لِلنّاسِ في الشّهرِ هلالٌ و لي
في وجهها كلُّ صباحٍ هلالٌ
#صدغيها
🔰 متن زیر، رهیافتیست که پس از چند سال حضور در یک اتمسفر خاص، برایم حاصل شده.
برای خواندن این نگاره، نباید هیچ پیشزمینه ذهنی داشته باشيد؛ پس دیگر چیزی نمیگويم. 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
⚠️ متن را در دو بخش بارگذاری خواهم کرد؛ اگر اهل حوصله و صبر نیستید، و سختسلیقه اید، متن زیر را نادیده بگیرید... ⚠️
👇🏻👇🏻👇🏻
۰۰• بــسمـاللّٰہالرحمـٰـنالرحیــم •۰۰
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
○◇● یکــْـمینیاتوریستِـــــجــٰادوگـر ●◇○
#بخش_اول
چند تابلو #مینیاتور از استاد #فرشچیان دیدهاید؟ چه تصوّری از هنر مینیاتور در ذهن دارید؟
#من، معنای مینیاتور را هماکنون فهمیدم؛ مینیاتور را #من_و_شما نمیفهمیم. جملاتم #متناقض شد؟ بله! مینیاتور را هم فهمیدهام و هم نمیفهمم...
مینیاتور را حافظِ قلم به دست، روح الامینِ قلمو به دست، کیهان کلهرِ کمانچه به دست، آن سامورایی کاتانا به دست، اسکاتِ دست به دوربین و یاسین حجازی دست به قلم، درک میکنند؛ نه منِ بیهنرِ بیمهارت.
درک مینیاتور از استادان چیرهدستی برمیآید که کاردانان و خبرگان حرفهی خویشند...
اجازه بدهید! گفتم خبرگان و کارشناسان هر رشته، مینیاتور را #درک میکنند؛ نه آنکه قادر به #خلق اثری مینیاتوری باشند.
در این عالم، برخی آنقدر در کار خود حرفهای و زبردستاند که آدم از کارشان حظ کرده، کیفور میشود؛
امّا...
#امّا بعضی متخصّص و کارکشته نیستند، #جادوگر اند؛ آنها کارهایی محیّر العقول انجام میدهند که انگار از انسانْجماعت، برنمیآید. #استاندارد کاری ایشان آنقدر بالاست که مافوق تصورِ بشر، و دستنیافتنی به نظر میرسد. پس "#جادو" تعبیر رسایی از برای کاریست که ایشان میکنند.
زادنِ مینیاتور، کارِ سعدی و فرشچیان و حسین علیزاده و نینجاها و کوبریک و نادر ابراهیمیهاست؛ فکر کنم دیگر نیازی نیست تاکید کنم مینیاتورکاری، کار #من_و_شما...
#بخش_اول
هدایت شده از سید محمدجواد موسویفرد
◽️ پادْکَسْت و مای عقب مانده
پادکست (podcast) نام یک رسانه جدید و پرطرفدار در دنیا و ایران است که از عمر آن در در دنیا حدود ۲۰ سال (۲۰۰۴) میگذرد و نزدیک به ده سال هم هست که وارد ایران شده است.
ظاهرا اولین پادکستها را در ایران امیرعماد میرمیرانی (متخلص به جادی) در حوزه نرم افزار تولید میکرده است.
پادکست به هر نسخه صوتی و ضبط شده با ریکودر گفته نمیشود،
بلکه اصطلاحا پادکست را به مجموعهای سریالی صوتی حول یک یا چند موضوع میگویند و باز هم اصطلاحا به هر قسمت آن اپیسود (تلفظ انگلیسی) یا اپیزود(فرانسوی) میگویند.
چون پادکست یک نوع رادیو صوتی است لذا به کانالهای تولید پادکست رادیو .... گفته میشود.
هم اکنون برنامههایی که کانالهای پادکست (اصطلاحا پادگیر) را در خود جا داده رو به افزایش است. مقداری که من مطلع هستم کَسْت باکس (Castbox) بزرگترین آنهاست (شاید).
متاسفانه فضای پیامرسان عقب مانده و کم خاصیت ایتا باعث یک نوع سیری کاذب یا انجام وظیفه دروغین در اهل ایمان و انقلاب شده است.
دور هم جمع شدهایم و مدام از این گروه به آن گروه پیامهای به اصطلاح بصیرتی فوروارد میکنیم و خیلی هم خوشحالیم که به جهاد تبیین مشغولیم!!
شما را به خدا به خودتان بیایید!
رسانههای جدید را باید در یابیم.
البته که بی مایه فطیر است، بعضی از تولید کنندگان معروف پادکست برای هر اپیسود حدود ۶۰ ساعت وقت میگذارند.
یکی از شاخهای کست باکس حدود یک میلیون و چهارصد هزار دنبال کننده دارد! (برای یک پیام رسان غیر معروف در کشور رقم بالایی است)
و متاسفانه این آقا تفکرات به شدت مسموم و بیان جذاب و گیرا و بسیار پرنفوذی دارد.
مخاطبان پادکست چه کسانی هستند؟
پادکست در شهرهای بزرگتر بیشتر طرفدار دارد، چون نوعا مسافتهای طولانی و معطلی در مترو و اتوبوس و ترافیک بیشتر است و ملت ترجیح میدهند حداقل مشغولیتی با پادکست داشته باشیم.
الحق هم تولید کنندگان موقعیت آن را خوب دریافتهاند و حسابی مشغول کارند!
هدایت شده از هنر تلاوت
دوستان و آشنایان خود را برای شنیدن نوای آسمانی قرآن با بهترین آواها و نغماتِ در دسترس از طریق پیوند زیر به کانال دولت سحر دعوت کنید.
@doulatesahar🌹
آقا سوءتفاهم نشه؛ اگر منظور ایشون #علی_بندری هست، من باهاشون همنظر نیستم...
۰۰• بــسمـاللّٰہالرحمـٰـنالرحیــم •۰۰
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
○◇● یکــْـمینیاتوریستِـــــجــٰادوگـر ●◇○
#بخش_دوّم (پایانی)
من یک نفر را میشناسم که جادوگرِ جادوگران است؛ استادْ تمامِ مینیاتور. حال، توصیف استادنا الاعظم -#که_نامش_بماند- از کارهای "او" را، زیر انگشتانم #لمس میکنم: «"او" یک مینیاتوریست واقعیست». البته "او"، یک #رئالیست_افراطی هم هست.
برای دیدن تابلوهایی که فرشچیان به رنگِ روغن سروده، نیاز به #ذرّهبین دارید؛ امّا نوآوری و ابداعات "او" را نه با ذرّهبین، که با #میکروسکوپ هم به زحمت میتوانید ببینید. آری "او" در عرصهی فعالیت خود، یک اَبَر مینیاتوریست است.
"او"، استخوان خُرد کرده رزمگاهِ #حکمت است. "او" پیرِ میکده #فلسفه است. "او" یک حکیم است. "او" یک فیلسوف است. تعجب کردید؟! خودمم هم متعجّبم! "او" انسان عجیبیست. "او" شاگرد اوّل مدرسه بوعلی، شهاب الدین، صدرا و محیالدین است.
"او" نامش «مُحَمَّدحسین طباطبایی تبریزی» است. "او" کسیست که به لغت «#علّامه»، هیبت بخشیده. «علّامه» از صدقه سر "او"ست که علامه است. علامه لغت بزرگیست امّا نه به بزرگی "او".
"او" بهسان جادوگری قهّار در عرصه عریض و طویل حکمت، محصولات ناب و متاعهای گرانبهایی را رندانه و مینیاتوری در لابهلای آثار خویش نظیر «#بدایه»، «#نهایه»، «#اصول_فلسفه» و «#المیزان» و #رسالات و #مقاله های فراوان، پنهان کرده...
علّامه، #فرشچیانِ_فلسفه است؛ برای درک ظرافتهای جاساز شده در آثار او، باید میکروسکوپی بسیار قوی در دست داشته باشيد؛ میکروسکوپی چون همو -#که_نامش_بماند.
میناتورکاری، کار من و شما نیست؛ فهم آن هم کارِ ما نیست. امّا بازهم میشود به تابلو «پنجمین روز آفرینش» خیره شد، چیزی از آن نفهمید، امّا حظیط و سرمست شد از آن همه هنر و زیبایی.
میشود «نهایه» را چهار-پنج بار کلاس رفت، صوتِ این استاد و آن استاد را استماع کرد، ولی باز با هر بار خواندنِ مدخل، نکاتی نغز و کامکار صید کرد.
امید است روزی، توفیق دو زانو نشستن محضر علّامه و استفاده از آثار او، درک درست اندیشههای او، و فهم ظرافتهای مینیاتوری کار او، برای یکایک طالبان و عاشقان فکر و #حکمت حاصل شود.
والسلام، والحمدللّه علی التمام
به تاریخ ۱۴۰۲/۰۹/۳۰
۰۲:۵۴ بامداد
#محمد_برهان
جان کلام رو #تولستوی در یه پاراگراف گفته؛ ادبیات داستانی و از اون غلیظتر سینما، هزارتوی روابطی هستن که مفهوم، محتوا یا ایده یا هرچی که اسمشو میزارید، در قالب اون ریخته میشه و #غیرمستقیم توضیح داده میشه.
تولستوی در اینجا، #دراماتیزه کردن رو به شکلی کاملا رسا اما با زبان ساده، تبیین کرده.
ماها معمولا در ارائه محتواهامون اقتضا #درام رو رعایت نمیکنیم؛ اینکه بلد نیستیم هیچی، اصن اینکارا رو #چُسکلاس روشنفکری میدونیم (بَبَخشیدا).
تصویر از کتاب "کریستوفر نولان، هزارتوی روابط"، صفحه ۱
● #اوپنهایمر، استاندارد فیلمهای #بیوگرافی رو تغییر داد؛ بیوگرافیترین بیوگرافی که تا الآن دیده بودم "شبکه اجتماعی" دیوید #فینچر بود، اما #نُــــوْلان همهچیز رو عوض کرد.
● از این فیلم به بعد، کار بیوگرافیسازهایی مثل #اسکورسیزی خیلی سخت میشه؛ چون الآن فهمیدیم میشه یه بیوگرافی رو، اینجوری هم ساخت.
بیشتر #توضیح خواهم داد...
#masterpiece
#Oppenheimer
#Christopher_Nolan
#Cillian_Murphy
#معرفی_فیلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرِ رقصِ قلم مرثیه ای در غم توست
واژه ها، ثانیه ها، در به درِ ماتم توست
تو غزل گونه ترین حالت اشعار منی
شعر من حال و هوایش همه در عالم توست
می نویسم همه شب از دل لامذهبِ خویش
دفترم صحنه ی عشق است و قلم پرچم توست
گرچه محروم از آغوش تو گشتم همه عمر
در دلم هست هوایت، نفسم همدم توست
شاعری خون به دلم در پسِ این قافیه ها
وزن شعرم همه سنگینی بارِ غم توست
#آداب
#هادی_نجاری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ با هدفون گوش کنید 🎧
*شما به تِرَک "Can you hear the music" گوش میکنید. ساخته #لودویگ_گورانسون.
عدول #نولان از #هانس_زیمر اتفاق بسیار مهم، و هم عجیبیست. زیمر از "#بیخوابی" به این طرف، تقریبا پای ثابت کارهای نولان بوده تا "#تِنِت". نقاط اوج کارنامه زیمر هم در همکاری با نولان رقم خورده مثل آلبوم "#شوالیه_تاریکی" و "#میان_ستارهای".
امّا این بار نولان، به آهنگسازی نهچندان سرشناس اعتماد کرده و ساخت آلبومهای "تنت" و "#اوپنهایمر" را به لودویگ گورانسون سوئدی سپرده.
به عقیده من، زیمر شاهکارهایی برای فیلمهای نولان تولید کرد، اما گورانسون توانایی ترجمه سخنان نولان به زبان موسیقی را دارد. فکر میکنم اگر "تنت" یا "اوپنهایمر" توسط زیمر ساخته میشد، چنین شاهکاری از آب در نمیآمد. انصافا هم تِم اصلی و هم تکتک تِرَکها با فضای کلی فیلمها تطابق کامل دارد.
باید دید که ادامه همکاری این دو، به کجا ختم میشود... راستی؛ ?Can you hear the music
#Ludwig_Göransson
#Christopher_Nolan
#Oppenheimer
#معرفی_فیلم
#بیکلام
2. Can You Hear The Music.mp3
4.72M
🔰 Can you hear the music 🎶
🎹 #Ludwig_Göransson
#بیکلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 Crow
🎼 #Kim_San_Jin
*No matter how good you are at something; there's always an Asian guy who is much better than you... 😂
هدایت شده از موسسه مصاف
👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ چیزی تا شروع نبرد عمرانخان با ارتش آمریکایی پاکستان نمانده است!
🔹صلاحیت #عمران_خان تایید شد…
🆔 @Masaf
هدایت شده از «نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورة إبراهيم:
رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ (40)
رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ (41)
#مقام_کُرد
#محمود_شحات_انور
هدایت شده از خلوتکده مستان
تو وقتی درس می خوانی نگاهت میپرد از من
به درس و بحث و تحصیل ات حسادت می کنم حتی !
مریم عظیمی
#اشعار_عاشقانه
#خلوتکده_مستان
@nedayeghalam
⚠️ آنچه در پست بعدی خواهید دید، بخشی از تقریرات دروس #اصالت_وجود است؛ سعی شده به زبان ساده و خودمانی، رابطه وجود و ماهیت -با تاکید بر فروع اول و دوم اصالت وجود در کتاب شریف نهاية الحكمة- تبیین شود. 👇🏻
⚠️حواستان باشد، مطلب خشک و آکادمیک نیست؛ میتوانید آن را به عنوان تاملاتی پراکنده راجع به #سایه نیز به حساب بیاورید (نگاره را که بخوانید، متوجّه خواهید شد چه میگویم). 👇🏻
🚫 [اگر حوصله ندارید، #نخوانید] 🚫
👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
۰۰• بــسمـاللّٰہالرحمـٰـنالرحیــم •۰۰
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
ســـــــ◇● ســـــٰایــه، هَستْ یــٰا نیٖــسْت؟! ●◇ـــــٰایه
#بخش_اول
فرض کنید در یک روز آفتابی حوالی ظهر، در خیابان #هستی قدم میزنید؛ برای در امان ماندن از گرمای آزاردهنده خورشید، به #سایه ساختمانها پناه میبرید. بعد از حس کردنِ خنکای سایهها و فرار از زیر تیغۀ آفتاب، ذهنتان متوجّه محیط پیرامونتان میشود.
به سایههایی که به شما پناه دادهاند نگاه میکنید. چه میبینید؟ آیا این سایهها هستند که مأمن شما شدهاند؟ یا #ساختمانها؟ یا شاید هم هردو؟ کمی فکر میکنید؛ درمیبابید که سایهها، چیزی جز #نبودن_نور نیستند، ساختمانی جلوی #نور خورشید قرار گرفته و اجازه تابش به آن نداده که در نتیجۀ آن، سایهها تشکیل شدهاند. پس به نوعی، سایهها هم هستند و هم نیستند.
اگر سایه هست، از صدقه سر ساختمان است؛ این ساختمان است که با ایستادن جلوی نور، سایه را ایجاد کرده، بل سایه خودش ایجاد شده. چِبود و کیستی و نام و نشان، و #هویّت سایه با "نبود" گِره خورده است. سایه در واقع #نیست. اگر هم دیده میشود، بخاطر ساختمان است. پس سایه نیست، امّا چون ساختمان هست، او نیز به چشم میآید. سایهها، پندارهایی ذهنی هستند که از قرار گرفتن شیءای مقابل نور، #انتزاع میشوند.
تا به اینجا مشخّص شد که سایه پوچ و #پنداری است، و اعتباریست که ذهن ما آن را از عدم نور بنا میکند. فهمیدیم آنچه امان و حِفاظ شما بود از تندی نور آفتاب، واهی و تُهی بود، بل اصلاً نبود.
