سلام سیاه پوشِ داغدارمان ، مهدی جان
بساط روضه ها را گسترده ایم . بر سر هر کوی ، بیرق عزا برافراشته ایم و با اقتدای تو رخت ماتم به تن کرده ایم ...
بیا و این محرم تو نوحه خوانمان باش .
بیا و تو رخصت عزایمان بده .
بیا و تو برایمان لهوف بخوان ...
اَلَّلهُمـ ّعجِّللِوَلیِڪَالفَرَج
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••🌸◈﷽◈🌸•••═•*
#معرفتی
#برگی_ازدفتر_زندگانی_ائمه
#قسمت_دهم
✍ مروری بر زندگینامه امام علی علیه السلام
⬅️ جنگ خندق
↩️ در جنگ خندق پس از این که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با اصحاب خود مشورت کرد، سلمان فارسی نظر داد که خندقی اطراف مدینه حفر شود تا بین مهاجمان و آنها فاصله اندازد.
🔹چند روز دو سپاه در دو سوی خندق روبروی هم بودند و گاهی به هم سنگ و تیر میانداختند؛ بالاخره عمرو بن عبدود (از لشکر کفار) با چند نفر دیگر، از تنگترین جای خندق خود را به طرف دیگر آن رسانیدند.
👈علی (علیهالسّلام) از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خواست تا با عمرو مبارزه کند، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نیز پذیرفت، علی (علیهالسّلام) بعد از درگیری با عمرو او را به زمین انداخت و کشت.
👌رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هنگامی که سر عمرو را در دست علی (علیهالسّلام) دید، فرمود:
«ضربة علی یوم الخندق افضل من عبادة الثقلین؛
🍃ارزش ضربتی که علی در روز خندق بر دشمن فرود آورد از عبادت جن و انس برتر است».
این مطلب ادامه دارد
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
لطف امام حسین علیه السلام
🔹 حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری:
🌕 به سیدالشهدائی که روز عاشورا، گریه میکردند، عرض کردند: یابن رسول الله! چرا گریه میکنید؟ فرمودند: به خاطر این جمعیّت. گفتند: کدام جمعیّت؟ فرمود: لشکر دشمن. گفتند: چرا برای اینها گریه میکنید؟ فرمودند: آخر اینها مرتکب کاری میشوند که مستحقّ جهنّم میشوند، ناراحتم.
🔺 برای دشمن گریه میکند آقا سید الشهداء. آن وقت فکر میکنید که دوستانش را رها میکند و تنها میگذارد؟ معادلاتمان را درست کنیم.
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈﷽◈•••═•*
#آموزشی
#تفسیر_تخصصی
#جلسه_هشتادوششم
«حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهاتُکُمْ وَ بَناتُکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ وَ عَمّاتُکُمْ وَ خالاتُکُمْ وَ بَناتُ الأَخِ وَ بَناتُ الأُخْتِ وَ أُمَّهاتُکُمُ اللاّتی أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَواتُکُمْ مِنَ الرَّضاعَةِ وَ أُمَّهاتُ نِسائِکُمْ وَ رَبائِبُکُمُ اللاّتی فی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسائِکُمُ اللاّتی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلا جُناحَ عَلَیْکُمْ وَ حَلائِلُ أَبْنائِکُمُ الَّذینَ مِنْ أَصْلابِکُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ الأُخْتَیْنِ إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللّهَ کانَ غَفُوراً رَحیماً؛ حرام شده است بر شما، مادرانتان، و دختران، و خواهران، و عمه ها، و خاله ها، و دختران برادر، و دختران خواهر شما، و مادرانى که شما را شیر داده اند، و خواهران رضاعى شما، و مادران همسرانتان، و دختران همسرتان که در دامان شما پرورش یافته اند از همسرانى که با آنها آمیزش جنسى داشته اید ـ و چنانچه با آنها آمیزش جنسى نداشته اید، (دختران آنها) براى شما مانعى ندارد و (همچنین) همسرهاى پسرانتان که از نسل شما هستند (نه پسرخوانده ها) و (نیز حرام است بر شما) که جمع میان دو خواهر کنید; مگر آنچه در گذشته واقع شده; چرا که خداوند آمرزنده و مهربان است»(نساء، ۲۳).
✅ اطلاق و ظهور نطقی و لسانی
⬅️ ظهور نطقی و لسانی جمله واُحِلَّ لَكُم ما وراءَ ذلِكُم در آيه ۲۴؛
✍ يعنی حكم حلّيت درباره ساير موارد (غير از پانزده گروهی كه در اين سه آيه آمده است؛ اعم از نَسَب و رضاع و مصاهره و زوجيت غير) جاری است،
👈 پس با انضمام جمله «و اُحِلَّ لَكُم ما وراءَ ذلِكُم» به آيه مورد بحث در مسئله رضاع میتوان گفت كه طبق ظاهر آيه، رضاع فقط درباره دو گروه نشر حرمت میكند:
👈 مادر رضاعي؛
👈 خواهر رضاعي؛
👈 و گروههای پنج گانه ديگر كه در نَسَب حرام بودند، طبق ظاهر قرآن به سبب رضاع، حرام نخواهند بود.
◀️ ليكن آيه شريفه به ضميمه حديث نبوی مشهور و مورد اتفاق و عمل اهل تسنن و شيعه: «يحرم من الرضاع ما يحرم من النسب»، پنج گروه ديگر را نيز شامل میشود.
🔸 حاصل اينكه با ملاحظه حديث نبوی «يحرم من الرضاع ما يحرم من النسب» میتوان گفت: ذكر مادر و خواهر رضاعی در آيه مورد بحث به عنوان تمثيل نسبت به اصناف رضاعی ديگر است نه تعيين.
◀️ غرض آنكه از جمع مبارك كتاب و سنّت معصوم(عليهالسلام) دليل حرمت، پنج گروه ديگر را نيز شامل میشود؛ يعنی اين حديث شريف شارح و مبيِّن آيه است نه مخالف آن.
💥 شرح، توسعه و بيان حدود به معنای مخالفت نيست، وگرنه آيات نيز با هم مخالف میشوند.
🔸 همچنين آيه مورد بحث، مخصِّص حديث نبوی نيست، چون تخصيصِ اكثر لازم میآيد؛ زيرا نَسَبْ حداقل هفت گروه است و حديث نبوی، هر هفت صنف را حرام كرده است، در حالی كه آيه شريفه دو صنف (مادر و خواهر) را
حرام فرمود، پس اگر آيه مخصص حديث باشد، پنج صنف را تخصيص زده است و اين تخصيصِ اكثر است و اين، جمعِ حديث متواتر با آيه نيست، بلكه طرد حديث است، پس آيه مورد بحث، مخصّص روايت نبوی هم نيست.
┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄
برگرفته از بیانات استاد ارجمند حسینی آل مرتضی در کلاس تفسیر تخصصی طرح مشکات(تفسیر سوره نساء بر مبنای تفاسیر المیزان، تسنیم و مجمع البیان به همراه شرح دقیق و گسترده اصطلاحات)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
سلام حضرت صاحب عزا!
دلم پریشانِ پریشان حالیِ شماست!
بی قراری ِ این روزه های دل تان، بی قرار کرده عالمی را !
این روز ها اختیار اشک چشمان مان دست خودمان نیست؛
تا که میگویند "حسین" ،
سدِّ بغض می شِکَنَد و سیل اشک روان می شود!
به گمانم این بی اختیاریِ بارش چشم
و این بی تابی دل
از نوحه ی "بُنَیَّ" مادرتان است
که نه تنها دل زمینیان را بی تاب کرده،
که عرش خدا را به لرزه انداخته و آسمانیان را بی قرار ساخته!
و آن هنگام که شما شال عزا به دوش می اندازید،
آسمان ها و زمین سیاه پوش می شوند؛
و ارض و سما گوش می سپارند به نوایِ به غم نشسته ی شما و لطمه زنان اشک می ریزند؛
که با خونِ دیده می فرمایید:
"یا أهل العالم إن جدّی الحسین علیه السلام قتلوه عطشانا
یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیه السّلام طرحوه عریانا؛ "
بمیرم برای چشمانِ داغدیده
و قلب مصیبت زده ی تان، صاحب عزا!
یادم باشد این دوماه
برای تسکین قلب داغدارتان
هر صبح صدقه بدهم!
فی امان الله
#سلام آقا جان
سرتان سلامت
داغدار روضه های کربلا.
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
•═•••◈﷽◈•••═•
#آموزشی
#احکام_عمومی🇮🇷 🏴
#جلسه_هشتاد_و_سوم
✅ موضوع: احکام حیض
✅ قاعده کلی تجاوز از ده روز↪️
👈 هنگامی که خون از ده روز بیشتر شود ،قسمتی از آن محکوم به حیض وما بقی استحاضه است؛برای تشخیص مقدار حیض و استحاضه، ملاکهایی وجود دارد که بر اساس آن ها حکم خونهای دیده شده معلوم می شود👌 بنابر این می توان با استفاده از کلام فقها که ملاکهایی برای ابتدا وانتهای حیض عنوان کرده اند ،ایام حیض را مشخص نمود.👇👇👇
✅ ملاکهای ابتدا↪️
👈 ملاک ابتدا صاحب عادت وقتیه، وقت عادت ودر غیر وقت ابتدا به صفت بعد اگر صفت نداشت شروع خونریزی ،ابتدای حیض است به طور خلاصه ملاکهای ابتدا به ترتیب عبارتند از ↪️
1⃣ وقت (در عادت وقتیه )
2⃣ صفت
3⃣ شروع خونریزی
•┈••✾🍃✾🍃✾••┈•
✅ ملاکهای انتها↪️
👈صاحب عادت عددیه، به تعداد روزهای عادت را حیض وبقیه را استحاضه قرار می دهد واگر عدد مشخصی ندارد ولی دارای تمییز (یعنی یک بار خون نشانه دار بین سه تا ده روز )باشد ،به تمییز رجوع می کند واگر خون با این صفات نبیند ،به خویشان وبعد از آن به عدد روایت رجوع می کند به طور خلاصه ملاکهای انتها عبارتند از ↪️
1⃣ عدد (در عادت عددیه )
2⃣ تمییز (یک بار خون نشانه دار بین سه تا ده روز )
3⃣ عدد خویشان
4⃣ عدد روایت
✅ این مطلب در ادامه به صورت مبسوط خواهد آمد.
📚توضیح المسائل مراجع عظام
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
مولای مهربانم مهدیجان سلام
فرزندانمان را از همان ابتدا نذر ظهور و آمدنت کردیم،
که "سرباز" شما باشند و سعادتمند!
بند محبت ما و شما از هم گسستنی نیست...
به لب های خشک طفل رباب
اللهم عجل لولیک الفرج
▪️اجرک الله یا صاحب الزمان عج▪️
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈﷽◈•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی_اصحاب_عاشورا
#جلسه_اول
◀️حَجّاج بْن مَسْروق مَذْحِجی جُعْفی از یاران امام علی(ع) و امام حسین(ع) که در واقعه عاشورا شهید شد. برخی منابع او را مؤذن امام در مسیر حرکت از مکه تا کربلا خواندهاند و به گفته برخی رکاب دار آن حضرت بوده است.
👈 قبل از عاشورا
«حجاج» پسر «مسروق جعفی» از قبیله «مذحج» از شیعیان مشهور امیرمومنان علیه السلام است. چون باخبر شد که امام حسین علیه السلام از مدینه به سوی مکه حرکت کرده است، رهسپار مکه شد و به آن حضرت پیوست. وی مردی کثیرالصلوة و کثیرالصوم، قاری قرآن و حافظ آن بود.
جُعفی منسوب به جعفی بن سعد، عشیرهای از «مذحج» و از عرب قحطان (یمن و عرب جنوب) است. عرب قحطانی به مردم عرب گفته میشود که دارای اصالت یمنی باشند.
⬅️در منزل ذو حُسَم که کاروان امام با سپاه کوفه به فرماندهی حر بن یزید ریاحی برخورد کرد، هنگام ظهر امام به حجاج بن مسروق فرمود اذان بگوید.
⬅️ در «قصر بنی مقاتل» که بیستمین منزل در راه کربلاست، امام، خیمهای برافراشته دید. فرمودند: این از آن کیست؟ پاسخ داده شد که آن برای «عبیدالله بن حر جعفی» از اهالی کوفه است!
حسین (ع) مردی از یارانش را که بنا به نقل اکثر روایات “حجاج بن مسروق جعفی” بود نزد او فرستاد تا او را خدمت آن حضرت آورد.
حجاج نزد عبیدالله رفت و گفت: خداوند کرامتی بر تو روزی کرده، اگر قابل باشی! اینکه حسین بن علی (ع) به اینجا آمده و تو را به یاری خود میخواند. عبیدالله میگوید: والله من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه حسین آنجا بیاید و من آنجا باشم زیرا بسیاری از مردم را میدیدم که برای جنگ با او آماده میشدند و چون مسلما میدانم که حسین در این جنگ کشته میشود و من قادر بر یاری او نیستم لذا میخواهم که نه او مرا ببیند و نه من او را ببینم.
┄┄┄┅••✻••┅┄┄┄
👈در روز عاشورا
حجاج، در روز عاشورا از امام حسین(ع) اجازه گرفت و به میدان رفت. پس از مدتی در حالی که بدنش آغشته به خون بود بازگشت و خطاب به امام این شعر را خواند:
أَقْدِمْ حُسَیْناً هادِیاً مَهْدِیّا
الْیَوْمَ تَلْقی جَدَّکَ النَبِیّا
ثُمَّ أَباکَ ذَا الْعَلا عَلِیّا
وَالْحَسَنَ الْخَیْرَ الرِّضَی الّوَلِیّا
وَذَا الْجَناحَیْنِ الْفَتَی الکَمِیّا
وَاسَدَ اللَّه الشَّهیدَ الْحَیّا
ای حسین، ای رهبر هدایت یافته
پیش آی، امروز جدّت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و
پدرت علی علیه السلام، امام حسن، جعفر طیار و حمزه سیدالشهدا را ملاقات خواهی نمود.
👈در این که برخی از یاران قدری میجنگیده اند و سپس باز به سوی امام باز میگشتهاند، سری نهفته است؛ از جمله:
۱- علاقه وافر نسبت به امام، آنها را به مرکز و قطب عشق فرا میخواند؛
۲- این بازگشت را برای تجدید عهد و میثاق انجام میدادند؛
۳- تجدید قوا با رویت امام را آرزو میکردند که برآورده میشد؛
مرحوم محدث قمی در منتهی الامال فرموده: حجاج بیست و پنج نفر از لشگر دشمن را بخاک هلاکت افکند صف دشمن بسته شد و لشگریان از ضرب تیغش به تنگ آمدند بناچار از دور و نزدیک تیر بارانش نمودند آن شیر دل رجز را اعاده کرد و کارزار سختی نمود تا از کثرت زخم و خستگی مفرط از پای در آمد آن روباه صفتان حال را که چنین دیدند دورش را احاطه کرده با نوک سنان بدن مبارکش را سوراخ سوراخ و با شمشیر پاره پاره و قطعه قطعه کردند رحمة الله علیه.
🏴یارب الحسین بحق الحسین إشف صدر الحسین بظهور الحجة🏴
@moassese_nooralyaghi
•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#اعراب_آیات
#جلسه_هشتاد_و_هفتم
✅ موضوع: اعراب آیه ۸٠ سوره بقره
👈 وَقَالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ.
و یهود گفتند که هیچ وقت آتش عذاب به ما نرسد مگر چند روزی معدود. به آنان بگو: آیا بر آنچه دعوی میکنید عهد و پیمانی از خدا گرفتهاید که خدا هم از آن عهد هرگز تخلف نکند یا چیزی به خیال جاهلانه خود به خدا نسبت میدهید؟
وَ: استینافیه، مبنی بر فتح، غیرعامل، محلی ازاعراب ندارد.
قالوا: فعل ماضی، مبنی بر ضم. ضمیر متصل و بارز «واو»، مبنی، محلاًمرفوع، فاعل
لَن: حرف ناصبه، مبنی بر سکون، عامل، محلی ازاعراب ندارد.
تمسَّنا: فعل مضارع منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری. ضمیر بارز و متصل «نا»، مبنی، محلاًمنصوب، مفعول به
النّارُ: فاعل و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری
الّا: حرف استثناء، مبنی، عامل، محلی از اعراب ندارد.
ایّاماً: مستثنیٰ و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری
معدودةً: نعت برای «ایاماً» و منصوب بنابرتبعیت
قُل: فعل امر، مبنی بر سکون. ضمیر مستتر «انت»، مبنی، محلاًمرفوع، فاعل
أَ: همزه استفهام انکاری، مبنی بر فتح، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
اِتَّخذتُم: فعل ماضی، مبنی بر سکون. ضمیر بارز و متصل «تم»، مبنی، محلاًمرفوع، فاعل
عندَ: ظرف، مفعول فیه و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری
اللّهِ: مضاف الیه و مجرور، علامت جرّ کسره ظاهری
عهداً: مفعول به و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری
ف: فاء فصیحه، مبنی بر فتح، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
لَن: حرف ناصبه، مبنی بر سکون، عامل، محلی ازاعراب ندارد.
یُخلفَ: فعل مضارع منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری
اللّهُ: لفظ جلاله، فاعل و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری
عهدَ: مفعول به و منصوب، علامت نصب فتحه ظاهری
هُ: ضمیر متصل، مبنی، محلاًمجرور، مضاف الیه
أمْ: منقطعه به معنای بل می باشد.
تقولون: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ثبوت نون. ضمیر متصل و بارز«واو»، مبنی، محلاًمرفوع، فاعل
علی: حرف جر، مبنی برسکون، عامل، محلی از اعراب ندارد.
اللَّهِ: اسم مجرور به حرف جر، علامت جر کسره ظاهری
علی اللّهِ: جار و مجرور، متعلق به «تقولون»
ما: اسم موصول، مبنی، مفعول به و محلاًمنصوب
لا: لای نافیه، مبنی بر سکون، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
تعلمون: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ثبوت نون. ضمیر متصل و بارز «واو»، مبنی، محلاًمرفوع، فاعل
•••┈✾~💠~✾┈•••
برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (إعراب آیات بر مبنای کتاب إعرابالقرآنالکریم و کلمةاللهالعلیا)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرانی
@moassese_nooralyaghin
•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#صرف_و_نحو
#جلسه_هشتاد_و_هفتم
✅ موضوع : انواع حرف نفی
👈تعریف: نفی به معنی جحد و انکار است و ضد آن، اثبات است؛ در واقع کلام منفی کلام غیر مثبت است (به کلامی که یکی از ادات نفی بر آن آمده باشد کلام غیر مثبت گویند).
🔹️ادوات نفی :لَیسَ، مَا، لَا، لَات، إنْ، لَنْ، لَمْ، لمَّا
💥ادات نفی همگی حرف هستند به جز «لَیسَ» که فعل می باشد.
🍃نفی بر دو قسم است :
۱-نفی محض: عبارت است از نفی که بعد از آن چیزی که آن را نقض کند و موجب اثبات شود، نیاید.
مثال۱: «لَنْ نَصبرَ...»
مثال۲: «لَم أَتَکاسَلْ»
۲-نفی غیر محض: عبارت است از نفی که بعد از آن چیزی که آن را نقض کند و موجب اثبات شود، بیاید.
مثال: ما أراکَ إلَّا تَعمَلُ فی الحَدیقةِ
🔹اکنون از میان ادات نفی به توضیح درباره حرف نفی «لَن» می پردازیم
🍃حرف لَنْ: حرف نفی و نصب و استقبال (آینده) است که بر مضارع می آید و آن را منصوب می کند، و عملش نفی می باشد و معنای مضارع را از زمان حاضر (حال) به زمان مستقبل (آینده) تغییر می دهد.
مثال: لَن تَنالُوا البرّ حتی تُنفِقُوا مِمّا تحِبُّون 🍃هرگز به (حقیقت) نیکوکاری نمیرسید مگر اینکه از آنچه دوست می دارید (در راه خدا) انفاق کنید.
•••┈✾~💠~✾┈•••
✅ در آیه ۸۰ سوره مبارکه بقره دو مقطع:
۱. لَن تَمَسَّنَا النَّار...
۲.فَلَن یُخلفَ...
حرف «لَنْ» بر سر فعل مضارع آمده و آن را منصوب نموده و علاوه بر آنکه کلام را منفی کرده است؛ معنای مضارع را از زمان حاضر (حال) به زمان مستقبل (آینده) تغییر داده است.
•••┈✾~💠~✾┈•••
برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (بر مبنای کتاب مبادی العربیه و صرف متوسطه وموسوعه)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحم،بنامِ اربابم حسین(علیه السلام)
🏴عالم،به عشقِ روی تو بیدار میشود
هر روز، عاشقـانِ تو بسیارمی شود
وقتی،سلام می دَهَمت، درنگاهِ من
تصویرِ کربلای تو، تکرار می شود
🏴اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْن
ِوَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
ِوَ عَلى اَولادِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن🏴
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
سلام مولای غریبم
وقتی قلبم در حرارت روضهها گُر میگیرد
و سیلاب اشک بی امان
پهنای صورتم را میپوشاند
با ذره ذرهی وجودم زیر لب زمزمه میکنم :
این الطالب بدم المقتول بکربلا ...
▪️اللّهُمَّ عَجِّل فَرجَ
▫️مُنتَِقمِ الزَّهرٰاء سَلٰامُ اللهِ عَلَیها
┄┄┄┅••🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
*•═•••◈﷽◈•••═•*
#معرفتی
#سلسه_جلسات_معرفتی_اصحاب_عاشورا
#جلسه_دوم
موضوع: حضرت قاسم علیه السلام در کربلا
❓حضرت قاسم علیه السلام تحت تربیت چه کسانی به این بلوغ عقلی رسید؟
✍ حضرت قاسم، پسر امام حسن علیه السلام، در اوائل سال ۴۸ هجری قمری به دنیا آمد. مادرش کنیزی به نام رمله یا نفیله، کنیز خوشخویی بود که در بیت حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام روزگار می گذرانید.
👈او زنی پارسا و اهل عبادت بود و سرانجام با عنوان «ام ولد» افتخار به دنیا آوردن چند پسر برای امام حسن علیهالسلام را به دست آورد که همه اهل رزم و حماسه آفرینی بودند.
نام حضرت قاسم را امام حسن علیهالسلام به یاد فرزند جدش رسول الله صلی الله علیه و آله، قاسم نام نهاد و از آن تاریخ نفیله را ام قاسم صدا می زدند.
👈حضرت قاسم علیه السلام از نظر ظاهری شباهت بسیاری به پدر بزرگوارش امام حسن علیهالسلام داشت به طوری که امام حسین (ع ) را به یاد برادرش می انداخت. چهره حضرت قاسم بسیار زیبا و دل انگیز بود.
👈آن حضرت دو یا سه ساله بود که پدرش به دست جعده ملعون (همسر امام حسن علیهالسلام) مسموم شد و به شهادت رسید.
حضرت قاسم پس از شهادت پدر، انس عجیبی با امام حسین علیهالسلام داشت و در مهد تربیت حسینی بزرگ شد.
❓ حضرت قاسم علیهالسلام در واقعه کربلا چند سال داشت و چگونه درخشید؟
✍حضرت قاسم علیهالسلام در صحرای کربلا حضور داشت و در آن زمان ۱۳ سال و به روایت دیگر ۱۶ سال داشت.
آن حضرت در شب عاشورا و وقتی که امام حسین علیهالسلام حجت را از اصحابشان برداشتند و فرمودند که هرکس خواست میتواند برود و به آنها که ماندند وعده بهشت و شهادت دادند، از عموی بزرگوارش سوال کرد که آیا من هم فردا جزء شهدا هستم؟
امام از او پرسید؟ «مرگ در نزد تو چگونه است»؟
حضرت قاسم علیهالسلام جواب داد: «شیرینتر از عسل(أحلی من العسل)».
👈با اینکه امام فرزند برادر خود را به خوبی میشناخت و با روحیات او آشنا بود، با این سوال در واقع امام میخواست تا از زبان او به عنوان یک نوجوان به نسلهای بعد درس بزرگی بدهد. اینکه نوجوانی در این سن چگونه به مرگ از این زاویه و اینگونه زیبا می نگرد.
👈تاریخ از داشتن افرادی چون قاسم به خود می بالد که این چنین با شجاعت و درک بالا در عنفوان جوانی به دفاع از امام خود پرداختند.
از ابتدای انقلاب تا اکنون نیز در جامعه جوانان و نوجوانانی روییدند که با الگوگیری از قاسم بن الحسن در جبهه های نبرد با دشمنان خوش درخشیدند و شربت شهادت نوشیدند و برای شهادت از یکدیگر سبقت میگرفتند شهدایی همچون محمدحسین فهمیده، بهنام محمدی، مرحمت والازاده و ..
❓ نحوه شهادت حضرت قاسم علیه السلام با دیگر شهدای کربلا چه تفاوتی داشت؟
✍ حضرت قاسم علیه السلام پس از جنگ سخت و جانانه با دشمن، بر زمین افتاد و عمویش را صدا زد اما حادثهای برای او پیش آمد که درباره هیچیک از شهدای کربلا نقل نشده است و آن این که:
😭 بدن مبارک ایشان در حالی که نیمهجان بود لگدکوب سُم ستوران شد و این حادثه برای امام بسیار جانکاه و سخت بود.
⬅️ نسل جوان امروز از حضرت قاسم علیهالسلام باید چنین درسهایی بیاموزد؛
- درس آگاهی و بصیرت
- درس زمانشناسی
- درس دشمن شناسی
- درس ازخودگذشتگی در راه دین
🏴یارب الحسین بحق الحسین إشف صدر الحسین بظهور الحجة🏴
@moassese_nooralyaghi
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
🏴#آموزشی
🏴#شرحنهجالبلاغه
🏴#حکمتپانزدهم_بخشسوم
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
🏴قبل از این که علت حسد سعد را بیان کنیم، باید گفت که انسان دنیاپرست به دو عنصر ثروت و قدرت دلبستگی دارد و برای رسیدن به هر کدام از آن ها از هیچ اقدامی فروگذار نمی کند و هر فردی را که مانع رسیدن به این هدف ببیند کنار می زند. حتی اگر بهترین انسان ها مانع او باشد، اما اگر به هر دلیلی نتواند مانع را از سر راه بردارد روش مبارزه و از میان بردن آن را تغییر داده و با ترفندهای متفاوت، او را اذیت و آزار می دهد تا بدین وسیله او را از سر راه بردارد، ترفندهایی مانند توطئه، کارشکنی یا کمک نکردن در لحظه های حساس و نیاز ... .
