eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●به مناسبت ختمی صلوات الله علیه وآله●■ ، ■«سُبْحانَ الَّذي أَسْري بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَي الْمَسْجِدِالْأَقْصَي  الَّذي بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا» (اسراء| ۱) ■انبیاء دیگر فرمودند: « إنّی ذاهبٌ إلی ربی» (صافات | ۹۹) «انّی مهاجرٌ إلی الله »(عنکبوت| ۲۶) و رسول ما را ذات ربوبی سیر داد چون عبد او بود و کسی که عبد ذات احدی باشد از خود هیچ خودیتی ندارد تا سیر را به خود نسبت دهد. « بعبده» هم بیانگر این است که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله، عبد هویت مطلقه ی غیب الغیوبی است و هم سیر دهنده و سیر و سیر شونده یک حقیقت واحد هستند که توحید حاکم بر هستی توحید صمدی لم یلد و لم یولد و « هو معکم أینما کنتم» (حدید| ۴) می باشد. ■●لیلاً: سیر الانسان فی اللیل و من اللیل و الی اللیل●■ ■« »: آغاز سیر عروجی انسان در نشئه ی طبیعت است که انزل مراتب وجود در قوس صعود می باشد. و آن لیل و ظلمت محض است. هر مرتبه ی مادون نسبت به مرتبه ی مافوقش لیل می باشد. ■« »: سیر عروجی از نفس جزئیه ظلمانی انسانی است که انزل مراتب وجودی انسانی است «وَ مَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»(نساء| ۱۰۰) این بیت ظلمانی نفس آدمی است. ■« »: یعنی مسجد الاقصی و مقام لیلة القدر ( الی الله و رسوله) می باشد. مسحد الحرام حقیقت قلب خاتم، ملکوت کل و بیت المعمور نظام هستی است و مسجد الاقصی مقام جبروت، لیلة القدر و یا مقام لاهوتی است که «بارکنا حوله». ■●علی نقطه آغاز وجود ،ص ۶۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○بحث روايتى سوره توحید○□ #تفسیرالمیزان □در #كافى به سند خود از محمد بن مسلم از امام #صادق (عليه ا
□○بحث روايتى سوره توحید○□ □و در كتاب به سند خود از بن نباته از (عليه السلام) روايت آورده كه در ضمن فرمود: خداى عزوجل همان (قل هو الله...) است و در كتاب به سند خود از امام (عليه السلام) روايت كرده كه در حديث فرمود: خداى تعالى به آن جناب - يعنى به خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) - فرمود:  (قل هو الله احد) را همانطور كه نازل شده بخوان، كه اين سوره و من است. □ : و نيز به سند خود از بن جعفر روايتى در اين روايت آورده. و در المنثور است كه در كتاب خود از ابن عباس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) روايت كرده كه فرمود: سوره (قل هو الله احد)  قرآن است.(۲) @mohamad_hosein_tabatabaei
□چرا خداوند به پیغمبر در گفت: " بلّغ ما اُنزل الیک" «آن چه به تو نازل شده است به مردم بیان کن و برسان»؟ □چون آن چه به عنوان باید از طریق پیامبر گفته می شد، پیش از آن گفته شده بود؛ اما چون به بیان نیامده بود، درقلمرو دین قرار نگرفته بود. دین آن هایی را می گویند که بیان شده باشد و گرنه، پیامبر حقایق فراوانی را در معراج گرفته است اما همه ی آن حقایق را بیان نکرد. □حتی حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: جدّ ما، با احدی در کنه آن چه با خود یافته بود سخن نگفت. □پس معلوم است یافته های حضرت خاتم که هنوز به بیان نیامده است، با احدی مطرح نشده است. □خلافت و علی(علیه السلام) در پیامبر بیان شده بود، روز تنها اظهار آن بود. پیامبر «من کنت مولاه» را از قبل گرفته بود ونه در روز غدیر. □در واقع، آن را در معراج هایش گرفته بود. در واقع تا قبل از غدیر، فقط آن ها را به بیان نیاورده بود، نه این که از آن مطلع نباشد. لذا ما تبلیغ را از مقام اظهار می گیریم نه مقام ایجاد. □پس، از آیه ی "یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّک"َ ما این گونه استظهار می کنیم که مقام است، نه این که خداوند به پیامبر بگوید روز غدیر علی را از طرف ما جعل کن؛ چرا که این جعل را پیامبر از قبل از خداوند گرفته بود. این غدیر تنها مقام تبلیغ است. یعنی آن چه را قبلا گرفته ای و تا کنون مخفی داشته ای رابیان کن. □خلافت علی (علیه السلام) و فرزندانش به همان جعلی است که رسالت پیامبر است، لذا غدیر را می گیریم. یعنی به همان جعل رسول الله به مقام نبوت و رسالت، امیرالمومنین هم به مقام خلافت مجعول است. □●سخنرانی استاد صمدی آملی●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●سيری در حوادث ٦٣ سال عمر پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) _ بخش دوم●■ ■●سال های عمر پیامبر در
■●سيری در وقايع ٦٣ ساله عمر پيامبر اكرم صلی الله عليه و اله و سلم (بخش سوم)●■ ■●پیامبرصلی الله علیه وآله به سن چهل سالگی می رسند و آن حادثه عظیم یعنی پیامبر و نزول نخستین آیات وحی در غار حرا بر پیامبراکرم ص در ٢٧ ماه رجب رخ می دهد. قبلا اشاره کردیم که نبوّت انبیاء برای عوالم قبل است، آنچه در این عالم رخ می دهد آنها یعنی آغاز شروع فعّالیّت های پیامبرانه ی آنهاست. پیامبر ص در شهر مکّه بعد از بعثت، به صورت مخفیانه دعوت خودشان را آغاز کردند. طی سه سال تک تک چهره های مستعد را شناسایی می کردند و به اسلام تبلیغ می کردند. طبیعتاً نخستین مرد از مردان که به رسول الله ص ایمان آورد، امیرالمؤمنین ع و نخستین زن خدیجه س بود و این دو همه ی هستی شان را پای دفاع از مکتب رسول الله ص و رسالت آن بزرگوار گذاشتند. ■●پیغمبراکرم ص در چهل وسه سالگی دعوت خودشان را علنی کردند و با علنی شدن دعوت حضرت، موج مخالفت و دشمنی علیه آن بزرگوار از سوی مشرکین و اهل کتاب برخاست. یهودیان، مسیحیان و بت پرستان علیه پیامبر ص دست به دست هم دادند و شرایط بسیار سختی را ایجاد کردند؛ یاران پیامبرص را که شناسایی می کردند زیر شکنجه ها از پا در می آوردند. نخستین شهدای راه اسلام، یاسر، همسر او سمیّه و عمّار فرزند آن دو بودند. عمّار تا یک قدمی شهادت رفت و بعد با تقیّه ای که کرد از شهادت نجات پیدا کرد. به هر تقدیر فشار شدید مشرکین سبب شد که پیغمبراکرم ص به مؤمنان خودش پیشنهاد کند که از سرزمین مکّه هجرت کنند و حدود هشتاد و چند نفر به امر پیامبر ص از مکّه به رفتند؛ این نخستین در تاریخ اسلام است. ■●پیغمبراکرم ص حدوداً پنجاه ساله بودند که ماجرای محاصره ی مسلمانان شکل گرفت. مکّیان تحریم بسیار شدیدی علیه پیامبرص و یاران ایشان اعمال کردند و آن ها را به تعبیری در شعب ابیطالب زندانی، بایکوت و از همه امکانات زندگی محروم کردند؛ بلکه بتوانند اینها را تسلیم خودشان کنند. سه سال پیامبر و یارانش در سخت ترین شرایط در شعب ابیطالب به سر بردند. ■●پیغمبراکرم ص حدوداً پنجاه ودو ساله بودند که تحریم شعب شکست و پیامبر ص و مسلمانان امکان پیدا کردند که به داخل شهر و داخل منزلهای خودشان در مکّه برگردند؛ امّا رهایی از این تنگنا، در پی خود دو حادثهی بسیار سنگین و غمبار داشت. در سال دهم هجرت، ابتدا عموی پیامبر، مؤمن به پیامبرص و حامی و مدافع پیامبر در شهر مکّه و پس از چند روز همسر باوفای پیامبر که همه ی دارایی و هستی خود را ایثارگرانه به پای اسلام و پیامبر ریخت و در شرایطی که به شدّت تنگ دست زندگی می کرد از این عالم به عالم دیگر کوچ کردند. هر دو رفتند و پیامبر ص هم حامی خود ابوطالب و هم همسر خودش خدیجه را از دست داد و داغ سنگین درگذشت این دو بزرگوار قلب پیامبرص را به شدّت می¬فشرد و پیامبرص غمگین و محزون بود. سال دهم بعثت پیامبرص به عام الحزن مسمّی شد و نام گرفت. ■●در همین سال ماجرای رسول الله ص پیش می آید. در حالی که پیامبرص دم درب اُمّ هانی، خواهر امیرالمؤمنین ع بودند، معراج رسول الله پیش آمد. قرآن کریم را در دو مرحله ی سفرش بیان کرده است؛ یکی در آیات نخستین سوره ی «سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى» که سیر زمینی و افقی معراج است و بعد سوره ی که سیر عمودی معراج و رفتن به عوالم بالاست. «ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّی فَکَانَ قَابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنَی» در سفر معراج عمودی آن ماجرای عظیم پیش آمد، خدای¬متّعال برای پیامبرص میهمانی و ضیافتی در جوار قرب خودش، جایی که هیچ مَلک مقرّبی به آن راه نداشت برپا کرده بود و پیامبر تحفه¬ی عظیمی برای مؤمنین و مسلمانان از سفر همراه خودش آورد. معراج هم از آن ماجراهای رمزآلود و بسیار عمیق و عظیم است که جای بسیار تأمّل دارد، خیلی حقایق بلند عرفانی در این ماجرای معراج قابل دستیابی است و مطالعه ی احادیث معراجیّه خیلی درس آموز و ارزشمند است. ■●استاد مهدی طيب●■
□○آیه های ۹ ، ۱۰، ۱۱ ، ۱۲، ۱۳ ، ۱۴سوره از تفسیر المیزان○□ □ارايت الذى ينهى □عبدا اذا صلى □ارايت ان كان على الهدى □او امر بالتقوى □ارايت ان كذب و تولى □الم يعلم بان اللّه يرى □○اين  آيه جنبه مثل دارد، و مى خواهد به عنوان نمونه چند مصداق از انسان را ذكر كند، و نيز به منزله زمينه چينى است براى تهديد صريحى كه بعدا به عقاب نموده، عقاب كسانى كه از اطاعت او نهى مى كنند، و نيز زمينه است براى امر به عبادتش. □○و مراد از كه نماز مى خواند به طورى كه از آخر آيات بر مى آيد خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) است، چون در آخر آيات آن جناب را از اطاعت آن شخص نهى نموده، امر به سجده اش و به نزديك شدنش مى فرمايد. □○توضيحى راجع به نماز قبل از شب معراج وقبل از نزول قرآن كه از آيه: (ارايت الذى ینهی عبدا اذا صلّى) استفاده مى شود و بنابر اين فرض كه سوره مورد بحث اولين سوره نازل شده از قرآن باشد، و نيز بنا بر اينكه از اول تا به آخر سوره يكباره نازل شده باشد، سياق اين آيات دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) قبل از قرآن نماز مى خوانده، و همين معنا دلالت دارد بر اينكه آن جناب قبل از رسيدنش به مقام رسالت با نزول قرآن، يعنى قبل از حادثه بعثت از انبيا بوده. □○ولى بعضى گفته اند كه : نماز قبل از آن جناب نماز واجب نبوده، و به طورى كه از اخبار بر مى آيد نمازهاى واجب در شب معراج واجب شده، و در سوره اسراء فرموده : (اقم الصلوه لدلوك الشمس الى غسق الليل و قرآن الفجر). اما اين سخن درست نيست، براى اينكه آنچه از داستان شب مسلم است، و روايات معراج بر آن دلالت دارد، تنها اين است كه نمازهاى يوميه در آن شب با شكل خاص خود يعنى دو ركعت دو ركعت واجب شد، و هيچ دلالتى ندارد بر اينكه قبل از آن شب به صورت ديگر نشده بود، بلكه در بسيارى از آيات سوره هاى مكى و از آن جمله سوره هايى كه قبل از سوره اسراء نازل شده، نظير سوره و و غير آن دو سخن از نماز كرده، و به تعبيرهايى مختلف از آن ياد نموده، هر چند كه كيفيت آن را ذكر نكرده، اما اينقدر هست كه نمازهاى قبل از معراج مشتمل بر مقدارى تلاوت قرآن و نيز مشتمل بر سجده بوده. □○و در بعضى از روايات هم آمده كه خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در اوايل بعثت با خديجه و على (عليهما السلام) نماز مى خواند، در اين روايات هم نيامده كه نماز آن روز به چه صورت بوده است. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □حالا چه گرفتاری ای در این چهار #مرغ است که باید آنها را بکشیم: ○نماید هر یک
□حالا از اینجا را شروع می فرمایند که مبادا دنبال این باشی که واقعا چهارتا را بگیری و بکشی ؛ خیر؛ آن چهارتا مرغ در درون حضرتعالی هستند. ○ترا هر چهارمرغ اندر نهاد است ○که روحت از عروجش اوفتادست □این چهار در درونِ خودت هست، این کشتن هنر است نه اینکه تفنگ بدست بگیری و یک را بیندازی؛ خیر. □به شکارِ حیوانِ بیشه رفتن هنر نیست. یک سنگ برداری و در روز در و ، به آن ستونِ سنگی یا خاکی یا سیمانی بزنی هنر نیست؛ درونِ خودت را بزن. تا از صفات حیوانی به در آئی. آن آجر را سنگ زدن که مشکلی ندارد، هر کسی چند روزی برود این کار را می کند، الان هم که ماشاءالله اینقدر برویم و برویم فراوان شده است، خوب حالا برویم و برگردیم، نتیجه چیست؟ فَتَحَصَّلَ مِمّا عَمِلتَ؟ از آنچه که کردیم چه شده است؟ ○ترا هر چهار مرغ اندر نهاد است ○که روحت از عروجش اوفتادست □این چهار تا نمی گذارند تو بالا بروی، اگر این چهار تا گذاشتند و از دستشان در رفتی به بالای می رسی. □چرا به جناب ابراهیم خلیل گفتند این چهار مرغ را بکش و ببر بالای ده تا قُلّۀ کوه بگذار؟ آخر قلۀ کوه یعنی چه؟ یعنی و _وجودیِ_مافوق، آنها قلل و کوه های وجودیِ عالم اند. □اگر می خواهی از این در بروی و بیابی و از عادت درآئی و به آن قله های عوالم وجودیِ مافوق برسی که ات باشد و اِنّا اِلَیهِ راجِعون و تو باشد، راهش کشتن این چهار مرغ درون است. □وقتی کشتی حالا بالا می روی! این چهار مرغ را ببر بالای ده تا قله بگذار، وقتی به می رسی می بینی چه عجب، تمامِ آنها را که کشتی حالا زنده شان کن،حالا می فهمی زندگی یعنی چه؟ حالا به حیوانات طور دیگری نگاه می کنی. حالا وقتی می گوید من کیستم، طور دیگری خودش را می بیند. □الان وقتی به من و شما بگوید من کیستم، می گوئیم خوب همین هستم که می بینی؛ می خورم، راه می روم، حرف می زنم و ... ، من من هستم دیگر، من کیستم ندارد! □بعد وقتی از این در رفت و بالا رفت و حقایقِ وجودی اش مکشوف شد می گوید عجب! پس تا حالا می گفتی من من هستم، همان مقدار نبود، من من ها بودم. که بالای ده تا قله بگذار؛ □این ده تا قله چیست؛ که جناب بیاید این پنج و آن پنج ، همگی را عقلانی کند، بعد می بینی عجب، این پنج حس ظاهریِ تور شکار و آن پنج حس باطنی تور شکار که در نشئۀ ظاهری و عالَم خواب، تو را با عالَم، خویت داده بود و با عالَم عادت کردی که صبح تا غروب ببینی و بشنوی و بچشی و ببویی و لمسش کنی، شب هم در خواب همینطور، که اَشکال و صُور و حیوانات و مار و عقرب و ... را ببینی! نخیر، □انسان باید از اینها در بیاید تا به قله های عروجی انسان برسد، بعد می بیند خروج از عادت عجیب لذتی داشت؛ منتها تا از این عادت در آئیم سخت است. □از مادر که متولد شدیم چقدر بر مادر عزیز و نازنین سخت گذشت تا متولد شویم، چقدر جان به لب آورده است؟! خیلی زجر کشیده است! حالا من و شما هم بخواهیم از که با آن خو کرده ایم زاییده شویم حالا می بینیم زائیدن مادر چقدر درد داشت. حتی اگر بگوئیم این هزار برابر آن اولی درد دارد و زجر دارد کم گفته ایم! هزار برابر چرا؟ ○الهی جان به لب آمد تا جام به لب آمد □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️معراج رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله در شب هفدهم ماه مبارك رمضان◾️ ▪️در مورد زمان معراج پیامبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم نظر قاطع واحدی وجود ندارد. یقیناً پس از سال دهم بعثت و بنابه یکی از نقل‌های رایج، در شب هفدهم ماه مبارک رمضان، تقریباً شش ماه قبل از هجرت پیغمبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم به مدینه بوده است. ▪️در این زمینه که معراج یک‌بار اتّفاق افتاده است یا پیغمبراکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم معراج‌های متعدّد و مکرّری داشتند، نظراتی وجود دارد. این احتمال وجود دارد که حضرت، چندین بار به معراج تشریف برده باشند و آنچه در باب سفر شب هفدهم روایت شده است، یکی از این سفرهاست. ▪️سفر معراجِ پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلّم، این بشارت را داد که راه آسمان‌ها باز است؛ پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم به امر خداوند، همه‌ی امّت را به اقتدای به خود دعوت کردند ▪️قُلْ اِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی۱: اگر خداوند را دوست دارید، در پی من حرکت کنید. ▪️خدای متعال هم فرمود: لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ۲: برای شما در وجود رسول خدا اُسوه‌ای نیکو است. ▪️اُسوه کسی است که باید به او اقتدا کرد؛ تأسّی کرد؛ به دنبال او راه سپرد. بنابراین در سفر معراج هم می‌توان در پی پیامبر حرکت کرد و به معراج راه پیدا کرد. ▪️امیدواریم خدای متعال توفیق الهام‌گیری از این سفر عظیم رسول‌الله صلّی‌الله‌علیه‌وآله را به همه‌ی ما عنایت کند. ❗️▪️نکند خدای‌ناکرده عمری سپری شود و همچنان در عالم خاک درجا زده باشیم. به تعبیر قرآن کریم: اِثّاقَلْتُمْ إلَى اْلأرْضِ۳؛ سنگین شده و به دنیا، عالم خاک و جنبه‌های طبیعی و حیوانی، چسبیده باشیم و این سفر معنوی و روحانی را تجربه نکرده باشیم. ◾️در محضر استاد مهدی طیّب ۹۱/۵/۱۲◾️ ▪️۱. سوره‌ی آل‌عمران، آیه‌ی ۳۱.  ▪️۲. سوره‌ی احزاب، آیه‌ی ۲۱.  ▪️۳. سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۳۸.  @mohamad_hosein_tabatabaei