eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞نماهنگ زیبای ستاره‌‌ها صف بکشید 🌟ستاره‌ها صف بکشید 🌸روشنی جهان اومد ✨یه کهکشان نور و امید 🌼به آسمان جان اومد @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آزار همسایه.mp3
4.58M
🌹🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا 🗣قرائت : آیه آخر 🎶تدوین : مرضیه دری 📚منبع : پیامبر و قصه هایش @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿قاصدک فردا که به اتاق نوزاد نورانی👶 آمد، دید عمه خانم نزد پدر آمد و سلام🤚 کرد، داخل اتاق شد اما هرچه نگاه کرد و هرچه گشت، نوزاد نورانی👶 را پیدا نکرد🙄 ♨️ به همین خاطر به پدر گفت: برای نوزاد نورانی اتفاقی افتاده است😧 ✨پدر گفت: عمه جان، او را به خدایی سپردم که مادر موسی (ع)، موسی (ع) را به او سپرد.💫 🌾قاصدک‌ها می‌گویند: موقعی که موسی (ع) به دنیا آمد، مادرش از این می‌ترسید که دشمنان و آن مرد مغرور👹 که خود را خدا می‌دانست،😵 او را اذیت کند؛ به همین خاطر مادر موسی (ع) موسی (ع) را که نوزادی👶 چندروزه بود، به‌فرمان خدا داخل صندوقی📦 قرار داد و او را بر روی آب رودخانه🌊 گذاشت و او را به خدا سپرد.👌 👮‍♀سربازان آن مرد که ادعای خدایی می‌کردند صندوق📦 را از آب🌊 گرفتند و خواستند که فرزند داخل آن را بکشند😧. ولی همسر آن مرد که ادعای خدایی می‌کرد، زن باایمان و خوبی بود😇به همین خاطر نگذاشت او را اذیت کنند و او را به قصر🏰 برد. آن نوزاد👶 شروع به گریه 😭کرد و از هیچ زنی شیر نمی‌خورد😢 تا این‌که مادر موسی به‌طور ناشناس😎 آمد و به کودک شیر داد 🤱و بعدازآن هرروز به قصر می‌آمد و به نوزاد شیر می‌داد.😊 🍀قاصدک خیلی ناراحت 😪بود، دوست داشت هر روز ان نوزاد👶 نورانی و زیبا❣ را ببینید ، ولی او را پیدا نمیکرد، تا اینکه چند روز گذشت...
این را می‌دانستم که مردم آن شهر خیلی وقت است که غذای خوبی نخوردند. حضرت محمد مهربان☀️دست‌هاشون را به آسمان بلند کردند. دعا کردند تا برکت به سمت آن مردم سرازیر شوند. بعد به من اشاره کرد. بی‌اختیار هر چی ماهی🐬🦈🐟🐠 درون من بود به طرف او آمد. همه به طرف خشکی پرتاب شدند. مردم شهر شروع به جمع کردن ماهی‌ها کردند. قدم‌های حضرت محمد مهربان☀️ برای آنها برکت آورد. خیلی از آنها به او و خدای مهربان ایمان آوردند و دیگه بت‌های بی‌جان را نپرستیدند.آن مردم در کنار حضرت محمد مهربان، به شادی پرداختند.☺️ پایان 🌿بچه ها جون دیدید که پیامبر چقدر مهربون بودن 😍 امام زمان علیه السلام هم که فرزند پیامبر هستن مثل ایشون خیلیییییی مهربونن☺️ پس بیاین هر روز برای سلامتی و ظهور ایشون دعا کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨منتظر کوچولو های عزیز عیدتون مبارک 👏👏👏 یه داستان کوتاه در مورد امام صادق علیه السلام 😊 👈 امام صادق(علیه السلام) به طرف مدینه میرفتن🕌 عده ای از علماء و دانشمندان، همراهشون بودن و جلوتر از امام می رفتن، یکدفعه شیری🦁 در بین راه دیدن، یک نفر گفت: همین جا بایستیم تا ببینیم امام صادق(علیه السلام) با این شیر چه میکنن؟؟🤔 بعد امام تشریف اوردن و جریان وجود شیر🦁 و بهشون گفتن، امام به طرف شیر حرکت کردن وقتی به شیر رسیدن، گوش او را گرفته به گوشه ای هدایتش کردند بعد از اون رو به جمعیت کرده گفتن: ✨بدانید اگر مردم اطاعت می کردند خداوندِ متعال را آن چنان که حق طاعت است، حتما می توانستند بارهای خود را بر شیرها بار کنند.☺️ 👈بچه ها منظورِ امام اینه که‌ اگر ما به حرف خدا گوش کنیم و یه بنده ی واقعی باشیم خدا یه کاری میکنه که حتی حیوونها هم ازمون اطاعت کنن 🤩 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت دوم 💠 چه كنيم تا كلام و نصيحتمان در یا تاثيرگزار باشد❓ 1. به مقدار ضرورت بسنده كنيد. پي در پي، سبب لجاجت فرزندان نوجوان مي شود و رفتار ناشايست را در آنان تثبيت مي كند. 🔹توجه داشته باشيد كه حتي بزرگسالان نيز پند را به سختي مي پذيرند. 2. اول خودتان به موعظه هايتان عمل كنيد بعد به فرزندتان توصيه كنيد . 🔹 در روايات آمده است: ان العالم إذا لم يعمل بعلمه زلّت موعظته عن القلوب كما يزلّ المطر عن الصفا اگر عالم به دانش خود عمل نكند، موعظه اش از قلب ها مي لغزد؛ همان گونه كه قطره آب از روي سنگ فرو مي ريزد. 3. براي تأثير نصيحت، بايد بين خود و فرزندانتان رابطه اي قلبي و عاطفي برقرار سازيد. دل فرزند به والديني روي مي آورد كه با آنان انس داشته باشد. 4. هنگام پند دادن، خوشرو باشيد. ترشرويي، جلو تأثير پند را مي گيرد. 5. از لحني نرم استفاده كنيد و به آرامي تذكر دهيد. وقتي خداوند بزرگ، موسي و هارون را به سوي فرعون فرستاد، به آنها فرمود كه با او به نرمي سخن بگويند: فقولا له قولاً ليناً. 6. نصيحت هاي شما به ويژه براي نوجوان بايد پنهاني باشد. نوجوان با توجه به ويژگي شخصيت طلبي اش نصيحت شنيدن در جمع را برنمي تابد. @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘قاصدک دوست داشت شب و روز در کنار آن نوزاد نورانی باشد🌺. روزبه‌روز علاقه‌اش به او بیشتر می‌شد😍، علت آن‌هم چیزهای عجیب‌وغریبی بود که از او می‌دید.💫 برای او باورکردنی نبود که نوزاد و کودکی بتواند هم‌سخن🗣 بگوید و هم از آینده خبر دهد.🤗 🌿قاصدک تمام چیزهایی را که می‌دید به قاصدک‌های دیگر خبرش را می‌داد تا در آینده، بقیه قاصدک‌ها از آن اطلاع داشته باشند.😌 ☀️روزی که قاصدک به کوچه رفت تا خبرهای جدید آن نوزاد نورانی❣ را به قاصدکی بدهد، دید مردی درحالی‌که بسیار نگران و وحشت‌زده است، قصد دارد داخل خانه شود.🤭 🍂قاصدک شنید که آن مرد با خودش می‌گفت: روزهای آخر عمر من است، چون آن دشمن خطرناک، قصد کشتن مرا کرده است و حتماً این کار را خواهد کرد.😢 الآن داخل خانه می‌شوم تا برای آخرین بار، امام خود را ببینم و با او خداحافظی کنم.😭 👈قاصدک دید که آن مرد وارد خانه شد. تا چشمش به آن کودک نورانی❣ افتاد، دید صورتش مثل ماه شب چهارده 🌜می‌درخشد. نزدیک بود فراموش کند برای چه آمده است.☺️ قاصدک به کودک نورانی نگاه کرد، ببیند چه‌کار می‌کند.🤔 💫کودک نورانی❣ رو به آن مرد کرد و گفت: ای ابراهیم! نیازی به فرار کردن🚶‍♂ نیست. به‌زودی خداوند شر او را از تو دور خواهد کرد.😇 آن مرد خیلی تعجب کرد،🙄 به امام گفت: فدای شما شوم، این پسر کیست که از درون من خبر دارد🤔 ✨امام گفت: او فرزند من و جانشین پس از من است.💫 🌞آن مرد نجات پیدا کرد و دشمنش کشته شد.😇
امام ✨این ستاره ها من یکی از دوستان🌟امام حسن مجتبی علیه السلام هستم. من به پیامبر صلی الله عليه و آله و اهل بیت علیهم السلام خیلی علاقه دارم❤️همیشه هر کاری دارم، به سراغ آن ها می روم. اگر مشکلی دارم، اولین کسانی که مشکلم را حل می کنند، این ستاره های💫⭐️ آل محمد صلی الله علیه و آله هستند؛ مخصوصا حسن علیه السلام و حسین علیه السلام که دوتا مرد مهربان و فداکار شهر مدينه هستند و ما آدم های بی بضاعت را هیچ وقت از یاد نمی برند😍اما... اما امروز مشکلم را...اصلا چگونه برای تان بگویم😥 مشکل من یک جوری است که نمی توانم، یعنی خجالت می کشم😓آن را به کسی بگویم. هان؟ می پرسید: چه مشکلی داری؟می دانید، من به مقداری پول💰احتیاج دارم؛ البته از یک مقدار بیشتر، من گرفتار چندتا اتفاق سخت در زندگی ام شده ام. هم دخترم را باید شوهر💍بدهم، هم بدهکاری ام را باید بدهم و هم چیزهای دیگر. برای همین، مانده ام از کجا این پول زیاد را به دست بیاورم! فامیل هایم هم مثل خودم دستشان خالی است. پولدارها هم به ما فقرا محل نمی گذارند😔 آنها هم که دلشان به رحم می آید، می گویند: «باید سود پول مان را بدهی!» یعنی مثلا ده درهم قرض می دهند، در عوض چند ماه بعد پنجاه دینار می گیرند.☀️پیامبر خداصلى الله عليه واله فرمودند: اسم این کار، ربا است و رباخواری حرام است. من که اهل کار حرام نیستم❌ راستش...راستش امروز همسرم به من گفت بروم پیش✨امام حسن مجتبی علیه السلام و قصه ی تنگ دستی ام را به او بگویم؛ اما من خجالت می کشم... ... @montazer_koocholo
✨دانستنی های مهدوی مناسب کودکان و نوجوانان_۳۰ سلام نازنین های زیباااا خوبیین ان شاءالله😇 دوباره براتون یه آیه ی قشنگ و جالب آوردیم پس تا پایان پیام همراهمون باشین😚👇 ✨امروز آیه ۶۹ سوره زمر 📖وَأَشْرَ‌قَتِ الْأَرْ‌ضُ بِنُورِ‌ رَ‌بِّهَا {و زمين به نور پروردگارش روشن گردد} 🌱امام صادق (علیه السلام)درباره ی این آیه می فرمایند: (پروردگارِ زمین)یعنی(امامِ زمین) که بعد از ظهورش مردم از نورش بهره می‌برند. بچه های جووون منظور این آیه اینه که وقتی امام زمانمون✨ بیان با خودشون همه ی خوبیها /پاکیها/عدالت/زیبایی/عشق/و نور میارن و همه ازین بابت خوشحال و خوشبخت میشن و به آرامش واقعی😍می رسن ....پس خداوندِ مهربونمون امام مهدی علیه السلام رو بعنوانِ👈جانشین خودشون روی زمین انتخاب کردن که میشه بگیم پروردگار زمین یعنی کسی که دستورات و فرمان های خداوند رو با اجازه و کمک خداوند کامل و درست اجرا می کنه😍🤗 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون 🍃 این قسمت: انتخاب رشته عمه 🍃 پیام اخلاقی: تصمیم گیری بر اساس اهداف واقع بینانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️ آیت الله حائری شیرازی : پسر باید جسور بشود، باید پرجرأت بشود. مرحوم آقای آمیرزا نور الدین [حسینی الهاشمی]، بچه هایش را اینطوری تربیت می کرد. باغ داشت، در باغ زندگی می کرد. می گفت: «یک شیر بچه می خواهم که برود فلان جا، آن دفتر من را بیاورد». دفتر را گذاشته بود گوشه باغ و بچه شب تاریک باید برود بیارورد! پسر است؛ باید خطر کند. باید در تاریکی برود. باید به این امور عادت بکند. پسر اگر سوسک می بیند بترسد، چه فایده دارد؟ خود آقای آمیرزا نورالدین مار را با دمش می گرفت؛ مارهای بزرگ و کوهستانی! دم مار را می گرفت و می چرخاند، بعد به بچه ها می گفت بیایند با این مار بازی کنید. بچه ها باید دست بزنند به مار تا جرأت پیدا کنند. —————————————————— *مرحوم آیت الله العظمی سید نورالدین حسینی الهاشمی، پدر همسر آیت الله حائری شیرازی و از علمای بزرگ فارس بودند. @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💭حدود می‌شد که قاصدک در آن خانه بود و روزبه‌روز علاقه و ایمانش به آن کودک نورانی زیادتر می‌شد. 😍دوست نداشت هیچ‌وقت او ناراحت و غصه‌دار شود؛ ❤️ اما روزی رسید که دید اشک از چشم‌های قشنگ او جاری است😔 و آن روزی بود که پدر بزرگوارش به دست دشمنان بدجنس به شهادت رسید.😭 جنازه پدر را آماده کردند که بر آن نماز📿 بخوانند. 📌قاصدک دید هر کس می‌آید به عموی کودک نورانی تسلیت می‌گوید و مثل این‌که همه منتظر بودند که او برجنازه نماز📿 بخواند🙂 قاصدک از عموی کودک نورانی🌟 خوشش نمی‌آمد، چون مرد خوبی نبود و از این‌که او می‌خواست بر جنازه پدر نماز بخواند، بسیار ناراحت بود.☹️ 🔖عموی کودک پیش آمد تا نماز📿بخواند. تا خواست الله‌اکبر🗣 نماز را بگوید، قاصدک دید که آن کودک نورانی🌟 جلو آمد و لباس عمویش را گرفت و گفت: ای عمو! کنار برو که من باید بر جنازه پدرم نماز بخوانم.😇 ✨قاصدک می‌دانست که یکی از پیامبران بزرگ🌟 هنگامی‌که در گهواره بود، با مردم سخن می‌گفت و در کودکی پیامبر خوب خدا 💫شد و از این‌که خود نیز با چشمش دید که کودکی نیز همانند آن پیامبر خدا 🌞در کودکی به امامت رسیده است، خوشحال شد.🤩 🔺حالا بعد از گذشت سال‌های زیاد⏱، هنوز تمام قاصدک‌های دنیا و تمام بچه‌هایی که داستان قاصدک را شنیده‌اند، منتظر آمدن او هستند که همان‌طور که تولد و امامت او را جشن گرفتند🎊، آمدن و ظهورش را نیز جشن بگیرند،🎉🎈 آن‌هم بهترین و بزرگ‌ترین جشن دنیا.❤️ ☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارتون 🍃این قسمت: مسابقه بچه ها ✨ پیام اخلاقی: استفاده درست از وسایل 🍎🍃🍎🍃🍎 @montazer_koocholo
امام فراموش کردی... 🤔 در چوبی را هل داد. در باز شد. وارد حیاط شد. بز سیاه که زیر درخت انجیر بسته شده بود، با دیدن او مع مع کرد. «ابامُهزَّم لبخند زد و جلو رفت. دوتا گوش بز را توی دستهایش گرفت. گوشهای بلند بز، مثل دو تکه ی نمد بود، سلام بر خوشگل گوش نمدی ام! مثل این که گرسنه ای، آره؟ بعد رفت مقداری علف از کنار انباری حیاط برداشت و جلوی بز گذاشت. مادرش در خانه را باز کرد. کوزه ی آب را از گوشه ی ایوان برداشت. نگاهی به پسرش ابومُهزَّم کرد. ابومُهزَّم سلام کرد. مادر با اخم، آهسته لبش جنبید. از دست پسرش ناراحت بود و رفت توی خانه. ابومُهزَّم نگاهی به شاخه های درخت انجیر کرد. انجيرها هنوز سبز بودند. آن وقت از پله ها بالا رفت. کم کم داشت هوا تاریک می شد. مادر چراغ را روشن کرد. بعد رفت توی ظرف بزرگ گلی، مقداری آرد و آب ریخت و جلوی چراغ نشست. ابومُهزَّم کتاب را از زیر لباسش بیرون آورد و روی تاقچه ی گلی گذاشت. آرام آمد کنار مادر نشست. نگاهی به مادر کرد. هنوز اخمهایش توی هم بود: «سلام مادرجان!» 😍 و سرش را جلو برد و صورت مادر را بوسید. مادر با اخم گفت: «خودت را لوس نکن!» بعد صورتش را به طرف دیگر گرفت، تا لبخندش را پسرش نبیند. مادرجان ببخشید! از کار صبحم معذرت می خواهم و دوباره مادر را بوسید.😘 رفتارت درست نبود؛ آن هم جلوی دیگران! صبح سر موضوعی عصبانی شده بود و بر سر مادرش فریاد کشیده بود. بعد متوجه خدمت کار دم در شد. خدمت کار امام صادق علیه السلام بود. پیغامی برایش آورده بود. ابومُهزَّم گفت: «می دانم مادر! اشتباه کردم. 😔 @montazer_koocholo