امام حسن می فرماید: «شکایتم را فقط به خدا عرضه می دارم ... وقتی خبر کشته شدن ذوالثدیه (رئیس خوارج) به سعد رسید اظهار ناراحتی و پشیمانی کرد ... و گفت: «اگر می دانستم این همان ذوالثدیه است؛ علی را در جنگ با وی یاری می کردم ...» امام می افزاید: وقتی معاویه به سعد می رسد به او می گوید: «ای ابا اسحاق! چه چیزی مانع شد که مرا در خون خواهی امام مظلوم (عثمان) یاری ننمایی؟» سعد گفت: همراه تو علیه علی بجنگم؟، هرگز، زیرا از پیامبر شنیدم که فرمود: «انت منی بمنزلة هارون من موسی» معاویه به وی گفت: «تو این جمله را از پیامیر شنیدی؟» سعد گفت: «آری، اگر چنین نباشد هر دو گوشم کَر باد». سپس معاویه گفت: «تو الان هیچ عذری برای کنارگیری نداری، به خدا سوگند اگر من این جمله را از پیامبر شنیده بودم هرگز با علی نمی جنگیدم!!»
امام حسن می فرماید: «معاویه بیشتر از این حدیث را هم از پیامبر در مورد علی شنیده بود ... ، ولی منظور معاویه از این جمله این است که به سعد بفهماند که تو هیچ توجیهی برای کناره گیر از علی نداری».
از این بیان و مقایسه امام به دست می آید که امام در مقام توبیخ سعد می باشد، چرا که سعد علم به حق بودن امام علی داشت، ولی با آن حضرت همکاری نکرد. پس هیچ حجت و عذری برای اعتزال و کناره گیری سعد وجود نداشت.
🏴حب خلافت، علت کناره گیری سعد
زمانی که سعد به هدف اصلی خود (خلافت) نرسید به اشتباهات خود اعتراف کرد. سُلَیم بن قیس هلالی می گوید: «روزی نزد محمد بن مسلمه، سعدبن ابی وقاص و عبدالله بن عمر رفتم، شنیدم که می گفتند: ما از فرجام تخلف از علی و خودداری از همراهی وی از نبرد با یاغیان هراسانیم». سُلَیم می گوید: «به آن ها گفتم: از علی شنیدم که می گوید: پیامبر مرا به جنگ با ناکثین و قاسطین و مارقین امر کرده است». سُلَیم می گوید: «بعد از این جمله، همگی گریستند و گفتند: «علی راست می گوید، چرا که هر چه از خدا و پیغمبر نقل می کند چیزی جز حق نیست، باشد که خداوند ما را از این تخلف و کناره گیری ببخشاید! ولی چه سود که در آن لحظات حساس امام را تنها گذاشته و سعی در تخریب و سقوط حکومت وی داشته اند، باری اگر نیز واقعاً قصد جبران خطاهای خویش را داشتند باید فرزند علی را (امام حسن) یاری می کردند، اما وی را نیز یار نکردند.
با توجه به مطالب یاد شده چنین ثابت شد که سعد یکی از دشمنان سرسخت امام بود و این دشمنی را در قالب ها و پوشش های مقبول اجتماعی پنهان می کرد و همین امر باعث شد که وی به عنوان یک دشمن مطرح نشود. هم چنین بیعت سعد با ابوبکر، عمر، عثمان و معاویه و عدم بیعت با امام علی، چیزی جز کینه و دشمنی سعد با امام نمی باشد. حق این است که نام سعد در شمار «ناکثین» ثبت شود، چرا که با توجه به تأخیر و تردید سعد صحابی در بیعت با امام (که سعد واقف به افضلیت ایشان بود) و این که در ادامه نیز بیعت خود را حفظ نکرد و با شرکت نکردن در جنگ ها و یاری نکردن امام، بیعت خود را شکست، هیچ فرقی نمی توان میان طلحه و زبیر و سعد قائل شد، بلکه هر دو با هدف به دست گیری خلافت و قدرت بیعت شکستند (طلحه و زبیر با شمشیر، و سعد با سکوت و اعتزال) و سعد این گونه ننگی را به خود خرید که تاریخ آن را فراموش نمی کند و هر چه زمان می گذرد این لکه ننگ پر رنگ تر می شود.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یاکپی برداری ازتمام یا بخشی ازپیام بدون ذکرنام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin