eitaa logo
محمدجواد کریمی
90 دنبال‌کننده
258 عکس
239 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 شما برده‌پرورید نه انسان‌پرور ◀️ 🔸 آیت‌الله حائری‌شیرازی رحمةالله‌علیه: خدا رحمتش کند، مرحوم علامه کرباسچیان (بنیانگذار مدرسه علوی). آمد شیراز و من را از شیراز بُرد در برنامه‌های خودشان. من در شیراز هفته‌ای یکبار در مسجد شمشیرگرها با جوانان جلسه داشتم. آقای کرباسچیان هم گروه نخبه‌شان را آورده بود در منزل و برای اینها صحبت می‌کرد. به او گفتم هفته‌ای چند ساعت با این‌ها کار می‌کنی؟ گفت ۱۷ ساعت. گفتم: «من با شاگردهایم هفته‌ای یک ساعت کار می‌کنم!!». 🔹 بچه‌های شما وقتی می‌آیند شیراز، می‌روند دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز)، موسیقی گوش می‌کنند، می‌روند سینما و بچه‌های ما به آنها امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند!! بچه‌های یک ساعته من، بچه‌های ۱۷ ساعته تو را نهی از منکر می‌کنند!! به خاطر این که این‌ها را در محیط استریل بزرگ کردی، وقتی می‌آیند در محیط آلوده، میکروب آنها را می‌زند. 🔸 مدارس علوی یک محیط ویژه بودند. پاک بودند، بریده از همه جا بودند. به مجرد اینکه اینها در کنکور قبول می‌شدند، می‌رفتند. دیگر مبتلا به موسیقی، سینما و... می‌شدند و همه چیز رها می‌شد. چرا؟ چون نبودند. بچه‌های مسجد شمشیرگرها آزاد می‌آمدند، آزاد می‌رفتند. این خیلی مهم است. شما کلاس هایتان آزاد نیست، حضور و غیاب دارد، امتحان دارد. اینها یعنی اینکه شما برده‌پرورید نه انسان‌پرور. شما دیگر آن علامه‌های قبل را نمی‌توانید با این سیستم مدیریتی و تربیتی پرورش بدهید. 🔹 من چهار سال در مدرسه حقانی تدریس می‌کردم. نه یک دفعه حضور و غیاب کردم و نه لیست غائبین را به دفتر دادم و نه حتی یکبار امتحان گرفتم. شاگردهایم می‌دانستند آمدن در کلاس من اجباری نیست. اما برای علاقه‌شان می‌آمدند. اساس، این است. 🗂
 تورقی در واژگان سیاسی روز(۲) ✍ مقاله منتخب 🌔 چالش های نظری بين اسلام و ليبراليسم ليبراليسم پديده‌ای متعلق به جهان غرب و جهان نو بوده است و در خلال قرن های پانزدهم و شانزدهم در اروپای غربی پديد آمد. ليبراليسم يك نظریه ی سياسی، مكتب فكری و ايدئولوژی سياسی است كه نگرش خاصی به زندگی انسان دارد و بر ارزش هایی همچون آزادی، برابری، قانون‌گرايی، عقل‌گرايی، تساهل و تسامح تأكيد مي‌كند.[1] چنانكه می دانيد در اسلام نيز اين ارزش ها به نحوی مورد توجه قرار گرفته است، اين موجب شده است كه برخی كنند «ليبراليسم با اسلام مغايرتی ندارد.»[2] ولی مطالعة نظام فكری ليبراليسم و مبانی آن روشن مي‌كند كه بين اسلام و ليبراليسم فاصله‌های عميقی وجود دارد. اگر آن مبانی حفظ شود نه تنها ليبراليسم و اسلام به هم نمی رسند، بلكه همواره در چالش و تعارض خواهند بود. در اين نوشته به صورت بسيار فشرده، مواردی از چالش بين اسلام و ليبراليسم را بيان مي‌كنيم. 1ـ اولين مورد چالش اسلام و ليبراليسم «آزادی» است. در اين‌كه يك است همگان نظر دارند، اما در اين است كه آيا دارای است يا ؟ يكی از مهم‌ترين ويژگی های انديشه ليبرال،‌ اعتقاد به ارزش آزادی است. 📌مراد از«ارزش مطلق»،ارزشی است كه فوق همة ارزش ها است و هيچ ارزشی نمی تواند با آن برابری كند و يا آن را مخدوش و محدود سازد. تنها در صورتی مي‌توان آزادی را محدود كرد كه آزادی ديگران در خطر باشد. ليبرال ها اعتقاد عميق دارند كه عقائد حتی و گمراه كننده بايد در باشند و حتی، نمي‌تواند آن را نمايد.[3] اما انديشة دينی در عين اين‌كه آزادی را يك ارزش بزرگ انسانی تلقی می كند، به هيچ وجه آن را فوق همة ارزش ها،‌قرار نمی دهد. 📌 آزادی در اسلام مادی و معنوی و است؛ يعنی همچنان‌كه نمی توان آزادی اجتماعی و منافع مادی اجتماع را به خطر انداخت،‌ نمي‌توان به معنويت اجتماع نيز لطمه زد. افراد آزاد نيستند كه هر عمل اجتماعی را انجام دهند. پيام اسلام و بانگ قرآن اين چنين است: «كسانی كه دوست دارند زشتی ها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد،‌عذاب دردناكي برای آن‌ها در دنيا و آخرت است.»[4] نه تنها نمی توان گناهكاری و زشتی ها را در ميان اجتماع شيوع بخشيد، بلكه برای دوستداران گسترش زشتی ها و پليدی ها نيز عذابی دردناک است. جنسی بين زن و مرد دارد و هرگونه مراوده و معاشرتی آزاد نيست. بيان نيز و مرزهايی دارد، مثلاً ترويج كتب ضالّه و افكار الحادي ممنوع است، ‌انكار ضروريات دين، باعث ارتداد مي‌شود. در نگرش ليبراليستی، خودكشی و خودسوزی، چون تجاوز به آزادی و حقوق ديگران نيست، ممنوعيت قانوني ندارد، ولي اسلام خودكشی و اقدام به آن را نيز جرم می داند و ممنوع كرده است.[5] 2ـ ليبراليسم به يك اومانيستی است. ,«حالت و كيفيتي از تفكر است كه بر اساس منافع بشری و كمال مطلوب به جای اصول مذهبی و الهيات استوار است.»[6] در اين نگرش انسان محور و مدار همه چيز و خالق همه ارزشها است. بر خلاف دين كه «خداوند» را مدار و محور همة ارزش ها تلقی می كند و اگر به انسان حق تعيين سرنوشت مي‌دهد، در محدوده‌ای است كه خداوند تعيين و مشخص كرده است. 📌ليبراليسم اول را به جای می نشاند و آنگاه وی را به گونه‌ای تعريف مي‌كند كه كاملاً مادی گرايانه است. انديشه ليبرال انسان را همان «من طبيعی» می داند. بنابراين وقتي از حقوق انسان سخن مي‌گويد، منظور فقط حقوق طبيعی يعنی حيات، آزادی و مالكيت است. «ديويد هيوم» يكی از بنيانگذاران مكتب ليبراليسم به صراحت اظهار می دارد كه چيزی نيست جز از و اميال. او حتی اين بحث را مطرح می كند كه آدمی مهيمن بر اميال و غرائز او نيست، بلكه صرفاً است كه در جهت يافتن راههای براي نيل به اميال تلاش می كند.[7] 📌اين طرز نگرش به انسان باعث مي‌شود كه از يك سو ابعاد روحی و معنوی انسان به فراموشی سپرده شده، مباحث مربوط به روح آدمی و معنويت جايگاه خود را از دست بدهد، از سوی ديگر وجدان، خرد و عقل آدمی جای دين و قوانين دينی را در زندگي اجتماعی بگيرد. از اين رو در اجتماعي، تمشيت امور و تنظيم روابط اجتماع, به و بعد زندگی انسان ندارد. از نظر ليبرال ها، نيل به آزادی كامل، مستلزم دنيوي يا غيردينی ساختن زندگی عمومی است.[8] آن‌ها و را راهنما و خود می دانند و و را, و بدين ترتيب كامل با دارد نه اسلام‌. ادامه دارد
محمدجواد کریمی
✍الجواب، الجواب یک بار دیگر به متن سؤال سوم توجه کنید: در سوره احزاب آیه ۳۷ آمده :«ای پیامبر تو اگر
شان نزول: آیات فوق در مورد داستان ازدواج «زینب بنت جحش»(دختر عمه پیامبر اسلام) با بن حارثه، شده پیامبر اکرم ص نازل شده است. او برده ای بود که«خدیجه» او را در قبل از اسلام به پیامبر ص بخشید. پیامبر ص او را آزاد فرمود.و چون قبیله زید او را از خود راندند، پیامبر اسلام او را به فرزند خواندگی پذیرفت. پس از ظهور اسلام، زید به آئین پیامبر اسلام گروید و از مسلمانان ممتاز شد در جنگ «موته» فرمانده سپاه اسلام شد و در همان جنگ به شهادت رسید. هنگامی که پیامبر از دختر عمه اش- زینب بنت جحش- برای زید خواستگاری کرد،زینب، نخست به تصور اینکه پیامبر ص از او برای خود خواستگاری می کند، خوشحال شد، اما وقتی که فهمید خواستگاری برای است، ناراحت شد. پس از ازدواج، ناسازگاری بین آن دو اغاز شد و زید تصمیم گرفت زینب را طلاق دهد، بارها نزد پیامبر رفت ولی آن حضرت به او می فرمود: همسرت را نگه دار و طلاق مده. به هرحال او را داد و دو ضربه روحی و اجتماعی بر زینب وارد شد؛ یکی همسر زید شدن، که جامعه ی آن روز، این کار را نمی پسندید, دوم طلاق گرفتن. پیامبر اکرم ص به خدا، شد تا این دو جاهلی را . الف: ازدواج با خوانده که در جاهلیت مانند گرفتن همسر فرزند ناروا بود. ب: ازدواج با همسر برده خود که این امر هم در آن زمان، زشت و ناروا شمرده می شد. پیامبر اکرم ص زینب را به ازدواج خود درآورد و به مردم اطعامی داد که برای همسران دیگرش نداد، چون در آیه جمله ی«زوجّناکها»آمده است، یعنی ما زینب را به ازدواج تو درآوریم تا و جاهلی را با عمل تو .
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸شما نه 🔸 🌸 خدا رحمتش کند، مرحوم علامه کرباسچیان (بنیانگذار مدرسه علوی). آمد شیراز و من را از شیراز بُرد در برنامه‌های خودشان. من در شیراز هفته‌ای یکبار در مسجد شمشیرگرها با جوانان جلسه داشتم. آقای کرباسچیان هم گروه نخبه‌شان را آورده بود در منزل و برای اینها صحبت می‌کرد. به او گفتم هفته‌ای چند ساعت با این‌ها کار می‌کنی؟ گفت 17 ساعت. گفتم: «من با شاگردهایم هفته‌ای یک ساعت کار می‌کنم!!». 🌸 بچه‌های شما وقتی می‌آیند شیراز، می‌روند دانشگاه پهلوی (دانشگاه شیراز)، موسیقی گوش می‌کنند، می‌روند سینما و بچه‌های ما به آنها امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند!! بچه‌های من، بچه‌های 17 ساعته تو را نهی از منکر می کنند!! به خاطر این که این‌ها را در بزرگ کردی، وقتی می‌آیند در محیط آلوده، میکروب آنها را می‌زند. 🌸 مدارس علوی یک محیط ویژه بودند. پاک بودند، بریده از همه جا بودند. به مجرد اینکه اینها در کنکور قبول می‌شدند، می‌رفتند. دیگر مبتلا به موسیقی، سینما و ... می شدند و همه چیز رها می‌شد. چرا؟ چون نبودند. بچه‌های مسجد شمشیرگرها آزاد می‌آمدند، آزاد می‌رفتند. این خیلی مهم است. شما کلاس هایتان آزاد نیست، حضور و غیاب دارد، امتحان دارد. اینها یعنی اینکه شما نه . شما دیگر آن علامه‌های قبل را نمی‌توانید با این سیستم مدیریتی و تربیتی پرورش بدهید. 🌸 من چهار سال در مدرسه حقانی تدریس می کردم. نه یک دفعه کردم و نه لیست غائبین را به دفتر دادم و نه حتی یکبار امتحان گرفتم. شاگردهایم می‌دانستند آمدن در کلاس من اجباری نیست. اما برای علاقه‌شان می‌آمدند. اساس، این است. @haerishirazi