رَمَضان، رِضوان، زَيدان ب) اگر عَلَم بر وزن فعل يا شبه فعل باشد مانند: يزيد، احمد، تغلب ج) علم + ترکیب مزجی: هر گاه علم تركيب مزجي باشد؛ مانند: بَعلَبَك ، بَيتَ لَحم د) علم + اعجمی: هر گاه علم اعجمي (غير عربي) و زائد بر سه حرف باشد؛ مانند: ابراهيم، يعقوب                نكته اول : اگر علم اعجمي سه حرفي «ساكن الوسط» باشد، منصرف است؛ مانند: نُوْح، لُوْط نكته دوم: نامهاي انبياء به دليل ۱. علم بودن و ۲. اعجمي بودن، غير منصرف مي‌باشند به جز اين شش اسم «محمد، شعيب، صالح، هود، نوح، لوط» نامهاي ملائكه نيز اين چنين ميباشد به جز «رضوان، مالك، نكير، منكر». ه) علم + تأنیث: عَلَم مؤنث، خواه مؤنث لفظی باشد یا معنوی غیر منصرف است، مانند: فاطمة، هبة، مكة، زينب، مريم، هاجر، سقَر و) علم + عدل: عدل عبارت است از از تغيير كلمه از وزن و صيغه اصلي خود 👈جمع عَلَم با عدل، موجب غير منصرف بودن اسم مي شود؛ مانند: عُمَر ، زُمَر •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅در آیه ۹۷ سوره بقره: کلمه «جبرئیل» به دلیل علمیت و اعجمیت ، غیر منصرف است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: نواسخ 👈تعریف: نواسخ جمع ناسخه، به معنی تغییر دهنده می‌باشد و در علم نحو کلمه‌ای را پاسخ گویند که بر جمله اسمیه بیاید و حکم آن را در معنی و إعراب تغییر دهد. 🔹نواسخ از نظر عمل إعرابی به دو گروه تقسیم می‌شوند: 1⃣ گروه اول: بر جمله اسمیه وارد می‌شوند و مبتدا را به عنوان اسم خود، رفع و خبر را نصب می‌دهند. این گروه شامل: ۱. افعال ناقصه، مانند: کانَ، لَیسَ، صارَ... ۲.افعال مقاربه، مانند: کادَ، عَسیٰ، شَرَعَ... ۳.حروف شبیه لَیسَ، که شامل سه حرف: «ما، لا، إن» مثال۱: ... وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا. 🍃در مقطع آیه، «كَانَ» فعل ناقصه و لفظ جلاله «اللَّهُ» اسم آن که مرفوع است و «غَفُورًا» و «رَحِيمًا»، هر دو خبر آن و منصوب می‌باشد. مثال۲: عَسَىٰ رَبُّكُمْ أَنْ يَرْحَمَكُمْ... 🍃در آیه شریفه، «عَسَىٰ» فعل مقاربه که «رَبُّ» را به عنوان اسم خود، رفع داده است. جمله «أَنْ يَرْحَمَكُمْ» در جایگاه خبر «عَسیٰ»، محلا منصوب می‌باشد. مثال۳: مَا الحَسودُ مُستَریحاً. 🍃در کلام، «مَا» حرف شبیه‌به‌لَیسَ و «الحَسودُ» اسم آن و مرفوع و «مُستَریحاً» خبر آن و منصوب هستند. 2⃣ گروه دوم: بر جمله اسمیه وارد می‌شوند و مبتدا را به عنوان اسم خود، نصب و خبر را رفع می‌دهند. این گروه شامل: ۱.حروف مشبهةبالفعل، مانند: إنَّ، أنَّ، کَأنَّ... ۲.لای نفی جنس (لا) مثال۱: ...وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ. 🍃در آیه شریفه، «إِنَّ» حرف مشبهة‌بالفعل است که «الْمُنَافِقِينَ» را به عنوان اسم خود منصوب و «كَاذِبُونَ» را به عنوان خبر خود، مرفوع نموده‌است. مثال۲: لَا رَبَّ غَیرُ اللهِ. 🍃 در جمله فوق، «لا» نفی جنس و «رَبَّ» به عنوان اسم آن و «غَیرُ» به عنوان خبر آن می‌باشند. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۹۸ سوره مبارکه بقره: 🍃«کانَ» فعل ناقصه است که اسم آن ضمیر مستتر «هُوَ»، محلا مرفوع و «عَدُوًّا» خبر آن و منصوب می‌باشد. 🍃 «إنَّ» حرف مشبهةبالفعل و لفظ جلاله «اللهَ» اسم آن و منصوب، «عَدُوٌّ» خبر آن و مرفوع شده است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب مبادی‌العربیة، موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: دلالت‌ معنایی فعل مضارع فعل مضارع بر حالت یا رویدادی در زمان حال و آینده دلالت می‌کند ولی از لحاظ معنا در شرایط خاصی، فقط بر حال یا فقط بر آینده و گاهی فقط بر گذشته دلالت دارد. 🔷دلالت معنایی فعل مضارع 1⃣ فعل مضارع مختص حال الف) لام ابتدا که به آن لام مزحلقه هم می‌گویند بر سر آن بیاید: مثال: اِنَّ الاُستاذَ لَیَشرَحُ الدَّرسَ. 🍃در این مثال، «لَیَشرَحُ» فعل مضارع همراه با لام ابتدا است که معنای حال در بر دارد. ب) هنگامی که با «لَیسَ» یا یکی از اخوات آن، منفی شده باشد: مثال: ما یَخدَعونَ اِلّا اَنفُسَهُم. ج) خبر افعالِ شروع قرار گیرد: مثال: شَرَعَ المُعَلِّمُ یَشرَحُ الدَّرس. 🍃در این مثال، فعل «یَشرَحُ» خبر برای فعل مقاربه (شَرَعَ) واقع شده و معنای آن بر حال دلالت دارد. د) قرینه ای در جمله باشد که معنای حال را بدهد؛ مانند اینکه مقترن به قرینه «الان» یا «الساعهَ» باشد: مثال: اَلطِّفلُ یَرکُضُ الانَ. 2⃣ فعل مضارع مختص آینده الف) هر گاه«سـَ» یا «سَوفَ» قبل از فعل مضارع بیاید: مثال: سَیَصلی ناراََ ذاتَ لَهَبِِ. ب) قبل از آن أدات نصب بیاید: مثال: اَن تَصوموا خَیرُُ لَکُم. ج) أدات شرط و جزا قبل از آن بیاید: مثال: اِن تَنصُروا اللهَ یَنصُرکُم. د) هر گاه به چیزی که حصولی مورد انتظار است إسناد داده شود: مثال: یَدخُلُ الشُّهَداءُ الجَنَّه. ه) پس از أدات توقع «قد» بیاید: مثال: قَد نَرَی تَقَلُّبَ وَجهِکَ فِی السَّماءِ. و) پس از طلب بیاید یا معنای طلب داشته باشد: مثال: یَرحَمُکُمُ الله ز) مقترن به نون تأکید باشد: مثال: آَتُساعِدَنَّ المُحتاجَ؟ 3⃣ فعل مضارع مختص گذشته الف: هر گاه دو حرف «لَم» و «لَمّا» بر سر آن بیاید: مثال ۱:لَم یَلِد وَ لم یُولَد. مثال ۲: اَم حَسِبتُم اَن تُترَکوا وَ لَمّا یَعلَمِ اللهُ ... ب) غالبا همراه با «لَو» شرطیه می‌آید: مثال: لَو یَنتَبِهونَ اِلی الدَّرس لَاستَفادوا. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅در آیه ۹۹ سوره مبارکه بقره: چون بر سر فعل مضارع ما نافیه آمده (ما یَکفُرُ) بر معنای حال دلالت دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب مبادی‌العربیة، موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: دلالت معنایی «کُلَّما» 👈 ادات شرط ایجابی در عربی عبارت‌اند از: اذا، اذما، انْ، انّی، اینما، لو، حیثما، ما (شرطیه)، متی، کلّما، ایّ 🔹کلّما ادات شرط غیر جازم و ظرفی بیانگر معنای تکرار است؛ یعنی «هر بار این فعل واقع شود»؛ بنابراین لفظ «کلَّما» در یک جمله تکرار نمی شود و مفهوم جواب شرط آن تنها بعد از وقوع فعل شرط رخ می‌دهد. مثال: كُلَّما رُزِقوا مِنها مِن ثَمرةٍ رِزقاً قالوا هذَا الَّذي رُزِقنا مَن قَبل... 🔹 «کلَّما» شرطیه متشکل از: (کُلّ + ما) 🌱ظرف «کُلَّ» منصوب است و علامت نصب فتحه می باشد و همیشه متعلق به جوابش است. 🌱«ما» حرف مصدریه زمانیه است و با مابعدش مصدر مؤول، محلا مجرور و مضاف الیه هستند. 💥 در شرط و جواب شرط «کُلَّما» شرط بر این است که هردو فعل ماضی باشند. مثال: کُلَّما تَعَلَّمَ الانسانُ، اِتَّسَعَت آفاقُ مَعرفَتِهِ. در هر زمان که انسان علم بیاموزد، افقهای معرفتش وسعت پیدا می کند. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱۰۰ سوره بقره: «کُلَّما» ظرف به معنی تکرار است (یعنی هر زمان که عهد کردند، آن را شکستند) و بعد از آن شرط و جواب شرط هر دو ماضی هستند: «عاهَدوا» و «نَبَذَ» •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب مبادی‌العربیة، موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: دلالت معنایی فعل «ماضی» 👈 فعلی که به انجام شدن کار یا روی‌دادن حالتی در زمان گذشته دلالت دارد، فعل ماضی گفته می‌شود. مثال : وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً... 🍃در این آیه شریفه، فعل «قالَ» بیانگر آن است که فعل گفتن در زمان گذشته انجام گرفته است. 💥غالبا فعل ماضی بر زمان گذشته دلالت دارد ولی گاهی معنای «حال» یا «آینده» می‌دهد. 🔹دلالت معنای فعل ماضی بر زمان حال: هرگاه با آوردن فعل ماضی، قصد انشاء داشته باشیم، در این حالت معنای فعل ماضی به زمان تکلم و صحبت کردن اختصاص دارد. مانند: اشتریتُ، وهبتُ، اعجبنی... مثال: بِعتُکَ الدّارَ. 🍃«بِعتُ» فعل ماضی انشایی غیر طلبی (عقود) است که معنای آن بر زمان حال دلالت دارد. 🔹دلالت معنای فعل ماضی بر زمان آینده: 1⃣ هرگاه فعل ماضی، معنای طلبی داشته باشد؛ مانند: مقام دعا و نفرین. مثال: غَفَر الله لَنا و لَکم. 🍃در کلام دعایی فوق، فعل ماضی «غَفَرَ» بر معنای آینده دلالت دارد. (زیرا دعا نوعی خواهش همراه با امر به شمار می‌رود که آینده معنا می شود. اگر دعا و نفرین به صورت فعل ماضی استعمال شود، معنای آینده از آن برداشت خواهد شد.) 2⃣ فعل ماضی پس از ادوات شرط بیاید. مثال: واِذا اذَقنا الناسَ رحمَه فرِحوا بِها... 🍃فعل ماضی «اذقنا» به دلیل تقدم «اذا» شرط، به معنای آینده دلالت دارد. 3⃣ هرگاه پس از قسم،فعل ماضی منفی واقع شود. مثال: وحیاتِک لا نَکَثتُ عهدکَ ما دمتُ حیّا. 🍃فعل ماضی «نَکَثتُ» بعد از قسم (وَ حَیاتِک)، بر معنای آینده دلالت دارد. 4⃣ هر گاه فعل ماضی، حتمی الوقوع باشد. مثال: اِذا وقعتِ الواقعه. 🍃آیه شریفه درباره روز قیامت صحبت می‌کند و چون قیامت حتما اتفاق خواهد افتاد، فعل آیه به صورت ماضی استعمال شده است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱۰۱ سوره مبارکه بقره: فعل «جاءَ» بر زمان گذشته دلالت دارد و بیانگر آن است که فعل آمدن در زمان گذشته انجام گرفته است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب مبادی‌العربیة، موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: تفاوت «لٰکِنَّ» و «لٰکِنْ» 👈 لٰـکِـنَّ این حرف، جزء حروف مشبةبالفعل (اِنَّ، اَنَّ، کَاَنّ، لَیتَ، لَعَلَّ، لٰکِنَّ)، یعنی زیرمجموعه نواسخ است که قبل از جمله اسمیه می‌آید و مبتدا را منصوب، و خبر را مرفوع می کند؛ در معنا بر ۲ وجه دلالت می کند: 1⃣ استدراک و فهمیدن و درک نمودن، همراه با توضیحی تفصیلی: مثال: اِنّ اللهَ لَذُو فضلٍ عَلَی الناسِ وَ لکنّ اکثر الناسِ لایَشکرونَ. 🍃 قطعا خدا بر مردم صاحب فضلی بزرگ است، ولی بیشتر مردم، شکرگزار نیستند. 2⃣ تاکید: مثال: لَو نَجَحتَ لَاَکرَمتُکَ لکنّکَ لم تنجحْ 🍃اگر موفق شوی، تو را گرامی می دارم، ولی تو موفق نشده ای. 👈 لٰـکِـنْ بنابر موقعیتش در جمله، ۲حالت می تواند داشته باشد: 1⃣ حرف عطف: در صورتی است که جمله معنای شرطی داشته باشد. مثال: لاتذهبْ انتَ لکنْ زید. 🍃تو نرو، ولی زید برود. مثال: ما اکلتَ رُماناً لکنْ تفاحاً. 🍃انار نخوردی، ولی سیب خوردی. 2⃣ حرف ابتدا: معنای استدراکی می دهد و معمولا بعد از «وَ» می آید. مثال: ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکنْ رسول الله. 🍃محمد پدر هیچ کدامشان نیست و او فرستاده ی خداست. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱٠۲ سوره مبارکه بقره: حرف «لکنَّ» از حروف مشبهة بالفعل است که معنای استدراک و فهمیدن و درک نمودن، همراه با توضیحی تفصیل را می‌رساند. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب مبادی‌العربیة، موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: فعل ماضی استمراری (ناقص) تعریف: فعل ماضی استمراری بر کاری دلالت می‌کند که مقارن با کار دیگری انجام یافته باشد. مثال: کُنتُ اَکتُبُ لَمّا دَخَلَ. 🍃هنگام ورودش می نوشتم. 🔹ساختار فعل ماضی استمراری  فعل ماضی استمراری به دو روش ساخته می‌شود: الف) کانَ +  فعل مضارع  مثال : ...كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ... (۷۵/ مائده) 🍃در آیه شریفه، ساختار «کانا» و فعل مضارع، معنای ماضی استمراری را می‌رساند. 📌نکته: باید توجه داشت که در ساختار ماضی استمراری، «کانَ» و فعل مضارع از لحاظ صیغه با هم مطابقت نمایند. مثال : کانُوا یَکذِبونَ (تکذیب می‌کردند) 🍃در این مثال هر دو فعل، در صیغه جمع مذکر غائب آمده‌اند. ب) کانَ + اسم فاعل  مثال : کُنتُ مسافراً لمّا قَدَمَ دیارَنا. (هنگام آمدنش به سرزمین ما، مسافرت می کردم.) 🍃در این جمله، ترکیب«کُنتُ» و «مُسافِراً» (اسم فاعل باب مُفاعلة)، معنای ماضی استمراری می‌دهد.  🔹ساختار فعل ماضی استمراری منفی هرگاه «کانَ» منفی همراه با فعل مضارع یا اسم فاعل بیاید، ماضی استمراری منفی خواهیم داشت. مثال : أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ. (۱۶/ بقره) 🍃در آیه فوق، ترکیب حرف نفی و «کانَ» و اسم فاعل (وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ)، بر معنای ماضی استمراری منفی دلالت می‌کند. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱۰۲ سوره بقره : ترکیب «کانوا یعلمون» فعل ماضی استمراری است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب مبادی‌العربیة، موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: حروف جرّ زائد 👈حروف جرّ، حروفی هستند که اسمِ بعد از خود را مجرور می‌کنند و سه دسته اند: ۱. حروف جرّ اصلی ۲. حروف جرّ زائد ۳.حروف جرّ شبه زائد ✔️این سه دسته از لحاظ عمل و معنا و داشتن متعلِّق باهم متفاوتند. در این مطلب به بررسی حروف جرّ زائد می‌پردازیم. 🔹حروف جرّ زائد این حروف عبارتند از : «لام»، «باء»، «من» و «کاف» 🔹خصوصیات حروف جرّ زائد 1⃣ معنای جدیدی بوجود نمی آورند بلکه معنی جمله را مورد تأکید قرار می دهند. 2⃣ احتیاج به متعلق ندارند. 3⃣ اسم بعد از خود را لفظاً جرّ می دهد، تا محلا اعراب دیگری داشته باشد. مثال: کَفی بِاللّهِ شَهیداً. 🍃در مثال فوق، «باء» حرف جرّ زائد است که بر معنای کافی بودن خداوند برای شهادت را تأکید می کند و لفظ جلاله «الله»، لفظاً مجرور و محلا مرفوع بعنوان فاعل است. 🔹حرف جرّ زائد «مِن» هرگاه بعد از «مِن»، اسم نکره و قبل از آن نفی یا استفهام بیاید، این حرف، زائد است و به همراه موارد زیر است : الف: مبتدا مثال: هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ. 🍃«خَالِقٍ» اسم نکره، لفظاً مجرور و محلا مرفوع بعنوان مبتدا ب: فاعل مثال: مَا جَاءَنَا مِن بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ 🍃«بَشِيرٍ» اسم نکره، لفظاً مجرور و محلا مرفوع بعنوان فاعل ج: مفعولٌ‌به مثال: هَل تَریٰ مِن داعٍ لِمُکافأتِکَ؟ 🍃«داعٍ» اسم نکره، لفظاً مجرور به کسره مقدر و محلا منصوب بعنوان مفعولٌ به د: مفعول مطلق مثال: مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ 🍃«شَيْءٍ» اسم نکره، لفظا مجرور، محلا منصوب به عنوان مفعول مطلق •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۱۰۲ سوره بقره : در عبارت «مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ» 🍃«مِنْ» حرف جرّ زائد که «خَلَاقٍ»(اسم نکره) را لفظا مجرور نموده و ما قبل آن، در آیه نفی هست، این اسمِ نکره، مبتدای مؤخر و محلا مرفوع است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب مبادی‌العربیة، موسوعه‌ النحو و الصرف و الأعراب ) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin