eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
120 دنبال‌کننده
418 عکس
482 ویدیو
4 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ســـــــــ◇● ســـــٰایــه، هَستْ یــٰا نیٖــسْت؟!●◇ــــــٰایه (پایانی) [در واقع و ، مکمّل یکدیگر هستند؛ یکی ریشه ماهیت را می‌خشکاند و می‌گوید در همۀ حمل‌ها و تمامی احکامی که بر ماهیّت بار می‌شود است و دیگری ثابت می‌کند که اگرچه این احکام به واسطه وجود بر ماهیّت عارض شده‌اند، لکن هیچگاه به حریم مقدّس وجود تعدّی و تعرّض نمی‌کنند.] در اینجاست که عبارات جناب به درستی معنا می‌شود: «أن كل ما يحمل على حيثية الماهية فإنما هو [۱]» نه "للوجود"، بلکه "بالوجود" چراکه ساختمانِ وجود، جلوی خورشید را گرفته که سایه تشکیل شود؛ حال که سایۀ ماهیّت ایجاد شده، اینکه پنج گز باشد یا ده گز، به اندازه وجود و زاویه تابش نور بستگی دارد. «أن الوجود لا يتصف بشيء من أحكام الماهية[۲]» نه اینکه ماهیّت احکامی از برای خود داشته باشد ؛ ماهیّت احکامی که دارد پوچ و باطلند مثل خودش و اثباتشان نیز به وساطت وجود است. لذا هرگز این احکام پوچ و باطل که عارض ماهیّت هستند، جرئت دست درازی به حریم شریف وجود را ندارند و بر آن عارض نمی‌شوند. «تنقسم الضّروره إلی ضرورۀ ازلیّۀ و إلى ضرورة ذاتية و هي كون المحمول ضروريا للموضوع لذاته مع الوجود لا بالوجود[۳]» که یعنی این حکم برای ماهیّت ثابت است، چون این ماهیّت وجود دارد، وگرنه از آنجا که پوچ و باطل و هالک است، نمی‌توانست متّصف به این وصف شود. البته باید گفت منظور از " الوجود" در این بخش، همان "" در فرع اوّل است. و دیگر عبارات نظیر: « ... فلها ثبوت ما كيفما فرضت[۴]» «الکثرۀ الماهویۀ موجودۀ فی الخارج بعرض الوجود و أنّ الوجود متّصف بها بعرض الماهیۀ لمکان أصالۀ الوجود و اعتباریۀ الماهیۀ[۵]» «واقعیت هستی به خودی خود (بالذات و بنفسه) واقعیت‌دار یعنی عین واقعیت است و همه مهیات با آن واقعیت‌دار و بی‌آن (به خودی خود) پنداری و اعتباری‌ می‌باشند، بلکه این مهیات تنها جلوه‌ها و نمودهایی هستند که واقعیتهای خارجی، آنها را در ذهن و ادراک ما به وجود می‌آورند وگرنه در خارج از ادراک نمی‌توانند از «وجود» جدا شده و به وجهی مستقل شوند[۶]» «...و از سوى ديگر همه مهيات و احكام و آثار آنها، از آن وجود و واقعيت هستى است، زيرا مهيّت به‌واسطه وجود همان مهيّت شده و حكم و اثر به‌واسطه وجود، حكم و اثر شده وگرنه هيچ و باطل بوده است[۷]» «حقایق گوناگون مهیّات و خواص و آثار خارجی آنها اگرچه حقیقتاً از آن وجود و در وجودند،...[۸]» محمد برهان به تاریخ ۱۴۰۲/۱۰/۰۷ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 1 . نهایه الحکمه، صفحه ۱۲ 2 . همان ، صفحه ۱۳ 3 . همان، صفحه ۴۶ و ۵۵ 4. همان 5. همان، ص ۱۷ 6 . اصولِ فلسفۀ رئالیسم، صفحه ۱۶۳ 7 . همان، ۱۶۸ 8 . همان (پایانی)
اگر جهنّم رفتن واجبه، به خدا من به الکفایه موجوده...
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ الأنعام: وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ (59)
اینکه ابلیس در آن روز به ما سجده نکرد/ کفر ورزید ولی جز به خدا سجده نکرد/ پدرم رانده شد از عرش و ملائک دیدند/ که در این فاصله انسان به چه ها سجده نکرد/ ای خدایی که وجود همه از توست، چرا/ آدمی پیش تو بی چون و چرا سجده نکرد؟/ پیش چشم همه آنقدر بهایش دادی / که پرستید خودش را و تو را سجده نکرد/ عقل آسودهٔ ما گر چه دم از کفر نزد/ تا نبارید بر این خاک، بلا سجده نکرد...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینکه ابلیس در آن روز به ما سجده نکرد/ کفر ورزید ولی جز به خدا سجده نکرد/ پدرم رانده شد از عرش و ملائک دیدند/ که در این فاصله انسان به چه ها سجده نکرد/ ای خدایی که وجود همه از توست، چرا/ آدمی پیش تو بی چون و چرا سجده نکرد؟/ پیش چشم همه آنقدر بهایش دادی/ که پرستید خودش را و تو را سجده نکرد/ عقل آسودهٔ ما گر چه دم از کفر نزد/ تا نبارید بر این خاک، بلا سجده نکرد... *با صدایی گیرا و لحنی دقیق 👌🏻
یک قاب خیلی سنگین 🌪 👌🏻 🍃
یا نورَ المُستَوحشینَ فی الظُّلَم!
انتقام شهیدان کرمان قبل از شهادتشان گرفته شده بود آیا تنتی در کار است؟ @fraame     ☫رسانه فریم☫
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
05:26 08:30 09:16 ﷽ الفجر: فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ (15) وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ (16) كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ (17) وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ (18) وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا (19) وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا (20) كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا (21) وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا (22) وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّىٰ لَهُ الذِّكْرَىٰ (23) يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي (24) فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ (25) وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ (26) يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (27) ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً (28) فَادْخُلِي فِي عِبَادِي (29) وَادْخُلِي جَنَّتِي (30) ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ الكوثر: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ (1) فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ (2) إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (3)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزگارم این است: دلخوشم با غزلی، تکه نانی، آبی، جمله ی کوتاهی یا به شعر نابی و اگر باز بپرسی گویم: دلخوشم با نفسی حبه قندی، چایی، صحبت اهل دلی فارغ از همهمه ی دنیایی دلخوشی ها کم نیست، دیده ها نابیناست! 👌🏻
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 أغنیة «نهضة الأمّة» 🎙 أداء: کورال فريق أمجاد للفن والتراث 📖 كلمات: *أنشودة مستوحاة من موسیقی مسلسل «قیامة ارطغرل»
بازنشر نگاره‌ی "عالم هیچکاک یا عالم مرتضی" از فردا 👇🏻👇🏻👇🏻 ⚠️ بازم میگم، اگر موصله ندارید، پیامارو نادیده بگیرید... ⚠️
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ () از فردا بخش‌هایی از نگارهٔ «عالم‌هیچکاک یا عالم‌مرتضی؟!» را به اشتراک خواهیم گذاشت که راجع به یکی از مقالات ، یعنی «» بحث می‌کند. یکی از مقالات سینمایی مرتضیٰ آوینی است که به گفتهٔ ، دربر دارندهٔ مهمترین دیدگاه‌ها و آخرین نظرات آوینی راجع به ماهیت است. قرار بر این است که این نوشته ۱۸۰۰ کلمه‌ای را در چند قسمت به‌هم پیوسته منتشر کنیم. مخاطبان کانال می‌توانند بازخوردهای خود را از طریق لینک ناشناس زیر به اشتراک بگذارند: https://harfeto.timefriend.net/17046102154737 امید است که این تلاش ناچیز، مقبول درگاه احدیّت افتاده و برای مخاطبان نیز مفید واقع شود. جهت شادی روح این بزرگوار، صلواتی عنایت کنید 🤲🏻 م.بُرهـان ۱۴۰۱/۱۲/۱۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • () «یک روز به گفتم: -"این‌طور نمی‌شود که هر کاری می‌خواهند انجام دهند و ما هم بی‌کار بنشینیم. ما فقط داریم نقد می‌کنیم و بساط آنها را به هم می‌ریزیم امّا این کافی نیست؛ ما باید یک مطرح کنیم. الگوی داخلی‌مان که است؛ باید یک الگوی دیگری را هم در زمینه سینمای خارجی مطرح کنیم." پرسید: -"نظر خودت چیست؟" گفتم: -" و مسئولان که «» را علم کرده‌اند؛ بیا مقابل او یک آدم حسابی علم کن." گفت: -"مثلاً کی؟" گفتم: -"، مرتضی! ..."». ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ هر کس در آثار کمی سرک کشیده باشد، احتمالاً به نام «» برخورد کرده است. در نگاه اوّل، ارادت یک تئوریسن انقلابی به تکلیسنی هم چون عجیب به نظر می‌رسد؛ هیچکاکی که در افواه عموم، به ساخت فیلم‌هایی با تِم سرگرم کننده معروف بوده است. امّا چه چیز باعث شده که ، اینقدر برای مهم باشد؟ به احتمال زیاد، اوّلین جرقّه‌های توجّه به آثار در مکالمه فوق زده شده؛ به گفته «» -که در دهه هفتاد جزو تیم نشریه بود و دوست و همکار مرتضی به حساب می‌آمد- احتیاج به "عَلَم کردن یک آدم حسابی در مقابل " باعث شده تا کم‌کم نسبت به آثار علاقه‌مند شود. امّا آیا رجوع به ، من باب اکل میته بوده است؟ به این معنا که او، چاره‌ای نداشته جز اینکه رندانه حرف‌های خود را درون دهان گذاشته و مبانی و اعتقادات خود را از زبان او بیان نماید؛ یا اینکه واقعاً چیزِ خاصّی درون آثارِ این کارگردان بزرگ سینما وجود داشته که به واسطۀ ضرورت و ایجاب شرایط، به چشم آمده است؟ انتخاب هر پاسخ، می‌تواند مسیر تحلیل آثاری همچون «» و دیگر مخطوطات راجع به را تغییر دهد. قضاوت در اینباره به عهدۀ نزدیکان ، اهل فنّ و آثار اوست... م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۱ ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 River Flows In You 🎹
مقدمه کتاب علل گرایش به مادّی‌گری؛ تحوّلات روحی مولف* ┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ تا آنجا که من از خودم به یاد دارم از سنّ سیزده سالگی این در من پیدا شد و حسّاسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به پیدا کرده بودم. -البتّه متناسب با سطح فکری آن دوره- یکی پس از دیگری بر اندیشه‏‌ام هجوم می‌آورد. در سالهای اوّل مهاجرت به که هنوز از مقدّمات عربی فارغ نشده بودم، چنان در این اندیشه‌ها غرق بودم که شدیداً میل به «» در من پدید آمده بود. وجود هم حجره را تحمّل نمی‌کردم و حجره فوقانی عالی را به ‏ای_دخمه_مانند تبدیل کردم که تنها با اندیشه‌های خودم بسر برم. در آن وقت نمی‌خواستم در ساعات فراغت از و به موضوع دیگری بیندیشم، و در واقع، ﷼اندیشه در هر موضوع دیگر را پیش از آنکه مشکلاتم در این مسائل حل گردد، بیهوده و اتلاف وقت می‏‌شمردم. مقدّمات عربی و یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می‏‌آموختم که تدریجاً آماده بررسی اندیشه بزرگ در این مسئله‌ بشوم. به یاد دارم که از همان آغاز که در مشهد مقدّمات عربی می‌خواندم، و و ﷼متکلّمان -هر چند با اندیشه‌هایشان آشنا نبودم- از سایر و و از و در نظرم عظیم‏‌تر و فخیم‌‍‏تر می‏‌نمودند تنها به این دلیل که آنها را قهرمانان صحنه این اندیشه‌ها می‌دانستم. دقیقاً به یاد دارم که در آن سنین که میان 13 تا 15 سالگی بودم، در میان آن همه علما و فضلا و مدرّسین حوزه علمیه مشهد، فردی که بیش از همه در نظرم بزرگ جلوه می‌‏نمود و دوست می‌داشتم به چهره‌اش بنگرم و در مجلسش بنشینم و قیافه و حرکاتش را زیر نظر بگیرم و آرزو می‌کردم که روزی به پای درسش بنشینم، مرحوم «آقا میرزا مهدی شهیدی رضوی» مدرّس در آن حوزه بود. آن آرزو محقّق نشد، زیرا آن مرحوم در همان سالها (1355 قمری) در گذشت. پس از مهاجرت به قم گمشده خود را در یافتم. همواره مرحوم آقا میرزا مهدی را بعلاوه برخی مزایای دیگر در این شخصیت می‌دیدم؛ فکر می‌کردم که روح تشنه‌ام از سرچشمه زلال این شخصیت سیراب خواهد شد. اگر چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از «مقدّمات» فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در «» را نداشتم، امّا که وسیله شخصیت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته می‌شد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوک بود نه اخلاق به مفهوم خشک علمی، مرا می‌کرد. بدون هیچ اغراق و مبالغه‌ای این درس مرا آنچنان به وجد می‌آورد که تا دوشنبه و سه شنبه هفته بعد خودم را شدیداً تحت تأثیر آن می‌یافتم. بخش مهمّی از شخصیت فکری و روحی من در آن درس -و سپس در درسهای دیگری که در طی دوازده سال از الهی فرا گرفتم- انعقاد یافت و همواره خود را مدیون او دانسته و می‌دانم. راستی که او «» بود... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ *مرتضی مطهری، علل گرایش به مادّی‌گری، صفحات ۹ و ۱۰
*دوستان؛ زندگی از اینجا شروع میشه، ابتدای زندگی اینجاست. ما زندگیامونو از وسط شروع کردیم، همه‌چیزو از وسط به ما گفتن. اوّلش اینجاست...
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
حیات سیاسی یوسف رستم احسان عبدی پور
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • () مقالۀ «»، نگاره‌ای است با مباحثی پراکنده که به چند مطلب اساسی می‌پردازد: بررسی ایده‌های مرکزی آثار و رابطۀ آنها با جهان‌بینی ، برّرسی مصداقی برخی آثار از لحاظ محتوا و تکنیک، سخن دربارۀ شخصیّت ، و در آخر توضیح ماهیّت و ساختار (امّا نه به شکل منسجم). در ابتدا از سناریو فیلم «» نقبی می‌زند به سمبُلیک بودن و رؤیاگون بودن فیلم‌های ؛ دنیای آثار ، دنیایی است راز آلود که همچون رؤیایی شبانه، انسان را مسحور و مقهور خود می‌کند و باعث می‌شود انسان برای لحظاتی، از واقعیّت غافل شود. اتّفاقاً برای راه یافتن به این عالَم نیز راهی نیست جز عبور از سطح که با چیره‌دستی، این تجربه را برای مخاطبان خود فراهم می‌آورد. پس به عقیدۀ ، آثار (و در کلّ، آثار سنیمایی و نمایشی) این ظرفیّت را دارند که انسان را به یک و تجربۀ درونی دعوت کنند. جان کلام که در تمام نگاره، سعی در اثبات آن دارد، همین است (1). ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ 1. -سوسپانس، ترس و دلهره، برای هیچکاک وسیله‌ها ویا بهانه‌هایی بیش نیستند که به او امکان می‌دهند تماشاگر را از سطح واقعیّت عبور دهد و او را به یک تجربۀ روحی در فضایی ماورایی دعوت کند. ص13 -تماشاگر سهیم در فضای فیلم، همراه با سیر داستانی اغلب آثار هیچکاک، به نوعی از «پالایش روانی یا روحی» دست می‌یابد. ص30 -تماشاگر...به همراه با کاراکترهای فیلم، در صورتی از یک سلوک نفسانی یا تجربۀ روحی پالایش می¬یابد. ص27 -فیلم خوب آن است که تماشاگر را به سفر دل دعوت کند. ص68 -اصلاً سینما برای این استغراق، بی¬خودی و غفلت از خویشتن به وجود آمده است، اگرچه که تجربه نشان داده این استغراق می¬تواند نوعی سلوک روحی و یا روحانی نیز باشد. ص69 و 70 م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۲ ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 شماره یازدهم لوح پژوهشی مدرسه فقهی امیرالمؤمنین(علیه السلام) تحت عنوان «فرائد» منتشر شد. 📌این لوح که به صورت ماهیانه منتشر می شود، به دست نوشته های اساتید و طلاب مدرسه فقهی امیرالمومنین(ع) می پردازد. 📘ستون ها و عناوین مختلفی در این لوح مدنظر قرار گرفته است که در شماره یازدهم خود، مطالبی با سه سر فصل اشتراک لفظی بشرط لا و لابشرط، مشتق و معرفی کتاب نظام ادبی از منظر علم اصول ارائه شده است. 📖مطالب لوح شماره یازدهم به شرح ذیل می باشد: 1⃣اشتراک لفظی اصطلاح بشرط لا و نیز اصطلاح لا بشرط 📌 به قلم حجةالاسلام رضا کاید خرده؛ دانش پژوه مقطع خارج مدرسه فقهی امیرالمومنین علیه السلام 2⃣مشتق،شروع از رازی؛گسترش با جرجانی 📌به قلم محمد مهدی برهان؛ دانش پژوه مقطع پایه نهم مدرسه فقهی امیرالمومنین علیه السلام 3️⃣ معرفی کتاب نظام ادبی از منظر علم اصول اثر آیت الله عبدالکریم فرحانی 👈🏻علاقه مندان می توانند نسخه چاپ شده آن را جهت درج و‌ نصب در مدراس و اماکن علمی مختلف با مراجعه حضوری به معاونت پژوهش مدرسه تهیه نمایند. @albayann
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد سوره ی مبارکه ی نازعات آیه ی بیست و ششم و بیست و هفتم میناب @doulatesahar🌹