توپ فوتبال پنبه ای.mp3
9.89M
🌹 #توپ_پنبه_ای🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت : سوره یاسین آیات ۱ تا ۸
🎶تدوین:عمو قصه گو
📚منبع : سایت وولک
@montazer_koocholo
#داستان
#آزادی_خرمشهر
قسمت دوم :
اون روزها حتی نوجوان های کم سن و سال مثل شهید بهنام محمدی🌷 از خرمشهر دفاع می کردند.👊
شهید بهنام محمدی نوجوان دانش آموز 13 ساله ای بود که با همان جسم کوچک و دل دریایی اش💚 بارها به قلب دشمن زد و خودش رو به صف اول نبرد رساند تا اطلاعات ارزشمندی از موقعیت دشمن به دست بیاره و در اختیار فرماندهان جنگ قرار بده👏
وقتی خرمشهر به دست دشمن👿 افتاد و خبر ویرانی خرمشهر به گوش مردم رسید، همگی بسیج شدند و به کمک مردم خرمشهر آمدند و اون قدر مقاومت کردند تا دشمن رو از خرمشهر بیرون انداختند و دوباره خرمشهر آزاد شد و دشمن👿 پا به فرار گذاشت.😉
خرمشهر در سوم خرداد سال 1361 پس از 576 روز اشغال و در عملیات بیت المقدس از دشمن پس گرفته و آزاد شد☺️
همه مردم روز مردم سوم خرداد خیلی خوشحال بودند و نماز شکر می خواندن🤲 و شیرینی پخش می کردند😍.
حضرت امام خمینی رحمه الله که رهبر ما بودند اون روز فرمودند:«خرمشهر را خدا آزاد کرد». یعنی خرمشهر به خواست خداوند مهربان❤️ و با همت و دلیری مردم شجاع و آزاده ما آزاد شد.😇
روز آزادسازی خرمشهر😍 را به شما کودکان شاد ایران زمین تبریک می گوییم🎊🎉 و آرزو می کنیم در هیچ جای جهان جنگی رخ ندهد
#پایان
@montazer_koocholo
#بچه_ها_بخوانند
#رهایی_از_اضطراب
قسمت سوم: اضطراب داری اما دلیلش را نمیدانی❗️
اگر قرار باشد همه ارزو هایت براورده شونده چه ارزویی میکنی⁉️
ارزوهایت تو را راهنمایی میکنند تا بفهمی چه چیز هایی ممکن است باعث نگرانی ات شود😊
شاید دلت میخواهد دیگر هیچوقت مجبور نباشی به مدرسه 🎓بروی ❗️
ایا مدرسه کاری هست که انجام دادنش برایت واقعا سخت است⁉️
پدر و مادر و معلمت👱♂🧕 میتوانند کمکت کنند چه چیز باعث نگرانی و ناراحتی ات شده و چطور میتوانی راحت تر مشکلت را حل کنی😍
#ادامه_دارد...
#روز_های_فرد
#بچه_ها_بخوانند
@montazer_koocholo
مورچه سخت کوش.mp3
11.85M
#سلام_فرمانده
#شهید_صیاد_خدایی
#آبادان_تسلیت
🌹#مورچه_سخت_کوش🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا
#عمو_قصه_گو
🗣قرائت : سوره یاسین آیات ۹ تا ۱۲
🎶تدوین:عمو قصه گو
📚منبع : سایت وولک
@montazer_koocholo
#والدین_بخوانند 📚
#ادامه_مبحث
💢..اگر ما از کودکان خود بخواهيم که به احساسات ديگران توجه کنند، در ابتدا بايدبه احساسات خود او توجه کنيم👌 کودکاني که نيازهايشان برآورده شده باشد و بتوانند دغدغه ها و درگيري هاي خود را با والدينشان حل کنند، ديگر هيچ نيازحل نشده اي در وجود آنها باقي نمي ماند و آنها مي توانند به احساسات ديگران نيز، توجه کنند👌 همچنين، آنها مي توانند از ديگران تقاضاي انجام کاري را بکنند و در عوض براي آنها کارهايي را انجام دهند. اين کار موجب خواهد شد تا آنان موردتوجه ديگران قرار گرفته و احساس امنيت و ايمني بيشتري بکنند این کودکان از اعتماد به نفس بالاتری هم برخوردار هستند👌
✅با استفاده از روش هایی می توانید صادقانه به دلبندتان نشان دهید که از او مراقبت🎈خواهید کرد👇👇
🔸فرياد زدن، تهديد کردن يا استفاده از روش هاي رفتاري پرخاشگرانه😤 ممنوع📛زیرا موجب خواهد شد تا درک احساسات يا افکار شما از سوي کودک دشوار گردد. علاوه براين، استفاده از روش هاي پرخاشگرانه کودک را تحت استرس😣 قرارداده و او قادر نخواهد بود تا برانجام کارهايي که ازاو خواسته ايد، تمرکز داشته باشد.
🔹احساسات و افکار خود را درمورد موضوعات مختلف با فرزندتان در میان بگذارید.
اين بيان احساسات و افکار، از دوران کودکي تا حال را شامل ميشود، شما با اينکار به کودک خود نشان مي دهيد که اهميت دادن به احساسات مهم است و بايد به احساسات شخصي خويش اهميت دهد.
🔸به نيازهاي کودک خود احترام بگذاريد🙏
#ادامه_دارد...
#روز_های_زوج
#والدین_بخوانند
@montazer_koocholo
#چهارشنبه_های_امام_رضایی ☀️
#شعر
مامان میگه که اینجا بهشت رو زمینه😍
روزی هزار کبوتر 🕊رو گنبدش می شینه😊
هزار هزار تا عاشق زائر اینجا می شه💚
از راه دور و نزدیک مهمون آقا می شه😌
یه گنبد طلایی که توی آسمونه😇
نشونی خونه ی یه مرد مهربونه💚
این آقای مهربون که نور دیده ی ماست✨
برای ما شیعه ها امام هشتم ، رضاست💐
@montazer_koocholo
#داستان
#شهادت_امام_صادق_علیه_السلام
🔺حرف زشت🤭_قسمت اول:
یکی🙆♂ داشت بالای در مغازه اش طناب بلند پر از زنگوله ها را آویزان می کرد و صدای دلنگ و دیلینگ🔔از آن ها بلند می شد.
یکی جلوی مغازه اش نشسته بود و داشت پالان می دوخت. روی دیوار جلوی مغازه، چندتا زین و افسار آویزان بود.
یکی داشت جلوی مغازه ی خرمافروشی اش، مشت مشت آب💦 می پاشید. یک نفر هم کنار مغازه ای توی چند قفس، مرغ🐓 و خروس و اردک🦆 داشت. دستش را توی یک قفس کرد. دو بال اردکی را گرفت و بلندش کرد. صدای کواک کوآک اردک بلند شد و اردک🦆 را به دست مشتری داد. آدم های زیادی در بازار در حال رفت و آمد بودند.
امام صادق علیه السلام✨همراه دوستش جلوی مغازه ی کفش فروشی👞 ایستاده امام می خواست برای خودش کفش بخرد. به کفش های جورواجور جلوی مغازه نگاه کرد. دوستش گفت: «برویم بالاتر...آن جا چند مغازه ی کفش فروشی کنار هم هستند. اگر ارزان بود، می خواهم یک جفت برای این غلامم بخرم.» بعد به دور و برش نگاه کرد. غلام نبود.
صدایش کرد؛ ولی جوابی نشنید: «پس این غلام نادان کجا رفت؟ او که با ما بود!» امام علیه السلام حرکت کرد، او هم پشت سرش. کمی که جلو رفت، دوباره پشت سرش را نگاه کرد. لابه لای جمعیت، غلامش را ندید. باز صدایش کرد؛ ولی از غلام خبری نبود. عصبانی شد. دوباره پشت سر امام حرکت کرد. به مغازه های کفش فروشی رسیدند..
👆...کفش های بزرگ و کوچک👞👟 با رنگ های مختلف، جلوی مغازه ها چیده شده بود.
✨امام علیه السلام یکی از کفش ها را برداشت و به آن نگاه کرد. دوستش هم یک کفش برداشت. فکر کرد برای غلامش مناسب است، دوباره پشت سرش را نگاه کرد. بین آدمهایی که در رفت و آمد بودند، غلامش را ندید. بیشتر عصبانی😡شد و با صدای بلند غلامش را صدا کرد. ناگهان غلام سیاهش نفس نفس زنان از راه رسید «بله ارباب! شما بودید که صدایم می کردید؟ » ارباب با خشم کفش را بر سر غلام زد و به پدر و مادرش دشنام داد🤬
✨امام صادق علیه السلام که داشت کفش ها را تماشا می کرد، با تعجب به او و غلامش نگاه کرد. غلام سرش را پایین انداخته بود و شرشر عرق می ریخت😓 امام جلو رفت و به دوستش نگاه کرد. با ناراحتی دست بر پیشانی اش زد و گفت: «پناه می برم به خدا! تو به او بد می گویی و به پدر و مادرش دشنام می دهی؟ من فکر می کردم تو آدم خوبی هستی😳 معلوم شد تو آدم درست و با ایمانی نیستی. از خدا خجالت نمی کشی که چنین کلمات زشتی را بر زبان می آوری؟ از من دور شو!» امام علیه السلام این را گفت و با قدم های بلند از آن جا دور شد...
#پایان
#بچه_ها_بخوانند 📚
#رهایی_از_اضطراب📣
قسمت چهارم: بعضی اضطراب ها طبیعی اند😊
نمیشود یک چوب جادویی را تکان بدهی و اضطراب را برای همیشه دور کنی‼️
اما میتوانی یاد بگیری چطور این مشکل را حل کنی😉
قدم اول این است که بدانی اضطراب داشتن عیبی ندارد تو تنها کسی نیستی که درباره مسائل نگران و بی تاب میشوی دوستان تو هم همین طور اند و همین طور بزرگ ترهایت😊
از دیگران بپرس برای اینکه به خودشان آرامش بدهند چکار میکنند🌟
در ضمن عیبی ندارد آدم کاملی نباشی پدر و مادرت میدانند حتی رفتن بر روی صحنه یا حضور در یک تیم فوتبال⚽️ هم خودش شهامت میخواهد ❄️
وقتی انها به تو میگویند همین که داری تلاشت را میکنی ما به تو افتخار میکنیم منظورشان واقعا همین است 😌
لازم نیست ستاره یا قهرمان فوتبال ⚽️باشی
مهم نیست چطور این کارها را انجام میدهی
انها باز هم تو را دوست دارند😍
#ادامه_دارد
#رهایی_از_اضطراب
#روز_های_فرد
@montazer_koocholo
علی بن مهزیار اهوازی.mp3
11.12M
#سلام_فرمانده
#امام_صادق
#آبادان_تسلیت
🌹علی بن مهزیار اهوازی🌹
🙍♂بالای ۴ سال
🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا
(عموقصه گو)
🗣قرائت : سوره نصر
🎶تدوین:عمو قصه گو
📚نویسنده:اسماعیل کریم نیا
@montazer_koocholo
#والدین_بخوانند📚
#ادامه_مبحث
💢..کودکی که نمي تواند به خواسته شما در حين انجام کار ديگري تن دهد، اين جمله را از شما مي شنود: «همين الان اين کار را انجام بده »
پس او تصور مي کند، مادرش به او اهميت نداده و نيازهاي خود را بر نيازهاي فرزندش ترجيح مي دهد‼️
⚡️اگر شما متوجه شويد که فرزندتان، حقيقتاً مشغول به انجام کاري است و نميخواهد کارخود را بهانه اي براي گذراندن وقت کند، پس به او اجازه دهيد اول به کار خود بپردازد، سپس به درخواست شما عمل کند. مطمئناً شما نيز دوست نداريد هنگام انجام يک کار، شخص ديگري مزاحم شما شود. سعي کنيد، احساس فرزندتان را درک کنيد👌
❌البته بايد اين احتمال را در نظر گرفت که، ممکن است که کودک شما بي توجه باشد.
💠فرض کنيد کودک شش ساله اي مشغول بازي با عروسک هایش⛄️ است و جمله مادرش را که ، شام 🍲حاضر است، متوجه نمي شود. و به اينکه تمامي اعضاي خانواده منتظر او هستند بي توجه است‼️
در چنين موقعيتي مي توانيد از او سوال کنيد که:
اگر تو الان سر ميز شام نيايي چه اتفاقي رخ خواهد داد⁉️
اگر او به اين سوال شما اينطور پاسخ دهد که من شام نمي خورم، پس حتماً جمله را شنيده است.
بعد بپرسيد: اگر شام نخوري چه اتفاقي رخ خواهد داد⁉️
#ادامه_دارد
#روز_های_زوج
@montazer_koocholo