#پسا_مجردی
#روانشناسی_رفتاری_زن_مرد
بگذارید زن ها طبق طبیعت شان عمل کنند
#قسمت_اول
مسعود و غزل هر #دو شاغلند. مسعود دبیر شیمی است، اما به عنوان شغل دوم در یک #شرکت واردات تجهیزات کارشناسی هم کار می کند. غزل هم مدیر #داخلی یک شرکت ساختمانی است. غزل معمولاً زودتر به خانه بر می گردد و تا مسعود بیاید #چند ساعتی تنهاست. آن ها معمولاً از روز هم، خبر می گیرند.
تا مسعود می گوید #چه خبر، او از سیر تا #پیاز اتفاقات بین راه و شرکت را برای مسعود تعریف می کند. از لباس جدید همکارش گرفته تا #اتفاق هایی که در تاکسی افتاده و ماجراهایی که برای رسیدن به خانه داشته است. اما وقتی #غزل از مسعود می پرسد که چه خبر. معمولاً با یک «#هیچی، سلامتی» ناقابل مواجه می شود یا فوقش چند تا #تیتر درباره تمدید بیمه و پرداخت قبض برق و راست و ریست کردن کارهای وام می گوید. #مسعود حس می کند غزل دیگر بیش از حد درباره جزییات حرف می زند و غزل هم فکر می کند مسعود #حوصله حرف زدن با او را ندارد.
ادامه دارد.....
📲
@mojaradan
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
🍃🌼
#داستان_شب
🌸
✨نسل جدید ✨
💎معلم ادبیاتي میگفت:
این روزها #بد جوری از این نسل جدید درمانده شده ام.
سالها ی پیش وقتی به #درس لیلی و مجنون می رسیدم و با حسی شاعرانه داستان این دو# دلداده را تعریف میکردم قطره اشکی از چشم دانش آموزی جاری میشد
یا به #مرگ سهراب که میرسیدم همیشه اندوه وصف نشدنی را در #چهره ی دانش آموزانم میدیدم .
همیشه قبل از عید اگر برای #فراش مدرسه از بچه ها عیدی طلب میکردم خیلی ها داوطلب بودند و خودشان پیش قدم....
و امسال وقتی #عیدی برای پیرمرد خدمتگزار خواستم تازه بعد از یک سخنرانی #جگر سوز و جگر دوز هیچ کس حتی دستی بلند نکرد...
وقتی به مرگ سهراب رسیدم یکی از آخر کلاس فریاد زد چه #احمقانه چرا رستم خودش را به سهراب معرفی نکرد که این #اتفاق نیفتد و نه تنها بچه ها ناراحت نشدند که رستم بیچاره و سهراب به نادانی و #حماقت هم نسبت داده شدند.....
وقتی شعر لیلی و مجنون را با اشتیاق در کلاس خواندم و از #جنون مجنون از فراق لیلی گفتم
یکی پرسید لیلی خیلی #قشنگ بود؟
گفتم از #دیده ی مجنون بله ولی دختری سیاه چهره بود و زیبایی نداشت.
این بار نه یک نفر که کل کلاس روان شناسانه به این نتیجه رسیدند که قیس بنی عامر از #اول دیوانه بوده عقل درست حسابی نداشته که عاشق یک #دختر زشت شده،
تازه به خاطر او سر به بیابان هم گذاشته.....
خلاصه #گیج و مات از کلاس درس بیرون آمدم و ماندم که باید به این #نسل جدید چه درسی داد که به #تمسخر نگیرند و بدون فکر قضاوت نکنند....
ماندم که این نسل کجا می خواهند #صبوری و از خود گذشتگی را بیاموزند....
نسلی که از #جان گذشتن در راه عشق برایشان نامفهوم،
کمک به #همنوع برایشان بی اهمیت،
مرگ پسر به دست پدر از نوع #حماقت است....
امروز به این نتیجه رسیدم که باید پدر مادر های جوان که بچه های کوچک دارند از همین الان جایی در #خانه سالمندان برای خودشان رزرو کنند.
این نسل تنها #آباد کننده خانه سالمندان خواهند بود و بس.
