eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
○وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ○ □○ از خدمه است. مظاهر اسرافیل بسیار است، یکی از این مظاهر، جناب مؤذن است. او در شیپور می‌دمد و بیان توحید و ولایت می‌کند. جناب از عُمال است. جناب زارع می‌کارد و به جامعه و خانواده می‌دهد. نیز از مظاهر حضرت است. می‌خواهی جناب جبرائیل را ببینی به سراغ معلم خود برو، به سراغ استادت برو، به سراغ برو! کتاب نیز مظهر اوست. جبرائیل شناس باش! را بشناس. اعتقاد به ملائکه از مسلمات اعتقادی ما است. ما ملائکه را چگونه می‌دانیم؟ مشتی خانم زیبارو! همین؟! این شد شناخت ملائکه؟! وقتی آیه شریف «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» را می‌شنود، تصورش این است که تعدادی خانم یا آقای زیبارو دارند به پایین می‌آیند و چیزهایی به زیر بغل دارند!! به خدا اعتقاد نسبت به ملائکه در اذهان مردم همین است!! □○ است. انسان را می‌دهد‌. انسان با علم، عالَمِ عقلیِ مضاهی عالَمِ عینی می‌شود‌. این از جملات عرفای ما است. می‌فرماید «الحکمة هی صیرورة الانسان عالما عقلیا مضاهیا للعالم العینی». انسان با حکمت به عالَم عقلی صیرورت پیدا می‌کند. این مضاهی یعنی شبیه، یعنی انسان شبیه عالَم می‌شود. هرچقدر علم پیدا کنی به همان میزان به تشبه پیدا می‌کنی. گفتند علم چیست؟ پاسخ دادند «علم معرفت به مصنف کتاب هستی و کلمات وجودی است». چطور باید معرفت پیدا کنم؟ باید شبیه عالَم شویم. عالَم باید در تو پیاده شود. با علم تو خودت جهانی می‌شوی بنشسته در گوشه ای... ○أَتزعم أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ ○وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ □○اگر تمام نظام هستی را در قلب تو بگذارند گوشه‌ای از قلب تو را اشغال نمی‌کند. بیانی از این زیباتر وجود ندارد که انسان با علم، عالَم می‌شود. عالِم، عالَم می‌شود و در او پیاده می‌شود. چطور؟ می‌گویند هر شیء به آن است نه به ماده‌اش. جناب شمشیر ماده‌ای دارد تحت عنوان آهن و یک صورتی دارد تحت عنوان تیزی و برندگی. شمشیر بودنِ شمشیر به این آهن است یا به این تیز بودن؟ به تیزی... اگر تیز نباشد شمشیر نیست. این تیزی شمشیر صورت و کمال شمشیر است. کمال هر چیزی به صورت آن است. کمال آتش سوزاندن است. کمال آب آشامیدنی، خنک کردن و رفع عطش است. اگر آبی باشد ولی رفع عطش نکند چه کمالی دارد؟! کمال دین نیز به صورتش است. صورت دین چیست؟ است، اگر ولایت نباشد دین ناقص است لذا فرمود «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» (مائده/۳). کمال دین به ولایت است...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □ #متکلمین کسانی هستند که در #علم_کلام بحث می کنند و علم کلام هم علمی است که د
است که گرداننده ی نظام است. بلکه عین است. متن نظام است. خود ِ عالم است. خود کلمات نظام هستی همه یکپارچه حقیقت اند؛ آنهم یک حقیقت. که همه، هستی است؛ که: « قل هو الله أحد» این الله ِ احد، همان خدایی است که « ألصمد » است؛ همه جا را پر کرده است. که: « قد ملأَ کُلُّ شَیءٍ نورُهُ » که همه چیز را نور او پر کرده است. و هیچ جای خالی نمانده است. □تعمّدی که در این درس هست اینست که: بین حقیقت و موجودات نظام عالم، قائل نشویم. بلکه موجودات را عین بدانیم و را هم عین کلمات وجودی بدانیم. □ما چون از خردسالی با این انس داریم از عالم لذتی نمی بریم. □اگر انسان به حقیقت، این دو کتاب تکوینی ( عالَم ) و کتاب تکوینی ( وجود خودش ) را به دقت مطالعه فرماید، به آنچه مورد اوست إن شاء الله می رسد. □اگر من و شما هم با همین عالَم، به همین مقدار ظاهری خو کنیم؛ و انس بگیریم؛ و به اسرار وجودی عالم و اسرار وجودی خودمان راه پیدا نکنیم؛ گویا به اینکه ما هم یک هستیم. □اگر من و شما که مُثبِت حقیقتیم؛ یعنی حقیقت را می کنیم؛ اگر به راه نیفتیم؛ و به اسرار وجودی عالم و به کلمات وجودی در نظام هستی خودمان آگاهی پیدا نکنیم؛ و آن لذت انسانی را نبریم؛ ما نیز یک قسمی از سوفسطی هستیم. لذا نتیجه ی بین حرف ما و آنها این می شود که آنها فقط منکرند و ما فقط مُثبِتیم. □آقا دارند بحث را به این مدار می کشانند که آقا اگر جنابعالی می خواهی را رد بفرمایی؛ راهش این است که شما هم از این عالم بهره ای داشته باشی و ببینیم شما از این عالم چه می خواهی؟ □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس □اکثریت با #مرگ #طبیعی اخترامی متولْد می شوند و از اين عالَم بدر می روند كه ال
□از آن و زحمتی كه در آن است در اصطلاح آيات و روايات تعبير به ، عذاب عالَم برزخ و عذاب عالَم قبر می شود؛ □اين عذاب به همین معنا هست كه این آقا می خواهد از به برود؛ را دفع كردن است؛ ضعفِ وجودی را از خود دور كردن است و به كمالاتِ وجودی رسيدن است □و چون تكاملِ برزخی زيرِ سرِ نقصِ ناقصين است، آنجا اثر دارد. □الان اینجا اگر ما ناقص باشیم اينجا ناقص هستيم و بخواهيم كامل شويم، نقص برای ما زحمت ندارد، از نقص در می آئيم و به كمال می رسيم، اما آنجا نقص برای ما درست می كند و لذا از آن تعبير به عذابِ برزخی می شود! □○شرح دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ... ■ مرتب تعالی می یابد آن عقلی که مدام مذمت می شود عقل متوقف است جایی که عقل متوقف شد و بالاتر خود را ندید و فکر کرد به رسیده عقل رسیده است و اینجاست که با عقل مقابله می کند اما وقتی به موقیت خود آگاه شد می داند که حد یقف ندارد و همواره در تعالی است. ■تعالی همان چیزی است که به آن می گویند سلوک یعنی راه رفتن و یعنی رونده سلوک،سلوک معرفتی است و راه رفتن در عالمی غیر از عالم و شهرهاست. در مسیر سلوک هرچه بالاتر می روی هی پرده ای برداشته و جهانی نمودار می شود،گشوده شدن جهان های متعالی یعنی باز شدن ،افق در قرآن آمده و میگوید انسان دارای آفاق است.افق را وقتی نگاه می کنیم فکر می کنیم چند کیلومتر برویم به آن می رسیم اما هرچه راه می رویم راه گشوده تر می شود(این آفاق است)همین آفاق در نفس هم هست. ■اگر انسان افق خود را کشف کند و در راه افقش حرکت کند این راه تعالی است و این همان سلوک می باشد.اگر کسی ادعای عارفانه کند اما این مسئله را نداند دچار توهم است.سلوک راه رفتن با قدم عقل و قدم عشق است.و هو بالافق الاعلی(اعلی نامتناهی)یا همان فی الله است. ■حکیم دینانی■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●رقص سماع هرزه درآیی نیست!●■ ■این نسبت‌ها که فرمودید هر کسی به اندازه فهم خودش حرف می‌زنه. از فقط الواتی می‌فهمند، هرزگی می‌فهمند، کسی که رقص را این می‌دونه فکر می‌کنه رقص هم همینه. ■مرتبه فهمش همینه. سعد الدین حمویه یکی از عرفای بزرگ است در جلسه بودند شعری خوانده شد و حالی به عرفا دست داد و عرفا به رقص آمدند سعدالدین همچنان آرام نشسته بود تکان نمی‌خورد یه کسی از اونها که در حال رقص بود گفت بهش: جلسه سماع است. تو را ساکت می‌بینم سعدالدین این آیه را قرائت کرد: وَ تَرَی الجِبالُ تَحسِبُها جامده وَ هِیَ تَمُّرُ مَرَّ السَحاب: شما کوه‌ها را می‌بینی سال‌ها صامت است اما در باطن امر این کوه مانند ابر در حرکت است و اون جمله که شما فرمودید از حاجی رقص نوعی حرکت است و حرکتی است که مبنایی تکونش می‌ده یه محرکی داره. اصلاً رقص بیخودی که نیست. کسی که به رقص یه محرکی از درون داره رقص نوعی حرکت است ولی حرکت ویژه. نه هر حرکتی حرکتی که از نقص به میره. اگر این طور معنی کنیم نه تنها در رقص میاد، هستی در رقص است برای اینکه هستی علی الاتصال و علی الدوام از رقص به کمال می‌ره از قوه به فعلیت. رقصی چنین میانه میدانم آرزوست کسی که مانده و قانع است همتش کم است این حرکت حبی و کمالی نداره نمی‌خواد بالاتر بره. ■اما کی که برای کمال هَل مِن مَزید میگه این در واقع در یک رقص است. دریا در رقص است، حجر در رقصه، شجر در رقصه، کوه در رقصه، کوه هم حرکت جوهری داره حرکت حبی داره عالم در رقص است منتها رقص عارف با رقص جماد و حیوان یه تفاوتی داره. اونا از نقص به کمال میرن از نقص به کمال رفتن عارف یه حرکت دیگری است عارف یه حرکت فیزیکی داره و حتی وقتی پیر می‌شد رو به نزول می‌ره اونم یه نوع کمال است اما عارف غیر از حرکت فیزیکی که داره، یه حرکتی روحی داره.روحش در حرکته. این رقص روحانی درونی سرایت داره در بدن اون رقص در درونه داره حرکت حبی در تعالی فکری است و عشقی ولی اون روح چنان سیطره در بدن داره که بدن هم به حرکت در میاد. رقص موزون. یعنی همان طور که روحش حرکت می‌کنه بدنش هم حرکت داره. این رقص عارف است این هرزه در آیی نیست. ■●حکیم دکتر دینانی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
◾️ علیهم السّلام در حوایج مختلف◾️ ▪️امام حسن عسکری علیه السّلام برای برآورده شدن حاجات اخروی دارد. معصومین علیهم السّلام گرچه هر کدام از آنان وسیله ای برای بندگان خدا در جمیع حوائج می باشند ولی هر کدام برای بعضی از حاجتها دارا می باشند - چنانچه دعای توسل شاهدی بر این مطلب است. ▪️رسول خدا و دختر بزرگوارش و امام حسن و امام حسین علیهم السّلام در حاجتهای مربوط به بدست آوردن او خصوصیتی دارند. امیر المؤمنین علیه السّلام خصوصیتی در مورد از دشمنان و برطرف نمودن دارد. امام سجاد علیه السّلام خصوصیتی در مورد و و دارد. امام باقر علیه السّلام و امام صادق علیه السّلام خصوصیتی در در مورد آخرت دارند. امام کاظم علیه السّلام خصوصیتی در مورد کامل از بیماریها و دردهایی که مردم از آن گریزانند دارد. امام رضا علیه السّلام خصوصیتی در مورد در دریا و خشکی و زمینهای بی آب و علف و بدون آبادی و سکنه دارد. امام جواد علیه السّلام خصوصیتی در مورد و از آنچه در دست مردم است دارد. ▪️امام هادی علیه السّلام خصوصیتی در مورد ها و به برادران مؤمن و به رسیدن طاعتهای پروردگار دارد. امام حسن عسکری علیه السّلام خصوصیتی در در مورد دارد. و امام عصر ما، پناهگاه، امید و حافظ ما، نور ما و زندگی ما، امام مهدی (عجل الله) مذکوره بوده و برای حاجات دیگر نیز توسل به او مناسب است. ▪️و این روز را همانطور که سایر روزهای شریف را به پایان می رسانند ختم نموده و ماه را نیز با آنچه ماههای دیگر را ختم می نمایند و در ماههای دیگر گفتیم به پایان برساند. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
‍ ◾️حدیثی در مورد پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) - قسمت دوم◾️ ▪️اینکه انسان عاشق خدا شود مقام بزرگ
‍ ◾️حدیثی در مورد پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) - قسمت پایانی◾️ ▪️بعد امام صادق(ع) قسم جلاله خوردند: «فَوَ اللهِ لَنُحِبُّكُمْ اَنْ تَقُولُوا اِذا قُلْنا وَ اَنْ تَصْمُتُوا اِذا صَمَتْنا» به خدا سوگند ما اهل‌بیت عاشق شماییم، شما را دوست داریم؛ چرا؟ چه چیزی سبب شده که اهل‌بیت(ع) شما را دوست داشته باشند؟ فرمودند: چون هر وقت ما اهل‌بیت حرف می‌زنیم شما هم عین آن حرف را می‌گویید؛ هر وقت ما ساکت می‌شویم، شما هم ساکتید و این محض و تبعیّت مطلق از اهل‌بیت(ع) است، اینکه فرد برای خودش نظریه، فکر، سلیقه و پسند علی‌حدّه نداشته باشد. فرد سلیقه‌ی علی‌حدّه‌ای نداشته باشد که بگوید بله خدا گفته این قشنگ است؛ ولی به نظر من این قشنگ‌تر است و تشخیص علی‌حدّه‌ای هم نداشته باشد که بگوید خدا گفته این درست است؛ ولی به نظر من این درست است؛ یعنی تشخیص و سلیقه‌ای برایش نمانده است، گفت: ▪️من از درمان و درد و وصل و هجران ▪️پسندم آنچه را جانان پسندد ▪️این در رضایتش و در تشخیصش هم همین‌طور است. نکته‌های متعدّدی در کتاب "ره توشه دیدار" وجود دارد و چون اسم مرا روی آن نوشته‌اند، من ابا می‌کنم راجع به این کتاب صحبت کنم؛ البتّه حرف مال من نیست. در این کتاب روی این نکته تأکید کرده‌ام که در زیارت جامعه کبیره شما می‌گویید: «رَاْیِی لَکُمْ تَبَعٌ» اندیشه‌ی من تابع شماست. اندیشه یک عنصر خودمحور است. می‌گویند باید آزادی فکر و آزادی اندیشه داشته باشیم؛ امّا در زیارت جامعه‌ی کبیره شما آزادی اندیشه نمی‌بینید. می‌گویید: «وَ رَاْیِی لَکُمْ تَبَعٌ» اندیشه‌ی من، فکر من، تابع شماست. هرجا شما بروید فکر من دنبال شما می‌آید؛ خودسر و خودمحور نیست. حضرت فرمودند: به خدا سوگند! ما اهل‌بیت شما را دوست داریم، عاشق شما هستیم؛ چرا؟ چون وقتی ما چیزی می‌گوییم شما هم همان حرف را می‌زنید، هر وقت ما سکوت می‌کنیم، شما هم می‌کنید. ▪️لذا اگر کسی می‌خواهد واقعاً محبوب اهل‌بیت(ع) باشد، راهش را این حدیث معرّفی می‌کند. بعد فرمود: «وَ نَحْنُ فِيما بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ» و ما اهل‌بیت بین شما و خدای عزّوجل هستیم. هر چیزی بین شما و خدا هست ما این وسط هستیم. شما را تنها نمی‌گذاریم، شما را به خدا گره می‌زنیم. شما را به خدا راه می‌دهیم. باب‌الله هستیم؛ باب و درِ خدا هستیم. «اَيْنَ‏ بابُ‏ اللهِ‏ الَّذِی مِنْهُ يُؤْتىٰ» از در وجودی ماست که می‌توانید راه به خدا پیدا کنید. اگر گناهی دارید ما این وسط هستیم؛ اگر عشقی دارید و طالب وصالید ما این وسط هستیم؛ در واقع ما رابط شما و خدا هستیم، همه‌ی آنچه می‌خواهید را ما حل می‌کنیم، نگران نباشید. ▪️بعد حضرت فرمودند: «ما جَعَلَ اللهُ لِاَحَدٍ خَيْراً فِی خِلافِ اَمْرِنا» خدای متعال برای احدی خیری در عمل کردن بر خلاف امر ما و تخلّف از امر ما قرار نداده است. گمان نکنیم با مصلحت اندیشی‌ها و چرتکه انداختن‌های خودمان به راه حل می‌رسیم. گاهی‌ اوقات خلاف راه اهل‌بیت(ع) راه حل‌هایی پیدا می‌کنیم و بعد می‌گوییم این راه حل جواب می‌دهد، به نتیجه هم رسیدیم؛ نه، ضرر کرده‌ایم. حضرت قسم جلاله می‌خورند؛ هرکس در آموختن، و علم آموزیش جز از مکتب اهل‌بیت(ع) راه دیگری رفت، اشتباه است. ▪️امام باقر(ع) به چند تن از فقهای غیر شیعی عصر خود فرمودند که «شَرِّقا او غَرِّبا» به شرق عالم بروید، به غرب عالم بروید، به خدا سوگند معارف حقیقی را جز در خانه‌ی ما اهل‌بیت(ع) پیدا نمی‌کنید، هیچ جای دیگری نیست، هیچ خبری جای دیگر نیست. چه در سیر نظری و کمالات علمی و چه در سیر عملی و کمالات وجودی در خلاف امر اهل‌بیت(ع) عمل کردن هیچ چیز گیر هیچ کس نمی‌آید. ممکن است گمان کند چیزی گیرش آمده؛ امّا همان گمان‌هایی که گفتم رویایی است، از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند دستش خالی است. ▪️ان‌شاءلله خدای‌ متعال به همه‌ی ما توفیق دهد، همان گونه که امام صادق(ع) در قالب این حدیث فرمودند، همه‌ی وجود ما تابع مطلق اهل‌بیت(ع) باشد، همه چیز ما، فکر، ذهن، اندیشه، دل، عشق، محبّت، سلیقه، خواست، آرزو و آرمانمان تابع اهل‌بیت(ع) باشد. ▪️امیدواریم همین اندک بهانه‌ای که برای پرداختن به شخصیت رسول خدا(ص) به روایت امام صادق(ع) و راهنمایی که برای دوستداران پیامبر و اهل‌بیت(ع) در این حدیث وجود داشت را خودشان بپذیرند و الگوی راه ما در و و به خدا باشد. ◾️استاد مهدی طیب- ۱۷ اردیبهشت ۸۳ صلی الله علیه وآله◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei