eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
56 دنبال‌کننده
525 عکس
163 ویدیو
80 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر هیأت
علیه‌السلام 🔹فتح قریب🔹 هر نصر من الله به شمشیر علی بود هر فتح قریب از دل چون شیر علی بود در خیبر و بدرش همه یک‌پارچه گفتند: پیروزی اسلام به شمشیر علی بود آن رعشه که بر کاخ معاویه درافتاد پیداست که از نعرۀ تکبیر علی بود در سینه اگر بغض علی داشت عجب نیست چون سینۀ دشمن هدف تیر علی بود یک قوم در اندیشۀ تحقیر علی بود یک طایفه مشغول به تکفیر علی بود گفتند و نماندند ولی نام علی ماند الحق که علی شاهد تکثیر علی بود حتی به سکوتش کمر تفرقه خم شد این وحدت ما حاصل تدبیر علی بود صد رنگ عوض کرد بشر در طی ایام تاریخ کجا شاهد تغییر علی بود؟ فرمود که دوزخ چه بسا خلق نمی‌شد در هر دل اگر مهر فراگیر علی بود پیغمبر ما آینۀ حسن خدا بود در آینه هر آینه تصویر علی بود هنگام سحر فاطمه بر منبری از نور با یازده آیینه به تفسیر علی بود از خاک نجف شاخۀ انگور بر آمد این معجزۀ تاک به اکسیر علی بود ایوان نجف! هان تو شهادت بده فردا این دل همۀ عمر به تسخیر علی بود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/221@ShereHeyat
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
@shere_aeini - نذر حضرت اميرالمومنين علیه‌السلام - بنويسيد مرا بنده‌ى سلطان نجف بنويسيد كه عالم همه قربان نجف ما غباريم..غبارى زِ بیابان نجف بنويسيد على را گُلِ گلدان نجف - وسط عرش بُوَد تختِ سليمانِ نجف - آنكه بر خاك ، حياتِ دو جهان داد ، كه هست؟ آنكه بر مُرده زبان داد ، توان داد كه هست؟ آنكه در كعبه خودش اِذنِ اذان داد كه هست؟ تَرَك كعبه به ما نيز نشان داد كه هست... - كعبه با آن عظمت دست به دامان نجف - حق بده ! ديدن اين صحن تماشا دارد حرمش هم به خدا هيبتِ او را دارد نه حرم بلكه على عرشِ معلى دارد و اگر كعبه دَرَد سينه‌ى خود ،جا دارد - سر ببرید ز ما بر سرِ ايوان نجف - زِ قدومش همه‌ى راه به هم مى‌ريزد دلِ عشاق به ناگاه به هم مى‌ريزد تا ببيند رُخ او ماه ، به هم مى‌ريزد گر على گريه كُنَد ، چاه به هم مى‌ريزد - جانِ عالم به فداى شه مردان نجف - من على را به خدا رازِ خدا ميدانم ولى‌الله شده منصبِ آقاجانم ها على و بشر و كيف بشر ميخوانم به هواى حرمش ابرِ پُر از بارانم - بنويسيد مرا بى سر و سامانِ نجف - خلقت هر دوجهان گوشه‌اى از تلميحَش از كران تا به كران دانه‌اى از تسبيحَش فتح خيبر كه نشد معجزه...شد تفريحش و نشد غيرِ على كَس به على تشبيهش - بنويسيد على بانىِ ايمان نجف - جلوه‌ى ديگرى از جلوه‌ى مولا زهراست روى پيشانى او نقش فقط يا زهراست به دلم غم نرود تا كه دلم با زهراست نهراسم به خدا روز جزا تا زهراست - غيرِ زهرا نبُوَد همدم جانانِ نجف - تا كه در معركه شمشير به دستش اُفتاد دشمن از ترس دگر اسم خودش بُرد زِ ياد دامنش خيس شد و آبرويش رفت به باد... چاره ای نیست به جز گفتن دادِ بى داد.... - چه شكوهيست در اين هيبت طوفان نجف - تو بر اين سلسله‌ها حق خلافت دارى نه فقط شيعه به دنيا تو ولايت دارى كه در عُقبى تو فقط حُكمِ حكومت دارى به غلامانِ خودت نيز عنايت دارى - بطلب اين همه سرمست به ايوان نجف - 🔸شاعر: ======================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
هدایت شده از اشعار ناب آئینے
@shere_aeini وقت میلادست انگورِ ضریحت نوبر است سائلی باز آمده در حسرت انگشتر است زائرانِ درگهت کردند کارِ آفِتاب خاک صحرای نجف در اصل ذرّه پرور است آسمان کاغذ شود، جنگل قلم،  دریا جوهر هر چه از حیدر بگویند باز از او کمتر است سرنوشتم را سپارم دست آقای نجف طالعم دست علی باشد برایم بهتر است اعتقاد هر کسی باشد برایش محترم سیزده را دوست دارم زاد روز حیدر است 🔸شاعر: =============================== 🔹اشعار ناب آئینے🔹 @shere_aeini
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
📣معاونت فرهنگی-تبلیغی بنیاد فرهنگی امامت برگزار می کند. 🔹هشتمین نشست شاعرانه همزمان با ولادت امیرالمؤمنین علیه السلام 🔸با حضور حضرت آیت الله سیدعلی میلانی دامت برکاته 🔹سخنران: حجت الاسلام والمسلمین استاد میرزامحمدی 🔸با اجرای حامد حجتی 🔷شعرخوانی شعرای ارجمند: امیراکبرزاده سیدمحمد بابامیری شهاب الدین خالقی حامد طونی حسین مودب مهدی کبیری مجتبی خرسندی مهدی قنبری از نوش‌آباد سجاد روانمرد از بروجرد محمدجواد اکبری از کاشان علی گلچین‌پور از تهران 🗓زمان: پنجشنبه ۵ بهمن ماه ۱۴۰۲ (۱۳ رجب ۱۴۴۵) ساعت ۱۵ 🏢 مکان: قم، بلوار سمیه، خیابان شهیدین، بنیاد فرهنگی امامت 🔸خانوادگی دعوت هستید🔸
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 با اجرای باشد علی خدا نه، ولی ناخدا که هست بعد از خدا بزرگ همه ماسوا که هست بعد از خدا و بعد رسول خدا، علی ساقی‌ست؛ گر شراب نداری بیا که هست گیرم که با علی دل ما نیست آشنا اما دل علی به غریب آشنا که هست مشکل‌گشا علی‌ست و لشکرگشا علی فرمانروا که بود و شه لافتی که هست ما سائل رکوع علی نیستیم اگر او «إنّما ولیّکم الله» ما که هست محشر صفی به وسعت آغوش مرتضاست ای عاشقان! هجوم نیارید، جا که هست... عاشق گناهکار اگر شد در آتش است اما حسابش از همه عالم جدا که هست فرق علی شکافت، به خون خفت مجتبی عباس من! صبور بمان کربلا که هست آن بی نشانه‌ای که نشان داشت از علی دل بی قرار یافتنش، هرکجا که هست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گیرم که با علی دل ما نیست آشنا اما دل علی به غریب آشنا که هست محشر صفی به وسعت آغوش مرتضاست ای عاشقان! هجوم نیارید، جا که هست... مهدی جهاندار
هدایت شده از الهادی حوزویان
💠 توجه به اقتضائات مخاطبین تبلیغ 🔻 حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔸 شما با مخاطبین مختلفی سر و کار خواهید داشت؛ مثلاً میناب کجا و بویراحمد و شهرکرد کجا؟ این‌ها دو فرهنگ و دو سبک هستند و وقتی وارد شدی و هر دو را دیدی، ناخودآگاه با مخاطب آشنا می‌شوی که با هرکدام، چگونه برخورد کنی. 🔹 این‌ها سبک و زبانی دارند و آن‌ها سبک و زبانی دیگر دارند؛ ولی شما در حال مدیریت هستی که چگونه و با چه ادبیاتی، آن مفهوم ناب تبلیغی و سوق دادن به سمت حضرت صدیقه‌ی طاهره‌ سلام الله علیها را در هر منطقه‌ی تبلیغی بگویی. 🔸 این کار، شما را ممتاز می‌کند و به شما قوت می‌دهد. کد ۲۰۷۸۰ ▪️ @alHadi_h ▪️ @nasery_ir ‌ ‌‌‌‌ ‌‌
هدایت شده از عشق عالمیان
✨﷽✨ داستان بسیار جذاب 💠✨براى امير المومنين عليه السلام نامه اى از معاويه رسيد حضرت مهر نامه را شكست و قرائت كرد : " از طرف امير المومنين و خليفة المسلمين ، معاويه بن ابى سفيان براى على : اى على ! در جنگ جمل هر چه خواستى با ام المومنين : عايشه و اصحاب رسول خدا : طلحه و زبير كردى اكنون مهياى جنگ باش " 💠✨حضرت جواب نامه را اينگونه نوشت : از طرف عبدالله، تو به رياست مى نازى و من به بندگى خداوند من آماده جنگ هستم به همان نشان كه " انا قاتل جدك و عمك و خالك : من همان قاتل پدربزرگ و عمو و دايى تو هستم " 💠✨سپس نامه را مهر و امضاء فرمود و از شاگردانش كه در محضرش بودند ، پرسيد : كيست كه اين نامه را به شام ببرد ؟ كسى جواب نداد دوباره حضرت سوالش را تكرار فرمود و اين بار طرماح از ميان جمعيت برخاست و عرض كرد : على جان ! من حاضرم حضرت ضمن اينكه او را از متن تند نامه آگاه كرد ، فرمود : 💠✨طرماح ! به شام كه رفتى مواظب آبروى على باش طرماح گفت : سمعاً و طاعةً آنگاه نامه را گرفت و بسوى شام حركت كرد معاويه در باغ قصرش بود كه عمرو عاص خبر رسيدن يكى از شاگردان على را به او رساند معاويه فورا دستور داد كه بساطى رنگين پهن كنند تا شكوه آن طرماح را تحت تاثير قرار بدهد و او را به لكنت بيندازد دستور انجام شد 💠✨طرماح وقتى وارد شد و آن فرشهاى رنگين و بساط مفصل را ديد ، بى اعتناء با همان كفشهاى خاك آلوده اش قدمها را بر فرشها گذاشت ، خود را به معاويه رساند و همانطور كه او بر مسندش لميده بود ، طرماح نيز لم داد و پاهايش را دراز كرد اطرافيان معاويه به طرماح اعتراض كردند كه " پاهايت را جمع كن " اما او گفت : تا آن مردك ( معاويه ) پاهايش را جمع نكند ، من هم پاهايم را جمع نخواهم كرد 💠✨عمرو عاص به معاويه در گوشى گفت : اين مردى بيابانيست و كافيست كه تو سر كيسه ات را كمى شل كنى تا او رام بشود و لحنش را هم عوض كند معاويه ضمن اينكه دستور داد تا سى هزار درهم پيش طرماح بگذارند ، از او پرسيد : از نزد كه به خدمت كه آمده اى ؟ طرماح گفت : از طرف خليفه برحق ، اسدالله ، عين الله ، اذن الله ، وجه الله ، امير المومنين على بن ابيطالب نامه اى دارم براى امير زنازاده فاسق فاجر ظالم خائن ، معاوية بن ابى سفيان معاويه ناراحت از اينكه سى هزار درهم نيز نتوانسته است كه اين شاگرد على عليه السلام را ساكت كند ، گفت : نامه را بده ببينم 💠✨طرماح گفت : روى پاهايت مى ايستى ، دو دستت را دراز ميكنى تا من نامه على عليه السلام را ببوسم و به تو بدهم معاويه گفت : نامه را به عمرو عاص بده گفت : اميرى كه ظالم است ، وزيرش هم خائن است و من نامه را به خائنى چون او نميدهم معاويه گفت : نامه را به يزيد بده گفت : ما دل خوشى از شيطان نداريم چه رسد به بچه اش معاويه پرسيد : پس چه كنيم ؟ گفت : همانكه گفتم 💠✨بالاخره معاويه نامه را گرفت و خواند بعد هم با ناراحتى تمام كاتبانش را احضار كرد تا جواب نامه را اينگونه بنويسد " على ! عده لشكريان من به عدد ستارگان آسمان است مهياى نبرد باش " برخاست و گفت : من خودم جواب نامه ات را مى دهم: على عليه السلام خود به تنهايى خورشيديست كه ستارگان تو در برابرش نورى نخواهند داشت سپس خواست برود كه معاويه گفت " طرماح ! سى هزار درهمت را بردار و سپس برو " اما بى اعتناء به حرف معاويه و بدون خداحافظى راه كوفه را در پيش گرفت 💠✨ رو به عمرو عاص كرد و گفت : حاضرم تمام ثروتم را بدهم تا يكى از شما به اندازه يكساعتى كه اين مرد از على طرفدارى كرد ، از من طرفدارى كند گفت : بخدا اگر على به شام بيايد ، من كه عمرو عاصم نمازم را پشت سر او ميخوانم اما غذايم را سر سفره تو ميخورم 📚 ( الأختصاص ص ١٣٨)
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من در این زندان هارون روزها سر می کنم پیروی از جدّ خود ساقیِّ کوثر می کنم در غُل و زنجیرِ هارون حبس گشتم بی گناه زیر و رو با ذکر حق کاخ ستمگر می کنم من ز پا تا سر پُر از درد جراحاتم ولی استقامت در بلا با یاد مادر می کنم عُقده ها دارد به دل سِندی بی شرم و حیا روضه های کوچه را این گونه باور می کنم گر زپای نیمه جانم دائماً خون می چکد یاد دردِ پهلوی مجروح مادر می کنم صورتم از ضرب سیلیّ عدو نیلی شده یاد مظلومیت زهرای اطهر می کنم شاعر : اصغر چرمی امام کاظم (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
هدایت شده از شعر هیأت
🔹مسیح‌دمی🔹 کجاست زنده‌دلی، کاملی، مسیح‌دمی که فیض صحبتش از دل بَرَد غبارِ غمی... گذشت عمر و دریغا نداد ما را دست حضور نیم‌شبی و صفای صبح‌دمی قسم به جان عزیزان به وصل دوست رسی اگر از این تنِ خاکی برون نهی قدمی خلاف گوشه‌نشینان دلشکسته مجوی که نیست جز دل این قوم، دوست را حرمی... ز بی‌نوایی و دولت غمین و شاد مباش که در زمانه نمانَد گدا و محتشمی... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3703@ShereHeyat