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
🌸🍃🌼🌸🍃🌼
هدایت شده از مجردان انقلابی
#داستان_شب
!! مردی که #راضی به فروش قلب خود شد !!!
این #داستان واقعی رو تا آخر بخونید، واقعا زیباست،
مردی در #سمنان به دلیل فقر زیاد و داشتن سه فرزند و یک زن (یک پسر🧓 6ساله، یک دختر🧒 3ساله، و یک پسر شیرخوار) قلب خود را برای فروش گذاشت، و از او پرسیدند که #چرا قلبت❤️ رو برای فروش گذاشتی، اونم پاسخ داده بود چون میدونم اگه بخوام #کلیم رو بفروشم کسی بیشتر از 20میلیون کلیه نمیخره که با این مبلغ نمیشه یه #سقف بالا سر خود گذاشت،
اون مرد حدود #چهار ماه در شهرای اطراف به صورت #غیرقانونی آگهی فروش قلب با گروه خونO+ گذاشت،
بعد از 4ماه مرد میلیاردی از تهران که #پسری 19 ساله داشت و پسرش 3سال بود که قلبش توانایی کار کردن را نداشت و فقط با #دستگاه زنده نگهش داشته بودن،
مرد تهرانی چند روز بعد از خواندن آگهی به #سراغ فروشنده قلب میره و باهاش توافق میکنه که 200میلیون تومن قلبش را برای پسرش بخرد،
و مرد تهرانی بهش گفته بود که من# مال و ثروت زیاد دارم و دکتر آشنا هم زیاد دارم و به هرچقدر #بگن بهشون پول میدم که با اینکه این کار غیر قانونیه ولی انجامش بدن، مرد فروشنده به مرد تهرانی میگه #زن و بچه ی من از این مسئله خبر ندارن و ازت خواهش میکنم اول پول رو به #حساب زنم بفرست و بعد من قلبم رو به پسرتون میدم، مرد تهرانی قبول میکنه، و بعد از #کلی آزمایشات دکتر متخصص قلبی که آشنای مرد تهرانی بود میگه با خیال #راحت میشه این عمل رو انجام داد،
روز عمل فرا میرسه و مرد فروشنده و اون پسر19 ساله رو وارد اتاق عمل میکنن و دکتر #بیهوشی مرد فروشنده رو بیهوش میکنه و زمانی که میخواست پسر19 ساله رو بیهوش کنه متخصص قلب میگه دست #نگهدار و فعلا بیهوش نکن، دستگاه داره چیز عجیبی نشون میده و داره نشون میده که قلب این پسر #داره کار میکنه، دکتر جراحی که اونجا بوده به دکتر قلب میگه آقای دکتر حتما دستگاه #مشکل پیدا کرده و به پرستاره میگه یه دستگاه دیگه بیار، دستگاه جدید رو #وصل میکنن و دکتر قلب میگه سر در نمیارم چطور ممکنه قلب این پسر تا قبل از وارد شدن به اتاق عمل #توانایی کار کردن رو نداشت، و میگه تا زمانی که مشخص نشه چه #اتفاقی افتاده نمیتونم اجازه ی این عمل رو بدم، و دکتر قلب میره #پرونده پسر19 ساله رو چک میکنه و میبینه که تمام #اکوگرافی که از قلب این پسر گرفته شده نشون دادن که قلب پسر مشکل داره و دکتر ماجرا رو برای پدر پسر 19ساله تعریف میکنه و بهش میگه دوباره باید اکوگرافی و آزمایشات جدیدی از پسرتون گرفته بشه، دکتر قلب #سریعا دست به کار میشه و بعد از گرفتن آزمایشات و اکوگرافی میبینه قلب پسر بدون کوچکترین اشکال در حال کار کردنه و پدرش میگه یک #اتفاق غیر ممکن افتاده و باید دستگاه ها رو از بدن پسرتون جدا کنیم چون قلب پسرتون خیلی #عالی داره کار میکنه، پدر پسر به دکتر میگه آقای دکتر تورو خدا دستگاه ها رو جدا نکن پسر من #میمیره، دکتر قلب بهش قول میده که اتفاقی برای پسرس پیش نمیاد و دستگاها رو جدا میکنه و میبینه قلب پسر19 ساله بدون هیچ ایراد و مشکلی داره کار میکنه و پدر پسر به دکتره میگه چطور #همچین چیزی ممکنه، دکتره بهش میگه فقط تنها چیزی که میتونم بگم اینه که اون فروشنده باعث شده خدا یک #معجزه به ما نشون بده، پسر19 ساله به پدرش میگه بابا تو اتاق عمل یه آقایی #دستشو گذاشت رو قلبم یه چیزی رو به من میگفت و چندبار تکرارش کرد و بهم میگفت پسرم از حالا به بعد قلب تو واسه همیشه توانایی کار کردن رو داره فقط حتما به پدرت بگو که به #مرد فروشنده کمک کنه که بتونه #زندگیشو عوض کنه،،،
پدر پسره و دکتر قلب از شنیدن این حرف نمیدونستن باید چی بگن و فقط #منتظر شدن تا مرد فروشنده بهوش بیاد، وقتی که مرد فردشنده #بهوش میاد پدر پسر و دکتر قلب باهاش صحبت میکنن و بهش میگن تو اتاق عمل نمیدونیم چه اتفاقی افتاد که یهو همه چی تغییر کرد و قلبی که #3سال توانایی کار کردن رو نداشت یهویی بدون مشکل شروع به کار کردن کرد،
مرد فروشنده بهشون میگه من میدونم چی شده،
و بهشون میگه قبل اینکه من بیهوش بشم، تو دلم گفتم یا #امام حسین خودت میدونی بچه یتیم و بچه ی بدون پدر یعنی چی و بهش گفتم امام حسین قربونت برم تورو به چشمای قشنگ #برادرت ابوالفضل قسم میدم و تورو به اون لحظه ای که پسرت علی اکبر ازت آب خواست و نداشتی بهش بدی قسم میدم #نذار بچه هام یتیم بشن، دکتر قلب و پدر پسر با شنیدن این حرفا بسیار ناراحت میشن و پدر پسره با چشمای پر از اشک بهش میگه چون تو باعث شدی خدا پسرمو #شفا بده 1میلیارد تومن بهت هدیه میکنم که بری زندگیتو تغییر بدی..........:.
ارسالی توسط استاد طباطبایی از شهر مقدس قم
یاعلی و التماس دعا...
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
💞💞💍💍💞💞
#انچه_مجردان_باید_بدانند
🔰مضرات ازدواج با افراد وابسته
#قسمت_اول
وابستگی وقتی #اتفاق می افتد که ما به فرد ديگري
اجازه می دهیم که روی رفتار و #احساسات مان تاثیر بگذارد و ما را کنترل کند. در این حالت #حاضریم هر کاری بکنیم تا توجه طرف مقابل را به دست بیاوریم
از این نظر وابستگی همیشه یک #فرایند دونفره است و همیشه باید دو طرف #ماجرا حاضر در ایجاد وابستگی موثرند
بی تو می میرم!!
افرادی که دچار وابستگی می شوند یا #اساسا شخصیت های وابسته دارند همیشه با خودشان فکر می کنند که اگر طرف #مقابل شان نباشد، آنها نمی توانند روی پای خودشان بایستند و از #عهده امورات شان بر بیاید و یا در مقابل #چالش های زندگی مقاومت کنند. این جمله را از افراد وابسته زیاد می شنویم که: «اگر فلانی نباشد من می میرم!» یا «بدون تو من هیچم!»
زندگی با یک فرد #وابسته، کار وحشتناکی است. شاید در روزهای آشنایی یا #نامزدی این وابستگی به چشمتان شیرین و دوست داشتنی بیاید اما در دراز مدت، زندگی با چنین فردی زیر یک #سقف برایتان بسیار جانکاه و آزار دهنده خواهد شد. بنابراین باید وابسته ها را بشناسید و از آنها دور کنید.
وابسته ها چه شکلی اند؟
این افراد #شخصیت وابسته ای دارند و در مورد همه چیز از غذا، رنگ و مدل لباسشان گرفته تا #انتخاب همسر، هیچ #نظری ندارند
#ادامه_دارد...
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan