🌹علل ماندگاری و پويایی عاشورا(۵)
بيشك رمز و راز جاودانگی حماسه عاشورا،معلول يك عامل فقط نيست بلكه عوامل متعددی در جاودانه ماندن آن دخالت داشته كه با توجه به محدوديت مقاله به تعدادی از آنها بطور خلاصه اشاره ميگردد.
۱- اراده و مشيت الهی
يريدون ليطفوا نورالله بافواههم والله متم نوره و لو كره الكافرون[۱]
ميخواهند نور خدا را با دهانشان خاموش كنند اما خداوند نور خود را كامل ميیكند هر چند كافران خوش نداشته باشند با توجه به جمع و مضارع بودن فعل يريدون استفاده می شود كه هم تلاش مخالفين جمعی است و هم مستمر ، پس همه كفار ، منافقين و مخالفين ، همواره تلاش جمعی، مستمر و بی وقفه در محو اسلام و قرآن و اهل بيت داشته و دارند كه نور آنها را خاموش كنند و خداوند هم اراده فرموده نه تنها نور آنها خاموش نگردد بلكه هر روز ميگذرد گستردهتر گردد.
پس #اراده و مشيت الهی بر #ماندگاری عاشورا قرار گرفته است. لذا پيامبر اعظم فرمود : ان لقتل الحسين (ع) حراره في قلوب المؤمنين لن تبرد ابداً[۲] . همانا شهادت حسين حرارت و شعلهاي در قلبهای مؤمنين ايجاد كرد كه هرگز سرد نخواهد شد. و اين محبت و ارادت را خداوند متعال در قلوب مردم گذاشته است كه تا نام حسين برده ميشود دلها ميشكند و هوای كربلا می كند.
۲- وعده الهی برای ماندگاری شهيدان
و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياء عند ربهم يرزقون[۳] . كسانی كه در راه خدا كشته شدهاند را مرده مپنداريد بلكه زندهاند و نزد پروردگارشان روزی مي خورند .
و لا تقولوا لمن يقتل في سبيل الله اموات بل احياء و لكن لا تشعرون[۵]
به آنها كه در راه خدا كشته ميشوند مرده مگوييد بلكه زندهاند ولی شما نميفهميد.
اين دو آيه شريفه صراحت كامل دارند كه هر كس آرم قتل في سبيل الله را داشته باشد زنده جاويد است و هيچ كس حق ندارد آنها را مرده پندارد.
اگر شهدا زنده جاويد هستند و حيات ابدی دارند بمراتب سيد و سالار شهيدان جاودانه خواهد بود.
و دليل بر جاودانه و حيات ابدی سيدالشهداء اين است كه عاشورا هر روز و هر زمان پيام دارد و حسين (ع) در قلوب همه ارادتمندان جا دارد و وقتي محرم ميرسد مردم خودبخود و بدون هيچ هزينه و هرگونه تهديد عزاداراي ميكنند لباس سياه مي پوشند در و ديوار را سياه پوش ميكنند . اينها دليل بر زنده بودن امام حسين (ع) و پويايي عاشورا است.
۳- اخلاص و انگيزه الهي در خلق حماسه عاشورا
براساس آيه كريمه ما عندكم ينفدو ما عندالله باق[6] .
آنچه كه نزد شما باشد سرانجام فانی و نابود ميشود اما آنچه كه نزد خدا باشد و رنگ بوی خدايي بگيرد همانند ذات پاكش جاودانگي پيدا ميكند.
از آنجا كه خلق حماسه عاشورا دارای #انگيزه #الهی بود و حسين بن علی (ع) در يك روز هر چه داشت برای #خدا و در راه احيای دين خدا و سنت رسول خدا #فدا كرد و با خون سرش امضاء نمود لذا رنگ ابدی پيدا كرد و هرگز گرد و غبار غفلت و فراموشي آن را نميگيرد چون كه قيام امام حسين (ع) رنگ و بوی دنيا نداشت تا فناپذير گردد . لذا در يك بيان نورانی هدف حركتش را اين گونه بيان فرمود. اني لم اخرج اشرا و لابطراً و لا مفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي[۷].
هدف من برای قيام، ظلم و فساد و فتنهگيری نيست بلكه فقط براي اصلاح امت جدم رسول خداست و در اين راه، جان خود را براي نجات بندگان خدا و هدايت آنها نثار كرد.
و بذل مهجته فيك ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلاله[۸] . در راه خدا جان خود را فدا كرد تا بندگان خدا را از نادانی و گمراهی نجات دهد.
۴-نقش رسول خدا در ماندگاری عاشورا
يكی از دلايل ماندگاری حماسه عظيم عاشورا كلام و سيره رسول خدا درباره امام حسين و عاشورا بوده است روايت معروف حسين مني و انا من حسين[9] ، از رسول خداست كه فرمود : حسين از من است و من از حسينم يعني درخت نبوت من در حسين ريشه دوانيده است همچنانكه حديث مشهور من بكي عليالحسين او ابكی او تباكی و جبت له الجنه[10] نيز از پيامبر اعظم است كه فرمود : هر كس براي حسين گريه كند يا ديگران را به گريه وادارد يا خودش را به گريه بزند بهشت بر او لازم است. پيامبر اکرم(ص) قبل از تحقق حماسه عاشورا مسئله شهادت امام حسين را متذكر و فضاسازی لازم را آغاز نمود لذا وقتی كه امام حسين (ع) در حالی كه نوزاد بود خدمت پيامبر اكرم آوردند حضرت او را بوسه زد و فرمود هر كس به زيارت او برود ثواب يك حج مرا دارد، عايشه تعجب كرد و عرضه داشت ثواب حج تو رسول خدا ؟[۱۰]
رسول خدا در يك بيان نورانی به ماندگاری عاشورا در طول تاريخ اشاره نمود لذا وقتی كه جريان شهادت امام حسين (ع) را براي دخترش فاطمه (س) بيان فرمود حضرت زهرا گريه شديدی كرد و عرضه داشت متی يكون ذلك؟ پدرجان اين واقعه در چه زمانی اتفاق می افتد؟ پیامبر خدا فرمود: فی زمان خال منی و منک و من علیٍ؛ در زمانی که نه من هستم نه تو و نه علیٍ
ادامه دارد
@mohammadjavad_karimi
محمدجواد کریمی
استاد حکیمی و مرجعیت و ولایت فقیه در غیبت کبری(۱) نائبان عام در غیبت کبری 🔸در هیچ دوره ای از غیبت،
تکمله
ا- جایگاه تنفیذ حکم ریاست جمهوری در فقه سیاسی
امام خمینی:
اگر #رئیسجمهور با #نصب فقیه نباشد، #غیر مشروع است، وقتی که غیرمشروع شد، #طاغوت است؛[دراین صورت] اطاعت او، اطاعت طاغوت است.
#طاغوت؛ وقتی از بین میرود که به #امر خدای تبارک و تعالی #یک کسی #نصب شود(۱).
ب:لزوم نصب
آیت الله مصباح
بر اساس دیدگاه عقیدتی شیعه، #حاکمیت در اصل از #آن #خداست و به عبارتی دیگر: #حاکمیت از #شئون #ربوبیت الهی است. هیچ کس #حق حکومت بر #انسانی را ندارد(۲)، مگر آنکه #خدا به او #اجازه دهد.
پبامبران و خاتم آنها(حضرت محمد صلی الله علیه و آله) و اوصیای ایشان از طرف خدا اجازه حکومت بر انسانها را داشتند.
حضرت علی علیه السلام در زمان حاکمیتشان کسانی را در نقاط مختلف کشور اسلامی به حکومت می گماردند که منصوب خاص آن حضرت بودند و اطاعت از آنها- مانند اطاعت از خود آن حضرت- واجب بود، چون این #افراد به واقع #منصوب با #واسطه از طرف #خدا بودند؛ یعنی لازم نیست شخص[مطاع]، منصوب بی واسطه از سوی خدا باشد، تا اطاعتش واجب گردد.
#ولایت #فقیه هم - در واقع - #نصب باواسطه است و #فقیه از طرف #خدا اجازه دارد حکومت کند(۳).
ج: اقسام نصب
#نصب بر دو قسم است؛ نصب #خاص و نصب#عام.
نصب خاص؛ یعنی #تعیین یک شخص معیّن مانند #مالک اشتر-که منصوب خاص حضرت امیرالمومنین علیه السلام بود- بر #ولایت و حکومت #مصر و مانند #مسلم بن عقیل که منصوب و نماینده امام حسین علیه السلام بود.
#نصب #عام؛ یعنی #تعیین #فقیه جامع شرایط مقرر در فقه، برای #إفتاء، #قضاء، و #رهبری، بدون اختصاص به #شخص معیّن یا #عصر معیّن یا مصر[شهر] معیّن.
روشن است که نصب فقیه جامع شرایط مزبور، نصب عام است نه نصب خاص؛ زیرا شخص معینی ازطرف امام معصوم علیه السلام منصوب نشده است(۴).
📚۱- امام خمینی، صحیفه نور، ج ۶,ص۳۴.
۲- لاولایة لأحدٍ علی احد.
۳- آیت الله محمد تقی مصباح یزدی، پرسش ها و پاسخ ها(۵-۱), صص ۵۲-۵۱.
۴- آیت الله عبدالله جوادی آملی، ولایت فقیه، ص ۳۹۰.
@mohammadjavad_karimi
منبع مشروعیت امامت
قسمت دوم
اکنون مواردی را ذکر می کنیم که علی علیه السلام، #خلافت را #حق خود می داند.از آن جمله در خطبه ۶ که به مناسبت شورش اصحاب جمل و تصمیم امام به سرکوب آنان ایراد شده است،می فرماید:
۲/۱-به خدا سوگند، از #روزی که #خدا جان #پیامبر خویش را از من تحویل گرفت تا به #امروز[یعنی در این مدت ۲۵ سال] همواره#حق #مسلّم من از من #سلب شده است.
۲/۲-شخصی در حضور جمعی به من گفت:پسر ابوطالب! تو بر امر خلافت حریصی؛ من گفتم:
بل انتم والله أحرص و ابعد و أنا اخص و أقرب، و انُما طلبت حقاً لی و...(۱)
بلکه شما حریص تر و از پیغمبر دورترید و من از نظر روحی و جسمی نزدیکترم، من #حق #خود را #طلب کردم و شما می خواهید میان #من و #حق #خاص من #حائل شوید و من را از آن منصرف سازید. آیا آنکه حق خویش را می خواهد حریص تر است یا آنکه به حق دیگران چشم دوخته است؟
وجدانا اگر منصب خلافت و زمامداری مسلمین یک امر عرفی و نه یک امر قدسی و ربانی بود، این همه گلایه های حضرت امیرالمومنین علیه السلام چه وجه و محملی داشت؟ حالا به هر دلیل مردم دور خانه امام علیهالسلام جمع نشدند و زمام امور را به دست دیگران داده بودند. امام در اینجا از ربایش و غصب یک حق مسلم خود سخن می گوید. تا آنجا که درادامه خطبه می فرماید:
اللهم انّی أستعدیک علی قریش و من اعانهم،فانّهم قطعوا رحمی، و صغّروا عظیم منزلتی، و أجمعوا علی منازعتی امراً هُوَلیِ(۲)
خدایا از ظلم قریش و همدستان آنها به تو شکایت می کنم، اینها با من قطع رحم کردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقیر کردند، اتفاق کردند که در مورد #امری[امر خلافت] که #حق #خاص من بود، بر ضدّ من قیام کنند.
۱- نهجالبلاغه، خطبه ۱۷۱,
۲- همان.
تورقی در واژگان سیاسی روز(۲)
✍ مقاله منتخب
🌔 چالش های نظری بين اسلام و ليبراليسم
ليبراليسم پديدهای متعلق به جهان غرب و جهان نو بوده است و در خلال قرن های پانزدهم و شانزدهم در اروپای غربی پديد آمد. ليبراليسم يك نظریه ی سياسی، مكتب فكری و ايدئولوژی سياسی است كه نگرش خاصی به زندگی انسان دارد و بر ارزش هایی همچون آزادی، برابری، قانونگرايی، عقلگرايی، تساهل و تسامح تأكيد ميكند.[1] چنانكه می دانيد در اسلام نيز اين ارزش ها به نحوی مورد توجه قرار گرفته است، اين #همگونی #ظاهری موجب شده است كه برخی #توهم كنند «ليبراليسم با اسلام مغايرتی ندارد.»[2] ولی مطالعة نظام فكری ليبراليسم و مبانی آن روشن ميكند كه بين اسلام و ليبراليسم فاصلههای عميقی وجود دارد. اگر آن مبانی حفظ شود نه تنها ليبراليسم و اسلام به هم نمی رسند، بلكه همواره در چالش و تعارض خواهند بود. در اين نوشته به صورت بسيار فشرده، مواردی از چالش بين اسلام و ليبراليسم را بيان ميكنيم.
1ـ اولين مورد چالش اسلام و ليبراليسم «آزادی» است. در اينكه #آزادی يك #ارزش #انسانی است همگان #اتفاق نظر دارند، اما #سخن در اين است كه آيا #آزادی دارای #ارزش #مطلق است يا #نسبی؟ يكی از مهمترين ويژگی های انديشه ليبرال، اعتقاد به ارزش آزادی است.
📌مراد از«ارزش مطلق»،ارزشی است كه فوق همة ارزش ها است و هيچ ارزشی نمی تواند با آن برابری كند و يا آن را مخدوش و محدود سازد. تنها در صورتی ميتوان آزادی را محدود كرد كه آزادی ديگران در خطر باشد.
ليبرال ها اعتقاد عميق دارند كه #همه عقائد حتی #عقائد #باطل و گمراه كننده بايد در #بيان #آزاد باشند و #هيچ #مرزی حتی، #دين نميتواند آن را #محدود نمايد.[3]
اما انديشة دينی در عين اينكه آزادی را يك ارزش بزرگ انسانی تلقی می كند، به هيچ وجه آن را فوق همة ارزش ها،قرار نمی دهد.
📌#معيار آزادی در اسلام #مصالح مادی و معنوی #افراد و #اجتماع است؛ يعنی همچنانكه نمی توان آزادی اجتماعی و منافع مادی اجتماع را به خطر انداخت، نميتوان به معنويت اجتماع نيز لطمه زد. افراد آزاد نيستند كه هر عمل اجتماعی را انجام دهند. پيام اسلام و بانگ قرآن اين چنين است: «كسانی كه دوست دارند زشتی ها در ميان مردم با ايمان شيوع يابد،عذاب دردناكي برای آنها در دنيا و آخرت است.»[4] نه تنها نمی توان گناهكاری و زشتی ها را در ميان اجتماع شيوع بخشيد، بلكه برای دوستداران گسترش زشتی ها و پليدی ها نيز عذابی دردناک است. #روابط جنسی بين زن و مرد #حريم دارد و هرگونه مراوده و معاشرتی آزاد نيست. #آزادي بيان نيز #حدود و مرزهايی دارد، مثلاً ترويج كتب ضالّه و افكار الحادي ممنوع است، انكار ضروريات دين، باعث ارتداد ميشود. در نگرش ليبراليستی، خودكشی و خودسوزی، چون تجاوز به آزادی و حقوق ديگران نيست، ممنوعيت قانوني ندارد، ولي اسلام خودكشی و اقدام به آن را نيز جرم می داند و ممنوع كرده است.[5]
2ـ #نگاه ليبراليسم به #انسان يك #نگاه اومانيستی است. #اومانيسم,«حالت و كيفيتي از تفكر است كه بر اساس منافع بشری و كمال مطلوب به جای اصول مذهبی و الهيات استوار است.»[6] در اين نگرش انسان محور و مدار همه چيز و خالق همه ارزشها است. بر خلاف دين كه «خداوند» را مدار و محور همة ارزش ها تلقی می كند و اگر به انسان حق تعيين سرنوشت ميدهد، در محدودهای است كه خداوند تعيين و مشخص كرده است.
📌ليبراليسم اول #انسان را به جای #خدا می نشاند و آنگاه وی را به گونهای تعريف ميكند كه كاملاً مادی گرايانه است. انديشه ليبرال انسان را همان «من طبيعی» می داند. بنابراين وقتي از حقوق انسان سخن ميگويد، منظور فقط حقوق طبيعی يعنی حيات، آزادی و مالكيت است. «ديويد هيوم» يكی از بنيانگذاران مكتب ليبراليسم به صراحت اظهار می دارد كه #انسان چيزی نيست جز #مجموعهای از #غرائز و اميال. او حتی اين بحث را مطرح می كند كه #عقل آدمی مهيمن بر اميال و غرائز او نيست، بلكه صرفاً #ابزاری است كه در جهت يافتن راههای براي نيل به اميال تلاش می كند.[7]
📌اين طرز نگرش به انسان باعث ميشود كه از يك سو ابعاد روحی و معنوی انسان به فراموشی سپرده شده، مباحث مربوط به روح آدمی و معنويت جايگاه خود را از دست بدهد، از سوی ديگر وجدان، خرد و عقل آدمی جای دين و قوانين دينی را در زندگي اجتماعی بگيرد. از اين رو #ليبراليسم در #زندگي اجتماعي، تمشيت امور و تنظيم روابط اجتماع, #اعتنايی به #دين و بعد #معنوی زندگی انسان ندارد. از نظر ليبرال ها، نيل به آزادی كامل، مستلزم دنيوي يا غيردينی ساختن زندگی عمومی است.[8]
آنها #عقل و #خواست #اجتماع را راهنما و #هدايتگر خود می دانند و #نه #وحی و #دين را, و بدين ترتيب #ليبراليسم #همسويی كامل با #سكولاريزم دارد نه اسلام.
ادامه دارد
اسلام اولا #انسان را یک #موجود #دوبعدی(مادی و معنوی) می داند که سیر الی الله دارد و لذا در عین تشویق به توسعه بعد مادی زندگی، #کرامت او را در #تقوا و #رشد معنوی او می بیند.ثانیا ضمن #احترام به #عقل به عنوان #یکی از منابع شناخت احكام الهی، #معيار اصلی را #خواست و ارادة #خداوند تلقی ميكند. «كسانی كه مطابق با حكم خدا، حكم نكنند از ظالميناند.[9] بر اين اساس بين اسلام و ليبراليسم تعارضهای جدي رخ مينمايد. در #رهيافت #ليبراليسم، #قانونی بر جامعه حكومت می كند كه از #خواست #مردم برخاسته باشد و #هيچ كس #حتی #خداوند حق دخالت در آن عرصه را ندارد، در حالی كه در #نگاه #اسلام، #معيار قانون، #خدا است و ما بايدها و نبايدهايمان را از خداوند می گيريم. و لذا اگر احياناً تعارضی بين خواست خدا و مردم بود، خواست خدا را مقدم می كنيم؟[10]
3ـ دولت محدود يا حداقل، از مهمترين عناصر آموزة ليبراليسم است. دولت ليبرال دولتی است كه مسئوليتهای آن به طور چشمگيري اندك بوده، فقط از چارچوب هاي كلي حيات اجتماعي دفاع ميكند.[11] بنابراين دولت حق ندارد به هيچ بهانهاي ولو ديني، محدوديتهايي را براي جامعه به بار آورد. اما در #انديشة ديني، #دولت علاوه بر اينكه بايد #نظم و امنيت و #رفاه بياورد، #بايد #فضيلت گستر هم باشد. همچنانكه حافظ جان، مال و ناموس شهروندان است، پاسدار حريم فضيلتهای اخلاقي و الهي نيز هست. دولت بايد مراقبت كند، حدود الهي مورد خدشه قرار نگيرد، «تلك حدودالله فلا تعتدوها».[12] اين احكام, حدود دين است، از آن سركشی نكنيد. از همين رو است كه #شراب خواري، قوّادي و #روزهخواری آشكار در ماه رمضان،[ممنوع] و موجب حد و تعزير توسط حاكم شرع ميگردد.
4ـ تساهل و تسامح جزء ارزشهاي انعطافناپذير ليبراليسم است. از اين نظر، مذهب و گرايش مذهبي رابطهاي بين فرد و خداي اوست و او در زمينه انتخاب مذهب و يا عدم انتخاب هرگونه مذهبي و ديني و عمل به هر گونه حكم و دستورالعمل آن كاملاً آزاد است.[13] در حاليكه ما متعقديم اسلام كفر والحاد را نميپذيرد. گرچه انسان تكويناً در انتخاب دين و حتي بيديني آزاد است و در اين مقام هيچگونه اجبار و الزامي در كار نيست.[14] اما تشريعاً جز اسلام از او پذيرفته نيست و جز يك انتخاب ندارد و آن اسلام است.[15] به همين شكل انجام اعمالي كه ضداخلاقی شمرده ميشود، مجاز نيست. اقليتهاي مذهبي هر چند فعاليتشان در محدوده خاصي مجاز ميباشد ولي نمي توانند در جامعة اسلامي اقتدار سياسي را بدست بگيرند.[16] تبليغ و ترويج عقايد انحرافي ممنوع است و.. بنابراين بين اسلام و ليبراليسم معارضهاي آشتي ناپذير وجود دارد و نميتوانيم بين دين و مكتب يگانگي ايجاد كنيم، مگر اينكه ليبراليسم از مباني خود فاصله بگيرد و در رابطه با شعارهايي كه مطرح ميكند از قبيل آزادي، قانونگرايي و.. خود را با اسلام هماهنگ نمايد. با يك چنين پيش فرضي حتي ميتوان بين اسلام و كمونيسم كه از عدالت و برابري سخن ميگويد، نيز آشتي داد. البته در آن صورت ليبراليسم و كمونيسم ديگر آن مكتبي نخواهند بود كه بنيانگذاران آنها مطرح نمودهاند.
📚[1] - جان سالوين شاپيرو، ليبراليسم؛ معنا و تاريخ آن، نشر مركز، تهران، ، 1380، ترجمة محمدسعيد حنايي كاشاني، ص 8-1.
[2] - عدم تغاير اسلام و ليبراليسم، مطلبي است كه از حجت الاسلام آقاي علي ايازي در نشرية توسعه، شماره 156،تاريخ 14/8/80 تحت عنوان ليبراليسم با اسلام مغايرتي ندارد، درج گرديده است. گرچه استفادة اطلاقی كه در عنوان آمده از متن سخنان گوينده مشكل است، ولی به هر حال عنوان مطرح شده در نشريه، خالي از تأمل نيست..
[3] - جان سالوين شاپيرو، همان ص 6.
[4] - سورة نور، آية 19.
[5] - مصباح يزدي، محمدتقي، نظرية سياسي اسلام، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، قم 1378، ج اوّل، ص 163.
[6] - رحيمي، عليرضا، تفكر عصر جديد در اروپا، بعثت، تهران، 1368، ص 100.
[7] - آنتوني آر پلاستر، ظهور و سقوط ليبراليسم غرب، نشر مركز، تهران، (بي تا)، ترجمة عباس مخبر، ص 206.
[8] - جان سالوين، شاپيرو، همان، ص 7.
[9] - سورة مائده، آية 44،45،47.
[10] - مصباح يزدي، همان.
[11] - قادري، حاتم، انديشههاي سياسي در قرن بيستم، سمت، تهران 1379، ص 24.
[12] - سورة بقره، آيه 229، همچنين سورة نساء، آية 14.
[13] - اكبر، علی، سيري در انديشههاي سياسي معاصر، الست، تهران، 1370، ص 28.
[14] - سور بقره، آية 256.
[15] - ومن یبتغِ غیرَ ٱلإسلامِ دیناً فلن یُقبل منه و هو فی الآخرة من الخاسرین.(سورة آل عمران، آية 85).
[16] - در قرآن می خوانيم:
و لن یجعل اللهُ للکافرینَ عَلَی ٱلمؤمنینَ سبیلا؛ خداوند از براي كافران بر مؤمنين تفوق و برتري قرار نداده است.(سورة نساء، آية 141).
@mohammadjavad_karimi
🌴 در سایه سار حکمت قرآن(۲)
🌕 الَّذِی خَلَقَ ٱلمُوتَ وٱلحَیٰاةَ لِیَبلُوَکم أَیُّکم أَحسَنُ عَمَلاً
او کسی است که مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید که کدام یک بهتر عمل می کنید.
(سوره ملک،آیه ۲).
🔸 نکته ها
📌۱-مرگ, اگر به معنی فنا و نیستی باشد، مخلوق نیست؛ چرا که خلقت به امور وجودی تعلق می گیرد، ولی می دانیم که #حقیقت #مرگ، #انتقالی از جهانی به جهان دیگر است، و این قطعا یک #امر وجودی است، که می تواند مخلوق باشد(۱).
📌مرگ در بیان قرآن، صرفا نبودِ حیات و نیستی نیست، بلکه مرگ، تطوّر است، یعنی انتقال از نوعی حیات به نوع دیگر از حیات است. در واقع تولدی است از حیاتی به حیات دیگر(۲).
📌و اگر مرگ در این آیه قبل از حیات ذکر شده، به خاطر تاثیر عمیقی است که توجه به مرگ، در حسن عمل انسان دارد(۳)
📌۲- آزمایش خداوند؛ منظور از #امتحان و آزمایش #بندگان توسط خداوند،« نوعی #پرورش است، به این معنی که: انسانها را به میدان عمل می کشد، تا #ورزیده، #آزموده و #پاک و پاکیزه شوند و لایق قرب خدا گردند(۴). و به تعبیری دیگر: «اگراین آزمایش نباشد،او در حدّ خامی و و در حدُ بالقوه باقی می ماند(۵).
۳-📌هدف آزمایش؛ نیکوترین عمل
این که خداوند در این آیه شریفه، #هدفِ«آزمایش» را،«#حسن #عمل» معرفی کرده، نه #«کثرت عمل»، دلیل بر این است که در مکتب اسلام و در منظرِ قرآن کریم، #اهمیت و ارزش از آن #کیفیت است، نه کمیّت.
#مهم، آن است که #عمل، #خالصانه و برای #خدا باشد، هرچند که از نظر ظاهر، کم باشد»(۶).
والحمدلله ربِّ العالمین
جمعه۱۴۰۰/۸/۲۱
قم المقدسة: محمدجوادکریمی
📚 ۱- تفسیر نمونه، ج ۲۴, ص۳۲۷.
۲-مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ۲۷, ص۴۹۸.
۳-تفسیر نمونه، ج۲۴, ص۳۲۷.
۴- همان.
۵-مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ۲۷, ص۴۹۷.
۶-تفسیر نمونه، ج ۲۴، ص ۳۲۷.
@mohammadjavad_karimi
♨️#اظهارات آقای#عراقچی با فاکسنیوز دربارهی #نابودی_اسرائیل واقعا چه بود؟
سوال:
شما از همه این گروهها، از نیروهای نیابتی خود حمایت میکنید❓
🔸من قصد مقایسه ندارم، اما باید بگویم آنچه شما گفتید دقیقاً همان کاری است که آمریکاییها و اسرائیلیها انجام میدهند. ایالات متحده انواع و اقسام سلاحها — سلاحهای بسیار پیشرفته — را در اختیار اسرائیل قرار داده تا مردم را در فلسطین، در غزه، در کرانه باختری، در لبنان، در سوریه، حالا در ایران و در یمن بکشد. شما نمیبینید که آنچه در غزه در حال وقوع است، نسلکشیای است که با سلاحهای آمریکایی انجام میشود؟
🔹و اجازه بدهید یکبار دیگر تأکید کنم که ما باور داریم آنها، یعنی حماس، حزبالله و انصارالله، مبارزان آزادی هستند.
🔸 آنها برای یک آرمان عادلانه میجنگند. و ما همیشه از آنها حمایت کردهایم — چه بهصورت سیاسی و چه به روشهای دیگر — چون معتقدیم که همانطور که گفتم، آنها برای امری کاملاً مشروع مبارزه میکنند.
سوال:
حتی اگر در گفتههایشان درباره پاک کردن اسرائیل از روی نقشه باشد❓
🔹این به خود آنها بستگی دارد، آنها برای سرزمین خودشان میجنگند، پس ممکن است هر سیاستی را اتخاذ کنند. و من فکر می کنم آنها کاملا حق دارند که برای سرزمین خود مبارزه کنند.
🔸 این(نابودی) هیچگاه سیاست ایران نبوده است که اسرائیل را از روی نقشه پاک کند اما باید بگویم که یک امر محتوم وجود دارد:
با این همه جنایتی که اسرائیل علیه فلسطینیها انجام میدهد، اسرائیلیها در واقع خودشان کاری میکنند که نتوانند در سرزمین فلسطین ادامه بقا داشته باشند.(محکوم به نابودی است)
************************
چنانچه درمتن بالا،که متن کامل و تقطیع نشده می باشد خیلی شفاف پیداست که؛
جناب عراقچی درعین حالیکه ازنظرحقوقی بعنوان دیپلمات و مسئول مقابل نهادهای بین المللی، هوشمندانه هیچ جرم و اتهامی مبنی برترویست بودن را متوجه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نکرد، بلکه با قاطعیت اولا نشان داد اسرائیل تروریست و آمریکا حامیآن است
ثانیا تاکید کرد به دست مردم مقاوم فلسطینوگروهای مقاومت، دولتاسرائیل محو خواهد شد
لذا به اعلی صوت باید گفت:#خدا_نیامرزد_تقطیع_کنندگان را،
که با تقطیع خود؛#مومنین_واقعی_و_انقلابیون_صادق را، هم نسبت به آینده مردممظلوم فلسطین بلکهبشریت #نگران کردند
و هم آنان را ، وادار به#گناه_اتهام زنی به عراقچی کردند
آری
#خدا_نیامرزد_تقطیع_کنندگان را؛
که با تقطیع خود فرصتی دوباره برای #بریدههای از انقلاب و ولایت فراهم کردند، تا به نام دفاع از انقلاب و ولایت و به نام مطالبهگری بر #طبلشیطانی_تفرقه محکم بکوبند و سربازخط مقدم دیپلماسی دفاع از نظام و انقلاب را به نامردانهترین شکل تخریب کنند.
#یاران_صادق فراموش نکنید آقا فرمود میدان و دیپلماسی با قلطعیت کارشان را انجام دهند.
حالا #تقطیع_کنندگان کیستند؟
۱=خود#اسراییل برای ایجاد آشوب در صف ملت شریف و مقتدر ایران!!
۲=یا همان #غرب_زدکان!! شکست خورده در دولت خاتمی و روحانی، برای جبران فضاحت خود، که دنبال تفرقه هستند
۳=یا #بریدههای_ازانقلاب!! برای آرام کردن نفس شیطانی خود.
۴=یا#چپیهای_نسل_جدید!!! که همان اصلاح طلبان وشیفتگان جدید نسبت به صهیونیسم اما با چهره نفاق آلود ارادت به نظام و مطالبه گری
۵=یا#هر۴گروهشیطانی.
#خدا میداند
#قم_مقدس
#غفاری_فر
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🔰#قرارگاهسایبریبصیر
@basirat_83
╚═══ 🍃🌺🍃 ═════