eitaa logo
کانال خادمان قرآن و عترت نورالیقین
957 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
52 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: جواب «لولا شرطیه» 🔷 «لولا» در معنای شرطی آن، حرف شرط غیر جازم بوده است که برای امتناعِ وجود در جمله می‌آید. جواب «لولا» معمولاً همراه با «لام» تأکید در جمله ذکر می‌شود. مثال: لَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ‌. 🍃جواب «لولا» فعل «لَفَسَدَت» است که در آیه ذکر شده است. 🔷 در برخی نمونه‌ها جواب «لولا» از جمله حذف می‌شود که مترجم باید به سطحی که نحویان به ناچار آن را در حالت تقدیری در نظر می‌گرفته‌اند، توجه کند و در صورت ضرورت به‌درستی در زبان ترجمه خویش قرار دهد.   مثال ۱: وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُم وَ رَحْمَتُه وَ أَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَکِیمٌ. 🍃در این آیه جواب «لولا» محذوف است و دلالت کلام بر محذوف، سبب حذف جواب شده است. ترجمه: و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود و اینکه خدا بسیار توبه‌پذیر و حکیم است [به کیفرهاى بسیار سختى دچار مى‌شدید]. مثال ۲: وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَّحِیم. ترجمه: و اگر بخشش خدا و رحمتش بر شما نبود و اینکه خداوند رؤوف ومهربان است، (حتماً عذابى بزرگ بر شما مى‌رسید). •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۶۴ سوره مبارکه بقره: «لَکُنتُم» جواب «لولا» شرطیه می‌باشد که در جمله موجود است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، مغنی الادیب) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••༻﷽༺••• موضوع: اعراب جملات (جملات جواب شرط که مقترن به «فاء» یا «إذا» فجائیه نباشند) {در جلسه با اعراب جملات جواب شرط جازم آشنا شدیم و در این جلسه جملات جواب شرطی را بررسی می کنیم که محلی از اعراب ندارند.} 👈در بحث اعراب جملات جواب شرط به دو نکته باید توجه کرد: 1⃣ ادات شرط (که خود به دو دسته ی ادات شرط جازم و غیر جازم تقسیم می شود.) 2⃣ اقتران یا عدم اقتران جواب شرط به «فاء» یا «إذا» فجائیه ⬅️ اگر ادات شرط، جازم باشند و بر سر جواب «فاء» یا «إذا» فجائیه آمده باشد، جمله جواب شرط، محلا مجزوم است. مثال: «إن ینصُرکُم اللّه فَلا غالِبَ لَکُم» 🍃«إن» از أدات شرط جازم است و در ابتدای جمله جواب شرط «فاء» آمده است؛ بنابراین جمله «فلا غالب لکم» جمله جواب شرط و محلاً مجزوم می‌باشد. ⬅️ اگر ادات شرط، جازم باشند ولی بر سر جواب «فاء» یا «اذا» فجائیه نباشد، جمله جواب شرط، محلی از اعراب ندارد. مثال: ان تَنصروا اللهَ یَنصُرُکم و ... 🍃«إن» از ادات شرط جازم است ولی در ابتدای جمله جواب «فاء» یا «اذا» فجائیه نیست پس جمله «ینصرکم» محلی از اعراب ندارد. ⬅️اگر أدات شرط، غیر جازم باشند در هر صورت جمله جواب شرط، محلی از اعراب نخواهد داشت. مثال:و اِذا راءوا تجارهً او لهواً انفَضوا الیها 🍃چون «إذا» أدات شرط غیر جازم است، جمله جواب شرط «انفَضوا» محلی از اعراب ندارد. •••┈✾~💠~✾┈••• ✅ در آیه ۸۵ از سوره مبارکه بقره: جمله «تفادوهم» جواب شرطی است که مقرون به «فاء» یا «اذا» فجائیه نیست و محلی از اعراب ندارد. •••┈✾~💠~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، نحو متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~💠~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: افعال معتل الفاء(مثال) 👈 فعلی که اولین حرف اصلی (ریشه) یا فاءالفعل آن از حروف علّه (واو، یاء) باشد، معتل‌الفاء یا فعل مثال نامیده می‌شود. 🔹فعل معتل الفاء یا مثال، دو قسم است: ۱. فعل مثال واوی (فعلی که اولین حرف اصلی آن حرف «واو» هست) مانند : وَعَدَ، وَقَعَ ۲.فعل مثال یائی (فعلی که اولین حرف اصلی آن حرف «یاء» هست) مانند : یَسَرَ 🔹قواعد اعلال مثال قاعده ۱: مضارع مثال واوی اگر بر وزن «یَفعِلُ» باشد، «واو» حذف می‌شود. مثال: وَعَدَ (یَوعِدُ) ⬅️ یَعِدُ / لِیَعِدْ / عِدْ ✔️این قاعده در چند فعل مضارع بر وزن «یَفعَلُ» نیز جاری است. مثال: وَهَبَ (یَوهَبُ) ⬅️ یَهَبُ / لِیَهَبْ /هَبْ 📌 قاعده ۱ در مضارع مجهول و امر مجهول جاری نمی شود. مثال: یُوعَدُ(مضارع مجهول) / لِیُوعَد(امر مجهول) قاعده ۲: «واو» ساکن ماقبل مکسور، قلب به «یاء» و «یاء» ساکن ماقبل مضموم، قلب به «واو» می شود. مثال۱: اِوْجاد ⬅️ ایجاد مثال۲: یُیْقِنُ ⬅️ یُوقِنُ 📌 ۱_ قاعده اول اعلال در «مثال واوی» در باب‌های ثلاثی مزید، هیچ محلی برای اجرا ندارد و قاعده دوم در مصدر باب «اِفعال» و «استفعال» نیز اجرا می شود. مثال۱: اِوْراد ⬅️ ایراد مثال۲: اِستِوْضاح ⬅️ استیضاح 👌 در باب «اِفتِعال»، قاعده «ابدال» جاری می گردد. مثال: وَصَفَ ⬅️ اِوتَصَفَ ⬅️ اِتتَصَفَ ⬅️ اِتَّصَفَ 📌 ۲_ قاعده اول اعلال، مخصوص مثال واوی است، ولی قاعده دوم در غیر مثال نیز جاری می شود. مثال: اِنقِواد (از قَوَدَ) ⬅️ اِنقِیاد •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، نحو متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: معانی باب «تفعیل» بردن فعل مجرد به یکی از باب های مزید معمولا به این جهت است که معنا یا معانی جدیدی به دست می آید به طوری که برخی از باب ها تا بیست معنای جدید می دهند که در این مبحث به «معانی باب تفعیل» پرداخته می شود. 🔹️تعدیة: (متعدی کردن فعل لازم) مثال: «نزّل علیک الکتاب» 🍃 برتو کتاب را نازل کرد. 🔹️تکثیر: (دلالت بر زیادی فعل یا فاعل یا مفعول دارد) مثال: غَلَّقَتِ الأبواب. 🍃درهای زیادی را بست. 🔹️مبالغه: (تفاوتش با تکثیر این است که در تکثیر بیشتر کمیت ودر مبالغه بیشتر کیفیت مد نظر است) مثال: صرَّحتُ الحقَّ. 🍃حق را کاملاً آشکار کردم. 🔹️تدریج: مثال:«إنّا نحن نزَّلنا الذکر» 🍃ما این قرآن را به تدریج نازل کردیم. 🔹️نسبت: (نسبت دادن ماده فعل به مفعول) مثال: «وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ» 🍃و هر کس حرمت‏ يافتگان خداي را بزرگ بدارد 🔹ضدمعنای باب افعال: مثال۱:«هُمْ لَا يُفَرِّطُونَ» 🍃آنها هرگز کوتاهی نمی کنند مثال۲: اَفرَطَ زَیدٌ:زید زیاده روی کرد. ⬅️ فَرَّطَ زَیدٌ:زید کوتاهی کرد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۸۷ سوره مبارکه بقره: افعال «قَفَّيْنَا» و «أَيَّدْنَاهُ» هر دو از باب «تفعیل» و بر معنای تعدیه دلالت می کنند. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، نحو متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: معانی باب «اِستِفعال» هر فعل ثلاثی مجرد که به باب استفعال برده شود، ماضی، مضارع و مصدر آن بر وزنهای زیر است: اِستَفعَلَ یَستَفعِلُ اِستِفعال 🔹فعلی که به این باب برده می‌شود، یکی از معانی ذیل مورد نظر است: ✔️ طلب مثال: اَستَغفِرُ اللّهَ. 🍃از خدا طلب آمرزش می کنم. 📌 طلب، معنای غالبی باب استفعال است. ✔️مفعول را دارای صفتی یافتن (وجدان الصّفة) مثال ۱: لا تَستَحسِنْ مِن نَفسِکَ ما مِن غَیرِکَ تَستَنکِرُهُ. 🍃هر چه را از دیگری زشت می شماری، از خودت زیبا مشمار. مثال ۲: اِستَکبَرَ سعیدٌ. 🍃سعید خود را بزرگ یافت. دراین مثال مفعول می تواند ذکر شود: 👈اِستَکبَرَ سعیدٌ نَفسَهُ یا به معنای «طلب» باشد: سعید طلب بزرگی کرد. ✔️ تحول فاعل از حالتی به حالت دیگری در آید که ماده فعل بر آن دلالت می کند. مثال: اِستَحجَرَ الطّینُ. 🍃گِل، سنگ شد. ✔️ مطاوعه (اثر پذیری) مثال: اُحکَمتُهُ فَاستَحکَمَ. 🍃آن را محکم کردم، پس محکم شد. 📌 باب «استفعال»، مطاوع باب «افعال» است. ✔️در معنای باب ثلاثی مجرد، برای تاکید مثال: قَرَّ، استَقَرَّ 🍃آرام گرفت. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅در آیه ۸۷ سوره بقره: «اِستَکبَرتُم» در معنای «مفعول را دارای صفتی یافتن» آورده شده است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، صرف متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع : اقسام فاعل 👈تعریف فاعل : اسم مرفوعی است که فعل را انجام داده یا فعل به آن إسناد داده می‌شود و قبل از آن فعل تام یا شبه‌ آن آمده باشد. 🔹فاعل به دو صورت می‌آید: ۱. اسم ظاهر (صریح) ۲. ضمیر (بارز یا مستتر) مثال۱ : خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ... (خدا بر دلها و گوشهای آنان مهر نهاده...) 🍃 در این آیه شریفه، لفظ جلاله «اللَّهُ»، فاعل و مرفوع برای فعل «خَتَمَ» از قِسم «اسم ظاهر» می‌باشد. مثال۲ : ...وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَ أَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَ آتُوا الزَّكَاةَ... (... و به مردم نیک بگویید؛ نماز را برپا دارید؛ و زکات بدهید...) 🍃 در آیه فوق فاعل در فعل‌های «قُولُوا» ، «أَقِيمُوا» و «آتُوا»، ضمیر بارز و متصل «واو» می‌باشد و به دلیل اینکه ضمایر مبنی هستند، اعراب تمام فاعل‌ها، محلا مرفوع عنوان می‌شود. مثال۳ : مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً... (کیست که خدا را قرض الحسنه دهد تا خدا بر او به چندین برابر بیفزاید؟ ...) 