#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#زیارت_کربلا
عاشق آن است که در وقت بلا جا نزند
رو به کس جز پسر حضرت زهرا نزند
اگر از جانب بیگانه، عسل هم برسد
لب به جام عسلِ دشمن مولا نزند
عبد، اوج طمعش، یک نظر معبود است
حرصِ دارا شدن از مکنتِ دنیا نزند
آن امامی که منم بنده ی او، وقت دعا
خط روی اسم کسی که شده رسوا نزند
کاش وقتی برسد نامه ی من دست امام
نامه ام را ز سر شرم و حیا تا نزند
سفر کرب و بلا، تذکره اش در کف اوست
چه کنم تذکره ام را اگر امضا نزند؟!
جز حسینی که اسیرش شده، بر سینه ی خود
سنگ عشق احدی، زینب کبری نزند
**
نیزه داری به سوی ناقه ی او آمده است
کعب نی را به پرش کاش خدایا نزند
پیرزن را نظری کرد و به خود زینب گفت:
کاش با سنگ به پیشانی آقا نزند
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مدح_امام_علی #مبعث
@shere_aeini
همیشه مبدأم مشهد ولی مقصد نجف بوده
سری که بی علی سرکرده باری بی هدف بوده
علی آنجا که میبخشید جان بر عالم امکان
مسیحا آخر و آدم در اولهای صف بوده
شب معراج از صوت علی دانستهام این را
پیمبر این طرف بودهست و مولا آن طرف بوده
علی صبح بلی گویی، علی شام بلاجویی
اگر چه نفس احمد بوده اما جان به کف بوده
سلامت رفت با نادعلی از فتنه بیرون نوح
چنان دُری که از اول در آغوش صدف بوده
🔸شاعر:
#مسعود_یوسف_پور
==========================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
لب تشنگی از حرمت و حِرمان دو مقام است
یک روز محرم نشود این رمضان ها
هدایت شده از اشعار مرضیه عاطفی
🍃🌺 به امید عنایت، آمرزش، شهادت
#نذر_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام 🌺🍃
شنیدم توبهٔ بی ادعا را زود می بخشی
گنهکارانِ با حُجب و حیا را زود می بخشی
همانهایی که اهلِ اشک و اقرارند؛ نه طغیان
به قرآن! عاصیانِ با صفا را زود می بخشی
طلبکارانِ از تو؛ حیف که این را نمیدانند
بدهکارانه نیکوکارها را زود می بخشی
دعای افتتاحِ تو؛ عجب حالِ بکا دارد
سحرگاهان که اشکِ بیصدا را زود می بخشی
برای توبه گرچه دیر می آییم اما تو
دقیقاً لحظهٔ افطار، ما را زود می بخشی
به ٱمراضِ وجودی بی تعلّل میدهی درمان
گرفتارِ به انواعِ بلا را زود می بخشی
همین «ألعفو» میگویند مرهم میگذاری و
به بیمارانِ نفساني شفا را زود می بخشی
نمیدانم چه سرّی هست بینِ این همه سائل
گدایانِ علي-موسی الرضا(ع) را زود می بخشی
به عشقِ آن سلام ِ اولینِ رو به شش گوشه
همیشه زائرانِ کربلا را زود می بخشی
به «أدعوني» قسم؛ حاجاتِ اهل سجده را فوراً
اجابت کرده و اهلِ دعا را زود می بخشی
همانهایی که دل بردند از تو در میانِ خون
شهیدان ِ «ذَبیحاً بِالقفا» را زود می بخشی!
#أستغفرالله_ربي_و_أتوب_إلیه
#بالحسین_ع_إلهي_العفو
#أللهم_ٱرزقنا_شهادت
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
هدایت شده از تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
📌نظم شهری در سیره امیرمؤمنان علی(ع)
امیرمؤمنان #علی(ع) برای #نظم بخشیدن به جامعه و فضای شهری، اقدامات لازم را از باب حکم حکومت انجام می داد. به عنوان نمونه، با رفتن به سمت #بازار دستور فرمود:
«باید مغازه هایی که در مسیر راه مردم هستند، #تخریب یا برچیده شوند؛»
همچنین، با مشاهده احداث خانه های بنی البُکاء در مسیر #بازار_کوفه، فرمود:
«اینجا جزء بازار است و قبلا بازار بوده است. سپس، دستور دادند تا به جای دیگری منتقل و بعد از #تخلیه، تخریب گردد- تا مجدد به بازار تبدیل گردد.» -
📚بیهقی، السن ¬الکبری، ج6، ص151.
👇👇
🌻 @ahlebait110
به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، «علی #مسجدیان» از رزمنده گان پرسابقه ی لشکر14 امام حسین(صلوات الله علیه) چنین روایت می کند:
اواسط اردیبهشت ماه 61، مرحله ی دوم «عملیات الی بیت المقدس»، «حسین #خرازی»، نشست ترک موتورم و گفت: «بریم یک سر یه خط بزنیم». بین راه، به یک نفربر پی ام پی برخوردیم که در آتش می سوخت و چند بسیجی هم، عرق ریزان و مضطرب، سعی می کردند با خاک و آب، شعله ها را مهر کنند. حسین آقا گفت:« اینا دارن چی کار می کنن؟ وایسا بریم ببینیم چه خبره».
هرم آتش نمی گذاشت کسی بیشتر از دو- سه متر به نفربر نزدیک شود. از داخل شعله ها، سر و صدای می آمد. فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد. من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را برمی داشتیم و از همان دو – سه متری، می پاشیدیم روی آتش. جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد و همین پدر همه ی ما را درآورده بود. بلند بلند فریاد می زد: «خدایا ! الان پاهام داره می سوزه، می خوام اون ور ثابت قدمم کنی. خدایا! الان سینه ام داره می سوزه، این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه. خدایا! الان دست هام سوخت، می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم، نمی خوام دست هام گناه کار باشه. خدایا! صورتم داره می سوزه، این سوزش برای امام زمانه، برای ولایته، اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت.»
اگر به چشمان خودم ندیده بودم، امکان نداشت باور کنم کسی بتواند با چنین وضعی، چنین حرف هایی بزند. انگار خواب می دیدم اما آن بسیجی که هیچ وقت نفهمیدم کی بود، همان طور که ذره ذره کباب می شد،این جمله ها را خیلی مرتب و سلیس فریاد می زد.
آتش که به سرش رسید، گفت: «خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی تونم، دارم تموم می کنم. لااله الا الله، لا اله الا الله. خدایا! خودت شاهد باش. خودت شهادت بده آخ نگفتم»
به این جا که رسید، سرش با صدای تقی ترکید و تمام.
آن لحظه که جمجمه اش ترکید، من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم. بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. یکی با کف دست به پیشانی اش می زد، یکی زانو زده و توی سرش می زد، یکی با صدای بلند گریه می کرد. سوختن آن بسیجی، همه ما را سوزاند.حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت:«خدایا! ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟ ما فرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره، بگه جواب اینا رو چی می دی؟» حالش خیلی خراب بود. آشکارا ضعف کرده بود و داشت از حال می رفت. زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن کره ای و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد. دو ساعت بعد، از همان مسیر برمی گشتیم، که دیدیم سه – چهر نفر دور چیزی حلقه زده و نشسته اند. حسین گفت:« وایسا به اینا بگو از هم جدا بشن. یه چیزی بیاد وسطشون، همه با هم تلف می شن. همون یکی بس نبود؟»
نزدیکشان ترمز زدم. یکی شان باند شد و گفت:«حسین آقا! جمعش کردیما» . حسین گفت:«چی چی رو جمع کردین؟» طرف گفت: «همه ی هیکلش شد همین یه گونی». فهمیدیم، جنازه ی همان شهید را می گوید که دوساعت قبل داخل نفربر سوخت. دور گونی نشسته بودند و زیارت عاشورا می خواندند. حسین آقا، از موتور پیاده شده و گفت: «جا بدید ما هم بشینیم، با هم بخونیم. ایشالا مثل این شهید،معرفت پیدا کنیم».
منبع: کتاب زندگی با فرمانده؛ خاطراتی از شهید حسین خرازی؛ نویسنده: علی اکبر مزد آبادی، ناشر: یا زهرا (س)، نوبت چاپ: سوم؛ ۱۳۶۴، صفحات ۱۳-۱۱٫
کودکی سوخت در آتش به فغان، هیچ نگفت
مادری ساخت به اندوه نهان، هیچ نگفت
پدر پیر شهیدی که به عشق ایمان داشت
سوخت از داغ پسرهای جوان، هیچ نگفت
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا؛ #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #اخلاقی_و_اندرز؛ #امام_رضا_ع_شهادت
اوقات رسیدن به خدا، زود گذشتند
شبهای مناجات و دعا زود گذشتند
من دیر رسیدم درِ این میکده اما
از جُرم منِ بی سر و پا، زود گذشتند
"اوقاتِ خوش آن بود که با دوست بهسر شد"
اوقات خوش ما، رفقا زود گذشتند؟!
از شر بساطی که شود ختم به عصیان
با یاد خدا، اهل حیا زود گذشتند
تا اینکه خجالت نکشد بعد کرامت
از پیش گدا، اهل سخا زود گذشتند
حق میگذرد زود از آن طایفهای که
در مسند قدرت ز خطا زود گذشتند
پلکی نزده، عمر شتابان سپری شد
چون باد، دو روز گذرا زود گذشتند
آن زمرهی خوشنام که حداثِ حسینند
از زینت این دار فنا زود گذشتند
در راه رسیدن به حسین و به حریمش
از جان و تن خود، شهدا زود گذشتند
از معصیتی که نگذشتند کریمان
در صحن گوهرشادِ رضا زود گذشتند
هر شب منم و خاطرهی صحن گوهرشاد
کِی از دلم این خاطرهها زود گذشتند؟
کس قدر ندانست مقامات رضا را
از شأن عظیمش به خدا زود گذشتند
**
نَسّاب کجا و نَسَب پاک امامان؟!
اصحاب ازین داغ چرا زود گذشتند؟!
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
محتوای تبلیغی نورالزهرا
#مناجات_با_خدا؛ #وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #اخلاقی_و_اندرز؛ #امام_رضا_ع_شهادت اوقات رسیدن به خدا، زو
از معصیتی که نگذشتند کریمان
در صحنِ گوهرشادِ #رضا زود گذشتند
هدایت شده از معرفی اساتید اخلاق و عرفان در قید حیات شیعه
⭕️اثری ارزشمند از مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان
📚کتاب شریف بحارالانوار در 110 جلد به صورت کامل ، به همراه متن عربی و ترجمه فارسی؛ قابل استفاده برای محققین و پژوهشگران...
📌برای دسترسی به تمام مجلدات این کتاب به صورت پی دی اف و فرمت های دیگر ، میتوانید به ادرس زیر در سایت قائمیه مراجعه فرمایید :
ghbook.ir/index.php?option=com_dbook&task=viewbook&book_id=1014777001&Itemid=167&lang=fa
@shia12t
هدایت شده از اشعار برگزیده
نسیمی پرده از داغ شتیلا بر نمیدارد
مدارا باری از دوش مداوا بر نمیدارد
سکوتِ کودکی مبهوتِ نعش مادرش میگفت
چرا غم سایه از آبادی ما بر نمیدارد؟
من از نبش قبور پادشاهان خوب فهمیدم
که دنیا از گلوی هیچکس پا بر نمیدارد
فلسطین! مثل یوسف بگذر از ظلم برادرها
خدا در چاه هم باشی نظر را بر نمیدارد
