eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.6هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 /*بخش اول صوت* با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ گريه‌م گرفته مثه بچه‌مرده‌ها دلم گرفته کدوم گناهم منو از تو و تو رو ازم گرفته گريه‌م گرفته دلم گرفته دل من از عالم و آدم گرفته بده پناهم نوکرت بهونه‌ی حرم گرفته دلم گرفته @seyedrezanarimani دورت بگردم دور اون ضريحی که هواشو کردم خودت ميدونی که فقط خود تويی دوای دردم دورت بگردم آرزو دارم اگه شد جنازه‌مو حرم بيارن آروم ميگيرم سرمو پايين پات اگه بزارم آرزو دارم ــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *امشب بریم درِ خونه‌ی باب الحوائج... گدائه اومد درِ خونه رو زد، بی‌بی ام‌البنین در رو باز کرد؛ فرمود چی میخوای؟ گفت من هرسال میام درِ این خونه رزق یک سالم رو می‌گیرم. با صاحب این خونه کار دارم؛ صاحب این خونه یه آقایی بود هر سال میومدم می‌دیدمش، رزق یک سالم رو می‌داد و می‌رفتم. الان هم به عشق این آقا اومدم. اومدم این آقا رو ببینم و برم. بی‌بی ام‌البنین گریه‌ش گرفت؛ فرمود صاحب این خونه، تو کربلا بین دو نهر آب با لب تشنه کشتنش. دست‌های قشنگش رو یادت هست؟ دست‌های این آقا رو از بدنش جدا کردن. شروع کرد گریه کردن... امشب هم ما اومدیم برای این آقا گریه کنیم. آخه امام زمان فرمودن هر جایی نام عموم عباس برده بشه میام. امشب هم این جوونا اومدن برا عباس گریه کنن، میشه یه سری به ما بزنی آقا....* @seyedrezanarimani بسته از خون دلم راه تماشا شده است تشنگی لب تو حیرت دریا شده است مادرت ام‌بنین نیست اگر بر سر تو همه‌ی دشت پُر از گریه‌ی زهرا شده است داغ دست قلم و مشک و علم پیرم کرد بی‌تو ناچیزترینم، کمرم تا شده است بین این لشکر سرمست غرور از بدنت پاسخ گریه‌ی من خنده و هورا شده است قسمتی از سر تو ریخته بر شانه‌ی تو وای بر من چقدر زخم سرت وا شده است این تمام بدنت نیست علمدار رشید چقدر فاصله در قد تو پیدا شده است @narimani_matn *همچین که اومد بالاسرِ این آقا، صدا زد حسین جان این خون‌ها رو از جلو چشمام پاک کن بذار یه بار دیگه جمال قشنگت رو ببینم؛ تا این خون‌ها رو پاک کرد دید از گوشه‌های چشم عباس داره اشک میریزه. گفت داداش چرا داری گریه می‌کنی؟ من باید گریه کنم. آخه دارم داداشی مثل تو رو از دست میدم. صدا زد حسین جان، الان تو اومدی سر من رو بغل گرفتی؛ اما دارم چند ساعت دیگه رو می‌بینم؛ سر عزیز فاطمه رو زمین داغ کربلا...* حسین... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو روایت هست محتضر وقتی داره جون میده اصلا دست بهش نزنید. رهاش کنید بذارید راحت جون بده. دکمه‌های پیرهنش رو هم باز کنید، بذارید راحت نفس بکشه. یه وقت سینه‌ش سنگین نباشه.... قربون اون آقایی برم که بیشتر از هزار و نهصد زخم به بدنشه. تا چشم‌هاش رو وا کرد دید "وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِه" شمر رو سینه‌ش نشسته. "وَ مُولِغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِه" خنجر رو در آورد، رو گلوی آقا گذاشت. "قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِه" محاسن آقا رو تو دستش گرفت. "ذابِحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِه" یه دفعه دیدن بدن رو برگردوند... حسین... @seyedrezanarimani نبریدم! پسر مادرم اینجا مانده پنج تن یک تنه بر دامن زهرا مانده هیچ کس نیست که بالای سرش گریه کند مونس بی‌کسی من تک و تنها مانده کاش می‌شد که لباسی برسانم به تنش آبروی همه عریان روى صحرا مانده بین یک گونی کهنه سرِ او را بردند ته گودال ولی پیکر او جا مانده ساربان داد مزن، ما کس و کاری داریم ساربان راه مرو هم‌سفر ما مانده چند باری شده گم کرده‌ام او را اصلاً بس که از دور، تنش مثل معما مانده باز چشمش به که افتاد که غش کرد رباب؟ بازهم آمده این حرمله‌ى وا مانده برسانید خبر را به علمدار حرم چادر زینب تو زیر لگدها مانده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آخه اینا چی میخوان از جونت فدای موهای پریشونت هنوز که خیزرون نیاوردن بگو چرا شکسته دندونت فدای این نگاه مظلومت از آب هم کردن محرومت تو رو خدا نگو "انا العطشان" با نیزه میزنن تو حلقومت داره چه غوغایی به‌پا میشه دم غروب کربلا میشه والشمرُ جالس علی صدره داره سر از تنت جدا میشه "مظلوم کربلا حسین جانم" فدای غصه خوردنت داداش غریب گیر آوردنت داداش برات بمیرم که ته گودال به زور نیزه بردنت داداش "مظلوم کربلا حسین جانم" ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 بخش سوم صوت مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ این شبا خیلی هوای یاس و نرگس میکنم بیشتر از همیشه جای خالیتو حس میکنم وقتی دونه دونه اشکام روی گونه‌م میریزه نگاهت بار گناهو از رو شونم میریزه امیدم تو این شبا به ببخشش تو بیشتره اگه تو نگذری از من خدا هم نمی‌گذره خیلیا سال گذشته با تو هم‌قسم شدن با یه گوشه‌ی نگات مدافع حرم شدن @narimani_matn کاشکی امسال به منم از اون نگاها بکنی کاش در باغ شهادتو برام وا بکنی آقاجون به جون اون قبله ی حاجات قسم آقا جون به عمه‌ي‌ کوچیک سادات قسم به همون دستای کوچیک که گره وا میکنه به همون سه ساله‌ای که کار زهرا میکنه قَسمت میدم به گریه‌های نیمه‌ی شبش به کبودیای رو صورت عمه زینبش نگا کن تا فردا پیش زهرا روسپید بشم منم امسال تو راه زینبیه شهید بشم شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) (س) بخش اول صوت / ویژه و (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *مثل امشبی امیرالمؤمنین تو خونه‌ی دخترشه؛ موقع افطار که شد، ام‌کلثوم با یه ذوقی سفره انداخت؛ هم شیر سر سفره گذاشت هم نمک. صدا زد دخترم، کِی تا حالا دیدی سر سفره علی دو نوع غذا باشه؟ خواهش میکنم یکی رو بردار. اومد نمک رو برداشت. گفت نه، ازت خواهش میکنم شیر رو بردار؛ علی با نمک خیلی انس داره. میگه دیدم هی وسط حیاط خونه راه میره یه چیزایی زیر لب میگه؛ هی زیر لب میگه "انا لله و انا الیه راجعون" انگار داره با یه نفر حرف میزنه. دیدم تا موقعش رسید، داره سمت درِ خونه حرکت میکنه.... (امشب میخوام روضه رو اینطوری بخونم؛ توهم کاری به من نداشته باشه، با همه وجودت ناله بزن) تا نگاهش به در افتاد با خودش یه چیزایی زمزمه کرد...* دری که ساخته بودم به من خیانت کرد گرفت آتش و خود را به روی یار انداخت *تا اومد از در بیرون بره دستگیره‌ی در مانع علی شد؛ کمربند علی رو گرفت. دوباره یادش افتاد، یه خانمی هم یه بار همین کمربند رو گرفت، گفت نمیذارم جایی ببرنت...* ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) (س) بخش دوم صوت / ویژه و (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ‌ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ انگار همین چند وقته بود حتی به قدرِ یک کلام مردم نمیدادن جواب وقتی که می‌کردم سلام انگار همین چند وقته بود اشکم میریخت رو گونه‌هام این قلب من می‌شد کباب وقتی قنفذ می‌کرد سلام خدا مرگم بده جای طناب هنوز رو دستامه خدا مرگم بده درِ خونه جلوی چشمامه خدا مرگم بده یادمه که بین در و دیوار خدا مرگم بده صدا می‌زد کشته منو مسمار نمیره از یادم علت مرگ تو ، ضربه‌ی قفنذ بود صداتو میشنیدم ولی نمی‌دیدم ، تو رو میون دود @seyedrezanarimani انگار همین چند وقته بود زندگیم آتیش گرفت خونمو آتیش زدن همه‌چیم آتیش گرفت انگاری همین چند وقته بود هستیمو سوزندن و غرور منو جلو بچه‌هات شکوندن و خدامرگم بده یادمه که شکسته شد بازوت خدا مرگم بده ببخش منو که زخمی شد پهلوت خدا مرگم بده درِ خونه به من خیانت کرد خدا مرگم بده با ضرب پا قنفذ جنایت کرد نمیره از یادم که افتادی رو خاک ، گرفتی شالم رو داشتم میفتادم تو با همون حالِت ، گرفتی بالم رو @narimani_matn انگار که نزدیکه برام میبینم تو شهر شام رو سرِ زینبم دارن سنگ میزنن از پشت بام انگار که نزدیکه برام میبینم تو کربلا همه سرا رو نیزه‌ها غارت میشن گوشواره‌ها خدا مرگم بده زینبم و مردای شامی خدا مرگم بده زینبم و مجلس شامی خدا مرگم بده سرِ حسین رو نیزه باشه خدا مرگم بده عباس من اون روز نباشه دارم میبینم که دروازه‌ی ساعات ، برات عذاب میشه زینب من صبر کن یه روزی جات بینِ ، بزم شراب میشه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش سوم صوت (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مرو زهرا که پس از تو علی هم می افته از پا مرو زهرا که پس از تو خونه میشه قبر مولا بمیرم که یک تنه زهرا جلو چشمام پشت دربودی بمیرم که یک نفر اما برابر با چهل نفر بودی ولی زهرا بی سپر بودی۲ جلو چشمام پرپرت کردن شهید میخ درت کردن تو بودی یاس علی اما با سیلی نیلوفرت کردن جلو چشمام پرپرت کردن۲ @seyedrezanarimani داره میره جونم ازتن داری میری از کنارم شکسته شد هیبت من آخه بودی ذوالفقارم خودم دیدم که گلِ آتیش عزیزم رو معجرت افتاد دیدم که در کنده شد از جا به روی بال و پرت افتاد حلالم کن دخترت افتاد۲ شب و روز اینه دعام زهرا نشه حال تو از این بدتر حسین و زینب به هم میگن ایشاالله که خوب میشه مادر شنیدم رو دست لرزونت بازم که یک پیراهن بوده شنیدم دیروز توی خونه دوباره حرف از کفن بوده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (ع) / بخش اول صوت (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو اوج گرما دید یه پیرمردی داره تو نخلستون بیل میزنه. سلام کرد: آقا خسته نباشید. میخواید کمکتون کنم؟ گفت نه احتیاجی به کمک ندارم. اومد نشست. دید سر ظهر که شد پیرمرد الله اکبر گفت نماز خوند. بعد نماز دید سفره‌ش رو پهن کرد؛ تعارف زد گفت بیا سر سفره. گفت آقا دست شما درد نکنه. گفت نه٬ بیا... تا سفره رو باز کرد دید نون جو خشکیده‌ست اصلا نمیشه خورد. هی این‌پا اون‌پا کرد. گفت انگار از غذای ما خوشت نیومد.اگه غذای خوب میخوای برو محله‌ی بنی‌هاشم. اونجا بپرس خونه‌ی حسن‌ابن‌علی کجاست... اومد دید در خونه بازه. تا نشست سر سفره آقا غذا آورد، (نمی‌شناخت که) غذاها رو جمع کرد خواست ببره؛ امام حسن(ع) اومد جلو، فرمود برا کی میخوای ببری؟ گفت یه آقایی تو نخلستونه؛ دیدم از صبح تا ظهر داره بیل میزنه؛ خسته، کوفته٬ تازه سفره روهم پهن کرد دیدم نون خشک میخواد بخوره. آقا شروع کردن به گریه کردن: چی میگی؟ مگه نشناختی اون آقا رو؟ گفت نه آقا. فرمود اون بابام علیه... میشه امشب به ماهم یه آدرسی بدی آقا؟... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ امشب خونه‌ی آقا امیرالمؤمنین چه خبره! هی این بچه‌ها میان به بستر بابا نگاه میکنن. مخصوصا زینب خیلی دلش بهم ریخته‌ست. هی میاد به بستر خونی بابا نگاه میکنه، هی یه آهی میکشه میره یه گوشه میشینه کز میکنه. هی میاد با بچه‌ها دور هم میشینن. (دیدی وقتی یه غصه‌‌ای تو خونه ی آدم میاد اهل خونه هی دور هم میشینن حرف میزنن، خاطره‌ها رو مرور میکنن.) هی به حسنش میگه: حسن جان یادته سی سال پیش؛ یه همچین بستری هم مدینه پهن شد... @narimani_matn حسن و حسین داشتن از تشییع امیرالمؤمنین برمیگشتن. همین‌طور که میومدن دیدن از خرابه‌ای صدای ناله میاد؛ یکی داره ناله میزنه. امام حسن فرمود حسین جان بریم ببینیم کیه. اومد نشست کنار این پیرمرد دید نابیناست. فرمود چیه آی پیرمرد؟ گفت من که شما رو نمیشناسم اما شما بوی همون رفیق منو میدی. فرمود کی بود مگه رفیقت؟ گفت یه رفیقی داشتم هرشب میومد تو این خرابه به من سر میزد. همچین هم که میومد اول سرمو رو پاهاش میذاشت نوازشم میکرد؛ من باهاش درددل میکردم اونم بامن درددل میکرد. آقا فرمود کی بود؟ چی میگفت؟ (اینها رو جایی نیاوردن. زبانحال دارم میگم.) شاید اون پیرمرد می‌گفت: برا من قصه میگفت. قصه‌هاش یادمه. میگفت آی پیرمرد تو شهری به نام مدینه یه خونه ای بود، بروبیایی داشت. یه عده نامرد اومدن این خونه رو آتیش زدن. دستای مردِ خونه رو باطناب بستن، جلو چشمای اون مرد خانومش رو میزدن... تا این حرفها رو زد حسن و حسین شروع کردن گریه کردن.... (من میگما. شاید اینطوری بود.) شاید امام حسن گفت بذار بقیه رو من برات بگم: تازه من با همون خونواده یه روزی هم تو کوچه ها بودم.... از کوچه مون برو، برو دیگه نبینم تورو، تورو دستت سیاهه نزن... یازهرا... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت (ع) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز هم خانه و یک بستر خون آلوده زنده شد خاطره‌ی‌ مادر خون آلوده شیرمرد اُحُد افتاده کجایی زهرا تا ببندی سر این حیدر خون آلوده این سر و صورت خونین شده هم ارثی شد بعد از آن کوچه و نیلوفر خون آلوده ریشه‌ی هرچه بلا آن در و دیوار شده سینه‌ی مادر و میخ درِ خون آلوده مثل پهلو سرِ پاشیده زِ هم خوب نشد چه کند زینب و این پیکر خون آلوده @seyedrezanarimani دور زینب همه هستند همه مَحرم ها وای از کرببلا و پَرِ خون آلوده با لبانی که ترک خورده به گودال آمد بوسه زد با قد خم حنجر خون آلوده در سرازیریِ تل رو به روی شمر رسید چشمش افتاد به موی سر خون آلوده خوب شد خورد به تاریکی شب غارت‌ها جمع شد قافله‌ای دختر خون آلوده می‌فروشند در این کوفه، سرِ بازارش گوشوار و سپر و معجر خون آلوده *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت (س) مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ غروب بود و زنی بی‌قرار، تنها بود زنی ز داغ برادر فکار، تنها بود غروب بود و علمدار خفته و زینب کنار خیمه‌ی بی‌پاسدار تنها بود غروب بود به مقتل برادر و زینب هزار و نهصد و پنجاه بار تنها بود غروب بود و رُباب و صدای لالایی کنار تربت یک شیرخوار ، تنها بود غروب بود و طناب و اسیریِ زینب غریب و خسته و چشم انتظار، تنها بود خلاصه این‌همه غم بود و زینب کبری میان لشکری از نیزه‌دار، تنها بود... *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش اول صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز وقت مستی چشمان بیدار من است باز این شبها خدا مشتاق دیدار من است طعنه‌ها خوردم ولی تا آمدم فریاد زد: به کسی ربطی ندارد، این گنهکارِ من است آب شد دیگر یخِ عمرم، کسی کاری نکرد ای بنازم رحمتش را او خریدار من است یک الهی گفتم و یک عمر تحویلم گرفت این هزاران بار غفران جای یک بار من است ربّ شهرالله اکبر! ! عبد عاصی آمده سائل این آستان دست گرفتار من است به علی گرم است پشتم، یاعلی و یاعظیم آبرویم تا ابد آقای کرّار من است ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / بخش دوم صوت با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ بيا نگار آشنا شب غمم سحر نما مرا به نوكریِ خود شها تو مفتخر نما ای گل وفا حسين معدن سخا حسين میكشی مرا حسين "میكشی مرا حسين" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ من فراری بودم و کشوندی‌ام با بدی‌هام تو خونه‌ت نشوندی‌ام به کسی چه مربوطه خوب یا بَده برا صاحب‌خونه مهمون اومده اگه اون دوسَم نداشت رام نمی‌داد میون سوخته‌دلاش جام نمی‌داد  @seyedrezanarimani اومدم این دل آلوده‌مو شستشو بدی منِ بی‌آبرو رو شاید تو آبرو بدی خونه‌ی کریم مگه کسی شناسایی میشه وقتی در وابشه خوب‌وبد پذیرایی میشه @narimani_matn اومدم آشتی کنم با تو به مولا، آخدا دستمو رد نکنی به‌جون مولا آخدا به علی روشو ندارم با تو روبه‌رو بشم اما چی بگم اگه نگم خدایا، آخدا هرچه من بد میکنم بازم تو خوبی میکنی نه با من با همه‌کس خوب میکنی تا، آخدا بدیمو قبول دارم تو از خوبیت به روم نیار که بلنده پیش تو دیوارِ حاشا آخدا اگه میخواستی نبخشی منو، آشتی نکنی چرا از خونه‌م آوردیم منو اینجا آخدا اگه میخوای به جهنم ببری واهمه نیست اما یک جایی ببر که دشمن فاطمه نیست ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز کن آغوشت ای غفّار، من برگشته‌ام سربه‌زیر و بی‌کس و بی‌یار، من برگشته‌ام دل به هرکس غیر تو دادم غرورم را شکست زخمی از بی‌مهری و آزار، من برگشته‌ام ای رفیق روزهای سخت، دستم را بگیر کن نظر، خورده گره در کار، من برگشته‌ام پیش این و آن بیا و دست من را رو مکن آبروداری کن ای ستّار، من برگشته‌ام یا درستم کن همین امشب و یا مرگم رسان خسته‌ام از این همه تکرار، من برگشته‌ام ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 (عج) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ گل نرگس بیا بیا... بیا نگاه کن یه عده‌ای از این جذامیا دور هم نشستن... یه محلی به ما بده. همه مارو طرد کردن، بیرونمون کردن. آخه یه عده‌ای از این جذامیا دور هم بودن دیدن آقا داره رد میشه یه تعارف زدن: آقا میشه با ما هم‌سفره بشید. یهو دیدن آقا از مرکب پیاده شد نشست کنار این جذامیا. روایت میگه ساعت‌ها نشست، لقمه دهنشون میذاشت. (تهِ این روایت خیلی قشنگه.) تعارف زد آقا، فرمود شما به من تعارف کردید من با شما هم‌سفره شدم. میشه حالا منم یه تعارف به شما بزنم شما با من هم‌سفره بشید؟ گفتن آقا مگه نمی‌دونی ما جذامی هستیم؟! ما رو تو شهر راه نمیدن. گفت چرا؛ اما بیاین؛ درِ خونه‌ی من به روی همه بازه. به غلاماش هم سپرد گفت امروز مهمون ویژه داریم.. سفره‌ای، تزئیناتی، دَم و تشکیلاتی. همه با خودشون میگفتن چه خبره!؟ امروز کی می‌خواد بیاد خونه‌ی ارباب؟! همه‌ی غلاما به‌خط‌ شدن؛ یهو دیدن از اون دور یه عده‌ای صورتها رو بستن دارن میان، تا دَم خونه رسیدن صورتها رو باز کردن. -اینا که جذامی‌اند . -گفتن آقا دعوتمون کرده..... حرف من اینه؛ آقاجان، این بچه‌ها همه میگفتن گل نرگس بیا بیا. توام میشه یه تعارف به ما بزنی ؟! (چی می‌خوای؟! دردت چیه این همه داری مقدمه میچینی؟!) میشه به ما هم بگی اربعین همه‌تون پابرهنه بیاید دعوتید حرم، بیاید کربلا.... حسین... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn