┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
#داستان_شب
🔴خواندن #زیارت عاشورا و ترّحم حضرت عزرائیل و بهترین حالات و مقامات در برزخ❗️
🍃در شب 26 ماه صفر 1236 در #نجف اشرف در خواب حضرت عزرائيل ملك الموت(ع) را ديدم پس از سلام پرسيدم از كجا مي آيي؟
فرمود: از #شيراز مي آيم و روح ميرزا ابراهيم محلاتي را قبض كردم.
گفتم: #روح او در برزخ در چه حال است؟
فرمود: در #بهترين حالات و در بهترين باغهاي عالم برزخ و #خداوند هزار ملك موكل او كرده است كه فرمان او را ميبرند.!
گفتم: براي #چه عملي از اعمال به چنين مقامي رسيده است؟
آيا براي #مقام علمي و تدريس و تربيت شاگردان؟ فرمود: نه! گفتم: آيا براي #نماز جماعت و رساندن احكام دين به مردم؟ فرمود: نه! گفتم: پس براي چه؟
فرمود: براي #زيارت_عاشوراء (مرحوم ميرزاي محلاتي #سي سال آخر عمرش زيارت عاشوراء را ترك نكرد و هر روزي كه بيماري يا #امري كه داشت و نمي توانست بخواند نايب ميگرفته است).
چون شيخ از خواب بيدار مي شود فردا به #منزل آية اللّه ميرزا محمّد تقي شيرازي مي رود و خواب خود را براي ايشان نقل مي كند.
مرحوم ميرزا تقي #گريه مي كند و از ايشان سبب گريه را مي پرسند؟
ميفرمايد: #ميرزاي محلاتي از دنيا رفت و استوانه فقه بود، به ايشان گفتند: شيخ خواب ديده واقعيت آن معلوم نيست!
ميرزا فرمود: بلي #خواب است اما خواب شيخ مشكور است نه افراد عادي، فرداي آنروز #تلگراف فوت ميرزاي محلاتي از شيراز رؤياي شيخ مرحوم آشكار ميگردد.
📗ترجمه كامل الزيارات ص 446
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
✅تفکر
آقای قدس می گوید:
« #روزی آقا می فرمود: یکی از علمای بزرگ #نجف اشرف هنگام سحر و وقت نماز_شب #پسر نوجوانش را که در اطاق آقا خوابیده بود صدا زد و گفت: برخیز و چند رکعت نماز شب بخوان. پسر پاسخ داد: چشم.
آقا #مشغول نماز شد و چند رکعت نماز خواند. ولی آقا زاده بر نخاست. مجدداً آقا او را صدا زد که: #پسرم، پا شو چند رکعت نماز بخوان. باز پسر گفت: چشم.
آقا مشغول نماز شد ولی دید فرزندش از رختخواب #بر نمی خیزد، برای بار سوم او را صدا زد. پسر گفت: حاج آقا، من دارم فکر می کنم، همان فکری که درباره آن در روایت آمده است که: امام صادق علیه السلام می فرماید:
« #تفکر ساعة خیر من عباده سنه: یک ساعت تفکر بهتر از یک سال عبادت است. »
آیت الله العظمی بهجت فرمودند: آقا #پرخاش کرد و فرمود: ... و خود آیت الله بهجت کلمه را بر زبان جاری نکرد، ولی ما همه فهمیدیم که آن بزرگ مرد فرموده بود: #پدر سوخته، آن فکری از عبادت یک یا شصت سال بهتر است که انسان را به خواندن نماز شب وادارد، نه اینکه انسان وقت نماز شب دراز بکشد و فکر بکند و به این# بهانه از خواندن آن شانه خالی کند. »
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#داستان_شب
#طلبه ای که به لوستر های حرم حضرت امیر المؤمنین (عليه السلام) اعتراض داشت
فاضل بزرگوار #سید جعفر مزارعى روایت کرده : یکى از #طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و #دشوارى غیر قابل تحملّى بود . روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار #ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) عرضه مى دارد : شما این #لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید ، در حالى که من براى #اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم ؟! شب امیرالمؤمنین (علیه السلام) را در #خواب مى بیند که آن حضرت به او مى فرماید : اگر مى خواهى در #نجف مجاور من باشى اینجا همین نان و ماست و فجل و #فرش طلبگى است ، واگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به #هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنى ، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو :
به #آسمان رود و کار آفتاب کند .
پس از این خواب ، دوباره به #حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد : زندگى من اینجا پریشان و #نابسامان است ، شما مرا به #هندوستان حواله مى دهید !! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید : سخن همان است که گفتم ، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى #استقامت ورزى اقامت کن ، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان #راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن ، #کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و #اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در #شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد ، مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان #مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد ، تعجب مى کنند !!
وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند ، چون در را #باز مى کنند ، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد ، طلبه وقتى با او #روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) ، فوراً راجه #پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید : این طلبه را به #داخل عمارت راهنمایى کنید ، و پس از پذیرایى از او تا #رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید ، و او را با #لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید . مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد ، و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا #عصر پذیرایى مى شود .
فردا دید #محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند ، و هر کدام در آن #سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند ، از شخصى که کنار دستش بود ، پرسید : چه خبر است ؟ گفت : #مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است . پیش خود گفت : وقتى به این خانواده وارد شدم که #وسایل عیش براى آنان آماده است . هنگامى که مجلس آراسته شد ، راجه به سالن درآمد ، همه به احترامش از جاى #برخاستند ، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست .نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت : آقایان من #نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و #مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم ، و همه مى دانید که اولاد من منحصر به #دو دختر است ، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم ، و شما اى #عالمان دین ، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید .
چون #صیغه جارى شد ، طلبه که در دریایى از #شگفتى و حیرت فرو رفته بود ، پرسید : شرح این داستان چیست ؟
راجه گفت : من چند سال قبل قصد کردم در #مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم ، یک مصراع گفتم و #نتوانستم مصراع دیگر را بگویم . به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم ، مصراع گفته شده آنها هم چندان #مطلوب نبود ، به شعراى ایران مراجعه کردم ، مصراع آنان هم چندان #چنگى به دل نمى زد ، پیش خود گفتم : حتماً شعر من منظور #نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است ، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و #مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید ، نصف دارایى ام را به او ببخشم ، و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم .
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید ، دیدم از هر جهت این مصراع شما #درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است . طلبه گفت : مصراع اول چه بود ؟ راجه گفت : من گفته بودم :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند
طلبه گفت : مصراع دوم از من نیست ، بلکه #لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است . راجه #سجده شکر کرد و خواند :
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *
به آسمان رود و کار آفتاب کند
وقتی نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندی را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق، در حقّ عبد، چه خواهد کرد؟
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
✍️ #پای_درس_دل 🍃
چون به نجف اشرف برای# تحصیل
مشرف شدم، از نقطه نظر قرابت و
خویشـاوندی گاهگاهی به محضــر
مرحـوم قاضی شرفیاب میشدم،
یکروز در #نجف {درکنار} مدرسهای
ایستاده بودم ڪه مرحوم آیتاللـہ
#قاضی از آنجا عبورمیکردند، چون
به من رسیدند دستخود را بهروی
شانهام گذاردند و گفتند: ای فرزند،
دنیا میخواهی نمـــازشـب بخوان،
آخرت میخواهی #نمازشب بخوان!
🌿 #علامهطباطبایی (ره)
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🌙 @mojaradan
❤️🍃🍃
🍃
#حیدر شدی تا پشت در هی در بکوبند
جای #ملائک نیست بال و پر بکوبند
🍃
زهرا دلش میخواست ذکر #یاعلی را
روی #عقیق_سرخ پیغمبر بکوبند
🍃
باید که بر دءر #نجف حیدر بکوبند
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
😍 @mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👇👇👇
🎥 کسایی که #نجف رفتن و نرفتن ببینند !!!
🔴 #شهاب_مرادی در برنامه #خندوانه 👇:
هر که باشی دستت رو دراز کردی ،بی #جواب نمیزاره!
#کاشف_الکرب
#هویت_شیعه
#خانه_پدری
#روز_مرد_مبارک
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🌙 @mojaradan
#خطبهعلوے ✨💚🍃
↯🌙
حضرت امیرالمؤمنین علے علیه السلام فرمودند:
در اين روزهاى چون شب ظلمانى، چگونه به شما اعتماد كنم كه هرگز آن ستونى نبوده ايد كه بر آن تكيه توان داد. و يارانى توانمند نيستيد كه به هنگام نياز، نيازى برآوريد.
همانند اشترانى هستيد كه چراننده آنها گم شده و چون از جانبى گرد آيند از جانب ديگر پراكنده شوند. به بقاى خداوند سوگند، كه افروختن آتش جنگ را، چه نامناسب مردمى هستيد.
شما را مى فريبند و شما فريب دادن نتوانيد. دشمن، زمينهايتان را يك يك مى گيرد و به خشم نمى آييد. چشم دشمن همواره در شما مى نگرد و شما به خواب غفلت و بى خبرى رفته ايد.
به خدا سوگند، آنان كه يكديگر را واگذاشتند و يارى نكردند مغلوب شدند. پندارم كه چون جنگ درگير شود و كشتار به غايت رسد، چنان از گرد پسر ابو طالب پراكنده شويد كه ديگر بازگشتى برايتان نباشد، بدانگونه كه سر بريده ديگر به بدن نچسبد.
📚 نھج البلاغه، خطبه۳۴بخش۲
↯🌙
#نجف
#ماه_ذےالحجه
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#قرار_عاشقی
#سلام_اربابم_حسین
نفسم تنگ شده عطر #حرم مےخواهم
اے ڪہ در خال لبٺ #سیب معطر دارے
بین صف منتظــرم تا ڪہ مرا هم ببرے
#نجف و #ڪرب_و_بلا هر چہ مقدّر دارے
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه قرار عاشقونه
زیر بارون #نجف 🌧
قطره قطره اشک بیبهونه
مهمون #نجف ❤️
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است💚
#شبتون_علوی
#پایان_فعالیت
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرار_عاشقی
#سلام_اربابم
به پایان آمد این ماه و عبادت همچنان باقیست
برای ما حرم بنویس، #نجف تا #کربلا کافیست
#صلی_الله_علیک_یا_عبدالله
#اللهم_ارزقنا_زیارت_الکربلا🌷
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´