eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□●پرده‌برداری علامه از معانی یکی از اشعارش●□ □اشعاری که مرحوم استاد (رضوان‌الله‌سبحانه‌و‌تعالی‌علیه) در خصوص یاد خداوند متعال و عشق و محبت خدا و آزاد بودن و تعلق نداشتن به دنیا سروده‌اند، با توضیحاتی که تماما از زبان مبارک خود ایشان است، نقل می‌کنیم: ●شبی پیر میخانه می‌گفت راز ●چنین گفت با من به آهستگی ●به مِهر رخِ مَه‌رُخان باده نوش ●مبادا که پیدا کنی خستگی ●بوَد مهر سرمایه زندگی ●بوَد باده ابزارِ وارستگی ●سپس گفت زینهار آزاد باش ●اگر پایبندی به شایستگی □ : استاد همان قاضی بود، مراد [از پیر] استادمان بود، ایشان است. منظور این است آن بیت آخری (۱) گفته بشود؛ وضعیاتِ جهان گذران است، نباید خیلی دل داد بش [=به آن]. به مهر رخ مه‌رُخان باده نوش: باده _عرض کنم_ می است. به مهرِ رخِ مه‌رخان بخور: مقصود این است: زیبایان جهان را فراموش نکن!. □زیبایان جهان کدامند؟ : خدا دیگر. بود مهر سرمایه زندگی_بود باده ابزار وارستگی: می‌گوید اگر زندگیِ حقیقی می‌خواهی باید سرمایه بگذاری، مصرف کنی، و سرمایه زندگی عبارت از مهر و عشق اوست که سرمایه زندگی است. باده: کنایه از «ذکر» از «یاد خدا»‌ست، تقریبا ذکر است. □«شبی پیر میخانه می‌گفت راز»، معنی چیست؟ : «شبی پیر میخانه»: میخانه‌ی است. با محبت و ولایتِ اهل بیت «مراقبه» داشته باشد، معنایش این است. معنای کامل‌تر این، عبارت از این است که: -بیتِ_عصمت قرار بدهد. □یعنی هدف اصلی از این ابیات، بیت آخر است: «سپس گفت زینهار... الخ». □●اقیانوس علم و معرفت، محمد کریم پارسا، ص ۷۶-۷۵●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■السلام علی الطفل الرضیع الصغیر الشهید■ ■حضرت مولانا علی اصغر مقام اجمال حضرت ابا عبد الله الحسین علیه السلام بود، به نوک تیر شهیدش کردند و حضرت شاهزاده علی اکبر مقام تفصیل امام بود، ارباً اربایش کردند و حضرت سید الساجدین علیه السلام جامع هر دو بود از جانب حق تبارک و تعالی، امامش کردند.
آیات 281-275 بقره قسمت اول بخش پنجم ● توضيح اينكه ربا خوار، مخبت ، و خارج از نظام صحيح زندگى است و چنين انسان مخبط، در عين اينكه مخبط است اينطور نيست كه هميشه عمل غير عادى را نمى بيند، براى اينكه لازمه اين فرض ، آن است كه صاحب آراء، و افكارى منظم باشد، عادى و غير عادى را تشخيص بدهد، و (مانند مستان مخمور كه درخت سرو را نى و نى را سرو مى بيند)، اين را به جاى آن و آن را به جاى اين بگيرد، بلكه عادى و غير عادى براى او بهم مخلوط شده ، نمى تواند اين را از آن تشخيص ‍ دهد، عادى آن عملى است كه او عادى بداند، و غير عادى آن عملى است كه او غير عادى تشخيص دهد، پس در نظر او عادى و غير عادى يكى است ، اگر او عملى را كرد عادى است ، وگرنه غير عادى ، عينا مانند شترى كه در راه رفتن مى لنگد، او در عين اينكه خلاف عادى راه مى رود، عادى را مثل خلاف عادت مى پندارد، بدون اينكه اين در نظرش بر آن مزيتى داشته باشد، پس او هيچ وقت مشتاق آن نيست كه از خلاف عادت به حال عادى برگردد (دقت فرمائيد). وضع ربا خوار عينا همينطور است ، چون او چيزى براى مدتى به ديگرى مى دهد، و در عوض همان را با مقدارى زيادتر مى گيرد، و اين عمل بر خلاف فطرت آدمى است ، چون فطرت كه پايه و اساس زندگانى اجتماعى بشر را تشكيل مى دهد حكم مى كند كه آنچه را كه آدمى دارد و از آن بى نياز است با آنچه كه ديگران دارند و او به آن نيازمند است معاوضه كند (آن مقدار، كه از مال خود مى دهد به همان مقدار از مال ديگران گرفته جاى خالى را پر كند، نه بيشتر بگيرد و نه كمتر) و اما اينكه مالى را بدهد، و عينا همان را بگيرد با چيزى زائد (از دو جهت غلط است ، اول اينكه مبادله اى صورت نگرفته ، ديگر اينكه زيادى گرفته )، و اين ، حكم فطرت و اساس اجتماع را تباه مى سازد، براى اينكه از طرف ربا خوار، منجر به اختلاس و ربودن اموال بدهكاران مى شود و از طرف بدهكاران ، منتهى به تهى دستى و جمع شدن اموالشان در دست ربا خوار مى گردد، پس ربا خوارى عبارت است از كاهش يافتن بنيه مالى يك عده ، و ضميمه شدن اموال آنان به اموال رباخوار. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 631 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○شب‌های ماه ذی‌القعده و ده شب اوّل ماه ذی‌الحجّه را که در پی آن است، قدر و غنیمت بدانید○□ □○خدای متعال فرمود: «وَ واعَدْنا مُوسىٰ ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَ أتْمَمْناها بِعَشْرٍ»  سوره ی اعراف- آیه ی ۱۴۲ □○ما سی شب با موسیٰ قرار گذاشتیم، بعد با ده شب آن را تکمیل کردیم. □○به بحث «شب» و نقش ویژه‌ی شب در سلوک إلَی الله و نِیل به لقاء و وصال الهی، در گذشته اشاره کرده‌ایم. □○بنا به روایات کسی نمی‌تواند به هدف سالکان، يعني قُرب و لِقاء و وصال الهی، دست پیدا کند؛ مگر با بهره‌گیری از مرکب شب؛ با سوار شدن بر این مرکب است که می‌توان به آن مقصد رسید. □○باز روایت داریم که ائمّه علیهم السلام فرمودند: کسی که به صلاةِ لَیل اشتغال نداشته باشد و نماز شب نخواند، شیعه‌ی ما نیست. البتّه شیعه مقام بلندی است. ما امیدواریم از دوستداران و مُحِبّین اهل‌بیت علیهم السلام، به‌شمار بیاییم. مقام تَشَیُّع، مقام سلمان و أباذر و یاران برجسته‌ی اهل‌بیت: است؛ ولی یکی از ویژگی‌های سلوک یک سالک، بلندهمّت بودن اوست؛ او به کم راضی نیست و دلش می‌خواهد یک دوست تمام‌عیار و يك شیعه‌ی راستین برای اهل‌بیت: باشد. ائمّه: هم فرمودند: شیعه‌ی ما نیست، مگر کسی که به مداومت بر نماز شب، موفّق است. □○ظاهر شب، زمانی است که خورشید غروب می‌كند و آسمان و فضای عالم تاریک می‌شود و این تاریکی تا طلوع فجر ادامه می‌یابد. این ظاهر لیل است؛ امّا لیل، باطنی هم دارد که فعلاً نمی‌خواهم وارد بحث آن شوم. □○خدای متعال با حضرت موسي علیه السلام سی روز وعده نگذاشت؛ سی شب وعده گذاشت. این موضوع نشان می‌دهد که وعده‌گاه ملاقات با خدای متعال، شب است و کسانی که می‌خواهند به دیدار خدا بروند؛ باید شب به سراغ خدا بروند. ○شب خیز، که عاشقان به شب راز کنند ○گِردِ بَر و بام دوست پرواز کنند ○هر در که به هر کجاست، شب بَر بَندند ○اِلاّ در دوست را، که شب باز کنند □○در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ۳۰ شهریور ۹۱○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●وقتی حضرت رضا علیه السّلام وارد نیشابور شدند، هر یک از علما و شخصیتهای سرشناس از حضرت علیه السّلام تقاضا کردند مهمان آنها شوند و به خانهی آنها تشریف ببرند. حضرت علیه السّلام فرمودند: من افسار شتر را رها میکنم، در هر منزلی که شتر زانو زد و نشست، من به آنجا میروم. یک پیرزن فقیر وقتی این را شنید، به خود گفت شاید شتر حضرت جلوی خانهی من زانو بزند و حضرت علیه السّلام به خانهی من تشریف بیاورند، لذا خانهاش را آب و جارو کرد و سماورش را آتش کرد و به انتظار نشست. شتر حضرت علیه السّلام جلوی خانهی همین پیرزن زانو زد و حضرت علیه السّلام مهمان او شدند. □●قربان این شاید که از هزارها یقین بهتر است. این شاید مال محبّت است. محبّت چیست که شایدش از یقین بهتر است؟ □●مصباح الهدی | ص ١٢٨●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○پیش‌گویی قرآن درباره پرتاب ماهواره درسته؟○□ □آلوسی، مفسر شهیر اهل تسنن در تفسیر روح‌المعانی گفته منظور از سلطان در آیه‌ی: «يَٰمَعْشَرَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ إِنِ ٱسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا۟ مِنْ أَقْطَارِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ فَٱنفُذُوا۟ ۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَٰنٍۢ»[رحمن:۳۳]، عبارت است از وسیله نفوذ به اقطار آسمان و زمین به خاطر پیشرفت‌های علمی بشر. اما علامه طباطبایی مخالف این دیدگاه است و می‌گوید: □«لا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطانٍ»- يعنى قادر بر نفوذ نخواهيد بود مگر با نوعى سلطه كه شما فاقد آن هستيد و منظور از سلطان، قدرت وجودى است... بعضى از مفسرين گفته اند: مراد از نفوذى كه در اين آيه نفى شده نفوذ علمى در آسمان‌ها و زمين و دستيابى به اقطار آن دو است (و نتيجه گرفته اند كه آيه شريفه پيشگويى از آينده است كه روزى بشر قدرت نفوذ علمى پيدا میكند و به اقطار آسمان‌ها دست می یابد) ليكن سياق آيه با اين معنا سازگار نيست (چون در اين آيات گفتگو درباره قيامت است و در وسط چنين گفتگويى ناگهان به مسأله اى از مسائل دنيا پرداختن درست به نظر نمیرسد) □○المیزان،‌ذیل آیه شریفه○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" پاسخ به پرسشهای جهانی "○□ ○حال ما در حالت هجران و ابرام رقیب ○جمله می داند خدای حال گردان غم مخور □این بیت احساسی را که هزاران تن ممکن است در مرحله ای از زندگی در دل داشته باشند پاسخ می دهد. چه بسیار که آدمیان از خود می پرسند که آیا خداوند هستی از وضع و احوال سخت ما در این دامگاه عالم خاک باخبر است؟ و پاسخ حافظ این است که البته باخبر است و همین خبر که او می داند مایۀ تسلای خاطر ماست، افزون بر اینکه چه بسیار موهبت ها در نقاب محنت ها به آدمی روی می کند و از همه خوش تر این بشارت است که: ○شنیده ام که بر این طارم زراندود است ○خطی که عاقبت کار جمله محمود است ○ز تاب قهر میندیش و ناامید مباش ○که زیر سایۀ جود است آنچه موجود است ○بسا قفلا که بندش ناپدید است ○چو وابینی، نه قفل است آن کلید است □○برگرفته از پیشگفتار کتاب " گنجینه آشنا " به قلم حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□حضرت حجت روحی فداه غیب محض است. عوالم ائمه اطهار علیهم السلام عوالم ظهور بود اعنی آن حضرات مظهر اسم الظاهر بودند اما حضرت مهدی موعود موجود روحی فداه مظهر اسم مستأثره مکنون مخزون مصون است که به کنه اش برای احدی ظهور نکرده است...
آیات 281-275 بقره قسمت اول بخش ششم ● و استدلالى قوى و بجا عليه ربا خواران با استفاده از سخن خودشان ، در آيه شريفه اين كاهش و نقصان ، از يك طرف ، و تكاثر اموال از طرف ديگر، نيز منجر به اين مى شود كه به مرور زمان و روز به روز خرج بدهكار و مصرف او بيشتر مى شود، و با زياد شدن احتياج و مصرف ، و نبودن درآمدى كه آن را جبران كند روز به روز خرج بيشتر مى شود، و ربا نيز تصاعد مى يابد و اين تصاعد از يك طرف ، و نبودن جبران از طرف ديگر، زندگى بدهكار را منهدم مى سازد. و اين خود خبطى است كه رباخوار مبتلاى به آن است ، مانند خبطى كه جن زده مبتلاى به آن است ، براى اينكه معاملات ربوى او را در آخر دچار اين خبط مى كند، كه فرقى ميان معامله مشروع يعنى خريد و فروش ، و معامله نامشروع يعنى ربا نگذارد، و وقتى به او بگويند: دست از ربا بردار و به خريد و فروش بپرداز، بگويد: چه فرق هست ميان ربا و بيع و چه مزيتى بيع بر ربا دارد تا من ربا را ترك كنم ، و به خريد و فروش بپردازم ، و لذا خداى تعالى به همين سخن رباخواران (كه چه فرق هست ميان بيع و ربا)بر خبط آنان كرده است . و اين استدلالى است قوى و بجا، براى اينكه ربا تعادل و موازنه ثروت را در جامعه به هم مى زند، و آن نظامى را كه فطرت الهى به آن ، راهنمائى مى كند و بايد در جامعه حاكم باشد، مختل مى سازد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□●توصیه‌ی آیت‌الله بهجت به حجاج بیت‌الله ‌الحرام: «دعا برای نابودی آل‌سعود در سرزمین وحی»●□ □● : حاج‌آقا! فردا ان‌شاءالله عازم حج هستیم و نائب‌الزیارة ان‌شاءالله. □●آیت‌الله بهجت قدس‌سره: وفّقکم‌الله ان‌شاءالله، جزاکم‌الله ان‌شاءالله. خداوند ان‌شاءالله توفیق دهد [که] حجّ مقبول انجام دهید و در همانجا هم دعا کنید که قِرَده(بوزینه‌ها) و خنازیر(خوک‌ها) [منظور آل‌سعود] از حرمین شریفین بروند. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○مکرّر اندر مکرّر استاد علامه ( رضوان‌الله‌سبحانه‌و‌‌تعالی‌علیه) را در خیابان و یا صحن مطهّر و غیر این جاها ملاقات می‌کردم، از خدمتشان استمداد و کمک می‌خواستم می‌فرمودند: « کلید سعادت در مراقبه است». □○اقبانوس علم و معرفت، محمد کریم پارسا، ص۲۶۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●از خاطرات زيارت امام علیه‌السلام (خاطراتی از استاد علی صفایی حائری)□■ ■بخش زيبايى از حيات طيبه او به سفرهاى تعلق دارد. چرا كه پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مى‌رساند. ■مى‌گفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مى‌گيرد، روح با يك نيت بد سياه و كدر مى‌شود. به همين خاطر به امام رضا(علیه السلام) پناه مى‌برد. كه در زيارت يكشنبه حضرت زهرا(علیا السلام) آمده است: «انا قد طهرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مى‌شويم. ■مى‌گفت: زيارت امام رضا(علیه السلام) مثل حمام است. و با اين نياز به درگاه امام(علیه السلام) مى‌شتافت. روزى يكى از مريدان مشهدى گفته بود: بياييد منزل ما خالى است. ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيد و پاسخ شنيد كه مثلا: نخ ريسى! فرمود: دور است. من جايى دور و بر حرم مى‌خواهم. پرسيدند: چرا اين‌قدر نزديك؟ فرمود: آخر آلوده‌ها لب حوض مى‌نشينند! ■آن قدر يقين به رافت و دست گشايش‌گر آقا داشت كه وقتى گدايى در نزديكى حرم امام رضا(علیه السلام) از او چيزى خواست، با آن همه دست و دل‌بازى محل نگذاشت و اعتنايى به او نكرد.. و وقتى اصرار فقير را ديد، فرمود: بى‌سليقه‌اى! آدم در كنار دريا از يك پيت حلبى آب نمى‌خواهد! @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □سرور من، به هر صورت هست باید از #عادت دربیائیم و اگر در نیامدیم ما را از عادت
□الان با این خو کرده اند؛ شبانه روز می خورند، می خوابند، راه می روند و با هم صحبت می کنند (منتها آنها به نحوی و ما به نحوِ دیگر)، و همینطور مشغول اند و در گردش اند و مشغول بازیگری ظاهری اند، با این تفاوت که آنها حیوان آفریده شدند و ما به عنوان انسان، یعنی موجودی که این قوه را داریم که خود را به انسانیت برسانیم. □بعد به ما می فرمایند که شما باید از این خُلق و خوی حیوانی تان بمیرید، بشوید، بشوید، به متلبّس شوید! که آن موقع که از مادر متولد شدید شما بوده است، یعنی شما قبل از تولد از مادر که زمینه گرفتید از جمادیت درآمدید، از نباتیت درآمدید، جماد بودید به صورت نطفه، بعد متولد شدید و نبات شدید و در رحم مادر نبات بودید و به صورت جسمی در چهار ماه و ده روز و نه ماه، و الان به صورت یک نهال رشد یافته هستید، حالا ما می خواهیم شما را از این مادر متولد کنیم که این، تولدِ حیوانی شماست. □بعد از این تولد اوّلی، حالا می خواهیم شما را تولّد ثانی بدهیم؛ تولّد ثانی این است که از خُلق و خوی حیوانی زائیده شوید! که حالا این به دو نحو است؛ یک نحو به اختیارِ خود زائیده شدن است که زحمت می کشید و به راه می افتید و تن به کار می دهید، خودمان را در اختیار قرار می دهیم و به حقیقت می گوئیم که آمدیم تا آن بزرگان ما را متولّدمان کنند؛ آرام آرام با تحصیلِ علم و عمل که دو جوهرِ انسان ساز هستند ما را از خُلق و خوی حیوانی مان درآورند و انسانمان کنند، این می شود موتِ اختیاری، یعنی آقا به اختیار خودش آمده از خلق و خوی حیوانی در آمده است. □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
●توصیۀ بزرگان سیر و سلوک در چهلّه نشینی● ●روزهای دوشنبه و چهارشنبه سورۀ تکاثر را چهل بار بخوانید. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
●توصیۀ بزرگان سیر و سلوک در چهلّه نشینی● ●روزهای دوشنبه و چهارشنبه سورۀ تکاثر را چهل بار بخوانید.
●تفسیر سوره تکاثر - تفسیر المیزان● ●بيان آيات ●توبيخ شديد مردم در جمع مال و نفرات ●تخطئه و تهديد متكاثران ●توضيحی‌ دربارۀ نعمت و استفاده از آن در راه اطاعت و سؤال از آن در قيامت ●چند روايت دربارۀ شأن نزول سورۀ تكاثر ●رواياتی ‌بيانگر اینکه مراد از نَعیم حضرت محمّد و آل او عليهم السّلام يا ولايت اهل‌بيت عليهم السّلام است ●رابطه بين نعمت بودن نعمت‌ها و هدايت دينی‌ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○خداوند در آخرت از آب و نان از مؤمن بازخواست نمیکند، بلکه از محبّت بازخواست میکند که آن را کجا مصرف کردی. لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَن النَّعیمِ (اَلوِلایَةِ): همانا در آن روز از نعیم (ولایت و محبّت) مورد بازخواست قرار میگیرید. □«عارف بالله حاج اسماعبل دولابی»□ □○مصباح الهدی تالیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○مرحوم علامه طباطبایی (رحمه‌الله‌علیه) درباره این سروده می‌فرماید: «در ایام تحصیل که در نجف بودم، مدتی ارتباط با ایران به سختی برقرار بود که موجب نبود زمینه مالی و کمبود وسایل اولیه رفاه می‌شد. علاوه بر آن گرمی هوا در نیمی از سال مشکلات بیشتری به وجود می‌آورد. به همین جهت روزی خدمت علامه رحمت الله علیه رسیدم و قصه دل با او گفتم، ایشان نصایحی فرمودند. وقتی از خدمت استاد بازمی‌گشتم ‌چنان سبکبار بودم که انگار در زندگی هیچ‌ غم و غصه‌ای ندارم و مضمون پند ایشان را به صورت شعری درآوردم.» ○دوش که غم پرده ما می‌درید ○خار غم اندر دل ما می‌خلید ○در بَرِ استاد خرد پیشه‌ام ○طرح نمودم غم و اندیشه‌ام ○کاو به کف آیینه تدبیر داشت ○بخت جوان و خرد پیر داشت ○پیر خرد پیشه و نورانی‌ام ○برد ز دل زنگ پریشانی‌ام ○گفت که «در زندگی ‌آزاد باش! ○هان! گذران است جهان شاد باش! ○رو به خودت نسبت هستی مده! ○دل به چنین مستی و پستی مده! ○زانچه نداری ز چه افسرده‌ای ○و زغم و اندوه دل آزرده‌ای؟! ○گر ببرد ور بدهد دست دوست ○ور بِبَرد ور بنهد مُلک اوست ○ور بِکِشی یا بکُشی دیو غم ○کج نشود دست قضا را قلم ○آنچه خدا خواست همان می‌شود ○وانچه دلت خواست نه آن می‌شود □○زمهر افروخته، تالیف علی تهرانی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □هستی به خوبان تابید و سایه شان ایجاد شد. از جمالشان آخرت درست شد و از جلال و کمالشان دنیا درست شد. در برابر جلال باید ادب پیشه کرد. احکام شرع همان آدابند. به جمال که رسیدی، فقط نگاه کن. پیغمبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: مَن رَآنى فَقَد رَأَی الحَقَّ: هر کس مرا دید، حقّ را دیده است. □دنیا سایه ی آخرت است. وقتی به قیامت برسیم، سایه ای نخواهد ماند. پیامبر ما چون قیامتی بودند، سایه نداشتند. در قیامت خورشید بالای سر است و سایه ای نخواهد بود. □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
○تب را علاج آب بودوین عجب که من ○می سوزم از تبی که علاجش به خاک توست @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□قرائت چهل زیارت عاشورا تاشب اول محرم هدیه به حضرت زهرا سلام الله علیها □چهل روز زیارت عاشورا بخوانیم به نیابت امام زمانمان... چهل روز گناه نکنیم... تا به ما روزی ماه محرم داده شود... تا اجازه ی گریه و اقامه ی عزای امام حسین علیه السلام رابه مابدهند
□حضرت ابراهیم در تمام عمرش در وادی طلب گام بر داشت. او بت‌های بیرونی و درونی را شکست و این وادی طلب او را به جایی برد که إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ. در نهایت تمام وجود او توجه می‌شود. روش، روش عقلی و روش طلب و جستجو است. حضرت خلیل حقیقتا طالب واقعی حق بود و راه طلب را نشان داده است. او بت‌ها شکسته و از ستاره‌ها، ماه و خورشید گذشته است. بت‌های ظاهری را داعش هم می‌تواند بشکند. بتی که نمی‌توان آن را با هیچ چیزی نابود کرد، بت ذهن و عادت است. □من گرفتار ذهنیتم هستم. چه کسی می‌تواند من را از ذهنیتم در آورد؟ فقط خودم می‌توانم بت‌های ذهنیم را بشکنم. هر وقت بت‌های ذهنیم را بشکنم، حضرت خلیل هستم. حتی گاهی عقاید دینی بت است. این به معنی بی‌دینی نیست. عارف بی‌دین نیست، بلکه از عقایدش بت نساخته است. گاهی خود توحید انسان، بت ذهنی است. خدای عارف منجمد نیست و هر لحظه فرق می‌کند و جلوه ای دارد. □حضرت خلیل می‌خواست این بت‌ها را بشکند. چرا داعش مجسمه‌ها را می‌شکند؟ چون آن‌ها را بت می‌داند. بت بزرگ در ذهن ابوبکر بغدادی است و خودش بت بزرگ است. گاهی فیزیک و گاهی فلسفه ملاصدرا برای من اصل و بت می‌شود. توحید خیلی سخت است. باید همین طور بت‌ها را بشکنیم. چقدر بشکنیم؟ ما سوی الله را باید بشکنیم. اگر همه چیز را شکستیم، چه باقی می‌ماند؟ اذا تمّ الفقر فهو الله. در تمامیت فقر، خدا است. پیامبر نیز می‌فرماید؛ الفقرُ فخری. پیامبر نیز این فقر را می‌گوید. آیا نداشتن نان و پول افتخار است؟ وقتی پیامبر گفت؛ الفقر فخری، وقت الهی پیدا کرد. □غلامحسین ابراهیمی دینانی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○زیارت امام رضا علیه السلام از دور و نزدیک○□ □۲۳ ماه ذیقعده، یکی از دو نقل علیه السلام در سال ۲۰۳ هـ ق است. یکی از نقل ها، آخر ماه صفر و نقل دوم همین ۲۳ ذیقعده است. البتّه ۲۳ ذیقعده روز زیارتی مخصوصه‌ی علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا علیه السلام است و تأکید شده که اهل مراقبه در آن روز چه از نزدیک و چه از دور حضرت را زیارت کنند. خود این تعبیر از نزدیک و از دور هم تعبیر قابل تأمّلی است. □گاهی نزدیکی و دوری به لحاظ مکانی است؛ یعنی عدّه ای توفیق پیدا می کنند به مشهد مشرّف می شوند و در حرم علیّ‌بن‌موسی الرّضا علیه السلام عرض ادب و ارادت و سلام خودشان را تقدیم می کنند. بعضی هم موفّق نمی‌شوند و از شهرها و سرزمین های دیگر به محضر آن بزرگوار سلام می کنند. این یک معنای زیارت نزدیک و دور است؛ امّا معانی متعدّد دیگری هم دارد. □یکی دیگر از معانی آن، نزدیکی و دوری باطنی و معنوی است؛ یعنی چه کسی که خودش را نزدیک می بیند و چه کسی که خودش را خیلی دور می بیند، خیلی محروم و آلوده می بیند، او هم خود را از عرض ادب و سلام به محضر حضرت محروم نکند. گفت: □بنازم به بزم محبّت که آنجا □گدایی به شاهی مقابل نشیند □خود زیارت هم معانی مختلفی دارد؛ همین ادبِ تقدیمِ سلام به محضر امام معصوم را زیارت حضرت می گویند؛ ولی حقیقت زیارت چیز دیگری است. حقیقت زیارت، دیدن است. □اگر فرمودند زیارت علیّ‌بن موسی الرّضا علیه السلام در این روز مؤکّد است، یعنی سعی کن خود حضرت را زیارت کنی؛ نه اینکه بروی مرقد حضرت را ببینی؛ خود حضرت را ببین! سعی کن حقیقت نورانی حضرت را در باطن خودت ملاقات کنی؛ ان شاءالله. □استاد مهدی طیب□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ توصیه‌هایی از آیت‌الله بهجت در باب زیارت حضرت ثامن‌الأئمه علیه‌السلام به مناسبت ۲۳ ذی‌القعده، روز زیارتی حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام○□ □○اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما بوجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید. □○زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید. اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه‌السلام اذن دخول می‌طلبید و می‌گویید: «أ أدخُلُ یا حجةَ الله؛ ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟» به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه‌السلام به شما اجازه داده است. □○همه زیارتنامه‌ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین‌الله مهم است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. □○کسی وارد حرم حضرت رضا علیه‌السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می‌باشد. نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین سلام‌الله‌علیهم را یک‌یک با سلام ذکر می‌فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار، خود مولایمان امام زمان سلام‌الله‌علیه و ارواحنا له الفدا می‌باشد. □○ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ما شاء الله به تحقق پیوسته! یکی از معاودین عراقی(ایرانیان ساکن عراق) غدّه‌ای داشت و می‌بایستی مورد عمل جراحی قرار می‌گرفت. خطرناک بود. از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیها‌السلام را در خواب دید که به وی فرمود: « غده خوب می‌شود؛ احتیاج به عمل ندارد». ارتباط خواهر و برادر را ببینید! از برادر خواسته، خواهر جوابش را داده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
□○اعتماد به نفس، حرف درستی نیست!○□ □علامه در المیزان می‌گوید: آن چیزى است که خداى تعالى آن را فضیلت بداند، پس این که غربی ها میگویند آدمى باید اعتماد به نفس داشته باشد و بعضى از نویسندگان ما نیز دنبال آنان را گرفته اند؛ حرف درستى نیست؛ چون دین خدا چنین چیزى را به عنوان فضیلت نمی شناسد و آنچه را که خداى تعالى در قرآن کریمش فضیلت دانسته، اعتماد به خدا و افتخار به بندگى اوست. قرآن میفرماید: «الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ» و نیز فرموده: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً» و باز فرموده: «إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً» و آیاتى دیگر. □آیت الله جوادی آملی که مدال شاگردی علامه طباطبایی(ره) را بر سینه دارد ضمن قبول و تایید نظر علامه در مورد اعتماد به نفس به برخی آیات که علامه از آنها نام نبرد اشاره می کند و با استناد بر آنها نظر استاد خود را استحکام بیشتری می بخشد. مهم ترین آیه ای که ایشان به آن استدلال می کنند آیه زیر است: «قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ» به مردم بگو که من نماز و تمامى عبادات و زندگیم و جمیع شؤون آن از قبیل اعمال و اوصاف و همچنین مرگم؛ خلاصه هر آنچه که در ظاهر مربوط به من است در واقع همه و همه از آنِ خداوند متعال است و من صاحب چیزی نیستم. □آیت الله جوادی با استناد به این آیه و مانند آن می فرماید: با این حساب دیگر چیزی برای بنده نمی ماند تا به آن اعتماد یا تکیه کند. □○المیزان ج۴ ص۳۷۴ بیانات معظم له در درس تفسیر○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□آیا اخلاق برای مومنین است یا انسان ملحد نیز می‌تواند اخلاقی باشد؟ اخلاق لزوما تابع دین نیست. پتر کبیر که یک ماتریالیست بود و برای نجات شخصی خودش را در رودخانه انداخت. تعریف اخلاق چیست؟ اگر اخلاق فعلی است که فی حد نفسه تحسین‌برانگیز باشد، آیا حرکات یک رقاص که تحسین برانگیز است، اخلاقی است؟ پس فعل تحسین برانگیز نیز لزوما اخلاقی نیست. □کانت اخلاق را چیزی می‌داند که همه خوب می‌دانند. او معتقد است که اگر راستی بگوییم که ضرر داشته باشد، باید راست بگوییم. اسلام با این نظر موافق نیست و بر این اساس سعدی می‌گوید؛ دروغ مصلحت‌آمیز به ز راست فتنه‌انگیز است. در نظر کانت اخلاق فعلی است که اگر انجام دهم و دیگران نیز آن را انجام دادند، ناخرسند نباشم. اگر کسی کار خلافی انجام دهد و دیگران نیز آن را انجام دهند، ناخرسند نیست. پس خرسند شدن نیز لزوما اخلاقی نیست. □آیا می توان اخلاق را فعلی که منجر به آسودگی وجدان می ‌شود تعریف کرد؟ دزدی از یک انسان پولدار که باعث آسودگی وجدان می‌شود، یک فعل اخلاقی نیست. آیا بی‌حجابی زنان در دنیا مطلوب است؟ اگر اختلاف هست، پس ملاک چیست؟ آیا اخلاق تابع اراده الهی است؟ آیا علی‌الاطلاق هر انسانی که مقید به شرع نیست، اخلاقی است؟ آیا اخلاق حسن و قبح عقلی است؟ مادامی که معنی خوب و بد معلوم نشود، نمی‌توان از اخلاق سخن گفت. پس قبل از اخلاق باید بدانیم که ملاک خوب و بد چیست و چه کسی خوب و بد را می‌شناسد. □غلامحسین ابراهیمی دینانی□ @mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 281-275 بقره قسمت دوم بخش اول ● پنج نكته در آيه ((الذين ياءكلون الربا...)) از اين بيان پنج نكته روشن مى گردد: نكته اول اينكه : مراد از قيام در جمله ((لا يقومون الا كما يقوم ...)) مسلط بودن بر زندگى و بر امر معيشت است ، چون اين معنا هم يكى از معانى قيام است ، كه در استعمالات اهل زبان معنائى مشهور و شايع است و در قرآن كريم در موارد متعددى آمده از آن جمله موارد زير است : ((ليقوم الناس بالقسط)) تا جامعه ، بر مبناى عدل استوار شود. ((ان تقوم السماء و الارض بامره )) (اينكه آسمان و زمين به امر او استوار شود). ((وان تقوموا لليتامى بالقسط)) (تا درباره ايتام به عدل قيام كنيد). و اما قيام به معناى ايستادن كه مقابل نشستن است بدون شك مناسب با مورد آيه نيست و آيه شريفه با آن ، معناى درستى نمى دهد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 632 نكته دوم اينكه : مراد از ((خبط ناشى از مس شيطان ))، حركات نامنظم جن زدگان در حال بيهوشى و يا بعد از آن نيست ، و مفسرينى كه كلمه نامبرده را به اين معنا گرفته اند اشتباه كرده اند، زيرا اين معنا با هدف آيه سازگار نيست ، چون غرض آيه اين است اعتقاد رباخوار را در اينكه فرقى ميان بيع و ربا نيست بفهماند و عمل او را كه بر اساس اين اعتقاد انجام مى دهد تخطئه كند، و حاصلش اين است كه افعال رباخوار، افعال اختيارى است كه از اعتقادى غلط سر مى زند، و اين چه ربطى به جست و خيزهاى يك شخص مصروع و غش كرده دارد، پس برگشت معناى آيه به همان بيانى است كه ما كرديم و گفتيم : مراد اين است كه رفتار رباخوار در مورد امر معاش و زندگى به رفتار جن زده و ديوانه اى مى ماند كه خوب را از بد تميز نمى دهد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○اعمال روز بیست و پنجم، روز «دحو الارض»○□ □کار مهم در این ماه آگاهی از نعمتهایی است که خداوند در روز «دحو الارض، گسترش زمین» به بشر ارزانی داشته است. زیرا آگاهی از نعمت و کم و کیف آن اولین مرتبه شکر است. همانگونه که در روایات بر این مطلب تصریح و در علم اخلاق ثابت شده است. در روایات زیادی آمده است که در بیست و پنجم ذی القعده کعبه نصب گردیده، زمین گسترده شده، آدم پایین آمده، خلیل و عیسی علیهما السّلام متولد شدند و رحمت پخش شده است. □از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت شده است که فرمودند: «اولین رحمتی که از آسمان به زمین نازل شد، در بیست و پنجم ذی القعده بود. کسی که این روز را روزه داشته و شبش را به عبادت بایستد، عبادت صد سال را که روزش را روزه و شبش را در عبادت باشد، خواهد داشت. هر گروهی که در این روز برای ذکر پروردگار بزرگشان گرد هم آیند، پراکنده نمی گردند مگر این که خواسته آنان داده می شود. در این روز یک میلیون رحمت نازل می شود که نود و نه هزار تای آن برای روزه داران این روز و عبادت کنندگان این شب خواهد بود». □○المراقبات○□ @mohamad_hosein_tabatabaei