eitaa logo
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
3.7هزار ویدیو
226 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @Alisafaei72 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
🔘ويژگى‌هاى #خوارج #بخش_هشتم 5️⃣كج‌فهمى و بدفهمى 🔘خوارج در رويكرد به قرآن و حوادث گرفتار كج‌فهمى
🔘ويژگى‌هاى 6️⃣جهالت و نادانى(1) 🔘 مردمانى جاهل و نادان بودند كه به جهالت و نادانى خويش آگاه نبودند، و گمان مى‌كردند كه همه چيز را بهتر از ديگران مى‌فهمند، و اين تلقّى نادرست از خويش، امكان اصلاح خود را از آنان مى‌گرفت، و بسيار سخت راه به درك درست امور مى‌بردند. ◀️امام على(ع) در اين‌باره، در بيانى والا، فرمود: 💠 «همانا نادان كسى است كه به خاطر ناآگاهى از دانش، خويش را عالم مى‌شمارد، و به نظر خود بسنده مى‌نمايد. از عالمان دورى مى‌جويد و عيبجويى‌شان مى‌كند، و هر كه با وى مخالفت نمايد، او را خطاكار مى‌داند، و دانشورى را كه به برخى امور علم و شناخت دارد، گمراه‌كننده مى‌شمارد. و هرگاه چيزهايى مطرح شود كه نمى‌داند، آن را منكر مى‌شود و تكذيب مى‌كند و به خاطر نادانى‌اش مى‌گويد: «اين را نمى‌شناسم»، و «فكر نمى‌كنم كه چنين باشد»، و «گمان نمى‌كنم كه چنين باشد» و «گمان نمى‌برم كه وجود داشته باشد» و «كجا چنين چيزى است‌؟». همه اين‌ها به علّت اعتماد به نظر خود و ناآگاهى از مقدار جهالتش است، و به علّت مشتبه شدن كار، از آن‌چه معتقد است، جدا نمى‌شود و بهره نمى‌برد و حق را منكر مى‌گردد و در نادانى متحيّر مى‌ماند و از دانش‌جويى سر بر مى‌تابد.» ◀️خاستگاه آنان نيز، و بود، و ايستادن آنان در برابر امام على(ع) بر اين مبنا بود. آنان از سر جهالت و نادانى، به نام دين و ديندارى در برابر وى ايستادند و مصيبت‌ها به بار آوردند، چنان‌كه امام(ع) دربارۀ آنان و نيز كسانى كه از روى آگاهى و از سر دانايى بى‌پروايانه كمر به نابودى حق و عدالت بستند، فرمود: ♦️دو كس پشت مرا شكستند: عالم بى‌پروا، و نادان پايبند به شريعت. 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as
🔘ويژگى‌هاى 6️⃣جهالت و نادانى(2) 🔘 پايبندى جاهلانۀ به شريعت، خود خطرساز بود، و آنان به سبب نادانى‌شان با ظاهر ديندارانه‌شان، ضربه‌هايى سنگين و كمرشكن بر حق و عدالت وارد كردند. ◀️امام(ع) دربارۀ آنان فرمود: ♦️بسيار عبادت‌كننده بدون فهم [عميق]، مانند خر آسياست كه به دور خود مى‌گردد، و راه به جايى نمى‌برد. ⏺جهالت و نادانى سبب شده بود تا آنان رويكردى و داشته باشند. آنان بر خود تنگ و سخت مى‌گرفتند و با ديگران به تندى و خشونت رفتار مى‌كردند. ◀️امام باقر(ع) در اين‌باره فرمود: ♦️دين، گسترده و باز است، ولى خوارج به سبب جهالت و نادانى‌شان، آن را بر خود سخت و تنگ ساختند. ◀️جهالت و نادانى ، قدرت تشخيص درست را از آنان مى‌گرفت، به گونه‌اى كه راحت فريب مى‌خوردند و در آن باقى مى‌ماندند. ⏪پس از جدايى ، امام(ع) در سخنانى به آنان، بر سر نيزه شدن قرآن‌ها و موضعگيرى ايشان و خود را يادآور شد، و با بيان آن‌چه در آن روز گفته بود، تلاش كرد آنان را متوجّه جهالت و نادانى‌شان كند تا شايد به خود آيند: ♦️من به شما گفتم: ... به بانگ هر بانگ‌دهنده‌اى گوش نسپاريد، كه اگر پاسخش دهند، گمراه سازد، و اگر به خود رهايش كنند، خوار گردد. ◀️اگر در حجاب جهالت و نادانى گرفتار نبودند، اين‌گونه هشدارهاى امام(ع) كافى بود تا در آن دامى كه برايشان پهن شده بود، فرو نروند. 🔴«خطر جهالت اين گونه افراد و جمعيت‌ها بيش‌تر از اين ناحيه است كه ابزار و آلت دست زيرك‌ها قرار مى‌گيرند و سدّ راه مصالح عاليه اسلامى واقع مى‌شوند. هميشه منافقين بى‌دين، مقدّسان احمق را عليه مصالح اسلامى برمى‌انگيزند. اين‌ها شمشيرى مى‌گردند در دست آن‌ها و تيرى در كمان آن‌ها.» ✔️ اميرمؤمنان على(ع) در اين‌باره فرمود: ♦️«همانا شما بدترين مردميد. شما تيرهايى هستيد در دست كه از وجود شما براى زدن نشانۀ خود استفاده مى‌كند، و به وسيلۀ شما مردم را در حيرت و و مى‌افكند. 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as
🔴ويژگى‌ها و پايه‌هاى اعتقادی ✔️پنج مورد از ویژگی های در کانال بارگذاری شده، ان شاءالله با تفکر و تدقق بیشتری مطالعه شود تا بتوانیم را بهتر بشناسیم. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
🔘ويژگى‌هاى #خوارج #بخش_دهم 6️⃣جهالت و نادانى(2) 🔘 پايبندى جاهلانۀ #خوارج به شريعت، خود خطرساز ب
🔘ويژگى‌هاى 7️⃣تنگ نظرى و كوته‌بينى 🔘 مردمانى و بودند و محدودۀ نگاهشان بسيار اندك بود، و همين آنان را به قضاوت‌هاى غلط‍‌ و رفتار نادرست مى‌كشانيد. بر اين اساس، همه را بر خطا و منحرف مى‌دانستند، و جز خود و امثال خود را بر حق نمى‌ديدند. از اين‌رو به راحتى ديگران را تكفير و تفسيق مى‌نمودند، و از دين به در رفته مى‌خواندند؛ و در همين حدّ و اندازه نيز نمى‌ايستادند، بلكه به راحتى خود را مجاز به تعدّى به حقوق مردمان و حتّى ريختن خون آنان مى‌ديدند. ✔️استاد شهيد، در اين‌باره مى‌گويد: 🍃«[خوارج] مردمى تنگ‌نظر و كوته‌بين بودند؛ در افقى بسيار پست فكر مى‌كردند؛ اسلام و مسلمانى را در چهارديوارى انديشه‌هاى محدود خود محصور كرده بودند. مانند همۀ كوته‌نظران ديگر مدّعى بودند كه همه بد مى‌فهمند و يا اصلاً نمى‌فهمند، و همگان راه خطا مى‌روند، و همه جهنّمى هستند. اين‌گونه كوته‌نظران اوّل كارى كه مى‌كنند اين است كه خود را به صورت يك درمى‌آورند، رحمت خدا را محدود مى‌كنند، خداوند را همواره بر كرسى غضب مى‌نشانند و منتظر اين كه از بنده‌اش لغزشى پيدا شود و به عذاب ابد كشيده شود.» 