eitaa logo
موزه مجازی حمام قلعه اسیق سو
251 دنبال‌کننده
463 عکس
344 ویدیو
14 فایل
هدف این کانال حفظ داشته های فرهنگی،هنری،دانش بومی، فولکلور، معرفی دیدنی های طبیعی،تاریخی و گردشگری کلات بخصوص حمام قلعه
مشاهده در ایتا
دانلود
هشدار!❗️هشدار!❗️هشدار!🔥 باتوجه به این که فصل سرما،درحال فرارسیدن است و شکرخدا بسیاری از روستاهای کلات ازجمله حمام قلعه از نعمت شبکه گازرسانی برخوردارشده اند و از طرفی امکانات اطفاء حریق ازجمله ماشین های آتش نشانی،نمی توانند به راحتی وبه موقع دربرخی از قسمت های روستا، حضور یابند یا دسترسی داشته باشند لذا لازم است جهت به چند نکته،در استفاده از وسایل گرمایشی توجه ویژه گردد تا انشاءالله از بروز هرگونه حادثه ناگوار و خطرات جانی جلوگیری به عمل آید. ۱-از سالم بودن وسیله گرمایشی، به خصوص شیلنگ گاز و محل اتصال آن اطمینان حاصل نماییم. ۲-مسیر لوله های دودکش را،بررسی کنیم تا مسدود نباشند بخصوص در روستاها که ممکن است پرندگان در داخل دودکش لانه سازی کنند یا به سبب مرتبط بودن پشت بام منازل روستایی به همدیگر،کودکان کلاهکها را، دستکاری نمایند یا اشیایی را، در داخل لوله قراردهند. :مسیر لوله، با قراردادن آینه ای کوچک از دریچه دودکش، قابل کنترل است زیرا، بادیده شدن نور آسمان درقطر کامل لوله، مطمئن می شویم که مسیر باز است. ۳-ازبخاری و اجاق ترموکوبلدار استفاده کنیم چنانچه به هر دلیلی از اجاق معمولی استفاده می نماییم اولاً باید منواکسید حاصل از آن، به وسیله هود یا فن به بیرون از آشپزخانه منتقل گردد ثانیاً پس از اتمام کار،علاوه برشیر اجاق گاز،شیرانشعاب لوله گاز را نیز، قطع نماییم. ۴-منافذ پنجره ها را،به هیچ عنوان کاملاً با درز گیر نبندیم تا از ورود هوا به داخل ساختمان جلوگیری نشود. ۵-هرگز بخاریها را، بخصوص هنگام خواب،با حداکثر شعله روشن نگه نداریم. ۶-ازاتصال درست لوله ها به بخاری و دودکش، اطمینان حاصل کنیم. ۷-به هیچ عنوان،از لوله های آکاردئونی استفاده نکنیم. ۸-ازبرخی پیشنهادهای بی اساس مانند گذاشتن سر لوله بخاری در آب جداً اجتناب نماییم. ۹-به هیچ عنوان،ازاجاق گاز یا اجاق پلوپز،برای گرم کردن خانه استفاده نکنیم. ۱۰-ازنصب آبگرمکن دراتاق ها خودداری نماییم. ۱۱-برای گرم کردن فضای حمام از هر گونه وسیله گازسوز، اجتناب کنیم. ۱۲-مسیر لوله های دودکش باید مستقیم باشد ازنصب لوله ها با پیچ وخم زیاد خودداری کنیم. ۱۳-ارتفاع لوله دودکش حداقل باید یک متر ازسطح بام بالاتر،باشد. ۱۴-کلاهک دودکش را، از نوع اچ (H) تعبیه نماییم. ۱۵-تحت هیچ شرایطی از لوازم آبرسانی، به جای لوازم گازرسانی، استفاده نکنیم. ۱۶-درهمه حال مراقب کودکان خود باشیم تا با وسایل گازسوز بازی نکنند. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۷/۲۴ https://t.me/hammamghaleh
،ائل بیلیمی،دانش عامه و آیینها یکی دیگر از رسومات ازدواج، در حمام قلعه رسمی به نام ئتماق درمیان نو عروسان بود این رسم به عنوان یک خرده فرهنگ،عبارت بود از پوشاندن قسمتی از صورت عروس،به وسیله تن پوشی لچکی گونه  با نام یاشماق می باشد که درگذشته انجام می گرفته است اما زمانی که این لچکی در دسترس نبود جهت سهولت انجام این کار،از گوشه یاغلیق(یایلیق) نیز،استفاده می شده است. مسلماً برگزاری هرآیین یا رسمی، دارای فلسفه ای می باشد که عاملان به آن،براساس آن اقدام به برگزاری آن رسم می نمایند.رسم یاشماق قسمتی از،فرهنگ عمومی تمام ایلات ترک بوده است که هنوز هم کم و بیش،درمیان روستاییان وعشایر ترک،درسراسر کشور انجام می گیرد. این رسم درسطح شهرستان کلات بخصوص در روستای حمام قلعه و اسیق سو،با فلسفه و آدابی خاص انجام می گردید یعنی پس از آن که دختر خانمی نامزد می شد و به عقد کسی در می آمد نسبت به بستگان بزرگسال و درجه یک داماد،اعم از مرد یا زن،بزرگان طایفه ونامحرمان،روی خود را با یاشماق می پوشاند. به طور کلی در باره فلسفه یاشماق کردن،می توان گفت:عملی در جهت حفظ حریم و حرمت عروس خانم ها و حرمت دیگرکسانی بوده است که عروس روی خود را،بر آنان می پوشانده است.این کار  به دلایل مختلفی صورت می گرفته است که اینک به برخی از آنها به عبارت ذیل اشاره خواهد شد: ۱-احترام گذاشتن،به بزرگ ترها، ارج نهادن به فرهنگ و اعضای خانواده داماد. ۲-حفظ حریم نوعروس از نامحرمان ۳-نشانه ای از نامزد بودن نو عروس، در جهت حفظ حرمت و حریم عروس خانم(یکی ازنشانه های متاهل بودن) ۴-سکوت وحرف نزدن با خانواده داماد،تا زمانی که عروس با خلق و خو و فرهنگ خانوادگی آنان،کاملاً آشنا گردد.این کار نیز، درجهت سازگاری و پرهیز از چالش فرهنگی خانواده و حفظ حرمتها صورت می گرفته است. ۵-دریافت هدیه از خانواده داماد که بر اساس آن،بر روی ارادتمندان به عروس خانم درجهت ارتباط حسنه ارزش سنجی صورت می گرفته است تا معلوم شود چه کسانی از بستگان داماد به عروس خانم ارادت ویژه دارند. :درذیل رسم یاشماق، سکوت و دریافت هدیه خود رسم دیگری محسوب می شد که در حمام قلعه به آن می گفتند.دراین رسم مادامی که عروس از هر یک از بستگان،نزدیک داماد هدیه ای را،دریافت نمی کرد سکوت خود را،نمی شکست.به گونه ای که برای سلام کردن سر خود را،به جلو خم می کرد. در باره وجه تسمیه این رسم و ریشه لغت یاشماق می توان گفت که اصل آن "یاشاماق" می باشد زیرا یاشاماق به معنی زندگی کردن است.این رسم نیز،درهمین راستا صورت می گرفته است تا زمانی که عروس خانم راه و رسم زندگی و تعامل با دیگران را، نیاموخته است سکوت نماید احیاناً سخن و رفتاری از وی سر نزند که منجر به چالش میان وی و بستگان داماد بشود. یاشماق علاوه بر موارد گفته شده در باره فلسفه آن از نظر بهداشتی نیز، کاربرد ماسک را داشته است کما اینکه مردان نیز،درشرایط سخت فیزیکی همچون سرما و آفتاب شدید، توفان و گردخاک، هنگام خرمنکوبی و ... از گوشه به عنوان ماسک استفاده می کردند. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۸/۱۵ https://t.me/hammamghaleh
# فولکلور،ائل بیلیمی،دانش عامه و آیینها (تهیه جهاز) برخلاف آنچه که امروزه برای تهیه جهاز و دیگر اسباب و اثاثیه ی لازم برای زندگی آماده از بازار خریداری می شود و مصداق این ضرب المثل می گردد که"پول گرد و بازار دراز" عروس خانم ها فقط، درانتخاب کالا نقشی را، ایفا می کنند لذا در این کار صرفاً سلیقه و آرزوهای عروس یا احیانآً خلاء هایی که دارد محک زده می شود، در گذشته عروس علاوه بر موارد یادشده، ازنظر هنری، مسئولیت پذیری، کاردانی، پختگی، خانه داری، همسرداری، سازگاری، آداب و معاشرت، سلامتی و ... نیز،محک می خورد. یعنی با معین کردن دوران (نامزدی) و (تهیه جهاز) این مهم محقق می شد به طوری که در دوره ی نامزدی، دختر و پسر بدون آنکه روابط زناشویی داشته باشند در ارتباطی دوستانه درعین حال محرم، با خلق وخوی همدیگر کاملاً آشنا می شدند درصورت ناسازگار بودن،به راحتی معامله فسخ می گردید بدون آن که به طرفین آسیبی رسیده باشد. علاوه بر آن در همین دوره ی نامزدی، عروس موظف بود با کمک مادر خود و مادر داماد،تمام لوازم و البسه ی خودرا،که البته مواد اولیه ی آن را،داماد در اختیارش می گذاشت تهیه نماید.با این کار اولاً درهمان قدم اول تکلیف و مسئولیتی به عهده ی عروس گذاشته می شد اگر خود، از توانمندی لازم درانجام امور محوله برخوردار بود که فبها اما چنانچه از توانایی آن را نداشت باحمایت مادرخود یا مادر شوهر،کار را به پایان می رساند و تجربه لازم را، کسب می کرد. در معمولاً عروس خانم ها،لباس خودشان، اعم از لباس خانه یا بیرون، فرش زیر پای خود به صورت قالیچه، نقشلی پالاس(گلیم)، پلاس، یورقان دوشک(لحاف و تشک) و لوازم دیگر از قبیل، نان توربه(توبره نان)، خورجین، سفره و ... همچنین برخی از سرویس ها ازقبیل سرویس حمام، آشپزخانه وبرخی تن پوشها برای داماد مانند عرخچین (عرقچین)، اونگ توتار(پیش بند)، دستمال، قدری دورتر، آق کوءیله ی(پیراهن کرباسی)، قیرمیز دون(کت مردانه)، جوراب پشمی، پته ی یا دولاق(پاپیچ)، پارچه پشمی که گفته می شد را نیز، می بافتند. برای دوخت این پارچه دستبافت و ارزشمند، داماد آن را، به خیاط های حاذقی که کت و شلوار می دوختند سفارش دوخت می داد. سپس این کت وشلوار با کلاه بقنه(قره گل)که از پوست بره شیری تهیه می گردید ست می شد تا لباس فاخری برای استفاده در مجالس و در حضور بزرگان باشد. عروس خانم ها،صفر تا صد تهیه ی لباسهای خودشان را،با کمک مادر و مادر شوهر انجام می دادند. یعنی خانواده داماد مواد اولیه مانند ایپه ی(ابربشم خام)، یونگ(پشم)، ایپ(نخ)، بوءز(پارچه) و ... دراختیار عروس قرار می دادند وی نیز،پس از بویه ماق و آچماق( رنگ کردن و بازکردن نخ) اقدام به تره توخیماق و تخمه توخیماق(تره بافی و فرش بافی) می نمود به همین سبب در اکثر اوقات فصل پاییز،که از کارهای مربوط به زراعت، باغات و ملله فارغ می شدند در پشت بامهای حمام قلعه اقدام به بازکردن کلافهای نخ ابریشم یا نخ پشمی می نمودند یا به رنگرزی می پرداختند. :عروس خانم ها،در دوران نامزدی علاوه بر موارد گفته شده،جهت هدیه به بستگان داماد، تعدادی عرقچین بچگانه یا بزرگسال و دستمال سوزندوزی می کردند و در مناسبت هایی مانند عید نوروز،شب چله و قوچگذار به کسانی که عزیز می داشتند درقبال هدایای آنان هدیه می کردند که هم نشان از ادب ومعرفت و هم هنرمندی عروس خانم بود. در برخی از کارها که به صورت انبوه و از حجم بالایی برخوردار بودند با استفاده از نیروی جمعی اقدام می نمودند که به شکل (یاوری) انجام می گرفت. یوآر خود یک رسم ارزشمند دیگری بود که قبلاً به طور مجزا،به آن پرداخته ایم. البته برخی از اقلام جهاز، مانند ظروف آشپزخانه، جواهرات، یراق آلات و لوازم زینتی، صندوق و ... که تولید صنعتی بودند از بازار خریداری می شد.دراین باره نیز،نظر عروس اعمال می گردید.اما هیچگاه هدایایی که خانواده داماد خود تهیه کرده بودند ازجمله را،عروس خانم عوض نمی کرد بلکه به عنوان تیمن وتبرک ویادگاری نزد خود نگه می داشت که البته دربطن خود رعایت احترام خانواده داماد را نیز،به همراه داشت برخلاف امروز که گاهی برای انتخاب حلقه ی نامزدی، برخی از عروس خانم ها قشقرق به راه می اندازند یا هدیه ای را که داده شده است به فردا نکشیده عوض می نمایند. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۸/۱۶ https://t.me/hammamghaleh
،ائل بیلیمی،دانش عامه درحمام قلعه قبلاً درباره گاهشمار حمام قلعه،مطالبی را،خدمت شما گرامیان تقدیم کرده ایم اینک مطالبی در ارتباط با هواشناسی،با توجه به گاهشمار حمام قلعه،عرضه می گردد که بذل توجه شما همراهان ارجمند خالی از لطف نخواهدبود. همانگونه که گاهشمارحمام قلعه در گذشته بر اساس فعالیت های کشاورزی بوده است هواشناسی آن نیز،برمبنای فعالیت های کشاورزی و دامداری می باشد.یعنی فعالیتهای خود را،با توجه به تغییرات جوی،هماهنگ می ساخته اند. *ئیلدیریم:برق آسمان *پیه:رعد،تندر *قارابولوت:ابرسیاه ضخیم و باران زا،استراتوس *آغ بولوت:ابرسفید باران زا،کومولوس *پرلی بولوت:ابر پرمانند بی باران،پرسا، سیروس *آله بولوت:ابر سفید پراکنده *یانان بولوت:ابری که فلق یاشفق برآن تابیده است.معمولاً به هنگام طلوع یاغروب آفتاب مشاهده می شود. *آله چلپو:بارش برف پراکنده برف *یاغیش:باران،بارندگی *جاله بارن:باران شدید *پیه بارن:باران شدید همراه با رعد و برق *نئزمه:بارندگی نرم،دانه های ریز باران *چیزه:دانه های بسیار ریز باران،که همراه با مه می بارد. *شودئر:چیزه ای که با تراکم و شدت بالا و با زمان طولانی می بارد به گونه ای که هرچیزی را،به شدت خیس می کند. *هفته بارن:بارندگی ای که به مدت یک هفته به طور پیوسته می بارد که البته گاهی به صورت ماه باران است. *قیرو:بارش برف کم،لایه ای نازک از برف *شوینم:شبنم *سیر:بارش نرم باران که براثر سرمای شدید به یخ تبدیل می شود. *زهر:برفک هایی که بر اثر سرمای شدید از رطوبت هوا،بوجود می آید. *قاراقازن:دراصل به معنی دیگ سیاه وبزرگ است اما این اصطلاح را،به اولین سرمایی که بعد از گرمای تابستان،دراوایل پاییز، موجب بارندگی شده و همراه با مه و بارش و سرماست می گویند. *قار:برف *چاپقین:بارش برف همراه با باد شدید و سرما *اوچقون پئر:بارش برف کم،بارش دانه های برف با فاصله طولانی *کئپه:بارش آرد گونه ی برف که خشک است. *دیییرچه:بارش باران به صورت دانه ای ریز یخ *سورئم: ایجاد لایه یخی نازک روی زمین براثر سرما و باد شدید در حداقل زمان *کورتوم:بهمن،برف انباشته شده *یخبنلیق:یخبندان،کلمه ای مرکب از فارسی وترکی *هوئه دولی:ابرناکی هوا،هوایی که بارندگی دارد. *دومان:مه *قئللی دومان:مه شدید،مهی که بر کوه و دشت پیچیده است. * تَیَر:تگرگ *سئل:سیل *آغلر گولر،ییغلر گولر: نام ترکی اردیبهشت ماه،هوای بهاری که لحظه ای بارندگی و لحظه دیگر آفتابی باشد. *ایمام ییئ:رنگین کمان،تیرکمان رستم،پدیده شکست نورخورشید درآسمان با هفت رنگ،معروف "بناس زنق" *اودوغان،توشان دوغان:بارندگی همراه با تابش آفتاب،یکی ازجلوه های آغلر گولر *شوشه:روز ششم از دهه های هرماه در فصل بهار که گذشتگان ما معتقد بودند که بارندگی اتفاق خواهد افتاد.بخصوص درخردادماه که روز شصت وششم و هفتاد وششم را،شوشه های مهمی از نظر کشاورزی می دانستند.با توجه به این اعتقاد می گفتند"هفتاد بر افتاد"یعنی معمولاً بارندگی ها،هفتاد روز پس از سال نو،قطع می شوند با این حال شوشه آخر احتمال بارندگی وجود دارد. *قوره بیشیرن:گرمای چله تابستان، نام ترکی تیرماه *شامَل،شامال،یئل:باد *دوله بای:گردباد *توز و دوللاخ:گرد و خاک،گرد و غبار *کوباد:بادی که از سمت جنوب بوزد *ته باد:بادی که از سمت شمال بوزد *چیلله: چله، اول زمستان *آیس: سرمای خشک،سرمای شبانه که موجب یخبندان می شود. *چققیرآیس:سرمای شدید که یخبندان شدید را نیز، به همراه دارد. : برخی از اصطلاحات،برای تاکید بیشتر،به صورت ترکیب اتباعی، بیان می شوند مانند:دومان تیجار،توز و دوللاخ،قار و قَی،یاغیش باجه و ... ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۹/۱ https://t.me/hammamghaleh
اصلی و کَرَم‌ یک داستان عاشقانه آذربایجانی است. قهرمانان داستان شخصیتی تاریخی دارند و در اوایل سده  دهم قمری برابر با شانزدهم میلادی بوجود آمده است و روایت‌ های گوناگونی از آن در فرهنگ و ادبیات ترکی کشورهای ایران، جمهوری آذربایجان، روسیه، گرجستان، ترکیه و برخی کشورهای آسیای میانه رواج یافته است. دراین داستان کرم که مسلمان است عاشق دختری مسیحی می‌شود. پدر و مادر دختر در مخالفت با این عشق فرامذهبی مهاجرت می‌کنند. کرم ۱۱ سال به دنبال اصلی می‌گردد. سرانجام، هنگامی که دو عاشق به هم می‌رسند، کرم تحت تأثیر طلسم پدر اصلی آتش می‌گیرد. آواز که فلبداهه توسط اصلی خوانده می‌شود یکی از ارکان هنر آشیقی است. طبق اعتقادات وباورهای مردمی محلی را که کرم عاشق اصلی می شود بوده است. اصلی کند نام یکی از اراضی کشاورزی محله"قراملک"تبریز می باشدکه در کنار"آجی چای"واقع گردیده است در گذشته قصبه ای با همین نام دراین محل قرار داشته است که بر اثر زلزله ویران  و مدفون گردیده است. درحال حاضر تنها،نامی از این قصبه وقبرستانی به همراه آن و مقبره یا به قولی مقبره باجی و قارداش یعنی آرامگاه پیرحسن به همراه خواهرش به جا مانده است. درداخل اراضی قراملک دو باب (آلاچیق)مقدس وجود دارد که در داخل یکی از این چارداق ها شخصی به نام آرمیده است و چندمتر آن طرف تر مقبره ای منتسب به ،خودنمایی می کند. "قراملک"از دیرباز به سرزمین و خاستگاه اصلی معروف بوده است حتی هنوز باغ منتسب به " قاراملیک" پدر اصلی با نام   که کَرَم در این باغ عاشق اصلی شد در محله قراملک تبریز، پابرجاست. این چارداق ها از قدیم در نظر اهالی،مکان های مقدسی به شمار می آمدند که این عقیده، هنوز هم به قوت خود باقی است.برخی این مقبره ها را،متعلق به اولیاءالله،یعنی پیر حسن و خواهرش می دانند به همین جهت،به این مکان نیز،می گویند. از مشخصه های عجیب این مقبره ها، آن است که اهالی معتقدند، پنجشنبه شب ها، از طرف کوه (عون بن علی)، چراغی به روی قبر اصلی آمده وپس از دور زدن برمقبره اصلی،به مقبره کرم رفته و در داخل چارداق محو می شود گویا این منظره را،اکثر اهالی قدیمی دیده اند و به آن،ایمان دارند. گفته می شود چارداق یا مقبره را، هرچه درست می کنند تا اول صبح فردا، ویران شده داخل چارداق فرو می ریزد.بعضی از اهالی این پدیده را،چنین تفسیر می کنند که"قارملیک" یعنی پدر اصلیخان از بودن این دو کنار هم ناراضی است و هنوز هم که هنوز است مانع درکنار هم بودن این معاشیق می شود. این مقبره های منتسب، چه متعلق به (قیز،اوغلان) باشد یا (باجی،قارداش) نزد مردم منطقه مقدس شمرده شده و دارای احترام خاصی می باشند. با توجه به آنچه گفته شد درحال حاضر،علاوه بر اهالی قراملک تبریز، اهالی روستای کرملی گنجه واقع درجمهوری آذربایجان نیز،مدعی وجود مزار این دو اسطوره در محل زندگی خود می باشند. :بخشی ها و ئیرخوانان در گذشته، نام پدر اصلی را،به لهجه حمام قلعه "قاره مولوک" و نام اصلی را،"اصلئخان"بیان می کردند. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۹/۱۷ https://t.me/hammamghaleh
عکسی زیر خاکی از،حمام قلعه قدیم افراد در تصویر،ردیف اول:☘ آقای حسینعلی عباسپور، کودکی آقای جواد خسروی و هادی خسروی ردیف دوم از راست:☘ شادروانان غلامعلی کوهستانی و حاج عباسعلی فرودی، آقای کربلایی صحبتعلی خسروی و شادروان محمدعلی(مدعلی) کوهستانی عکس در منزل مرحوم حاج عباسعلی فرودی، برداشته شده است. لباسهای آن زمان افراد جالب توجه است؛ مئندیل، کولکه کوله، شال دون، شال توممان، ترکمن توممان، ژاکت،کت و شلوار اورکت، پالتو، کامواکوله ارسالی جناب آقای موسی ایرانی موزه مجازی حمام قلعه ۲۴۰۲/۹/۳۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
،ائل بیلیمی،دانش عامه (نارزنون) مراسم زیبای ،یکی از رسومات عروسی های ترکان در سراسر کشور می باشد این رسم که یکی از جالب ترین مراسمات عروسی های حمام قلعه است از قدیم الایام در جشن های عروسی،متداول بوده است هم اکنون نیز، انجام می گیرد در این مراسم داماد را،بر اسبی آراسته و تزیین شده سوار می کردند و به همراه ارادتمندان داماد و ساقدوشان که درلهجه ی حمام قلعه گفته می شود و همگی اسب سوار بودند برای اسب دوانی به خارج از روستا می فرستادند سپس برای آوردن عروس به محل (نارزدن)، به خانه ی پدرعروس می رفتند. عروس را که قبلا ً بزکچی آراسته و آماده کرده بود پدرش برکمر او نان می بست و از زیر قرآن عبور می دادکه البته هر دو از نعمات خداوندی  نماد برکت در زندگی و نماد دین باوری و خداجویی می باشد. سپس از خانه بیرون آورده برایش آرزوی سپیدبختی و خوشبختی می کرد آنگاه دو نفر از محارم عروس به غیر از پدر مانند: برادر عمو یا دایی از دستان عروس می گرفتند و او را بر اسب سوار می کردندابتدا به محل می آوردند سپس تاخانه ی عروس و داماد همراهی می نمودند. هنگام بردن عروس,معمولاً را به نشانه روشنایی و صداقت در زندگی در پیش روی او می گرفتند و پسربچه ای را، بر ترک عروس سوارمی کردند.زیرامعتقد بودند که فرزند اولش پسرخواهدشد این کار شاید ریشه در یک باوری اجتماعی داشته باشد که مرد مظهر امنیت خانواده می باشدلذااگر فرزند اول پسر،باشد می تواند تا حدودی فقدان پدر را،جبران کند و جای خالی پدر را،برای دیگر اعضای خانواده پر نماید.هنوز هم درجامعه سنتی ما،کم و بیش به برادر بزرگتر،جایگاه بالاتری قائل می شوند. سپس کسی (افسار)اسب عروس را،دردست می گرفت به همراه ساز و دهل آشیقها و آواز ,به محل می آمدند پس ازآن به داماد پیغام می رساندند که عروس درمحل "آلماآتماق"حاضرشده است تا او نیز ملحق شود لذا داماد به همراه دوستان اسب سوارش به محل نارزدن می آمدند. با از راه رسیدن داماد کسی اسبش رامی گرفت و جهت مناسب بودن فاصله بین عروس داماد برای ازطرف عروس ندا می دادند قدری داماد نزدیکتر بیاید که چندقدمی اسب داماد راجلوتر می کشیدند این باراز طرف داماد می گفتند عروس قدری جلوتر بیاید متقابلاً اسب عروس را,قدری جلوتر می بردند چندین بار این کار را انجام می دادند تا به فاصله مناسب می رسیدند برای اینکه داماد بتواند انارش را به راحتی بردامن یار بزند نزدیک کردن گام به گام عروس و داماد به یکدیگر،هم دارای فلسفه ای بود و آن عبارت بود از این که به زوجین جوان عملاً بیاموزند تادر زندگی نیز،این گونه باشند یعنی برای اداره یک زندگی ایده آل، هریک از آنان باید پیش قدم شود منتظرآن نباشد که در هر حال طرف مقابل پاپیش بگذارد زیرا ارتباط مودت آمیز وهمراه با محبت زوجین،دوطرفه است. سپس اقدام به اجرای مراسم می کردند مراسمی که قرار است داماد تعدادی از نعمات خداوندی را که هر کدام نماد وسمبلی از آرزوهاست و زوجین امید آن دارند تا خداوند در زندگی مشترکشان بر آنان ارزانی بدارد.بر دامن یار بزند این نعمات از قدیم الایام شامل موارد ذیل می شد: که سمبل زایش و آفرینش می باشد.اولین برکت بود. که نماد زیبایی، طراوت و سلامتی است. که سمبل شادی، نشاط و زایش می باشد. که نشانه ی شیرینی در زندگی می باشد.آخرین برکت متبرکی بود که به سمت آرزومندان پرتاب می شد قند مذکور همان قسمت از سر"کله قند" در مراسم شیرینی خوران بود که عروس خانم برای چنین روزی نگه داشته بود. :وجود هفت قلم از برکات و نعمات خداوندی در اجرای این مراسم شامل موارد ذیل می باشد: ا-قرآن، ۲-نان، ۳-آینه، ۴- تخم مرغ، ۵-سیب، ۶-انار، ۷-قند این نعمات، یادآور هفت قلم از برکات در می باشد.که به آن در زبان فارسی سفره هفت سین می گویند. در انجام مراسم، فردی که مسؤول سبد میوه ها بود آنها را با ترتیب خاصی به دست داماد می داد تا از روی سرعروس,به جمع مشتاقانی که منتظر بودند بابت تبرک ازسیب و انارها بگیرند پرتاب می کرد. علاقه مندان با شادی وصف ناپذیری اقدام به گرفتن نعمات پرتاب شده می نمودند. :امروزه برخی دیگر از میوه ها مانند پرتقال را،به سبد برکات افزوده اند که البته به نظر می رسد قبل از آنکه نماد و سمبل چیزی باشدبابت تزیین و بالا بردن تنوع میوه ها و مفصل تر اجرا شدن مراسم، صورت می گیرد که قدمت و اصالت چندانی ندارد. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۵ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
،ائل بیلیمی،دانش عامه و آیینها دادن یکی از رسم های رایج درمراسم های عروسی دادن است که تقریباً درسراسر کشور،درمیان همه ی اقوام و خورده فرهنگ ها،به صورت و انحا مختلف انجام می گیرد و آن عبارت از عمدتاً مبلغی پول است که اهدا کننده درهنگام رقصیدن داماد، به وی اهدا می نماید این رقص نیز،درجهت ایجاد فضایی شاد و خاطره انگیز و افتخار دادن به مهمانانی است که به دعوت وی،در مراسم حضور یافته اند. مسلماً وقتی داماد به مهمانان خود چنین افتخاری را، می دهدآنان نیز، صرفاً تماشاگر نخواهند بود متقابلاً با نثار هدیه ای بر فضای عروسی،شادی مضاعف خواهندبخشید. این رسم از قدیم الایام درعروسی های حمام قلعه نیز،انجام می شداما یک صورت ویژه داشت که نسبت به دیگر روش های اهدا شاباش،از امتیازات بهتری برخوردار بود و آن یکی دیگر از جلوه های ویژه فرهنگی حمام قلعه محسوب می شود.این نحوه شاباش دادن را، می گفتند هنوزهم در مراسم ها انجام می گیرد اما امروزه به مراسم رقص عروس محدود شده است. درمراسم شاباشی دادن هرکسی با توجه به وسع ومیزان ارادت خود به داماد،مبلغی اهدا می کرد وبا   توسط شاباش کش ها،درجمع حضار اعلام می شد یعنی دونفر شاباش کش یکی هدیه را می گرفت و جملاتی دعاگونه بیان می کرد دیگری حرف هایش را،تایید می نمود گویا می گفت مثلاً می گفت: دیگری جواب می داد آنگاه نام اهدا کننده را، می گفت، دومی درجواب می گفت: سپس می گفت: ! دیگری می گفت: ! اولی بارها و بارها از این قبیل جملات را بر زبان می راند مانند: آتی اوره ی بولسین! سفره سی میدانده بولسین و مالئ و دولتئ چاشگین بولسون و ... که دیگری درجواب همه ی آنها می گفت: ! اولی درپایان می گفت: کورکن بولسون یا گلین بولسون! سپس مبلغ پول را اعلام می کرد و همگی می گفتند مثلاًبئش تومن شبوش. درسالهای اخیر،اشکال دیگری از شاباشی دادن رایج شد که در آن مبلغ شاباشی را، یادداشت می کردند بخصوص از زمان رایج شدن فیلمبرداری درمجالس عروسی،به طور کلی شیوه های مختلفی از شاباشی دادن، رایج گردید یکی یکی اسکناس دادن به دست داماد،یا ریختن یکجا اسکناس برسرداماد توسط افراد مختلف، از جمله ی آن ها است اجرای مختلف شیوه های شاباشی دادن که گاهی هم دریک مجلس به چند روش توسط افراد مختلف انجام می شود یک حالت شترگاو پلنگی ای را،از اجرای این مراسم بوجود آورده است که هم کلی از وقت مجلس را،به خود اختصاص می دهد و هم فلسفه اصلی و حقیقت فرهنگی اولیه آن را،به دست فراموشی سپرده است. بنده توفیق داشتم بعد یک دوره طولانی پساکرونا  درسال جاری در سه چهارمجلس عروسی حمام قلعه گی های مقیم مشهد حضور داشته باشم متاسفانه مشاهده نمودم درهمه ی آن مجالس،مراسم شاباشی داماد، کل مجلس را،تحت الشعاع قرارداده و در مواردی به حاشیه کشیده است. برای برون رفت از چنین وضعی پیشنهاد می شود به همان خودمان برگردیم درست است که انجام هوادار به روش گذشته زمان بر است و امروزه حداقل در تالارهای مشهد قابل انجام نیست اما می توانیم بروز کرده آن را،به اجرا در آوریم یعنی درحینی که داماد درحال افتخار دادن است ارادتمندان به شاباش کش ها مراجعه وهدیه خودرا به آنها،بدهند تا کل مبلغ یکجا به نام مهمانان ارادتمند با روش هوادار،به دامادهدیه شود این پیشنهاد اگر مورد اقبال،قرارگیرد مزایای ذیل بر آن مترتب است. ۱-یک رسم قدیمی وسنتی ما که جز،فرهنگ اصیل مان است احیا می شود. ۲-در وقت و زمان مجلس صرفه جویی شده واز اطاله خسته کننده آن جلوگیری می شود. ۳-از هرج و مرج،شلوغی وبرخی رفتارهایی که موجب به حاشیه کشیده شدن اصل مجلس می شودجلوگیری به عمل می آید. ۴-چنانچه یادداشت کردن مبالغ هدیه اهمیت داشته باشدبه راحتی قابل انجام است. ۵-اصول بهداشتی نیز،رعایت می شود یعنی از روبوسی های بی رویه دامادگرفته تا پول به دهان داماد دادن تا ریخته شدن اسکناس ها بر روی زمین و زیر پای حاضران درصحنه و ... جلوگیری می شود. :باتوجه به اینکه شاباشی دراصل نوعی هدیه به عروس و داماد می باشد بنابه نظر مراجع عظام تقلید اگردرقبال رقص باشد اشکال شرعی دارد باید توجه داشته باشیم که  در رسم سنتی تا حد زیادی رعایت موازین شرعی می شود اولاً اویونهای سنتی معادل رقص در زبان فارسی نمی باشند نوعی بازی هستند لذا به سبب نبودن کلمه معادل برای در زبان فارسی،در بیان مطلب به ناچاراز کلمه رقص استفاده می شودثانیاً در اجرای مراسم حریمها، تقریباً از هرلحاظ حفظ می گردد. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۶ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
. ،ائل بیلیمی,دانش عامه و رسمها ,درحمام قلعه *آیین باران خواهی این آیین از قدیم الایام درمیان،کلیه اقوام ایرانی بخصوص،عشایر و کشاورزان،به شکل وانحاء مختلف انجام می گرفته است هنوز هم کماکان انجام می پذیرد.از خواندن نماز برای طلب باران گرفته تا زدن دهل و سرنا در فراز کوه ها تا پخش کردن نذری آش،شیربرنج و دیگرموادغذایی تا اجرای مراسم که تقریباً در میان تمام عشایر ترک کشور،رایج می باشد. ازگذشته های دور درحمام قلعه رسم بود هرگاه خشک سالی می شد مردم حمام قلعه بخصوص عشایر,در طلب باران از خداوند بزرگ، مراسمی را با عنوان برگزار می کردند در این مراسم خانم ها,عروسکی را,با پیچاندن پارچه به سر ملاقه ای,درست می کردند سپس ظرفی از انبان,کیسه وامثالهم را,به همراه برداشته عروسک(چومچه گلین) را,دردست می گرفتند به همراه کودکان به راه می افتادند و با خواندن اشعاری مانند:الله الله,الله بیزه یاغیش بئه =یاغیش یاغیش,یاغیش یاغیش,یاغیش بئه و چومچه گلین نه ایستر؟ خودایدن یاغیش ایستر و ... به در خانه های مردم می رفتند نذوراتی را,برای پختن آش نذری جمع آوری می کردند آنان نیز ,عمدتاً,حبوبات وغلات اهدا می کردند زیرا می دانستند که آش مراسم چمچه گلین است.عشایر در مله ها نیز، با جمع آوری شیر و پختن شیر برنج نذری اقدام به این مراسم می نمودند. قبلاً در مراسم سیزده بدر,در پختن اشاره کردیم که گاهی مراسم سیزده بدر به مراسم در طلب باران تبدیل می شد. پس از پختن آش یا شیر برنج,مردم روستا به همراه عالم محل,به صورت دسته جمعی,به پای درختان نظر کرده وعشایر نیز,بر چشمه سارها, در دل طبیعت می رفتند و با صرف آش نذری یا شیر برنج,به دعا می پرداختند و از درگاه خداوند بزرگ طلب باران می کردند. سپس یکی از افراد را, که دیگران به پاکدامنی وبی آلایشی وی اعتقاد داشتند ساخته و دسته جمعی با کف دستان خود بر روی آن,آب می پاشیدند به گونه ای که سرتا پایش خیس می شد گو اینکه از زیر رگبار باران بیرون آمده است.اتفاقاً,باران نیز می بارید. بدین ترتیب روزی سراسر از انرژی مثبت و مفرح را,پشت سر می گذاشتند و سپاسگزار خداوند باریتعالی بودند که باران را,فرستاده است. : وجه تسمیه ی این مراسم همان،ملاقه یا قاشق چوبی بود که با پیچاندن پارچه به شکل عروسک درست کرده بودند. درزبان ترکی به ملاقه گفته می شود.ایضاً همان گونه که جلوتر اشاره شددر اجرای این مراسم، به کسی که با ریختن آب توسط دیگران،خیس می شد.نیز، می گفتند. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۹ https://t.me/hammamghaleh