🍃در آیه ۲۴۵ سوره بقره، فاعل افعال «يُقْرِضُ» و «فَيُضَاعِفَ» ضمیر مستتر «هُوَ» می‌باشد. با این تفاوت که مرجع ضمیر «هو» در «يُقْرِضُ» به شخص قرض دهنده برمی‌گردد و مرجع ضمیر «هو» در «فَيُضَاعِفَ» به لفظ جلاله «اللَّهَ» اشاره دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۸۸ سوره مبارکه بقره: 🌱فاعل «قَالُوا» ⬅️ ضمیر بارز «واو» و محلا مرفوع 🌱فاعل «لَعَنَ» ⬅️ لفظ جلاله «الله» و مرفوع 🌱فاعل «يُؤْمِنُونَ» ⬅️ ضمیر بارز «واو» و محلا مرفوع •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، صرف متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• ✅ موضوع : اقسام لَمّا 👈اقسام لمّا لَمّا از حروفی است که به سه شکل می آید: 🔹️۱-حرف جزم: که بر سر فعل مضارع می آید و معنای آن را به ماضی نقلی منفی تبدیل می‌کند. 🍃مثال ۱:«بَل لَمّا یذوُقُوا عَذَابَ» در آیه ۸ سوره مبارکه ص خداوند می‌فرماید: بلکه هنوز عذاب مرا نچشیده اند 🍃مثال۲:«اَم حَسِبتُم اَن تَدخُلُوا الجَنَّهَ وَ لَمّا یَعلَمِ اللهُ الذینَ جاهَدُوا مِنکُم» در آیه ۱۴۲ آل عمران می‌فرماید: آیا پنداشتید که وارد بهشت می‌شوید در حالیکه هنوز کسانی از شما که جهاد کردند معلوم نداشته است. 🔹️۲- حرف استثناء به معنای الّا 🍃مثال:«اِن کُلُّ نَفسِِ لَمّا عَلَیها حافِظُُ» در آیه ۴ سوره طارق می‌فرماید:هیچ کس نیست مگر اینکه نگهبانی بر او هست. در این آیه حرف«لمّا»معنای استثناء دارد 🔹️۳-لمّای ظرفیه:بر سر فعل ماضی می‌آید و متضمن معنای شرط است و جواب آن به ۳ صورت می آید: ✔الف:فعل ماضی 🍃مثال: «فَلَمّا نَجّیکُم اِلَی البَرِّ اَعرَضتُم» و زمانی که خداوند شما را نجات داد روی گرداندید. در آیه ۶۷ اسراء جواب«لمّا»فعل ماضی اَعرَضتُم است. ✔ب:جمله اسمیه مقترن به اذای فجائیه 🍃مثال:«فَلَمّا نَجّیهُم اِلی البَرِّ اِذا هُم یُشرِکون» زمانی که آنها را نجات دادیم ناگهان آنها شرک می ورزند. در آیه ۶۵ عنکبوت جواب لَمّای شرطیه جمله اسمیه «هُم یُشرِکون» است که اذای فجائیه بر سر آن قرار دارد ✔ج:فعل مضارع که به تأویل ماضی می‌رود 🍃مثال: «فَلَمّا ذَهَبَ عَن اِبراهیمَ الرَّوعُ و َ جاءتهُ البُشری یُجادِلُنا فی قَومِ لوطِِ» در آیه ۷۴ هود جواب«لَمّا» فعل مضارع «یُجادِلُنا» می باشد که به تأویل فعل ماضی «جادَلَنا» می رود. ✅✅✅✅ در آیه ۸۹ بقره«لَمّا»بر سر فعل ماضی آمده و متضمن معنای شرط است و جواب آن هم فعل ماضی است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، صرف متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع : «ما» واقع بعد از «نِعمَ» و «بِئسَ» افعال «نِعمَ» و «بِئسَ» از افعال مدح و ذم هستند و باید فاعل و مخصوص به مدح یا ذم داشته باشند. 👈 اگر «ما» بعد از «نِعمَ» و «بِئسَ» واقع شود، به صورتهای زیر می آید: 🔷 معرفه تامّه، هنگامی که پس از آن چیزی نیاید یا آنکه مفرد بیاید، یعنی غیر از جمله و شبه جمله. مثال: عَلَّمته عِلماً نِعِمّا که مخصوص، محذوف است. 🔷 نکره، مبنی بر سکون، محلا منصوب، تمییز، هنگامی که بعد از آن جمله فعلیه بیاید. مثال: نِعِمّا تَتَعَلَّمونَهُ یعنی: نِعمَ شیئاً تتعلّمونه ترکیب: نعمّا: نِعم: فعل ماضی جامد برای ایجاد مدح، مبنی بر فتح مقدر/ فاعل نعم ضمیر مستتر وجوباً،به تقدیر :هو/ ما: نکره، مبنی بر سکون، محلا منصوب، تمییز/ تتعلمونه: فعل مضارع، مرفوع به ثبوت نون، واو ضمیر متصل و مبنی، محلا منصوب، مفعولٌ به/ جمله تتعلمونه: محلا منصوب، نعت برای «ما» ✅ در آیه ۹۰ بقره، «ما» در «بِئسما اشتَروا...»، نکره است و تمییز و فاعل بئسما ضمیر مستتر «هو» می باشد. جمله «اشتروا» نعت است برای «ما» در «بئسما» •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، صرف متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: ظرف غیر متصرف 👈 ظرف غیر متصرف ظرفی است که هیچگاه در غیر ظرفیت به کار نمی‌رود و بر دو نوع است: 1⃣ ظرفی که همواره بنا بر ظرفیت منصوب است و تنها به عنوان ظرف منصوب به کار می‌رود . مثل: قطّ، عَوض، بينا، بينما، إذا، أيّان، أنّى، بین بين، ذا صباح، ذات ليلة، صباحَ مساء، ليلَ لیل. 2⃣ ظروفی که بنا بر ظرفیت منصوبند ولی گاهی با مجرور شدن با «مِن، إلى، حتى، مُذ، مُنذُ» از ظرفیت خارج می‌شوند که در این حالت دیگر ظرف نامیده نمی‌شوند و اعراب ظرف را نیز ندارند حتی اگر دلالت بر زمان و مکان داشته باشند. مثل: «قبل، بعد، فوق، تحت، لَدَى، لَدُن، عند، متى، أين، هُنا، ثَمّ، حيث، الآن». ✓«قَبل و بَعد» و «لدى و لدن و عند» با حرف «مِن» مجرور می‌شوند. ✓«فوق و تحت» و «أين و هنا و ثَمّ و حيث» با «مِن و إلی» مجرور می‌شوند. ✓«متى» با «إلى و حتى» مجرور می‌شود. ✓«حیث» با «فِي» هم مجرور می‌شود. ✓«الآن» با «مِن، إلى، مُذ و منذُ» مجرور می‌شود. مثال ۱: مِن اَینَ لِیَ الخَیرُ و لا یوجَدُ إلَّا مِن عِندِکَ.... 👈 «أینَ و عِند» لفظا مجرور به حرف جرّ «مِن» هستند و محلا منصوب مثال ۲: لِلّهِ الاَمرُ مِن قَبلُ و مِن بَعدُ یعنی: مِن قبلِ الغَلَبِ و بَعدِهِ ترجمه: ... عاقبت و نتیجه كار پیش [از مغلوب شدن رومیان‌] و پس [از پیروزی رومیان‌] فقط در سیطره اراده و فرمان خداست.... 👈 با حذف شدن مضاف الیه «قبل و بعد» این دو ظرف مبنی بر ضم هستند و محلا منصوب. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۹۱ سوره بقره، مضاف الیه «قبلُ» حذف شده، بنابراین مبنی بر ضمّ است. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، صرف متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: معانی حرف «ثُمَّ»  👈 حرف «ثُمَّ» در معانی زیر به می‌رود: ۱. بعنوان حرف عطف؛ به معنی ترتیب به همراه فاصله زمانی است اسم یا جمله بعد از آن نقش معطوف دارد. مثال : یستریحون قلیلاً ثمّ یَبدَؤونَ بِمطالعةِ  الکُتُبِ . ترجمه: کمی استراحت می‌کنند سپس مطالعه کتابها را آغاز می کنند. ۲. به عنوان حرف عطف؛ علاوه بر معنی قبل، تعجب را می رساند. مثال : الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ. ترجمه: ستايش خداى را كه آسمان‏ها و زمين را آفريد و تاريكى‏ها و روشنايى را پديد آورد، با اين همه كافران براى پروردگارشان همتا قرار مى‏دهند. ۳. بعنوان حرف زائد (برای تأکید) مثال: كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ. ترجمه: چنین نیست که آنان گمان می‌کنند، به زودی می‌فهمند، باز هم چنین نیست که آنان می‌پندارند به زودی می فهمند. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۹۲ سوره بقره: «ثُمَّ» به عنوان حرف عطف بکار رفته و به معنی ترتیب و فاصله زمانی و جمله بعد از آن نقش معطوف را دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، صرف متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin
•••🌸•••༻﷽༺•••🌸••• موضوع: افعال مدح و ذمّ 👈تعریف: افعال ماضی لازم و جامدی هستند که صرف نمی شوند و همیشه مفرد به کار می روند و برای ایجاد مدح و ذمّ به کار می روند. •افعال مدح، مانند: نِعمَ، حبَّ، حبَّذا •افعال ذمّ، مانند: بِئسَ، ساءَ، لاحبَّذا 🔹به این افعال، هر ثلاثی مجردی که بر وزن «فَعُلَ» باشد، ملحق می شود به شرط اینکه شایسته ساختن فعل تعجّب از آن باشد. مانند: «کَرُمَ الفتی زیدُُ» و «لَوُمَ الخائنُ فلانُُ» 🔹جمله افعال مدح و ذمّ، انشایی غیر طلبی بوده و خبری نیستند و باید فاعل و مخصوص به مدح و ذمّ داشته باشند. 🔹اجزای جمله مدح و ذمّ: فعل مدح یا ذمّ+ فاعل+ مخصوص مدح یا ذمّ 🔹ویژگی های فاعل افعال مدح و ذم فاعل این افعال (به جز «حبَّ» و «لا حبَّ») باید یکی از حالات زیر را داشته باشد؛ ۱. «ال» داشته باشد؛ 🌱مثال: نِعمَ القرینُ الدِّینُ ۲. مضاف به «ال»دار باشد؛ 🌱نِعمَ عونُ الدِّینِ الصَّبرُ ۳. مضاف به مضاف به کلمه «ال»دار باشد؛ 🌱مثال: بِئسَ قاضِی اَحکامِ السُّوءِ زَیدُُ ۴. ضمیر مستتر باشد؛ 🌱مثال: ساءَ مثلاً القومُ ۵.کلمه «مَا» یا «مَن» باشد. 🌱مثال: نِعمَ مَن تصادقُه کریماً 📌 و گفته شده است که «ما» و «مَن» در اینجا نکره، تمییز و محلا منصوب و فاعل ضمیر مستتر(هو) و محلا مرفوع است. ۶.اسم موصول باشد. 🌱مثال: بئسَ الّذی لا یجتَهدُ 🔹نقش ترکیبی «مخصوص به مدح و ذمّ» ۱. مبتدای موخر ۲. خبر برای مبتدای محذوف 🌱در جمله «نِعم القرینُ الدّینُ» برای اسم مخصوص به مدح (الدّینُ) دو نقش ترکیبی زیر جایز است: ۱. مبتدای موخّر و مرفوع (نعم القرینُ: خبر مقدم، الدینُ: مبتدای مؤخر) ۲.خبر برای مبتدای محذوف و مرفوع (نعم القرینُ هو الدینُ) •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• ✅ در آیه ۹۳ سوره بقره: «بئسَ» 👈فعل ذمّ فاعل: ضمیر مستتر «هُوَ» مخصوص: لفظ «هذَا الاَمر» اسم مخصوص محذوف است که از قرینه های معنوی جمله فهمیده می‌شود و نقش آن مبتدای مؤخر و محلا مرفوع می باشد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (برمبنای کتب موسوعه‌ النحو و الصرف، صرف متوسطه) 📌توجه : هرگونه نشر یا کپی‌برداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد. •••┈✾~🍃🌸🍃~✾┈••• موسسه نورالیقین مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی @moassese_nooralyaghin