📔(جاذبه و دافعۀ على عليه‌السلام، ص 165.) ✔️اميرمؤمنان على(ع) در اعتراض به تنگ‌نظرى و كوته‌بينى آنان، بديشان گفت: 🍃«پس اگر جز اين ادّعا را نمى‌پنداريد كه من به راه نادرست رفتم و گمراه گرديدم، پس چرا به گمراهى من همۀ امّت محمد(ص) را گمراه مى‌دانيد، و به نادرستى كار من همگى آنان را فرامى‌گيريد، و به گناهان من ايشان را كافر مى‌شماريد؟!» 📔(نهج‌البلاغه، كلام 127.) 🍃«شمشيرهايتان بر دوش‌هايتان، آن‌ها را در جايگاه‌هاى بى‌گناهى و با گناهكارى فرود مى‌آوريد، و آن كس را كه گناه كرده است با كسى كه گناهى نكرده درهم مى‌آميزيد؟!» 📔(نهج‌البلاغه، كلام 127.) ♦️♦️تنگ‌نظرى و كوته‌بينى ، آنان را به تفتيش عقايد مردمان، بى‌دين خواندن هر كه را كه چون آنان اعتقاد نداشت، و ريختن خون ايشان، كشانيد؛ و اعتراض امام على(ع) بدين ويژگى خطرناك بود كه هم خوارج را به تباهى برد، و هم جمعى از مردم بى‌گناه را به خون غلطانيد. 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
🔘ويژگى‌هاى #خوارج #بخش_یازدهم 7️⃣تنگ نظرى و كوته‌بينى 🔘#خوارج مردمانى #تنگ‌نظر و #كوته‌فكر بودند
🔘ويژگى‌هاى 8️⃣ظاهربينى و قشريگرايى 🔘 مردمانى سطحى‌نگر بودند كه از ظواهر امور و قشر مسائل فراتر نمى‌رفتند، و به هيچ روى آينده‌نگرى نداشتند. همين ويژگى خوارج سبب شد كه چون در پيكار صفّين، به حيلۀ معاويه و عمروبن عاص قرآن‌ها بر سر نيزه شد، آنان بلافاصله فريب خوردند و به سخن امام على(ع) كه ظاهر اين اقدام پذيرش داورى قرآن است و باطن آن دشمنى با دين و ايمان، توجّه نكردند و كار را بدانجا كشاندند كه رسيد. بعدها امام(ع) اين موضوع را به آنان يادآور شد و فرمود: آيا هنگام بالا بردن قرآن‌ها از روى حيله‌گرى و چاره‌سازى، و فريبكارى و نيرنگ‌سازى، نگفتيد كه اينان برادران و هم‌كيشان مايند، از ما درخواست گذشت كردند، و با روى آوردن به كتاب خداى پاك از هر كاستى، خواستار آسايش شدند، پس درخواستشان را بپذيريم و گردِ اندوه از رخسارشان بزداييم‌؟ و من به شما گفتم: اين كارى است كه ظاهرش گرايش به آيين است و باطنش تجاوز به دين و دشمنى و كين؛ و آغاز آن بخشايش است و مهربانى، و انجام آن ندامت است و پشيمانى. 📎(نهج‌البلاغه، كلام 127.) 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
🔘ويژگى‌هاى #خوارج #بخش_دوازدهم 8️⃣ظاهربينى و قشريگرايى 🔘#خوارج مردمانى سطحى‌نگر بودند كه از ظواه
🔘ويژگى‌هاى 9️⃣مبارزه‌گرى و فداكارى 🔘 در راه اعتقادات خود مبارزه‌گر و فداكار بودند. آنان پس از جدا شدن از اميرمؤمنان على(ع) وظيفۀ خود ديدند كه على(ع) و پيروان او را امر به معروف و نهى از منكر كنند، و چون مردمانى كج‌فهم و بدفهم بودند، با رويكردى نادرست به اين امر، به صورت تعبّدى و بدون بصيرت لازم به امر به معروف و نهى از منكر برخاستند و در اين راه بى‌حدّ و مرز پيش رفتند و مبارزه كردند و فداكارى نمودند، و گمان مى‌كردند كه بهترين كارها را انجام مى‌دهند؛ و از اين‌رو در مبارزۀ خود مصمّم و استوار بودند. زمانى كه امام على(ع) ابن عبّاس را براى گفتگو با آنان نزد ايشان فرستاد، پس از بازگشت، وى، آنان را چنين توصيف كرد: «وَ هُمْ‌ مُشَمَّرُونَ‌.» "و آنان مردمانى آماده و مصمّم‌اند." (نهج‌البلاغه، كلام 127.) بدين سبب بود كه خوارج به راحتى شمشيرها را بر دوش خود نهادند و به جان مردمان افتادند، چنان‌كه امام(ع) بدانان گفت: «شمشيرهايتان بر دوش‌هايتان، آن‌ها را در جايگاه‌هاى بى‌گناهى و با گناهكارى فرود مى‌آوريد.» (نهج‌البلاغه، كلام 127.) ♦️مبارزه‌گرى و فداكارىِ‌ كور خوارج، از آنان مردمانى بس خطرناك ساخت كه چشم بسته، سرشار از تعصّب مذهبى به جان مردمانى افتادند كه گمان مى‌كردند ريختن خونشان صواب است و ثواب دارد. امام على(ع) عملكرد آنان را چون كار سگ هارى نام برد كه هارى‌اش شدّت گرفته و سخت به جان مردمان افتاده است: «چشم اين فتنه را من درآوردم، و كسى جز من جرأت اين كار را نداشت. پس از آن‌كه موج تاريكى آن برخاسته بود، و هارىِ‌ آن فزونى يافته بود.» (نهج‌البلاغه،خطبه 93) ♦️اكثر خوارج در راه عقايد خود سرسختانه مبارزه مى‌كردند و در اين راه فداكارى مى‌نمودند. ابن عبد ربّه انْدُلُسى دربارۀ آنان يادآور شده است كه در ميان همۀ فرقه‌ها، فرقه‌اى معتقدتر و كوشاتر از خوارج نبود، و هيچ فرقه‌اى چون آنان آماده‌تر براى روبه‌رو شدن با مرگ يافت نمى‌شد. نقل شده است كه يكى از خوارج در جنگى نيزه خورده و به حال مرگ افتاده بود. با آن وضع به سوى قاتلش پيش مى‌رفت و مى‌گفت: «خدايا! به سوى تو مى‌شتابم تا خشنود شوى!». و نيز نقل شده است كه معاويه پدر يكى از خوارج را به سوى آن شخص خارجى فرستاد تا با وى سخن گويد و او را از راه و رسمش برگرداند. پدر نتوانست فرزند را از مسيرى كه پيش گرفته بود، منصرف كند. در نتيجه به او گفت: فرزندم! من خواهم رفت و كودك خردسالت را خواهم آورد، باشد كه با ديدن او، مهر پدرى‌ات به جوش آيد و از اين مسير دست بردارى. او گفت: به خدا سوگند، من به ضربتى سخت و كشنده مشتاق‌ترم تا فرزندم! بيش‌تر خوارج، اين چنين در راه اهداف خود مبارزه‌جو بودند و فداكارانه عمل مى‌كردند، و جمعى از زنانشان نيز در جنگ‌ها شركت مى‌كردند و با آغوش باز به سوى مرگ مى‌رفتند. 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as
🔘ويژگى‌هاى 0️⃣1️⃣تهوّر و بى‌باكى 🔘 در راه اعتقادات خود متهوّر و بى‌باك بودند و هيچ ملاحظه‌اى نمى‌نمودند، چنان كه امام على(ع) در توصيفشان گفت: «شمشيرهايتان بر دوش‌هايتان، آن‌ها را در جايگاه‌هاى بى‌گناهى و با گناهكارى فرود مى‌آوريد، و آن كس را كه گناه كرده است با كسى كه گناه نكرده درهم مى‌آميزيد؟!» آنان باكى نداشتند كه شمشير خود را بر چه كسى فرود مى‌آورند، و از ريختن خون انسان‌ها ترسى نداشتند و متهوّرانه در مسير نادرست خود پيش مى‌رفتند. آنان نه از كشتن پروا داشتند، و نه از كشته شدن باك داشتند. نقل شده است كه بعدها در يكى از جنگ‌ها، زنى از خوارج به نام امّ‌حكيم، چنان بى‌باك و متهوّرانه مى‌جنگيد كه كم‌نظير بود. او هنگام نبرد با نهايت بى‌باكى حمله مى‌كرد و چنين رجز مى‌خواند: «سرى دارم كه از حمل آن به ستوه آمده‌ام؛ و از شستن و آرايش كردن آن خسته شده‌ام؛ آيا جوانمردى يافت مى‌شود كه مرا از بار سنگين اين سر آسوده كند؟!»🤔😳 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
🔘ويژگى‌هاى #خوارج #بخش_چهاردهم 0️⃣1️⃣تهوّر و بى‌باكى 🔘#خوارج در راه اعتقادات خود متهوّر و بى‌باك
🔘ويژگى‌هاى 1️⃣1️⃣ تنّسك و عبادت‌پيشگى 🔘 سخت پايبند به ظواهر شريعت و راسخ در عبادت بودند. پيوسته قرآن مى‌خواندند، روزها روزه‌دار بودند و شب‌ها را به نماز شب مى‌گذراندند؛ امّا مبتنى بر كج‌فهمى و بدفهمى، بى‌بصيرتى، جهالت و نادانى، جمود و خشك‌مغزى، و ظاهربينى و قشريگرى؛ و مشخص است كه چنين تنّسك و عبادت‌پيشگى، آدمى را به كجا مى‌برد. پيامبر اكرم(ص) در حديثى مشهور درباره آنان فرموده بود: «از ميان شما گروهى پديدار مى‌شوند كه شما نماز و روزۀ خود را در برابر نماز و روزۀ آنان، و اعمالتان را در برابر اعمال آنان، ناچيز مى‌شماريد؛ قرآن مى‌خوانند در حالى كه از گلويشان فراتر نمى‌رود، و مانند تيرى كه از كمان خارج مى‌شود از دين [يعنى از حقيقت دين]، بيرون مى‌روند.» 📎الموطّأ، ج 1، ص 204؛ 📎مسند احمد حنبل، ج 3، ص 60؛ 📎صحيح البخارى، ج 6، ص 115؛ 🔘 از نظر عبادت، شب زنده‌دارى، تلاوت قرآن، پرهيز از محرّمات مبتنى بر فهم خودشان، سخت متنّسك بودند، امّا بدون روح و فاقد شعور و بصيرت. مشكل عمدۀ آنان اين بود كه فهمى درست از دين نداشتند و فاقد تفقّه در دين بودند. پس از آن كه عبداللّٰه بن عبّاس از سوى امام على(ع) براى گفتگو با رفت و بدون نتيجه‌اى مشخص بازگشت، حاصل آن ملاقات چنين نقل شده است: «آنان را ديد با پيشانى‌هايى پينه‌بسته به سبب سجده‌هاى طولانى، و دست‌هايى كه [در نتيجۀ بر خاك سوزان نهادن و بر خاك افتادن] چون پاى شتران گشته، و لباس‌هايى مندرس و كهنه به تن پوشيده.» 📎الكامل فى اللغة و الادب، ج 2، ص 156؛ 📎العقدالفريد، ج 2، ص 135؛ 🔘 مردمانى ساده‌زيست بودند كه در دين متوقف مانده بودند. آنان گمان مى‌كردند كه ديندارى عبارت است از: خواندن الفاظ‍‌ قرآن، بدون فهم عميق آن؛ نمازهاى بسيار با سجده‌هاى طولانى بدون روح ديندارى، با حاصلى از پيشانى‌هاى پينه‌بسته و كف دست‌ها و زانوهاى سخت شده، و روزه‌هاى مستحبى بى‌بهره از لطافت‌هاى ايمانى و انسانى. ✔️امام على(ع) در اين باره، در حكمتى والا گفت: «چه بسا روزه‌دارى كه از روزۀ خود جز گرسنگى و تشنگى بهره نَبَرد؛ و چه بسا نمازگزارى كه از نماز خود جز بيدارى و رنج‌بَرى نصيبى حاصل نكند. خوشا خوابيدن زيركان، و خوشا روزه گشادن ايشان.» 📎نهج‌البلاغه، حكمت 145. 🔘نقل شده است كه اميرمؤمنان على(ع) وقتى شنيد مردى از شب‌ها را به نماز و تلاوت قرآن مى‌گذراند، گفت: «خواب در حال يقين، از نماز در حال ترديد بهتر است.» 🔴 متنّسكان و عبادت پيشگانى بودند كه اين ويژگى‌شان، آنان را به راه حق نمى‌برد و براى ايشان جز رفتار و سلوكى آيينى همچون ديگر آيين‌ها نبود. 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as
🔘ويژگى‌هاى 1️⃣1️⃣ تنّسك و عبادت‌پيشگى 🔘نقل شده است كه شبى اميرمؤمنان على(ع) از مسجد كوفه به سوى خانۀ خويش مى‌رفت و كميل بن زياد، از بزرگان و نيكان شيعه، و از دوستداران ويژۀ امام(ع) همراه وى بود. يك چهارم از شب گذشته بود. در راه از كنار خانه‌اى گذشته كه شخصى به عبادت مشغول بود و صداى تلاوت قرآن او كه با آهنگى حزين و دلنشين مى‌خواند، شنيده مى‌شد. آن مرد اين آيه را تلاوت مى‌كرد: «أَمَّنْ‌ هُوَ قٰانِتٌ‌ آنٰاءَ اللَّيْلِ‌ سٰاجِداً وَ قٰائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ‌ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ‌ رَبِّهِ‌ قُلْ‌ هَلْ‌ يَسْتَوِي الَّذِينَ‌ يَعْلَمُونَ‌ وَ الَّذِينَ‌ لاٰ يَعْلَمُونَ‌ إِنَّمٰا يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبٰابِ‌»(زمر: 9) آيا كسى كه در پاس‌هايى از شب، گاه به سجده و گاه بر پا، نيايشگر است و از آخرت بيم و به رحمت پروردگارش اميد دارد [بهتر است يا مشرك غافِل ناسپاس]؟ بگو آيا كسانى كه مى‌دانند، با كسانى كه نمى‌دانند برابرند؟ [هرگز!] فقط‍‌ خردمندانند كه پند مى‌گيرند. كميل در درون خويش او را ستود و كارش را نيكو شمرد، و حال آن مرد او را به شگفتى واداشت، ولى چيزى نگفت. امام(ع) رو به كميل كرد و گفت: «اى كميل! صداى دلنشين، و حال آن مرد تو را به شگفتى نياورد كه او اهل آتش است و به زودى تو را از حال او آگاه خواهم كرد». [كميل از اين امر سخت متحيّر شد. امام(ع) مردى را چنين معرفى كرده بود كه اين‌گونه عبادت مى‌كرد!]. كميل سكوت اختيار كرد، امّا اين امر او را در شگفتى و فكر فرو برده بود. زمانى از اين ماجرا گذشت تا آن كه خوارج كارشان بدانجا رسيد كه خون بى‌گناهان ريختند و امام(ع) ناچار شد با ايشان مقابله كند؛ و آنان كسانى بودند كه حافظ‍‌ قرآن بودند، همان‌طور كه بر پيامبر(ص) نازل شده بود. در روز ، كميل در كنار امام(ع) بود، و امام(ع) در ميان كشتگان مى‌گشت. در اين ميان، سرِ شمشير خود را بر سر يكى از كشته شدگان قرار داد و گفت: «اى كميل! «أَمَّنْ‌ هُوَ قٰانِتٌ‌ آنٰاءَ اللَّيْلِ‌ سٰاجِداً وَ قٰائِماً» !».(زمر: 9) يعنى اى كميل! اين سر همان كسى است كه در آن شب اين آيه را مى‌خواند و حال او تو را به شگفتى واداشت! 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as