،ائل بیلیمی،دانش عامه (حنابندان) حنابندان یکی ازرسومات دیرینه ایرانیان،از جمله مردم شهرستان کلات وروستاهای آن ازقبیل حمام قلعه بوده است که ازقدیم الایام درمراسمات عروسی،انجام می گرفته است گذشتگان ما،براین باوربوده اندکه حناماده ای بهشتی وسمبل شادی وکامروایی است.لذادرآخرین شبی که عروس خانه پدرش بودبردستان عروس ودامادحنامی گذاشتند البته در سالهای اخیر بخصوص درشهرها به خاطر برگزاری مراسم درتالارهاکه بامحدودیت زمانی،مواجه بودندیک روزجلوتربرگزار می شد. حنارادرخانه داماد می خیساندندکه درحمام قلعه گفته می شد.آنگاه،بنا به سلایق مختلف درمجمعه ای،تزیین کرده باتشریفاتی خاص که باساز آشیقها،رایحه سپنج و کف زدن حضار همراه بودابتدا به محل استقرارداماد می بردندوپس ازگذاشتن حنادردستان وی او را بادوستان نزدیکش که عمدتاًبه عنوان آماده به خدمت دراجرای مراسم عروسی بودندتنها می گذاشتندتاباتهیه وصرف ،شب را به صبح برسانند. اکنون پاسی ازشب گذشته بود با همان شیوه و آداب به خانه پدر عروس رفته در دستان عروس حنا می گذاشتند این مرحله ازاجرای مراسم را می گفتند. درمراسم حنابندان که یکی از زیباترین ودیدنی ترین مراسمها درعروسیهای حمام قلعه بود فردی باتجربه باآدابی خاص بردستان داماد حنامی گذاشت.آشیقها می نواختند وجوانان بایاتی هایی را،می خواندند وحاضران،همراه ریتم سازندگان وخوانندگان دست می زدند.این نوع بایاتی خوانی راکه درمراسم حنابندان خوانده می شود می گفتند. درآداب حناگذاشتن ابتدادرکف دست دامادشکلاتی را،می نهادند داماد در مشت خود نگه می داشت آنگاه مشتش را،به بالای پیشانی اش می بردند تاپسر بچه ای آن را،بر داردباردیگرحنارادرکف دستش می گذاشتند تا آن را، پسربچه برداردپس ازآن ابتدا برانگشتان وکف دستان سپس برانگشتان و کف پاهای دامادحنا می گذاشتندودرنهایت برای خشک شدن حناآردجوبررویش می ریختند وروی آن را،با دستمالهای مخصوصی می بستندتاپاسی ازشب که دستان دامادرنگ بگیردآن وقت اقدام به شستن دست دامادمی کردند. حنای اضافی را،برای حضار دور می گرفتندتابرای تیمن بر دستان خود بزنند همچنین مقداری ازحنارا،به همراه شیرینی برای مهمانانی که از راه دور آمده بود می گذاشتند. بعد ازحنابندان داماد،به خانه عروس می رفتندوعین همین مراسم را،برای عروس اجرا می نمودندکه البته دردهه های اخیر،برای صرفه جویی دروقت ومختصر کردن مراسم گاهی عروس دامادرا،دریک محل همزمان حنامی بستند.بخصوص کسانی که ساکن شهرهای بزرگ بودندوحنابندان را،در تالارها برگزار می نمودند. اکنون پاسی ازنیمه های شب گذشته بودبسیاری ازافراد به خانه هایشان رفته بودند.اماجوانان ارادتمند و سرپاییهایی که کمر به خدمت بسته بودند شب را،نمی خوابیدند و در کنار داماد می ماندندحال برای تجدید انرژی ازداماد درخواست غذای"پئی شام"می کردند.داماد هم با کمال افتخار وخرسندی دستور پخت غذای پئی شام را،می داداین غذادربسیاری ازمواقع دل وجگر گوسفندانی بودکه درروزعروسی درجلو داماد به هنگام حمام رفتن،یا درجلو مهمانان عزیزی که ازراه دورآمده بودندذبح شده بودامادرمواردی نیز،باتوجه به توان مالی دامادخروسی یابزغاله ای را،ذبح می کردند و بارمی گذاشتند. با آماده شدن پئی شام وصرف آن شب به پایان می رسیدکه جشن عروسی وارد مرحله بعدمی شد. :مردم حمام قلعه،حنا گذاشتن بر دستان فرزندان خود، یعنی عروس و داماد را، می دانندحتی اگر مراسم عروسی به صورت رسمی هم انجام نگیردیعنی ماه عسل،سفر به مکه وعتبات عالیات باشدحتماً مراسم حنابندان را،ولو مختصر برگزار خواهندکرد. از دیگر جلوه های جالب توجه حنا بندان می توان،حناگذاشتن بر دستان پسربچه هایی دانست که موسم ختنه سورانشان فرارسیده با برگزاری مراسمی شبیه عروسی اقدام به حنابندان می نمایند.مانند داماد برتخت می نشانندبر دستانش حنامی گذارند و بایاتی می خوانند.و درباره پسربچه ها اصطلاح را،به کار می گیرند. از دیگر جلوه های فرهنگی این مراسم در حمام قلعه،می توان  به حنا گذاشتن در دستان سربازان و رزمندگان بخصوص در زمان جنگ تحمیلی، دانست که درمقطعی ازتاریخ کشورمان به وقوع پیوست.این کارنیز،براساس همان باورواعتقادی صورت می گرفت که حناگذاشتن بردستان جوانانشان را،مرادوآرزو می دانستندیعنی چنانچه فیض عظیم شهادت نصیب فرزندشان،می شدمرادپدرومادربرآورده شده باشد.پای بندی به این اعتقاد به حدی است که اگرپدرمادری ازرفتارفرزندش عاصی شده باشد بخواهد نفرینی نثارش کند می گوید یعنی بروکه دستت حنا نبیندمنظورازاین سخن همان نامرادی وناکامی وجوانمرگی است. ✍علی کوهستانی اسیق سو🌹 موزه مجازی حمام قلعه ۱۴۰۲/۱۰/۱۰ https://t.me/hammamghaleh https://eitaa.com/moozehmajazi
. ،ائل بیلیمی،دانش عامه و رسمها (بازی,رقص) درحمام قلعه درزبان ترکی دردومعنی بازی کردن ورقصیدن به کار می روددرباره ی بازیهاوسرگرمیهاقبلامطالبی رابیان داشته ایم اینک،درمعنای رقص آن می پردازیم گرچه به غلط"اوینه ماق"را,بارقص معادل سازی کرده اندامابرای تبیین مطلب چاره ای جز پذیرش آن نداریم.یعنی"اوینه ماق"رقص نیست بلکه به اقتضای حال,رقص گفته می شود. "اوینه ماق"همان بازی است منتهااین باربرای سرگرمی نیست بلکه جنبه ی آیینی دارد ودرپس بسیاری ازحرکات,پیام وفلسفه ای نهفته است.اکنون مجال پرداختن به آن نیست.امااین حرکات مانند رقص,در مناسبت هایی که همراه شادی وسروراست صورت می پذیرد وباسازوموسیقی انجام می گیرد.همان گونه که در مناسبت های ماتم وغم,سینه زدن باوزن وموسیقی نوحه انجام می شوددر " باحرکاتی آیینی همراه است در صورتی که رقص بیشترهمراه باحرکات بزمی است بااین حال برای بیان مقصود خود ناچاریم,ازکلمه ی رقص استفاده کنیم. درحمام قلعه ازدیربازدرجشنهاوعروسیها باسازهایی مانند:دهل, دایره,صرنا,قوشمه,بالابان,دوتار,کمانچه و ...آهنگهایی رامی نواختندکه بازیگران, حرکاتی رامناسب باآهنگ انجام می دادند "اوینه ماق"گفته می شداین"اویون ها"با توجه به آهنگ ونوع حرکات به انواع مختلفی تقسیم می شد که بسیاری از آنهاازحرکات اصیل ترکان است.برخی ازاین"اویون ها"(رقص ها)ازقرارزیرند: ۱-(سماع):که دراصل نوعی رقص عارفانه وباحرکاتی نرم همراه بوددست بازیگران نیزبرفرازرفته گویی ازآسمان نیازی راطلب می کنند جالب است بدانید درحین رقص ناخودآگاه صورت بازیگران هم رو به آسمان قرار می گرفت. ۲-(مجسمه)که آشیقهاآهنگ خود رادرحین انجام حرکات قطع و وصل می کردند بازیگران نیزباقطع شدن آهنگ میخکوب می ماندند وبا نواختن دوباره حرکات راازسرمی گرفتند این نوع اویون (رقص)ذهن بیننده راناخودآگاه به سوی مبدا هستی وموسیقی کاینات سوق می دادبه این معنی که تمام حرکات درجهان بااتصال به مبداآن صورت می پذیردالبته گاهی نیزباحرکاتی طنزآلودهمراه می شد که موجب انبساط خاطر بینندگان می گردید. ۳-:اویونی که درآن درحالی که دستهابه نشانه نیازمندی فرازمندبودند درهمان حال پاهابه شدت درتکاپو وحرکت بودوآن نشانه ای ازوجوب تلاش وکوشش درکاربودلذا به بیننده این پیام رامی رساند که درعین توکل بایدتلاش هم داشته باشد. ۴-(رقص مردانه):حرکات این بازی شبیه به دوقرسه باحرکاتی به شدت تندوهمراه باچالاکی بودکه نشان از پویایی مردان جوان داشت ۵-:رقصی آرام باموسیقی ملایم بودکه درحقیقت جهت دست گرمی بازیگران درشروع کارانجام می گرفت وبه مرور تندتر می شددراین بازی یک باردستها به هم زده می شد ۶-:دراین بازی دستهادوبار به هم زده می شدکه بیانگرآن بودآهنگ تندتر وهیجان بالاتر رفته است ۷-:دراین بازی هم سه باردست یابشکن زده می شدکه نشان ازآهنگی تند وهیجان انگیزتربودوباعث شادی مضاعف می شد. ۸- :دراین نوع قرس زدن,پنج قرس به صورت سه به اضافه دو زده می شدوهیجان بازهم بالاتر می رفت ۹- :این اویون که درحقیقت متشکل ازدو,سه قرسه بودمعمولاباحرکت عقب گرد وبالا کردن یک پاهمراه می شدو هربارسه قرس می زدند ۱۰- :دراین اویون نیز, چهاربار,دست یابشکن سه قرسه,زده می شد منتهاهرباردستهابه یکی ازچهارجهت بالا,پایین,چپ,راست برده می شدندکه مجموعاًدوازده قرس می شود. ۱۱- :این"اویون"یک بازی گروهی وخیلی شبیه به چوب بازی یعنی با موسیقی پر هیجان همراه بودودردست بازیگران چوب وجودداشت.حرکات آن نیزشباهت زیادی به چوب بازی داردبااین تفاوت که درگروه کسی یا کسانی,سواربر مرکبی چوبین بودندکه جنگ میان پیاده نظام باسواره نظام راتداعی می کرد. ۱۲- (چوب بازی):نوعی بازی مردانه است حرکات باآهنگ موسیقی پرهیجان,انجام می شود وجنبه ی حماسی ورزمی داردبیشتر جنگ پیاده نظام رادر ذهن بیننده تداعی می نمایدمعادل فارسی آن نیز,چوب بازی گفته می شود نه رقص چوب. ۱۳- :نوعی اویون خاص خانمهاست که به نظراکتسابی می آید :قرس یعنی,دست زدن یابشکن زدن که آن رادرزبان ترکی می گویند این اویونهاازقدیم الایام درحمام قلعه رایج بوده است که بزمی ترین آنها نیزقبل ازآنکه بزمی باشندورزشی اند برخی ازاین اویونهابسته به توانایی آشیق های محلی,درنواختن آهنگ مخصوص آنها,دربرهه ای اززمان,به فراموشی رفته ودر زمانی دیگر رایج شده است,ازجمله پنج,شش ودوازده قرسه مدتی درحمام قلعه متروک شده بوداماباظهور نوازندگان جدید دردهه های اخیر مجدداًاحیاشده ودرعروسیهابازی می شودامامتاسفانه امروزه منسوخ شده است ✍علی کوهستانی اسیق سو ۱۴۰۲/۱۰/۱۱ https://t.me/hammamghaleh