جلسه ۲۶ شرح نهج الولایه.mp3
13.76M
♦️#نهجالولایه♦️
🔸 جلسه ۲۶ « شرح نهج الولایه »
🔸 ماه رمضان ۱۳۷۹ ش - حسینیه عاشقان کربلای ساری
🔸 با افاضات استاد صمدی آملی ⬆️⬆️
مدافعان ظهور
مطالعه کپشن👇👇
#قسمت_دهم
بعد از آن خواب،چند روزی کرمهای مختلف می زدم تا رد صورتم را کسی نبیند..
خودم از خودم می ترسیدم..
کم کم خانه تبدیل به جهنمی محض شد که دلیلش تفاوت عقاید و شیوه زندگی من با او بود!
من ذاتا آدم نانجیبی نبودم اما میدیدم که او بود..
به اینکه درآمدم از مسیر درست باشد معتقد بودم اما میدیدم که او نبود..
.
یکروز باهم بیرون از خانه بودیم، صدای اذان از مسجدی بلند شد..
حالش بد شد! خیلی بد..آنقدر که اصرار کرد آن محل را ترک کنیم.
این رفتار تازه ای بود..
روزها و شبها باخودم کلنجار می رفتم که چطور او را از این خانه و از سمت خودم دفع کنم..
با صدای بلند دعاهای انجیل را می خواندم..
خانه که تاریک می شد تعداد چراغ های خواب را زیاد میکردم تا رفتار او را دقیق زیر نظر داشته باشم...
همه حواسم را به رفتار او داده بودم تا شاید بتوانم آتویی بگیرم و به او بفهمانم که باید از این خانه برود.
انگار هشیار تر شده بود..
مراقب تر شده بود..
کم کم مدام به من می گفت که تو افسردگی داری!
بیا به مهمانی ها برویم شادی کنیم و سعی کنی حال و هوایت را عوض کنی.
یک روز دیدم یک شیشه مشروب از کیفش در آورد و گفت خودت را آزار نده مشروب فکر را آزاد می کند.
خلاصه که همه کار و همه شرایطی را برای به دام انداختن من به کار می گرفت.
من کلیسا رفتن را کنار نمی گذاشتم و مدام دعا می کردم. روزی هزار بار موضوع را در ذهن خودم بالا و پایین می کردم که چه کنم و چه کنم..
شبی میان این هجمه ها در حال خواندن مفاهیم دعای کمیل مشهور بودم، من بررسی ادعیه را بسیار دوست داشتم و مسایل مهمی را از میان عبارات آن ها فهمیده بودم.او خانه نبود وقتی آمد و این کتاب را در دست من دید..به سرعت به سمت آشپزخانه رفت و چاقویی آورد و گفت..این کتاب را از این خانه بیرون ببر!
تعجب کرده بودم و پر از وحشت! گفتم هرگز..!
کسی که باید از این خانه بیرون برود تویی!
چاقو را سمت من تکان می داد و باصدایی بسیار وحشتناک می گفت چرا با من همراه نمی شوی! مگر بهشت نمیخواهی! من به تو بهشت می دهم..
آن شب...عجیب ترین شب آن خانه بود...صدای کلاغ ها در آن ساعت شب..اطراف خانه می آمد..او با صدایی بسیار بلند حرف می زد و تمام تلاشش این بود که کتاب را از دست من بگیرد..
به سرعت سمت اتاق خودم دویدم..مانتو و روسری ام را برداشتم تا از خانه بیرون بروم..واقعا می ترسیدم!
#ادامه_دارد .
این داستان واقعی، برگرفته از زندگی خانوم ن.ا ازتهران است،که توسط ادمین پیج زیر نوشته شده👇
@gole_yas_313.313
به دلیل شخصی بودن این داستان، لطفا باذکر منبع کپی و نشردهید
@modafeanzuhur
https://www.instagram.com/modafe.zohor?r=nametag
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف امید
🌷امام مهدی شناسی ۲۴🌷
🌿زیارت آل یاسین🌿
✨اَلسَّلامُ عَلَیکَ فِی آنآءِ لَیلِکَ وَ أَطرافِ نَهارِکَ/سلام بر تو در همهی ساعات شبت و در همهی لحظات و جوانب روزت✨
💠زائر در این سلام به نماز شب، به استغفارها و به العفو گفتنهای وجود مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه سلام میدهد.
💠 اهل دل شب را، عالم ظاهر و دنیا گفتهاند، همچنين لیل را شب غیبت و نهار را روز ظهور معنا كردهاند.
💠زائر با این سلام با امام بیعت میكند تا شب غیبت را در انتظار روز ظهورش طی كند.
💠 او با این سلام به تمام لحظات زندگی دنیایی حضرت سلام میدهد تا شاید در پرتو نام سلام وی از آفات دنیا و گرفتاریهای عالم ظاهر در امان بماند.
💠 هركس که شب و روزش را به امام تسلیم کند از دعای ايشان بهرهمند میگردد تا با اين دعا مراقبه و محاسبه خاصی نصیبش گردد.
💠گفتيم سلام به شب زندگی حضرت یعنی قدم گذاشتن در خلوتترین لحظات عمر مبارك ايشان، وجود مقدس امام زمان عجلاللهتعالیفرجه در این زمان خاص خریدار هر فرد بیدار با معرفتی است.
❤️مولایم!
من در پرده تاریکی شب پنهان میشوم تا شرمنده دستهای خالی از بندگیم نباشم.
#امام مهدی_شناسی
#قسمت_۲۴
#زیارت آل_یاسین
امید:
وصیتنامه #شهیدحاجقاسمسلیمانی( بخش اول )
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
▪️شهادت میدهم به اصول دین
🌷اشهد أن لا اله الا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنیعشر ائمّتنا و معصومیننا حجج الله.
🌷شهادت میدهم که قیامت حق است، قرآن حق است، بهشت و جهنّم حق است، سؤال و جواب حق است، معاد، عدل، امامت، نبوت حق است.
🌷خدایا! تو را سپاس میگویم بهخاطر نعمتهایت.
🌷خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم.
اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
🌿خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.
🌿پروردگارا ! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.
🌿خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علیبن ابیطالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.
🌿خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پاکی بهرهمند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرما.🌿
صمدی املی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀🎧
#شهید_حاج_قاسم
گریه نکن میگُذرد این شب مِحنتت بار
یوسُف تو شُهره شود بر سر هربازار
💠تقدیم به سردار سرافراز
سپاه اسلام، سیّـدالشهـدا
مقاومت ، شهید سلیمانی.
#یادشهــــدا_بـا_صلواتـــــــــ
اَللّھُــمَ صَّــلْ علٰـےمُحَمَّــدِﷺ وَآل مُحَمَّــدﷺ وَ؏َجْــــل فَرَجَهُــــم بحقّ خانم زینب سلام الله🌹
#باشهـــداتـاظهــــور🖤🕊
جلسه ۲۷ شرح نهج الولایه.mp3
14.53M
♦️#نهجالولایه♦️
🔸 جلسه ۲۷ « شرح نهج الولایه »
🔸 ماه رمضان ۱۳۷۹ ش - حسینیه عاشقان کربلای ساری
🔸 با افاضات استاد صمدی آملی ⬆️⬆️
مدافعان ظهور
✳️#وصیتنامه #شهیدحاجقاسمسلیمانی( بخش اول )
🌷بسم الله الرحمن الرحیم
▪️شهادت میدهم به اصول دین
▪️اشهد أن لا اله الا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنیعشر ائمّتنا و معصومیننا حجج الله.
▪️شهادت میدهم که قیامت حق است، قرآن حق است، بهشت و جهنّم حق است، سؤال و جواب حق است، معاد، عدل، امامت، نبوت حق است.
▪️خدایا! تو را سپاس میگویم بهخاطر نعمتهایت.
▪️خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم.
اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
🔸خداوندا ! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز ــ که جانم فدای جان او باد ــ قرار دادی.
🔸پروردگارا ! تو را سپاس که مرا با بهترین بندگانت در هم آمیختی و درک بوسه بر گونههای بهشتی آنان و استشمام بوی عطر الهی آنان را ــ یعنی مجاهدین و شهدای این راه ــ به من ارزانی داشتی.
🔸خداوندا! ای قادر عزیز و ای رحمان رزّاق، پیشانی شکر شرم بر آستانت میسایم که مرا در مسیر فاطمه اطهر و فرزندانش در مذهب تشیّع، عطر حقیقی اسلام، قرار دادی و مرا از اشک بر فرزندان علیبن ابیطالب و فاطمه اطهر بهرهمند نمودی؛ چه نعمت عظمایی که بالاترین و ارزشمندترین نعمتهایت است؛ نعمتی که در آن نور است، معنویت، بیقراری که در درون خود بالاترین قرارها را دارد، غمی که آرامش و معنویت داد.
🔸خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر فقیر، اما متدیّن و عاشق اهلبیت و پیوسته در مسیر پاکی بهرهمند نمودی. از تو عاجزانه میخواهم آنها را در بهشتت و با اولیائت قرین کنی و مرا در عالم آخرت از درک محضرشان بهرهمند فرما.
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
#مدعیان_دروغین_مهدویت
فصل۳
ادعای قاضی شرف الدین ابراهیم
قسمت۳۷
متن زیر مطالعه شود👇👇
مدافعان ظهور
#مدعیان_دروغین_مهدویت فصل۳ ادعای قاضی شرف الدین ابراهیم قسمت۳۷ متن زیر مطالعه شود👇👇
#مدعیان_دروغین_مهدویت
فصل۳
ادعای قاضی شرف الدین ابراهیم
قسمت۳۷
از منابع تاریخی استفاده می شود که قاضی شرف الدین به حسب ظاهر سیدی عظیم الشان بوده است. مدتی از شیراز، وطن خود مهاجرت نمود و در خراسان اقامت کرد. به علت زهد و پرهیز و ریاضتی که به حسب ظاهر داشت گروهی دست ارادت به او دادند و از او کرامات متعددی نقل کردند. هنگامی که از خراسان به شیراز بازگشت کرد در میان راه آغاز دعوت نمود و خود را مهدی موعود خواند و عده ای به او ملحق شدند. به هر اقامتگاهی که می رسید طایفه ای با وی همراه می شدند. درباره قاضی شرف الدین شایعات بالا گرفت و گفته شد که از درون مردم خبر می دهد؛ مردم نیز بر آن افزودند و گفتند: «مشتی سنگریزه از زمین بر می دارد، دعائی بر آن می دمد و هر یک را تبدیل به سواری زره پوش و مسلح می گرداند!»
بالاخره سید با لشگری به قصد تصرف شیراز خروج نمود. حاکم شیراز با لشگری از مغول به مصاف او آمدند و نزدیک پل «کوار» دو سپاه به هم رسیدند. در زبانها افتاده بود که سید غیر از این لشگر ظاهر، لشگر عظیم پنهانی دارد و هر کس که به قصد ایشان سلاحی بچرخاند فلج می شود. به همین جهت در ابتدای امر هیچ کس یارای جنگ نداشت تا اینکه در نهایت برخی افراد، ترسان و لرزان دست به سلاح بردند و تیری انداختند و فلج نشدند. بدین سان سپاه مغول جرات یافت و به قلب لشگر سید زد. خود او نیز که در لشگر بود تکبیر گویان بر مغولان حمله کرد. بسیاری از مریدانش گریختند و ما بقی و از جمله خود این مهدی دروغین به دست سپاه مغولان کشته شدند. (ر.ک: تحریر تاریخ وصاف، ص ۱۱۰ و ریاض الفردوس خانی، ص ۲۷۱ و تاریخ روضه الصفا، ج ۴، ص ۳۶۲۴)
#پس_از_ظهور #ظهور #مهدویت #امام_زمان #اسلام #شیعه #islam #خدا #الله #god#shia #امام_دوازدهم #ادیان #تکامل_در_عصر_ظهور#عدالت_در_اسلام #ظهور_عدالت
#عدالت #عدالت_روزی #وقایع_ظهور #انقلاب_جهانی #اجرای_عدالت
#islam #shia
#imam_mahdi #son_of_man
@modafeanzuhur
جلسه ۲۸ شرح نهج الولایه.mp3
13.34M
♦️#نهجالولایه♦️
🔸 جلسه ۲۸ « شرح نهج الولایه »
🔸شبِ عید فطر ۱۳۷۹ ش - حسینیه عاشقان کربلای ساری
🔸 با افاضات استاد صمدی آملی ⬆️⬆️
🌷امام مهدی شناسی۲۵🌷
🌿زیارت آل یاسین🌿
✨السَّلاَمُ عَلَیْکَ يَا بَقِيَّةَ اللهِ فِي أَرْضِهِ
سلام ما بر تو اي باقي ماندهي خدا در خلق زمين✨
💠"بقية الله" لقب اختصاصي وجود مبارك امام زمان است؛ زيرا هستي به يمن وجود مبارك حضرتش پابرجاست.
💠خداي سبحان حضرت وليعصر را باقي گذاشته تا مردم بيامام و راهنما در بيابان دنيا گم نشوند و به واسطهي وجود مبارك ايشان خيرات و بركات كثيري بر مخلوقات ارزاني گردد.
💠باقيماندهي خدادر زمين، سرمايهي هر منتظري است هر كس براي وصال به ايشان بايد تعلقّات دنيايي خويش را فدا كند تا به قرب والاترين سرمايهي خلقت ( باقي مانده خدا در زمين ) نايل آيد،
💠اگر زائر دست نياز خود را به سوي خداي سبحان دراز كند حضرت حق توان ترك تعلقات دنيايي را نصيب او مي كند و آنكس كه سرمايههاي ظاهريش را براي امام زمانش فدا كند خوب معامله ي سودمندي انجام داده است.
💠تعلقات دنيا را داده و محبت امام زمانش را خريده است.
#امام مهدی_شناسی
#قسمت_۲۵
#زیارت_آل_یس
بياناتدرديدارعموميبامردمقمموسیقی.mp3
2.21M
این روشنبینی مردم در زمینهی مسائل سیاسی بعد از اهانتی که در روز عاشورای سال ۸۸ به وسیلهی یک عده تحریک شده، نسبت به عاشورا و امام حسین انجام گرفت، دو روز فاصله نشد که مردم در روز ۹ دی آمدند توی خیابانها و موضع صریح خودشان را علنی ابراز کردند.
۱۳۸۹/۰۷/۲۷
#بصیرتافزایی
#امام_خامنهای
••※[🔹∷∷※∷∷🔹]※••
مدافعان ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0
✳️#وصیتنامه #شهیدحاجقاسمسلیمانی( بخش دوم )
🌷خدایا! به عفو تو امید دارم
▪️ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بیهمتا ! دستم خالی است و کولهپشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشهای بهامید ضیافت عفو و کرم تو میآیم. من توشهای برنگرفتهام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟!
▪️سارُق، چارُقم پر است از امید به تو و فضل و کرم تو؛ همراه خود دو چشم بسته آوردهام که ثروت آن در کنار همه ناپاکیها، یک ذخیره ارزشمند دارد و آن گوهر اشک بر حسین فاطمه است؛ گوهر اشک بر اهلبیت است؛ گوهر اشک دفاع از مظلوم، یتیم، دفاع از محصورِ مظلوم در چنگ ظالم.
▪️خداوندا! در دستان من چیزی نیست؛ نه برای عرضه [چیزی دارند] و نه قدرت دفاع دارند، اما در دستانم چیزی را ذخیره کردهام که به این ذخیره امید دارم و آن روان بودن پیوسته بهسمت تو است. وقتی آنها را بهسمتت بلند کردم، وقتی آنها را برایت بر زمین و زانو گذاردم، وقتی سلاح را برای دفاع از دینت به دست گرفتم؛ اینها ثروتِ دست من است که امید دارم قبول کرده باشی.
▪️ خداوندا! پاهایم سست است، رمق ندارد. جرأت عبور از پلی که از جهنّم عبور میکند، ندارد. من در پل عادی هم پاهایم میلرزد، وای بر من و صراط تو که از مو نازکتر است و از شمشیر بُرندهتر؛ اما یک امیدی به من نوید میدهد که ممکن است نلرزم، ممکن است نجات پیدا کنم. من با این پاها در حَرَمت پا گذاردهام دورِ خانهات چرخیدهام و در حرم اولیائت در بینالحرمین حسین و عباست آنها را برهنه دواندم و این پاها را در سنگرهای طولانی، خمیده جمع کردم و در دفاع از دینت دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم و خنداندم و گریستم و گریاندم؛ افتادم و بلند شدم. امید دارم آن جهیدنها و خزیدنها و به حُرمت آن حریمها، آنها را ببخشی.
▪️خداوندا! سر من، عقل من، لب من، گوش من، قلب من، همه اعضا و جوارحم در همین امید بهسر میبرند؛ یا ارحم الراحمین! مرا بپذیر؛ پاکیزه بپذیر؛ آنچنان بپذیر که شایسته دیدارت شوم. جز دیدار تو را نمیخواهم، بهشت من جوار توست، یا الله!
https://eitaa.com/joinchat/3280666642C9b9ebd02e0