به یاد نخلهای بی سرت خیرات خرما کن
اگر چه دست خونآلود خرما بر نمی دارد
گره خورده به ابرویت «أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّار»
جهان ترسیده و چشم از تماشا بر نمیدارد
برای کشتگانت حجله میبندیم حیفا را
برادر قول ما قطعیست، اما بر نمی دارد
#علی_حسنی
#غزل
@Selectedpoems
هدایت شده از اشعار مرضیه عاطفی
🍃🌺 در وداع با ماه رمضان به نیت آمرزش
#نذر_حضرت_مولانا_علی_علیه_السلام
🌺🍃
لحظه های آخر و احساسِ غربت میکنیم
ای خدا داریم کم کم رفع زحمت میکنیم
درگذر از ما اگر بزم تو را بر هم زدیم
پیش ِ تو از حال و روزِ خود شکایت میکنیم
معصیت کردیم و رفت از یادمان مهمانی ات
میزبانی کردی! احساس ِ خجالت میکنیم
یا غیاثَ المُستغیثین گفته و با التماس
با همین دستان ِ خالی عرض حاجت میکنیم
یا رفیقَ، سَیدي، مَن لا رفیقَ غیرِ تو
سودِ بسیاری از این نوع ِ رفاقت میکنیم
ما به ماهِ تو؛ به إعجازِ سحر دل بسته ایم
بیشتر از قبل وقتی کسبِ رحمت میکنیم
سفرهٔ افطارهای آخرین است و مدام
با تو داریم از قبولِ توبه صحبت میکنیم
راستی بخشیدی آخر یا نه؟! ما را ای کریم
درگذر حالا که مستأصل صدایت میکنیم
ما به شبهایِ مناجات ِ تو عادت کرده ایم
بعد از این با گریه هر شب با تو خلوت میکنیم
عهد می بندیم با تو زیرِ ایوان نجف
بعد از این؛ جانِ علی(ع) بهتر عبادت میکنیم
جانِ آقایی که میگفتند رو به زینبش(س)
از حسینت(ع) هر چه میخواهیم غارت میکنیم
سر به روی نیزه، انگشتر به دستِ ساربان
در دل از این داغ؛ احساس ِ حرارت میکنیم!
#أستغفرالله_ربي_و_أتوب_إلیه
#بعلی_ع_الهی_العفو
#بالحسین_ع_إلهي_العفو
#الوداع_ای_ماه_نور
#مرضیه_عاطفی
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
@marziyehatefi
┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
هدایت شده از چشمه جاری
🎤👈 حاج آقا پورسید آقایی
🔷 روزی استاد صفایی رضوان الله تعالی علیه را دیدم که از یکی از مدارس خواهران طلبه برمیگشت؛ گویا برای سخنرانی دعوتش کرده بودند. فهمیدم روزه است.
🔷 استاد گفتند: وقتی برای صحبت به خانمها دعوت می شوم و یا قراری با خانم،ها دارم روزه می گیرم.
🔷 در جمع خانم،ها حاضر شدن خیلی سخت است، روزه خیلی مؤثر است.
📚 حکایت ها و هدایت ها، ص ۲۳
🆔 کانال👈 https://eitaa.com/cheshmeyejarie
هدایت شده از حدیث اشک
خدای من
آخر ماه، گدا مانده و تنها مانده
همه رفتند فقط بنده ی رسوا مانده
درب مهمانی خود را کمی آرام ببند
یک نفر از صف بخشیده شدن جامانده
دستگیری بکنی یا نکنی هر دو رواست
دست تسلیم منِ غم زده بالا مانده
هیچ کس واسطه ی بنده ی آلوده نشد
مثل هر سال فقط یوسف زهرا مانده
همه ی زندگی ام حاصل لطف مهدی است
تازه آقایی او در صف عقبی مانده
عاقبت آبرویم ریخت و در چشم امام...
بی بها کرد مرا چشم بد وامانده
سخت دلتنگ نجف هستم و ایوان علی
بر دل غم زده ام، شوق تماشا مانده
آخر ماه هم از غربت ارباب بگو
بین گودالِ پر از خون، تن مولا مانده
اکبر و قاسم و عبداله و عون و عباس
همه رفتند... فقط زینب کبری مانده
چه کند زینب مضطر که سنان دور شود
لب زخمی حسینش به دعا وا مانده
محمد جواد شیرازی
#شعر_آیینی #شعر_روضه #شعر_مذهبی #شعر_مناجات #شعر_مناجات_با_خدا
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_جواد__ع__روضه
بر آتش روی جگرش خندیدند
بر نم نم چشمان ترش خندیدند
از درد زیاد به خودش می پیچید
وقتی که به در خورد سرش خندیدند
از فرط عطش آب طلب کرد ولی
با هلهله در دور و برش خندیدند
خونابه و لخته خون به پیراهن ریخت
بر زمزمه های آخرش خندیدند
صورت به زمین نهاد و یا زهرا گفت
بر ناله ی وای مادرش خندیدند...
محمد حبیب زاده
امام جواد (ع)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از سیره فرزانگان
ای خوش آن شمعی که روشن میکند ویرانهای را!
از جمله خاطراتم از مرحوم آیت الله اسماعیل پور قمشهای این است که زمانی برای تبلیغ ماه محرم تصمیم داشتم به شیرگاه شمال بروم خدمت ایشان عرض کردم:
آخه حیف نیست این جلسات پر شور شهرضا را ترک کنم و به روستایی بروم که چندان خبری نیست و فقط جلسه شبانهای و مختصر عزاداری در آن جا برقرار است که خودتان هم از آن مناطق آگاه هستید.
این شعر ساده را برای من در پاسخ خواندند:
شمع بزم محفل شاهان شدن لطفی ندارد.
ای خوش آن شمعی که روشن میکند ویرانهای را
همین سخن عزم مرا جزم کرد برای رفتن به شیرگاه و الحمدلله مفید هم افتاد معنویا و دنیویا.
سیره فرزانگان، عبدالحسن بزرگمهرنیا، نشر سامان دانش، به نقل از:
کانال فقیه آل محمد، نقل خاطره از یحیی رهایی.
https://eitaa.com/sirefarzanegan
محتوای تبلیغی نورالزهرا
https://vaezin.com/%D8%AA%D8%A7-%D8%B2-%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%D8%AF-%D8%
استاد عالی
صوت ۳ دقیقه ای
احتضار شیخ مرتضی طالقانی به نقل از شاگردشان علامه جعفری
هدایت شده از فقه و زندگی
#عید_فطر
#نماز_عید_فطر
⏰ وقت نماز عيد از اول طلوع آفتاب تا ظهر است.
📣 نماز عید، اذان و اقامه ندارد و مستحبه بجایشان سه بار بگويد: الصلوة
🌺 نماز عيد سوره مخصوصي ندارد، ولي بهتره در ركعت اوّل شمس و در ركعت دوّم غاشيه را بخوانند.
👌 ركعت اوّل پنج قنوت و ركعت دوّم چهار قنوت دارد.
🤲 در قنوت نماز عيد خواندن هر دعائى كافى است ولی بهتر است دعای اللهم اهل الكبريا خوانده شود.
🌱 نماز عيد فطر قضا ندارد.
☘️ نماز عيد را میتوان به صورت فرادی خواند.
🔹 دیر رسیدن به نماز
رکعت اول: مثلاً رسیدن در قنوت سوم، تكبيره الاحرام را بگوييد و با جماعت قنوت سوم و چهارم و پنجم را بخوانيد و بعد از آن دو قنوت كوتاه (مثلاً با يك صلوات یا الحمد للّه) بگيريد و خود را به ركوع امام برسانيد.
رسيدن به ركعت دوم : اقتدا میکنید و ركعت اوّل را با امام میخوانید و ركعت دوم را خودتان میخوانید.
💠 در نماز عید اگر در تعداد قنوتها شك كند چنانچه از محل نگذشته بنابر كمتر بگذارد و اگر بعد معلوم شود كه گفته بود اشكال ندارد.
🕌 اگر نماز جمعه و عید فطر، هم زمان بودند نماز جمعه ساقط می شود.
💐برخی مستحبات نماز عید عبارتند:
🌸نماز را در فضاى باز بخواند نه زير سقف.
🌼نماز را بلند بخواند.
🌻قبل از نماز با خرما افطار كند.
🌷پيش از نماز عيد غسل كند و دعاهايى كه در كتب دعا آمده را بخواند.
🌺 بعد از نماز مغرب و عشا در شب عيد فطر و بعد از نماز صبح و ظهر و عصر روز عيد و نيز بعد از نماز عيد فطر اين تكبيرها را بگويد: «اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ، لا إلهَ إلَّااللَّهُ وَ اللَّهُ اكْبَرُ، اللَّهُ اكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ، اللَّهُ اكْبَرُ عَلى ما هَدانا».
📚 توضيح المسائل مراجع، م 1516 تا 1530، 2640، 1435 و 1437؛ آقا، رساله نماز و روزه م 681 تا 691
#احکام_نموداری
https://eitaa.com/joinchat/1704656951C26f5cc23f1
هدایت شده از ندای سعادت
🔹شب آخر ماه مبارك رمضان
✍از امام- عليه السّلام- مى پرسند: ميان ما اصحاب، اختلاف گفتار واقع شده در اين كه وداع در آخرين شب ماه رمضان بايد باشد و يا آخرين روز، هنگامى كه هلال شوّال ديده مى شود. حضرت- عليه السّلام- ...فرمودند:
✍«أَلْعَمَلُ فِى عَمَلِ شَهْرِ رَمَضانَ فِى لَياليهِ، وَالْوِداعُ يَقَعُ فِى آخِرِ لَيْلَةٍ مِنْهُ، فإِنْ خافَ أَنْ يَنْقُصَ الشَّهْرُ، جَعَلَهُ فِى لَيْلَتَيْنِ.» عمل كردن در شب هاى ماه رمضان و خداحافظى [با اين ماه مبارك] در شب آخر آن واقع مى شود، پس اگر بيم آن را داشت كه ماه كمتر [ از سى روز] باشد، در دو شب [آخر ماه] خداحافظى مى كند.
📖برگرفته از شرح معارف ادعیه
http://eitaa.com/nedayesaadat
http://ketabrah24.ir
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
آخر ماه آمده، شرمنده و زارم هنوز
آه... بر این نفسِ وامانده گرفتارم هنوز
بارِ بد جز صاحبش خواهان ندارد ای خدا
مانده روی دست من سرمایه و بارم هنوز
سائلانِ شهر هم خوابند این ساعاتِ شب
آنقَدَر درماندهام، اینگونه بیدارم هنوز
شرمسارم از اباصالح امام عصر خود
چون نکرده ذرهای تغییر، رفتارم هنوز
بندگانت توبه کردند و همه برگشتهاند
سر به زیر انداختم از بس گنهکارم هنوز
هرچه میخواهی بخوان، اما نخوان بی صاحبم
هرچه هم باشم پدر دارم، علی دارم هنوز
سیدی دلتنگ ایوانِ طلای حیدرم
در نجف مانده دل مجنون و بیمارم هنوز
خورده بر کارم گره، از کربلا جا ماندهام
هرچه کردم وا نشد این عقده از کارم هنوز
از شروعِ ماه، گریانِ وداعش بودهام
شد تمام این ماهِ رحمت، سخت میبارم هنوز
**
یاد زینب بودهام هر وقت شد وقت وداع
داغدارش در وداعی سخت و دشوارم هنوز
وقت رفتن آمده، آرامتر قدری حسین
دل نکندم، صبر کن، مشتاق دیدارم هنوز
مثل این پنجاه و شش سالی که بودم خواهرت
هرچه غم در سینهات داری خریدارم هنوز
مادرم کرده وصیت تا ببوسم حنجرت
از گلویت بوسهای را من طلبکارم هنوز
دیگر از ذبحت نزن حرفی، نمیدانی مگر_
میدهد یک خار در پای تو آزارم هنوز
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #امام_حسین_ع_شهادت؛ #شب_جمعه
شب جمعه به دل هوا دارم
در سرم شور کربلا دارم
شب جمعه دوباره پَر بزنم
در خیالم به دوست سر بزنم
گوشهی قتلگاه میآیم
با دَمِ آه آه میآیم
مادرش آمدهست میدانم
روضهی "یابُنَیَّ" میخوانم
دو سه خط روضه، هر که هر جا رفت
دل من پا به پای زهرا رفت
(تا كه او بيشتر نفس ميزد
بيشتر ميزدند زينب را)
(تيغشان مانده بود در گودال
با سپر ميزدند زينب را)
شب جمعهست روضهخوان زهراست
مجلسی گوشهی حرم بر پاست
یکی از گودی زمین میخواند
یک نفر روضه اینچنین میخواند
(لب گودال خواهر افتاده
ته گودال مادر افتاده)
(آن طرفتر برادری تنها
بین یک مشت خنجر افتاده)
(عزت آب و آبروی حرم
زیر یک چکمه بی سر افتاده)
شب جمعهست مبتلا شدهایم
باز مهمان کربلا شدهایم
رو به سمت حرم بایست به او
السلام علی الحسین بگو
✍ حجتالاسلام #سیدروح_الله_مؤید
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_جمعه؛ در آرزوی #زیارت_کربلا
همیشه هر شبِ جمعه به سینه غم دارم
حرارتیست قدیمی که در دلم دارم
اگرچه دستِ تهی دارم و گدا طبعم
دلِ شکستهی خود را که دستِ کم دارم
میان نامهی من خالی است از خوبی
گناه و جرم و خطا را همه رقم دارم
مرا به حُرمتِ موسی الرضاست میبخشید
خوشم که رعیتم و شاهِ ذوالکرم دارم
به امرِ حضرت سلطان، حسین میگویم
به لطف فاطمه ارباب محترم دارم
حسین گفتم و جان و دلم به جوش آمد
مرا ببخش، فقط اشک تازه دم دارم
نشد که زائر کرب و بلا شوم، باشد
دلم خوش است میان دلم حرم دارم
برات کرب و بلایم به دست عباس است
دوباره مُلتمس دامنِ علمدارم
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_جمعه
به نام آنکه دلم را زده به نام حسین
که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین
خوش است اینکه شب جمعه جان دهم از شوق
بدون دغدغه در پاسخ سلام حسین
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
به لطف بندِ تعلق، شده غلام حسین
چقدر حال جهانِ مرا عوض کرده
شدهست گریه به کام من و به نام حسین
برای گریه نبود و به لطف توبه نبود
خدا گذشت از آدم به احترام حسین
به این امید که یک جمعه عاقبت بدمد
به برق تیغ دعا صبح انتقام حسین
✍ #عاطفه_سادات_موسوی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
محتوای تبلیغی نورالزهرا
#امام_حسین_ع_مناجات؛ #شب_جمعه به نام آنکه دلم را زده به نام حسین که جلد کس نشوم تا که هست بام حسین
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
به لطف بندِ تعلق، شده غلام حسین
چقدر حال جهانِ مرا عوض کرده
شدهست گریه به کام من و به نام حسین
برای گریه نبود و به لطف توبه نبود
خدا گذشت از آدم به احترام حسین
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#وداع_با_ماه_مبارک_رمضان؛ #مناجات_با_خدا؛ #شب_جمعه؛ #امام_حسین_ع_مناجات
شب جمعه که شود، جرم و خطا میبخشند
دست خالی نرو، با شوق بیا میبخشند
این کریمان همه احوال مرا میپرسند
این کریمان همه عصیان مرا میبخشند
ثروتِ فقر که دارم همه سرمایهام است
اغنیا را به نیاز فقرا میبخشند
رزق ما را برسانید ز بازار نجف
از همان سفره که نعمت به گدا میبخشند
مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است
قطره اشکی که بر این بی سر و پا میبخشند
ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر
مثل فطرس به تو هم بال دعا میبخشند
یازده ماه اگر بارِ گناه آوردی
آخرِ ماهِ خدا آنهمه را میبخشند
نوکری گریهکنان گفت: اباعبدالله
کِی به ما تذکرهی کرببلا میبخشند
مادرت گفت: فدای لب عطشان حسین...
همه را بین فغانش به خدا میبخشند
✍ #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e