امّا در عین حال، همین سایههای بیعرضه، شکلهایی دارند و شمایلی؛ طولی دارند و عرضی؛ با یکدیگر تغایراتی دارند و اختلافاتی. پس چگونه است که چیزی که از خود هیچ #استقلال و خودگردانی ندارد، دارای احکام و اوصافی شده است؟
به عبارت بهتر، زمانی که ما به سایههای مختلف نگاه میکنیم، متوجّه میشویم که آنها با هم متفاوتند و فرق میکنند. در نتیجه به این پی میبریم که سایهها یکی نیستند و کثیرند. اتّفاقاً از اختلاف و کثرت آنها، به اختلاف و کثرت ساختمانها نیز پی میبریم. این یعنی اوصاف آنها، به خودِ ساختمانها نیز سرایت میکند. آنچه گفتیم در نگاه اوّل، #تناقض به نظر میرسد؛ از طرفی سایه هیچ است و پوچ، و در طرف دیگر، اوصافی دارد و احکامی. چنین چیزی چگونه امکانپذیر است؟
(ادامه دارد...)
#بخش_اول
#اصالت_وجود
#اعتباریت_ماهیت
#فرع_اول
#فرع_دوم
هدایت شده از «نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سورة الحجر:
فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ (98)
وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّىٰ يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ (99)
سورة النحل:
[بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ]
أَتَىٰ أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ [وَتَعَالَىٰ عَمَّا يُشْرِكُونَ] (1)
#سید_جواد_حسینی
• بــسمـاللّٰہالرحمـٰـنالرحیــم •۰۰
┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
ســـــــــ◇● ســـــٰایــه، هَستْ یــٰا نیٖــسْت؟!●◇ــــــٰایه
#بخش_دوم
[ ... آنچه گفتیم در نگاه اوّل، #تناقض به نظر میرسد؛ از طرفی سایه هیچ است و پوچ، و در طرف دیگر، اوصافی دارد و احکامی. چنین چیزی چگونه امکانپذیر است؟]
در توضیح این مهم، باید به نکاتی توجّه کرد؛ آنچه از برای سایه ثابت میشود، خود، پوچ و باطل است. یعنی اگر سایه قدّی دارد و قوارهای به این خاطر است که نور به آن بخش از زمین نرسیده، و سایه را اینچنین اندازه زده. لکن بازهم این حکم از برای سایه ثابت است -اگرچه که هالک و باطل است این حکم.
پس هم سایه و هم آثار و احکام و لوازم آن، همگی باطلند و از نبود نور سرچشمه میگیرند در عین حال که این احکام، برای سایه #ثابت هستند و برای اویند. امّا آنچه باعث ایجاد سایه شده و دار و ندار سایه از اوست، همانا ساختمان است. ساختمان که جلوی خورشید میایستد، سایه تشکیل میشود. شمایل و قیافهای هم اگر سایه دارد، به جهت تابش نور به ساختمان بستگی دارد. اگر در ابتدای صبح، سایه بلند است به این خاطر است که آفتاب از زاویهای بسته به آن میتابد و اگر سرِ ظهر این سایه به نصف اندازه پیشین میرسد، دلیلش این است که در آن ساعات، آفتاب عمود میتابد.
دقّت داشته باشیم که این اوصاف و احکامِ باطل که به واسطه ساختمانها ثابت میشوند، به خودِ ساختمانها #سرایت نمیکنند و ساختمانها به این احکام #متّصف نمیشوند. واضح است که اگر سایه، کوتاه و بلند میشود و خم و راست، #قرار_نیست ساختمان نیز همین بلا سرش بیاید. پس احکام پوچِ سایه، برای خود سایهی پوچ ثابتاند و هرگز ساختمانها #آلوده به این اوصاف نمیشوند...
(ادامه دارد...)
#بخش_دوم
#اصالت_وجود
#اعتباریت_ماهیت
#فرع_اول
#فرع_دوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 سکانس بازجویی از جوکر
با بازی درخشان هیث لجر فقید
*You, complete me